انتخابات:
دو قطبی کردن
جامعه حول
محور “خامنهای
و ضد خامنه ای
اکبر گنجی
آیت
الله خامنهای
مهندسی علنی و
پنهان
انتخابات ریاست
جمهوری را مدتی
است که آغاز
کرده است
ولی
فقیه در گام
اول هر گونه
تنش آفرینی تا
انتخابات را “ خیانت قطعی
به کشور ” به شمار
آورد.
در
گام دوم، طرح
مطالبهی
برگزاری “ انتخابات
آزاد ” را طرح
دشمنان (آمریکا،
اسرائیل،
انگلیس و…)
قلمداد کرد.
گام
سوم او تأکید
فراوان بر تبعیت
از نظر شورای
نگهبان
دربارهی رد
صلاحیت کاندیداها
است. شورای
نگهبان بخش
مهمی از اهداف
او را عملی
خواهد ساخت.
در
گام چهارم میکوشد
تا نشان دهد
چه کسانی نباید
رئیس جمهور
شوند. در سخنرانی
۲۵/۲/۹۲
این سودا را
تعقیب کرد.
خامنهای دو
هدف به شرح زیر
بر میسازد:
مخالفان
باید از فرصت
انتخابات به
سود فرایند
گذار به
دموکراسی
استفاده کنند.
مطالباتی باید
مطرح شوند
چون: آزادی کلیهی
زندانیان سیاسی،
آزادی رسانهها
و احزاب و
انتخابات،
رفع تبعیض.
الف-
هدف ملت ایران
(یعنی هدف
خامنهای): یک-
مشارکت بالای مردم
در انتخابات و
خلق حماسهی سیاسی.
دو- انتخاب
فرد اصلح.
ب-
هدف دشمنان
(آن گونه که
خامنهای در
ذهن خود میسازد):
یک- بی رونق
کردن
انتخابات. دو-
انتخاب رئیس
جمهوری که:
“کشور را به
سمت وابستگى،
به سمت ضعف،
به سمت عقبماندگى
در صحنههاى
گوناگون حرکت
دهد؛ کشور را
به عقب
بکشاند، به
عقب براند”.
اما
از نظر خامنهای
ملت چگونه به
هدف خود میرسد،
و در مقابل،
دشمن چگونه
ممکن است به
مقصود خود
برسد؟
الف-
تأمین هدف
“ملت” (=خامنهای)
: یک- مشارکت
گستردهی
مردم در
انتخابات. دو-
“انتخاب یک
انسان شایستهى
وارستهى
باعزمِ مؤمنِ
انقلابىِ با
همت جهادى”.
ب-
تأمین هدف
دشمن (به زعم
خامنهای): یک-
تحریم
انتخابات: عدم
شرکت گستردهی
مردم در
انتخابات. دو-
“نتیجهاى که
از صندوقها بیرون
مىآید، نتیجهاى
باشد که دولت
را، به تبع
دولت، ملت را
به سمت
وابستگى بیشتر،
به سمت تبعیت
بیشتر، به سمت
قرار گرفتن در
سیاستهاى
دشمنان قرار
دهد؛ دشمن این
را میخواهد”.
سوم-
نامزد دشمنان:
پس دشمنان به
دنبال آنند که
فردیانتخاب
شود که کشور
را به دولتهای
بیگانه
وابسته سازد،
سیاستهای
دشمنان را به
اجرا بگذارد.
هاشمیرفسنجانی،
کاندیدای
“دشمن”
آیت
الله خامنهای
و در حال
ساختن هاشمی
رفسنجانی به
عنوان کاندیدای
دشمنان است.
او مردی معرفی
میشود که به
جای مقاومت و
ایستادگی در
برابر دولتهای
غربی، به
دنبال “تنش
زدایی” و “سازش”
با آنهاست.
خامنهای برای
این که مدعای
خود را روشن
تر سازد، میگوید
دشمن و نامزد
آنها به دنبال
“بحرانی” نشان
دادن وضع کشور
است. روشن است
که هاشمی
رفسنجانی طی
چند سال گذشته
دهها بار بر
بحرانی بودن
وضع کشور
انگشت گذارده
است.
باز هم
در باب ایران
دوستی احمدی
نژاد...
سینه
آن 3 قبر
که در پارک
زرگنده
شکافتند!
یک صبح خیلی
زود، در
هنگامه ستیز
تاریکی و
روشنائی در
آسمان، روی زمین،
در گوشه ای از
شهر تهران، یعنی
در "زرگنده"
قلهک سینه چند
قبر را
شتابزده گشودند
و استخوان های
باقی مانده در
آنها را به
همراه دو سنگ
قبری که روی این
استخوان ها
بودند بردند!
احمدی نژاد
تازه شهردار
تهران شده بود
و بهانه شکافتن
آن چند قبر،
وسعت محوطه
امامزاده
اسماعیل و تبدیل
آن به تفرجگاه
(پارک) بود. کس
خبر نشد، آن
استخوان ها که
از زیر خاک بیرون
کشیده شد، باقی
مانده پیکر کیست؟
اما احمدی
نژاد و شبکه ای
که شهرداری
تهران را قبضه
کرده و تمرین
ریاست جمهوری
می کردند می
دانستند آن
استخوان ها
متعلق به چه
کسانی است!
استخوان حاج میرزا
یحیی دولت
آبادی، محمود
نریمان و صدیقه
دولت آبادی از
زیر خاک بیرون
کشیده شد.
کجا بردند؟
شاید باور
کردنش دشوار
باشد، اما از
من بپذیرید و
نخواهید که
بگویم ناظر این
صحنه ها چه کسی
بود. آن
استخوان ها و
سنگ قبرها را
بردند و ریختند
به دره
جاجرود! دره ای
که روزگاری از
آن رودخانه
جاجرود عبور می
کرد و حالا
دره ای شده
خشک!
سنگ سیاه روی
استخوان های
"نریمان"
آنقدر سنگین
بود که
نتوانستند تا
پیش از روشن
شدن هوا، آن
را هم برده و
در جاجرود بیاندازند.
سنگ در گوشه ای
از محوطه پارک
زرگنده باقی
ماند و هنوز
هم هست! گرچه
تمام نوشته های
روی آن را
تراشیده و پاک
کرده اند و
تنها چند حرفی
از نامش باقی
گذشته اند. و
حالا این سنگ
قبر سکوئی است
برای بازی بچه
هائی که نمی
دانند آن سنگ
از روی سینه
چه کسی کنار
زده شده است.
محوطه را پاک
کردند، تا
بلکه بخشی از
تاریخ مشروطه
و ملت ایران،
تاریخ جنبش
زنان ایران و
تاریخ جنبش ملی
دوران مصدق
پاک شود.
توضیحات
عزتالله
انتظامی
درباره همراهی
با مشایی و
احمدینژاد
در وزارت کشور
هفته
گذشته بود که
در روز آخر
ثبتنام
نامزدهای
انتخابات به
ناگاه عکسی از
عزت الله
انتظامی بر روی
خروجی رسانههای
قرار گرفت که
وی را در کنار
مشایی در
وزارت کشور
نشان میداد.
این عکس باعث
شد آقای بازیگر
مورد انتقاد
قرار گیرد که
چرا وارد عرصه
سیاست شده و
از این نامزد
احتمالی حمایت
کرده است
به گزارش مجله
شبانه باشگاه
خبرنگاران، اما
عزت الله
انتظامی
امروز با
نگارش نامهای
درباره اتفاق
روز ثبت نام
نامزدهای ریاست
جمهوری و
همراهی مشایی
توضیح داده
است
پروردگارا
کمک کن بتوانم
حرف دلم را
بزنم ...
برای
مردم سرزمینم...
من
عزتالله
انتظامی هستم
شنبه
21 اردیبهشت
ماه 1392 ساعت 3
بعدازظهر بود
که از دفتر ریاست
جمهوری به من
اطلاع دادند
"آماده باشید
ماشین میآید
دنبالتان"
خوشحال شدم.
ماهها برای
ثبت بنیاد دویده
بودم. چند روز
قبل از مراسمِ
اعطای نشانِ
درجه یک هنری
در بهمن ماه 1391
(که به علت بیماری
نتوانستم در
مراسم شرکت
کنم) ما چند
هنرمند منتخب
را به دفتر ریاست
جمهوری دعوت
کردند تا از
مزایای مادی و
معنوی این
نشان با
خبرمان کنند
محمود دولتآبادی:
خاتمی
«کلیدر» من را
خوانده بود و
از آن دفاع کرد/
شاملو
بیشترین حقالتحریر
را به من داد
من از همه آدمهایی
که هدایت در
«بوفکور»
آورده نفرت
دارم. من آرزو
میکنم آن
موجودات در
زندگی بشر
نباشند... پارسینه-
گروه فرهنگی؛
شاهین مرادی:محمود
دولتآبادی
از
نویسندگانی
است که نیاز
چندانی به معرفی
ندارد. «کلیدر»
وی چندی پیش
به عنوان دومین
رمان بزرگ جهان
شناخته شد و
اگر وی همین
یک رمان را هم
نوشته بود، تا
آخر عمر
شناخته شده میماند
و بر تارک
ادبیات ایران
میدرخشید.
این رمان هم
به مانند
زندگی این
نویسنده بزرگ
سرنوشت پر
فراز و نشیبی
داشته و گویا پس
از انقلاب
برخیها در
اداره ارشاد
کمر به خمیر
کردن این اثر بسته
بودند و با
وساطت کامران
فانی و
بهاءالدین
خرمشاهی و
دیگران از این
رویداد جان
سالم بدر برده
است. اما
روایت دولتآبادی
ار انتشار این
رمان روایت
دیگری است و وی
میگوید:
«کلیدر» را
«کلیدر» منتشر
کرد.
از دیار
بیهقی است و
قصد دارد در
آینده نزدیک کتابی
درباره بیهقی
منتشر کند و
درباره چرایی
این موضوع میگوید:
معتقدم بیهقی
یکی از
نویسندگانی
است که نه به
اعتبار آن که
من همشهری وی
هستم، بلکه نویسندهای
است که هر
ایرانی که
کتابش را
نخواند، نمیفهمد
در کجا زندگی
میکند. در
هنر نویسندگی
هم بیهقی در
تصویر کردن و
شخصیت
پروراندن،
شخص را یاد
تالستوی و
بالزاک میاندازد.
به تازگی
مجله اندیشه
پویا در
هفتمین شماره
خود به سراغ
این نویسنده
رفته و مصاحبه
مفصلی با وی
انجام داده
است که بخشهایی
از آن در
اینجا ذکر میشود.
پیشینهی
بردهداری در
ایران / فروش
برده کی ممنوع
شد؟
ماده
واحده - در
مملکت ایران
هیچ کس به
عنوان برده
شناخته نشده و
هر برده به
مجرد ورود به
خاک یا آبهای
ساحلی ایران
آزاد خواهد
بود...
پارسینه -
گروه تاریخ
فرهنگی: آیا
میدانستید
که بردهداری
و خرید و فروش
آن در ایران،
همچون اغلب تمدنهای
دیگر، سابقهای
دراز مدت
دارد؟
به گزارش پارسینه،
مورخان ریشهی
بردهداری در
ایران را در
دورهی
هخامنشیان و
ساسانیان
شناسایی کردهاند،
اما رواج شکل
رسمی بردهداری
به صورت سنتی،
همزمان با
حملهی
مغولان به
ایران بوده
است. در دورههای
ایلخانیان ( ۶۵۴ ـ ۷۵۰) ؛
تیموریان /
گورکانیان ( ۷۷۱ ـ ۹۱۶)
؛
صفویه (ح. ۹۰۵ ـ
۱۱۴۸) ،
زندیه (ح ۱۱۶۳ ـ ح ۱۲۰۸).
مردان برده
را «غلام» و
«زرخرید»،
بردگان سیاه را
معمولاً
«کاکاسیاه» و
زنان را «کنیز»
یا «کنیزک» میخواندند.
گذشته از
خشونت و خرید،
«هدیه»، راه
دیگر تهیهی
برده بود. شاه
هم برده میخرید،
هم، مثلاً به
مناسبت عید
نوروز، به او
هدیه میدادند.
ارامنه که
مقرر بود جزو
خراج خود،
دختران و
پسرانی نیز به
پادشاه ایران
بدهند، در ۱۱۹۴ از این کار
خودداری
کردند (پری، ص ۲۱۳). شاه
نیز به دیگران
برده هدیه میداد.
به نوشتة
جهانگردی
ایتالیایی،
هنگام سفر
سفیران
گرجستان به
دربار شاه
اسماعیل اول
صفوی، «کنیزی»
به ایشان هدیه
داده شد.
دورهی قاجار
در تاریخ
ایران، مقطعی
دیگر از بردهداری
ایرانی است.
تا زمان
ناصرالدین
شاه و حتی تا
آغاز
مشروطیت،
بردهداری در
خانوادههای
اعیانی تهران
کمابیش رواج
داشتهاست.
۲۵ روز
تا انتخابات؛ یک
روز تا اعلام
اسامی
نامزدها
شورای
نگهبان روز سه
شنبه، ۳۱ اردیبهشت
اسامی نهایی
نامزد های
انتخابات ریاست
جمهوری را
اعلام می
کند. در روزهای
گذشته، این
شورا اعلام
کرد صلاحیت
حدود ۴۰ نفر
از حدود ۷۰۰ نامزد
را به طور جدی
بررسی می کند.
حدود ۷۰۰ نفر
در انتخابات ریاست
جمهوری ایران
برای نامزدی
ثبت نام کرده
اند
در
روزهای اخیر،
برخی از حامیان
آیت الله
خامنه ای، به
صراحت
خواستار رد
صلاحیت اکبر
هاشمی
رفسنجانی و
اسفندیار رحیم
مشایی شده
اند، اما هنوز
شورای نگهبان
واکنشی نشان
نداده است
عباسعلی
کدخدایی روز
دوشنبه اعلام
کرد اگر
کاندیدایی
فقط قادر به
انجام چند
ساعت کار در
روز باشد، تایید
نمی شود
چند
روزی است که
خبرگزاری
فارس نزدیک به
سپاه، سن زیاد
هاشمی
رفسنجانی را
دلیل رد صلاحیت
احتمالی او
عنوان می کند
این
درحالی است که
برخی اعضای
شورای نگهبان
مسن تر از
هاشمی
رفسنجانی اند.
مثلا احمد جنتی
که ۸۶ ساله و محمد یزدی،
دیگر عضو شورای
نگهبان ۸۲ سال
سن دارد.
در
روزهای گذشته
چهره های نزدیک
به آیت الله
خامنه ای،
مخالفت شدیدشان
را با نامزدی
هاشمی بیان
کرده اند. می
گویند هاشمی
رفسنجانی در
وقایع بعد از
انتخابات سال ۸۸ ، با
معترضان
همراهی کرد و
نباید صلاحیت
اش تایید شود
علی
مطهری نماینده
منتقد دولت می
گوید اگر صلاحیت
هاشمی رد شود،
اصل انقلاب و
اصل نظام
جمهوری اسلامی
زیر سوال می
رود صلاحیت
مشایی
هنوز
معلوم نیست
صلاحیت اسفندیار
رحیم مشایی هم
تایید شود.
روز دوشنبه، محمدحسين
صفار هرندی ،
وزیر سابق
دولت احمدی نژاد
گفت:«مشايی
صلاحيت های
لازم برای
تأييد توسط
شورای نگهبان
را ندارد .»
محمود
احمدی نژاد
روز یکشنبه
درباره او با
شورای نگهبان
مذاکره کرد و
حتی سفر به تایلند
را لغو کرد تا
در زمان اعلام
صلاحیت ها در
تهران باشد .
پیشتر
مقام های نزدیک
به آیت الله
خامنه ای هشدار
دادند که در
صورت رد صلاحیت
رحیم مشایی،
احمدی نژاد
اقدامی جنجالی
خواهد کرد . دموکراسی
و حذف مخالفان
عباسعلی
کدخدایی در
نشست خبری روز
دوشنبه، وجود
نامزدهای
متعدد و بررسی
صلاحیت انها
را نشانه آزادی
و دموکراسی در
ایران می
داند. این
ادعا برای خیلی
ها قابل قبول
نیست .
میرحسین
موسوی و مهدی
کروبی دو
نامزد
انتخابات قبلی
که نه تنها
امکان نامزدی
در این دوره
انتخابات را
ندارند بلکه بیش
از ۸۰۰ روز است
که در بازداشت
خانگی اند
« حتی
گوگل هم دیگر
بالا نمی آید »
بنا
بر گزارش
رسيده کند بودن
سرعت اينترنت
و قطع شدن آن
کاربران را در
ايران به ستوه
آورده است
تنها
جواب شرکت های
ارائه دهنده
خدمات
اينترنتی حرفی
کلی است«
اينترنت کل
کشو قطع است ». اما آن
گونه که در
تماس با
کاربران
اينترنتی می
توان متوجه شد
اين مسئله
تنها شامل
کاربران خصوصی
می شود و
سازمان های
دولتی از
وضعيت به ظاهر
بهتری
برخوردارند
بنا
به گفته مدير
يکی از شرکت
های ارائه
دهنده خدمات
اينترنتی در
تهران، از روز
شنبه اينترنت
کل کشور قطع بوده
است. وی
به رادیو فردا
می گوید: «کلا
دسترسی به
اينترنت با
اختلال خيلی
شديد روبرو
بوده و تقريبا
می شود گفت که
قطع بوده است.
حتی
امکان سرچ
کردن يک مطلب
ساده در گوگل
هم وجود نداشت
تا چه برسد به
اينکه بخواهی
ايميلت را چک
کنی.»
شايعه
ای که وجود
دارد اين است
که اين اختلال
به دليل انتخابات
است. نياز به
جستجوی خاصی
برای پيدا
کردن اين دليل
نيست.
یک
مدیر ارائه
کننده خدمات اینترنتی
چندی
پيش روزنامه
قانون، چاپ
تهران با تيتر
«اينترنت در
کما» اوضاع
دسترسی
کاربران به
اينترنت را
وخيم گزارش
کرده بود
خبرگزاری
فرانسه هم در
همين ارتباط
به توئيت های
کاربر ايرانی
در توئيتر
اشاره کرده و
گفته است: اين
تنها در ايران
اتفاق می
افتد.
انتخابات از
راه می رسد و
اينترنت قطع می
شود.
مدير
شرکت ارائه
دهنده خدمات
اينترنتی در
تهران ،
تلويحا دليل
قطعی اينترنت
را در اين
راستا جستجو می
کند: «شايعه ای
که وجود دارد
اين است که
اين اختلال به
دليل انتخابات
است. نياز به
جستجوی خاصی
برای پيدا کردن
اين دليل نيست.»
مقام
های رسمی در
ايران
ارتباط کندی
و قطع شدن
اينترنت با
مسئله
انتخابات
رياست جمهوری
در خردادماه
را رد می کنند.
با
اين وجود دختری
دانشجو در
تهران که
امروز پس از
وصل شدن دوباره
قصد داشت تا
وبسايتی را
رصد کند ، گفت
که حتی گوگل
هم ديگر بالا
نمی آيد: « ده
دقيقه پيش ما
می خواستيم به
طور اينترنتی
از يک سفارت
وقت بگيريم.
شايد درست
نباشد که نام
ببرم ولی از
يک جايی
اينترنت
گرفتم که جزو
بهترين سرويس
دهندگان اينترنت
در کشور محسوب
می شود، ولی
آنقدر طول
کشيد که عملا
ما از انجام
اين کار منصرف
شديم. اصلا
باز نمی شود،
صفحه بالا نمی
آيد و بعضی
اوقات که يک
صفحه هم باز می
شود و شما می
خواهيد به پيج
بعدی برويد،
آن يکی اصلا
بالا نمی آيد
هشدار
وزارت
اطلاعات به
فعالین رسانه
ای نزدیک به
هاشمی
جرس: طی
روزهای اخیر
تعداد زیادی
از روزنامهنگاران
و فعالان سیاسی
نزدیک به هاشمی
رفسنجانی و
رسانه های وی
به وزارت
اطلاعات برای
ارائه توضیحاتی
احضار شدند
به
گزارش جرس، به
احضار شدگان
هشدارهایی
جهت عدم فعالیت
برای رسانه ها
و ستادهای آیت
الله هاشمی
رفسنجانی
داده شده است
بر اساس این
گزارش، گویا
مسئولین
وزارت
اطلاعات از
احضارشدگان
که پیشینه
فعالیت برای
رسانه های رئیس
مجمع تشخیص
مصلحت نظام را
هم دارند
خواستار عدم
راه اندازی
موج خبری برای
هاشمی
رفسنجانی شده
اند
همچنین
به گفته این
منبع آگاه،
مسئولین
وزارت
اطلاعات طی
اخطاری جدی،
گفته اند که
در صورت راه
افتادن موجی
همانند خرداد
88 اقدام به
دستگیری می
کنند
این
درحالی است که
این روزها، بیشتر
روزنامههای
موسوم به جریان
اصلاحات به
حمایت از هاشمی
رفسنجانی میپردازند.
با این وجود
به نظر می رسد
که در صورت
ادامه روند
احضارها،عدم
تمدید مرخصی
زندانیان سیاسی
و اجرای برخی
احکام اجرا
نشده فعالین سیاسی،
شاهد عملکرد
جدیدی از سوی
وزارت
اطلاعات باشیم
وزارت
اطلاعات چه
کاره است! علی
شکوری راد
من
بر این اعتقاد
هستم که تقصیر
خود ما مردم
است که امروز
به این وضعیت
گرفتار هستیم.
منظورم از
مردم یکایک
آنهاست. افراد
ضعیف در یک
جامعه، جامعۀ
ضعیف به بار می
آورند. افراد
مظلوم و ظلم
پذیر در یک
جامعه موجب پیدایش
ظالم در آن
جامعه می
شوند. افرادی
که با حق خود
آشنا نیستند
موجب می شوند
کسانی "حق
مردم خور" پدید
بیایند. در چنین
جوامعی کم کم
ظالم به خود
حق می دهد بر
مردم حکومت
کند. ریشۀ همۀ
اینها نیز جهل
است. جهل
اختصاص به آدم
های معروف به
جاهل ندارد.
آدمهای بسیار
عالم و
دانشمند که در
زمینه های
مختلف علمی و
اجتماعی دانایی
و آگاهی دارند
وقتی به حقوق
مسلم خود به
عنوان یک
شهروند آگاه
نباشند نیز در
این زمینه
مقصر هستند.
علاوه بر دانایی
نسبت به حق،
وجود روحیۀ حق
طلبی نیز لازم
است و علاوه
بر داشتن روحیۀ
حق طلبی،
داشتن شهامت
حق طلبی هم
ضروری است. پس
از آن پیگیری
و پایداری شرط
است تا حق
بدست آید و
برقرار شود
پیگیر
بودن، داشتن
شهامت و روحیۀ
حق طلبی به
فرهنگ و تربیت
و خصوصیات یک فرد و
جامعه باز می
گردد و تحول
در آن زمان می
برد اما آگاهی
نسبت به حق که
مقدمۀ همۀ اینهاست
از همۀ اینها
سهل الوصول تر
است. این
رسالت آگاهان
است که این
آگاهی را به دیگران
منتقل کنند
یکی
از بزرگترین
مشکلاتی که
امروز گرفتار
آن هستیم تحمیل
وضعیت پلیسی و
امنیتی بر
کشور است.
البته برای این
کار یک اراده
و برنامه از
سوی حاکمیت
وجود دارد و
آنها ابزار
کار خود را با
استفاده از
منابع عمومی و
امکانات حاکمیتی
فراهم کرده
اند اما تن
دادن مردم و
بخصوص فعالان
سیاسی به این
وضعیت و عقب
نشینی در
برابر این
اراده در شکل
گیری این وضعیت
سهیم بوده
است. بسیاری
از زندانیان سیاسی
که در برابر این
اراده ایستادگی
کرده اند،
اکنون هزینۀ
آن را می
پردازند. این
هزینه را فقط
حاکمان بر
آنها تحمیل
نکرده اند، سایر
مردم و
کنشگران سیاسی
که نسبت به
تمام یا بخشی
از حقوق خود
آگاه نیستند و
یا در صورت
آگاهی آن را
مطالبه نمی
کنند موجب
انگشت نما شدن
این عده و تحمیل
هزینه بر آنها
شده اند
ستاد
ملی جوانان
اصلاح طلب
موقتا تعطیل
شد
گزارش
های رسیده از
تهران حاکی از
حضور غیر عادی
نیروهای امنیتی
در برخی مناطق
پایتخت است.
این
درحالی است که
سرعت اینترنت
نیز تا حد
قابل توجهی
کاهش یافته
است.
برخی
منابع خبری،
آرایش نیروهای
امنیتی را به
رد صلاحیت
احتمالی
اسفندیار رحیم
مشایی و واکنش
احتمالی دولت
مرتبط دانسته
اند.
اما
در همین حال و
در پی حضور
گسترده نیروهای
امنیتی و
انتظامی در
سطح شهر تهران
و با بالا
گرفتن شایعه
رد صلاحیت آیت
الله هاشمی
رفسنجانی،
ستاد ملی
جوانان اصلاح
طلب در تهران
نیز موقتا تعطیل
شده است.
گزارش
سالانه وزارت
امور خارجه
آمریکا از
'سرکوب آزادی
های مذهبی در
ایران'
گزارش
سالانه وزارت
امور خارجه
آمریکا در
مورد وضع آزادی
دینی در جهان،
ایران را به
نقض سیستماتیک
آزادی اقلیت های
مذهبی متهم
کرده است.
تبعیض
علیه شیعیان
در عربستان
سعودی و
پاکستان و نیز
خشونت علیه
اقلیت مسلمان
در برمه از
موارد دیگر
مندرج در این
سند است.
جان
کری، وزیر
امور خارجه ایالات
متحده، روز
دوشنبه در یک
نشست خبری در
واشنگتن گفت:
"این گزارش
مشکل جهانی
تبعیض و خشونت
علیه گروه های
دینی را بیان
می کند، از
جمله علیه
بهائیان،
بودایی ها،
هندوها، یهودیان،
مسلمانان و سیک
ها."
او
افزود: "آزادی
دینی ساخته
آمریکا نیست،
بلکه یک ارزش
جهانیست، در
قانون اساسی
ما مندرج است
و در قلب هر
انسانی جای
دارد. آزادی
اعتقاد، اجرای
فرائض دینی،
معتقد بودن یا
نبودن، یا تغییر
دین حقیست که
هر انسان از
بدو تولد از
آن برخوردار
است."
16. Mai 2013
نام
سال ٩٢ لو رفت :
. . . . كار خركى ،
توليد الكى ،
در آمد چوسکی
ستاد
تبصره 13 اعلام
کرد:
در صورت اتمام
بنزین،رانندگان
محترم در باک خود بشاشند..چرخ
ماشین از چرخ
مملکت که
بزرگتر نیست...ما
ریدیم
چرخید....شما هم
بشاشید حتما
می چرخد.....
!!!تنها
چيزي که تو
اين مملکت
درست کار
ميکنه !!
قلب جنتيه !!!
از
شيخی پرسيدند
اگر شخصی مست
باشد و مست
بميرد و مست
در محشر حاضر
شود حکمش چيست
؟
شيخ گفت:به
والله که آن
مشروب حرف
ندارد از کجا
گير آورده ؟
من
یک دوست
شیرازی دارم
من یک
دوست شیرازی
دارم که میگه
در شیراز در
حال حاضر دو
تا آیت اله
العظمی دستغیب
هست، اسم
یکیشون سید
علیمحمد هست و
اون یکی دیگه
سید علی اصغر.
این دوتا در
ضمن پسر عمو
هم هستند. سید
علیمحمد دستغیب
مثلا اصلاح
طلب هست و سید
علی اصغر
اصولگرا. اصلا
شیراز تا
دلتون بخواد
آخوند هست که
فامیلش دستغیب
هست و همشون
هم با هم
پسرعمو. همیشه
هم نصفشون
اینوری هستن
نصفشون اونوری.
قبل از
انقلاب، دوره
شاه نصفشون
طرفدار شاه
بودن، نصفشون
طرفدار خمینی.
بعد از انقلاب
نصفشون
طرفدار بنی
صدر بودن
نصفشوون
طرفدار
بهشتی، و هنوز
هم این حکایت
هست. حالا
میدونین چرا؟
برای اینکه
این پسرعمو ها
میخوان
موقعیتشون به
خطر نیفته و
هر طرف یک نفر
رو داشته
باشن. در ضمن
هوای همدیگه
رو هم دارن. سال
پنجاه و هفت
که انقلاب شد همه
آخوندهایی که
فامیلشون
دستغیب بود
وطرفدار شاه
بودن، رفتن
خونه پسر عموهاشون
که طرفدار
خمینی بودن و
انقلابی شدن.
حالا هم شیراز
به خونه سید علیمحمد
حمله میکنن،
دست زن وبچه
اش رو میگیره
میره خونه سید
علی اصغر که اصولگرا
شده. فردا اگر
به خونه سید
علی اصغر حمله
کنن، میره
خونه سید علیمحمد
اصلاح طلب.
دختر این یکی
زن پسر اون یکی
هست و پسر اون
یکی شوهر دختر
این یکی. نوه
هاشون هم بعد
باهم ازدواج
میکنن و همه
فامیل خلاصه
صد سال هست که
از موقوفات
شاهچراغ
شیراز میخورن و
خوش میگذرونن
و هرکسی هم سر کار
بیاد خیال
اینا راحت
هست. من باید
بگم این حکایت
مال همه
آخوندا هست و این
ادای اصلاح
طلبی و
اصولگرایی
فقط برای این
هست که پسر
عموها و
باجناقها میخوان
هوای همه طرف
رو داشته باشن. این
حکایت فقط مال
شیراز نیست
بلکه مال همه
جهان تشیع هست. پسر
خمینی داماد
امام موسی صدر
لبنانی هست، نوه
خمینی عروس
سیستانی هست
تو نجف. لاریجانی
داماد مطهری
هست و مطهری
داماد برادر
خامنه ای. تاجزاده
داماد محتشمی
پور هست، محتشمی
پور باجناق
خاتمی، مهاجرانی
داماد کدیور
هست، کدیور
داماد ناطق.
برای
همین هم هست
که وقت عزا و
عروسی که میشه
آقایون قوم و
خویشها از
اصلاح طلب و
اصولگرا همه
جمع میشن
این آخوندها
هزار سال همین
جوری موقوفات
قبر اماما و
امامزاده ها
رو برای خودشون
نگه داشتن،
یکیشون میشد
طرفدار این خلیفه
یکی طرفدار
اون یکی، یکی میشد
طرفدار این
پادشاه
پسرعموش میشد
طرفدار
رقیبش، یکی
میشد طرفدار
روسیه برادرش
میشد طرفدار
انگلیس، یکی
میشد ضد مشروطه،
پسرش میشد
مشروطه خواه. یکی
میشد جان نثار
شاه، برادرش
میشد ضد شاه. این شد که
صفویه و افشار
و زند و قاجار
و پهلوی اومدن
و رفتن ولی
این آخوندها
تکون نخوردن
که خوردن و هی
گردن کلفت
کردن حالا این
آخوندها باز
احساس خطر
کردن، ولی اگر
تا قبل از این
فقط اسلام
عزیز و عایدات
قبر امامها و
امامزاده ها
در خطر میفتاد،
این دفعه
عواید نفت و
گاز کشور هم
همراه اسلام
عزیز به خطر
میافته و ممکن
هست از دستشون
بره . اگر هم این
عایدات
امامزاده ها و
پول نفت نباشه
که دیگه آقای
کدیور
ومهاجرانی و این
یکی و اون یکی
نمی تونن ده
سال فرنگ باشن
و حقوقشون رو
هم از سفارت بگیرن.
در نتیجه برای
اینکه پول نفت
و اسلام عزیزاز
دستشون نره
تصمیم گرفتن نصفشون
بشن اصلاح طلب
و نصفشون
اصولگرا
گفتگوی
خسرو بندری با
بابک امیر
خسروی پس از همایش
دهمین سالگرد
تاسیس اتحاد
جمهوری خواهان
در برلین
دوستان
محترم اجا
وبطور مشخص
جناب بابک خان
امیر خسروی ؛
قبل
از وارد شدن
به مطلب مایلم
چند سوال از
همه اتان بکنم
؟ چه میزان
وحدت نیروهای
جمهوری خواه
سکولار-
دمکرات را
برای کمک به
پیشبرد نظرات
این گروه از
فعالین سیاسی
ضروری می
دانید ؟ چه
میزان هزینه
برای وحدت با
اپسدا و همسو
کردن ما با
خودتان می
توانید
ومیخواهید
بپردازید (
بعبارتی یک
محفل کوچک
هزینه اش
بسیار کمتر از
گرد اوردن یک
جمع بزرگ و
همسو کردن
انها با هم
است ولی اینکار
خمیر مایه
وحدت نیرو های
جمهوری خواه
سکولار -
دمکرات است پس
به زحمتش از
طرف ما می
ارزد شما
چطور؟) . در خود
چه میزان توان
استدلال برای
قانع کردن ما
می بینید ؟
ایا نگران ان
هستید که وحدت
این دو جریان
موجب تضعیف نگرش
درست شما شود
؟
در
جمع اجا و
بطور مشخص
گرایش
رفرمیستی ان
افراد با
تجربه ودانش
سیاسی همچون
شما بسیارند
پس چه باک اگر
ما و شما وحدت
کنیم ؟ هرکه
دلایل قوی
ومعنوی اورد
حرفش پیش
میرود ونه
انکه رگهای
گردن.
…. گفتگوی بابک
امیر خسروی با آقای
کوثری
دوست
ارجمندم آقای
کوثری، پس
ازعرض سلام!
ازتاخیردرپاسخ
بنامۀ
اخیرتان پوزش
می طلبم.
امیدورام به
بی ادبی ویا
بی توجّهی به
نامۀ شما
تعبیرنشود. راست
اش، چون نامۀ
دوم شما کمی
خصلت پلمیک
داشت، خوف آن
داشتم پاسخ
من، درآن
مداربیفتد
ودر آستانۀ
برگذاریِ
دهمین سالگرد
تاسیس اجا، مناسب
بافضایِ آن
نباشد. اینک
که مراسم با
موفقیّت
پایان یافت،
برایتان می
فرستم.
آقای
کوثری عزیز!
اگرمن دراین
بحث شرکت کرده
ام، به امیدِ
روشن ترشدن
نکاتِ مورد
اختلاف بود.
تابر پایۀ آن،
زمینه برایِ
یک اتحاد
استوارتروپایدارترفراهم
آید. بیاد
حرفِ لنین
افتادم که می
گفت: پیش
ازاین که متحد
شویم،
درابتدا
بهتراست ازهم
جداشویم!(نقل
به معنی)
منظورش حل
اختلافات
وروشن کردن مرزها،
پیش ازیکی شدن
بود.
من
باچنین نیّتی
وارد این بحث
شدم. وگرنه،
چنانکه بارها
ودرمواردِ
گوناگون گفته
ام، ازیکی شدن
دوسازمان
استقبال می
کنم. گذشته
ازآن،
همانگوه که
پیش ترنیزگفتم،
برخی ازاین
مباحثِ موردِ
اختلاف، ویژۀ
اپسدا با اجا
نیست، درمیان
خود
مانیزاختلاف
برسرآنها وجود
دارد. واین،
ازجمله نکات
قوت وسرزنده
بودنِ سازمان
هایِ
دموکراتیک
است.
نظرمن
به طورکلّی
برای همکاری
ها، حتی درچشم
اندازوحدت؛
این بوده است،
که با توجّه
به برخی
مشکلات موجود
وتجربۀ ده
سالِ گذشته؛ شاید
بهتراین باشد
که درحال
حاضرودرگام
اوّل،
درفکرواندیشۀ
تشکیل یک «شورای
متحد جمهوری
خواهان» بریک
کارپایۀ
حداقل باشیم.
فکرمی
کردم، اجا
واپسدا وسجا،
می توانند، محورومبتکرِایجاد
آن باشند.
مزیّت این راه
درآن است که
در آغاز،
هرکدام ازاین
تشکّلات، با
حفط هویّت خود
وآزادیِ عملِ
درون سازمانی
خویش؛ برای اتحاد
عمل و همکاری
های سیاسی
وتشکیل
سمینارها
وجلسات مشترک
پالتاکی، تدوینِ
بیانیّه های
سیاسی، دست
بکارمی شوند
ونزدیک شدن ها
وتفاهم ها
ودرنهایت یکی
شدن ها،
بتدریج وبا
گذشتِ زمان،
حاصل می گردد. به
نظر من، چنین
شورائی این
مزیّت را
نیزدارد که
چارچوب مناسبی
برای همکاری
واتحّاد عمل
با
دیگرجریانات
جمهوری خواه
درون کشوررافراهم
می آورد، که
اینک هسته
هائی درخارج
ازکشوردارند.
بابک
امیرخسروی در
گفتوگو با
تاریخ ایرانی:
آذربایجان در
گلوی استالین
گیر کرد
علی افتخاری
روزبهانی تاریخ
ایرانی: « رفیق
پیشهوری! به
نظر من شما
وضعیتی را که
در ایران و
جهان به وجود
آمده است درست
ارزیابی نمیکنید.»
این جمله
آغازین نامهای
است که ژوزف
استالین،
رهبر آهنین
اتحاد شوروی
برای جعفر
پیشهوری،
رهبر فرقه
دموکرات
آذربایجان و
نخستوزیر
حکومت
خودخوانده
آذربایجان نوشت.
استالین در
این نامه پیشهوری
را به کوتاه
آمدن از خواستهای
به اصطلاح
انقلابی فرا
میخواند و او
را به همکاری
با قوام و
دولت مرکزی تهران
دعوت میکند.
غافل از اینکه
خود استالین
در سایه اشغال
آذربایجان
توسط ارتش سرخ
امکان ایجاد
این دولت را
فراهم کرده
بود. پیرامون
نقش استالین
در حوادث بعد
از جنگ جهانی
دوم در
آذربایجان با
بابک
امیرخسروی،
مورخ و عضو
سابق حزب توده
ایران به گفتوگو
نشستیم.
امیرخسروی در
گفتوگو با
«تاریخ
ایرانی» تاکید
میکند
استالین از
همان روز
اشغال
آذربایجان در
شهریور ۱۳۲۰ به دنبال
ضمیمه کردن
شمال ایران به
اتحاد شوروی
بود اما این
لقمه سرانجام
در گلوی او
گیر کرد
گفتوگوی
تاریخ ایرانی
با اتابک فتحاللهزاده:
شوروی
استالینی
بهشت
زحمتکشان نبود
ثمینا
رستگاری
تاریخ
ایرانی:
«استالین
روسیه را با
گاوآهن تحویل
گرفت و با بمب
اتم تحویل
داد.» این جمله
معروف داوری
درباره
استالین را
برای هر محققی
دشوار میکند.
در حال حاضر
رویکرد او
نسبت به
دگراندیشان،
فرستادن
نویسندگان و
روشنفکران به
اردوگاههای
کار اجباری و
له کردن
میلیونها
نفر زیر چرخدندههای
توسعه شوروی
محور اصلی
بررسی دوره
استالین است.
اما سالهایی
نه چندان دور
استالین برای
بسیاری از ایرانیها
قهرمان بزرگی
به شمار میرفته،
قهرمانی که میتوانستند
تمام زندگی
خود را بر روی
اثبات حقانیت
او قمار کنند.
دلدادگی به
استالین برای
روشنفکران به
قیمت مهری در
کارنامهشان
تمام شد؛ مهری
که کتمانش
کنند یا
نادیدهاش
بگیرند. اما
کارگران سادهای
که به امید
بهشت دایی
یوسف بار سفر
به شوروی
بستند چهرهای
بیرحم و خشن
از او دیدند.
رژیم
استالینی بیهیچ
شفقتی آنها
را جاسوس
حکومت ایران
میدانست.
بهشت کمونیسم
برای این
کارگران ساده
جهنمی بود که
راه خلاصی از
آن نداشتند.
اتابک فتحاللهزاده
که خود به
همین دسته
تعلق دارد
پروژه کاریاش
را به روایت
همقطارانش
اختصاص داد.
او با نوشتن
کتابهای
«خانه دایی
یوسف»، «در
ماگادان کسی
پیر نمیشود»
و «اجاق سرد
همسایه» پردهای
از داستانی
هولناک را به
تصویر کشید که
درلابلای
تحلیلهای
روشنفکران
مفقود بود.
گفتوگوی
«تاریخ
ایرانی» با
فتحاللهزاده
شرح نگاه
ایرانیها به
دایی یوسف و
بهشت سرخ اوست
در آستانه انتخابات
آغاز به کار
شبکه آنلاین
۲۵ خرداد
شبکه آنلاین
۲۵خرداد با
همکاری
تعدادی از کنشگران
جنبش سبز در
آستانه
انتخابات
آغاز بکار
کرده است.این
شبکه درنظر
دارد برنامه
های خود را
روزانه در سه
بخش اصلی خبر،
تحلیل و تریبون
تا انتخابات
ادامه دهد.
فعالان این
شبکه آنلاین
تلاش دارند در
جهت تحقق
اهداف زیر
گامی درحد
توانِ شان
بردارند:
-اطلاع
رسانی در مورد
انتخابات (بخش
خبر)
تقویت فرصت
گفتاری در
فضای شبکه های
آنلاین برای
نیروهای
سیاسی میانه
رو و اصلاح
طلب (اعم از
داخل و خارج
از کشور) در
آستانه
انتخابات (بخش
تحلیل)
- جمع
آوری و انتشار
گفتار سیاسی
نیروهای سیاسی
میانه رو و
اصلاح طلب در
خصوص
انتخابات پیش رو
(بخش تریبون)
از طریق صفحه
فیسبوک این
شبکه و کانال
یوتیوب آن
می توان
برنامه های آن
را دنبال کرد.
این شبکه از
مخاطبان خود
خواسته است
:با نقدها،
نظرات،
مشارکت و
پیشنهادات
تان ما را در
ادامه راه
یاری کنید . می
توانید از
طریق ایمیل زیر
نیز مستقیم با
شبکه در تماس
باشید: 25khordadon@gmail.com
تیزر برنامه
را از اینجا و
برنامه اول را
از اینجا
می توانید
ببینید.
خاتمی:
تمام کسانی که
به من محبت
دارند از
هاشمی حمایت
کنند
اعضای
هیات اجرای
ستاد ملی
جوانان اصلاح
طلب صبح امروز
با سید محمد
خاتمی دیدار
کردند.
در
این دیدار،
اعضای هیات
اجرایی ستاد
ملی جوانان
اصلاح طلب از
سید محمد
خاتمی در
خواست کردند
تا عضویت
افتخاری در
ستاد ملی
جوانان را
بپذیرد. رییس
جمهور سابق
کشورمان نیز
با بیان اینکه
از اول خود را
عضوی از ستاد
ملی جوانان
اصلاح طلب می
دانسته،
عضویت
افتخاری در
ستاد ملی
جوانان را
پذیرفت.
خاتمی
در اظهاراتش
با تاکید بر
این که "کشور و
جامعه با
بحران رو به
رو است که اگر
تداوم و گسترش
یابد دامن همه
خصوصا کل
جامعه را
خواهد گرفت"،
گفت: "وظیفه
شرعی،
انقلابی،
ملی، انسانی و
روشنفکری ما
است که تلاش
کنیم از این
بحران خارج
شویم."
رییس
جمهور
اصلاحات با
برشمردن
ویژگی های آیت
الله هاشمی
رفسنجانی
برای حضور در
انتخابات
ریاست جمهوری
یازدهم
افزود:" آقای
هاشمی با شجاعت
آمد. کار
بسیار بزرگ و
تاریخی انجام
داد و ماهم
باید کمک کنیم
که ایشان در
این امر موفق
شوند."
خاتمی
با تاکید بر
اینکه تمام کسانیکه
به او محبت و
لطف دارند
حالا از آیت الله
هاشمی حمایت
کنند گفت:
"لحظه تاریخی
را درک کنیم.
تمامی علاقه
مندان به
انقلاب،
کشور، نظام
باید به صحنه
بیایند. به
نظرم اکنون
وظیفه علمای
بزرگوار،
دانشگاهیان،
کارافرینان، کارمندان
و غیره است که
با درک موقعیت
خطیر وضیفه
خود را انجام
دهند تا از
این برهه بسلامت
عبور کنیم."
براساس
اخبار رسیده
به قانون: مشایی
و لنکرانی ردصلاحیت
شدند
شنیده
های ما همچنان
حاکی از آن
است که در خصوص
احراز صلاحیت
قالیباف و
جلیلی تشکیک
صورت گرفته بوده
اما در نهایت
مورد توافق اعضای
شورای نگهبان
قرار گرفت.
بدین ترتیب مشایی
و لنکرانی رد
صلاحیت شده اند.
البته گمانه
زنی ها حاکی
از آن است که
احتمال دارد
طی روزهای آتی
به رقابت
انتخاباتی
بازگردانده
شود. قانون - بنا به
گزارشی که به
خبرنگار
قانون رسیده
است از میان
تمام
کاندیداهای
انتخابات
یازدهمین دوره
ریاست جمهوری
دوره یازدهم تنها
8 نامزد تایید
صلاحیت شده
اند.
شنیده
های خبرنگار
ما حاکی از آن
است که شوراهای
نگهبان از
میان 686 نامزد انتخابات
ریاست جمهوری
تنها 8 نفر
شامل؛ محسن رضایی،
غلامعلی حداد
عادل، علی
اکبر هاشمی
رفسنجانی،
سعید جلیلی،
محمدرضا
عارف، علی
اکبر ولایتی،
محمد باقر
قالیباف و
ابوترابی فرد
احراز صلاحیت
شده اند.
شنیده
های ما همچنان
حاکی از آن
است که در خصوص
احراز صلاحیت
قالیباف و جلیلی
تشکیک صورت
گرفته بوده
اما در نهایت
مورد توافق
اعضای شورای
نگهبان قرار
گرفت. بدین
ترتیب مشایی و
لنکرانی رد
صلاحیت شده
اند. البته
گمانه زنی ها
حاکی از آن
است که احتمال
دارد طی
روزهای آتی به
رقابت
انتخاباتی بازگردانده
شود.
همچنین
دیروز سفر
احمدی نژاد به
لرستان لغو شد
که گفته می
شود به همین ماجرا
ارتباط دارد.
امروز هم
احمدی نژاد در
حاشیه جلسه
هیات دولت به
شورای نگهبان
توصیه کرد که
در بررسی
صلاحیتها
طوری عمل کنند
تا همه سلایق
در عرصه
انتخابات
حضور داشته
باشند
قالیباف:
مجوز حضور
نظامی و
تیراندازی در
کوی دانشگاه
را من گرفتم!
واکنش
شتابزده ستاد
قالیباف به
انتشار سخنان
او در جمع
بسیجیان
در
پی انتشار
سخنان
محمد باقر
قالیباف در
جمع گروهی از
منتقدان جوان
خود و اعضای
منتسب به
بسیج، ستاد
انتخاباتی
این کاندیدای
ریاست جمهوری
به تکذیب این
خبر پرداخت. اما
رفتار
شتابزده این
ستاد برای
تکذیب خبر باعث
شد، تا متن
تکذیبیه با
استناد به
سخنرانی دیگری
از قالیباف
منتشر شود.
پس
از آنکه
محمدباقر
قالیباف در
دیدار روز دوشنبه
هفته گذشته در
دانشگاه شریف
مدعی شد که «دولت
اصلاحات مجوز
حمله به کوی
دانشگاه
تهران را در سال
۱۳۸۲ به ناجا
داده بود و وی
از آن جلوگیری
کرده است»،
سایت کلمه
گزارشی را
منتشر کرد که
نشان میدهد
قالیباف در
اجتماعات
خصوصی به گونه
دیگری سخن
گفته و اذعان
می کند که
مجوز “حمله و
تیراندازی” به
کوی دانشگاه
بر اساس
پیشنهاد شخص
او بوده است.
این
درحالی است که
ستاد قالیباف
در تکذیبیه شتابزده
خود به
سخنرانی او در
دانشگاه شریف
استناد کرده
است که
ارتباطی با
سخنرانی
محرمانه او در
جمع بسیجیان
ندارد.
به
گزارش سایت
"زندگی سبز"،
یک منبع آگاه
در ستاد
انتخاباتی
محمد باقر
قالیباف
اعلام کرده
است که برای
تکذیب خبر، طی
ساعات آینده
فایل صوتی
دیدار وی و
"دانشجویان
دانشگاه
صنعتی شریف"
را منتشر
خواهد کرد. در
حالی که به
نظر می رسد
ستاد این
کاندیدای
انتخابات برای
اثبات مخدوش
بودن خبر،
باید نوار
کامل ویدئویی
جلسه او با
دانشجویان و
جوانان بسیجی
را منتشر کند
نه جلسه او با
دانشجویان صنعتی
شریف را.
اولندش که به
رفسنجانی
اجازه
سخنرانی در دانشگاه
علوم پزشکی را
نداده اند -
دومندش که حداد
عادل در
دانشگاه آزاد
روده درازی کرده
و حرف هایی
گفته که فردا
یکی میاد گوشش
را میگیره و
میگه آقا به
تو چه! مثلا گفته
بعضی ها
جرمشان
ایستادگی در
مقابل آقا بود
ولی تعریف
نکرده همین
طوری ایستادن جرمه
یا بطور کلی
ایستادن جرمه.
سومندش که
جناب رییس
پلیس هم وراجی
کرده و گفته
که وظیفه پلیس
حفظ حکومت است
در مقابل
مردم. یعنی
اگر خدایی
نکرده مردم
آمدند تو خیابون
ایستادن, این
ایستادنشون -
چون اون یکی
ایستادنشون
هم جرمه - خیلی
خیلی مجرم هستند
و باید پلیس
بیاد مردم را
بزنه کنار تا
ماشین ها با
خیال راحت رد
بشنوند از رو
و زیر و بالا و
پایین مردم,
که در هر صورت
مجرم هستند,
چون از صبح تا
شب یا اینجا
تو صف ایستاده
اند, یا یک
جایی دیگه ایستادگی
میکنند که
حالا فهمیدیم
که خیلی خیلی
جرمه.... آقا, برو,
وا نسا, آقا
گفتم برو... این
جا ایستادن جرمه
آقای
رفسنجانی
خوشامدی!
محسن
حیدریان
همانطور
که انتظار می
رفت،
اکبر هاشمی
رفسنجانی پس
از یکرشته
موضع گیریهای
هوشمندانه
سیاسی،
سرانجام در
آخرین دقایق، گام
به صحنه
رقابتهای
انتخاباتی
گذاشت. اما آنچه
که در حاشیه و
متن نوشته و
نانوشته سخنرانی
ها و توافقات
آشکار و نهان
آمدن یا
نیامدن خاتمی
و رفسنجانی
گذشت، به شکل
گویایی همه
پیچیدگی ها ی ناشی
از وضعیت
تعلیق و فرسایش
میان دو گزینه
راهبردی برای
ایران یعنی ادامه
راه نظامی،
امنیتی پس از
کودتای
انتخاباتی یا
بازگشت به
روند عادی
سازی سیاست
داخلی و خارجی
کشور را نمایان
می سازد. اینک
با ورود
رفسنجانی امید
تازه ای برای
بازگشت کشور
به گزینه عادی
سازی و حضور
بی هزینه و
بیخطر دهها
میلیونیِ شهروندان
در انتخابات برای
برون رفت از
بن بست کنونی جلوه
گر می شود. نباید
ازنظردورداشت
که رسیدن به
چنین توافقی
برای حضور
رفسنجانی در
انتخابات با
پشتیبانی
کامل محمد
خاتمی و نیز
اصلاح طلبان
و بخش
مهمی از اصول
گرایان معتدل
و روحانیت
کشور و بویژه
زیر فشار شلاق
واقعیات، که به
تمکین نهایی
آیت الله
خامنه ای ، منجر
شد، خود حاصل
کارو پیکارِ
بزرگی بوده
است.
هشدار
خامنهای
نسبت به
شعارهای
انتخاباتی
علی
خامنهای،
رهبر جمهوری
اسلامی، روز
چهارشنبه، ۲۵
اردیبهشت و در
آستانه یازدهمین
انتخابات
ریاست جمهوری
ایران به نامزدهای
انتخابات
هشدار داد شعاری
ندهند که خارج
از اختیارات
رئیس جمهور باشد
یزدی:
دوستان نزدیک
رهبری شمشیر
را از رو بستهاند
محمد
یزدی، عضو
فقهای شورای
نگهبان، روز
سهشنبه، ۲۴
اردیبهشت گفت
که دوستان
نزدیک علی
خامنهای،
رهبر جمهوری
اسلامی، علیه
او «شمشیر را
از رو بستهاند
گفتگوهای
آژانس و ایران
بینتیجه
پایان یافت
پس از ساعتها
مذاکره پشت
درهای بسته،
نمایندگی
دایم ایران در
وین و
نمایندگان
آژانس بین
المللی انرژی
اتمی از نتیجه
بخش نبودن
مذاکرات خبر دادند.
به
گزارش
خبرنگار بی بی
سی، علی اصغر
سلطانیه،
سفیر ایران در
آژانس گفت که
مذاکرات
فشرده بود و
هر دو طرف
پیشنهادهایی
را به طرف
مقابل ارائه
کردند و قرار
شده این
پیشنهادها
توسط طرفین
بررسی شوند.
او
اضافه کرد که
دو طرف برای
تعیین تاریخی
برای دور بعدی
مذاکرات در
تماس متقابل
خواهند بود.
به
گزارش بی بی
سی، هرمان
ناکارتس،
معاون مدیر کل
آژانس در امور
پادمان ها هم
قسمت آخر حرفهای
آقای سلطانیه
را تایید کرد
اما گفت که
یکسال و نیم
است که
مذاکرات با
ایران ادامه
دارد ولی هنوز
موفقیتی حاصل
نشده است.
از
اوایل سال
میلادی
گذشته، یوکیا
آمانو، مدیر
کل آژانس،
مذاکرات
متعددی را
شخصا و یا از
طریق معاونش
با طرف ایرانی
انجام داده
ولی پیشرفت
خاصی بدست
نیامده است.
آژانس
به عنوان مرجع
اصلی شورای
امنیت سازمان
ملل متحد در
امور هسته ای،
همچنان تاکید
می کند که
سوالهای بی
جواب زیادی
درباره
برنامه هسته
ای ایران دارد
و به فعالیت
های گذشته و
اخیر در
ایران، بویژه
در سایت نظامی
پارچین،
مشکوک است.
در
مقابل، ایران
با تاکید بر
ضرورت حفظ
امنیت ملی و
اسرار نظامی
اش و با
استناد به
عملکرد گذشته
در دادن اجازه
دسترسی به
سایت پارچین و
گزارش آژانس
مبنی بر عدم
کشف مساله ای
مشکوک در آن
تأسیسات،
خواهان توافق
بر سر مدالیته
یا چارچوبی
است که هم نگرانی
های آژانس حل
شود و هم
منافع ملی و
اسرار نظامی
ایران به خطر
نیافتد.
13. Mai 2013
گزار ش اولین
روز همایش
دهمین سالگرد
تاسیس اتحاد
جمهوری
خواهان در
برلین
همایش
دوروزه 10
سالگی اتحاد
جمهوری
خواهان روز
شنبه 11 مه، 21
اردیبهشت در
برلین آغاز
شد. میزگرد
همگرایی
جمهوری
خواهان اولین
میزگرد این همایش
بود.
همایش
دوروزه اتحاد
جمهوری
خواهان به
مناسبت 10
سالگی این
تشکل، روز
شنبه 11 مه، 21
اردیبهشت در
برلین آغاز
شد.
این
برنامه با
خوشامدگویی
فرزانه عظیمی
از اعضای این
تشکل آغاز شد
و با سخنرانی
بابک امیرخسروی
و مهدی فتاپور
از بنیان
گذاران اتحاد
جمهوری
خواهان ادامه
پیدا کرد.
فرزانه
عظیمی سخنانش
را با یاد عضو
درگذشته اتحاد
جمهوری
خواهان
مهرداد مشایخی
و نیز یاد عضو
بیمار این
تشکل مهدی خانبابا
تهرانی که به
علت بیماری
نتوانست در
این همایش
شرکت کند آغاز
کرد.
وی
به تاریخ 10
ساله اتحاد
جمهوری
خواهان و این نکته
اشاره کرد که
این حرکت در 10
سال پیش توانست
دیوار فاصله
بین بخش های
بزرگی از
نیروهای سیاسی
جمهوری خواه
را بشکند.
فرزانه
عظیمی گفت:
«جشن 10 سالگی
اتحاد جمهوری
خواهان در
حالی برگزار
می شود که به
دنبال حرکت
اعتراضی مردم
ایران، جنبش
سبز، دیوار
فاصله بین
فعالان
جمهوری خواه
در داخل خارج
از کشور شکسته
شده و اولین
گامها برای
ایجاد دیالوگ و
گفت و گو
برداشته شده
است.
بابک
امیر خسروی که
به دلیل کسالت
نتوانسته بود
در این همایش
شرکت کند، از
طریق اسکایپ
سخنان خود را
ارائه داد. وی
اظهار داشت که
در یک نگاه
کلی می توان
با اطمینان
گفت تلاش ها و
فعالیت های
خالصانه
کوشندگان طی
این ده سال
علیرغم
دشواری های
گوناگون درونی
و برخی عوامل
بیرونی به هدر
نرفته و ثمرات
و ترازنامه
مثبتی از خود
به جای گذاشته
است.
وی
به جداشدن
بخشی از این
تشکل و به
وجود آمدن سازمان
جمهوری
خواهان اشاره
کرد و صدمه ای
که به گفته او
"از جدا شدن تن
پاره های
جداشده از این
پیکر" به
اتحاد جمهوری
خواهان خورد.
امیرخسروی
اظهار
امیدواری کرد
که دوباره این
تن پاره ها به
هم پیوند
بخورند.
1-
هاشمی بدون
اجازه امده و
قطعا ان جملات
دال بر زیرکی
و هوشمندی
اوست که
توانسته حریف
را نشانه رود
و اورا در
مقابل خواست
مردم قرار دهد
.
2- رد
صلاحیت هاشمی
یعنی خودزنی
خامنه ای
3-هاشمی
ناچار به دفاع
از زندانیان و
گروههای سیاسی
حذف شده نیست .
او این مسیر
را انتخاب کرده
و می توانست
غیراز این عمل
کند و در
اخرین سالهای
عمرش بارامی
در گوشه ای
زندگی کند
بدون دغدغه
4-
خاتمی و
اصلاحات هم
محصول تدابیر
هاشمی و اصلاح
طلبان بود ولی
متاسفانه
اصلاح طلبان
در میانه راه
پیروزی غره
شدند . هاشمی
را زدند و خود
بی پناهگاه
شدند
5- فرض
کنیم از هاشمی
بخاطر مشارکت
در سرکوبها و
جنایتها و
تاراج اموال
ملی در دو دهه
اول حکومت
حمایت نکنیم .
و در انتخابات
از او حمایت
نکنیم انگاه
چه باید کرد ؟
سرنوشت
تلخی که پیش
روی ماست
چگونه قابل
کنترل است ؟
سلطه بی چون و
چرای نظامی
های کودتاچی و
رهبر
دیکتاتور و
روحانیت
متحجر مارا به
چه سمتی می
برد ؟
جز
خطر سقوط
اقتصادی و
اجتماعی و جنگ
داخلی و تجزیه
کشور دورنمای
دیگری وجود
دارد ؟ کدام الترناتیو
سیاسی قدرت
کنترل اوضاع
بنفع مردم راداراست
؟
من
اماده ام تا
راه حل منطقی
شمارا در
جایگزینی
هاشمی بشنوم و
روی ان فکر
کنم.
به
دست من امروز
جز این قلم
نیست باری
خدمت می کنم
ابوالفضل
بیهقی
همه
آنچه
امروزگذشت!
تاريخ
: شنبه 1392/02/21
ساعت
نه ونیم صبح
بود که آیت
الله هاشمی به
مجمع آمد.
ازماشین که
پیاده شد به استقبالش
رفتم و درمعیت
ایشان از پله
ها بطرف اتاقشان
بالا
رفتیم.ازآمدنشان
پرسیدم. طبق
انتظاربرمبنای
صحبتهایی که
دراین روزها
داشتیم
نظرشان منفی
بود.به ایشان
عرض کردم:
وضعیت شما
درافکارعمومی
از قبل دارد
بهترمی شود خصوصا
اینکه مراجع
هم دارند به
میدان می آیند
و آیت الله
وحید وآیت
الله سیستانی
هم برآمدن شما
تاکید کرده
اند.
رفع
تهدیدات با
مشارکت قومیتها،
زبانها،
مذاهب و سلایق
مختلف سیاسی
آیت
الله هاشمی
رفسنجانی با
صدور
بیانیهای دلایلش
برای حضور در
انتخابات
ریاست جمهوری را
تشریح کرد.
در
این بیانیه
آمده است: خود را
برای
انتخابات
یازدهمین
دوره ریاست
جمهوری، در
معرض رأی و
نظر شما قرار
میدهم تا در
این برهه حساس
از تاریح کشور
که مشکلات
سیاسی،
اقتصادی،
اجتماعی و
فرهنگی به ادلّهای
که بر شما
مخفی نیست،
زمینه تأثیر
تهدیدها و
تحریمهای
خارجی را
هموار کرده
است، یک بار
دیگر به وظیفه
و تکلیف
انقلابی و
تاریخی خویش
عمل کرده
باشم.
در
ادامه این
بیانیه آمده
است: عزم پاسخ
قاطع به
ادعاهای کذب و
القای
ناکارآمدی
نظام اسلامی،
ضرورت ایجاد
اتحاد،
اعتماد و
قابلیت جمع کردن
همه سلایق و
طیفهای داخل
خانواده نظام
و انقلاب
اسلامی و مدیران
دلسوز و با
تجربه کشور را
میطلبد که
بعضاً به دلیل
برخوردهای
تنگنظرانه و
افراطی، در
حال حاضر، کمکار،
منزوی یا خانهنشین
شدهاند،
ایجاد اعتدال
و استفاده از
همه قابلیتهای
مدیران مجرب
از طیفهای
مختلف، مرا
نیز مانند
سایر دلسوزان
نظام بر آن
داشت تا با
توجه به شرایط
داخلی و
تهدیدات و
تحریمهای
خارجی، برای
رفع تدریجی
معضلات و
مشکلات عدیده
کشور، به مدد
شما مردم
وفادار، پا به
عرصه
خدمتگزاری
بگذارم تا
انشاءالله،
دست در دست هم
دهیم به مهر-
میهن خویش را
کنیم آباد.
در
پایان این
بیانیه آمده
است: با توکل
بر خدا و با
حضور شما مردم
در انتخابات،
مطمئنم، فصلی
تازه و سرشار
از امید در
تاریخ معاصر
ایران با خلق
حماسه رقم
خواهد خورد که
همه ایرانیان
با قومیتها،
زبانها،
مذاهب و ادیان
و حتی سلایق
مختلف سیاسی،
برای سربلندی
خود، میهن
عزیز و نسلهای
آینده، تلاش
خواهند کرد.
به
گزارش خبرآنلاین،
متن کامل
بیانیه حضور
آیتالله
هاشمی
رفسنجانی در
انتخابات
یازدهمین دوره
ریاست جمهوری
به این شرح
است:
بسم
الله الرحمن
الرحیم
مردم
فهیم، وفادار
و قدرشناس
ایران اسلامی
پس
از گذشت
ماهها
رایزنی با
شخصیتهای
حقیقی و حقوقی
و به پاس
قدردانی و
احترام به توصیههای
ضمنی یا
مستقیم برخی
مراجع عالیقدر
و یا درخواست
فضلا، علمای
حوزههای
علمیه، ائمه
جمعه و
جماعات،
دانشگاهیان،
دانشجویان،
صنعتگران،
تولیدکنندگان،
کارگران،
کشاورزان،
نویسندگان،
هنرمندان، ورزشکاران،
صنوف مختلف،
احزاب، گروههای
متعدد و بهویژه
خانوادههای
مکرم شهدا،
ایثارگران و
با ایمان کامل
به نقش بیبدیل
آحاد مردم
خونگرم و
صمیمی در
تعیین سرنوشت
کشور، خود را
برای
انتخابات
یازدهمین دوره
ریاست
جمهوری، در
معرض رأی و
نظر شما قرار میدهم
تا در این
برهه حساس از
تاریح کشور که
مشکلات
سیاسی،
اقتصادی،
اجتماعی و فرهنگی
به ادلّهای
که بر شما
مخفی نیست،
زمینه تأثیر
تهدیدها و
تحریمهای
خارجی را
هموار کرده
است، یک بار
دیگر به وظیفه
و تکلیف
انقلابی و
تاریخی خویش
عمل کرده باشم
و نیز با
ایجاد رقابتی
سالم و مؤثر،
شرایط تحقق
حماسه سیاسی و
اقتصادی مورد
تأکید رهبری
معظم انقلاب
فراهم آید.
روایت
فاطمه هاشمی
از روز ثبت
نام هاشمی
رفسنجانی
فاطمه
هاشمی در گفت
و گویی
با روزنامه
شرق اتفاقات
رخ داده در
روز ثبت نام
هاشمی رفسنجانی
را تشریح
کرد.فاطمه
هاشمی گفت:
«ساعت 17:30» بود.
دیگر مطمئن
شده بودیم پدر
تصمیمش را
گرفته و ثبتنام
نخواهد کرد.
از صبح با
یاسر، مهدی و
عماد (پسرمحسن)
در دفتر حاجآقا
بودیم. همه
حرفها را زده
بودیم. شوخی و
جدی همه دغدغهها
مطرح شده بود.
به این نتیجه
رسیده بودیم
که مردم به
تمام معنا
خواستار حضور پدر
هستند تا
وضعیت کشور را
سامان دهد.
نیامدن پدر به
معنای ناامیدشدن
بخش گستردهای
از مردم بود.
درخواستها
در این چند
روز برای حضور
پدر در
انتخابات بیسابقه
بود. ما فکر میکردیم
اگر حاجآقا
در انتخابات
ثبتنام نکند
بخش قابل
توجهی از مردم
انگیزهشان
برای شرکت در
انتخابات و
رای دادن را
از دست خواهند
داد. ساعت 17:15
تلفن دفتر پدر
زنگ خورد. ایشان
مکالمه نسبتا
کوتاهی
داشتند و بعد
از آن از اتاق
بیرون آمدند و
گفتند «بسم
الله... برویم» چه
کسی به ایشان
زنگ زد؟ نمیدانم
ما سوال
نکردیم ایشان
برای پاسخ
دادن به آن تلفن
به دفتر خود
رفتند ما در
اتاق دیگری
بودیم. بعد از
آن تلفن حاج
آقا گفتند
«بسمالله؛
برویم» ما
باور نمیکردیم. آقاي
هاشمي گفته
بودند که
منتظر پاسخ
رهبري براي
حضور در
انتخابات
هستند و بدون
هماهنگي ايشان
وارد عرصه
انتخابات نميشوند. من
نميدانم چه
کسي تلفن کرد.
اما حتما
دغدغههايشان
برطرف شد که
ساعت17:30 و نيم
ساعت مانده به
پايان زمان
ثبتنام راهي
وزارت کشور
شدند. گفتهشده
دیدارها و
تقاضاها
برای حضور
پدرتان به
صورت فشرده تا
آخرین لحظهها
ادامه داشته
است. با چه کسانی
دیدار کردند؟ برخی
از نمایندگان
با آقای مطهری
آمدند. مشاورانشان
جلسه گذاشتند.
چندین نفر
دیگر هم آمدند....
10. Mai 2013
پخش
مستقیم مراسم دهمین سالگردبنیانگذاری
اتحاد جمهورخوهان
ایران از
پالتاک برنامههای
دو روز مراسم
این گونه خواهند
بود: شنبه
۲۱ اردیبهشت
۱۳۹۲ برابر با
۱۱ ماه می ۲۰۱۳ ساعت
شروع برنامه : ۱۳:۰۰ به
وقت اروپای
مرکزی
- خوش
آمد گویی توسط
فرزانه عظیمی
- ده
سال جمهوری
خواهی،
دستاوردها،
ناکامیها،
چشم اندازها سخنرانان
مهدی خانبابا
تهرانی، بابک
امیر خسروی،
مهدی فتاپور ساعت
۱۴:۰۰- میز گرد
همگرایی
جمهوریخواهان: گرداننده
فرزانه عظیمی شرکت
کنندگان: محمد
برقعی، بهروز
بیات، کوروش
پارسا، بهروز
خلیق، مهرداد
درویشپور،
حسین علوی از
ساعت ۱۶:۳۰ تا ۱۷:۰۰ - سخنرانی
مهرداد عمادی:
تغییر
ساختاری
اقتصادی
ایران طی سالهای
۲۰۰۱ تا ۲۰۱۱ از
ساعت ۱۸:۰۰ تا ۲۰:۰۰ - میزگرد
جمهوری
خواهان
وانتخابات
پیش رو: گرداننده
مسعود فتحی شرکت
کنندگان:
مهران براتی،
فواد تابان،
مرتضی
کاظمیان، ملیحه
محمدی، علی
مزروعی یکشنبه
۲۲
اردیبهشت ۱۳۹۲
برابر با ۱۲ ماه
می ۲۰۱۳ شروع
برنامه ساعت ۹:۰۰ صبح به
وقت اروپای
مرکزی سخنرانی
شخصیتهای
سیاسی
اجتماعی: سخنرانان:
پروین بختیارنژاد،
رضا تاجیک،
سهراب رزاقی،
مریم سطوت، مجید
سیادت، علی
شاکری، کاظم
علمداری، فرهاد
فرجاد، حسن
فرشتیان،
اسفندیار
طبری، پرویز
مختاری،
مصطفی مدنی،
امیر ممبینی،
اکبر مهدی،
احمد هاشمی،
فرخ نگهدار،
(لیست سخنرانان
تکمیل و لیست
کامل بزودی
اعلام خواهد
شد) از
ساعت ۱۰:۰۰ تا ۱۲:۳۰
- میز
گرد جنبشهای
اجتماعی و
رابطه آن با
جموری خواهان
و سازمانهای
سیاسی: گرداننده
احمد پورمندی شرکت
کنندگان: تقی
رحمانی،
منصوره
شجاعی، صادق
کارگر، کاظم
کردوانی،
سیروس مددی،
علی هنری مکان: Paltalk | Rooms: Chat Rooms>>Middle East >> Iran
>> etehadJomhourikhahaniran
ایمیل تماس : pt.uri2013@gmail.com برگزار
کننده : گروه پالتاک
" اتحاد
جمهوری
خواهان ايران"
معرفی کوتاه پروژه
جزیره دانائی توسط
خانم نسرین
معظمی
دیدن
این معرفی
کوتاه پروژه
جزیره دانائی
در نزدیک
بوشهردر مورد
استفاده از
میکروآلگ
توسط خانم
نسرین معظمی
را اگر ندیده
اید به همگی
توصیه میکنیم.
پیشبردن
چنین پروژه
هائی که در
نوع خود از
پیشرفته ترین
ها در دنیا
هستند مایه
خوشحالی و سربلندی
هر ایرانیست و
اعلام آن
توسط خانم نسرین
معظمی به آن
ارزشی چند
برابر میدهد.
در
مقابل این
چینین
انسانهای
ارزشمندی در
راه تلاششان
برای راهیابی
وحل مشکلات
جامعه انسانی
هیچ مانعی در
دراز مدت
نمیتواند
مشکلی ایجاد
کند.
همه
ایرانیان و
بالاخص زنان
کشورمان
میتوانند به
حضور و پیگیری
چنین
انسانهای
برجسته و سودمندی
در خاک
کشورمان
ببالند.
بامید
آنکه راه برای
آنها هموارتر
شده وبتوانند
با خیالی
آسوده
وظایفشان را
پیش ببرند.
هدف
حمله هوایی
اسرائیل به
سوریه: تضعیف
ایران و حزبالله
لبنان
حملههای
هوایی روزهای
جمعه و یکشنبه
اسرائیل علیه
هدفهایی در
اطراف دمشق،
نشانه تغییر
در سیاست
شناخته شده آن
کشور مبنی بر
عدم مداخله در
جنگ طرفداران
رژیم اسد با
مخالفان وی
نیست. با اقدام
اخیر،
اسرائیل ضمن
اعلام آمادگی
عملی برای
مقابله با
تهدیدهای
بالقوه علیه
امنیت ملی
خود، به دنبال
تضعیف جمهوری
اسلامی و کاهش
ظرفیتهای
تلافیجویانه
حزبالله
لبنان است
گستردگی
حملات هوایی
دو روزه
اسرائیل نشان
داد که رهبران
سیاسی و فرماندهان
نظامی این
کشور ضمن
داشتن نیت بهرهبرداری
از وضعیت
آشفته کنونی سوریه
در جهت تامین
هدفهای
راهبردی خود
در منطقه،
نگران
اقدامات تلافیجویانه
مثلث دمشق،
حزبالله و
تهران نیستند
اندکی
بعد از حمله
هوایی روز یکشنبه
که انعکاس
جهانی گستردهای
داشت واعتراضهای
تندی را حتی
از سوی
کشورهای عرب
نیز برانگیخت،
بنیامین نتانیاهو،
نخست وزیر
اسرائیل،
عازم سفری شش روزه
به چین شد
بعد از
حمله هوایی
اخیر سفر
نتانیاهو به
چین تنها با
دو ساعت تاخیر
انجام شد، به
این منظور که
نخست وزیر در
جلسه کابینه
امنیتی خود
بتواند آخرین
تحولات مرتبط
با حمله را
مورد بررسی قرار
دهد
گرچه در
وضعیت کنونی
سوریه قادر به
انجام اقدام
تلافیجویانه
جدی علیه
اسرائیل
نیست، تانکهای
اسرائیلی در
ارتفاعات اشغالی
جولان تحرکات محسوسی
بعد از انجام
حمله آغاز
کردند...
خاتمی:بیاییم
هم حق نداریم
بیش از آن چه
می خواهند رأی
بیاوریم
سید
محمد خاتمی
رییس جمهور
سابق کشورمان
گفت: جناب
هاشمی اعلام
کردند که
آماده اند
بیایند در
صورتی که
مخالفت رهبری نباشد.امیدوارم
این تصمیم
عملی شود.
جایگاه جناب
آقای هاشمی
معلوم است.
واقعاً هم در
این سال ها
مظلوم واقع
شده اند و
ایشان قادر
است که به سوی
توسعه همه
جانبه و رفع
مشکلات کشور و
مردم حرکت
کنند و ان شاء
الله فضای
سیاسی و فرهنگی
هم بازتر
خواهد شد و با
هماهنگی با
بالا می تونند
خطرات را کمتر
کنند.
خاتمی
که صبح امروز
در جمع
دانشجویان
سخن می گفت در
پاسخ به دعوت
این
دانشجویان از
وی برای شرکت
در انتخابات
گفت که
کوچکترین
تردیدی در رای
اکثریت مردم
ندارد، با این
حال ادامه داد:
اگر بنا باشد
اصلاح طلبان
یا افرادی از
آنان را از
رده خارج کنند
هیچ حساب
افکار عمومی و
افکار جهانی
را هم نمی
کنند. آن چه
مهم است این
است که کسانی
را که نمی
خواهند
نیایند و من مطمئن
هستم که نمی
خواهند ما
بیاییم. تازه
اگر از این
مرحله هم
بگذریم حق
نداریم بیش از
آن چه می
خواهند رأی
بیاوریم.
وی
همچنین گفت :
همه حرف های
شما و دیگران
این بود که کشور
در بحران است.
من هم قبول
دارم ولی اگر
یک نفر که
مورد توجه
مردم ست و
قائل به
اعتدال است با
او برخورد
کنند آیا
بحران کم تر
می شود یا بیشتر؟
آیا اعتماد
مردم به حکومت
و سوء ظن برطرف
می شود یا
بیشتر می شود؟
آیا بهانه ای
برای کسانی که
می خواهند
فشار و تحریم
و احیاناً
اقدامات
خطرناک دیگر
را علیه ما راه
بیاندازند
نمی دهد؟
نور
امید در
انتخابات رنگ
باخته است
روزنامه
نیویورک
تایمز در
یادداشت روز
پنج شنبه (٩ مه)
خود به بررسی
فضای حاکم بر
ایران پیش از
انتخابات
ریاست جمهوری پرداخته.
در بخش هایی
از این مقاله
آمده است:
با وجودی
که انتخابات
دوره گذشته در
سال ٢٠٠٩ هیجان
انگیز و پرجنب
و جوش بود و
امید و خوش
بینی بسیاری
بین مردم به
وجود آورده
بود، اما نتایج
انتخابات با
درد و رنج
سرکوب خشونت
آمیز مردم به
پایان یافت
انتخابات
ریاست جمهوری
این دوره
ایران روز ١٤
ژوئن و در
شرایطی بسیار
متفاوت
برگزار می شود
و وعده های
تبلیغاتی
چندان
امیدوارکننده
به نظر نمی
رسند
تلویزیون
دولتی ایران
برنامه زنده
ای را پخش می
کند که در آن عابران
را روی یک
صندلی نشانده
و از آن ها می پرسند
که اگر رئیس
جمهوری بودند،
چه می کردند
یک مرد در
پاسخ به این
پرسش می گوید
«به مردم خدمت
می کنم»، فرد دوم
از روی صندلی
بلند می شود و
می گوید «من
این صندلی را
نمی خواهم».
ناگهان
زن جوانی
میکروفون را
می قاپد و می
گوید «این
برنامه بی معنی
است، افرادی
که روی این
صندلی می
نشینند فقط به
فکر پر کردن
جیب های خود
هستند». این یک
لحظه
غافلگیرکننده
و نادر از
دیدگاه
اقشاری از
مردم ایران
پیشاپیش
انتخابات
ریاست جمهوری
آتی در ایران
بود
خاتمی
بيايد که چه
کند؟
جمشيد
اسدی و مهران
براتی
سيد
محمد خاتمی
خواهان شرکت
در انتخابات
رياست جمهوری
نيست. اين
نشانه روان
پاکی اوست. می
داند که حتی
اگر رد صلاحيت
نشود و رئيس
جمهور بشود
(گمانه های پر
ترديد)، با
مقاومت
سرسختان
روبرو خواهد
شد و کار
درخوری برای برپاداشت
حکومت قانون و
آزادی نمی
تواند کرد. از
همين رو در پی
زحمت مردم و
بالا بردن
هرينه برای
ايشان نيست.
به همه
هواداران شرکت
خود در
انتخابات نيز
همين را گفت.
اين
از خود خاتمی.
اما هواداران
او و به ويژه کسانی
در اپوزيسيون
که هيچ راه
حلی را برای
کارفروبسته
ايران جز در
چارچوب بسته
جمهوری ولايی
نمی توانند
ديد و اصلاح
طلبی
(رفرميسم) را
چيزی جز پرهيز
از برآشفتن
مستبد حاکم
نمی توانند
فهميد، اصرار
دارند که
خاتمی بيايد.
خوب بيايد!
اما بيايد که
چه کند؟ مهم
آمدن يا نآمدن
شخص خاتمی
نيست. مهم رويکرد
و راهبردی است
که خاتمی در
صورت آمدن خواهد
داشت.
زبده
دلايل
هواداران
برای پشتيبانی
از شرکت خاتمی
در انتخابات
چنين اند:
۱.
پايبندی
خاتمی به
شکيبايی
(تساهل)،
حکومت قانون و
حق و رای مردم.
۲.
فرونشاندن
تنش با جامعه
جهانی و
پيگيری سياست
های نيکويی
چون "گفتگوی
تمدن ها".
۳.
برانگيختن
پويايی
هواداران و
بلکه بيشتر مردم
در درجامعه و
واداشتن
حاکمیّت
سرسخت به مدارا.
۴.
تحميل نامزدی
که گزينه آيت
الله خامنه ای
نيست و از اين
راه ضربه زدن
به نهادهای
غيردموکراتيک
نظام.
به يک
يک اين دلايل
بپردازيم.
۱.
اين را می
توان بدون
ترديد پذيرفت
نامه
جمعی از
زندانیان
سیاسی زندان
رجایی شهر کرج
به مجامع حقوق
بشری
جمعی از
زندانیان
سیاسی زندان
رجایی شهر کرج
در طی نامه ای
خطاب به شورای
عالی حقوق بشر
سازمان ملل
متحد و ملت
شریف ایران به
ذکر موارد نقض
حقوق بشر در
مورد
زندانیان میپردازند.
به
گزارش ارگان
خبری فعالان
حقوق بشر در
ایران، متن
کامل این نامه
که به گوشه ای
از وضعیت حاکم
بر زندان های
ایران اشارع
دارد، به شرح
زیر است:
بنی آدم اعضای
یکدیگرند که
در افرینش زیک
گوهرند
چو عضوی به
درد آورد
روزگار دگر
عضوها را
نماند قرار
شورای
عالی حقوق بشر
سازمان ملل و
ملت شریف ایران؛
بنا به وظایف
انسانی،
اخلاقی و
اجتماعی خویش
ما زندانیان
سیاسی،
تجربیات شخصی
و مشاهدات
عینی خود را
از موارد نقض
آشکار قوانین
حقوق بشر از
شیوهٔ
دستگیری و
رسیدگی به
اتهامات
قضائی متهمان
تا پایان
دوران زندان
محکومین در
جمهوری اسلامی
را به آگاهی
شما میرسانیم؛
بلکه بنا به
وظیفه
اجتماعی
انسانیخویش
از بروز هرچه
بیشتر این
تخلفات که
توسط قوه
قضائیه و
دستگاههای
اطلاعاتی،
اعمال میشود
جلوگیری
نمائیم و از
تلاش دریغ
نورزیم.
03. Mai 2013
محمد رضا
مرتضوی تپش
قلب پناهی را
دستمایۀ جدید
ترین کار هنری
خود کرده است
20
دقیقه تمبک
برای 20 سال
ممنوعیت شغلی
بر
طبل آزادی
نواختن
جعفر
پناهی مجلۀ
اشپیگل 22
آوریل 2013
برگردان
نسرین بصیری
از
هنگامی که
فیلمساز
ایرانی جعفر
پناهی در دسامبر
2010 بخاطر داشتن
موضع انتقادی
نسبت به حکومت
به شش سال
زندان و بیست
سال ممنوعیت
شغلی و ممنوع
الخروج شدن
محکوم گردیده
است،
هنرمندان در
سراسر جهان
برای یاری
رسانی و رفع
محکومیت وی به
پا خواسته
اند. اکنون
محمد رضا
مرتضوی اهل
موسیقی 34
ساله، که از یازده
سال پیش تا
کنون در آلمان
بسر می برد،
راهی کاملا
ویژه را برای
ابراز همبستگی
خود با پناهی
برگزیده
است.مرتضوی
ترتیبی داده
تا جعفر پناهی
صدای تپش قلب
خود رابا یک دستگاه
ویژۀ پزشگی
ضبط کند. بر
اساس تپش های
ضبط شده
مرتضوی یک
قطعۀ 20 دقیقه
ای را با تمبک
ساخته،
پرداخته و
نواخته است.
بیست دقیقه در
اذاء بیست سال
ممنوعیت شغلی.
این فرد ایرانی
یکی از بهترین
تمبک نوازان
جهان بشمار می
رود و کمتر
کسی در جهان
یافت می شود
که تمبک را
مانند او
اینهمه
هنرمندانه و
چیره دستانه بنوازد.
کار
مرتضوی را می
توانید در
وبسایت www.project-20.org بشنوید
محمد
رضا مرتضوی
در گفتوگو
با جلال سرفراز
دربارهي خسرو
گلسرخي
به
هر قیمتی میخواست
حرفش را بزند
ياد
ميآورد كه «یکبار
با هم به نمایشگاه
کتابی در دانشگاه
تهران رفته بودیم.
ناگهان در میان
جمعیت شروع کرد
به سخنرانی. حرفهای
تندی زد که میتوانست
برایش اسباب زحمت
شود. از این اتفاقها
زیاد برایش میافتاد.
میخواست به هر
قیمتی شده حرفش
را بزند.» جلال سرفراز
از نيمهي دههي
چهل تا چند روز
پيش از اعدام خسرو
گلسرخي با او در
ارتباط و آشنايي
بود. اين روزنامهنگار
معتقد است كه خسرو
شخصیتی آرمانگرا
و عدالتخواه بود
و تا پای مرگ بر
سر آرمانهایش
ایستاد. برچسب
تحقیرآمیز انتحار
برای کسب نام و
آوازه در خور انسان
پاکبازی چون خسرو
نبود و نیست. اين
شاعر ايراني مقيم
آلمان صريح و بيتعارف
به پرسشهاي مكتوبم
پاسخ داد. مشروح
آن را دنبال كنيد.
نخستین
دیدار یا دیدارهای
شما با خسرو گلسرخی
چه زمانی بود؟!
سالهای ۴۴ و ۴۵
گمان کنم.
از
جزئيات آن ديدارها
خاطرهاي داريد
بگوييد ؟!
معلوم
است که ما با هم
خاطرههایی هم
داشتیم. منتها
نزدیک نیم قرن
از آن دوران سپری
شده است. چطور میتوان
همه چیز را به یاد
آورد؟
آن
آشنایی بر مبنای
رابطهی کاری به
دلیل اشتغال به
روزنامهنگاری
بود، ناشی از علائق
ادبی و شاعری بود
یا به دلیل رابطهی
تشکیلاتی و حزبی
؟...>>
آريوبرزن
داريوش
بالاخره
نشست دو روزه
نخستین مجمع مؤسس
شورای ملی
ایران درشهر
پاریس،که به
ادعای
مسئولانش مدت
دوسال برای
برپائی آن،
تلاشهائی
توسط عده ای
درمجموعه
کميته موقت
هماهنگی برای
تشکيل
شورای«ملی»ايران
انجام شده بود،
با
تاثيرازتصميم
گيريها و
اعمال
نظرمسئولين
بی تجربه
وفاقد
توانائی
اجرائی، بی
نظمی وعدم
هماهنگی ويژه
ای برگزار و
درپايان روز
يکشنبه هشتم
ارديبهشت ماه
ضمن اخذ آرااز
يکصدو نودونه
نفر شرکت
کنندگان
حاضرونيز
تعدادی ازايرانيان
امضا کننده
منشور درفضای
سابيری «غيرقابل
کنترل ازحيث
تعدادافرادو
نوع آرا»،برای
انتخاب اعضا
شورای عالی و
دفترسياسی،
بدون اعلام
نتيجه نهائی
به پايان
رسيد.>>
آیت
الله خامنه ای
در فهرست ۵۰۰
شخصیت قدرتمند
قدرتمند جهان
از لحاظ «قدرت
نظامی و
شرارت»
مجله
آمریکایی
فارین
پالیسی، در
فهرستی که از ۵۰۰
تن از
قدرتمندترین
شخصیتهای
جهان منتشر
کرده است، نام
پنج شخصیت
ایرانی یعنی
علی خامنهای،
حیدر مصلحی،
رستم قاسمی،
محمدعلی
جعفری و محسن
فخریزاده
مهابادی را
قرار داده
است.
در
این فهرست که
با استفاده از
دادههای
منابع مختلف
چون مجلههای
فوربس و ونیتیفر،
روزنامه وال
استریت
جورنال و
موسسه
تامسون
رویترز جمعآوری
شده است،
قدرتمندترین
شخصیتهای
جهان بر اساس
معیارهای
«سیاست، جنجالآفرینی،
قدرت نظامی،
پول، توان
فکری و جبهه خوب
و بد» دستهبندی
شدهاند.
مجله
فارین
پالیسی، آیتالله
علی خامنهای،
رهبر جمهوری
اسلامی و
همچنین
محمدعلی
جعفری،
فرمانده کل
سپاه پاسداران
را از لحاظ
«قدرت نظامی و
شرارت» در این فهرست
قرار داده
است.
در
عین حال حیدر
مصلحی، وزیر
اطلاعات از
لحاظ «قدرت
نظامی» در این
فهرست قرار
گرفته است، رستم
قاسمی، وزیر
نفت جمهوری
اسلامی از
منظر «پول» و
محسن فخریزاده
مهابادی،
فرمانده
پیشین سپاه و
مسئول پیشین
برنامههای
هستهای
ایران از لحاظ
«شرارت» به
عنوان افرادی
قدرتمند
شناخته شدهاند.
ایران
از نظر آزادی
مطبوعات در
رتبه ۱۹۱
جهان قرار
گرفت
خانه آزادی
در گزارش
سالانه خود از
وضعیت آزادی
مطبوعات در
جهان، ایران
را به روال
سالهای قبل
در شمار بدترین
کشورها قرار
داد که حکومت
آن حق دسترسی
مردم به رسانه
آزاد را از
آنان سلب میکند.
به
گزارش رادیو
فردا، این
ارزیابی
وضعیت رسانههای
۱۹۷ کشور
جهان پرداخته
و ایران همراه
با کوبا در رتبه
۱۹۱ قرار
دارد و تنها
کشورهای
ترکمنستان،
کره شمالی،
ازبکستان،
اریتره و بلاروس
هستند که
وضعیتی بدتر
از ایران
دارند.
گزارش
سالانه فریدم
هاوس،
کشورهای جهان
را از نظر سطح
آزادی
مطبوعات به سه
دسته آزاد،
نسبتا آزاد و
غیرآزاد
تقسیم میکند
که البته
ایران در شمار
کشورهای دسته
سوم یا
غیرآزاد
محسوب میشود.
فریدم
هاوس میگوید،
از میان ۱۹۷ کشوری
که وضعیت
رسانههای آن
در سال ۲۰۱۲
میلادی مورد
مطالعه قرار
گرفته است، ۶۳
کشور در شمار
کشورهای آزاد
قرار میگیرند،
۷۰ کشور در شمار
کشورهای
نسبتا آزاد و
به ۶۴ کشور هم
برچسب
کشورهای
غیرآزاد میخورد.
این
گزارش میافزاید،
تنها ۱۴
درصد مردم
جهان در
کشورهایی زندگی
میکنند که
رسانههای آن
آزاد هستند در
حالی که ۴۳
درصد جمعیت
جهان در
کشورهای
نسبتا آزاد و
باز ۴۳ درصد
در کشورهای
غیرآزاد
سکونت دارند.
البته
این ارقام به
شدت تحت تاثیر
جمعیتهای دو
کشور چین و
هند قرار
دارند که در
مجموع، یک سوم
جمعیت هفت
میلیاردی
جهان را شامل
میشود.
فریدم
هاوس کشور چین
را در شمار
کشورهای غیرآزاد
معرفی میکند
و هند را نیز
در شمار
کشورهای
نسبتا آزاد قرار
داده است.
این
گزارش همچنین
نشان از آن
دارد که جهان
رسانه در سال ۲۰۱۲ بدترین
رتبه را از
نظر آزادی در ۱۶ سال اخیر
داشته که این
امر تحت تاثیر
جنگ در کشور
مالی، سقوط
یونان و تشدید
کنترل رسانهها
در آمریکای
لاتین بوده
است.
تنها
در آمریکای
لاتین، آمار
کشورهایی که
رسانههای آن
غیرآزاد بودهاند،
به بالاترین
حد از سال ۱۹۸۹
تاکنون رسیده
است، از آن رو
که دو کشور
اکوادور و
پاراگوئه
وضعیت سقوط به
دسته کشورهای
غیرآزاد را
تجربه کردهاند.
خاورمیانه
هم که تحت
تاثیر بهار
عربی دستاوردهایی
در زمینه
آزادی
مطبوعات
داشته، سال گذشته
میلادی شاهد
جابهجایی
رتبهها و
بسته شدن
دوباره فضای
مطبوعات در
کشور مصر بوده
است بهطوری
که مصر اکنون
در شمار
کشورهای
غیرآزاد قرار
دارد.
در
نقطه مقابل،
تونس و لیبی
همچنان
توانستهاند
دستاوردهای
بهار عربی را
تا حدی حفظ
کنند و در
شمار کشورهای
نسبتا آزاد
باقی بمانند.
اما
گزارش فریدم
هاوس کشورهای
نروژ و سوئد
را که در حوزه
اسکاندیناوی
قرار دارند،
به عنوان
آزادترین
کشورها از نظر
رسانهای معرفی
کرده است.
پس
از این دو نیز
کشورهای
بلژیک،
فنلاند، هلند،
دانمارک،
لوکزامبورگ،
سوئیس،
آندورا، ایسلند
و لیختن
اشتاین قرار
دارند.
رتبه
آمریکا هم ۲۳
عنوان شده و
در کنار
کشورهای
باربادوس،
کاستاریکا و
جامائیکا
قرار گرفته
است.
فریدم
هاوس که سال ۱۹۴۱ در آمریکا
تاسیس شد،
سازمانی
غیردولتی است
که از دموکراسی،
آزادی سیاسی و
حقوق بشر در
جهان دفاع میکند
و دراینباره
به تحقیق میپردازد.
چارسوق
"سرت
رو درد آوردم . .
."
از شرق
تا میانه و
بالعکس- روایت
خرداد 42
رفت و
برگشت به آن
مجموعه عظیم
جز با آژانس
خودشان چاره
دیگری ندارد.
موقع
بالارفتن من
سر در
کاغذهایم
دارم و او هم
ساکت است. وقت
برگشت، قصد
نزدیکترین
ایستگاه مترو
را دارم. اما
یک باره میاندازد
داخل اتوبان و
دستم را از
هرچه ایستگاه
است کوتاه میکند.در
آینه از این
گوشه صندلی
عقب، چشمهای
ریز و دو خط
عمیق بین دو
ابرویش
پیداست.انگار
که اخم را روی
چهرهاش حک
کرده باشند.
سری که کم پشت
است و کمی تاس
و ریش کوتاهی
که بیشترش
سفید شده. سخت
حرف میزند
برخلاف همه
رانندههای
تاکسی. با
سادهترین
سوالها شروع
میکنم.
- استخدام توی
اینجا خیلی
سخته؟
- نه.
- انگار کلی
گزینش داره؟
مثلا از نظر
عقیدتی.
- پایین دستیها
نه.
- بالادستیها
دارن؟
- نه همه.
- شبیه سیستم
نظامی سخت
گیری دارن؟
مثلا مهر رای
داشته باشید؟
- چطوریه؟ هیچ
کجا این طوری نیست.
- نظامیها را
شنیدم این
طوریه.
- نه. مهمترینش
سپاهه که این
طوری نیست.
خودم سپاه
بودم. رای یه
چیز شخصیه.
- شما رای می
دید؟
- بله.
- دور قبل به کی
رای دادید؟
- احمدی نژاد.
- از عملکردش
راضی بودید؟
- کارش بد
نبوده، اما
موضوعات
جانبی داشت.
- از نظر اقتصادی؟
- در اون زمینه
نظری ندارم.
اما یه سری
حرفا را نباید
میزد، زد.
کارایی را
نباید میکرد،
که کرد. کارای
سیاسی که مشکل
ایجاد میکنه.
- مثلا چی؟
(جواب نمیدهد
و آرام در
ترافیک میراند)
...>>
حمله
وزیر اطلاعات
به هاشمی و
خاتمی
حیدر
مصلحی وزیر
اطلاعات ایران،
با اشاره به
سخنان هاشمی
رفسنجانی گفت:
"کسی که خود را
پیشگوی حوادث ۸۸ عنوان می کند
و می گوید 'من
گفتم، من
بیانیه دادم'
در حقیقت
پیشگویی
نکرده است، ما
اطلاعات دقیقی
داریم که این
آقا در فتنه
دست داشته
است."
مصلحی
در سخنانی در
اختتامیه
نهمین 'همایش
سراسری
مسئولان هیات
رزمندگان'
اعلام کرد:
"کسی که جزو
سران فتنه
بوده و انقلاب
و نظام به
دلیل یک سری
ملاحظات او را
مانند آن دو
تن دیگر چندان
محصور نکرده و
به او آزادی
عمل داده است
امروز امر بر
او اشتباه
نشود که
انقلاب یادش
رفته این آقا
در فتنه چه
نقشی ایفا
کرده است."
وزیر
اطلاعات
ادامه داد:
"این فرد با
تحریک سران
ساده لوح فتنه
و اطرافیانش
مارش فتنه را
میزد و امروز
چشمان بیدار
نظام تحرکات
وی را رصد میکند
و به هیچ
عنوان اجازه
نخواهد داد
اتفاقی مانند
سال ۸۸ در
کشور رخ دهد."
"حیدر
مصلحی بدون
اینکه صراحتا
از آقای رفسنجانی
نام ببرد،
افزود: "زمانی
که رهبری در
نماز جمعه آن
خطبهها را
بیان فرمودند
چه کسی بود که
نامه بدون سلام
علیکم داد."
اکبر
هاشمی
رفسنجانی در
دیدار با
خبرنگاران،
نویسندگان،
دانشجویان و
طلاب اصلاح
طلب در روز
هشت اردیبهشت
ماه، ضمن
اشاره به
اینکه نوار
ضبط شدهای در
اختیار دارد،
گفته بود:
"تمام حرفهایی
که در مورد
آینده گفتم و
روی نوار ضبط
شده محقق شد.
اگر به نظرات
بنده عمل می
شد، امروز گرفتار
شرارت های سال
۸۸ نمی شدیم چون
برای من این
اتفاقات روشن
بود."
متن
نهائی بیانیه
مشترک مورد
توافق جبهه
متحد کرد
به
نام خداوند
تدبیر و رای
بیاینه شماره
یک شورای
هماهنگی
اصلاح طلبان کرد
و جبهه متحد
کرد
پیرامون
انتخابات
یازدهم ریاست
جمهوری
هم میهنان
عزیز !
مردم شریف
کردستان !
وجدان های
بیدار و آگاه،
به خوبی
روزهای
پرشکوه
انتخابات دهم
ریاست جمهوری
را به یاد
دارند.
روزهایی که
خیل عظیم مردم
مناطق مختلف
کشور
امیدوارانه و
با انگیزه
بالا چشم به
برگەهای رای
دوخته بودند.
مردمی که میخواستند
ازمجرای
صندوقهای
رای مطالبات
خود را محقق
سازند. لیکن
همچنانکه
همگان دیدند،
عکسالعمل
مجریان و
ناظران
انتخابات در
شان مردم ایران
نبود. هیچکدام
از ما حوادث
تاسفبار آن
روزها را
فراموش
نخواهیم کرد و
یاد صدمه
دیدگان آن
حوادث و
زندانیان بی
گناه و رهبران
محصور شده
معترضین
راهمراه با
تاسف در دل نگه
خواهیم داشت.
اینک در
آستانه انتخابات
یازدهم،
درحالی که
انتظار میرفت
ناکارآمدیهای
دولت منصوب،
همه را به این
قناعت رسانده
باشد که برای
جبران آن
خطاهای هزینه
بار، فضا را
برای مشارکت و
حضور مردم در
پای صندوقهای
رای مهیا
کنند، مردم
همچنان از
مهندسی انتخابات
دل نگراناند.
هنوز بیم آن
میرود تا دگر
بار، فرصتهای
فرارو را به
تهدید برای
کشور و ملت
تبدیل سازند.
فرصتهائی که
میتوانند
ملت را یک گام
دیگر به تحقق
دموکراسی نزدیک
و از فاصله
ایجاد شده بین
مردم، نخبگان
معتمد آنان و
دولتمردان
بکاهند و
زمینه را برای
تقویت رابطه
مبتنی بر
اعتماد
متقابل میان
ملت و حاکمیت
مهیا سازند.
همگان
شاهداند که در
چهار سال
گذشته، با
وجود درآمدهای
سرشار نفتی،
در سایه سیاستهای
نادرست و
عملکرد ضعیف و
سوء تدبیر دستاندرکاران
امر، در
حوزەهای
مختلف
اقتصادی، سیاسی،
فرهنگی و
اجتماعی،
اوضاع
کشوربیش از گذشته
رو به وخامت
نهاده و فرصتهای
موجود به
تهدید جدی در
عرصه های
داخلی و خارجی
تبدیل شدەاند.
مدتهاست که
اخلاق و قواعد
حکومتداری
به شدت خدشه
دارشده و نا
امنی و
ناامیدی بر
بخش عظیمی
ازملت وبویژه
جوانان سایه
افکنده است .
به عنوان
نمونه در
مناطق
کردنشین، تداوم
و تشدید فضای
امنیتی،
برخوردهای
خشن در برابر
فعالان سیاسی
و روزنامەنگاران
و طرفداران
حقوق بشرو
صدمات بی شماری
که به مردم
مرزنشین و به
ویژه کولبران
کرد وارد میشود،
دل هر دردمندی
را به درد میآورد.
در کل کشور
نیز روزی نیست
که چندین بنگاه
اقتصادی و
صنعتی تعطیل
نشود و بخش
مهمی از
کارگران این
واحدها با
بیکاری و
مطالبات معوق
مواجه نشوند.
اتهام سوء
استفاده مالی
به نزدیکان
معاون اجرایی
زندان اوین
پروژه
یک نهاد
امنیتی: تلاش
برای تبعید
دسته جمعی
زندانیان
سیاسی، برای
جلوگیری از
هرگونه تحرک
انتخاباتی چکیده: در حالی
که برخی
نهادهای خاص
در تلاش اند
تا در آستانه
انتخابات
ریاست
جمهوری،
زندانیان سیاسی
محبوس در اوین
را به زندان
های دیگر منتقل
و پراکنده
کنند، تاکنون
این تلاش ها
ناکام مانده و
به نظر می رسد
موانع قانونی
آشکاری که
برای تبعید
این زندانیان
وجود دارد، تا
این لحظه سد
راه اراده عوامل
امنیتی برای
نقض قانون و
مجازات مضاعف
زندانیان
سیاسی شده است....
در حالی که
برخی نهادهای
خاص در تلاش
اند تا در
آستانه
انتخابات
ریاست
جمهوری،
زندانیان سیاسی
محبوس در اوین
را به زندان
های دیگر منتقل
و پراکنده
کنند، تاکنون
این تلاش ها
ناکام مانده و
به نظر می رسد
موانع قانونی
آشکاری که
برای تبعید
این زندانیان
وجود دارد، تا
این لحظه سد
راه اراده
عوامل امنیتی
برای نقض قانون
و مجازات
مضاعف
زندانیان
سیاسی شده است.
به گزارش
خبرنگار
کلمه، نگرانی
مسئولان امنیتی
از امکان
افزایش تحرک
سیاسی
زندانیان در آستانه
انتخابات
ریاست
جمهوری، باعث
شده که پیشنهادی
از سوی برخی
نهادها مطرح
شود مبنی بر
اینکه
زندانیان
سیاسی بند ۳۵۰ > اوین به چند
زندان دیگر در
استان تهران و
نقاط دیگر
کشور منتقل
شوند تا خیال
اقتدارگرایان
از هرگونه
امکان تحرک و
اعلام موضع
آنها در خصوص
انتخابات و
مسائل
پیرامونی آن
سلب شود.
این در حالی
است که چنین
اقدامی
آشکارا تخلف از
قانون است و
هیچ زندانی را
که در حکم او
تبعید قید نشده
باشد، نمی
توان از استان
محل محاکمه اش
به جای دیگری
منتقل کرد.
این محدودیت
قانونی، حتی
استان های
مجاور را نیز
در بر می گیرد
و از همین
روست که وکلا
و حقوقدانان
بارها هشدار
داده اند که
نگهداری
زندانیان
سیاسی تهران
در زندان
رجایی شهر کرج
غیر قانونی
است؛ هرچند
این هشدار
هنوز گوش
شنوایی
نیافته است.
در چنین
شرایطی،
پیشنهاد
تبعید دسته
جمعی زندانیان
سیاسی اوین و
پراکندن آنها
به زندان های
دیگری در
استان های
مختلف، که از
سوی یک نهاد
امنیتی مطرح
شده، می تواند
نشانه ای واضح
از نگرانی بی
حد برنامه
ریزان نظامی-
امنیتی جریان
حاکم و ترس
آنها از ایفای
نقش زندانیان
منتقد در زمان
انتخابات است.
افزایش
صادرات گندم
آلمان به
ایران
ارقام
اداره آمار
آلمان که روز
پنجشنبه منتشر
شده نشان می دهد
آلمان در ماه
فوریه ۱۱۹۶۵۳
تن گندم به
ایران صادر
کرد.
رویترز
در گزارشی از
هامبورگ می
گوید این رقم مجموع
صادرات گندم
آلمان به
ایران در دوره
بین ژوئیه ۲۰۱۲
و پایان فوریه
۲۰۱۳
را به ۱۰۲۴۰۰۰
تن افزایش می
دهد. میزان
صادرات در
دوره مشابه
سال پیش فقط ۶۳
هزارتن بود.
رویترز
به نقل ازیک
بازرگان
آلمانی می
گوید ایران
مشتری اصلی
گندم آلمان
است و به نظر
می رسد تحریم
های اقتصادی
مشکلی برای
فروش گندم نباشد.
آلمان
همچنین ۱۲۵۵۷۷
تن گندم در
ژانویه ۲۰۱۳ ،
و ۱۲۹
هزار تن در
دسامبر ۲۰۱۳ به
ایران صادر
کرد.
در گزارش
رویترز گفته
می شود تحریم
های غرب
محموله های
غذایی را هدف
نمی گیرد، اما
اقدامات مالی
راه دسترسی شرکت
های ایرانی به
بیشتر سیستم
بانکی جهان را
بسته است و
پرداخت بهای
واردات
کالاهایی را که
ایران برای
تامین
نیازهای
غذایی مردم به
آنها متکی است
دشوارمی سازد.
فراخوانِ
کنشگران مقیم
خارج از کشور
(بابک
امیرخسروی-عبدالعلی
بازرگان-فرخ
نگهدار-ملیحه
محمّدی-علی
شاکری-حسن
یوسفی اشکوری -
سید ابراهیم
نبوی -محمد
برقعی - محمد
آرسی-محسن
حیدریان-حمید
شیرازی حمید
سالک-مهدی
نوربخش)
در
حمایت از ورود
آقای خاتمی به
صحنه انتخابات
ما امضاء
کنندگان
بیانیه حاضر،
با وجود مواضع
سیاسی و
پیشینه
اجتماعی
متفاوت، نظر
به شرایط خطیرکشور
و اهمیت انکار
ناپذیر
یازدهمین دوره
انتخابات
ریاست جمهوری
اسلامی
ایران، مصمم
شدیم که نقطه
نظرهای خود در
زمینه حضور
آقای سید محمد
خاتمی در عرصه
انتخابات آتی
را با هم
مینهان عزیز
در بندهای زیر
در میان نهیم.
علیرغم
فرصت کوتاهی
که تا روز ثبت
نام نامزدها
باقی است ، و
علیرغم همه
انسدادهای
خفقان ساز،
امید ما این
است که این
فرصت گران بها
از دست نرود و
این انتخابات
آغاز تازه ای
باشد برای
غلبه بر
دشواری های
کشور
1. ورود آقای
سید محمد
خاتمی به عرصه
انتخابات و دعوت
ایشان از همه جناح
های سیاسی به
همفکری و
تعامل با هدف
تشکیل دولتی
برخوردار از
گسترده ترین
حمایت
اجتماعی و
متعهد به
اجرای بی خدشه
قانون اساسی،
در شرایط فعلی
مطلوب ترین
راه حل برای
مشکلاتی است
که کشور با آن
مواجه است.
اصلاحات، و
قبل از همه
باز کردن فضای
سیاسی، حیاتی
ترین نیاز
کشور است و در
شرایط حاضر
ایشان شاخص
ترین چهره
برای پیگیری
آن به شمار می
رود.
2. اگر
«حماسه سیاسی
و حماسه
اقتصادی» شعار
سال جاری و
برگزاری
انتخاباتی
پرشور با مشارکت
گستردهترین اقشار
اجتماعی ضامن
تحقق آن است,
پس نخستین
نشانه تحقق
این شعار, جوّ
باز سیاسی،
مقید ساختن
نیروهای
نظامی و
انتظامی به
عدم مداخله در
انتخابات و
تضمین امنیت و
سلامت ان است.
ده روز
مانده به نام
نویسی هنوز
عرصه انتخابات
از حضور شخصیت
های شناخته
شده و محبوب
مردم خالی
است. بدون
گسترش طیف
نامزدها،
افزایش سطح
مشارکت، که
حیاتی ترین
راهبرد برای
رویارویی با
چالش های
جهانی و
مشکلات درونی
است، رخ
نخواهد داد.
ورود محمد
خاتمی به عرصه
رقابت ها
نشانی از رخداد
حماسه سیاسی
است. 3.
برون برد کشور
از وضعیت
اقتصادی
کنونی مهم ترین
مساله کشور است. هر دولتی
سرکار بیاید
مقدم ترین و
مهم ترین وظیفه
اش تلاش برای
برداشتن
تحریم و مهار
تورم است.
توانمندی
کشور ما در
چالش با عوامل
بین المللی و
منطقه ای ،
برای مهار
تحریم ها و
شکوفایی
اقتصادی ، با
میزان
محبوبیت ملی و
مردمی حکومت
گره خورده
است. غلبه بر
تحریم ها و
سوء مدیریت
ها، در گرو
غلبه بر شکاف
دولت-ملت و
شکاف میان
ارکان حکومت،
و در گرو موفقیت
در تنش زدایی
با قدرت های
جهانی است.
آقای خاتمی،
در قیاس با
آنان که در
صحنه اند ،
ممکن ترین
گزینه برای
غلبه بر این
شکاف هاست.
توانمندی او
در تعامل با
اقشار
اجتماعی، گروه
های سیاسی،
نهادهای
حکومتی، و
قدرت های خارجی،
یک سرمایه
ارزشمند برای
کشور است. 4.
وجود
زندانیان
سیاسی و حصر
غیرقانونی و
خودسرانه
رهبران جنبش
سبز آقایان
موسوی و کروبی
و خانم
رهنورد، شاخص
ترین نشانه ی
موجودیت جنبش
اجتماعی برای
حراست از حقوق
ملت و ایستادگی
مدنی علیه
خودکامگی است.
رفتار
آقای خاتمی پس
از رویدادهای
تلخ سال ۸۸ همواره با
همبستگی با
همه آسیب
دیدگان از آن فجایع
همراه بوده
است. ورود
ایشان به عرصه
انتخابات
امید به رهایی
زندانیان
سیاسی، بازگشت
طراوت به فضای
سیاسی کشور،
برابر حقوقی
در پیشگاه
قانون و
افزایش سطح
مشارکت
اجتماعی را
نوید می دهد. 5.
تهی شدن عرصه
انتخابات از
شخصیت های
محبوبِ مردمی
به سود تند
روها و نظامی
گرایانی است
که یک پیروزی
سهل را ترجیح
می دهند. خالی
گذاشتن عرصه
به خاطر تحقق
ناپذیری همه
انتظارها مسوولانه
نیست.
ورود آقای
خاتمی به صحنه
انتخابات در
لحظه حاضر،
فضا را برای
ورود نیروهای
مسوول ، صادق
و معتدل مساعد
می کند. مقابله
با ورود خاتمی
در این لحظه - و
خالی کردن
صحنه انتخابات
به طور کلی - به
سود جناح های
افراطی تر در
حکومت، در
جامعه، و در
عرصه بین
المللی است. 6.
تلاش همآهنگ
کنش گران اجتماعی
و مدافعان
اصلاحات
شرایط را برای
حضور آقای
خاتمی
مساعدتر و
حضور ایشان
فضا را برای تفاهم
و گفتگو بازتر
می کند. ورود آقای
خاتمی، و
همآهنگی و
اجماع
کنشگران جنبش
اجتماعی و
حامیان
اصلاحات، در
یازدهمین
دوره
انتخابات
ریاست جمهوری
فرصتی است برای
توانمند کردن
کشور. ایران
نیازمند این
تحول است.
محمد
خاتمی: آيا میگذارند
فردی که
محدودش کردهاند،
رييسجمهور
شود
محمد
خاتمی، رييس
جمهوری سابق
ايران، در تازه
ترين اظهار
نظر خود در
واکنش به دعوت
از او برای
شرکت در
انتخابات
رياست جمهوری
پرسيده است که
وقتی فردی به
عنوان يک
شهروند عادی
از سوی نظام
«محدوديت های زيادی»
دارد، آيا به
او اجازه
خواهند داد تا
رييس جمهور شود.
به گزارش روز
شنبه هفتم
اردیبشهت
وبسایت «بنياد
باران» وابسته
به محمد
خاتمی، وی در
ديدار با در
جمعی معلمان و
فرهنگيان گفته
است:« آيا فردی
که به عنوان
يک شهروند
عادی هم
محدوديت
زيادی برای
صحبت کردن و
اظهار نظر و
سفر کردن دارد
و در معرض
انواع تهمت ها
است، به سادگی
اجازه می دهند
اوضاع به دست
او سپرده
شود؟»
به نظر می رسد
اين برای
نخستين بار
است که محمد
خاتمی به
«محدوديت» ها
برای سفر خود
اشاره می کند.
پيشتر گزارش
هايی در خصوص
جلوگيری از
خروج وی از
کشور مطرح شده
بود.
امیدوارم
تصمیمی
بگیریم که خیر
مردم و جامعه در
آن باشد.
"آیا
فردی که به
عنوان یک
شهروند عادی
هم محدودیت
زیادی برای
صحبت کردن و
اظهار نظر و
سفر کردن دارد
و در معرض
انواع تهمت ها
است، به سادگی
اجازه می دهند
اوضاع به دست
او سپرده شود؟
وقتی می گویند
و تهدید می
کنند که کسانی
باید توبه
کنند مرادشان
چیست؟ توبه از
اصلاح طلبی؟
یا از حقی که
هست و از آن
دفاع می کنیم؟
چه جرمی رخ
داده است که
باید از آن
توبه کرد؟"
جمعی از
معلمان و
فرهنگیان
سراسر کشور
امروز با سید
محمد خاتمی
دیدار و گفت و
گو کردند. در این
دیدار که با
بیان دغدغه ها
و خواسته های
فرهنگیان
همراه بود سید
محمد خاتمی با
اشاره به
اهمیت نقش
معلمان در
تولید سرمایه
های اجتماعی
به بیان پاره
ای مسائل روز
و پاسخگویی به
نگرانی های
اجتماعی
سیاسی معلمان
و بخصوص دغدغه
های
انتخاباتی
آنان پرداخت. متن
کامل سخنان
سید محمد
خاتمی در این
نشست را در
ادامه
بخوانید:
از
واهیک
آوریل
26, 2013
بارها
شده است که
مخالفان
آشکار و نهان
مارکسیسم
هنگامی که کف
گیر
استدلالشان
به ته دیگ رسیده
برای بستن
دهان طرف
گفتگو گفته ای
را از مارکس
نقل کرده اند،
که گویا او
نیز به
مارکسیسم
باور نداشته و
آشکارا گفته
است که «من
مارکسیست
نیستم»، البته
بدون آنکه
بگویند کجا
مارکس چنین
ادعایی کرده
است.
فریدریش
انگلس طی دو
نامه ؛ یکی به
ادوارد برنشتاین،
مورخ نوامبر 1882
(جلد 35 آثار) و
دیگری به کنراد
اشمیت، که در
ذیل از نظر
خوانندگان می
گذرد علت این
گفته ی مارکس
را شکافته
است. در واقع
منبع زبانزد شدن
این گفته نقلی
است که انگس
از زبان مارکس
در این دو
نامه بازگفته
است. نامه
انگلس به
کنراد اشمیت
برلن
لندن 5 اوت
1890
اشمیت
عزیز
نامه شما
در جیبم همراه
من تا دماغه ی
شمالی و شماری
از سواحل صخره
ای نروژ سفر
کرده است؛ در
نظر داشتم به
اين نامه در
راه سفر پاسخی
بنویسم، اما
امکان نگارش
در این کشتی،
که من و
شورلمر تمام
مسافرت را با
آن انجام
دادیم، فلاکت
بار بود. از
اين رو هم دست
به کارانجام
کار عقب
افتاده می شوم...
از
واهیک
مرگ تاچر
مارگرت
تاچر مرد، ولی
روحش همچنان
زنده است و در
قالب یک سیاست
خانمان
برانداز که آن
را به دو واژه
ی "جهانی شدن"
و
"نئولیبرالیسم"
فروکاسته اند
در پستوهای
سیاست سازی و
اندیشه پردازی
اروپا و
آمریکا در گشت
و گذاراست.
مارگرت تاچر
نه از خانواده
ای چندان
ثروتمند
برخاسته بود
تا به رسالت
طبقاتی اش
جامه ی عمل
پوشاند و نه
چندان دستی در
سیاست داشت تا
رسیدن به پست
نخست وزیری
"بریتانیای
کبیر" را چون
اهرمی برای
تحقق آرمانهایش
مورد استفاده
قرار دهد.
دکاندار زاده
ای بود که
تحصیلات عالی
را وسیله ای
برای صعود از
پله های
اجتماعی در
بریتانیای
سال های پس از
جنگ جهانی دوم
انتخاب کرد و
حتی تا آنجایی
پیش رفت که
برای سرپوش
گذاشتن بر
خاستگاه غیر اشرافی
اش سر کلاس
تکلم حاضر شد
تا گویش اشراف
زادگان را
فراگیرد.
سال های
شصت سده ی
بیستم سال های
شورش های
اجتماعی در
غرب بود.
جوانان و
دانشجویان در
اروپای غربی و
در آمریکا
علیه
نابرابری ها و
بی عدالتی های
اجتماعی دست
به طغیان
زدند. جنبش
های رهایی بخش
این دهه بخش
بزرگی از
آفریقا را از
استعمار جدا
کرد. سیاهان
آمریکا رویای
آزادی و برابری
حقوق را در سر
داشتند.
مارتین لوتر
کینگ این رویا
را بر زبان
آورد و تاوان
آن را با از
دست دادن جان
خود پس داد.
ویتنام در جنگ
رهایی بخشی که
دهه های
متمادی طول
کشید پیروز
شد. نواستعمار
وادار شد سفره
ای را که به
گستره ی جهان
پهن کرده بود
بتدریج جمع
کند و به چهار
دیواری خود
"قانع" شود.
اخگر جنبش های
رهایی بخش
خاورمیانه را
هم در برگرفت.
عرصه ی عمل برای
سرمایه محدود
و محدودتر می
شد. نیکاراگوئه
و السالوادور
پدیده های
امید بخش
رهایی در حیات
خلوت آمریکا
بود.
افغانستان
ساز دیگری کوک
کرد، ایران
انقلابی
علامت
"تعطیل" را بر
سر در بزرگ
ترین پایگاه
آمریکایی نصب
کرد.
یادداشت
ضیا نبوی از
زندان درباره
مجاهدین خلق
ایدئولوژی
خشونت، نماد
دیکتاتوری
جرس: سید
ضیا نبوی،
متهم به
“محاربه از
طریق ارتباط
موثر با
منافقین” است.
حکمی که او
بابت این
اتهام گرفته، ۱۰
سال حبس توام
با نفی بلد،
یعنی تبعید
است. او حالا
نزدیک به ۴
سال است که بی
امان و بی
مرخصی در
زندان است و در
زندان کارون
اهواز
محکومیتش
بایت اتهامی کذب
را تحمل می
کند.
در
پرونده ضیا
هیچ نشانه و
شاهد منطقی
برای اثبات
ارتباطش وجود
ندارد. در عین
حال همه دوستان،
خانواده و
کسانی که با
او آشنا بوده
اند بر نچسب
بودن این
اتهام به او
اشتراک نظر
دارند. ضیا
اگر نسبتی با
مجاهدین خلق
داشته باشد،
نسبت یک مخالف
و منتقد
کارشناس و جدی
نسبت به این
فرقه است.
با همه
این احوال،
ضیا همچنان در
حصر اتهامی است
که در گذشته
بارها و بارها
این اتهام را
مصداق توهین
به خود دانسته
و حتی به
صراحت گفته
بود که حاضر
است تمام مدت
حبسش را تجمل
کند، اما از
این اتهامی که
آن را نسبت به
خود موهوم و
توهین آمیز می
داند، مبرا
شود.
ضیا نبوی
در یادداشتی
از زندان
دلایل این سیاه
بختی برای
سازمان را این
گونه توضیح می
دهد: آنها
“خشونت و ترور”
را به عنوان
ابزار،
“ایدئولوژی”
را به عنوان
روایتی مطلق و
حقیقی از عالم
و “فعالیت
مخفیانه” را
به عنوان چتر
حفاظتی و
امنیتی
پذیرفتند.
متن کامل
این یادداشت
با عنوان “چه
نباید کرد” که
در اختیار
کلمه قرار
گرفته، در
ادامه می آید:
چه نباید
کرد؟
خطر بزرگ
آن است که
بگذاریم
اندیشه ثابتی
تمام ذهنمان
را بخود مشغول
سازد. «آندره
ژید»...
هاشمي
رفسنجاني:نمي
گويم نمي آيم
هاشمی
رفسنجانی
احتمال
کاندیداتوری
خود را رد
نکرد و گفت:
نمی گویم نمی
آیم.
به
گزارش مهر،
عصر یکشنبه
جمعی از
خبرنگاران،
نویسندگان،
دانشجویان و
طلاب اصلاح
طلب در ساختمان
مجمع تشخیص
مصلحت نظام با
آیت الله هاشمی
رفسنجانی دیدار
و گفتگو
داشتند. در
این جلسه ۶
نفر به
نمایندگی از
سایر حاضرین
با قرائت بیانیه،
نامه و
درخواست از
آیت الله
هاشمی خواستند
تا خود را
برای ریاست
جمهوری آینده
کاندیدا کند.
یکی از
سخنرانان
هاشمی را
مسئول تغییر کشور،
دیگری تنها
چاره ساز
مشکلات کنونی
کشور و دیگری
شاه کلید
مشکلات خواند.
هاشمی
رفسنجانی پس
از استماع یک
ساعته سخنرانان
به احترام جمع
ایستاد و
سخنرانی کرد.
وی گفت: اینکه
می گوئید در
کشور تنها من
هستم که میتوانم
مشکلات را
برطرف کنم
برای من
شرمندگی است.
اگر حرفهای
شما را بپذیرم
یعنی اینکه در
کشور دیگر مردی
توانمند نیست
و ما نتوانسته
ایم در این ۳۴ سال افرادی
را برای
مدیریت کشور
تربیت کنیم.
وی
در ادامه این
نشست گفت: من
نمی گویم که
نمی آیم ولی
می گویم که
دولت بعدی با
بدهی های زیادی
سرو کار دارد.
هم
اکنون دولت به
مردم ۵۰۰
هزار میلیارد
تومان بدهکار
است. همچنین ۲۰۰ هزار
میلیارد
تومان به
بانکها، ۵۰
هزار میلیارد
بابت اوراق
مشارکت و ۲۰۰
میلیارد هم
حقوق عقب
افتاده
بنگاهها و
پیمانکاران
است.
دولت
۸
سال مدیران
باسابقه را از
میدان در کرد...
مردی که
از جنس مردم
نبود
سارا زرتشت
برای تو چه
زود گذشت و
برای ما چه
سخت! تنها ثمره
ی هشت سال
شنیدن نام
نامحمود و
کلام نامربوط
تو همین عبرت
هاست؛ باشد که
تکرار نشوی!
سخنرانی های
سمنان و
خوزستان و
اصفهانت را که
دیدم، تصویرت
سرشار از
"ترس" بود. نه
تنها ترس از
دست دادن قدرت
و ثروت بلکه
یک ترس شخصی
که تک تک
سلولهایت به
آن گواهی
میدادند. حرکت
دستها و لحن
گفتار و عربده
هایت معنایی
جز ترس برایم
نداشت.
تهدیدهایت
همه اعتراف به
ترس بود. یاد
روزهاییت
بخیر که حرکات
چشم و ابرویت
نشانه های
"دروغ" بود
...یادشان بخیر
مباد!
دلم سوخت! تو
بازنده خوبی
هم نیستی . حتی
دلم برای
تنهایی تو هم
سوخت! هوس
کردم برای یکبار
بگویمت که
اگرکمی از جنس
مردم بودی،
اینک این همه
تنها نبودی!
خاتمی را ببین
که پس از هشت
سال، "تردیدش
برای آمدن"،
به همه ی آمدن
ها و کاندیداها
و ستادها و
رسانه های
آنها می چربد،
بلکه در خاطر
ایرانیان و
قلب مردمانش
جایی برای
مرادها و
مریدان دیروز
و امروزت باقی
نگذاشته است.
کارگران
گرسنه اند! بمناسبت
اول ماه مه
روز جهانی
کارگر
کارگران
در حرکت های
اعتراضی خویش
در یکسال گذشته
بارها اعلام
نمودند که "ما
گرسنه ایم"، اما
مسئولین خود
را به
ناشنوائی زده
اند و گوئی
هرگز صدای
ایشان را
نمیشنوند؟
شاهدیم که وضعیت
کارگران و
زحمتکشان نه
تنها بهتر از
سال گذشته
نشده بلکه
بمراتب بدتر
شده است. در
کشوری که ذخائر
نفت و گاز
بزرگ دارد، در
اثر سوء
استفاده های
کلان سپاه
پاسداران و
شرکا، سوء
مدیریت و
سیاست های غیر
مسئولانه،
غیر شفاف و
ماجراجویانه
رژیم در زمینه
هسته ای،
تولید داخلی
بشدت کاهش
یافته، تورم
بیداد میکند،
و بیکاری باز
هم گسترده تر
شده و اقتصاد
کشور فلج شده
است. مسئولان
نظام چنان از
مسائل و
مشکلات زندگی
مردم بدورند
که بحران را
حس نمیکنند، به
فریادهای
اعتراضی مردم
وقعی
نمیگذارند و نیازی
به تغییر
سیاست های
خویش نمی
بینند.
کارگران
زیر خط فقر
زندگی میکنند:
در حالی که
نرخ تورم در
مورد کالاهای
مصرفی حدود 40
درصد اعلام
شده و خط فقر
در آغاز سال
۱۳۹۲ ، حدود
یک میلیون و
هفتصد
هزارتومان در
ماه برآورد می
شود، دستمزد
تعیین شده از
25. April 2013
تصنیف
خوشه چین با
صدای مهدیه
محمدخانی
سیاستورزی
جامعهمحور
یا حکومتمحور ندای
سبز آزادی ـ
احسان محرابی:
"ما
طیفی از
نیروهای ملی ـ
مذهبی محسوب
می شدیم که از
دوم خرداد 76،
بر شرکت در
انتخابات و
تقویت
اصلاحات از
این منظر،
تاکید داشتیم
و زمانی که در
ایران بودیم
از تحلیل ها و
ارزیابیهای
مشابه و همسوی
آقای فرخ
نگهدار
استقبال می
کردیم؛ اما
اکنون، و درپی
کودتای
انتخاباتی 88
نگاهی متفاوت
به انتخابات
در جمهوری
اسلامی و
سیاست ورزی در
ایران دارم."
مرتضی کاظمیان،
روزنامه نگار
و فعال ملی
مذهبی این را
گفت تا تفاوت
نگاهش را با
فرخ نگهدار،
یکی از سه
سخنران
برنامه تشریح
کند؛ تفاوت
نگاهی که به
تصریح
کاظمیان به
رویکرد
"جامعه محور"
وی مربوط بود
و تقلب معنادار
در انتخابات 88
و ضرورت
پیگیری
مطالبات جنبش
سبز، و
استفاده از
فشار نیروی
اجتماعی برای
وادار ساختن
حاکمان به
مصالحه با جامعه
مدنی.
روز یک شنبه،
اول اردیبهشت
ماه دهها تن
از فعالان
سیاسی و
کنشگران مدنی
و ایرانیان
علاقمند به
مسائل سیاسی
در برلین،
میزبان نشست
«ایران در
آستانه
انتخابات»
بودند تا ارزیابی
و تحلیل مسعود
بهنود، مرتضی
کاظمیان، و
فرخ نگهدار را
بشنوند و
ملاحظات خود
را مطرح کنند.
کاظمیان بر
تعقیب
دموکراتیزاسیون
از منظر "جامعه
محور" و "سبز"
به جای
"اصلاحات دوم
خردادی" و
"حکومت محور"
تاکید می کرد
و امیدوار به
حضور سیدمحمد
خاتمی از
زاویه ی تداوم
خواسته های
سبزها بود.
فرخ نگهدار،
فعال سیاسی
پرسابقه ی چپ
اما از ایجاد
واکنش نامتقارن
گفت و ضرورت
استفاده
اثباتی از
سخنان رهبر
جمهوری
اسلامی
درباره
"حماسه سیاسی
و اقتصادی"، و
کوشش برای
تحقق
انتخاباتی با
مشارکت
حداکثری
شهروندان.
مسعود بهنود،
روزنامه نگار
پرسابقه نیز
تاکید کرد که
می کوشد بیشتر
از منظر یک
روزنامه نگار
و ارائه دهنده
اطلاعات طرح
بحث کند تا از
زاویه ی تحلیل
گر سیاسی. او
از نظرسنجی
مهمی گفت که
برخی دستگاه
های حکومتی آن
را متحقق
کردند و مبنای
عمل احمدی نژاد
شد. نظرسنجی
ای که اهمیت و
جایگاه "امام
زمان" در
جامعه ایران
را بازتاب می
دهد. کاظمیان؛
سیاست ورزی
جامعه محور و
حکومت محور
فرخ نگهدار:
از تاریخ
بیاموزیم؛ از
افزایش زاویه
بپرهیزیم
بهنود:
استفاده از
اطلاعات برای
تداوم قدرت
مقاله عمار
ملکی حاوی
پیشنهادی است
جالب و خواندنی
راهبرد
انتخاباتی
تحول خواهان:
از «مطالبه محوری»
تا «رای
اعتراضی»،
عمار ملکی
نیروهای
تحول خواه
باید با طرح
مطالبات اساسی
و مدنی مردم و
نقد و ارزیابی
برنامه های
کاندیداها،
حضور فعالی در
انتخابات
داشته باشند.
در نبود یک
کاندیدای
تغییر طلب و
مقاوم، راهکار
رای باطله،
گزینه ای برای
نیروهای مطالبه
محور، سبزهای
تحول خواه و
مردم معترض
است که به جای دوگانه
«شرکت بنفع یک
کاندیدا» یا
«تحریم خاموش»
بدنبال راه
سومی هستند که
هم با حضور
فعال در
معادله
انتخابات
تاثیرگذار
باشند و هم
آنکه موضع
انتقادی و
اعتراضی خود
را نشان دهند. مقدمه
شواهد
نشان می دهد
که انتخابات ریاست
جمهوری پیش رو
اگر چه مانند
انتخاب های پیشین،
انتخاباتی «دموکراتیک،
آزاد و
منصفانه»
با حضور سلایق
سیاسی
دگراندیش
نیست، اما یک «انتخابات
رقابتی» خواهد
بود. در این
انتخابات
بنظر می رسد
که سه جریان
اصلی دارای
کاندیدا بوده
و به رقابت
خواهند
پرداخت: جریان
راست سنتی،
جریان
طرفداران
دولت، جریان
اصلاح طلب.
اینکه هر یک
از این سه
جریان چه کسی
را بعنوان
کاندیدای
نهایی معرفی
نماید هنوز
مشخص نیست و
در هفته های
پیش رو قطعی
می شود.
اگر
پیغمبرهم
بیاید با رویه
موجود مشکلات
حل نمی شود
دفتر
سید محمد
خاتمی ضمن
ناقص خواندن
خبرهای منتشر
شده از خاتمی
در جمع
جانبازان
سخنان کامل وی
را منتشر کرده
است.
خاتمی
در سخنان خود
خاطرنشان
کرده است:اگر
پیغمبر خدا هم
بیاید و همین
رویه هایی که
موجود است
ادامه پیدا
کند، مشکل
کشور حل نمی
شود! رئیس
جمهوری باید
در این زمینه
حرف داشته
باشد، یعنی
دفع فشارهای
خارجی که
اولین زیانش
هم متوجه مردم
خوب ما است.
باید برنامه داشته
باشد و بتواند
اقدام کند و
ابتکار داشته
باشد و فشارها
را کم کند،
البته طبعاً باید
سیاست ها عوض
شود.
دفترخاتمی
خاطرنشان
کرده است
:برخی رسانه
ها در روزهای
گذشته مطالبی
را از سید
محمد خاتمی نقل
کرده اند که
ناقص یا بعضا
دارای زیاده
های فراوان و
احیاناً
استنباط های
شخصی است که
گاه عملاً
منجر به تحریف
سخنان ایشان
شده است.
دفتر
رئیس جمهوری
سابق ایران
ضمن انتشار
متن کامل
سخنان سید
محمد خاتمی در
جمع
ایثارگران و
جانبازان،
مجدداً اعلام
کرده است که
مطالب و مواضع
سید محمد
خاتمی دقیقاً
همان است که
از سایت رسمی
وی منتشر شده
و از این پس هم
منتشر خواهد
شد.
محسن
هاشمی: پدرم
تا دو هفته دیگر
درباره
نامزدی در
انتخابات
تصمیم میگیرد
محسن
هاشمی، فرزند
ارشد رئیس
مجمع تشخیص
مصلحت نظام،
گفته است که
درخواستها
از اکبر هاشمی
رفسنجانی
برای نامزدی
در انتخابات
ریاست جمهوری
بالا گرفته
است و او تا زمان
آغاز ثبتنام
نامزدها
دراین باره
تصمیم خواهد
گرفت .
محسن
هاشمی،
مدیرعامل
سابق متروی
تهران، روز
شنبه ۳۱ فروردین
برای نامزدی
در انتخابات
شورای شهر تهران
ثبتنام کرد و
در عین حال از
افزایش «فشارها
و درخواستها»
به پدرش اکبر
هاشمی
رفسنجانی
برای نامزدی در
انتخابات
ریاست جمهوری
خبر داد.
آقای
هاشمی گفته
است که پدرش
در ۱۵ روز
آینده یعنی تا
زمان آغاز ثبتنام
داوطلبان
نامزدی در
انتخابات
ریاست جمهوری
در این باره
تصمیم میگیرد.
طبق
اعلام قبلی
وزارت کشور که
انتخابات را
برگزار میکند،
نامنویسی
داوطلبان
نامزدی در
انتخابات
ریاستجمهوری
از ۱۷ تا ۲۱
اردیبهشت
انجام میشود.
پس
از «بررسی
صلاحیت»
داوطلبان
توسط شورای
نگهبان،
وزارت کشور در
تاریخ اول و
دوم خرداد اسامی
نامزدهای
انتخابات را
منتشر میکند.
این
انتخابات
قرار است کمتر
از دو ماه
دیگر در روز ۲۴
خرداد امسال
برگزار شود تا
جایگزین
محمود احمدینژاد
را مشخص کند
معنای
سیاسی ترین
جمله "افسانه
بایگان"
در این
دوره از
انتخابات ،
بناگاه شاهد
هجوم چهره های
هنری ، از
بازیگر گرفته تا
خواننده و
چهره های
ورزشی از وزنه
بردار تا کشتی
گیر و
فوتبالیست
بودیم که جای
شگفتی داشت
اما اظهارات
افسانه بایگان
می تواند در
تحلیل چرایی
این وضعیت و
پشت پرده حضور
چهره های
معروف ولی غیرمرتبط
با مدیریت
شهری ، مؤثر باشد.
عصرایران - افسانه بایگان
، هنرمند
محبوبی است که
هنوز هم می
توان او را
جزو ستاره های
سینمای ایران
دانست ، اما
هرگز یک
سیاستمدار
نیست و الّا
بعد از ثبت نام
در انتخابات
شوراها ، با
گفتن یک جمله
، پشت پرده
عملیات دولت
برای تصاحب شورای
شهر تهران را
عیان نمی کرد.
بعد
از این که
بایگان به
عنوان کاندیدای
شورای شهر در
فرمانداری
تهران ثبت نام
کرد ، خبرنگار
خبرگزاری مهر به
سراغ او رفت و
پرسید که از
سوی چه نهاد
یا ائتلافی
برای این حضور
انتخاباتی
اقدام کرده
است؟ و این
هنرپیشه سینما
و تلویزیون
صادقانه پاسخ داد:
من از سوی
دفتر نهاد
ریاستجمهوری
در انتخابات
شوراها شرکت
کردم. (خبرگزاری
مهر - 2
اردیبشهت 92)
باز هم
می اندیشم
اعضای
ستاد جوانان
اصلاح طلب صبح
امروز با سید
محمد خاتمی
دیدار کردند و
از وی خواستند
تا با در نظر
گرفتن آینده
ایران و در تلاش
برای نجات
کشور، آبروی
خود را فدای
ایران کند و
به عنوان
کاندیدای
انتخابات
ریاست جمهوری
آینده در
صحنه حضور
داشته باشند.
جوانانی که
آمده بودند تا
دلایل و
دغدغه های خود
را برای حضور
رئیس جمهوری
سابق ایران در
انتخابات
بیان کنند.
اعضای
ستاد جوانان
اصلاح طلب
خاتمی،
جوانان عضو
حزب مشارکت،
حزب اسلامی
کار، جوانان
ایران
اسلامی،
کارگزاران
سازندگی و حزب
اعتماد ملی به
همراهی جمعی
از زندانیان
اصلاح طلب آزاد
شده، روزنامه
نگاران،
دانشجویان و
هنرمندان
جوان در این
دیدار حضور داشتند
و به بیان
دغدغه ها و
نگرانی های
خود پرداختند.
خاتمی
در پاسخ به
دعوت انجام
شده گفت:من
خودم را کسی
یا سرمایه ای
نمی دانم، ولی
از نظر اجتماعی
و بین المللی
وجهه و
پتانسیل هایی
ایجاد شده
است. سوزاندن
سرمایه هنر
نیست، اگر
سرمایه ای هست
باید آن را به
نحوی به کار
برد که
مشکلاتمان را
اندک اندک حل
کند و این امر
نه راحت طلبی
است، نه شانه
از زیر بار
مسؤولیت خالی
کردن، ولی در
هر حال باز هم
می اندیشم و
امیدوارم همه
ما درست
بیاندیشیم.
متن
کامل سخنان
سید محمد
خاتمی به نقل
از سایت وی در
پی می آید
به
نام خدا
رضا
شهابی: روز
جهانی کارگر
را متحد جشن
بگیرید
جرس:
رضا شهابی،
فعال
سندیکایی
زندانی، در حال
بازگشت به
زندان اوین
خواستار آن شد
که در روز
جهانی کارگر،
فعالان و
کارگران و
مردم، اتحاد و
همبستگی شان
را یکی کنند و
با اتحاد و همرنگی
این روز بزرگ
را هرچه با
شکوه تر جشن بگیرند.
سخن
اش میان
انبوهی از
همهمه گم می
شود. اما اگر
با گوش جان
شنوای آن
باشیم در می
یابیم آنچه که
او می گوید.
بگذارید در
معنای همین
واژه “همهمه”
تأمل کنیم تا
شاید افقی
روشن از سخنان
اش بر ما
گشوده گردد.
آری بر واژه
“همهمه”
بایستم و تأمل
کنیم!
علی اکبر دهخدا،
بزرگ سخن دان
زبان فارسی،
در معنی همهمه
آورده است:
“برگردانیدن
آواز در سینه
از اندوه،
بانگ کردن
شیر، بانگ
کردن رعد” .
آری، همهمه
آوای
اندوهگین است
که از نهاد
شیر “مردی” برمی
آید با همه
جلال و شکوه
اش. بانگی است
رعد آسا که
خواب فرعون را
بر تخت
استبداد
آشفته خواهد
کرد. دهخدا در
باب معنی این
واژه در ادامه
می گوید: “سخن
نرم و آواز
خفی که فهمیده
نشود و با
گرفتگی از گلو
آید.”
آسیب
شناسی“ چپ در
ایران“ با
تمرکز بر
تجربه حزب
توده
آذرنگ در
پاسخ به
سوالات ما
تلاش میکند
جریان چپ در
ایران را با
تمرکز بر
تجربه حزب
توده آسیب
شناسی کند.او
معتقد است
مارکسیسم از
دریچه نگاه
استالینی و نه
از دریچه نگاه
گروه فلسفه
دانشگاه و
مراکز آکادمیک
به ایران وارد
شد و هم از این
رو از ابتدا
به دنبال
تشکیلاتسازی
و بسط قدرت
بود.
بهعنوان
نخستین پرسش
میخواستم
بپرسم حزب
توده ایران به
عنوان مهم
ترین سازمان
سیاسی مارکسیست
در تاریخ
ایران هیچگاه
امکان حضور در
قدرت را
نیافته است با
این وجود
همواره
پرداختن به
تاریخچه این
حزب برای
تاریخ نگاران
و مخاطبان
جذاب است چرا؟
مطمئناً
در قدرت حضور
داشته است،
اما نتوانسته
قدرت را به
دست بگیرد.
نفوذ این حزب
در دورهای در
تشکیلات
دولتی تا
بالاترین
سطوح به حدی بود
که سران رژیم
شاه را به
وحشت میانداخت،
بهویژه نفوذ
نظامیان این
حزب. حتی دو تن
از محافظان
شاه از اعضای
نظامیحزب
بودند. حزبیها
در رکن2 ارتش و
اطلاعات
شهربانی و
دادستانی
نظامینفوذ
کرده بودند و
از بسیاری
برنامههای
سرّی رژیم با
خبر بودند،
اما به دلایلی
که بحثهای
مفصل آن هنوز
به نتیجۀ
کاملاً قطعی
نرسیده است،
نتوانستند در
قدرت شریک و
سهیم شوند، یا
آن را در قبضۀ
خود بگیرند.
در باب بخش
دیگری از پرسش
باید عرض کنم
که نمیدانم
تاریخ این حزب
برای همۀ
تاریخ نگاران
و مخاطبان
نوشتههای
آنها « جذاب»
باشد. برای
عده ای که
گرایشهای
سیاسی خاصی
دارند، حتماً
جذاب است. در
هر حال، چون
این حزب از 1320 تا
1332ش، سازمان
یافته ترین و
تشکیلاتی
ترین حزب در
تاریخ احزاب
سیاسی ایران
بود، برای
کسانی که در
این باره پژوهش
میکنند، یا
علاقههای
خاصی دارند،
موضوعی است که
شاید هیچ گاه
کهنه نشود؛ به
ویژه هر سند
تازه ای که در
این زمینه
انتشار یابد،
یا حرف و
دیدگاه تازه
ای مطرح شود،
انگار که
فیلمیرا از
آرشیو بیرون
بیاورند و از
نو نمایش بدهند.
باز بحث و جدل
از سر گرفته
میشود. در
ضمن چون
مخالفان و
منتقدان این
حزب کم شمار
نیستند، بحث و
جدل میان
مخالفان و
موافقان پایان
نمیگیرد، یا
به این زودیها
پایان نمیگیرد.
ازدواج
کودکان؛
خشونتی که
برای آن جشن
می گیرند
فیروزه
رمضانزاده
جرس:
از سال ۱۳۸۵تا
سال گذشته، ۸۵
هزار و ۲۰۰
واقعه طلاق
بین افراد زیر
۱۹ سال در
ایران صورت
گرفته که از
این تعداد چهارهزار
واقعه مربوط
به کودکان
دختر زیر ۱۴سال
بوده است.
این
خبری بود که
فرشید
یزدانی، عضو
انجمن حمایت
از حقوق
کودکان چندی
پیش به یکی از
رسانههای
رسمی ایران
اعلام کرد. بر
اساس قوانین
ایران ثبت
ازدواج
دختران زیر سن
۱۳ سالگی و
پسران زیر سن ۱۵
سالگی ممنوع
است اما اگر
سرپرست دختر
یا پسر و
دادگاه اجازه
دهند، دختران
و پسران در
سنین پایین میتوانند
ازدواج کنند.
با وجود اینکه
فعالان حقوق
کودک در ایران
بارها نسبت به
افزایش
ازدواج و طلاق
کودکان در
ایران هشدار دادهاند
اما این مهم
تاکنون از سوی
نهادهای
حاکمیتی مورد توجه
قرار نگرفته و
با ایجاد
قانون به شکل
جدی با آن
برخورد نشده
است. ثبت
نام ۳۷ هزار
کودک مطلقه و
بیوه در ایران
تا سال ۱۳۸۹
فرشید
یزدانی، فعال
حقوق کودکان
چندی پیش به خبرگزاری
دانشجویان
ایران(ایسنا)
گفت که از سال ۸۵
تا سال گذشته،
۸۵ هزار و ۲۰۰
واقعه طلاق
بین افراد زیر
۱۹ سال کشور
صورت گرفته که
از این تعداد ۴۰۰۰
واقعه مربوط
به کودکان
دختر زیر ۱۴
سال است.
این عضو انجمن
حمایت از حقوق
کودکان سال
گذشته نیز از
دو برابر شدن
شمار ازدواج
کودکان زیر ۱۰
سال در ایران
در یک دوره
زمانی سه ساله
خبر داده و
گفته بود که
در سال ۸۹ «بیش
از ۷۰۰ کودک
زیر ۱۰ سال» در
ایران ازدواج
کردهاند.
بنابرآمارهای
رسمی منتشر
شده تا سال ۱۳۸۹
نام ۳۷ هزار
کودک مطلقه و
بیوه در ایران
ثبت شده است.
در سال۱۳۸۶
نیز منابع
رسمی ایران
نوشتند در
مجموع بیش از ۳۰
هزار کودک ۱۰
تا ۱۴ ساله
ایرانی متاهل
هستند. در این
آمار دختران
زیر ۱۴ سال با
جمعیت ۲۴ هزار
و ۵۰۶ نفر
بیشترین آمار
کودکان
همسردار را به
خود اختصاص
داده بودند و ۵
هزار و ۵۱۹
پسر ۱۰ تا ۱۴
سال مرد خانه
محسوب میشوند.
کودکانی که
اکنون به سن ۱۶و
۲۰سالگی
رسیدهاند. قانون
ایران سن
ممنوعه برای
ازدواج ندارد
تذکر
فیفا به اجرای
مراسم اعدام
در استادیوم های
ورزشی در
ایران
فیفا،
فدراسیون بینالمللی
فوتبال از
فدراسیون
درباره
برگزاری مراسم
اعدام در یکی
از ورزشگاههای
سبزوار توضیح
خواسته است.
علی
کفاشیان رییس
فدراسیون
فوتبال در گفتوگو
با ایسنا
تصریح کرد:
فیفا برای ما
نامه نوشت اما
این موضوع
مربوط به 2 ماه
پیش است. فیفا
در آن نامه از
فدراسیون
ایران توضیح
نخواسته بود
بلکه تذکر داد
که این کار در
ورزشگاهها
انجام نشود.
ما هم نامه را
به مراجع ذیصلاح
ارجاع دادیم
تا بررسی کنند
و دیگر شاهد
چنین برنامههایی
نباشیم.
۲۷
دی ماه ۱۳۹۱
یک زندانی در
شهر سبزوار به
اتهام تجاوز
به عنف در ملأ
عام اعدام شد.
خبرگزاریها
گزارش کردند
که مجرم محکوم
به اعدام در
استادیوم
ورزشی سبزوار
و در حضور
مردم اعدام
شده است.
شماری از مردم
شهر هم برای
تماشای اعدام
روی سکوهای
استادیوم
نشسته بودند.
گزارش
شیرین عبادی
از نقض حقوق
بشردر
فروردین ۹۲
شیرین
عبادی، مدافع
حقوق بشر و
برنده جایزه صلح
نوبل ۲۰۰۳
در ادامه
گزارش های
ماهانه خود،
به بررسی وضعیت
حقوق بشر در
ایران در ماه
فروردین ۱۳۹۲
پرداخت.
خانم
عبادی در
مقدمه گزارش
ماه فروردین ۱۳۹۲ به موضوع
بی توجهی مقام
های قضایی
شکایت های زندانیان
و بستگان آنها
پرداخته است.
این
مدافع حقوق
بشر در گزارش
خود، به
اعتصاب غذای
مهدی خزعلی
اشاره کرده که
در اعتراض به
این بی توجهی
صورت گرفته
است. بر این
اساس خانم عبادی
توجه مسئولان
دستگاه قضایی
و سازمان زندان
ها را نسبت به
حفظ سلامت
زندانیان جلب
کرده و هشدار
داده است که
در صورت وقوع
هر حادثه برای
زندانیان،
مسئولیت جان
آنها بر عهده
مقامات است و
این مسأله از
جهت حقوقی
قابل تعقیب
کیفری است.
برنده
جایزه صلح
نوبل ۲۰۰۳
در ادامه
گزارش خود که
به دو زبان
فارسی و انگلیسی
منتشر می شود،
در سه بخش
"حقوق مدنی و
سیاسی"، "حقوق
اقتصادی و
اجتماعی" و
"میراث
فرهنگی و محیط
زیست" به
بررسی وضعیت
حقوق بشر در
ایران پرداخته
است.
به
گزارش سایت
کانون
مدافعان حقوق
بشر، متن گزارش
ماه فروردین ۱۳۹۲ شیرین
عبادی که در
اول اردیبهشت
ماه ۱۳۹۲ منتشر
شده، به شرح
زیر است:
گزارشی مختصر
از وضعیت حقوق
بشر در ایران
در ماه
فروردین ۱۳۹۲
مقدمه
عدم توجه
مسئولان
قضایی به
ضوابط قانونی
از یک سو و
نفوذ مأموران
امنیتی در
دادگاه های
انقلاب از سوی
دیگر باعث شده
است تا وضعیت
زندانیان
سیاسی و
عقیدتی روز به
روز وخیم تر
شود. بنابراین
از آنجا که
قوه قضاییه به
شکایت های زندانیان
و بستگان آنها
رسیدگی نمی
کند و پاسخگوی
چرایی عدم
رعایت قوانین
نیست، برخی
زندانیان
سیاسی و
عقیدتی دست از
جان شسته و با
اعتصاب غذا،
اعتراض خود را
بیان می کنند
که از آن جمله
می توان به
وضعیت دکتر
مهدی خزعلی
اشاره کرد. او
که پس از
برگزاری
انتخابات ریاست
جمهوری چند
مرتبه
بازداشت شده
بود، بار دیگر
در تاریخ ۹
آبان ماه ۱۳۹۱
در جلسه سرای
اهل قلم،
دستگیر و
روانه زندان شد.
ماجرای
مکالمه
محرمانه
احمدینژاد
با مشایی در
سال ۷۴
تابستان
سال ۱۳۷۴
بود رئیسجمهور
وقت به استان
اردبیل سفر
کرده بودند و
احمدینژاد
به عنوان
استاندار
اردبیل در
جلسهای صحبت
کرد که صحبتهایش
در حد یک
استاندار
نبوده و سطح
پایینی داشت.
پس از جلسه
احمدینژاد
با یک جایی
تماس گرفت
بنده هم که
همکار بودم در
آنجا حضور
داشتم و بعدا
متوجه شدم که
با فردی به نام
"مشایی" صحبت
میکند چرا که
اسم مشایی را
برزبان آورد و
شنیدم که
ماجرا را
تعریف میکرد
و میگفت این
حرفها را زدم
خوب بود؟ و
مشایی نیز وی
را تشویق و ترغیب
میکردند
نماینده
مردم اردبیل
در مجلس با
بیان اینکه مراد
و مریدی احمدینژاد
و مشایی به
سالها قبل
برمی گردد،
گفت: زمانیکه
احمدینژاد
استاندار
اردبیل بود من
شهردار آن
بودم و میدانم
که احمدینژاد
غیرقانونی
"سوآپ نفت" در
اردبیل به صادق
محصولی
واگذار کرد
به گزارش
خانه
ملت؛کمالالدین
پیرموذن
نماینده
اردبیل،
سرعین، نمین و
نیر در مجلس
شورای اسلامی
که سابقه ۷ سال
شهرداری
اردبیل را نیز
در کارنامه
خود دارد به
تشریح روابط
"اسفندیار
رحیم مشایی" با
محمود احمدینژاد
و صادق محصولی
از سالها پیش
و زمانی که
احمدینژاد
استاندار
اردبیل بوده
پرداخت. پیرموذن
با اشاره به
سابقه خدمت
خود در اردبیل
،به باشگاه
خبرنگاران
گفت: بنده در
سال ۱۳۶۹
شهردار سراب
بودم و پس از آنکه
به عنوان
شهردار نمونه
کشوری انتخاب
شدم، مرا به
اردبیل منتقل
کردند
بنابراین از
سال ۷۰
تا ۷۷
به مدت ۷
سال شهردار
این استان
بودم
19. April 2013
Iranische Gemeinde in Deutschland اطلاعیه
رسانه ای
برلین،آوریل
٢٠١٣
بر
خورد تبیض
آمیز بانکهای
آلمانی با
ایرانیان
ساکن آلمان
برای گشایش
حساب جاری
از
مدتی پیش بعضی
از بانک ها در
جمهوری فدرال آلمان
، ظاهرا با
توجه به دستور
العمل شماره ٢٦٧/٢٠١٢
مارس ٢٠١٢
اتحادیه
اروپا ، که
محدودیت هایی
را برای نقل و
انتقال پول به
ایران در نظر
گرفته است ،
از گشایش حساب
جاری برای
صدها تن از افراد
ساکن آلمان با
تا بیعت ایرانی
خودداری کرده
و حتی در
مواردی اقدام
به بستن حساب
یا کارت
اعتباری آنها
کرده ا ند. (ادامه
به فارسی) (به
آلمانی)
بوستون،
بوشهر،
سراوان، سوریه
مرتضی
کاظمیان
اول؛
خبرنگار ـ فیلمبردار
منتظر در
انتهای خط پایان
مسابقهی دو
ماراتن
بوستون، با
وقوع انفجار
خود را به محل
میرساند. با
به حاشیه رفتن
دود و جمعیت
مشوش، مشاهدهی
پیکرهای خونین
قربانیان و
مجروحان
انفجار، صدای
«آه خدای من»* فیلمبردار
در تصویر میپیچد.
دوربین هوشیارانه
بهسوی آسمان
میچرخد و از
گرفتن تصویر
مصدومان پرهیز
میکند؛ جان
شهروند آمریکایی
عزیز است. جان
انسان عزیز
است، اما برای
دوربین غربی،
جان شهروند
آمریکایی (غربی/شهروند
جهان توسعه یافته)
ارجمندتر است.
شکایتی از این
گرامیداشت
جان انسانها/شهروندان
نیست. بحث کیفیت
اطلاعرسانی
هم نیست. بحث
نگاه به انسان
در غرب هم نیست.
آنجا که جان
باختن هر
سرباز در
افغانستان و دیگر
نقاط جهان، تشییع
پیکر ی پر زرق
و برق مییابد.
جان هر
«شهروند» ارزش
دارد. هرچند
رسانههای
غربی و سیاستمداران
ایشان از
اعلام شمار
فزایندهی
قربانیان
مظلوم در اینجا
و آنجای جهان
(از افغانستان
تا سوریه و...)
ابایی ندارند.
همین چندی پیش
بود که خبر تلخ
کشته شدن یازده
کودک در عملیات
ناتو در
افغانستان
منتشر شد.
خاطر چند درصد
از شهروندان
آمریکا،
آزرده شد؟...
دوم؛
چند ماه پیش
در نشستی، یک
فعال سیاسی
فرانسوی میان
صحبتهایش
ناگهان با
اندوه از
نگارنده و دیگر
حاضران پرسید،
راستی از خبر
جان باختن
کودکی بر اثر
طغیان رود در
فلان شهر خبر
دارید؟ ما (ایرانیان
مخاطب پرسش) نیمنگاهی
معنادار به یکدیگر
انداختیم. چند
روزی بیشتر از
خبر
ناگوار جان
باختن هفت نفر
در سیل بهشهر
(مازندران) نمیگذشت.
خبری که
متاسفانه حدیث
مکرر هر سال
در کشور شده؛
اما بی ارزش
شدن جان انسان
در ایران،
شمار انگشتشمار
این قربانیان
را فاقد حساسیت
کرده است. در
برابر خبر
مخاطب فرانسوی
و ناراحتی وی
از ماجرا،
سکوتی
معنادار پیشه
کردیم...
سوم؛
زلزله در
بوشهر دستکم
39 کشته بهجا
نهاده است؛ 39
انسان دیگر در
ایران قربانی
زلزلهای نه
چندان سخت میشوند.
شمار چند ده
هزار نفری
قربانیان در
زلزله بم و
رودبار، نه
تنها از
مسئولان و
کاربدستان امور
در حکومت، که
از شهروندان نیز
بهگونهای
اسفبار حساسیتزدایی
کرده است.
چنانکه
اخبار مربوط
به قربانیان
تصادفهای
مکرر و روزانهی
جادهای (از
کاروان راهیان
نور تا سفرهای
دانشجویی و...)
برای همه عادی
شده است. چنین
است که جان
باختن یک
شهروند ایرانزمین
در زلزلهی
سراوان سیستان،
خاطری را
آزرده نمیکند
و رنجی نمیآفریند.
زلزله
شمال غربی ایران
را تکان داد
زمین
لرزه ای به
قدرت ۵.۲ درجه ریشتر
روز پنجشنبه
شمال غربی ایران
را تکان داد.
به
گزارش
خبرگزاری
فرانسه و به
نقل از رسانه
های ایران، زمین
لرزه ساعت ۱۵ و ۹ دقیقه
بعداز ظهر به
وقت محلی در
شهر «تسوج» در
استان آذربایجان
شرقی، که کمتر
از ۱۰۰ کیلومتر
با تبریز
فاصله دارد،
در عمق ۸ کیلومتری
زمین روی داد.
خبرگزاری
ایسنا به نقل
ازیک مقام محلی
نوشته است
«تاکنون گزارشی
از خسارت یا
تلفات نرسیده
است و مقامات
و مسئولان برای
برخورد با هر
بحرانی آماده
هستند.»
یک
مقام هلال
احمر ایران نیز
گفته است
هنوز گزارشی
در باره تلفات
در تسوج، یا
در شهرهای
مرغاب و
شبستر، که زمین
لرزه در آنها
نیز احساس شد
، دریافت نشده
است.
پیشتر
در روز سه شنبه،
زمین لرزه نیرومندی
درجنوب شرقی ایران
- در مرز با
پاکستان - روی
داد، یک زن را
کشت و بیش از ۱۲ نفر
را مجروح کرد.
رابطه
زلزله و آزمایش
هسته ای؛ شایعات
از کجا می آید؟
محمدرضا
سرداری
جرس: روز
سه شنبه زلزله
ای به قدرت 7.8 ریشتر
منطقه ای خالی
از سکنه در
نزدیکی شهر
سراوان در
استان سیستان
و بلوچستان را
لرزاند. قدرت
ارتعاشات این
زلزله به حدی
بود که از
قندهار در
افغانستان تا
دوبی نیز
احساس شد و قریب
به چهل کشته
در استان
بلوچستان
پاکستان برجای
گذاشت.
به اعتقاد
کارشناسان زمین
شناسی و امر
زلزله وقوع چنین
زلزله ای در
چهل سال گذشته
بی سابقه بوده
است. در واقع
در هیچ نقطه ای
از ایران تا
کنون زلزله ای
با چنین قدرتی
رخ نداده و به
ثبت نرسیده
است. چندی پیش
نیز زلزله ای
با قدرت 6 ریشتر
در بوشهر باعث
کشته و مجروح
شدن تعدادی از
شهروندان این
منطقه شد. پس
از وقوع زلزله
در بوشهر، برخی
کشورهای عربی
حاشیه خلیج
فارس این
زلزله را به
فعالیتهای
هسته ای ایران
نسبت دادند. این
اظهارات
بازتاب چندانی
در داخل ایران
نداشت اما برخی
از وب سایتهای
نزدیک به دولت
واکنشهای
پراکنده ای به
این اخبار
داشتند. سایتی
بنام بیان نیوز
در مصاحبه ای
با یک کارشناس
فیزیک اتمی
ارتباط میان
زلزله بوشهر
با آزمایش
هسته ای یا
برنامه ای برای
سنجش ایمنی نیروگاه
اتمی بوشهر را
رد کرده و آن
را ساخته
رسانه های غربی
خوانده است.
به گفته وی این
موضوع فقط
ساخته ی ذهن
افراد بی
اطلاع از
مسائل هسته ای
و زمین شناسی
است و صحت
ندارد.این
گزارش قصد
دارد تا به
دلایل پخش شایعاتی
که معمولا پس
از وقوع زلزله
های قوی در ایران
در رسانه های
خارجی منتشر می
شود در خصوص
ارتباط این
حوادث طبیعی
با آزمایشات
هسته ای محتمل
در ایران
بپردازد.
آیا میان
زلزله و آزمایشات
هسته ای زیر
زمینی ارتباطی
وجود دارد؟
بازداشت
و زندانی شدن
بیش از ۲۰۰
روزنامه نگار
ندای
سبز آزادی:نشستی با
عنوان "تهدید
و ارعاب
روزنامه
نگاران در ایران
قبل از
انتخابات "
به دعوت سندیکای
روزنامه
نگاران آلمان
با حضور علی
مزروعی رئیس
انجمن صنفی
روزنامه
نگاران ایران،رضا
معینی مسول
بخش فارسی
گزارشگران
بدون مرز و
احسان مهرابی
روزنامه نگاری
که یک سال را
در زندان سپری
کرده، صبح
روزچهارشنبه ۲۸ فروردین در
برلین برگزار
شد. گزارش
تصویری نشست
به
گزارش ندای
سبز آزادی
دراین نشست که
خبرنگارانی
از رسانه های
آلمان نیز
حضور داشتند
علی مزروعی به
تشریح وضعیت
کلی رسانه ها
درایران
پرداخت و
خاطرنشان کرد
که فقط در فضای
کوچکی از
مطبوعات
امکان فعالیت
آزاد و مستقل
رسانه ای وجود
دارد و مابقی
فضا بطور مستقیم
و غیر مستقیم
در اختیار
حاکمیت است.
وی
با اشاره به
بازداشت و
زندانی شدن بیش
از ۲۰۰ روزنامه
نگار پس از انتخابات
ریاست جمهوری ۲۲ خرداد سال ۸۸ درایران گفت:
برخی از
روزنامه
نگاران زندانی
به همراه
همسرانشان در
زندانهای
متفاوتی به سر
می برند.
نباید
به مردم خیانت
کرد
گفتگوی
بابک احمدی با
بهزاد فراهانی
• واقعیت
به گونه دیگری
بوده و افرادی
در این ملک
زندگی میکردند
که به خاطر این
طبقه در جامعه
هنری جان
باختهاند،
افرادی که هستی
خود را در گروی
این راه
گذاشتهاند.
محمود دولت
آبادی نیز به
همین صورت،
شما اگر رمان «ریل»
اثر دولت آبادی
را مطالعه کنید
عشق او نسبت
به این طبقه
را درک خواهید
کرد. ...
بهزاد
فراهانی
هنرمند با
سابقه تئاتر،
سینما و تلویزیون
کشور و رئیس
کانون بازیگران
خانه تئاتر،
برقراری
ارتباط مستمر
خانوادههای
کارگری و سالنهای
نمایش را در
شرایط فعلی
دور از ذهن میداند
و اعتقاد دارد
در زمانهای
که سختگیریها
بر متون نمایشی
بسیار زیاد
است، نمیتوان
از هنرمند و
اثری که خلق میکند
انتظار داشت
همچون آینهی
تمامنما عمل
کند و معظلات
و دشواریهای
زندگی
خانوادههای
کارگر را در
آثار روی صحنه
به ما نشان
دهد. گفتگو با
این هنرمند را
در ادامه میخوانید
چه عاملی
موجب میشود طی
سالهای اخیر
کمتر شاهد
نگارش نمایِشنامههایی
باشیم که
موضوع آن به
اقشار کارگر
توجه دارد،
مانند آثار نویسندهای
همچون اکبر
رادی که
همواره در
آثار خود به این
طبقه اشاره میکند؟
باید بخشی
از گفته شما
را تصحیح کنم،
تنها اکبر رادی
نبود و دیگرانی
هم مانند او
وجود داشتند که
نوشتن و
پرداختن به
کارگران برای
آنها مهم بوده
است. از طرفی
اعتقاد دارم
ما جنبش کارگری
داریم و نه
اقشار کارگر؛
این جنبش،
جنبشی در گرو
استقرار
دموکراسی است
و خواست آنها
نیز رسیدن به
دموکراسی است.
جایی که احزاب
بعضا مجبور به
فعالیتهای
پنهانی باشند
و امکان کار
از عدهای هم
سلب شده باشد،
دیگر نمیتوان
از طبقه کارگر
صحبت کرد. در
چنین شرایطی
نمیتوانیم
به «خانه
کارگر» هم بگوییم
خانه کارگران.
اما جنبش
کارگری وجود
دارد و کار
خود را انجام
میدهد، حال اینکه
جامعه هنری آیا
به یاری او
رفته یا
نرفته؛ به این
برمیگردد که
اصلا برقراری
ارتباط میان
آنها و
کارگران وجود
دارد یا خیر
امروز
واژههای
معمولی در
آثار ما
سانسور میشود
و نه مفهوم
آنها،
متاسفانه سلیقه
است که اعمال
نفوذ میکند.
در چنین شرایطی
سخن گفتن از
همراهی و کمک
جامعه هنری به
کارگران معنایی
ندارد چه بسا
عدهای هم آن
را به تمسخر
بگیرند. یعنی
وقتی شما میگویید
من پشتیبان
طبقه کارگر
هستم، میگویند
این طرف
انتلکتوئل
شعار بدهای
است که با این
حرفها میخواهد
برای خود بستر
ایجاد کند.
اما واقعیت به
گونه دیگری
بوده و افرادی
در این ملک
زندگی میکردند
که به خاطر این
طبقه در جامعه
هنری جان
باختهاند،
افرادی که هستی
خود را در گروی
این راه
گذاشتهاند.
محمود دولت
آبادی نیز به
همین صورت،
شما اگر رمان
«ریل»
اثر دولت
آبادی را
مطالعه کنید
عشق او نسبت
به این طبقه
را درک خواهید
کرد
نصرتالله
نویدی و
غلامحسین
ساعدی هم
دلبسته این
جنبش بودهاند. من
امروز به
عنوان درام نویسی
که ثابت کردهام
پشتیبان
کارگران هستم
نمیتوانم
وارد یک
کارخانه شده و
به دو نفر بگویم
بیایید با هم
نمایشی تولید
کنیم. علت
هم دارد، بحث
این نیست که
دولت علاقهای
به کارگران
نداشته باشد؛
چرا اتفاقا
توجه دارد و
شعار آن را هم
میدهد اما به
واقع پشتیبانی
که گاه از
سرمایهداری
میکند را از
کارگران به
عمل نمیآورد.
این گفته سند
دارد. شما در
جنبش کارگری
نمیبینید
فردی به بیتالمال
دستاندازی
کند اما در
سمت خود ابقا
شود و مقام
بالاتر هم بگیرد،
برای اثبات این
گفته کافی است
نگاهی به زحمتکشان
شرکت واحد،
فلزکار مکانیکها
و سوزنیها بیندازید.
تمام این سندیکاها
از هم پاشیده
است. سندیکا
را چه کسی از
هم پاشید؟ وزیر
آن زمان کار
که امروز در
مجلس نقش اپوزیسیون
بازی میکند. البته
من هم اعتقاد
دارم ایشان چیزهای
زیادی
آموخته، ولی
برای جنبش
کارگری خدمت دیگری
ارایه کرده
است
«ابیانه» با
این شرایط
ماندگار نیست
رئیس
انجمن «خانه
مردم ابیانه»
روستائی تاریخی
که آرامگاه
سهراب سپهری
درآن قرار
دارد، می گوید:
"برداشتن قدمهای
کوتاه برای ابیانه
کافی نیست. با
انجام
اقدامات کم و
کوتاه مدت برای
این روستای
تاریخی، آن هم
در ایام پیک
سفر، این
روستا را نمیتوان
ساماندهی
کرد، ابیانه
با شرایط کنونی
ماندگار
نخواهد بود"!
عباس شاکریزادابیانه
در گفتوگو با
«ایسنا» نگرانی
خود را مطرح
کرد و افزود:
"در نوروز
امسال، روزانه
حدود ده هزار
نفر وارد ابیانه
شدند. حال این
سوال مطرح میشود
که ما متناسب
با ورود این
ده هزار نفر
گردشگر
روزانه، چه
اقداماتی
انجام داده ایم؟
آیا کسی به این
قضیه توجه کرد
که برای این
تعداد از
گردشگر، به
تاسیسات زیربنایی
نیاز داریم که
از نیازهای
اولیه هر کدام
از آنها است؟"
وی ایجاد سرویسهای
بهداشتی،
نانوایی یا
مکانی برای
استراحت چند ساعته
را از جمله
خدمات مورد نیاز
گردشگران
دانست و
افزود: "ممکن
است قدمهایی
در نوروز
امسال، برای
ابیانه و
گردشگرانش
برداشته شده
باشد و
فرماندار جدید
نیز نگاهش به
این منطقهی
نمونهی
گردشگری که میتواند
منبع درآمد
خوبی برای
شهرستان نطنز
باشد، فرق
کرده باشد؛ ولی
با وجود همه
این حسن نیتها،
ابیانه جایی نیست
که در کوتاه
مدت برای آن
کاری بتوان
انجام داد. این
روستا به یک
برنامهی
دراز مدت نیاز
دارد تا شاید
سالانه قدری
از مشکلات آن
کمتر شود." او
به وجود آمدن یکسری
مسائل بهداشتی
و تولید زبالهی
زیاد را از
مهمترین
مشکلاتی
دانست که بعد
از به پایان
رسیدن روزهای
پیک سفر، برای
اهالی مسن ابیانه
ایجاد می شود
و گفت: "زمانی
که در یک مدت
کوتاه 15 روزه،
حدود 120 هزار
نفر وارد چنین
روستای تاریخی
و کوچکی میشوند،
وضعیت زیست محیطی
منطقه با
مشکلات زیادی
روبرو میشود.
هرچند قدمهای
کوتاه مدتی
برداشته شده
باشد، ولی این
این مشکلات با
این قدمهای
کوچک که بعد
از سالها
اعتراض نوپا
هستند، قابل
حل نیستند."
17. April 2013
زلزله
حدود ۸
ریشتری در
سیستان و
بلوچستان
مرکز
لرزه نگاری
موسسه
ژئوپلتیک
دانشگاه
تهران می گوید
که یک زلزله
بسیار شدید به
بزرگی ۷ و نیم
ریشتر در
استان سیستان
و بلوچستان رخ
داده است.
مرکز لرزه
نگاری آمریکا
بزرگی این زلزله
را ۷ و ۸
دهم در مقیاس
ریشتر گزارش
کرده است.
یک
مقام محلی در
پاکستان به
خبرگزاری
فرانسه گفته است
که دست کم ۳۴
شهروند این
کشور در جریان
زلزله کشته و ۸۰ تن زخمی شدهاند
بر اثر
زلزله،
ارتباطات
تلفنی و دیگر
ارتباطات در
بخشهایی از
استان سیستان
و بلوچستان
قطع شدهاست.
بر اساس این
گزارش، مرکز
این زلزله در
فاصله ۸۱
کیلومتری شهر
سراوان، ۸۳
کیلومتری خاش
و ۸۵ کیلومتری
سوران و در
عمق ۱۸
کیلومتری عمق
زمین بوده
است.
شدت
گرفتن روند
«تخريب برنامه
ريزی شده»
آثار باستانی
ايران روزنامه بهار
در شماره
روز سه شنبه
خود گزارشی
درباره «شدت گرفتن
روند تخريب
آثار باستانی
ايران» با تيتر
«ميراث فرهنگی
زير ضربههای
پتک و تيشه»
منتشر کرده
است.
ميرمهرداد
ميرسنجری،
استاديار
دانشگاه و پژوهشگر
فرهنگی، در
اين گزارش
نوشته است:
«مدتی است که
تخريب آثار
ميراث فرهنگی
ايران شدت گرفته
است، به طوری
که در مدت
زمان کوتاهی،
بسياری از
آثار تاريخی
کشور تخريب
شده است.»
اين استاديار
دانشگاه با
اشاره به
اينکه «هر سال
خبرهايی مبنی
بر تخريب يا
تهديد هويت
تاريخی بناها
و آثار در
ايران منتشر
میشود»،
تاکيد کرده که
«يکی از دلايل
آن کمبود بودجه
حفاظتی و بیتوجهی
مسئولان
ميراث فرهنگی
است، اما اين
بار تخريبها
از روی عمد و
شايد برنامهريزی
شده باشد.»
در گزارش
روزنامه
بهار، فهرستی
از نمونههای
تخريب آثار
تاريخی و
باستانی در
ايران منتشر
شده است.
«تخريب سنگ
نبشته نام
خليج فارس در
خارک با پتک و
تيشه»، «پتک و
تيشه به جان آثار
باستانی تنگه
چوگان و
بيشابور در
کازرون»،
«تخريب نقشبرجسته
سنگی "قنديل"
با تيراندازی
تمرينی»، «تخريب
نقش برجسته
ساسانی
ارزشمند
"سرآب بهرام"
با پتک»،
«تخريب با پتک
نقش برجسته
"سرمشهد" و
نقش پری شو» در
کنار «تخريب نقش
برجسته
باغملک و گور
دخمه "رودنو"
خوزستان با
مواد منفجره»،
در کنار
«نابودی تپه
باستانی ۶۰۰۰
ساله "گونسپان"
ملاير با
آبگيری سد
کلان»، و نيز «
ساخت سد گتوند
و نابودی شيرهای
سنگی باستانی»
برخی از آثار
باستانی
تخريب شده
هستند.
مير مهرداد
ميرسنجری،
استاديار
دانشگاه در گزارش
روزنامه شرق
از «تخريب نقشبرجسته
داريوش بزرگ»
واقع در
دروازه ورودی
تخت جمشيد»
نوشته است:
«اين نقش
برجسته با
ارتفاع
بالايی که
دارد به راحتی
در دسترس نيست
و تخريبکنندگان
ظاهرا با فراغ
بال، نردبانی
به همراه بردهاند
و با تيشه و
پتک يادگار
پيشينيان ما
را نابود کردهاند.»
«تخريب پرشتاب
محوطههای
باستانی شوش»
نيز از ديگر
موارد تخريب
آثار باستانی
در ايران است
که به نوشته
مير مهرداد
ميرسنجری،
حتی «مهمترين
اقدامات
تخريبگرانه
متداول و
معمول در شوش»
نيز تاکنون
«واکنشی از
سوی مسئولان
مربوط به
همراه نداشته
است» و با «سکوت
خبری» نيز
مواجه شده
است.
روزنامه بهار
تاکيد کرده که
«تخريبهای
گسترده،
تعمدی و تاملبرانگيز
آثار باستانی
ايران» همچنان
در «سکوت کامل
رسانهای به
سرعت در حال
انجام است.»
نقل
قول از صفحه
خانم تهمینه
میلانی چیزهایی
هست که وقتی
از دستش دادی .....
ته پیاز و
رنده رو پرت
کردم توی
سینک، اشک از
چشم و چارم
جاری بود. در
یخچال رو باز
کردم و تخم
مرغ رو شکستم
روی گوشت ،
روغن رو ریختم
توی ماهیتابه
و اولین کتلت
رو کف دستم
پهن کردم و
خوابوندم کف ش
، برای خودش
جلز جلز خفیفی
کرد که زنگ در
را زدند. پدرم بود.
بازم نون تازه
آورده بود. نه
من و نه اصغر حس
و حال صف
نونوایی نداشتیم.می
گفت نون خوب
خیلی مهمه ! من
که بازنشسته
ام، کاری
ندارم ، هر
وقت برای
خودمون گرفتم
برای شما هم
میگیرم. در می
زد و نون رو
همون دم در می
داد و می رفت.
هیچ وقت هم
بالا نمی
اومد، هیچ وقت
دستم چرب
بود، اصغر در
را باز کرد و
دوید توی راه
پله. پدرم را
خیلی دوست
داشت.
کلا
پدرم از اون
جور آدمهاست
که بیشتر
آدمها دوستش
دارند ، این
البته زیاد شامل
مادرم نمی شود
. صدای اصغر از
توی راه پله می
اومد که به
اصرار تعارف می
کرد و پدر و
مادرم را برای
شام دعوت می
کرد بالا.
برای یک لحظه
خشکم زد. ما
خانواده ی سرد
و نچسبی
هستیم. هم رو
نمی بوسیم،
بغل نمی کنیم،
قربون صدقه هم
نمیریم و از
همه مهم تر
سرزده و بدون دعوت
جایی نمیریم.
خانواده ی
اصغر اینجوری
نبود، در می
زدند
ومیامدند تو،روزی
هفده بار با
هم تلفنی حرف
می زدند؛ قربون
صدقه هم می
رفتند و قبیله
ای بودند.
برای همین هم
اصغر نمی
فهمید که کاری
که داشت می
کرد مغایر
اصول تربیتی
من بود و هی
اصرار می کرد،
اصرار می کرد
آخر سر در
باز شد و پدر
مادرم وارد
شدند. من اصلا
خوشحال نشدم.
خونه نا مرتب
بود؛ خسته بودم.تازه
از سر کار
برگشته بودم،
توی یخچال میوه
نداشتیم..
چیزهایی که الان
وقتی فکرش را
می کنم خنده
دار به نظر
میاد اما اون
روز لعنتی
خیلی مهم به
نظر می رسید. .
اصغر توی
آشپزخونه
اومد تا برای
مهمان ها چای
بریزد و اخم
های درهم رفته
ی من رو دید.
پرسیدم برای
چی این قدر
اصرار کردی؟
گفت خوب دیدم
کتلت داریم
گفتم با هم
بخوریم. گفتم
ولی من این
کتلت ها رو
برای فردا هم
درست می کردم.
گفت حالا مگه چی
شده؟ گفتم
چیزی نیست، اما
… در یخچال رو
باز کردم و
چند تا گوجه
فرنگی رو با
عصبانیت
بیرون آوردم و
زیر آب گرفتم.
پدرم سرش رو
توی آشپزخونه
کرد و گفت
دختر جون،
ببخشید که مزاحمت
شدیم. میخوای
نونها رو برات
ببرم؟ تازه
یادم افتاد که
حتی بهشون سلام
هم نکرده بودم
.تمام شب عین
دو تا جوجه کوچولو
روی مبل کز
کرده بودند . وقتی
شام آماده شد
پدرم یک کتلت
بیشتر بر
نداشت. مادرم
به بهانه ی
گیاه خواری
چند قاشق
سالاد کنار
بشقابش ریخت و
بازی بازی کرد.
خورده و
نخورده
خداحافظی
کردند و رفتند
و این داستان
فراموش شد و پانزده
سال گذشت
چند روز پیش
برای خودم
کتلت درست می
کردم که فکرش مثل
برق ازسرم
گذشت: نکنه
وقتی با اصغر
حرف می زدم
پدرم صحبت های
ما را شنیده
بود؟ نکنه
برای همین شام
نخورد؟ از تصورش
مهره های پشتم
تیر می کشد و دردی
مثل دشنه در
دلم می نشیند.
راستی چرا هیچ
وقت برای اون
نون سنگک ها ازش
تشکر نکردم؟
آخرین کتلت رو
از روی ماهیتابه
بر می دارم. یک
قطره روغن می
چکد توی ظرف و
جلز محزونی می
کند. واقعا
چهار تا کتلت چه
اهمیتی داشت؟
حقیقت مثل یک
تکه آجر توی
صورتم می
خورد:» من آدم
زمختی هستم».
زمختی یعنی
ندانستن قدر
لحظه ها، یعنی
نفهمیدن
اهمیت چیزها،
یعنی توجه به
جزییات
احمقانه و
ندیدن مهم
ترین ها
حالا دیگه
چه اهمیتی داشت
این سر دنیا
وسط آشپزخانه
ی خالی چنگال
به دست کنار
ماهیتابه ای
که بوی کتلت
می داد آه
بکشم. آخ.
لعنتی، چقدر
دلم تنگ شده
براشون؛ فقط…
فقط اگر الان
پدر و مادرم
از در تو می
آمدند، دیگه چه
اهمیتی داشت
خونه تمیز بود
یا نه.. میوه
داشتیم یا نه
…همه چیز کافی
بود: من بودم و
بوی عطر روسری
مادرم، دست
پدرم و نون
سنگک . پدرم
راست می گفت. نون
خوب خیلی مهمه
. من این روزها
هر قدر بخوام
می تونم کتلت
درست کنم، اما
کسی زنگ این
در را نخواهد
زد، کسی که
توی دستهاش نون
سنگک گرم و
تازه و بی
منتی بود که
بوی مهربونی
می داد. اما
دیگه چه اهمیتی
دارد؟
چیزهایی هست
که وقتی از
دستش دادی
اهمیت ش را می
فهمی. نون
سنگک خشخاشی
دو آتشه هم
یکی اش
نویسنده :
ناشناس
کارخانه
مرموز با
مدیریت
ایرانی در
آلمان
روزنامه
واشنگتن پست
از وجود
کارخانه
اسرارآمیزی
تحت مدیریت
افراد ایرانی
خبر می دهد که سال
های طولانی
است در منطقه
صنعتی در شهر
دینسلاکن
واقع در غرب
آلمان در
زمینه تولید
مخزن گاز
پرفشار فعال
بوده است.
بنا به گزارش
این روزنامه
مدیران
ایرانی این کارخانه
«مشکوک» طی سال
های گذشته
علاقه ای به کسب
سود نشان
نداده اند و
بارها فرصت
هایی را که
برای سرمایه
گذاری در این
کارخانه
فراهم شده
بوده است را
رد کرده اند.
در گزارش
واشنگتن پست
آمده است یکی
از ماشین آلات
گرانقیمت آن
که توانایی
ساخت اجزای
موشک و
سانتریفوژ را
داشته به دلیل
عدم توانایی
سازندگان
برای ارسال به
ایران در این
کارخانه بی
مصرف باقی
مانده است.
این کارخانه
که با نام «MCS»
در این شهر
هفتاد هزار
نفری در زمینه
تولید قطعات
صنعتی فعالیت
می کرده، ماه
گذشته تعطیل شد.
برلین:
بهنود، کاظمیان
و نگهدار؛
میزگردی در
مورد
انتخابات
«ایران
در آستانه
انتخابات»؛
این عنوان
نشستی سیاسی
است که یکشنبهی
آتی (21 آپریل/
اول اردیبهشت)
در برلین
برگزار خواهد
شد.
به
گزارش ندای
سبز آزادی، در
این برنامه که
به دعوت
«انجمن نیما»
انجام خواهد
شد، مسعود بهنود،
مرتضی
کاظمیان، و
فرخ نگهدار به
طرح بحث خواهند
پرداخت.
مطابق
آگهی، برنامه
در آدرس زیر
برگزار خواهد
شد:
Rathaus Tiergarten, Mathilde-Jacob-Platz 1. 10551 Berlin
رهبری
به من اعتماد
ندارد و سپاه
به کمتر از کل
کشور راضی
نیست
سه
روز پیش
تعدادی از
استانداران
دوران سازندگی
و اصلاحات به
دیدار رئیس
مجمع تشخیص
مصلحت نظام
رفتند.
این
دیدار در
آستانه
انتخابات
ریاست جمهوری و
با هدف دعوت
از هاشمی
رفسنجانی
برای حضوردراین
عرصه برگزار
شده است. در
این دیدار که
چند ساعت به
طول انجامید،
استانداران
سابق تلاش کردند
هاشمی
رفسنجانی را
برای شرکت در
انتخابات
ریاست جمهوری
قانع کنند
. به
گزارش سحام
نیوز آقای
هاشمی در این
دیدار طی
سخنان مبسوطی
به نقد روند
جاری کشور
پرداخت و
شرایط را برای
حضور خود؛ به
واسطه عدم اعتماد
رهبری منتقی
دانست.
آقای
خاتمی برای
نجات ایران
عزیز بیایید ندای
سبز آزادی: جمعی
از زنان فعال
سیاسی از
سیدمحمد
خاتمی دعوت
کرده اند
که برای نجات
ایران عزیز،
نامزدی خود را
در انتخابات
ریاست جمهوری
یازدهم اعلام
کند.
به
گزارش ندای
سبز آزادی، در
این نامه
فعالان سیاسی
زن نوشته
اند: گروهی بر
این باورند که
در چنین
شرایطی هر
گونه تلاشی بی
فایده است و لذا
باید نشست و
نظاره گر بود.
لیکن ما ضمن
صحه گذاشتن به
شرایط دشوار و
نابسامان
مملکت،
همانند شما بر
این باوریم که
ایران برای
ایرانیان است
و هر تحولی در
این سرزمین
غیرت، همت و
شجاعت
ایرانیان را
می طلبد.
آذر
منصوری، اشرف
بروجردی،
اعظم
طالقانی، اکرم
مصوری منش،
پروین
فهیمی(اعرابی)،
جمیله کریمی،
طاهره
طالقانی،
زهرا احمدی
پور، زهرا اشراقی،
زهرا شجاعی،
زهرا صدراعظم
نوری، زهرا
مجردی(میردامادی)،
زهرا نژاد
بهرام، زهره
آقاجری، ژاله فرامرزیان،
سهیلا
جلودارزاده ،
طاهره طالقانی،
فاطمه راکعی،
فخرالسادات
محتشمی پور(تاجزاده)،
معصومه
ابتکار،
منصوره
شایسته، منیژه
حکمت، مهوش
عباسقلیزاده
و نرگس محمدی
از امضا کنندگان
این نامه
هستند.
تاکنون
گروه های
سیاسی،
دانشجویی،
شخصیت های
سیاسی و
فرهنگی از
خاتمی دعوت
کرده اند برای
انتخابات
ریاست جمهوری
کاندیدا شود. متن
نامه فعالان
زن به شرح زیر
است:
محمدرضا
خاتمی: اگر
خاتمی رد
صلاحیت شود،
حاکمیت
دیکتاتوری را
انتخاب کرده
محمدرضا
خاتمی، عضو
شورای مرکزی
جبهه مشارکت و
نائب رئیس
مجلس ششم میگوید،
با آمدن محمد
خاتمی شرایط بینالمللی
و داخلی ایران
تغییر خواهد
کرد و در صورت
رد صلاحیت وی،
حاکمیت
دیکتاتوری را
انتخاب کرده
است.
محمدرضا
خاتمی در گفتوگو
با وبسایت
آفتاب صبح
امید، به
شرایط داخلی و
خارجی
پرداخته و راهبرونرفت
و نجات کشور
را برگزاری
انتخابات
نسبتا آزاد و
با حضور محمد
خاتمی
ارزیابی کرده
است.
به نظر دبیرکل
پیشین جبهه
مشارکت،
انتخابات فرصتی
برای اصلاحطلبان
است که از
حالت دفاعی و
مقاومتی بهدرآیند
و به کنشگر
تبدیل شوند.
محمدرضا
خاتمی همچنین
معتقد است در
صورت فعال شدن
اصلاحطلبان
و بدنه
اجتماعی آنها
که وی آن را
گسترده میداند،
میرحسین
موسوی، زهرا
رهنورد و مهدی
کروبی از حبس
بیرون خواهند
آمد.
نماينده
خامنهای در
سپاه طيفهای
حاضر در
انتخابات را
معرفی کرد
علی
سعيدی،
نماينده ولی
فقيه در سپاه
پاسداران.
علی
سعيدی،
نماينده ولی
فقيه در سپاه
پاسداران
انقلاب
اسلامی، میگويد
که در
انتخابات
یازدهم رياست
جمهوری چهار
طيف سياسی
حاضر میشوند
که شامل
اصولگرايان،
طرفداران
دولت، اصلاح
طلبان و
کارگزاران
خواهند بود.
آقای سعيدی که
به شهر رشت
رفته است از
آنچه که «حماسه
انتخابات»
خواند به
عنوان «آزمون
بزرگ ملت
ايران» در سال
۹۲ ياد کرده و
خواستار «پاسخ
دندان شکن»
مردم به
«توطئه بحران
های سياسی
دشمن» شد.
به گزارش
خبرگزاری
فارس،
نماينده آيتالله
خامنهای در
سپاه
پاسداران
تاکيد کرده که
انتخابات روز
۲۴ خرداد،
«چهار بعدی»
خواهد بود و
طيفهای حاضر
در اين رقابتها
را
«اصولگرايان،
اصلاح طلبان،
کارگزاران و
طرفداران
دولت» دانسته
است.
جدا کردن طيف
کارگزاران از
اصلاح طلبان
توسط علی
سعيدی در حالی
است که اين
حزب خود را در
چارچوب جريان
اصلاح طلبی
تعريف کرده
است.
15. April 2013
روشنفکری
چپ ایران و
موضوع
دموکراسی(PDF) سعید
پیوندی
از پیدایی
روشنفکری چپ
ایران در قرن
نوزدهم تا به
امروز کسانی
که خود را به
نوعی در شمار
این خانواده
تعریف می کنند
کنشگر فعال
زندگی سیاسی و
اجتماعی
جامعه ما هم
بوده اند. اگر
به معنای
سارتری »
روشنفکر
متعهد «
روشنفکر برگردیم
این گروه
مصداق از نظر
اجتماعی است.
این الگوی
روشنفکری که
در نگاه امیل
زولا و یا هاینریش
بُل هم دیده
میشود به وضع
موجود تن نمی
دهد و در پی
تغییر آن است.
درک متداول چپ
از روشنفکر
طبقاتی است
زیرا او در
بسیاری موارد
با فاصله
گرفتن از طبقه
اجتماعی خود و
برای تحقق
منافع
کارگران و
دیگر
زحمتکشان وارد
کنش اجتماعی
می شود. در
سنّت
روشنفکری چپ سخن
مارکس در
تزهایی
درباره فویر
باخ پیرامون
این که
"فیلسوفان تا
کنون جهان را
به شکلهای مختلف
تعبیر کرده
اند. اکنون
وقت آن رسیده
است که آن را
تغییر دهند،"
به معنای
فراخوان به
عمل هم هست.
نگاه معطوف به
قدرت یکی از
ویژگی های
روشنفکری چپ
رادیکال قرن
بیستم را تشکیل
می دهد چرا که
تغییر دنیا در
ذهنیت این روشنفکران
بخشی از علت
وجودی و هویت
آنهاست
خاطره اي
جالب از مرحوم
علامه جعفري
(ره)
علامه
جعفری می
فرمودند توي
یکی از زیارت
هام که مشهد
رفته بودم، به
امام رضا گفتم:
«یا امام رضا؛
دلم می خواد
تو این زیارت،
خودم رو از
نظر تو بشناسم
که چه جوری
منو می بینی،
نشونه شم این
باشه که تا
وارد صحنت
شدم، از اولین
حرف اولین کسی
که با من حرف
می زنه، من پیامت
رو بگیرم.»
گفتند
وارد صحن که
شدم خانمم رو
گم کردم. این ور
بگرد، اون ور
بگرد، یه دفعه
دیدم داره می
ره، خودم رو
رسوندم بهش و
از پشت سر
صداش زدم که
کجایی ؟ روش رو
که برگردوند
دیدم زن من
نیست،
بلافاصله بهم گفت:
«خیلی خری.»
حالا منم
مات شده بودم
که امام رضا
عجب رک حرف می
زنه
. زنه دید
انگار دست
بردار نیستم،
دارم نگاش می کنم
گفتش: «نه فقط
خودت پدر و
مادر و جد و
آبادتم خرند».
علامه می گن
این داستان رو
براي شهید
مطهری تعریف
کردم، تا ۲۰
دقیقه می
خندید!!!
کشورهای
حوزه خلیج
فارس نگران
نشت رادیو اکتیو
از نیروگاه
بوشهر واکنش
همسایگان
ایران به
زلزله نزدیک
نیروگاه اتمی
مقامات
شورای همکاری
خلیج فارس
یکشنبه برای ارزیابی
خطرات نشت
مواد رادیو
آکتیو از رآکتور
اتمی بوشهر با
توجه به
زلزله شدید
اخیر، ویا
زمین لرزه های
مشابه در
آینده، در عربستان
سعودی گرد
آمده اند.
زمین
لرزه اخیردر
ایران به شدت 6.3
ریشتر که هفته
پیش نزدیک
تاسیسات اتمی
بوشهر رخ داد
نه تنها
شماری کشته و
زخمی بجای
گذارد، بلکه در
کنار تلفات
جانی و خسارات
مالی این
نگرانی را هم
دراذهان قوت
بخشید که در
صورت وقوع
زمین لرزه های
دیگر با
احتمال خطر
نشت اتمی از
نیروگاه چه باید
کرد.
نیروگاه
بوشهر که در
منطقه زلزله
خیز جنوب ایران
بنا شده
نگرانی های
همسایگان
ایران در خلیح
فارس را
برانگیخته
زیرا بادهای
معمول خلیج
فارس میتواند
نشتهای اتمی
را تا دوحه
پایتخت قطر،
وامیر نشین
های دیگر در
امارات عربی
متحده، از
جمله دُبی و
ابوظبی منتقل کند.
بهمین
دلیل مقامات
وضعیت
اضطراری
کشورهای شورای
همکاری خلیج
فارس یکشنبه
درعربستان سعودی
برای گفتگو و
تبادل نظر در
این زمینه گرد
آمدند .
۱۰ سال حبس
برای عاملان
تخریب"گرز
بهرام"
عاملان
تخریب اثر
تاریخی تنگ
چوگان و گرز
بهرام در
شهرستان
کازرون، در
دادگاه به 10
سال زندان
محکوم شدند.
به
گزارش مهر،
نقش گرز بهرام
یکی از نفیس
ترین نقش
برجسته های
موجود در
مجموعه
ساسانی تنگ چوگان
در شهرستان
کازرون فارس
است. این نقش
برجسته سال
گذشته به گونه
ای از سوی
افرادی تخریب
شد که بر اثر
این آسیب
دیدگی گرز
آویزان از اسب
بهرام در دوم
نقش برجسته در
ضلع غربی تنگ
چوگان به کلی
شکسته شد و از
بدنه کوه جدا
شده است.
پس
از تخریب نقش
برجسته بهرام
در تنگ چوگان
شهرستان
کازرون که در
اواخر سال 90 به
وقوع پیوست حدس
و گمان های
فراوانی در
خصوص علل
احتمالی وقوع
این تخریب
مطرح شد و
وقتی این
تخریبها به گونه
های مشابه در
سال جاری برای
نقش قندیل نیز
تکرار شد بیش
از هر چیز
احتمال
سریالی بودن
این تخریبها
قوت گرفت.
انجمن
مدافع
دمکراسی
درایران ۳۰ ژانویه ۲۰۱۳
انتخابات
آنها و
انتظارات ما
سخنران:
دکتر علی اکبر
مهدی
نسرین
ستوده عضو
هیات امنای
انجمن حقوق
بشر آلمان شد
انجمن
بینالمللی
حقوق بشر در
آلمان (IGFM) نسرین
ستوده را به
عنوان عضو
هیأت امنا و
یکی از
مشاوران خود
برگزید. این
عضویت در چهل
و یکمین سالگرد
تاسیس این
انجمن و در
مجمع عمومی آن
اعلام شد.
ماکس
کلینگبرگ"،
عضو کمیته
رسانه انجمن
حقوق بشر
درباره علت
انتخاب نسرین
ستوده برای
عضویت در هیات
امنای این
نهاد به دویچه
وله گفت:
«نسرین ستوده
از نظر ما یک
فعال واقعی
حقوق بشر است.
او برای ما و
برای همه مدافعان
حقوق بشر یک
الگو، یک منبع
انرژی و یک انگیزه
است. به همین
دلیل ما خیلی
خوشحالیم که توانستیم
برای نسرین
ستوده و برای
دیگر فعالان
حقوق بشر در
ایران کاری
انجام دهیم و
این افتخاری
برای ماست که
او عضو هیأت
امنا و مشاوران
ما باشد».
به
گفته آقای
کلینگبرگ، نسرین
ستوده تنها
عضو ایرانی
هیأت امنای
انجمن بینالمللی
حقوق بشر است
منصوره
شجاعی به
همراه مترجم
انجمن
بینالمللی
حقوق بشر
آلمان نهادی
غیردولتی است
که در زمینه
دفاع از
قربانیان نقض
حقوق بشر در جهان
فعالیت میکند.
این انجمن تا
کنون چندین
کمپین و حرکت
اعتراضی نسبت
به زندانی شدن
و صدور حکم
اعدام برای
یوسف ندرخانی،
کشیش ایرانی و
نیز سرکوب
بهائیان در
ایران ترتیب
داده است
پیروزی
شکننده
نیکولاس
مادورو در
انتخابات ریاستجمهوری
ونزوئل
کمیسیون
انتخابات
ونزوئلا
نیکولاس
مادورو را به
عنوان رئیسجمهور
آینده این
کشور معرفی
کرد. اما
انریکه کاپریلس،
رقیب وی، از
پذیرش نتیجه
انتخابات
خودداری کرد و
خواهان
بازشماری آرا
شد. رقابت
میان این دو
بسیار فشرده
بوده است
نیکولاس
مادورو،
دستیار
وفادار هوگو
چاوز، در
انتخابات
ریاستجمهوری
ونزوئلا
پیروز شد. بنا
به آخرین
نتیجه اعلام
شده، مادورو ۶۶/
۵۰ درصد آرا
را به خود
اختصاص داده
است
انریکه
کاپریلس،
نامزد
مخالفان نیز
بیش از ۰۶/ ۴۹
درصد آرا را
کسب کرده است.
کمیسیون
انتخابات ضمن
تایید نتیجه
انتخابات روز
یکشنبه (۱۴
آوریل/۲۵
فروردین)
اعلام کرد که
رقابتی نزدیک
و فشرده میان
نامزدها در
جریان بوده
است
عدم
پذیرش نتیجه
انتخابات از
سوی کاپریلس....
طلاق
چهار هزار
دختر زیر ۱۴ سال
در ایران طی
پنج سال
به گفته یک
فعال حقوق
کودکان از سال
۸۵ تا سال
گذشته، ۸۵
هزار و ۲۰۰
واقعه طلاق
بین افراد زیر
۱۹ سال کشور
صورت گرفته که
از این تعداد ۴۰۰۰ واقعه
مربوط به
کودکان دختر
زیر ۱۴ سال
است.
فرشید
یزدانی در گفتوگو
با ایسنا با
استناد بر
آمارهای
اعلام شده از
سوی سازمان
ثبت احوال
اظهار کرد: از
سال ۸۵ تا ۹۰ ، ۶۱۶ هزار
واقعه طلاق در
کشور رخ داده
است که ۸۱
هزار و ۵۰۰
واقعه از این
تعداد مربوط
به دختران زیر
۱۹ سال و ۷۷۰۰
واقعه مربوط
به پسران زیر ۱۹ سال است،
بنابراین طبق
این آمار ۱۳
درصد طلاقهای
کشور طی آن
سالها مربوط
به دختران زیر
۱۹ سال و ۱.۵
درصد مربوط به
پسران زیر ۱۹
سال است.
وی
با اشاره به
پیامدها و
آثار منفی
طلاق کودکان
زیر ۱۴ سال
است، عنوان
کرد: طی پنج
سال عنوان شده
در آمار ۶۳
نفر از کودکان
پسر زیر ۱۵
سال و ۴۰۰۰
نفر از دختران
زیر ۱۴ سال
طلاق گرفتهاند
که این آمار
در بین کودکان
دختر بسیار
بالا بوده و
به هیچ وجه
آمار مناسبی
نیست.
سخن
هفته: در باب
ویران بودن خانه
از پای بست و
مشغولیت
خواجه ها با
نقش ایوان
محمد خاتمی:
«راه درست
حرکت کردن در
درون جمهوری
اسلامیست
زیرا آنسوی
جمهوری
اسلامی مطمئن
باشید که یک
نظام
دمکراتیک به
معنای واقع کلمه
نخواهد بود.
گول رانده
شدگان از
انقلاب را که
برای ما
میخواهند
سوغات آزادی و
دمکراسی
بیاورند
نخوریم … “
سوال اصلی
اینجاست. حفظ
ایران و منافع
آن یا حفظ
حکومت جمهوری
اسلامی بهر
قیمت. حتی به
قیمت نابودی
کشور؟ هیچ چیز
غمناک تر و در
عین حال مضحک
تر از نخبگان
جامعه ای نیست
که در بن بستی فاجعه
آمیز دست و پا
بزنند، جزو
رانده شدگان از
حکومت اسلامی
به حساب
بیایند، وهن،
زندان و
مهاجرت را به
جان بخرند ولی
همچنان راه
نجات کشور را در
اصلاح امور
محدوده
استبداد حاکم
بجویند که همه
این بلاها را
بسر آنها
آورده است.
غمناک تر و
شاید مضحک تر
از این رفتار
و پندار آن
جماعتی است که
با وجود بی
نتیجه بودن
همه تلاشهائی
که از دوم
خرداد ۱۳۷۶ تا کنون صورت
گرفته همچنان
چشم امید به
آمدن محمد
خاتمی دوخته
باشند که
بیاید و آنها
را نجات دهد.
جز تکرار
ملالت آور
توهمات از
«نخبگان اصلاح
طلب» چیزی
نمیشنویم.
تمام کوشش
آنها در این
خلاصه شده که
مردم رادر
اسارت نظام
جمهوری
اسلامی
نگهدارند و با
ادامه توهم «تغییر
درون زا» در یک
نظام حکومتی
دینی، فاسد و بغایت
پوسیده و
مرتجع آن را
حفظ کنند.
حکومت استبدادی
که نه تنها
برای ادامه
بقا خود به
آنها نیازی
ندارد بلکه
آنها را
بعنوان عوامل
فتنه از
سامانه قدرت
حکومتی رانده
تا بتواند بدون
دغدغه
اعتراضات را
سرکوب و غارت
سرمایه های
ملی را بدون
دردسر ادامه
دهد.
ندای
سبز آزادی: در
کارتهای جدید
هدیه بانک ملی
شعار تبلیغاتی
اسفندیار
رحیم مشایی
درج و رنگ سبز
از پرچم جمهوری
اسلامی حذف
شده است.
به
گزارش ندای
سبز آزادی در
کارت های جدید
هدیه بانک ملی
شعار"سلام بر
تو ای بهار
انسان ها/سلام
بر تو ای خرمی
دورانها "نصب
شده که این
شعار از جمله
شعارهای
تبلیغاتی
اسفندیار
رحیم مشایی
برای
انتخابات
ریاست جمهوری
است.
این
کارتها
همچنین به
گونه ای طراحی
شده که رنگ
سبز از پرچم
سه رنگ جمهوری
اسلامی ایران
حذف شده است.
تعدادی
از این
کارتهای هدیه
در سفر استانی
دولت احمدی
نژاد به استان
سمنان توزیع
شده است.بخشی
از این
کارتهای هدیه
مربوط به هدیه
پرداختی نهاد
ریاست جمهوری
به خبرنگاران
بوده است.
سایت
بازتاب نیز با
اشاره به
پرداخت هدیه ۴۰۰
هزارتومانی
خبرنگاران با
حمایت بانک
ملی نوشت:با
این اوصاف، اگر
تعداد
خبرنگارانی
که هدیه رییس
جمهور را دریافت
کرده را حداقل
۲۰ هزار نفر
تخمین بزنیم، ۸
میلیارد
تومان از بیت
المال در راه
این استفاده
تبلیغاتی
برداشت شده
است.
انتقاد
رئیس ستاد کل
نیروهای مسلح
از تحویلدادن
پرچم ایران به
مشایی
محمود
احمدینژاد
در حاشیه یک
سخنرانی در
استان سمنان،
پرچم ایران را
به دست
اسفندیار
رحیممشایی
داد.
رئیس
ستاد کل
نیروهای مسلح
ایران از این
که محمود
احمدینژاد
در سخنرانی
اخیر خود پرچم
ایران را به
دست اسفندیار
رحیممشایی
سپرد، انتقاد
کرده و آن را «غیر
قابل توجیه»
خوانده است.
به گزارش
وبسایت خبری
تسنیم در
ایران، حسن فیروزآبادی،
رئیس ستاد کل
نیروهای
مسلح، به مقامات
جمهوری
اسلامی هشدار
داده است
«مراقبت کنند
اقدامی انجام
ندهند که سبب
تنش در جامعه
بشود.» او این
اقدام اخیر
آقای احمدینژاد
را «از جمله
مصادیق بارز»
چنین
اقداماتی بر
شمرده است.
اشاره حسن
فیروزآبادی
به سخنرانی
اخیر محمود
احمدینژاد
در استان
سمنان است که
در جریان آن گفت «نیازمند
اقداماتی
هستیم که همه
چیز را تغییر
دهد» و خواستار
انجام
«اصلاحات تند»
در ایران شد.
اسفندياررحيم
مشائي کيست؟
از
شمال نيوز
مرد
هزار چهره
سیاست دردولت
نهم
اسفندياررحيم
مشائي کيست؟
ادامه حضور
اسفنديار
رحيم مشائي در
دولت نهم و
دهم، يکي از
عجايب سياسي
در دولت احمدی
نژاد است. او
تقريبا هرچه
که خواسته را
تا به امروز بر
زبان آورده،
اما هيچ قدرتي
توانايي
برکناري يا
راضي کردن او
به استعفا را
ندارد. مشائي
يکي از معدود
افرادي است که
حسین
شريعتمداري
در کيهان عليه
او بسيار قلم
زد، اما فايده
اي
نکرد.نظرات
وي عموماً
شنيدني است؛
هم از لحاظ
بديع بودن و
هم از اين نظر
که از زبان معاون
رئيس جمهوري
بيان مي شود
که ادعاي ارزشي
ترين دولت پس
از انقلاب را
دارد.
سخنگوي دولت،
غلامحسين
الهام در ميان
دانشجويان
دانشگاه امام
صادق در اوايل
دی ماه1387 در پاسخ
به انتقادات
دانشجويان در
خصوص اظهارات
مشايي گفت:
"ممكن است از
جهات مختلف به
يك فرد انتقاداتي
وارد باشد،
اما نبايد
دولت را به يك
فرد بند كرد
چرا كه دولت
مشايي نيست و
آقاي احمدي
نژاد هم مشايي
نيست."
بیوگرافی
اسفندياررحيم
مشائي
اسفنديار
رحيم مشايي در
آبان ماه سال 1339
در رامسر
متولد شد. در
نوجواني به
خوبي قرآن را
تلاوت مي کرد
و در هيات
های مذهبي
مداحي اهل بيت
را مي گفت. او
در زمان
پيروزي
انقلاب 18 سال
داشت.
اسفنديار كه
در فضاي داغ
آن روزها از 15
سالگي براي
مردم شهر و روستا
سخنراني كرده
بود، در
بحبوحه
انقلاب تبديل
به سخنراني
قهار و محور
اقدامات
انقلابي شهر
شد. راهاندازي
راهپيمايي
ها، نوشتن
بيانيهها و
پخش اعلاميههاي
امام
خميني(ره)،
برگزاري هيأت
مذهبي و مراسم
خواندن دعاي
كميل و ندبه
از جمله
فعاليت هاي او
پيش و در
اوايل انقلاب
است.
11. April 2013
پیام تسلیت
درگذشت
رفیقی مبارز
چنان سنگین و
جانسوز است که
به دشواری به
باورمی نشیند،
دریغا!
رفیق ارجمند
یار دیرینهٔ و
کوشنده عدالت
باور ما“محمدهادی
خطیبی“ صبح
گاه ۱۹
فروردین ۱۳۹۲براى هميشه
چشم بر هم
نهاد و از
میان ما رخت
بر کشید ورفت . او در
سراسر عمر خود
از آرمانهای
عدالت
خواهانه خود
پای پس نکشید
و تا واپسین
دم حیات
باورمند و
امیدوار باقی
ماند. ما درگذشت
این رفیق
مبارز را به
خانواده
محترم او
به ویژه همسر
فداکارش «آذر
پاینده» و
دختر یگانه
اش،« آذین
خطیبی» که
عاشقانه آنها
را دوست می
داشت، و
همچنین دوستان
و رفقا یشتسلیت
میگوییم. یادش
و راهش در
میان همه
دوستان و رفقا
یش ما نا و نازدودنی
با د!
بهنام
آبار، بابک
امیرخسروی،سعید الموتی،
مهوش امیری،
دکتر هادی
بلوری، دکتر
بهروز بیات،
دکتر مجید
بیات، دکتر
پارسیپستا،مهدی
خانبابا
تهرانی،
حسن جعفری، محمود راسخ، هرمز
زمانی،
جلال سرفراز،
ژیلا سیاسی،
حسین شریف،حسن
شمس،دکتر اسد
الله طیورچی،
محمد صادق علی
اصغری، حمید
عمرانی، دکتر
حمید عنقا،
فرهاد فرجاد،
زهرا قائنی،
سیاوش قائنی، تهمینه
قدیمی، واهیک
کشیش زاده،
ویگن کشیش
زاده، جمشید
مجلسی رودی،
ملیحه محمدی،
وحیده
محمودی، کاوه
مؤمنی،دکتر
رضا جوشنی
املشی ، محمود
مقدم، رسول
مهدی زاده،
احمد نقوی،
منوچهر
نوروزیان،
طهماسب
وزیری، واهاگ
هاکوبیان ،رضا
ميرزايی ،رضا
کاويانی .
مراسم
خاکسپاری آن
عزیز، ساعت 13روز سه شنبه
23 آوریل در
گورستان
ویلمرزدورف
برگزار خواهد
شد.
23.04.2013
13.00 Uhr
Adresse:
Berliner Str.81-103
10713 Berlin
Friedhof Wilmersdorf
آیا
خاتمی ۹۲ ،
موسوی ۸۴ می
شود؟
حسین
نورانی نژاد
اگر حضور او
با کارشکنی
حاکمان مواجه
شود، منجر به
تداوم و تقویت
جنبش مدنی
ایران خواهد
شد
سید
محمد خاتمی
مایل نیست
کاندیدا شود.
این را هرکس
که از دور و
نزدیک از او
شناخت دارد،
شناختی به
گستره اغلب
ایرانیان، می
تواند حدس
بزند. شناختی
که باعث دلواپسی
زیادی بین
نیروهای
اصلاح طلب سبز
شده که در
صورت نیامدن
او چه خواهد
شد؟ به نظر می
رسد گزینه عدم
شرکت به عنوان
راحتترین و منزهترین
گزینه ممکن به
دلایلی که در
ادامه می آید،
فعلا ممکن
نیست و ناچار
باید عرصه
انتخابات را
گام به گام
جلو رفت، مگر
اینکه رسما
جلوی کاندیدای
حداکثری
اصلاح طلبان
را بگیرند.
اگر خاتمی
بیاید تکلیف
تقریبا معلوم
است. اگر جلوی
او را بگیرند،
تا جایی که او
در عرصه
انتخابات
فعال باشد به
رسمیت شناخته
خواهد شد و
عرصه
انتخابات
بدون او از
سوی اصلاح طلبان
معنا نخواهد
داشت. اما اگر
او به انتخابات
راه یابد، در
رای آوریاش
کمترین
تردیدی نیست.
نهایتا چه
تصمیم بر شرکت
در انتخابات
شود و چه عدم
شرکت، خاتمی
چسبی برای
کنار هم
نشاندن
سبزهای اصلاح
طلبها برای
اتخاذ موضعی
واحد برای
انتخابات خواهد
بود. اما اگر
نیاید چه؟ آیا
می توان از
عدم شرکت در
انتخابات
گفت؟ آیا باید
به نامزد حداقلی
اصلاح طلب
اکتفا کرد؟
آیا باید
ادامه عرصه انتخابات
را به دیگر
نیروها
واگذار کرد و
تماشاگر شد؟
در پاسخ فعلا
چیزی را نمی
توان قطعی
گفت، تنها به
نظر می رسد
کار سخت شده و
چسبی که همه
اصلاح طلبان
سبز را کنار
هم نگه دارد،
گیرایی سابق
را نخواهد
داشت.
در ضرورت آمدن
خاتمی، حرفهای
زیادی زده و
نوشته شده
است. این قلم
معتقد نیست که
از ابتدا
بهترین
راهکار اصلاح
طلبان،
مشارکت در
انتخابات با
گزینه خاتمی
بود. به گمان
من، اگر از
پاییز سال
گذشته با حضور
گفتمانی
مطالبه محور
صریح، فضای
عمومی متاثر
از موج
گفتمانی
مطالبات می
شد، واصلاح
طلبان در
برابر واکنش
حاکمیت به طرح
مطالبات، نامزدی
را سر فرصت و
با حوصله به
جامعه به عنوان
نماینده آن
مطالبات
معرفی می
کردند که سوار
بر موج
اجتماعی و
گفتمانی آن
مطالبات می
توانست به رای
آوریاش تا حد
زیادی مطمئن
باشند، واگر
حاکمیت برخورد
دفعی می کرد،
عطای
انتخابات را
به لقایش می
بخشیدند. اما
اینک این
گزینهها
منتفی است. دو
ماه به
انتخابات مانده
و به نظر می
رسد تنها راه
برنده پیش روی
اصلاح طلبان،
حضور حداکثری
با گزینه
خاتمی است. "منتفی شدن
گزینه عدم
شرکت"
محتملترین
گزینه اصلاح
طلبان برای
انتخابات پیش
روی ریاست
جمهوری تا ۶ ماه پیش
عدم شرکت بود.
نه از میان
اصلاح طلبان صدای
رسایی برای
شرکت در انتخابات
به گوش می
رسید و نه در
حاکمیت نشانهای
برای پذیرش
این جریان در
انتخابات
وجود داشت.
کسانی از
منسوبین به
اصلاحات هم که
حرف از شرکت و
کاندیداتوری
در انتخابات
می زدند، با واکنش
سرد و بعضا
تند سایر
اصلاح طلبان
مواجه می
شدند. اما
مجموعهای از
عوامل، این
فضا را به
مرور به هم زد.
این عوامل
عبارت بودند
از: ۱- شکستن جو
عدم شرکت توسط
کاندیداها:
واقعیت آن است
که اعلام
آمادگی کسانی
چون دکتر
محمدرضا عارف
و پخش شایعه
کاندیداتوری
کسانی مانند
اسحاق
جهانگیری و
محمدعلی
نجفی، جو غالب
"عدم شرکت" را
در بین اصلاح
طلبان شکست.
کسانی به طرح
پرسش از فایده
عدم شرکت پرداختند
و ذهنها برای
گونهای دیگر
مواجه شدن با
موضوع
انتخابات، پس
از قریب به ۴ سال
مواجهه سلبی
با انتخابات،
آماده شد. متوقف
شدن نمودهای
عینی جنبش
سبز: مدت
زمان زیادی
است که از
نمودهای عینی
جنبش سبز خبری
نیست. در واقع
آنچه بدیل
پارلمانتاریسم
برای تغییر
مطرح بود، پس
از دورهای
افول، افق
نزدیکی برای
فعال شدن مجدد
بروز نمی داد.
این وضعیت
باعث شد حتی
برخی از سبزهای
رادیکال هم به
انتخابات به
چشم فرصتی
برای احیاء
جنبش و دست کم
گفتمان آن در
جامعه نگاه کنند. ۳- دور هم
جمع شدن اصلاح
طلبان
پارلمانتاریست:
از ماهها
پیش، جمع
موثری از
اصلاح طلبان
که اغلب باورها،
عادتها و
توانایی آنها
در سیاست
ورزی، در شیوههای
پارلمانتاریستی
متمرکز است،
با محوریت آقای
خاتمی شورایی
را شکل دادند
که البته خود صاحب
این قلم نیز
در مدت حضور خود
در ایران
افتخار
همراهی با
آنها را داشت.
این جمع را
اغلب مدیران
سابق دوره.....
بحران سوریه
منطقهای میشود
ندای سبز
آزادی –
بحران خشونت
بار و خونین
در سوریه، به مدار
جدیدی پا می
گذارد.
تشکیلات
"القاعده"، و
همچنین برخی
گروه های مسلح
شیعی عراقی،
به صورت
همزمان ورود
خود به نبرد
سوریه را
اعلام کرده
اند. رویدادی
که نه تنها به
معنای شدت گرفتن
آتش و گلوله
در این سرزمین
خواهد بود،
بلکه می تواند
میدان بحران
را گسترده تر
سازد.
اگرچه تا
پیش از این
گزارش های غیر
رسمی از نبرد
گروه های
معارض سنی و
شیعه در سوریه
حکایت می کرد،
اما اعلام
عمومی و رسمی
حضور القاعده و
گروه های مسلح
شیعی در
درگیری های
داخلی سوریه
نشان دهنده
تعمیق تعارض
های طائفه ای
و مذهبی در
این کشور
بحران زده، و
نیز ورود تمام
قد عوامل
خارجی به
بحران سوریه
است که به نظر
می رسد حوادث
تلخ و
غیرانسانی
جاری را به
تدریج تبدیل
به نبردی
منطقه ای کند.
بحران
سیاسی سوریه
از دو سال پیش
با برگزاری تظاهرات
مسالمت آمیز
آغاز شد اما
رژیم اسد به سرکوب
معترضان
پرداخت. در
ماه های بعد،
گروهی از
نظامیانی که
ترک خدمت کرده
بودند "ارتش
آزاد سوریه"
را ایجاد
کردند که در
نتیجه آن، اعتراض
های سیاسی به
درگیری
مسلحانه و جنگ
خونین و بسیار
پرتلفات
انجامید. جنگی
که تاکنون افزون
بر هفتاد هزار
کشته به همراه
داشته و میلیون
ها سوری را
آواره و جنگزده
و آسیب دیده
ساخته است.
نزاع خشونت
باری که به
گزارش
نهادهای
مستقل بین
المللی ناظر
حقوق بشر، فجایع
ضدانسانی
فراوانی از هر
دو سوی درگیر،
درپی داشته
است. فجایعی
که هر روز
خبری ناگوار جدید
می آفریند.
به فرمان
آیت الله
خامنه ای، پشت
اسد
از سوی
دیگر، حمایت
جمهوری اسلامی،
شیعیان لبنان
و شیعیان عراق
از خاندان علوی
مذهب اسد از
یک سو و حمایت
عربستان
سعودی، ترکیه
و قطر از
مخالفان
عمدتا سنی
مذهب اسد از
سوی دیگر موجب
افزایش
اختلافات
مذهبی و طائفه
ای در این
کشور شد تا
آنجا که رفته
رفته پای جنگجویان
خارجی شیعه و
سنی نیز به
سوریه باز شد.
ارنست
بلوخ
مارکس
و حقوق بشر
بورژوایی
(1953)
چه بسا
براستی که
آدمی پیش از
آنکه سر میز
بنشیند بگونه
ی دیگری می
خواند. طبقه ی
بورژوا پیش از
آنکه سر سفره
ی چیده شده و
پر بنشیند،
انسانی تر از
همه ی
پیشینیان خود
می نمود و یا
اینکه بود. از
انسان آزاد
دفاع می کرد،
از میهن، و هم
از آنچه که
بطور عام بشری
است. به انسان
آزاد ایرادی
وارد بود، و
آنچه که بشری
پنداشته می شد
بیش از حد عام
بود، اما چه
فاصله ی زیادی
هست میان هدف
های پیشرو آن
زمان و شب های
خاکستری
بورژوایی امروز.
انسان آزاد با
رقابتش به
تاریخ سپرده
شده،
بکارگرفتن
آرنج انسانی
در دوران
تراست ها چه
فایده ای
دارد؟ امر
میهنی، پس از
آنکه مدتی دراز
دچار دستبرد و
تحریفی
امپریالیستی
شده بود در
بلوک دلار
کاملا برکنار
شد. و آنچه که
انسانی است به
عکس خود بدل
شد، یعنی وال
استریت. کارش
هم در روال
عادی است و
این آقایان چیز
دیگری برای
عرضه ندارند.
اینها
همه آهسته
آهسته و کم کم
خودش را به
قربانیانش
نشان می داد.
حتی آنهایی هم
که با چراغ مارکسیسم
روشن نشده
بودند
دانستند، که
این رونق تراست
ها مال خودشان
نیست. و اینها
همه جنگی را که
برای کسب سود
حداکثری و حفظ
آن در تدارک
است می بویند.
واقعیت
فاشیستی شده ی
آتلانتیکی همین
شعار آزادی
دیرعادتی را
که از محتوا
تهی شده پاک
مردود ساخته
است. خرده
بورژوای کوته
فکر لیبرال
مسلک هم در
باورش به
«دمکراسی»
آمریکایی آج و
واج مانده
است. آنها
تازه شروع کرده
اند بفهمند که
آزادی از فشار
و بیم زندگی
را کسانی نمی
توانند به
ارمغان آورند
که خودشان
مسبب این ترس
و فشار هستند،
و اینکه کوسه
ماهی های
آنسوی
اقیانوس
منجیان اخلاق
بورژوایی
نیستند، و
قصابان خوک
شیکاگو نمی توانند
پاسداران
فرهنگ غربی
باشند. اینهمه
ادعای از سر
کبر سبب آن می
شود که بنا به
یک تمثیلی از
بتهوون «مثل
اینکه یک ماده
خوک می خواهد
به (جغد)
مینروا درس
بدهد». چنین
است که بمرور
دیگر کمتر
لیبرالی به
(الن) دالس و شرکاء،
آزادی، حقوق
بشر، صلح،
فرهنگ
آتلانتیکی
باورمندند.
اما
چگونه است که
انظار را بسوی
چیزی منحرف کرد
که خود بخود
در حکم شیطان
معرفی شده
است، بگونه ای
که تمام بدی
های دور و بر
آن جلوه ی
بهتری داشته
باشد؟ با
اینکار این
دیو خانگی ،
که قابل انکار
نیست و دیگر
نمیتواند به
جامه ی دیگری
بدر آید
باورمند شود، حد
اقل به یک امر
نسبی، نسبت به
شر مطلقی درآید
که البته و
بطور طبیعی
اتحاد شوروی
نام دارد. از
اینرو زمانی
که آتلانتیک
ردای حقوق بشر
را به تن می
کند گو اینکه
در شرارت هم
فضیلتی یافته
می شود، در
حالیکه
بلشویسم لخت و
عریان می
ماند، ترور و
دیگر هیچ.
ترور بدون هرگونه
سنت مدنی، ابن
یعنی بدون آدم
های دیدرو و
جفرسون، بدون
حقوق بشر
(فرانسه) و
منشور حقوق (آمریکا)
، که به لبخند
آیزنهاور
حلاوت خاصی می
بخشد. و زینت
بخش ترور
آمریکایی است
که دیگر نمی
توان آن را
تائید کرد،
مثل صلیبی که
زینت بخش آتش
سوزاندن
جادوگران (در
سده های
میانی) بود. در
واقعیت هم
رهبران فکری
«راه سوم» در
همین سمتی که
گویا «از هر
جهت انتقادی»
است قرار
گرفته اند و
آمریکایی ها
با کمال میل آمده
اند تا به
انتقاد اینها
گوش فرا دهند،
به شرطی که
این انتقاد
هزاران بار بیشتر
متوجه اتحاد
شوروی باشد.
بدون آن قطب
کینه و نفرت
که بلشویک
ستیزی نام
گرفته است،
قطب دیگری که
سرمایه ستایی
نام دارد وجود
نمی داشت،
بدین معنا که
سرمایه داری
در میان
قربانیانش
دیگر به
انبوهی از
ستایندگان
وحشت زده و بیزار
بر نمی خورد.
آزادی، حقوق
بشر و صلح
اینها همه
آنچیزی است که
اگر از
هواداران آتلانتیک
پرسیده شود،
محتوایی خلاف
که اتحاد شوروی
یا تهی از آن
است و یا
خواهان
نابودی آن. و درست
بواسطه ی این
زرورق است که
جابجایی سیاه –
سفید و ادامه
ی نیرنگ، مثل
همیشه، حتی
زیر نور
طبیعی، حتی در
آمریکا، کشور
بزرگ ترین
نابالغی
سیاسی و صدور
آن، حتی تصور
ناپذیر می
بود. خلق های
آزاد، که در
اینجا منظور
خلق های رها
شده از سرمایه
داری نیست،
بلکه آن کشورهایی
که تحت سلطه ی
فزاینده ی آن
قرار دارند.
حقوق بشر و
صلح ارتباطی
سرشتی با
ساختمان سوسیالیسم
ندارد، بلکه
آویخته به
طناب قاضی
لینچ و دالس
کُره است. حتی
در میان فرزانگان
هم که خصلتی
همگانی نیست
هنوز با
اینکار موفق
می شوند،
اگرچه
موفقیتی که در
حال فروپاشیدن
است؛ «فاشیسم
سرخ»، آیا
اتحاد شوروی
چیز دیگری
است؟ آنها به
مقصد خود
رسیده اند:
منحرفین
معترف به حقوق
بشر بورژوایی
بدیلی در
برابر
امپریالیسم
آمریکا نمی
شناسند. دیگر
اینجا تنها
پاسداری از
منافع مالکیت
در برابر مستضعفین
نیست، بلکه
آنها وانمود
می کنند که بواسطه
ی عبارت
پردازی های
آزادی
خواهانه، و بیاری
آن تمایز
نمایانی که در
شرق وجود
دارد، باز بر
خلاف سرخ ها
دیگر
امپریالیستی
هم نیستند.
چنین است که
با نشان دادن
لولو، بچه به آدمخواران
پناه می برد.
05. April 2013
تصویب
معاهده کنترل
سلاحهای
متعارف در
مجمع عمومی
سازمان ملل
مجمع
عمومی سازمان
ملل با اکثریت
قاطع «معاهده
کنترل سلاحهای
متعارف» را
تصویب کرد.
هفته پیش
ایران، کره
شمالی و سوریه
مانع از تصویب
این معاهده
شده بودند.
به گزارش
رویترز از مقر
سازمان ملل،
«معاهده کنترل
سلاحهای
متعارف» با
۱۵۴ رای
موافق، ۳ رای
منفی و ۲۳ رای
ممتنع در مجمع
عمومی سازمان
ملل رای آورده
است. این
مجمع، ۱۹۳ عضو
دارد.
هدف اصلی این
معاهده،
جلوگیری از
تجارت غیرقانونی
اسلحه اعلام
شده است.
برآورد میشود
تجارت اسلحه
در جهان، ۷۰
میلیارد دلار
ارزش داشته
باشد. این
معاهده شامل
اسلحه سبک تا
اسلحه سنگین
همچون تانک،
هواپیما و ناو
جنگی میشود.
بر اساس این
معاهده سعی بر
آن است تا از
نقض حقوق بشر
و قوانین بشر
دوستانه و
همچنین
دستیابی
تروریستها
به تسلیحات
جلوگیری شود. ایران، سوریه
و کره شمالی
در رایگیری
امروز سهشنبه
۱۳ فروردین هم
به این معاهده
رای منفی دادند.
انتظار
مسکو از
مذاکرات اتمی
با ایران
مسکو
ابراز امیدواری
کرده است نشست
آلماتی ۲ِ ،به
دلیلِ پیشنهادهای
ارائه شده به
ایران، شاهد پیشرفت
هایی در
مذاکرات هسته
ای۱+۵ با ایران
باشد.
معاون
وزارت خارجه
روسیه، ایگور
مورگولف به
خبرگزاری اینترفکس
گفت:با هماهنگی
تنگاتنگ روسیه
و دیگر اعضای ۱+۵
در نشست قبلی
آلماتی در
هشتم و نهم
اسفندماه گذشته،
بسته پیشنهادی
جدیدی به ایران
ارائه شد.
وی ابراز امیدواری
کرد که این پیشنهاد
ها موجب پیشرفت
روند مذاکرات
با ایران شود.
دور دیگری از
مذاکرات هسته
ای ایران و ۱+۵
قرار است در
روزهای ۱۶و ۱۷
فروردین (
پنجم و ششم
آوریل) در شهر
آلماتی
قزاقستان
برگزار شود.
ایران
به خاطر
برنامه هستهایش
«۱۰۰ میلیارد
دلار» زیان
دیده است
گزارش
تازهای که از
سوی دو اتاق
فکر آمریکایی
منتشر شده است
برآورد میکند
که ایران به
خاطر تحریمهای
مرتبط با
برنامه هستهایاش
بیش از ۱۰۰
میلیارد دلار
زیان دیده
است.
این گزارش
توضیح میدهد
که ۱۰۰
میلیارد دلار
محاسبهشده
در گزارش تنها
مربوط به زیانهایی
است که ایران
به خاطر عدم
سرمایهگذاری
شرکتهای
خارجی و همچنین
تحریم صادرات
نفت خود متحمل
شدهاست.
به گزارش
خبرگزاری
رویترز، این
گزارش از سوی موسسه
«کارنگی برای
صلح بینالمللی»،
و «انجمن
دانشمندان
آمریکا» تهیه
شده است و میافزاید
که برنامه
هستهای
ایران «چنان
با غرور ملی
(هرچند در
مسیری نابجا)
در هم تنیده
شده و هزینههای
از دست رفته
به خاطر آن آنقدر
زیاد است که
ایران نمیتواند
به راحتی آن
را کنار
بگذارد.»
علی واعظ، از
گروه بحران
بینالملل
مستقر در
بروکسل، و
کریم سجادپور
از موسسه
کارنگی در
واشینگتن
تنظیمکنندگان
این گزارش
هستند.
تهدید
جهانی ازجانب
رژیم های
اسلامی ایران
، سوریه و کره
شمالی
۱۴
فروردين ۱۳۹۲
- 03
آوریل 2013
بخش
عمده اخبار
امروز
مطبوعات جهان
درباره ایران،
به موضوع هسته
ای ایران
اختصاص دارد.
در این رابطه،
به جزگفته های
جدید آمانو که
در شماری از
مطبوعات
بازتاب
داشته،
روزنامه « واشنگتن پست » در
مطلبی به آنچه
کوشش آمریکا
برای مهار
تهدیدات هسته
ای ایران و
کره شمالی خوانده،
پرداخته است.
این روزنامه
محور بحث خود را
تهدیدات اخیر
کره شمالی
علیه آمریکا و
کره جنوبی و
همچنین در پیش
بودن دور جدید
مذاکرات هسته
ای ایران قرار
داده؛ اما در
مورد ایران می
نویسد
انتظارها
برای پیشرفت
در مذاکرات آلماتی،
بسیار ضعیف
است. این
روزنامه به نقل
از «گری
سیمور»، مشاور
پیشین کاخ
سفید می نویسد:
«من فکر می کنم
این کاملاً
غیرواقع
بینانه است که
انتظار داشته
باشیم شکلی از
پیشرفت در این
مذاکرات بروز
کند». واشنگتن
پست می نویسد
رژیم اسلامی
ایران
خواستار
برداشته شدن
فوری تحریم
هاست، اما
آمریکا و
اروپا با این
امر موافقت
نخواهند کرد.
کشوری
پُر از صاحبِ
زمین و زمان
ندای
سبز آزادی ـ
شهاب عموپور:
"حجازی" نزد
آیت الله
خمینی خوش
گویی کرد و گفت:
«یا امام! اگر
که صاحب
الزّمانی،
بگو!». آن روز،
آیت الله که
امام می
خواندندش،
نگفت که صاحب
الزّمان است و
مهدی موعود.
امّا دو دهه
بعد از درگذشت
آیت الله و در
مملکتی که
ادّعا می شود
توسّط
"جانشین امام
زمان" اداره
می شود، خبر
می رسد که به
تازگی حدّاقل ۲۰ امام زمانِ
ظهورکرده و
نکرده را
دستگیر کرده اند. نایبان
امام/ شعبات
مجاز
اوایل
پیروزی
انقلاب سال ۵۷ و اندکی بعد
از تشکیل
نخستین دوره ی
"مجلس شورای
اسلامی"
ایران،
نخستین منتخب
مردم تهران در
مجلس، یعنی
"فخرالدین
حجازی" که
سخنوری کم
نظیر بود، نزد
رهبر وقتِ
حکومت ایران،
آیت الله سیّد
روح الله
خمینی رفت و
او را که در
نزد قاطبه ی
مسلمانانِ
مبارزِ آن روزها،
محبوبیّتی بی
نظیر داشت،
چنین خطاب
کرد: «بأبی انت
و امی». سپس
سئوالی بدین
مضمون پرسید که
«ای امام! اگر
تو امامِ
موعود هستی،
بگو!». گفته اند
که آیت الله
را آن همه
تکریم و تملّق
خوش نیامد.
روند
حکومت-داری به
گونه ای پیش
رفت که گرچه
آیت الله
خمینی، خود را
امام زمان
ندانست. اما
برپایی
"ولایت فقیه"
که تبدیل شد
به "جانشینی
امامِ عصر"،
همان "نیابتِ
امام دوازدهم
شیعیان" بود.
جلوگیری
از برگزاری
مراسم ترحیم
احمدصدر حاج
سیدجوادی در
حسینیه ارشاد
به
گفته برخی از
دوستان مرحوم
احمدصدر حاج
سیدجوادی
مقامات
امنیتی مانع
از برگزاری
مراسم ترحیم
این مبارز
سیاسی در
حسینیه ارشاد
شده اند.
به
گزارش ندای
سبز آزادی،
احمدصدر حاج
سیدجوادی
یازده
فروردین ماه
سالجاری در سن
نود و شش
سالگی در
بیمارستان
آبان دار فانی
را وداع گفت و
مراسم تشییع
وی بدون هیچ
مشکلی با حضور
شخصیت های
سیاسی و
مذهبی در
تهران برگزار
و سپس پیکر او
برای تدفین به
قزوین انتقال داده
شد و بدون هیچ
تنشی بعد از
انجام مراسم نماز
به خاک سپرده
شد.
اینک
گفته می
شود با
درخواست
خانواده صدر
حاج سید جوادی
برای برگزاری
مراسم ترحیم
در حسینیه
ارشاد و یا مسجد
جامع شهرک غرب
با و جود اخذ
تعهدات
امنیتی موافقت
نشده است.
بنا
به این گزارش
قرار شده است
که مراسم
ترحیم این
مرحوم روز
جمعه از ساعت 16
تا 19 مراسم در
منزل آن زنده
یاد واقع در
الهیه، کوچه
واثق نوری، بن
بست یاسر
برگزار شود.
از
سوی دیگر برخی
از خبرها حاکی
از احضار دختر
ایشان به
وزارت
اطلاعات است.
هنوز
خبر رسمی مبنی
بر برگزاری
مراسم ترحیم در
تهران از سوی
خانواده وی
اعلام نشده
است.
در
سال ۲۰۱۲ حداقل
۵۸۰ نفر در
ایران اعدام
شدند
دو
سازمان مدافع
حقوق بشر
اعلام کردند،
در سال ۲۰۱۲ ،
۵۸۰ مورد
اعدام در
ایران صورت
گرفته است.
طبق
گزارشی که
سازمان حقوق
بشر ایران (IHR) و سازمان
همه با هم بر
علیه مجازات
اعدام (ECPM)
امروز ۱۴
فروردینماه
(چهارم آوریل)
منتشر کردهاند،
سال ۲۰۱۲ در طول ۱۵ سال
گذشته جزو سالهایی
بوده که
بیشترین
احکام اعدام
در آن اجرا شده
است.
به
گزارش رادیو
زمانه طبق این
گزارش، ۲۹۴
مورد (۵۱ درصد) از
اعدامها،
توسط منابع
رسمی ایران
اعلام شده و
حداقل ۷۶
درصد اعدامها
به اتهام
جرائم مربوط
به مواد مخدر
بوده است.
همچنین
این دو سازمان
مدافع حقوق
بشر گفتهاند،
پس از
اعتراضات سال ۲۰۰۹، اعدامها
در ملاءعام
افزایش یافته
است، بهطوری
که ۶۰ درصد از
اعدامهای
سال ۲۰۱۲ در
ملاءعام صورت
گرفته است.بر اساس
این گزارش، ۲۷ شهروند
افغانستانی و
یک شهروند پاکستانی
در سال ۲۰۱۲
اعدام شدهاند.
این دو
سازمان میگویند،
دستکم حکم
اعدام ۹ زن در
سال گذشته
میلادی به
اجرا درآمده
است.
احمد
شهید گزارشگر
سازمان ملل در
امور حقوق بشر
ایران اعلام
کرده بود، در
سال ۲۰۱۱ بیش از ۲۰۰ مورد
اعدام در
ایران تا
اواسط
سپتامبر
انجام شده و
تا ماه دسامبر
۲۰۱۱ ، ۴۲۱
مورد اعدام بهشکل
رسمی و ۲۴۹
مورد اعدام
مخفیانه
اعلام شده
است.
آیا
اعراب در تمدن
غرب نقش داشته
اند
ما
ایرانیان در
پنجاه سده
گذاشته نه
تنها از قافله
نو جویی و
پیشرفت باز
ماندیم ، بلکه
کم کم راه
گذشتگان مان
هم برایمان نا
آشنا شد و روشن
است کسی که بر
دادههای
فرهنگی خود
آگاه نباشید نمیتواند
به تبادل و
سنجش از
دیگران
بیاموزد . این
نا آگاهی چنان
بود که وقتی
سر و کل
"فرنگیان" در
ایران پیدا شد
و از زبان
آنان شنیدیم ،
چه گذشتگان
فهیم و
دانشمندی
داشتیم شگفت
زاده شدیم بعد
ها که جوانان
ایرانی برای
تحصیل عازم
فرنگ شدند
دریافتند که
این گذشتگان
مانند : ابن
سینا ،
خوارزمی ، و
رازی نه تنها KHAWARISMI ، AVECENNA و RAHEZE
تغیر نام داده
اند ، که
شناسنامه
جدید گرفته و
به دانشمندان
عرب معروفند....
پراکنده
نويسی
ارسال شده
توسط vahik مارکس
و توکویل و
بقیه قضایا...
اخیرا در
مطبوعات غرب،
تا آنجایی که
من توانستم
پیدا کنم در
اکثر روزنامه
های آلمانی و
چند روزنامه
انگلیسی خبری
آمده بود که
منبع آن هم
مثل بسیاری از
خبرهای دوران
جنگ سرد
"منابع آگاه"
و یا "برخی از
اعضای حلقه ی درونی
قدرت" و ...بود
حاکی از آنکه
رهبران جدید چین
که کوشش می
کنند مشی رشد
و بالندگی
اقتصادی و
اجتماعی چین
را با مولفه
های مبارزه با
فساد و ارتشاء
در ارگان های
دولتی تکمیل
کنند و جلوی
اعوجاج های تا
اندازه ای
گریزناپذیر
دوران گذار را
بگیرند بطور
ضمنی و حتما در
گوشی به
کادرهای
میانی حزبی
توصیه کرده اند
تا کتاب "دولت
کهن و انقلاب"
آلکسیس دو
توکویل را که
در سال 1856 برای
نخستین بار
آنهم بگونه ای
ناکامل
انتشار یافته
بود مطالعه
کنند. خوانندگان
ایرانی، از
جمله آنهایی
که بحث های
سال های اخیر
در مورد
نهادهای مدنی
و چگونگی
انبساط
دمکراسی در
ایران را
دنبال کرده
اند کتاب
دیگری از همین
نویسنده به
نام "دمکراسی
در آمریکا" را
به خاطر دارند
که تقریبا بیست
سال پیشتر از
کتابی که
دربالا از آن
نام بردیم
منتشر شده و
مورد استقبال
گرم علاقمندان
قرار گرفته
بود. کتاب های
توکویل در زمان
حیات نویسنده
مقبولیت عام
یافتند ، ولی
تاثیر آن از
محافل ادبی
فراتر نرفت.
اما جدا باید از
جفا در حق او
پرهیز کرد،
آنهم از آن
جهت که او
درهر دو کتاب
توانسته است
زمانه ای را
که در آن
زیسته بخوبی و
با مهارت
ترسیم کند و
دو رویداد
دورانساز در
تاریخ بشری را
که همزمان روی
دادند و دامنه
ی تاثیر آن به
تا به امروز
می رسد ، یعنی
انقلاب کبیر
فرانسه و "انقلاب
آمریکا" را
واکاوی نماید.
بی جهت نیست
که از توکویل
در مقام یکی
از پدران و
پیش کسوتان تحلیل
جامعه
شناسانه نام
می برند.
البته برای من
هنوز در پرده
ی ابهام مانده
است که چگونه
می توان
فرایند تثبیت
دمکراسی در ایالات
متحده ی
آمریکا را در
حکم نمونه ای
برای استقرار
دمکراسی در
ایران قرار
داد. یکی از عوامل
دمکراتیک شدن
قدرت در
ایالات متحده
وجود ایالات
قدرتمندی بود
که حاضر
نبودند ذره ای
از استقلال و
حق حاکمیت خود
را به حکومت مرکزی
تفویض نمایند
و بدین خاطر
نیز "فدرالیسم"
را به عنوان
محملی برای
توزیع قدرت
انتخاب کردند،
انتخابی که با
وجود شرایط
موجود طبیعی و
ناگزیر می
نمود. اما در
ایران، کشوری
که نماد قدرت
مرکزی است،
همه ی شرایط
جغرافیایی و اقلیمی
بگونه ای گرد
آمده اند تا
گونه ی دیگری
از نظام اداری
را ناممکن
سازند. در این
رابطه باید به
نکته دیگری
نیز اشاره کرد
تا مع الفارق
بودن چنین
قیاسی را نشان
داد. فرایند تثبیت
دمکراسی در
آمریکا نه در
برابر
نمایندگان
طبقات منسوخ
شده بلکه در
یک فرایند
مبارزه ی
رهایی بخش
صورت گرفت، که
محمل این مبارزه
نیز طبقات
بالنده ی
اجتماعی
بودند.
نامه
جمعی
ازاعضاء
وهواداران
حزب توده
ایران
رفیق
علی خاوری، با
میراث ارانی
چه میکنید؟
حزب توده
ایران در طول
تاریخ خود،
همواره
مبارزانی را در صفوف
خود جای داده
که مظهر دانش
و آگاهی و
تخصص بوده اند
و نشریات حزبی
مفتخر به قلم
و تراوشات
علمی این رفقا
بوده است.
اکنون چه شده
که "نامه
مردم" عرصه ی
قلمفرسایی
افراد کم
سوادی شده که
با فحاشی و
افترا ضربه به
منزلت تاریخی
حزب می زنند؟
شما از یک
سابقه
مبارزاتی
برخوردارید
که در تاریخ
حزب ما
ماندگار است
اما متاسفیم
که امروز باید
از شما
بپرسیم: حزب
توده ایران
را، به همراه
این افترا
زنان کم مایه
به کجا می
برید؟
ما در ایام
عید و در فرصت
دید و
بازدیدهائی
که پیش آمد
بارها شاهد
این سئوال و
این نگرانی مشترک
میان توده
ایها بودیم که
حزب را رفیق
خاوری به کجا
می برد؟ برخی
از دوستان که
از سفرهای
نوروزی به
بعضی شهرها و
استان ها بازگشته
بودند، با
ابراز تاسف
بسیار گفتند که
در محافل توده
ای آن شهرها و
مناطق هم همان
نگرانی ابراز
می شده که در
بالا نوشتیم.
دوستان
محترم.میتوانم
خواهش کنم در
صورت امکان
نامه ای را که
در پیوسط
برایتان
ارسال می کنم
برای اطلاع
دیگران
درسایت
خودتان درج
بفرمائید؟
سپاسگذار
محبت شما خواهم
بود.با سپاس
فراوان دکتر
رحیم احمدی
نامه
يک رفيق پير
به نسل جوان
توده اي
من هنوز
در خانه خود
جائي دارم
بسياري
مرا بنام توده
اي مي شناسند
اعم از رفقاي
توده اي و يا
ديگران. اين
مسئله بزرگ
ترين افتخار
زندگي من بوده
است.
پس از
سکوت طولاني و
نگراني از
آنکه زندگي ام
پايان يابد
بدون آنکه
حرفي زده
باشم، براساس آموزش
حزبم که هميشه
به ما آموخته
بود که بايد
با شجاعت بر
خطاها انگشت
گذاشت و
اشتباهات را
بيان کرد، حق
خود مي دانم
که در اين
نامه نظراتم
را بيان کنم و
رفتار اعمال
شده در اين
سالهاي اخير
را محکوم کنم.
رفقاي
گرامي،
دوستداران
حزب توده
ايران، من يک
توده اي قديمي
هستم. من دکتر
رحيم احمدي ،
متولد سال
١٣٠٨ هستم . در
اين دوران
پيري و با بيماري
سختي که در
گير آن هستم ،
همچنان خود را
توده اي مي
دانم. هرگز در
زندگي ام جز
در راه حزب
توده ايران
قدم بر نداشته
ام. تمام ذرات
وجودم آنچنان
که زنده ياد
خسرو روزبه مي
گفت، از عشق
به حزب توده
ايران آکنده
بوده است. من
از بهمن ١٣٢٧
به عضويت
سازمان
جوانان حزب توده
ايران درآمدم.
بيش از ٦٠ سال
در گرداگرد حزب
توده ايران
فعاليت داشته
ام . با بسياري
از رهبران
خردمند حزب از
نزديک آشنا بوده
ام و بقول
بعضي ها فرزند
اين حزب بوده
و در دامن آن
بزرگ شده ام.
چگین یا
چیگیین ها که
بودند؟
چگین ها
به گروهی از
جلادان زنده
خوار در دربار
پادشاهان
صفوی میگفتند
که به اشاره ی
سلطان همچون
جانوران
درنده به
قربانی حمله
کرده و زنده
زنده او را می
خوردند . این
افراد همچون
جانوران
درنده با
دندان بدن
قربانی را تکه
تکه کرده و می
خوردند و از
کاسه ی سرش
برای نوشیدن شراب
استفاده می
کرده اند . اما
آن گونه که از
نوشته های
شاردن و برخی
تاریخ نگاران
دیگر بر می
آید گروه ۴۰
نفری چگین ها
شخص را زنده
می خورده اند
و آنچنان هم
این کار را می
کرده اند که
چپز زیادی از
بدن قربانی
باقی نمی
ماند. شاه
عباس در دربار
خود مومنینی
را تربیت کرده
بود که آدم
زنده را درسته
میخوردند. زنده
یاد علی اکبر
سعیدی
سیرجانی از
معدود نویسندگانی
بود که در
زمینه ی
آدمخواری به
دلایل مذهبی،
توسط سلسله
های حاکم بر
ایران در طول
تاریخ
تحقیقاتی کرد
و به نتایج
هولناکی رسید.
او شرح داد که
چگونه حکومت
های مذهبی و بسیار
پایبند به
اصول دینی و
مومن و معتقد
با نام دین
مخالفین خود
را به فجیع
ترین شکل ممکن
میکشتند و در
این راه
مسلمانترین و
معتقدترین و
پابندترین و
مومن ترین
افراد، نقش
جلاد و آدمکش
و آدمخوار را
برای این
حکومت ها ایفا
میکرده اند.
سیرجانی در
مقدمه ی کتاب
وقایع
التفاقیه
چنین مینویسد:
شاه عباس صفوی
در دربار خود
جلادانی به
نام
چگین(کسانی که
گوشت خام
میخورند) داشت
. کار آنها این
بود که محکومان
را به امر شاه
زنده زنده
میخوردند.
یعنی چگین ها
بر سر محکوم
ریخته و با
دندان تکه ای
از بدن او را
زنده زنده
کنده
ومیخوردند. به
روایت مولف
روضه
الصفویه،
مورخ رسمی
دربار صفوی ،
آن فرقه آلت
سیاست و غضب
حکومت بودند که
گناهکاران
واجب التغدیر
را از یکدیگر
ربوده و
انف(بینی) و
اذن ( گوش)
ایشان را به
دندان قطع نموده
و بلع می
فرمودند و
همچنین بقیهء
اعضای بدن
ایشان را به
دندان افصال
داده (یعنی می
کندند) و می
خوردند..
(زندگانی شاه
عباس اول
تالیف
نصرالله
فلسفی، جلد
دوم، صفحه ۱۲۵).
۱۰ کتاب برتر
قرن بیستم
نویسندگان
( 125نویسنده
مشهور جهان)
بهترین کتابهای
عمرشان را
انتخاب کردهاند.
رمانها و
داستانهایی
که هر کدامشان
به نوعی زندگی
و زمانه
نویسندههای
بعد از خودشان
را تغییر داده
است. جنیفر اگان
یکبار
درجایی گفته
بود: «خواندن
همان تغدیه
اساسی است که
به یک نویسنده
این امکان را
میدهد که
دوباره کار
کند و بنویسد.»
اینبار ۱۲۵نویسنده
سرشناس
آمریکایی و
انگلیسی طی یک
نظرسنجی
بهترینهای
زندگیشان را
انتخاب کردهاند.
این نظرسنجی
نخستینبار
در سال ۲۰۰۷
انجام شده
بود، اما
امسال دوباره
با همکاری انتشارات
هارپر کالینز این
نظرسنجی به
شکل دقیق و
علمی انجام
شده است،
نویسندههای
شرکتکننده
در این
نظرسنجی موظف
بودند که یک
کتاب از
ادبیات
معاصر، یک
نویسنده قرن
نوزدهمی و کلاسیک
را با یک رمان
مشخص انتخاب
کنند و به نویسندههای
سرشناس از یک
تا صد شمارهای
بدهند. در
نهایت نتایج
این نظرسنجی
تبدیل به جامعترین
راهنمای
ماندگارترین
نویسندگان و
رمانها شده
است. جانتان
فرانزن،
مارگارت ات
وود، جویس
کرول اوتس،
آلیس مونرو،
جیمز ترور،
زیدی اسمیت،
موریس سنداک،
دوریس لسینگ،
فیلیپ راث،
مارتین
ایمیس،
گریسون
کیلور،
استیفن کینگ،
دیوید اور و…
بسیاری از
چهرههای
دیگر ادبیات
قرن حاضر که
هنوز زنده
هستند در این
نظرسنجی شرکت
کردهاند. در
واقع به لحاظ
اعتبار شبیه
به نظرسنجی مجله
سایت اند
ساوند در عرصه
سینما است. دیوید فاستر
والاس یکی از
بانیان اصلی
این نظرسنجی
است، او
درباره این
نظرسنجی گفته
است: «ادبیات
هم باید یکجایی
به یک جمعبندی
میرسید و
همین هم شد.»
نسخه جدید این
نظرسنجی بهزودی
از سوی
انتشارات
هارپرکالینز
در قالب کتاب
منتشر میشود
و بسیاری
معتقدند این
کتاب میتواند
راهنمای تمامعیاری
برای کلاسیکخوانی
باشد.
مروری بر
توصیهها و
هشدارها و
پیامهای
دکتر احمد صدر
حاج سیدجوادی
آن
که «صدر» سیاست
ایران بود
ندای
سبز آزادی ـ
رضا ماندگار: دکتر
احمد صدر حاج
سیدجوادی،
همراه نهضت
ملی دکتر محمد
مصدق، فعال
نهضت مقاومت
ملی پس از کودتای
۲۸
مرداد ۳۲ ، عضو موسس
جمعیت ایرانی
دفاع از آزادی
و حقوق بشر،
عضو شورای
انقلاب، وزیر
کشور و
دادگستری
دولت موقت
مهندس مهدی بازرگان،
نماینده مجلس
اول و از
اعضای موسس نهضت
آزادی ایران
درحالی در ۹۶
سالگی چشم بر
جهان فروبست
که در چهار
سال گذشته و
در تمام ایام
سخت پس از
کودتای
انتخاباتی ۱۳۸۸ ، همراه
سبزها و
معترضان به
نتایج
انتخابات بود
و از همدلان
جنبش سبز و
رهبرانش
این گزارش
تلاش می کند
برخی از
ملاحظات مهم
مرحوم حاج
سیدجوادی را
که دیرپاترین
و کهنسال ترین
فعال سیاسی
ایران محسوب
می شد، به
اجمال مرور
کند؛ گزارشی
که می کوشد از
یک سو ادای
دینی کند به
این فعال
سیاسی منصف و
شجاع و صادق؛
و از سوی دیگر
تلاش می کند
با اشاره به
برخی مواضع
ایشان، بار
دیگر آموزه ها
و ملاحظات این
فعال ملی و
مذهبی ایران
را برای
همراهان جنبش
سبز و نیز
حاکمان
اقتدارگرا در
جمهوری
اسلامی
بازخوانی کند. اعتراض
به دادگاههای
نمایشی و
اعتراف گیری
از
دکتر نسرین
بصیری در باره
لوئیز
باقرامیان جایت
خالی ....