به کژدم امان دادن از بيهشی است

بهش باش ومرگ آزمـــــائی مکن

فريدون توللی

 

آريوبرزن داريوش

 بالاخره نشست دو روزه نخستین مجمع مؤسس شورای ملی ایران درشهر پاریس،که به ادعای مسئولانش مدت دوسال برای برپائی آن، تلاشهائی توسط عده ای درمجموعه کميته موقت هماهنگی برای تشکيل شورای«ملی»ايران انجام شده بود، با تاثيرازتصميم گيريها و اعمال نظرمسئولين بی تجربه وفاقد توانائی اجرائی، بی نظمی وعدم هماهنگی ويژه ای برگزار و درپايان روز يکشنبه هشتم ارديبهشت ماه ضمن اخذ آرااز يکصدو نودونه  نفر شرکت کنندگان حاضرونيز تعدادی ازايرانيان امضا کننده منشور درفضای سابيری «غيرقابل کنترل ازحيث تعدادافرادو نوع آرا»،برای انتخاب اعضا شورای عالی و دفترسياسی، بدون اعلام نتيجه نهائی  به پايان رسيد.

آنچه که بطورچشمگيردرآن ميان ملموس وقابل توجه بنظرميآمد،تعجيل ودستپاچگی بی دليل هيئت رئيسه مجمع مرکب ازخانم محی الدين وآقايان ناصرمحمدی و شاهين نژاد با هدايت ورهبری مستمرآقا و خانم خاص ازدفتراروپائی شاهزاده ودرادامه حضورآقای محمدرضا حيدری برای تقويت درترکيب پنج نفره فوق بود که هيچ فرصت لازم و کافی به شرکت کنندگان برای ادای عقايد ونظراتشان درخصوص مفاد منشورومواداساسنامه شوراکه بطور درهم وبرهم و با جمع آوری 45 ماده فراهم شده وعليرغم تاکيد ماده آخر اين سند که مقرر ميدارد:" نشست مجمع عمومی فوق العاده با رأی گیری در مورد متن نهایی اساسنامه به پایان می رسد."فقط با ادعای واهی کمبود « زمان لازم »!! بگونه ای مهندسی شده بپايان رسيد.درطول مراسم و بدست آمدن اوقات اضافی که با تحکم وعدم رعايت اصول اداری توسط خانمی بنام محی الدين فراهم شد،هيئت رئيسه مجمع مجبور شد،تااوقات اضافی نشست را صرف برنامه های به اصطلاح وقت کشی و سرگرم کننده توسط آقای مفيد وآقای رافی خاچاطوريان برای مدعوين نمايد. درمبحث انتخاب سخنگوی وبا بيان مقدمات توسط آقای شاهين نژادعضو هيئت رئيسه، همانگونه که پيش بينی شده بود همه اعضا حاضربه انتخاب شاهزاده رضا پهلوی اظهارتمايل کردند،اماآقای حيدری برای حفظ ظاهر با اعلام آنکه بايد انتخاب بروشی دمکراتيک صورت پذيرد!،با تمايل يکنفر خانم ويکنفر آقا ازبين حضاربعنوان داوطلبان سخنگوئی شورا،وسپس با توصيه بعدی شاهزاده،مقرر شد رای دهندگان بصورت کتبی درروی برگه های انتخابات شورای عالی تمايل خود را به انتخاب «سخنگو» اعلام نمايند.پس از آن شاهزاده طی سخنانی کوتاه،بدون انکه منتظر اعلاميه رسمی نتیجه انتخابات و فهرست افراد برنده انتخابات معين شوند، گفتند:  " هم ميهنان عزيز، چنين رسالتی از روزنخست برای من يک وظيفه ملی وميهنی بعنوان يک شهروند مملکت بوده وهست،حالا درهرپوزيسيون ومقامی که برای من درنظرداريديا نداريد." وسپس اضافه کردند "برای انعکاس عقايد ونظرات طبقات تحت ستم وظلم گوناگون درجامعه ايران،ودرعرصه بين المللی،برايم کمال افتخاراست که اين رسالت رابپذيرم وبرابرقوانين ومقرراتی که شورای عالی و دفترسياسی معين ميکند،بطورمسلم وبا کمال افتخار درخدمت آن خواهم بود."درغروب روزدوشنبه  وبا اعلام اسامی درسامانه فراخوان ملی، شاهزاده با389 رای بطوررسمی، بعنوان سخنگوی شورا و دربخشهای ديگريعنی شورایعالی ودفترسياسی همه آن پيشگوئی های صاحب اين نوشتار دريادداشتهای گوناگون درطی مدت دوسال گذشته درخصوص اتخاذ راهی خاص وانجام تدارکات ويژه برای حضورقطعی اکثر کارگزاران کميته موقت درنهادهای شورای ملی درآينده صورت واقعی پذيرفت.دردفتر سياسی شورا ازتعدادکل نه نفرعضو هفت نفر ازآتش بياران قبلی کميته موقت و درجمع اعضای شورای عالی! تعداد دوازده نفرازمجموع سی وپنج نفرازپرسنل رسمی وتعدادبيشمارديگری از کارگزاران اين کميته کذائی حضوردارند که البته بگونه ای دمکراتيک و به انتخاب مردم!!؟ عضويت اين مجموعه نوزاد سياسی را کسب نموده اند. با نگاه به  يادداشتی ازاين نگارشگرکه دراوائل ماه مهر سال گذشته  با عنوان "آيااراده شاهزاده رضا پهلوی،به تغير نقش حساس،فرهنگی تاريخی خود تعلق گرفته است؟"که انتشارعمومی يافت اين سئوالات طرح شده است." که اگراين شايعات (احرازمقام سخنگوئی شاهزاده) بواقعيت نزديک باشد،چرا شاهزاده رضا پهلوی بااتخاذ اين رای و تدبير، برآنند ،تا موقعيت حساس و قابل توجه فرهنگی تاريخی، وظائف و مسئوليتهای مستقيم اجرائی خود در هدايت ومديريت نهادی پويا برای رهائی ملت ايران از زيريوغ ملايان متحجر، رابه ديگراعضای شورای ملی محول ومسئوليت خودشان دراين مقطع از زمان مبارزه را، درحد يک «سخنگوی» شورا تقليل دهند؟آيا نقش حساس سياسی همه رهبران ملتهائی آزادی خواه و کوشا درعرصه رهائی کشورهای خوداززيرستم سُلطه گران زورگودرحيطه جلب همکاری وپشتيبانی کشورهای طرفداردمکراسی وآزادی درجهان فقط وابسته و منوط به عملکرد سخنگويان سازمانی آنهاست؟يا آنکه هر نماينده منتخب از سوی اين شوراها باآگاهی لازم ازسياستهای راهبردی وتدابير شورای متبوع،واندرزهای بايسته اعضای آن قادر خواهد بود تا مخاطبان اعم ازسياستمداران و صاحبان رسانه های جمعی داخلی وبين المللی رابطورکامل درجهت اهداف و خاستگاههای موردنظرتشکيلات توجيه وسئوالات مطرح شده دراين خصوص را پاسخگوباشد.شاهزاده رضا پهلوی،شخصيتی با منزلتی تاريخی ـ فرهنگی،و بی بديل ، که دوست و دشمن به ارزش والای ايشان درموقعيت کنونی و درشکل گيری صحيح و درست يک کارزاربزرگ سياسی مردمی برعليه اشغالگران ايران واخذ تدابيری لازم برای جلوگيری ازانجام جنگی خانمانسوز وويرانگراز سوی دشمنان که ممکنست بقيه زيرساختهای اقتصادی اجتماعی ايران رابه نابودی بکشاند،معترف اند، چرا اراده شان برانجام اين تصميم نامناسب تعلق پذيرفته است؟ من همواره براين اعتقاد ام که شاهزاده رضا پهلوی درعرصه امروزمبارزه، يک سرمايه ءبسيار ارزشمند ملی اند،که نزد اکثريت ملت ايران ازمحبوبيت ويژه ای برخوردارند.نميتوان امروزبه سهولت ويژه گيهای ايشان درهدايت ورهبری يک نبرد سرنوشت سازملی را اينگونه تقليل داده و بساده گی ارزشهای بهينه ايشان رابکناری نهاد.گره گشائی اينچنينی،ازمسائل مردم مستاصل،باانتشاريک به اصطلاح منشوروپراکندن نوشتارهائی زيبا وجذاب به يقين متضمن کننده برآورد آرزوهای عمومی ملت نخواهد بود.تدارک نبردی پيروزمند برای نجات ملت ايران اکنون بايست با شرکت کوشندگان وفعالان پايمرد،انديشه ور و کارشناسانی مجرب که درعرصه پيکارهای سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و تاريخی هريک ستارگانی درخشان اند توام با حضورفعال شاهزاده بهم آميزد، تااعتماد عمومی ملت درحصول به يکپارچگی درعمل سياسی برای نجات حاصل گردد. "يادآوری اين مطلب دراين برهه از زمان بسيارضروری وحائز اهميت است که شاهزاده رضا پهلوی نبايد با توسل به اين استدلال که تشکيل شورای «ملی» ايران بدرستی انجام شده وايشان بعلت احترام به معيارهای دمکراتيک خود را مجاز به دخالت درآن نميدانند،درحقيقت امان بخش به ناراستانی مغرض باشندکه بالاخره زهرخود را برروند مبارزات مردم طرفدارمشروطه پادشاهی خواهند ريخت.ايشان ميبايست بهوش باشند ودراين عرصه مرگ وزندگی برای مشروطه خواهان به فرصت طلبان بظاهردوست امکان وفرصت عرض اندام وکوبيدن ميخ محکم ديگری برتابوت اپوزيسيون راستين اعطا نکنند. شايد شاهزاده آگاه نباشند که حرکت ريزشی هواداران ميانه رو ومعتدل ايشان درپی موج جداشدن قبلی پيکره های تندرو «سلطنت طلب» افراطی پس ازبيان نظراتی ازسوی ايشان متاسفانه وبنحوقابل توجهی آغاز شده است،که درنهايت کفه ترازو را درمبارزه رهائی بخش ملی بنفع دشمنان ايران متمايل خواهدکرد.اکنون بايد منتظرماند تا مشاهده کنيم که در آينده مجموعه ای پرطمطراق شبه حزبی ومهندسی شده که  به يقين توسط قدرتمند ترین عضوسياسی خود بعنوان رهبروهمزمان سخنگوی شورای ملی ايران هدايت ورهبری خواهد شد،آيا توانا است درمصاف باحريفی مانند جمهوری اسلامی، خشن، قدرتمندوقانون گريزکه برای ماندگاری به هرنابکاری وعملی دست مييازد، به نتايج و اهداف موثری نائل شود؟يا انکه فقط تنها نهادی فرمايشی وحمايت شده برای توسعه وتشديد پارادايم ترس ووحشت ازبراندازی برای ملايان حاکم،وبمنظورگوش بفرمان داشتن وبه اصطلاح سربراه نمودن دستاربسران حاکم دربرابر غربيان، بوجود آمده است؟

سه‌شنبه  ۱۰ ارديبهشت ماه ۱٣۹۲ برابر ٣۰ ماه آوريل ۲۰۱٣

www.sarbazan.org

rudaruish@gmail.com