قدرت تخيل بيکران

هفته نامه‌ی "فرايتاگ"؛آلمان، اوت 2009

آنکارا و واشنگتن در پی حل قطعی مسئله‌ی کردستانند. ترکيه‌ای نوين که در آن حقوق اقليت‌ها برسميت شناخته شود قابل دسترس می نمايد. اوجالان رهبر زندانی پ.ک.ک نقش کليدی را در اين روند ايفا می کند.

برای برخی‌ها او تجسم شر و رهبر تروريست‌هاست که دستش به خون دهها هزار نفر آغشته است و وبرای پاره‌ای ديگر آپو، عبدالله اوجالان قهرمان ملی است که بدون او زندگی غير قابل تصور است.پيروان او در هر تظاهراتی شعار می دهند "زنده‌باد رهبر ما آپو" و آدم به نسبت واکنشی که در برابر اين شعار نشان می دهد يا خواهان آزادی خلق کرد و يا تجزيه ناپذيری ملت ترک تلقی می‌گردد. و چنانکه واقعيت در ميانه‌ی "تروريستی که مبتلا به جنون خودبزرگ بينی" است و يا "خورشيدی که بر خلق کرد لبخند می‌زند" قرار دارد اکنون نيز راه حل مسئله‌ی خلق کرد در ترکيه در ميانه‌ی مستحيل شدن اجباری و يا جدايی جستجو می شود در "جمهوری دمکراتيکی که بر واقعيت چند فرهنگه بودن آن بنا شده است"، حداقل اوجالان خيال دارد در حوالی 15 اوت چنين پيشنهادی را ارائه دهد.

اينکه آنکارا هفته‌های متمادی است که در حالت صبر و انتظار هيجان انگيزی قرار دارد، برخاسته از اين واقعيت است که آمريکا در حال ترک عراق است و اين نخستين نقشه‌ی راهی نيست که اوجالان طراحی کرده است.آتش بس‌های بيشمار و طرح‌های موجز در بيش از چهل کتاب، اوجالان دارای قدرت تخيل بی کرانی است.اما چنانکه مفسر ليبرال روزنامه‌ی پر تيراژ "حريت" جونيت اولسور می‌نويسد اينبار شايد اين طرح‌ها قرين موفقيت گردد زيرا ديگر کسی نيازی به پ.ک.ک ندارد.ارتش آمريکا از بخش‌های وسيعی از عراق خارج می شود و در نظر دارد منطقه‌ی نسبتا آرامی را که تحت کنترل کردهاست بصورت منطقه‌ی هم‌پيمان خود تثبيت نمايد.آمريکايی‌ها به ترکيه در نقش قدرت سياسی حامی اين منطقه نياز دارند.اسرائيل نيز حکومت کردها را که اساسی غير دينی دارد هم پيمان مهم خود می شمارد.آنکارا نيز بالاخره به اين نتيجه رسيده است که مسئله‌ی کردها را از راه سياسی حل نمايد طرح نوين دولت که مبتنی بر قدرت نرم عثمانی نوين است مستلزم صلح با همسايگان بلاواسطه‌ی خود است تا بتواند نقش رهبری متقاعد کننده‌ای را در جهان اسلام ايفا کند.

بنا به طرح اوجالان رزمندگان پ.ک.ک پس از اعلام عفو عمومی به زندگی عادی باز خواهند گشت و رهبران اين سازمان به مهاجرت خواهند رفت.جمهوری نوين و دمکراتيک ترکيه که در آن تدريس انتخابی زبان کردی در مدارس ابتدايی و آزادی رسانه‌ای در آن تضمين شده و کميسيون های حقيقت ياب تشکيل می‌شوند و حقوق اقليت‌ها وارد قانون اساسی می‌گردد ديگر چيزی غير قابل تصور نيست.اين بخش‌هايی از طرح اوجالان است که ده سال است تنها ساکن زندان جزيره‌ی ايمرلی در جنوب استانبول است و آخرين رهبر قيام گسترده‌ی کردها در ترکيه بود.

اوجالان در آنجا وقت و مجال پرداختن به آن را دارد. او تنها زندانی اين بند است. اين جزيره وسيعا ممنوع الورود است، هيچ قايقی مجاز به نزديکی به آن نيست.چنانکه وکلای اوجالان که هر دو هفته يکبار با او در جزيره ملاقات می کنند گزارش می دهند آپو مطالعه می کند، به راديو گوش می دهد و اجازه‌ی هواخوری روزانه دارد و اگر در زمستان دريا متلاطم باشد اين ديدارها ماهانه می شود.اين زندانی 61 ساله در ملاقات هايش دستنوشته هايش را تحويل می دهد و نظراتش را ديکته می کند.

اوجالان به آن نسل از چپ‌های کرد تعلق دارد که افکار ملی گرايانه‌ی چپ خود را تازه حين زندگی در مهاجرت شهرهای ترک نشين کسب کردند.آنها به سبب اقدامات برای مستحيل ساختن کردها.بصورت ترک پرورش يافته و اکثرا همچون اوجالان قادر به تکلم به زبان کردی نبودند.اين دسته از فعالان تحت تاثير تبعيضات نژادی ظريفی که از سوی ترک های ساکن کلان شهرها اعمال می شد در آنجا در جستجوی برابری و شناسايی خودويژگی خود شدند و ابتدا راهشان با چپ ها تلاقی يافت.آنها بسرعت به رزمندگان رهايی خود تبديل شدند.اصل حق خودمختاری که چپ ها آن را تبليغ می کردند برايشان به معنای حق تشکيل دولت ملی کردها بود. ترکيه برايشان دولتی استعمارگر و امپرياليستی جلوه گر شد.

اوجالان در برابر محمد علی بيرند که يک روزنامه نگار است اعتراف کرده بود که در دوران کارآموزی خود در آنکارا به سخنرانی های متفکر اسلامی و ملی گرا نجيب فاضل کيزاکورک می رفته است.1970 نقطه‌ی عطفی در زندگی او بوده است، در اين سال کتابی به نام "الفبای سوسياليسم" به دستش افتاده که مطالعه‌ی آن موجب دگرگونی افکارش شده است.چاپ ترکی کتاب "الفبای سوسياليسم" نوشته‌ی لئو هابرمان آمريکايی دانشجوی درونگرای مومن را به يک مارکسيست تبديل کرد.

پس از کودتای نظامی در 12 ماه مارس 1971 او در فعاليت های اعتراضی در دانشگاه شرکت کرد، يکسال بعد در ماه آوريل 1972 دستگير شد و به سه ماه زندان محکوم شد و رويهمرفته هفت ماه را در زندان گذراند.پس از آزادی از زندان گرايش شديدی به مائويسم يافت. او رقيبانش را در پ.ک.ک که در سال 1978 بنياد نهاده بود بی هيچ گذشتی وادار به انتقاد از خود کرد و يا صاف و ساده سر به نيست کرد.حزب کارگران کردستان پس از حملات خونين به پادگان های نظامی در اوائل سالهای هشتاد به وحشتزاترين سازمان حتی در ميان چپ ها بدل شد و چيزی نگذشت که به يک سازمان توده ای درآمد.عمليات انتحاری و بمب گذاری همزادهای اين "جنگ کثيفی" بودند که طرف ترکی آن نيز به همان صورت بيرحمانه درگير آن بود.هزاران ده کردنشين را تخليه کردند و دهها تن از حاميان پ.ک.ک مفقود الاثر شدند.

اولين نشانه‌های پرداختن به اين برگ از تاريخ معاصر را می توان در چارچوب محاکمه‌ی گروه ارگنوکن يافت که دولت اسلام گرای حاکم گروه های ملی‌گرای افراطی را به دادگاه کشانده است.در جنوب منطقه‌ی آناتولی بدنبال يافتن ردپايی از کردهايی هستند که در 15 سال گذشته ناپديد شده اند. روزنامه نگاران ترک ساختار سازمانی شبه نظامی‌ای در دولت را فاش ساختند که در جنگ با کردهای پ.ک.ک قانون شکنی کرده اند.برای برخی پرسش‌ها پاسخی نيست، مثلا پرسشی که بلند اجويت نخست وزير پيشين ترکيه پس از دستگيری اوجالان در فوريه‌ی سال 1999 در کنيا توسط نيروهای امنيتی ترکيه مطرح ساخت:"من نميدانم چرا آمريکايی ها آپو را کف بسته به خانه‌ی ما تحويل داده اند؟"

امروزه حتی در تکيه چپ‌هايی که موضعی انتقادی نسبت به آمريکا دارند آماده نيستند درباره‌ی اينکه آيا امروز نيز واشنگتن پشت استراتژی حل مسئله‌ی کردان که از سوی اوجالان مطرح می شود ايستاده است يا نه گمانه زنی کنند.مهم اينست که بالاخره اين جنگ برادر کشی به پايان قطعی خود برسد.ميوه فروش محله می گويد "عليه اربابان بزرگ می توان هميشه جنگيد" و زير لب زمزمه می کند "زنده باد آپو"

ديلک زاپتی اوغلو

نويسنده و و رزونامه نگار آزاد

نويسنده ی کتاب؛ صليب ارزش ها، 2005 هامبورگ

[بازگشت به برگ نخست]