Loading
گزارش ها و ايران در آئينه رسانه های آلمان تازه های روز ، گفتنيها ، نوشته ها و انديشه ها
Bis 13. Januar 2020 März 2020

09. März 2020

۱۹ اسفند ۱۳۹۸
کرونا تا دو هفته آینده در ایران اوج می‌گیرد
عضو ناظر مجلس شورای اسلامی در کمیته کشوری مقابله با کرونا اعلام کرد تا هفته آینده در کل کشور روزانه میزان بستری ۱۰ تا ۱۵ درصد بیشتر می‌شود. وضع گیلان بحرانی است. به دلیل نبود امکانات حفاظتی برخی از پزشکان و پرستاران استان گیلان ترک کار کرده‌اند.

در ایران کرونا غالب جمعیت را ماسک‌پوش کرده است. نزدیک به یک چهارم جمعیت تهران اما به دلیل ناتوانی مالی امکان خرید امکانات بهداشتی را ندارد.
همایون یوسفی، عضو ناظر مجلس شورای اسلامی در کمیته کشوری مقابله با کرونا گفت: طبق بررسی‌های کشوری اوج بیماری کووید ۱۹ دو هفته آینده است و استان‌های با تردد بیشتر از جمله خراسان، اصفهان، فارس، تهران و خوزستان در مقایسه با سایر استان‌ها در خطر بیشتری قرار دارند.
 عضو ناظر مجلس شورای اسلامی در کمیته کشوری مقابله با کرونا در گفت وگوی ویژه خبری در سیمای خوزستان اعلام کرد بر اساس پیش‌بینی‌های کمیته کشوری مقابله با کرونا، تا هفته آینده در کل کشور روزانه میزان بستری ۱۰ تا ۱۵ درصد بیشتر می‌شود.
یوسفی در بخشی از سخنانش با صراحت گفت مسئولان در ابندا شیوع کرونا در کشور را جدی نگرفتند:
«در روزهای ابتدایی، این بیماری توسط مسئولان جدی نگرفته نشد و زمانی که ویروس پیشرفت کرد توجه به سمت آن جلب شد.»
عضو ناظر مجلس شورای اسلامی در کمیته کشوری مقابله با کرونا گفت:
«در حال حاضر گلایه مردم از پزشک و پرستار نیست بلکه از تهیه اقلام بهداشتی است و لازم است وزارتخانه‌های دیگر پای کار بیایند و همچنین برگزاری نشست‌های متعدد و بدون نتیجه وقت مفید مدیران را برای ادامه کارمی‌گیرد.»
وضع اضطراری گیلان

یادی از نرگس و‌ نسرین دو زندانیِ استبدادِ دینی؛ بمناسبت روز جهانی زن
کلمه – بهرام گورکانی
روز جهانی زن را به دو شیرزنِ زندانی و قربانی استبداد دینی حاکم بر ایران نسرین ستوده و نرگس محمدی تبریک میگویم.
زنانی که نمادها وعَلَم های مقاومت و شجاعتند و اسیر در چنگال مستبدین و منفورین اند و جز ندای حق گویی و حق جویی در حرفه ی باشرافتِ وکالت خود به هیچ ندایی گوش ندادند و سر تعظیم در مقابل جباران و خودکامگان فرود نیاوردند و تنها در پیشگاهِ خداوند، تاریخ و انسانیت تعظیم می کنند و فروتنی می ورزند.
زنانی که باید اکنون در کنار فرزندان و همسران خود زندگی کنند و با پیشه باشرافتِ وکالت دردی از درماندگان مداوا کنند و مرحمی بر دلهای خونین و بی پناه آنان باشند اکنون به برکت استبداد دینی در زندان به سر می برند و خانواده و جامعه از نعمت وجودشان محروم است.
نیک و پسندیده است ایرانِ پسا استبداد تندیس پاکی و پارسایی این دو عزیز را در مدارس بزند تا کودکان این سرزمین بدانند بر روی چه سرزمینی و به چه بهایی راه می روند تا بار دیگر اسیر استبداد و انسداد سیاسی نشوند و در کتابهای درسی آنان نیز نامی و نشانی از آنان آورده شود تا رسم قدردانی از بزرگان و زحمتکشان جاری شود.
این دو عزیز پیشگامان و سربازان راهِ آزادیِ وطن از چنگال مستبدین اند

سندیکای شرکت واحد: جنبش زنان همواره رابطه‌ای تنگانگ با جنبش‌های کارگری داشته است

سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه مبارزات زنان را جدای از مبارزات کارگران نمی‌داند و بر این باور است که رهایی فرودستان از جمله زنان و کارگران در گرو بازبینی پیوند مطالبات کارگری و زنان و اشکال مختلف کار تولیدی و بازتولیدی است

۱۶ اسفند ۱۳۹۸
زن بودن و مصائب کرونا*

پریسا از دو هفته پیش که اخبار همه‌گیری کرونا در ایران منتشر شد، تمام کلاس‌هایش را در دانشگاه لغو کرده و با پسر چهار ساله‌اش در خانه مانده است. همسرش اما مدیر یک کارگاه صنعتی و معتاد به کار است که حاضر نشده کار را تعطیل کند. نگرانی مدام برای همسری که هر روز با ده‌ها نفر سر و کار دارد، در یک محیط کاری که حتی در شرایط عادی هم آلوده است، تنها بخشی از فشاری است که پریسا روزانه تحمل می‌کند.

اگر ۹۸ یک سال عادی بود، زنان ایرانی حالا درگیر نظافت، خانه‌تکانی و فشار کارهایی بودند که ناشی از فشار اجتماعی و مردسالاری باید تا پایان سال انجام می‌شد. اما برای خیلی‌ها دیگر سال نو هیجانی ندارد و درگیری نزدیک یا ترس از کرونا، آنها را از صرافت این کارها انداخته است. با این حال، زن بودن حتی در دوران همه‌گیری کرونا و خانه‌نشینی هم سختی‌های بیشتری به همراه دارد. زنان به طور سنتی عمده وظیفه مراقبت و نگهداری از کودکان، سالمندان و اعضای خانواده را به عهده دارند و در زمان بیمارداری این وظایف بیشتر هم می‌شود. بحرانی شدن شرایط در بسیاری از نقاط ایران به دلیل شیوع بیماری کرونا باعث شده زنان مسوولیت‌های بیشتری پیدا کنند.

همه پروازهای ایران‌ایر به مقصد اروپا لغو شد

شرکت هواپیمایی ایران اعلام کرده است که «تمام پرواز‌های» این شرکت به مقصد اروپا «تا اطلاع ثانوی به حالت تعلیق درآمده است».
بر اساس اطلاعیه این شرکت که روز یک‌شنبه ۱۸ اسفند منتشر شده، علت لغو پروازها «محدودیت‌هایی» است که به «دلایل نامعلوم» از طرف اروپا اعمال شده است.
در این اطلاعیه توضیح داده نشده است که آیا کشور یا کشورهای خاصی این محدودیت‌ها را اعمال کرده‌اند یا اتحادیه اروپا اعمال محدودیت کرده است.
پیش از این سوئد اعلام کرده بود که به دلیل شیوع کرونا در ایران، پروازهای ایران‌ایر به مبدا و مقصد سوئد را تا اطلاع ثانوی لغو می‌کند.
دولت اتریش هم روز ۱۷ اسفند اعلام کرد که برای جلوگیری از گسترش آلودگی کرونا، پروازهای مستقیم به ایران را تعلیق می‌کند.

بحران کرونا؛ هجوم اهالی برای بستن ورودی آمل، صفر شدن تعداد زائران مشهد

شماری از استان‌های ایران که آمار مبتلایان به ویروس کرونا در آنها بالاتر است از کمبود شدید اقلام بهداشتی و همچنین از اجرا نشدن محدودیت‌های مسافرتی به‌شدت انتقاد می‌کنند.
روز یک‌شنبه در حالی که کیانوش جهان‌پور، سخنگوی وزارت بهداشت ایران، گفت که در کل ایران « در مجموع ۱۹۴ نفر جان خود را از دست داده‌اند»، محمدحسین قربانی، نماینده تام‌الاختیار وزیر بهداشت در گیلان، در جلسه‌ای در رشت گفت که آمار درگذشتگان مبتلا به ویروس کرونا تنها در استان گیلان «بالغ بر ۲۰۰ نفر» است.

نماینده تام‌الاختیار وزیر بهداشت: بیش از ۲۰۰ بیمار کرونایی در گیلان جان باخته‌اند

بنا بر گزارش‌ها، محمدحسین قربانی، نماینده تام‌الاختیار وزیر بهداشت در گیلان، در جلسه‌ای در رشت گفته است که آمار درگذشتگان مبتلا به ویروس کرونا در گیلان «بالغ بر ۲۰۰ نفر» است.
به نوشته وب‌سایت خبری «گیل‌خبر» او این مطلب را امروز، ۱۸ اسفند، در جلسه فوق‌العاده کمیسیون بهداشت، محیط زیست و خدمات شهری شورای اسلامی رشت بیان کرده است.
او با بیان این‌که «حدود ۸۰۰ الی ۹۰۰ نفر در گیلان به این ویروس آلوده شده‌اند» گفته است که «در گیلان بیماران کرونایی به صورت پراکنده بستری هستند
سخنان نماینده تام‌الاختیار وزیر بهداشت در گیلان در مورد جان باختن ۲۰۰ نفر تنها در این استان به خاطر کرونا در حالی بیان می‌شود که در همین روز کیانوش جهان‌پور، سخنگوی وزارت بهداشت ایران، گفت که در کل ایران «در مجموع ۱۹۴ نفر جان خود را از دست داده‌اند

افزایش ناگهانی مسمومیت با الکل در ایران؛ هشدار دکتر علایی: نوشیدن الکل تاثیری در پیشگیری از کرونا ندارد

به گفته رئیس بخش مسمومین بیمارستان لقمان تهران در روزهای اخیر «به طور ناگهانی موارد مسمومیت با الکل متانول افزایش یافته» و حتی منجر به مرگ شده است.
شاهین شادنیا روز جمعه ۱۶ اسفند به خبرگزاری مهر گفت در عمده مراجعان باور غلطی ایجاد شده که در واقع مصرف الکل می‌تواند نقش پیشگیری از ابتلاء به بیماری کرونا ویروس داشته باشد در حالی که «مصرف خوراکی الکل نه تنها تأثیری در پیشگیری از ویروس کرونا ندارد بلکه حتی می‌تواند منجر به مرگ شود
پیش از این نیز دکتر کامیار علایی در گفتگو با صدای آمریکا توضیح داده بود که نوشیدن الکل هیچ ارتباطی به پیشگیری از کرونا ندارد. دو پاسخ دکتر علایی به پرسش‌های شما را در ادامه می‌بینید:

روحانیت و بحران آگاهی تاریخی
الف.ح/ ۱۰ اسفند ۹۸
دلالت های فراوانی وجود دارد که روحانیتِ امروز، در دشواره هایی تودرتو و در سایشی توان فرسا با واقعیت های دگرگون شده جهان جدید، بیش از هر زمان دیگری با بحران های فکری و فلسفی و از جمله آنها با بحران آگاهی تاریخی روبروست. بخشی از این بحران ها بازتابی از ساختار به شدت ارتجاعی روحانیت و بخش عمده‌ای از آنها را نیز می توان با گریز از عقل آزاد و بسط زورمندانه عقل فقهی در همه ابعاد و عرصه های عمومی و خصوصی زندگی مربوط دانست. سنگ‌وارگی فکری و دلباختگی به شدت رقت انگیز روحانیان به مشروعیت بخشیدن به تفسیر قدیم، از آنان یک چهره افسون زده وحتی کمیک ساخته است. در این نوشته کوتاه برآنم تا نشان دهم که چرا روحانیت با چنین سطحی از ناتوانی و نازایی فکری و آشفتگی درون ساختاری مواجه است به گونه ای که اکنون علیرغم امکانات وسیعی که در اختیار دارد نفوذ تاریخی خود را از دست رفته می بیند؟

نامه کرونا به مدیر باهوش ایرانی
کاوه دانشمند
سلام، من کوید۱۹ از خانواده کرونا هستم. شما را مدیر باهوش ایرانی خطاب کردم، نه هوشمند. با پتانسیلی که این چند روز در ژن شما می بینم و آثار تمامی دوره های مدیریتی که در خون شما به وضوح مشاهده می شود، میدانم که می توانید هوشمند باشید ولی هنوز راه درازی درپیش دارید. شما به عنوان مدیران شرکت ها و سازمان ها کارهای زیادی میتوانستید از پیش، برای این روزها کنید. مقصر را بالا و پایین ندانید. داشتن طرح و برنامه برای شرایط بحران و آینده نگری یکی از وظایف مدیران هوشمند است، مطمئنا خیلی از طرح ها و نقشه های ساخت آن بیمارستان در چین قبل از آمدن من آماده بود. صدها بار واژه تبدیل تهدید به فرصت را در آن کاغذهایی که برای ایزو آماده می کنید نوشتید. لطفا این بار از من بعنوان تهدید برای ایجاد ” قابلیت تغییر به …” استفاده کنید. نمی دانم چه، چون خودتان راهتان را پیدا می کنید، راهکارهایی دارم : اول بیماری ها را در سازمان هایتان قبول کنید، تا بتوانید راه درمانی پیدا کنید. – اول از هر چیز نیاز به تغییر ذهن سنتی خودتان به کسب و کار دارید. ببینید، در پرکارترین روزهای سال شما را وادار به تصمیم سخت دورکاری و شیفت کاری کارکنان تان کردم ولی بخش زیادی از کارها در حال انجام است. فکر می کنید بتوانید این سیستم را برای بخشی زیادی از پرسنل تان در آینده ادامه دهید؟ و از پتانسیل آن عده بیشتر استفاده کنید. – خوشبختانه این روزها حتی کسی جرات لمس سنسور ثبت ساعت را هم ندارد. قطعا با کنترل بازدهی، عملکردها خودشان را نمایش می دهند. – می خواهید سیستم تان هوشمند باشد ولی مصرف کاغذ در شرکت یا اداره تان را ببینید! یا مثال آن دفترچه های بیمه هایتان است. شنیدم از سالها پیش تصمیم داشتید سیستم کارت سلامت ملی داشته باشید. آه که چه لذتی می برم این روزها روی این کاغذها. – می خواهید هوشمند باشید ولی داشتن دیتا و داده صحیح و بروز با فیدبک سریع از سیستم تان از الزامات آن است. می توانید با یک حساب سرانگشتی بگویید من چه ضرری به شما زدم؟چقدر خوشحالم که تا این اندازه به آموزش در کشورتان بی توجه بودید و من فرصت کردم در مدت کوتاهی در بیخبری ایرانگردی کنم. کشور زیبایی دارید. نخندید. گریه کنید! شرکت و سازمان شما هم چکیده ای از محیط اطرافتان است. میدانید که چقدر آموزش عملیاتی و آگاهسازی در شرکت یا سازمانتان مهم است و از آن مهمتر کنترل و ارزیابی آموزش کارکنان. واقعا فکر می کنید ژاپنی ها دیوانه اند که هر از مدتی مانور زلزله در مدارس یا سازمان ها می گذارند؟دقت کنید: زمانی که بدلیل تفاوت تعطیلات هفتگی با بقیه دنیا، فرصت تعاملات را در نصف هفته از دست میدهید، نیاز به تغییر دارید تا سازمانتان چابک تر شود. مطمئنا نسل آینده یقه شما را به سختی می گیرند که چه کردید؟ اگر سی سال پیش یک روز عقب ماندن، معادل یک روز بود، اکنون در سال ۲۰۲۰ ، هر روز را که عقب می مانید شاید معادل یکماه یا بیشتر باشد.– سال آینده سال سختی در پیش داشتید، تحریم ها نفس اقتصادتان را گرفته بود و من اوضاع را برایتان سخت تر کردم. – دور و برتان را ببینید، تمام کشورها مرزهایشان را برویتان بستند. نمی دانم چه می کنید ولی الان از یک ایرانی بیشتر از من در دنیا می ترسند. سفرها و دیدارهای تجاریتان سخت خواهد شد و اگر شانسی بیاورید جلسه از راه دور. – راستی گفتم جلسه از راه دور. می بینید ! بسیاری از جلساتی که در شرکت ها و سازمان ها داشتید بیفایده بودند و می توانستید با اسکایپ یا واتساپ انجام دهید. راستی، نیازی به طراحی دوباره این اپ ها هم ندارید. چرخ را از اول نسازید. من تا امروز ۶۰ کشور را دیدم و اینها را به شما گفتم. به دنیا و تجربه های دیگر کشورها نگاهی کنید و از آنها کمک بگیرید. بعد از من منتظر سونامی اقتصادی باشید. ولی نترسید، فرصت تغییر همیشه هست. امیدوارم سال جدیدی با نگاه جدید شروع کنید. من یک هشداردهنده هستم./ جامعه نو

سفید پوشانی که یک به یک از پا می افتند و وجدانهای به خواب رفته!!
طبق آخرین آمار موثق تا ۱۵ اسفند ۹۸، فقط در بیمارستان های شهرهای تهران، قم ، کاشان، رشت، جمعا حدود ۴۰ پزشک و پرستار به علت ابتلا به کرونا ، بستری هستند و حدود نیمی از آنها شرایط وخیمی دارند به گونه ای که اینتوبه شده، و برخی نیز سطح هوشیاری بسیار پائینی داشته یا به کما رفته اند!!
اینها کسانی هستند که تا دیروز و تا آخرین لحظه توان سرپا بودن ، برای نجات جان مردم در خط مقدم مبارزه با کرونا، می جنگیدند.
و فاجعه عمیق تر اینجاست که بدانیم و بدانند که این سفید پوشان نجات بخش، اگر امروز از پا افتادند، فقط و فقط بخاطر نداشتن حداقل امکانات لازم حفاظت شخصی مانند ماسک و یک دست لباس مناسب بوده است!!
چه کسی مسئول این وضعیت است؟
کدام وجدان به خواب رفته، اینچنین بی تفاوت نظاره گر از پافتادن سربازان جبهه خودی است؟!
فردا چه جوابی برای این همه بی کفایتی و بی مسئولیتی خواهید داشت…!؟

 

ببخشید به عنوان یک پزشک نمی‌توانم سکوت کنم: شما را به مقدسات قسم، قبل از آنکه فرصت دفن‌ اجساد را هم نداشته باشیم، کرونا را جدی‌تر بگیرید
ببخشید به عنوان یک پزشک نمی‌توانم سکوت کنم: شما را به مقدسات قسم، قبل از آنکه فرصت دفن‌ اجساد را هم نداشته باشیم، کرونا را جدی‌تر بگیرید
مصطفی جلالی فخر*
می‌فهمم‌ که حجم اضطراب و نگرانی عمومی خیلی بالاست و همه به امید نیاز دارند. این قواعد جذب انرژی و تاثیر افکار مثبت و این جور حرف‌های قشنگ را هم‌ می‌فهمم. اما واقعیت به سرعت پیشرونده‌ای که وجود دارد، خیلی قدرتمندتر از این حرف‌ها و قواعد است. فقط شب گذشته خودم در بیمارستانی که مرکز اصلی پذیرش کرونا هم‌ نیست، شش بیمار کرونا بستری کردم و گفته می‌شود فقط در مرکز ما، حدود پنجاه بیمار کرونا بستری‌اند. به خدا ماجرا خیلی جدی‌تر از این حرف‌هاست.
مردم فکر می‌کنند با فکر نکردن به اهمیت مخوف این موضوع، بیماری هم از قواعد جذب و دفع پیروی کرده و بی‌خیال می‌شود. اپیدمی به صورت ساعتی در حال گسترش است. اگر خودمان به داد خودمان نرسیم، به زودی مراکز درمانی قفل می‌شوند. متاسفانه فقط دولت نیست که می خواهد ابعاد واقعی کرونا را کوچک‌تر جلوه دهد، بلکه خود مردم هم دچار همین‌ خطای اساسی شده‌اند. چند دقیقه رقص و آواز برخی پرستاران را اصلا جدی نگیرید و بیش از حد ذوق‌زده نشوید. کافی‌ست یک شب در بیمارستان بمانید تا بفهمید من از چه سخن می‌گویم.
به نظرم الان جامعه به «ترس» نیاز بیشتری دارد تا «امید». چون مردم در حد نگران‌کننده‌ای کم‌توجه به نظر می‌رسند و امید بیشتر، کار را خراب‌تر می‌کند. دندان روی جگر گذاشته‌ام‌ که برخی اخبار را ننویسم اما تو را به مقدسات قسم، قبل از آن که فرصت دفن‌ اجساد را هم نداشته باشیم، کرونا را جدی‌تر بگیرید.
مهم‌ترین کاری که باید انجام دهید، در خانه ماندن است. فقط یک نفر، هر پنج روز یک بار برای خرید ضروریات بیرون برود و بعد با وسواس، سطوح آن چه خریده را ضدعفونی کند و خود به حمام برود. می‌دانم دوست دارید عکس رقص و گل و پرنده و آواز بگذارم و زیرش بنویسم همه چی آرومه و کرونا را شکست میدهیم، اما این دروغ است، همه‌چی ناآرومه. و اگر قرنطینه‌های خانگی را جدی نگیرید، مجبوریم در برابر کرونا، زانوی غم در بغل بگیریم. ببخشید که به عنوان یک پزشک نمی‌توانم سکوت کنم و هشدار ندهم. ما کادر درمان که‌ مجبوریم در خانه نمانیم، اما لطفا همه به این پویش بپیوندید و عمل کنید:
در خانه بمانیم

البته؛ من به کرونا رای نمی‌دهم
محمدرضا رزاقی
چون کرونا بازتاب و نتیجه ای از اعمال و سلوک زشت جمعی مابود که مشمول خشک و تر است
کرونا باید سلوک جمعی مارا عوض کند
بدانیم جامعه جهانی یک پیکر هستند و آرزوی مرگ نکنیم .
در برابر حصر مظلومانه نه ساله سکوت نکنیم و به فکر بالا رفتن از نردبان قدرت نباشیم . الملک یبقی مع الکفر و لایبقی مع الظلم
در برابر منتقدین و محصورین و زندانیان بی پناه نگوییم می خواستند با شاخ گاو در نیفتند . و فقط به فکر آخور خود و کس و کار و دختر و پسر و داماد خود باشیم .
به ویلاهای مجلل برویم و در خانه های آنچنانی زیست کنیم و درد گرسنگان را فراموش کنیم و هنگام آروغ یاد مستضعفین باشیم .و کورونا آموخت به عدالت نیندیشیم نظم روزگار عدالت را جاری خواهد کرد .
کرونا فهماند می شود عید فقیر و غنی بنشینند تلویزیون ببینند و از ترس پسته نخرند و نخورند .
رای من کرونا نیست چون نیمه تاریک شخصیت و سلوک شخصی ماست
کاسبان کرونا خود کرونا هستند ماباید خود را تغییر دهیم از خود شروع کنیم

نسرین ستوده: نقض حقوق زنان در ایران سیستماتیک است

نسرین ستوده، حقوق‌دان و فعال حقوق بشر که در پیامی که از زندان ارسال کرده است،‌ نقض سیستماتیک حقوق زنان در ایران را یک دلیل مهم برای لزوم توجه به روز جهانی زن دانسته است.
این پیام که به شکل یک یادداشت روز جمعه ۱۶ اسفند در مجله تایم منتشر شده است، به مناسبت هشتم مارس، روز جهانی زن ارسال شده است.
نسرین ستوده در این پیام به تشریح روند زندانی شدن و صدور حکم زندان و شلاق علیه خودش پرداخته است.
نسرین ستوده، حقوقدان و فعال حقوق بشر با چندین اتهام از جمله «اجتماع و تبانی علیه امنیت ملی، نشر اکاذیب و تشویش اذهان عمومی» جمعاً به ۳۳ سال حبس و ۱۴۸ ضربه شلاق محکوم شده‌ است. بر اساس قانون مجازات اسلامی ۱۲ سال از این حکم اجرا می‌شود.
خانم ستوده در خرداد سال ۹۷ در خانه‌اش بازداشت و به زندان اوین منتقل شد.
او همچنین با اشاره به شیوع ویروس کرونا در ایران گفته است که این موضوع سلامت زندانیان را نیز به خطر انداخته است.
این فعال حقوق بشر در بخش دیگری از این یادداشت، از جمهوری اسلامی خواسته است که با خصومت و دشمنی با جهان پایان دهد.

۱۹ اسفند ۱۳۹۸
تعداد قربانیان مصرف الکل تقلبی در اهواز به ۱۶ تن رسید
در پی شیوع گسترده ویروس کرونا و عدم توانایی و نظارت دستگاه‌های دولتی برای توزیع کافی و رساندن اقلام بهداشتی مورد نیاز به مردم، عده‌ای از شهروندان اهوازی قربانی مصرف الکل تقلبی شدند.

عکس از آرشیو
به گزارش خبرگزاری مهر، علی احسان‌پور، سخنگوی دانشگاه علوم پزشکی اهواز روز دوشنبه ۱۹ اسفند ماه با اعلام خبر افزایش شمار قربانیان مصرف الکل‌های تقلبی در این شهر گفت که تاکنون ۱۱۳ نفر از شهروندان اهوازی بر اثر استفاده از الکل‌های تقلبی و مصرف مشروبات الکلی دست‌ساز دچار مسمومیت الکلی شده‌اند.
به گفته احسان‌پور تا شامگاه یک‌شنبه ۱۸ اسفند، ۱۶ نفر از شهروندان اهوازی بر اثر مصرف الکل‌ و مشروبات الکلی تقلبی جان خود را از دست داده‌اند.
گفته می‌شود این افراد قربانی شایعات منتشر شده در مورد تأثیر مثبت مصرف الکل بر دفع خطر ویروس کرونا شده‌اند.
فرهاد ابول نژادیان، رئیس دانشگاه علوم پزشکی اهواز هم شایعات منتشر شده در فضای مجازی مبنی بر دفع ویروس کرونا به‌ وسیله خوردن الکل را از عوامل اصلی مصرف مشروبات الکلی دست‌ساز و الکل‌های تقلبی توسط برخی از شهروندان اهوازی عنوان کرده و در همین رابطه از مردم خواسته است از «متانول» استفاده نکنند و برای تهیه «اتانول» به داروخانه‌های مجاز مراجعه کنند.
او همچنین اعلام کرده که در روزهای اخیر یکی قربانیان استفاده از الکل‌های تقلبی، بینایی خود را از دست داده است.

شعر "رزم مشترک
 از جمله شعرهای مجموعه‌ی"بپا خیز ایران من" سروده "برزین آذرمهر" است، که نخستین بار در سال ۱۳۵۵ به همت انتشارات ارانی وابسته به حزب توده ایران منتشر شد. این شعر بعدها البته بی آن که من در جریان آن قرار بگیرم، به ابتکار هنرمند چیره دست پرویز مشکاتیان و با هنرمندی استاد شجریان به صورت سرود رزمی در آمد و امروز شاهد اجراهای دیگری نیز از آن هستیم.
علاوه بر آن، شعر "محبوب من وطن" با آواز شهرام ناظری و آنگونه که در سایت رسمی زنده یاد مشکاتیان آمده است، شعر دیگری نیز از همین مجموعه، برای تنظم آهنگ های "محبوب من وطن" و "پیروزی" مورد استفاده ی استاد قرار گرفته است .
از آنجا که شعر"رزم مشترک" و اساسا خود مجموعه‌ی "بپا خیز ایران من" تا مدتها به شاعر پرآوازه ی ما سیاوش کسرایی نسبت داده می شد، و حتی این جا و آن جا بنام او به چاپ هم رسید، بنا به توصیه‌ی برخی دوستان، بهتر دیدم یادداشت کوتاهی همراه این شعر کنم و بدین ترتیب بکوشم تا شاید به این توهم بی جا و حتی آزار دهنده پایان بدهم.
به گمان من شما هم همچون من، بر این باورید که به هیچ وچه گوارا نیست که شاعر اثری، هر بارخود را در وضعیتی بیابد که مجبور باشد دلیل و مدرک بیاورد تا ثابت کند، شعری که خود او سروده، متعلق به دیگری نیست و با این همه، همیشه موفق هم نباشد!
بی شک شما بهتر از من می دانید که در افتادن با توهم جا باز کرده بر اثر نفوذ برخی از رسانه های گروهی، کارچندان ساده‌ای هم نیست، مگر آن که با سلاح برابر به جنگ آن رفت. دلیل رویکرد من به شما این است.
با احترم و سپاس.
جعفر مرزوقی (برزین آذرمهر)
رزم مشترک
همراه شو رفیق!
تنها
ممان به درد!
کین درد مشترک
هرگز جدا جدا
درمان نمی‌شود!
دشوار زندگی
هرگز برای ما
بی‌رزم مشترک
آسان نمی‌شود!
تنها
ممان به درد!
همراه شو رفیق!
تیر ماه ۱۳۵۲
برزین آذرمهر

"جای خالی سلوچ"
کتاب "جای خالی سلوچ" محمود دولت آبادی را ورق می‌زدم. جایی از کتاب نوشته بود : "روزگار همیشه بر یک قرار نمی‌ماند. روز و شب دارد، روشنی دارد، تاریکی دارد، کم دارد، بیش دارد. دیگر چیزی از زمستان باقی نمانده، تمام می‌شود، بهار می‌آید ..."
دیدم گوشه‌ی همین صفحه نوشته‌ام : " از یک جایی به بعد، حال آدم خوب نمی‌شود ..."
حرفم را پس گرفتم، خط زدم جمله‌ی خودم را. اصلا همانی که دولت آبادی گفته ...
از یک جایی به بعد، آدم آرام می‌گیرد، بزرگ می‌شود، بالغ می‌شود‌ و پای تمام اشتباهاتش می‌ایستد، سنگینی تصمیمی که گرفته را گردن دیگری نمی‌اندازد، دنبال مقصر نمی‌گردد، قبول می‌کند گذشته‌اش را، انکار نمی‌کند آن را، نادیده‌اش نمی‌گیرد، حذفش نمی‌کند، اجازه می‌دهد هرچه هست، هرچه بوده در همان گذشته بماند ...
حالا باید آینده را بسازد، از نو، به نوعی دیگر. یاد می‌گیرد زندگی یک موهبت است، غنیمت است، نعمت است، قدرش را بداند و آن را فدای آدم‌های بی مقدار نکند ...
همه‌ی این‌ها را که فهمید، یک آرامشی می‌آید می‌نشیند توی دلش، توی روح و روانش. اینجای زندگی همان جایی است که دولت آبادی گفته. اصلا از یک جایی به بعد، حال آدم خوب می‌شود ...
Hosine Dowlat:
https://t.me/joinchat/AAAAAETySTiJOM6Ex1iCkw

هوشنگ ظریف، استاد موسیقی سنتی ایران درگذشت

هوشنگ ظریف،  استاد برجسته تار روز شنبه ۱۷ اسفند به علت ایست قلبی در سن ۸۱ سالگی درگذشت.
خبر درگذشت آقای ظریف را خبرگزاری دانشجویان ایران، ایسنا، به نقل از همسر وی، پروین صالحی منتشر کرده است. این گزارش می‌گوید که چگونگی برگزاری مراسم تشییع پیکر هنرمند به خاطر شیوع ویروس کرونا در ایران هنوز مشخص نیست.
به نوشته ایسنا، هوشنگ ظریف در سال‌های اخیر نیز از بیماری آلزایمر رنج می‌برد.
هوشنگ ظریف در  دورهٔ عالی هنرکدهٔ موسیقی  شاگرد استاد علی اکبرخان شهنازی بود.  وی از سال ۱۳۴۲ به مدت ۱۷ سال به تدریس تار در هنرستان موسیقی پرداخت و از جمله شاگردان وی می‌توان به حسین علیزاده، داریوش طلایی و ارشد طهماسبی اشاره کرد.
هوشنگ ظریف نوازنده تار و ردیف‌دان و مدرس موسیقی بود. او چندین کتاب آموزش موسیقی و نت نگاری نیز منتشر کرده است از جمله «دستور مقدماتی تار و سه‌تار». 

توافق اردوغان در مسکو، باخت در ادلب
مازیار شکوری
دیدار پوتین و اردوغان در مسکو و توافق طرفین میتواند از زوایای مختلف مورد تحلیل و بررسی قرار گیرد.
۱. اولین مسئله اینکه تا کنون طرف ایرانی و سوری پیرامون توافق مسکو اظهار نظر شفاف نداشته اند یا بهتر بگوییم رژیم ایران و دولت اسد تا کنون هیچ گونه تعهدی را در قبال نیروهای ترکیه بر عهده نگرفته اند. با این شرایط آتش بس کنونی فقط میتواند میان طرفین روسی و ترک نافذ باشد. یعنی نیروهای وابسته به ایران و ارتش سوریه میتوانند به حملاتشان به مناطق تحت سیطره ترک ها ادامه دهند.
۲. روس ها در قبال ارتش ترکیه متعهد به آتش بس شده اند. بنا بر این روس ها میتوانند به مقر نیروهای شبه نظامی جیش النصره (شاخه القاعده سوریه) و نیروهای اخوانی و احرار الشام و ارتش آزاد سوریه حمله نمایند.
۳. پیرو نکته شماره ۲ در صورت هرگونه حمله روس ها به شبه نظامیان همراه اردوغان، ارتش ترکیه حق دفاع از شبه نظامیان ارتش آزاد و اخوان و جبهه النصره و احرار الشام را نخواهد داشت و هر گونه عکس العمل ترک ها در قبال چنین مسئله ای نقض آتش بس با روس ها تلقی خواهد شد.
۴. بنا بر این توافق بجای نیروهای حزب الله لبنان روس ها میتوانند با خیال راحت نیروهای شبه نظامی وابسته به ترکیه را هدف قرار داده و منهدم کنند.
۵. به نظر میرسد اردوغان به جهت شکست های میدانی در هفته اخیر و از دست دادن مناطق وسیعی که در دست داشته توان حمایت از نیروهای شبه نظامی وابسته به خود را کما فی السابق نداشته و احتمالا با توافق کنونی بخشی دیگر از نیروهای اخوانی و ارتش آزاد و جبهه النصره زیر حملات روس ها منهدم شوند.
۶۰ مناطقی که مورد توافق طرف روس و ترک بوده به عنوان منطقه امن مورد گشت مشترک قرار خواهد گرفت. بنا بر این ترکیه خود را ملزم نموده است در این مناطق از تحرک نیروهای اخوانی و ارتش آزاد ممانعت به عمل آورد. اگر ترکیه نتواند در عمل به چنین تعهدی عمل نماید وضعیت از جهت حقوقی و نظامی به نفع طرف دیگر توافق یعنی روس ها و در نهایت ارتش سوریه رقم خواهد خورد. چنین تصوری بعید نیست. چرا که جبهه النصره اعلام نموده است به خلاف توافق کنونی به حملات خود ادامه خواهد داد.
با این وصف اردوغان بار دیگر بازی را باخته است

دو عضو ارشد خاندان سلطنتی سعودی بازداشت شدند

بخش انگلیسی
صدای آمریکا – دو تن از اعضای ارشد خانواده سلطنتی سعودی، شاهزاده احمد بن عبدالعزیز برادر جوان‌تر ملک سلمان، و محمد بن نایف برادرزاده پادشاه، بازداشت شده‌اند.
خبرگزاری رویترز این خبر را روز شنبه ۱۷ اسفند در گزارشی به نقل از دو منبع آگاه که هویت آنها را مشخص نکرده است منتشر کرد. یک منبع گفته بازداشت‌ها روز جمعه انجام شده است.
منابع رویترز دلیل بازداشت این دو را اعلام نکردند و برای این خبرگزاری امکان تشخیص آن در حال حاضر وجود ندارد و دولت سعودی به درخواست رویترز برای اظهارنظر پاسخ نداده است.
روزنامه آمریکایی وال ‌استریت جورنال روز جمعه خبر بازداشت این دو عضو خاندان سلطنتی سعودی را منتشر کرده و دلیل بازداشت آنها را تلاش برای کودتا نوشته بود.

06. März 2020

۱۶ اسفند ۱۳۹۸
کرونا: احتمال توقف شیوع در چین، افزایش ابتلا در دیگر کشورها
مقام‌های چینی پیش‌بینی می‌کنند که تا پایان ماه مارس موارد جدید ابتلا به کرونا در ووهان، مرکز انتشار این ویروس به صفر برسد. این در حالی است که آمار مبتلایان به کووید ۱۹ در ایتالیا، کره جنوبی و ایران نگران کننده است و شمار کسانی که در اثر ابتلا به این ویروس در آمریکا جان خود را از دست داده‌اند افزایش یافته است.

شیوع ویروس کرونا در چین ـ عکس از آرشیو
به گزارش رویترز، ژانگ بولی، یکی از کارشناسان عضو هیئت بلندپایه مبارزه با ویروس کرونا در چین با وجود اعلام چند مورد جدید ابتلا به ویروس کرونا در ووهان، احتمال داد که موارد جدید ابتلا به این ویروس تا پایان ماه مارس جاری در ووهان به صفر برسد.
کمیته سلامت ملی چین اعلام کرد موارد جدید ابتلا به کووید ۱۹ در روز چهارشنبه ۱۴ اسفند / ۴ مارس ۱۳۹ نفر بوده است. بدین ترتیب شمار کل مبتلایان به ویروس کرونا در چین به ۸۰ هزار و ۴۰۹ نفر می‌رسد. مقام‌های چینی روز گذشته گزارش دادند که ۱۱۹ مورد جدید از ابتلا به کروناویروس به ثبت رسیده و ۱۲۵ مورد هم در روز قبل از آن گزارش شده است. ß

شعار سال ۱۳۹۹
نه منو ببر به خونه تون
نه بیا به خونه ی ما
😂😂😂😂😂

بیماری کرونا به همه استان‌های ایران رسید؛ سوءمدیریت، پنهان‌کاری و آمار غیرواقعی همچنان ادامه دارد
با ادامه بحران شیوع کرونا در ایران تمام استان‌های کشور به ویروس کرونا آلوده شدند و  وزارت بهداشت آمار ۳۵۱۳ نفر مبتلا به ویروس جدید کرونا را تایید کرد
کیانوش جهانپور، رئیس مرکز روابط عمومی وزارت بهداشت، روز پنجشنبه ۱۵ اسفند ماه گفت که در ۲۴ ساعت گذشته  ۵۹۱ نفر به کرونا مبتلا شده اند و با مرگ ۱۵ مبتلا در شبانه روز گذشته، آمار جان‌باختگان به ۱۰۷ نفر رسیده است.
وزارت بهداشت اعلام کرد که تهران با ۱۳۵۲ نفر، گیلان با ۳۳۳ نفر، قم با ۳۸۶ نفر، و اصفهان با ۲۳۸ مورد ابتلا چهار استانی هستند که به عنوان کانون شیوع شناخته می‌شوند.
بنابر این گزارش شمار مبتلایان به ویروس کرونا در استان‌های دیگر به شرح زیر است: استان مرکزی ۱۸۰، البرز ۱۷۳، مازندران ۱۲۱، قزوین ۱۱۱ ، خراسان رضوی ۸۹ ، سمنان ۶۰، گلستان ۳۷ ، آذریایحان شرقی ۶۵ ، اردبیل ۲۶ ، آذربایجان غربی ۱۰ ، همدان ۱۶ ، کردستان ۱۸ ، کرمانشاه ۲۲ ، ایلام ۱۱، خراسان جنوبی ۱۵ ، کردستان ۱۸، لرستان ۳۰، خوزستان ۶۳ ، فارس ۶۸ ، هرمزگان ۱۳ ، کهگیلویه و بویراحمد ۲، زنجان ۱۵، چهارمحال و بختیاری ۹، یزد هفت ، کرمان ۱۸، سیستان و بلوچستان ۱۹، و خراسان شمالی ۳ مورد.
جهانپور اعلام کرد که  آخرین استان کشور نیز که کرونا به آن نرسیده بود، بوشهر بود که از روز گذشته تا کنون سه مورد در آن شناسایی شده است.
این در حالی است که حتی برخی از نمایندگان معتقدند آمار قربانیان کرونا از سوی وزارت بهداشت اعلام می شود، واقعی نیست.
در تازه‌ترین انتقادها به عملکرد و پنهانکاری دولت عبدالکریم حسین‌زاده، نماینده مجلس، در حساب شخصی خود در توئیتر نوشت که ‌تلنبار شدن اجساد در قم و درماندگی مردمرشت گواه ناکارآمدی‌های صورت گرفته در این اطلاع‌رسانی و هشدار به موقعکرونا ست. ß

امروز شنیدم وبا در مشهد روزی هفتاد هشتاد نفر را تلف می کند. یقین دارم ده روز دیگر در اردو(پاکستان) خواهد بود، ممکن بود با مبلغ کمی مخارج قرنطینه بگذارند. شاید این مرض به جای دیگر سرایت نکند؛ اما کی حکم بکند و کی بشنود؟ انالله و انا اليه راجعون

متنی که خواندید از کتاب روزنامه خاطرات اعتماد السلطنه گرفته شده بود. یعنی ۱۲۰ سال قبل! تاریخ تکرار میشود...

الان می فهمیم که جای بند ماسک مانده بر روی صورت  پرستاران و پزشکان خیلی مقدس تر از اون
جای مهری است  که بر پیشانی بعضی هاست

همین آمار بالای مرگ و میر اینها نشان می‌دهد که اسلام نه تنها بدوی‌تر از آن است که بتواند معضلات زندگی امروز را حل کند، بلکه بر دشواریهای آن می‌افزاید. دینی که مومنانش را به جدی نگرفتن یافته‌های پزشکی ترغیب و سلامت جامعه را بخطر می‌اندازد، حتی بعنوان یک اعتقادشخصی هم محترم نیست.

۱۵ اسفند ۱۳۹۸
«افکار طالبانی را هر قدر لاپوشانی کنیم، طالبانی است» ــ گفت‌و‌گو با نیلوفر لنگر
شهزاده سمرقندی
پس از به امضا رسیدن توافقنامه بین آمریکا و نمایندگان طالبان در دوحه، قرار است که در تاریخ ۱۰ ماه مارس مذاکرات بیناـ‌افغانی برگزار شود تا گفت‌وگو با نمایندگان طالبان در راستای آوردن صلح به افغانستان را انجام دهند. اما تا به‌حال که کمتر از یک هفته مانده به این تاریخ است، نمایندگان این هیأت انتخاب نشده اند و این نگرانی زنان فعال جامعه را افزایش داده است.
نیلوفر لنگر، روزنامه‌نگار معتقد است که مردم افغانستان، چه زن و چه مرد، از افکار و ایدئولوژی طالبانی آگاه هستند و باور دارند که با چند بار دور میز نشستن به منظور صلح و همکاری با دولت نظر و باورهای آنها تغییر نخواهد کرد.
گفت‌و‌گوی «زمانه» با نیلوفر لنگر را در ادامه بشنوید: ß

مرگ در غربت
هنوز که هنوز است پس از گذشت این همه سال، با یاد آوری چهره های آن اردوگاه  دیده های دوران استالین بی قرار و نا آرا م می شوم. غلام زنجانی بخت  بر گشته روز خاک‌سپاری رفیق اش در یکی از دهات قزاقستان با اشک چشم از رمق افتاده، نالان و درمانده به من گفت‌‌‌‌  اغلب ما در اردوگا ه های کار فقط در آرزوی یک وعده غذای سیر بودیم. پس از آزادی از
اردوگاه ها، در آرزوی  عروسی و در آغوش کشیدن دختران هم سن و سال خود بودیم. همه آرزوهای ابتدای ما، خوردن غذای سیر، همسر، بچه، خانه ای که فقط سر پوش داشته باشد  با خواری و ذلت بر آورده شد اما آرزوی برگشت ما به ایران  و دیدار از  پدر و مادران چشم به راه هرگز به تحقق نپوست. پدر و مادران چشم به گریان در گذشتندحالا نوبت خود و دوستان ما رسیده است. تو نمی دانی با یاد آوری خاطرات دوران سپری شده در اردوگاه های استالینی در دل من و دوستان در این خاکسپاری ها چه می گذرد.
آخ از آن روز های وصف ناپذیر لعنتی. من شاهد و نظارگر این هم وطنان بودم که با چه حال و زاری در غربت و تنهایی، در فضای خفقان پلیسی با سکوت مرگبار، رفقای داغ دیده خود را در خاک اتحاد جماهیر شوروی به خاک سپرده می شدند..
ای  جماعت آخر  این  ننگ ها باید روز پایانی داشته باشد.
من به آن روز امید دارم. دنیا که به آخرش نرسیده سرانجام در کوچه ما نیز روزی عروسی به راه خواهد افتاد دختران و پسران شانه به شانه خواهند رقصید.  اتابک

اتابک فتح‌اله‌زاده
محسن با گل‌خنده‌هایش از ما خداحافظی کرد
محسن از جمله کسانی بود که به سهم خود با نقد و برخورد ‏انتقادی به دگم‌ها و باورها، نگرش ایدئولوژیک‌زده چپ ایران، نقش شایسته‌ای ایفا کرد. در آن سال‌ها گفتمان ‏دمکراسی، دفاع از بازار آزاد، دفاع از منافع ملی کشور، نقد مبارزه ضدامپریالیستی و... با کم‌‏لطفی اعضای خانواده چپ ایران مواجه می‌شد. ß

چقدر حرف غم انگیزی بود که اتابک‌ در رابطه با آنچه در تاشکند در مورد ایرانی ها می گفتند بیان کده بود که " مثل ایرانی ها در تنهایی مرد و گندش بیرون زد." چقدر غم انگیز و چه دورانی را تصویر می کند همین گفته و نشان می دهد که واقعا که چه سال‌های دشواری را مهاجرین ایرانی در کشور شوراها گذراندند. دلم‌گرفت از این استعاره پر از اندوه.
 
راستش امروز قسمت سوم‌ فیلم قطب زاده را دیدم‌ و بخشی را که پرتوی در مورد نفوذ نظامی های حزب، سرهنگ کبیری و عطاریان‌ می گوید که قطب زاده را واقعا فریب می دهند و آن نامه رمزی کذایی که کا گ ب برای بدام‌انداختن قطب زاده به عنوان جاسوس‌ در باجه تلفن‌ می‌گذارد و بعد به مقامات امنیتی ایران خبر می دهند که وانمود کنند آوا عامل سازمان سیا بوده است. با اینکه هرگز از این ماجراها خبر نداشتم و تصورش را هم نمی کردم ولی از خودم بیزار  شدم که عضو‌ چنین حزبی بوده ام  که چنین توطیه چینی هایی می کرده  بر علیه مخالفین خودش.
تاریخ ما چه ها که به خود ندیده است. ای کاش ما ابتدایی ترین اصول اخلاقی را قبل از هر چیز دیگر می‌آموختیم. کاش سیاسیون ما قبل از هر چیز درس اخلاق بگیرند.
اتابک, دستش درد نکند و درود بر شهامت او که علیرغم فشارها و اتهامات و تهدید و تمهید هایی که  رفقایش در آن دوران به او آوردند در آن دوران، دوستی ها و علایق سازمانی او مانع از آن نشد که ‌چشمهایش را بر دیدن حقایق ببندد. کتاب خانه دایی یوسف و در ماگادان کسی پیر نمی شود او یکی از ماندگارترین و بهترین نمونه های بیان آن دوران دشوار زندگی‌مهاجران ایرانی است که اگر اتابک به آن همت نمی‌گماشت هرگز بیان و مکتوب نمی شد.
کاش رفقای دیگر هم خاطرات خود را از دوران مهاجرت بنویسند.
با بهترین آرزوها قلبی برای همه شما
رضا فانی یزدی

‏محسن حیدریان
خروجی انتخابات:‏ خواست ملی تغییر
مساله اساسی ایران بعد از انتخابات، پیروزی "خواست ‏همگانی ملت" بر منافع گروهی یک حکومت جبار است. اکنون همه حاکمیت از ولی فقیه گرفته، تا قوه قضاییه و قوه ‏قانونگذاری آن از سوی ملت مهر باطل خورده است. اکنون ملت آگاه ایران و نیروهای سیاسی آزادی‌خواه باید خواست ملی تغییر را به زبانی رسا و روشن به موضوع سیاست کشور تبدیل کنند. ß

در سوگ محسن حیدریان
اتحاد جمهوریخواهان ایران: ضایعه‌ی درگذشت محسن حیدریان را به خانواده‌ی محترم او، به دوستان ارجمند بابک ‏امیرخسروی و فرهاد فرجاد، دیگر یاران و دوستان او در حزب دمکراتیک مردم ایران و اتحاد ‏جمهوریخواهان ایران از صمیم قلب تسلیت می‌گوییم.‏ یاد عزیز محسن حیدریان همیشه با ما خواهد بود. ß

در فقدان دوست همراه و رفیق همرزم محسن حیدریان
محسن حیدریان پیکارگر نستوهی بود که با نقد و یادگیری از گذشته، رها از جزم‌اندیشی، با عشق به ایران و برای ‏خوشبختی ایرانی زیست و تا آخرین دم از تلاش پربارش در راه آزادی دست نکشید. ما درگذشت محسن حیدریان، این یار صدیق، فداکار و صمیمی را به بستگان ارجمند او و جامعه ایرانیان دوستدار ‏آزادی و جمهوری تسلیت می‌گوییم.ß

به یاد دوست و همکار، محسن حیدریان
با تاسف فراوان اطلاع یافتیم دوست و همکارمان محسن حیدریان، نویسنده و کنشگر سیاسی جمهوری‌خواه روز سه‌شنبه ۱۳ اسفند ۱۳۹۸ زندگی را وداع گفته است. محسن حیدریان در گوتنبرگ (یوتری) سوئد زندگی می‌کرد و هنگام درگذشت ۶۴ سال داشت. ß

۱۶ اسفند ۱۳۹۸
پست مدرنیسم، نسبیت فرهنگی و برابری جنسیتی جهان شمول
مهرداد درویش پور
این نوشته که ویرایش تازه‌ای از فصلی از کتاب “چالشگری زنان علیه نقش مردان” نگارنده است به تناقضات نظری و پیامدهای محافظه کارانه تئوری نسبیت فرهنگی در حوزه زنان می‌پردازد.

مهرداد درویش‌پور، جامعه‌شناس
 امروز با کاهش نفوذ اندیشه‌های پست مدرنیستی در جهان به رغم دیرپایی عصر تردید، عقب رانده شدن اسلام‌گرایی در منطقه در پی عریان شدن پیامدهای دردناک آن، و گسترش تب سکولاریسم و تمایل به فرهنگ غربی به ویژه در ایران در پی چهل سال حاکمیت ایدئولوژی زن ستیز برخاسته از انقلاب اسلامی شده آن، دیگر کمتر کسی به بهانه ”رهیافت بومی” از نسبیت فرهنگی یا ”فمینیسم اسلامی” دفاع می‌کند. تا آنجا که برخی از پیش قراولان پیشین باورمند به نسبیت فرهنگی و فمینیسم اسلامی در ایران، امروزه با فاصله گرفتن از باورهای پیشین، خود را در زمره گروه فمینیست سکولار و طرفدار جهان‌شمولی حقوق برابر زنان و مردان می‌خوانند.
رشد روزافزون فرهنگ بومی/جهانی یا ”گلوکال” (برخاسته از در هم آمیختگی فرهنگ گلوبال و لوکال) نیز با پایان بخشیدن به دوگانه‌سازی‌های بومی/جهانی در بی رنگ شدن رهیافت‌های ”بومی” نیز نقش موثری داشته است. امروز، نظریه‌های فراگیر و عمومی از یکسو و از سوی دیگر نظریه‌های خاص‌گرا که تنها به “خود ویژگی‌ها” و تمایزات می‌پردازند، هرچه بیشتر جای خود را به تاویل متن و بررسی بافتار متن در زمان و مکان معین (کنتکستوالیسم) برخاسته از درهم آمیزی عام و خاص سپرده‌اند. همچنین نظریه‌های پساساختارگرا که ابژه و سوژه و کلان و خرد را درهم آمیخته‌اند، دوگانه‌سازی‌های پیشین نظری را کمرنگ کرده‌اند. این عوامل، پیش روی اندیشه‌های پست مدرنیستی در دهه‌های گذشته را که نظریه فمینیستی را نیز به دلیل جهان شمولی ایده‌های آن با چالش روبرو ساخته بود، به عقب رانده است. این نوشته که ویرایش تازه‌ای از فصلی از کتاب “چالشگری زنان علیه نقش مردان” نگارنده است به تناقضات نظری و پیامدهای محافظه کارانه تئوری نسبیت فرهنگی در حوزه زنان می‌پردازد. امری که گذر زمان وتجربه بیش از همه امکان سنجش صحت و سقم آنرا بدست داده است.

تظاهرات زنان ایران در اولین ۸ مارس پس از انقلاب (۱۳۵۷) – عکس از هنگامه گلستان
ناپایداری و چندگانگی در تئوری‌های فمینیستیß

میراث بازرگان؛ گفتگو با دکتر محمدحسین بنی‌اسدی
امروز بسیاری مخالفانش از او عذرخواهی می‌کنند و ایده‌هایش را صحیح، اما در بستر جامعه انقلابی ناکارکرد می‌دانند. از معدود شخصیت‌هایی است که حتی دشمنان آن روزش، امروز به وی احترام می‌گذارند و بر صداقت، دیانت و سلامتش صحه می‌گذارند. ایرناپلاس برای بازخوانی بازرگان، با دکتر محمدحسین بنی‌اسدی به گفت‌وگو نشسته‌ است؛ سیاستمدار و فعال سیاسی، عضو شورای مرکزی نهضت آزادی ایران، داماد مهدی بازرگان و وزیرمشاور دولت موقت در امور اجرایی.
ابتدا درباره بستر و انگیزه فعالیت‌های مهندس بازرگان بفرمایید.
مهندس بازرگان در زندگی پربار خود فعالیت‌های متعددی در زمینه‌های دینی، علمی، سیاسی، فرهنگی، اجتماعی، صنعتی، اقتصادی و حتی مدیریتی داشت. آنچه در مورد همه این فعالیت‌ها جالب است این بود که زیربنای همه این فعالیت‌ها آموزه‌های اسلامی، قرآن و ارزش‌های اصیل اسلام بود و رویکردهای مهندس بازرگان از ایمان و اعتقاد عمیق او نسبت به قرآن متأثر است. ولی مهندس بازرگان از نقطه‌نظری خود، پدر روشنفکری ایران است. از اواسط قرن بیستم تا تقریباً اواخر قرن بیستم اساس تفکر او از قرآن است، ولی منحصر به قرآن نیست و سیره پیامبر و ارزش‌هایی که از عملکرد پیامبر دریافت کرده بود، بر تمام فعالیت‌های او احاطه داشت. ß

 

انهدام’ ساختار جمهوری اسلامی ایران
حسین باستانی
آیت الله خامنه ای دستور داد تا لایحه بودجه سال ۱۳۹۹ بدون بررسی نمایندگان در صحن علنی مجلس، مستقیما از “کمیسیون تلفیق” به شورای نگهبان ارسال شود. کلیات این لایحه، هفته پیش از سوی اکثریت نمایندگان مجلس رد شده و برای بررسی بیشتر به کمیسیون تلفیق بازگشته بود.
دستور آقای خامنه ای، به دنبال درخواست رئیس مجلس ایران از او برای ارسال لایحه بودجه به شورای نگهبان صادر شد، در شرایطی که خطر شیوع کرونا، جلسات علنی مجلس را تا اطلاع ثانوی تعطیل کرده است. با این حال، در صورتی که تنها دلیل حکم حکومتی اخیر، ویروس کرونا بود، قانونا راه های دیگری نیز در پیش روی حکومت قرار داشت.
در راس آنها، پیش بینی اصل ۸۵ قانون اساسی است که مطابق آن مجلس “در موارد ضروری” می‌تواند اختیار وضع بعضی از قوانین را به کمیسیون‌های داخلی خود تفویض کند؛ هرچند در این صورت قوانین مصوب، موقت هستند و “تصویب نهایی آنها با مجلس خواهد بود”.
به علاوه، این امکان وجود داشت که، چنانچه در گذشته هم بعضا عمل شده بود، بودجه‌ای به طور موقت برای ابتدای سال تصویب شود -اصطلاحا، بودجه های یک دوازدهم” یا “دو دوازدهم”- تا نمایندگان بعدا، سر وقت در مورد کل بودجه تصمیم‌گیری کنند.
اما به جای استفاده از چنین راه حل هایی ترجیح داده شد، با هماهنگی کامل روسای قوای مقننه و مجریه، از راحت ترین گزینه موجود یعنی حذف صحن علنی مجلس از روند تصویب بودجه استفاده شود.
انتخاب این گزینه، البته بی سابقه نبود. دیگر نمونه متاخر از حذف مجلس از تصمیم‌گیری های بزرگ، در مقطع افزایش شوک‌آور قیمت بنزین در آبان ماه خبرساز شد، که به خونین ترین اعتراضات خیابانی تاریخ جمهوری اسلامی انجامید. این تصمیم نیز، بدون ورود به مجلس، در “شورای عالی هماهنگی اقتصادی قوای سه‌گانه” به تصویب رسید که یک سال قبل، به دستور رهبر تشکیل شده بود.
در آن مقطع، همچنین پس از شروع اعتراضات خیابانی، باز شخص آیت الله خامنه ای بود که با حکم حکومتی، جلوی اقدام تعدادی از نمایندگان را برای بررسی مجدد موضوع در مجلس گرفت.
سیستم ‘پارلمانی’؟ß

از توییتر حسین دهباشی:
محمدرضاشاه کیشِ شخصیت داشت، نه؟ توهّم و تفرعن داشت، نه؟ می‌گذاشت دست‌اش را ببوسند، نه؟ همه‌ی این‌ها واقعا زشت و درست. امّا دست‌کم این‌قدر ظاهرسازی می‌فهمید که ولیعهدش در بیمارستان دولتی جنوب تهران و کنار بچه‌های فقیر چهارراه مولوی به دنیا بیاید. شما به‌خدا شعور همین را هم ندارید! https://t.co/vc6Pv5yAo3

راز فردوسی
امیرهوشنگ ابتهاج
در شاه‌نامه‌ی فردوسی روایت عجیبی وجود دارد.
داستان از این قرار است که:
وقتی زال می‌خواست از سیمرغ خداحافظی کند و او را ترک‌ کند، سیمرغ سه پَر از پَرهای خود را به زال می‌دهد و به او می‌گوید :
*”
هر وقت در تنگنا و تیره‌روزی قرار گرفتی پرها را به آتش بکش تا‌ من ظاهر شوم و به یاری‌ات بشتابم.”*
سال‌ها می‌گذرد..
رودابه، همسرِ زال، رستم را آبستن می‌شود و ناتوان از وضع‌حمل در بستر مرگ می افتد.
زال هراسان اولین پر سیمرغ را به آتش می کشد. سیمرغ به یاری همسر و فرزندش می‌آید و از مرگ می‌رهاندشان
زال در اواخر عمر و قبل از مرگش دو پر دیگر را به رستم‌ می دهد تا در تنگنا آن‌ها را به آتش بکشد
سال‌ها می گذرد و رستم در جنگ با پهلوانی به نام اسفندیار دچار زخم‌های فراوان می‌شود و مستاصل از شکست او
رستم پر دوم را به آتش می کشدß

دلیلی داشت که علمای دین فتوا دادند خواندن کتابهای صادق هدایت حرام است

حاج اقا خطاب به مجمع الشرعیه:
هر جوری که می تونی نگذار مردم فهمشون زیاد بشه.
بهشون بگو هر چی هست همینه که ما به شما می گیم
و خارج از گفته ما کفر است و باطل.

هیچوقت نگذار قمه و زنجیر علم و کتل
از دست مردم بیافته...
اگر روزی بیاد که مردم اینها رو زمین بندازن
و کتاب بدست بگیرن
اون روز باید بریم و این عیش مدام رو رها کنیم...

اگر تونستی این جوری مردم رو حفظ کنی
هزاران سال بر اون ها سواریم
و از خریتشون ثروتمند و محترم زندگی می کنیم.
اگر در هر هزار نفر یکی هم مثل این شاعر چرند باف
پیدا شد نترس و فوری اتهام کافر بودن بهش بزن...
اون وقت می بینی همون مردمی که تو تربیت کردی
چطور بر سرش می ریزن و تکه تکش می کنن...!!

"
کتاب حاجی آقا "
اثر زنده یاد #صادق_هدایت
90
سال پيش.....

تاریخ بدون سانسور ایران و جهان👇
کانال رژه تاریخ 💫
@Rezhe_Tarikh

ملت خر
در سال ۱۳۵۹ شعری بین مردم دست به دست میشد بنام «بس که این ملت خر است»
در آن زمان معلوم نشد که شاعر کیست ولی الان می‌دانیم که کار شاعر طنزپرداز معروف و با استعداد زنده یاد ناصر اجتهادی (از نویسندگان مجله فکاهی توفیق) بوده است!
جالب اینجاست که آنقدر در جا زده ایم که بعد از اینهمه سال هنوز هم  این شعر تازگی خود را حفظ کرده:
مملکت در دست مشتی خائن غارتگر استß


این روزها به خاطر «کرونا»ی لعنتی اسم بیمارستان «مسیح دانشوری» رو زیاد شنیدیم، ولی احتمالا هیچ‌کدوم ربط بین این بیمارستان و «حافظ شیرازی» رو نمی‌دونیم.
سال هزارودویست‌وهفتادوهشت خورشیدی، «سیدعلی دانشوری» پزشک مطرح دوران قاجار که به «مجدالحكماء» شهرت داشت، قبل از زایمان همسر باردارش فالی به دیوان حافظ زد تا ببینه حافظ در مورد نتیجه زایمان چی می‌گه.
حافظ پاسخ «مجدالحکماء» رو با غزل مشهور و امیدوارکننده «مژده ای دل که مسیحا نفسی می‌آید» می‌ده و طبیب به همه اعلام می‌کنه که فرزندی که تو راهه، پسره و همون‌جا اسمش رو می‌ذاره مسیح.
«
مسیح» باهوش به این ترتیب تو نیشابور متولد می‌شه و به دلیل هوش و کیاست بالا، مدارج تحصیلی رو با نتایج درخشان پشت سر می‌گذاره و خانواده رو مجاب می‌کنه که بچه رو برای ادامه تحصیل راهی تهران و مدرسه فرانسوی «سن‌لوئی» کنن.
بعد از تحصیل در تهران، «مسیح» اصرار می‌کنه تا برای ادامه تحصیل در رشته طب، به فرانسه بره.
با پارتی‌بازی پدر، فرزند راهی فرانسه می‌شه و در رشته «سل و بیماری‌های ریوی» تخصص می‌گیره و بلافاصله با نیت تاسیس یک بیمارستان تخصصی برای سل و مشکلات ریوی برمی‌گرده ایران.
چند سال قبل از این ماجرا، مظفرالدین‌شاه که به دلیل ضعف جسمانی و مصرف زیاد قلیان دچار مشکلات ریوی شده بود، به توصیه اطباء فرانسوی به شمالی‌ترین نقطه تهران (شاه‌آباد سابق و دارآباد فعلی) می‌ره و تو کاخکی که امین‌السلطان براش می‌سازه ساکن می‌شه تا از اکسیژن خالص اون منطقه بهره ببره.
«
مسیح دانشوری» بعد از بازگشت به ایران، استراحتگاه مظفری رو نقطه‌ای ایده‌آل برای تاسیس یک مدرسه پرستاری و البته استراحتگاهی برای بیماران مبتلا به سل می‌بینه و یک مجموعه پزشکی در منطقه تاسیس می‌کنه.
بیست‌وششم مرداد سال هزاروسیصدوشونزده، آسایشگاه سل شاه‌آباد به طور رسمی افتتاح و به مرکزی برای مداوای بیماران مسلول و ریوی تبدیل می‌شه.
با تلاش مسیح، چند پزشک متخصص ریه‌ی تحصیل‌کرده در فرنگ نظیر «دکتر صادق قاضی» هم جذب این مرکز می‌شن تا مرکز به‌تدریج حکم قطب درمان بیماران ریوی کشور رو پیدا کنه.
این پزشک نیشابوری که بیمارستانش امروز مهم‌ترین مرکز درمان مبتلایان به #کرونا محسوب می‌شه، سال چهل‌وهفت از دنیا رفت.

 

درجستجوی یک راز!*
 برگردان : بهروز مطلب زاده

در تاریخ 9 آوگوست 1928 ازمجسمه یاد بود جمهوریت درمیدان تقسیم شهراستانبول، پرده برداری شد. به سخن دیگر، اکنون ازعمرنماد ویا بنای یاد بود جمهوریت ترکیه، یا آنچه که امروزه ما آن را به عنوان مجسمه میدان تقسیم استانبول می شناسیم  92 سال می گذرد.
آیا شما از« راز » نهانِ این پیکره معروف وتاریخی چیزی می دانید؟. البته، «شاید» بعضی ازشما، چیزهائی دراین باره شنیده باشید. می گویم شاید، زیرا تاهمین دیروز، کسی ازاین « راز » سربه مهراطلاعی نداشت. خوب، طبیعی است، ازکجا باید می دانستند؟.
من هم نمی دانستم، وبرای اینکه مطمئن شوم، به تحقیق و جستجو پرداختم. با خودم گفتم، «ببینم آیا کسی چیزی درباره این « راز»  نوشته است؟».ß


به ملت ستمدیده و در بند ایران
پیام جبهه ملی ایران (سامان ششم)
هم میهنان گرامی، هنوز در جبهه ملی ایران از صدور بیانیه و تحلیل درباره عدم رسیدگی به زمین لرزه کرمانشاه و سیل در گرگان و لرستان و خوزستان، کشتن دهها کولبَر در کردستان، قربانیان سیل در بلوچستان، کشتار هزاران تن هم میهن ناراضی در آبان 98، منفجرکردن هواپیمای مسافری با موشک سپاه و قتل 176 تن از بهترین شهروندان ما، زیر پا کشته شدن دهها تن بعلت سوء مدیریت در خاکسپاری قاسم سلیمانی و انجام انتخابات نمایشی مجلس رژیم و تحمل دروغ های تمام نشدنی حاکمیت فارغ نشده بودیم که فصلی دیگر از کارنامه بصیرت گرایان جمهوری اسلامی ورق خورد و شرکت هواپیمایی ماهان (وابسته به سپاه) از آغاز شیوع بیماری ویروسی کرونا در شهر ووهان چین، با وجود منع سفر وزارت بهداشت، طی دهها سفر هزاران تن از اتباع چین را از مرکز شیوع بیماری به قم آورد و گسترش این بیماری خطرناک را به سراسر ایران پخش کرد و صدها تن را کشت و از اینجا به سراسر جهان منتشر و باعت هزاران مرگ و یک بحران جهانی شد. نمونه هایی از سیاست و تدبیر جمهوری اسلامی در طی چهار دهه گذشتهß

دراشماره 164 توفان الکترونیکی مطالب زیر را می خوانید:
خجسته باد هشتم مارس، روز بين المللي زنان
*
تحريم انتخابات و بي اعتباري نظام
*
زنان در آستانه روز جهاني زن
*
اپوزيسيون وطن فروش از «ويروس کرونا» خطرناک تر است
*
ويروس کرونا و حقايقي چند در مورد رياکاري آمريکا!
*
نامه ي شوراهاي صنفي دانشجويان کشور به وزير علوم در خصوص تعطيلي دانشگاه ها
*
چند نكته مؤثر براي پيشگيري ازابتلاي به «ويروس كرونا»
*
بودجه 99، تورم و فقر بيشتر، براي کارگران و زحمتکشان و چپاول بيشتر اموال عمومي
*
بيانيه سنديکاي کارگران شرکت واحد اتوبوسراني تهران و حومه در مورد دستمزد سال 99
*
در جبهه نبرد طبقاتي
*
سخت در اشتباه ايد! عدم شناخت صحيح از دشمنان مردم فاجعه مي آفريند!
*
گزارش مختصري در مورد كنفرانس امنيتي مونيخ
*
سياست ميليتاريسم جهان غرب براي پيشگيري از «غروب غرب»
*
يك ترور فاشيستي نازيستي در آلمان
*
دروغگويي دونالد ترامپ در مورد رونق اقتصادي و کاهش فقر در آمريکا
*
درس اخلاق!
*
پيام حزب کار ايران (توفان) به نهمين کنگره رفقاي حزب کمونيست کارگران فرانسه
*
آمريکا بايد سربازان خود را از خاورميانه خارج کند و دست از مداخلات خود بردارد
*
گشت و گذاري در فيسبوک، پاسخ به چند پرسش
*
پاسخ به يک پرسش در شبکه تلگرامß

نبرد خلق شماره  421-  بهمن 1398_ فوریه 2020
ویژه چهل و نهمین سالگرد رستاخیز سیاهکلß

28. Februar 2020

تداوم آزار با پرونده‌سازی علیه نرگس محمدی؛ ۶ اتهام و ۲ پرونده جدید در زندان
«نرگس محمدی» نایب رییس و سخنگوی کانون مدافعان حقوق بشر، که اخیراً به صورت غیرقانونی و با ضرب و شتم از زندان اوین به زندان زنجان منتقل شد، با تشکیل ۲ پرونده جدید و ۶ اتهام امنیتی بابت وقایع دوران حبس خود مواجه شده است.
در پرونده نخست، خانم محمدی به «فعالیت تبلیغی علیه نظام جمهوری اسلامی و اجتماع و تبانی به قصد اقدام علیه امنیت ملی» (آن هم در حالی که زندانی بوده) متهم شده است. انتشار بیانیه‌های سیاسی، تشکیل کلاس‌های آموزشی و تحصن اعتراضی در بند زنان از جمله استنادهای دادستانی برای اتهامات این پرونده بوده است.
اما پرونده دوم با شکایت «غلامرضا ضیائی» رئیس زندان اوین تشکیل شده و خانم محمدی به «اخلال در نظم زندان و برهم زدن آسایش عمومی بند زنان از طریق برگزاری مجالس و نشست‌ها و خواندن سرود با صدای بلند» و همچنین توهین به ماموران دولت از جمله ضیائی و افترای شکنجه و ضرب‌وشتم شدن توسط او، متهم شده است.
نرگس محمدی هم‌اکنون محکومیت ۱۶ ساله خود را می‌گذراند. / سایت کانون

شاخص آمادگی کشورها برای مقابله با بیماری‌های همه‌گیر: آمریکا در رتبه نخست و ایران در رتبه ۹۷ جهان قرار دارد
شب گذشته در نشست خبری کاخ سفید دونالد ترامپ، رئیس جمهوری آمریکا به شاخص امنیت سلامت ارائه شده توسط دانشگاه جانز هاپکینز اشاره کرد و گفت که در این مطالعه جامع، کشورها از لحاظ آمادگی برای اپیدمی ارزیابی شده‌اند و آمریکا در رتبه نخست قرار دارد.
شاخص امنیت بهداشتی جهان
را دانشگاه جانز هاپکینز، واحد اطلاعات اقتصادی مجله اکونومیست، و موسسه غیرانتفاعی برنامه تهدید هسته‌ای در ماه اکتبر سال ۲۰۱۹ منتشر کردند و در آن ۱۹۵ کشور جهان را از لحاظ آمادگی برای مقابله با بیماری‌های همه‌گیر جهانی مورد ارزیابی قرار داده‌اند.
در اندازه‌گیری این شاخص از معیارهایی مانند توان پیشگیری و تشخیص بیماری، امکانات بهداشتی، و واکنش سریع نظام سلامت مدنظر قرار داده شده است.
در این شاخص، صد بالاترین رقم است. رتبه نخست را ایالت متحده آمریکا با امتیاز ۸۳.۵ کسب کرده است و در پیشگیری، تشخیص زودهنگام، و ارائه گزارش، واکنش سریع و کارآیی نظام سلامت در رتبه اول نشسته است و از دیگر کشورهای جهان برای مقابله با بیماری‌های همه‌گیر آماده‌تر است.
ایران، از صد امتیاز ممکن، ۳۷.۷ امتیاز به دست آورده و در میان ۱۹۵ کشور دنیا، در رتبه نود و هفتم قرار گرفته است.
پایین‌ترین رتبه ایران (۱۸۶ از ۱۹۵) در تلاش برای بالابردن توانایی ملی در مقابله با بیماری‌های همه‌گیر، استفاده بهینه از منابع مالی، و پیروی از معیارهای بین‌المللی است.
این شاخص همچنین نشان می‌دهد یمن، کره شمالی، و سومالی در مقابله با بیماری‌های همه‌گیر جهانی، پایین‌ترین میزان آمادگی را دارند.
این گزارش در کل نشان می‌دهد هیچ کشوری صد درصد برای مقابله با بیماری‌های همه‌گیر جهانی آماده نیست. دانشگاه جانز هاپکینز ضمن انتشار این گزارش ۳۲۴ صفحه‌ای، توصیه‌هایی را نیز برای پرکردن خلاء‌های موجود ارائه داده است.

۰۹ اسفند ۱۳۹۸
کرونا به همه‌گیری جهانی نزدیک ‌شد
کرونا بازارهای جهانی را ملتهب کرده است. شاخص‌های بورس به پایین‌ترین حد خود از بحران اقتصادی در سال ۲۰۰۸ تاکنون رسیده‌اند. شاخص بورس در بازار نیکی ژاپن ۴,۷ درصد، شاخص بورس در بازار هنگ‌کنگ ۲,۶ و شاخص اس اند پی ۵۰۰ آمریکا ۴ درصد کاهش پیدا کردند. جهان خود را برای مقابله با همه‌گیری جهانی کروناویروس جدید آماده می‌کند.

کرونا در چین
به همه‌گیری جهانی نزدیک می‌شویم
به گزارش رویترز مقامات وزارت بهداشت چین اعلام کردند که جمعه ۲۸ فوریه/ ۹ اسفند ۳۲۷ مورد جدید ابتلا به بیماری کووید ۱۹ در این کشور ثبت شده. این میزان از ابتلا پایین‌ترین حد از زمان شیوع ویروس در چین از ۲۳ ژانویه تاکنون است. در مجموع در چین از آن زمان تاکنون ۷۸ هزار نفر به کووید ۱۹ مبتلا شده و ۲۸۰۰ نفر هم جان خود را از دست داده‌‌اند.
تدروس آدهانوم قبرسیوس، مدیرکل سازمان جهانی بهداشت شامگاه گذشته در یک نشست خبری در ژنو اعلام کرد که در سایر کشورهای جهان بیش از ۷۰ درصد موارد ابتلا به کروناویروس جدید به ثبت رسیده است.
آدهانوم قبرسیوس در ادامه سخنان خود یادآوری کرد که شیوع ویروس به همه‌گیری جهانی نزدیک می‌شود:
«الان وقت ترسیدن نیست. الان وقت اقداماتی است که باید برای پیشگیری از شیوع بیشتر ویروس انجام داد و وقت آن است که جان انسان‌ها را نجات دهیم.»
به گفته مدیرکل سازمان بهداشت جهانی، ایران، ایتالیا و کره جنوبی به یک «نقطه تعیین‌کننده» برای جلوگیری از انتشار بیشتر کروناویروس در آن کشورها رسیده‌اند.
مقامات وزارت بهداشت کره جنوبی جمعه ۲۸ فوریه ۲۵۶ مورد قطعی ابتلا به کروناویروس را اعلام کردند. به این ترتیب تعداد  مبتلایان در آن کشور به ۲۰۲۲ نفر رسید.
 نیمی از قربانیان کویید ۱۹ در ایران به ثبت رسیده

این متن را دوستی ارسال کرده ولی نمیدانم چه کسی ان را نوشته:
هموطنان گرامی: ملت ایران باید از هر فرصتی برای برکناری رژیم ناخواسته جمهوری اسلامی استفاده نماید تا شاید به تنها هدف مقدس خود که همان آزادی کشور ایران است دست یابد.
با گسترش بیماری " کورونا" این فرصت به گمان من برای ملت ایران فراهم شده است و با استفاده از آن خانواده ها می توانند از اعزام فرزندان خود به مدارس بنام جلوگیری از گسترش ویروس کرونا خود داری نمایند. بهمین گونه معلمان، کارمندان ادارات ، کارگران، بازاریان و نماز جمعه خوانان و و و به سرکار خود نروند.
با چنین اعتصاب اجباری میلیونها شهروند ایرانی در سراسر کشور می توان اطمینان داشت که کنترل امور از دست پیروان رژیم که شاید بخشی از آنها نیز به این اعتصاب اجباری به پیوندند خارج خواهد شد.
آنچه بعد از این ممکن است در کشور رخ دهد بستگی به عملکرد گروه های مبارزی دارد که خود را برای وقوع چنین اتفاقاتی از سالها قبل آماده نموده اند.
با آرزوی موفقیت برای شما مبارزان ایران دوست.

 

🔰 #بیانیه "دانشجویان متحد" پیرامون تشدید شیوع بیماری #کرونا و ناکارآمدی مسئولین در جلوگیری از آن
🔻هموطنان گرامی؛
در شرایطی که هر روز خبر از جان باختن تعداد بیشتری بر اثر ویروس کرونا در کشور به گوش می‌رسد و روند شیوع بیماری در حال تشدید است؛ متاسفانه تنها دغدغه مقامات کشور، نه سلامت شهروندان که صرفاً مسائل سیاسی و امنیتی است؛ همانگونه که از انواع تئوری‌های توطئه در رابطه با این بیماری تا بازداشت و تهدید فعالین سیاسی و مدنی و صدور احکام اعدام و حبس را در سایه اخبار مربوط به این ویروس در روزهای اخیر شاهد بودیم.
در روزهای گذشته شاهد آن بودیم که رییس جمهور به ناگاه دستور بازگرداندن کشور به حالت عادی را داد، گویی ویروس‌ها نیز باید تابع بخشنامه‌های دولتی باشند. این سخنان نیز نگرانی و اضطراب را در جامعه خصوصاً در میان دانش‌آموزان و دانشجویان بیش از گذشته رواج داد. همچنین این موضوع در حالی مطرح شد که اجلاس مجلس خبرگان لغو و مجلس نیز برای چند روزی تعطیل شده است. این تصمیم غیرمسئولانه در ادامه اشتباهات فاحش و فاجعه‌بار قبلی در اهمال و سوء مدیریت در ممانعت از ورود و اشاعه ویروس کرونا به داخل ایران، می‌تواند جان و سلامت کثیری از شهروندان ایرانی را به خطر اندازد.
ارزیابی‌های کارشناسان خارجی نشانگر ظرفیت بالای تلفات انسانی کویید-۱۹ در ایران و مستعد بودن فضا برای رشد سونامی‌وار ویروس کرونا بوده و نه تنها هیچ اعتمادی به اعتبار اطلاعات منتشر شده و مصاحبه‌های مقامات نمی‌توان داشت، بلکه به نظر می‌رسد عزمی برای سانسور ابعاد این مساله وجود دارد.
با توجه به گستردگی حضور ویروس کرونا در کشور و رتبه دوم ایران در آمار کشته‌شدگان جهانی آن، فعالیت دوباره مدارس و دانشگاه‌ها، فرش قرمزی برای شیوع بیشتر این ویروس مرگبار خواهد بود که مقامات کشور خواسته یا ناخواسته کشور را به سمت همه‌گیر شدن یک اپیدمی کشنده سوق می‌دهند. در این راستا به نظر می‌رسد در حالی که مسئولین وظایف خود را نادیده گرفته و در مسیر گسترش فاجعه قدم برمی‌دارند، به مانند سایر بحران‌ها، ما مردم ایران خود باید دست به کار شده و سایه شوم این بلای خانمان‌سوز را از میهن دور کنیم.
از این‌رو ما با حمایت از پیشنهاد شوراهای صنفی دانشجویی سراسر کشور، دانشجویان را به ترک دانشگاه‌ها و خوابگاه‌ها تا پایان سال ۹۸ دعوت می‌کنیم.
معلمان، اساتید دانشگاه، دانش‌آموزان و دانشجویان می‌توانند در روز شنبه با ماندن در خانه، مسئولان را به تجدید نظر در این تصمیم خطرناک وادار سازند تا کشور از شرایط کنونی دور شده و به مرحله کنترل ویروس کرونا برسد.
در صورت اصرار مقامات دولتی بر تصمیم نادرست خود، از دانشجویان و اساتید دانشگاه، دانش‌آموزان و معلمان سراسر کشور درخواست می کنیم با امتناع از حضور در مراکز آموزشی، سلامتی خود و سایر شهروندان را در اولویت قرار دهند.
بدون تردید با همراهی خانواده‌ها و انجام توصیه نهادهای تخصصی پزشکی به ویژه سازمان بهداشت جهانی، کنترل این ویروس امکان‌پذیر خواهد بود.
در پایان لازم می‌دانیم از تلاش‌های پرستاران و پزشکان و همه کادر درمانی که در خط مقدم مبارزه با کرونا قرار دارند، تشکر نماییم.🔺
#
مدیریت_ناکارآمد
#
دانشجویان_متحد 🍀
🆔 @anjmotahed

توصیه پنج پزشک ایرانی ساکن آمریکا برای شکستن زنجیره‌ی سرایت کُرونا:
هموطنان ارجمند، ما به عنوان جمعی از پزشکان ایرانی با نگرانی شاهد اخبار شیوع بیماری تنفسی ناشی از ویروس کُرونا در داخل ایران هستیم و در کمال حیرت از بی‌عملی مسئولین بهداشت عمومی، مقام‌های وزارت بهداشت و سران دولت جمهوری اسلامی، بر آن شدیم تا بنا به سوگند پزشکی عموم مردم ایران زمین را از خطرات پیش رو آگاه کنیم.
گونه خطرناک ویروس کُرونا که ظاهراً از کشور چین شروع شده، از سوی سازمان بهداشت جهانی به عنوان یک خطر بزرگ برای بهداشت عمومی و بنا به اعلام سازمان‌های بهداشت دولت‌های غربی، «خطری عظیم برای سلامت عامه مردم» شناخته شده است. چند هفته بعد از گسترش برق‌‌آسا در کشور چین، اکنون مسجل شده است که این ویروس توان آلوده‌سازی انسان به انسان را دارا است. شیوه واگیری حتم به یقین، تنها از طریق ذرات تنفسی است. با وجود پنهانکاری احتمالی دولت چین، نرخ واگیری بالاتر از ویروس آنفولانزا و نرخ مرگ و میر نزدیک به چهار درصد اعلام شده است. متخصصین بهداشت عمومی اما نگران اشباع شدن ظرفیت‌های درمانی و غرق شدن سیستم خدمات درمانی در صورت همه‌گیری این بیماری هستند. در مرحله حاد بیماری، تشخیص اینکه چه کسی نیازمند مراقبت بیشتر است میسر نیست و بنابراین احتمالاً ده‌ها هزار نفر می‌‌بایست مورد مراقبت‌‌‌های ویژه قرار بگیرند.
کسب آمار از جامعه ایران به دلیل بسته بودن جریان اطلاعات بسیار دشوار است. با این حال، بنا به گزارش‌‌های خارجی، اخبار محلی، و مشورت با همکاران داخل ایران، وظیفه حرفه‌‌ای خود می‌‌بینیم که درباره خطرات رویکرد بی‌‌مبالات جمهوری اسلامی نسبت به کنترل همه‌‌گیری ویروس کُرونا هشدار داده و از ایرانیان دعوت کنیم با عزم ملی، جای خالی دولتی که وظیفه اصلی‌‌اش مراقبت از جان و سلامت ایرانیان است را پر کنند
با توجه به آمار تایید شده چندین قربانی در شهر قم، و اینکه هیچکدام از این افراد سفری به چین نداشته‌‌اند، قطعا تعداد مبتلایان اکنون از چند صد نفر گذشته است. در چنین شرایطی کانون ابتلا می‌‌بایست به سرعت ایزوله می‌‌شد و با اطلاع‌رسانی شفاف، تمام توان سازماندهی دولتی برای مقابله به کار گرفته می‌شد. متاسفانه اکنون برای چنین اقدامی بسیار دیر است. با تکیه بر دانش بیماری‌‌های عفونی و بهداشت عمومی و پیروی از الگوی کشورهای دیگر که با چنین خطر کم‌سابقه‌‌ای روبرو شده‌‌اند، ما از تمامی ایرانیان دعوت می‌کنیم تا اطلاع ثانوی از فرستادن فرزندان‌شان به مدارس خودداری کنند و در اماکن عمومی پر ازدحام و با تماس نزدیک حاضر نشوند.

در غیاب دولتی مسئول که به سلامت ایرانیان اهمیت بدهد، تنها شیوه حتمی برای شکستن زنجیره واگیری، پرهیز از حضور همزمان با مبتلایان در مکان‌های بسته و تماس‌های نزدیک است. لازم است تاکید کنیم در صورت ابتلا، بجز مراقبت‌های حمایتی، هیچ واکسن یا درمان مشخصی برای این ویروس در دسترس نیست. تنها با همراهی ملی در پرهیز از حضور در مدارس و دانشگاه و ادارات می‌توان جلوی دفن شدن سیستم خدمات درمانی کشور زیر سیل مبتلایان نیازمند مراقبت‌های تنفسی را گرفت.
ایرانیان همواره نشان داده‌اند که در مقابل بی‌تدبیری دولت جمهوری اسلامی با خلاقیت و همدلی خود بر خطرات غلبه می‌کنند. برای پیشگیری از یک همه‌گیری مرگبار هنوز دیر نیست.
امضاکنندگان:
دکتر دانیال جعفری فوق لیسانس بهداشت عمومی، متخصص اورژانس، فوق تخصص مراقبت‌های ویژه جراحی، استادیار دانشکده پزشکی دانشگاه هافسترا (نیویورک)
دکتر رضا بهروز متخصص بیماری‌های مغز و اعصاب، فوق تخصص بیماری‌های عروق مغز و مراقبت‌های ویژه مغز، دانشیار دانشکده پزشکی دانشگاه تگزاس (سن آنتونیو)
دکتر افشین عمرانی متخصص بیماری‌های قلب و عروق (لس انجلس)
دکتر پرویز بازوبند متخصص آسیب شناسی، فوق تخصص پاتولوژی بیماری‌های خون (لس انجلس)
دکتر رامین احمدی متخصص بیماری‌های داخلی (نیو هیون)

۰۹ اسفند ۱۳۹۸
۳۳ سرباز ارتش ترکیه‌ در ادلب کشته شدند
در  یک حمله هوایی به ادلب دست‌کم ۳۳ سرباز ارتش ترکیه کشته شدند. این سربازان در نزدیکی روستای الباره، واقع در جبل‌الزاویه در حومه استان ادلب کشته شدند.  شامگاه گذشته استاندار هاتای که هم‌مرز با ادلب است این خبر را اعلام کرد. ارتش ترکیه مواضع ارتش سوریه را هدف قرار داد.  ناتو جلسه اضطراری برگزار می‌کند. ترکیه تهدید کرد مرزهایش را به روی پناهجویان باز می‌‌‌گذارد.

۳۳ سرباز ارتش ترکیه‌ در ادلب کشته شدند. ترکیه به مواضع ارتش سوریه حمله کرد (عکس: آرشیو)
ارتش سوریه شامگاه چهارشنبه ۲۶ فوریه/ ۷ اسفند با برخورداری از حمایت هوایی جنگنده‌های روسیه به عملیات نظامی در ارتفاعات جبل‌الزاویه در جنوب ادلب و شرق حماه ادامه داد و موفق شد شهرک کفر عوید را تصرف کند. این شهرک، دروازه جنوبی شهر کنصفره یکی از مهم‌ترین مقرهای جبهه النصره در جنوب ادلب به شمار می‌آید. ارتش سوریه سپس به پیشروی خود به سمت شهرک الزقوم ادامه داد و ده‌ها روستا در فاصله بین معره النعمان و سهل الغاب را محاصره کرد. روز گذشته خبرهای تأیید نشده‌ای منتشر شده بود که نیروهای نظامی ترکیه در ادلب با سلاح‌های دوش‌‌پرتاب جنگنده‌‌های روسی را هدف قرار داده بودند. این خبر اما تأیید نشد. خبرگزاری رویترز از تلاش شورشیان مسلح مخالف اسد برای به دست گرفتن کنترل شهر راهبردی سراقب خبر داده بود. حمله به سربازان ارتش ترکیه در چنین شرایطی اتفاق افتاد. این بالاترین شمار تلفات ارتش ترکیه در ادلب سوریه است. برخی منابع تعداد سربازان کشته شده ارتش ترکیه در روستای الباره را ۵۰ نفر اعلام کرده‌اند.
هشدار سازمان ملل نسبت به وقوع یک جنگ تمام‌عیار

۰۹ اسفند ۱۳۹۸
صدها نفر از پناهجویان از جمله گروهی از پناهجویان ایرانی برای خروج از ترکیه خود را به شهر آیواجیک رساندند، ناتو جلسه اضطراری تشکیل می‌دهد
به گزارش خبرگزاری رویترز، صدها نفر از پناهجویان مقیم ترکیه جمعه ۲۸ فوریه/ ۹ اسفند از جنوب غربی آن کشور راهی مرز یونان و بلغارستان شدند. آنکارا در واکنش به حمله ارتش سوریه به نظامیان ترکیه در ارتفاعات جبل‌الزاویه که به کشته شدن دست‌کم ۳۳ سرباز ترکیه‌ای انجامید اعلام کرد مرزها را به روی پناهجویان بازمی‌گذارد. هدف ترکیه این است که با این تمهیدات از حمایت نظامی کشورهای اروپایی در بحران ادلب برخوردار شود. به گزارش رویترز حدود ۳۰۰ نفر از پناهجویان از جمله تعدادی از پناهجویان سوری، عراقی، پاکستانی، مراکشی و ایرانی در دسته‌ها و گروه‌های پراکنده، خود را به شهر آیواجیک در استان چغان‌قلعه رسانده‌اند که از آنجا با قایق به سمت جزیره لسبوس یونان رهسپار شوند. رویترز می‌نویسد تصاویری از پناهجویان که از تلویزیون ترکیه پخش شد، قابل تأیید نیست. همزمان با این تحولات ینس استولتنبرگ، دبیرکل ناتو جمعه ۲۸ فوریه/ ۹ اسفند اعلام کرد به درخواست ترکیه و ذیل بند چهار اساسنامه ناتو، امروز جلسه اضطراری درباره وضعیت سوریه برگزار می‌شود. فرماندهی ناوگان دریایی روسیه اعلام کرد که دو ناو جنگی «ادمیرال ماکاروف» و «ادمیرال گریگوریویچ» از تنگه «بسفر» که در نزدیکی ترکیه قرار دارد در حال حرکت به سمت سوریه هستند.

27. Februar 2020

یکی در تویتر :‏
به مرحله‌ای رسیدیم که دیگر نوشتن و افشاگری و اطلاع‌رسانی لوث شده است. مدتهاست جمهوری اسلامی نه ترس از بی آبروتر شدن دارد و نه ترس از متهم شدن به جنایت یا بی‌کفایتی!
این اقلیت تبهکار مادامی که بتوانند مردم را به شکل کلونی‌های اعتراضی جدا از هم نگه دارند قادر به حکومت خواهند بود.

۰۸ اسفند ۱۳۹۸
خسارت سیل لرستان: دست‌کم هزار میلیارد تومان
به گزارش خبرگزاری جمهوری اسلامی (ایرنا) گودرز امیری، معاون هماهنگی امور عمرانی استانداری لرستان صبح پنجشنبه ۸ اسفند اعلام کرد بر اساس گزارش دستگاه‌های مختلف سیل ۴۸ ساعت گذشته حدود یکهزار میلیارد تومان خسارت به استان لرستان وارد کرده است.

خسارت سیل لرستان: دست‌کم هزار میلیارد تومان
در فاصله بین دوشنبه تا چهارشنبه (۵ تا ۷ اسفند) در استان لرستان بین ۱۰۰ تا ۲۰۰ میلیمتر باران بارید. این میزان بارندگی را دبی رودخانه‌ها نمی‌توانستند تحمل کنند. کوهدشت، پلدختر، خرم‌آباد و بروجرد و دورود در معرض سیل قرار گرفتند. گودرز امیری در ادامه مصاحبه با ایرنا گفت نیمی از یکهزار میلیارد تومان خسارت سیل در دو روز گذشته به حوزه راه‌های استان لرستان مربوط است. به گفته این مقام مسئول ۳۰ روستای استان دچار رانش زمین شده‌اند. آزادراه خرم‌آباد-اندیمشک نیز در چند نقطه دچار رانش شده که اکیپ‌ها و دستگاه‌های راهسازی مشغول خاکبرداری و بازسازی مسیرند.
وضع نورآباد و دوره چگنی بحرانی است
حشمت بهمنی، فرماندار دلفان در مصاحبه ایرنا گفت وضع شهر نورآباد در استان لرستان همچنان بحرانی است. به گفته این مقام مسئول سیل خسارات سنگینی به منازل مسکونی، واحدهای تجاری و همچنین زمین‌های کشاورزی و تاسیسات زیربنایی وارد کرده و امکانات ستاد بحران برای امدادرسانی به مردم کافی نیست. حشمت بهمنی گفت:
«راه ارتباطی بیش از ۱۰۰روستا در شهرستان نورآباد قطع شده و نیروهای امدادی در حال امدادرسانی به مردم هستند و ازشب گذشته سیلاب در برخی از خیابان‌های شهر نورآباد جاری شده و همچنان این شهر را سیل فرا گرفته است.»
جاده و پل‌های بسیار و مزارع کشاورزان نورآبادتخریب و دام‌های دامداران تلف شده است.
همزمان، قدرت‌الله ترابی‌نژاد، فرماندار شهرستان دوره چگنی نیز در مصاحبه با ایرنا اعلام کرد که با طغیان رودخانه‌های کشکان و خرم رود راه ارتباطی چهار روستای بخش مرکزی و ۱۱ روستای بخش شاهیوند قطع شده است:

#سعید_تمجیدی  ،27 سالشه ،دانشجوی رشته مهندسی برق درمقطع کارشناسی ست که از معترضان آبان ۹۸است . سعید به همراه #امیرحسین_مرادی و #محمد_رجبی به اعدام محکوم شد هرکجا هستیم صدایشان باشیم

حسن روحانی: شنبه همه چیز عادیست„
🔻
‏اگر از شنبه همه چیز عادیست، حسن روحانی باید صبح شنبه با اتوبوس (بدون قرق کردن و استریلزه کردن فوق امنیتی) به ریاست جمهوری برود، در میدان انقلاب در یک اغذیه فروشی عادی یک املت بخورد(مهمان من)، عصر هم با مترو به کاخ‌اش برگردد.
قبول؟

🔹‏اگر از شنبه همه‌چیز عادیست، دختر مقیم اتریش رئیس جمهور شنبه بیاید تهران، برود مراکز خرید هر چه خواست بخرد، همه‌اش مهمان من.
قبول؟

🔹‏اگر از شنبه همه چیز عادیست، جناب رئیس‌جمهور  برود قم، زیارت کند و ضریح را ببوسد.
قبول؟

🔹‏اگر از شنبه همه‌چیز عادیست، کل خورد و خوراک رئیس‌جمهور از رستوران‌های تهران مهمان من.
قبول؟

🔹‏یک بوس و بغل هم ما مهمان رئیس‌جمهور باشیم.
شنبه البته.
قبول؟
#
سیکیم_آغزوآ

آیا تست کرونا از همه مراجعان گرفته می‌شود؟ علت تفاوت فاحش آمار قربانیان کرونا در ایران و دیگر کشورها چیست؟
کلمه – گروه اجتماعی:
مقایسه آماری شیوع و ابتلای به کرونا در ایران نشان دهنده تفاوت کامل با الگوی جهانی و در نتیجه پنهان کردن واقعیت شیوع و ابتلا از جانب مسئولان است از آنجا که روند جهشی شمار قربانیان ویروس کرونا در ایران دست‌کم تا کنون در کشور دیگری دیده نشده است.
اگر این آمار درست باشد یعنی تعداد قربانیان ویروس موسوم به کووید- ۱۹ در ایران طی چهار روز شش برابر شده است. شمار مبتلایان به این بیماری تنفسی هم پنج روز پس از تأیید ورود آن به ایران ۶۴ نفر اعلام شده که نزدیک ۱۳ برابر تعداد مبتلایان اعلام شده در روز اول اسفند است. این آمار با درصد آمار جهانی مبتلایان و قربانیان هیچ شباهتی ندارد.
بر اساس خبری، از ۷۰۰ نفری که کویت از ایران خارج کرده ۳ نفر به کرونا مبتلا بودند. نکته بعدی این است که این افراد از مشهد به کویت برده شده‌اند و نه از قم یا گیلان. پس به احتمال زیاد در مشهد هم آمار مبتلایان بالاست ولی هیچ خبری در این مورد منتشر نشده است.
مسئولان ایران نیز هنوز هیچ مورد ابتلا به ویروس کرونا را در مشهد تایید نکرده‌اند.
نکته دیگر توجه به این مسئله است که به علت نبود کیت کافی، از تمام موارد مشکوک تست گرفته نمیشود. تست بیشتر از بیماران دچار وضع وخیم گرفته میشود و امار مرگ در این بیماران بین ۲۰ تا ۳۰ درصد است. حال آنکه اگر در کنار این آمار اعلام شود که از چه تعداد تست گرفته شده و چه تعداد تست منفی است، ابعاد آمار ابتلا روشن خواهد شد.
یکی از علل پایین بودن تعداد تست، کمبود کیت است حال آنکه اکنون چین و ژاپن کیت تست سریع ساخته‌اند که مدل چینی در ۱۵ دقیقه‌ و مدل ژاپنی در ۵ دقیقه‌ اقدام به گرفتن تست می‌کنند و گفته شده که با این کیت‌ها می‌توانند کرونا را مهار کنند.
اکنون سایت وزارت بهداشت برمبنای وجود ۶۰۰۰ کیت در کشور آمار ۱۷۵۰ مورد تست را نشان می‌دهد و اگر این آمار به علاوه آمار مبتلایان قطعی را مدنظر قرار دهیم نشان‌دهنده عدم انجام تست برای بسیاری از هموطنان و انجام آن در موارد محدود و احتمالا ترجیح موارد مهم و نهادها و مسئولان کشوری و نظامی است.
وجود ۶هزار کیت و انجام تنها ۱۷۵۰مورد آزمایش #کرونا نشان‌دهنده این است که به درخواست آزمایش موارد مشکوک فراوانی، توجهی نمی‌شود و افراد زیادی می‌گویند که با وجود علایم بیماری از آنها آزمایش #کروناویروس گرفته نمی‌شود

ویروس کرونا؛ ٢٢ فوتی و ١٤١ مبتلا در ایران، سرنوشت المپیک ژاپن

ایران از تایید ابتلای ١٤١ نفر به ویروس کرونا و فوت ٢٢ نفر در بیست استان تا شامگاه گذشته خبر داده و همزمان، وزارت‌خارجه ایران به تلاش برای بهبود وجهه خارجی این کشور دست زده‌است. در سطح جهانی، همزمان با تلاش دولت‌های مختلف برای مقابله با کرونا ژاپن گفته المپیک تابستانی لغو نشده است.
ویروس کرونا؛ ترکیه 'تمام پروازهای مسافری و باربری ایران را متوقف کرد'

سیلی سرد زمستان...
در بحبوحه شیوع ویروس کرونا در ایران، بورانی از وحشت و نگرانی در فصلی برپا شده که در همین ماه نخستینش هم، آیینه تمام نمای درد و مرگ بوده است و اکنون آنچنان دیدگانمان را کم سو کرده و ما را به نبرد ناگزیر برای بقا کشانده که دیگر به سختی می‌توان چشم بر حال دیگران و هموطنان گشود.
اما بوران و زمستان برای برخی موسم درو است؛ آنان که از جنس زمستان‌اند و دیرزمانی‌است که بی‌سروصدا بردن و در غل و زنجیر کردن، کسب و کارشان است؛ آنها که فانوس‌داران را در سکوت و در پاسی از شب می‌چینند و باقی مردمان که بی‌خبر از دزدی دیشب، از خرمن‌اند را به حال خود رها کرده‌اند تا در میان بوران از پا درآیند.
حال زمستان سیلی سرد دیگری زده است؛ #ضیا_نبوی، #امیرحسین_علی‌بخشی، #علی_حقیقت‌جوان و #فروزان_یزدانی‌پور، که هر چهارتن آنها از فعالین دانشجویی‌اند، با حمله نیروهای امنیتی به خانه‌های خود بازداشت می‌شوند و منازلشان برای ساعت‌ها مورد تفتیش قرار می‌گیرد.
بازداشت‌های فله‌ای و مسکوت در برهه‌هایی که جامعه دچار بحران‌هایی در سطح ملی و کلان است، از روندهای معمول در نهادهای امنیتی حاکمیت است. هنوز بر ما معلوم نیست که این بازداشت‌ها به چه دلیلی صورت گرفته است؛ اما به نظر نقش ارعاب به عنوان اهرم همیشگی در خاموش‌سازی موقتی فعالان، در این سری از بازداشت‌ها نیز نباید بی‌تاثیر بوده باشد
این که سیاست ارعاب تا چه حد در متوقف کردن جریان خروشان جامعه مدنی در ایران کامیاب بوده است را باید با پاسخ‌های همیشگی و مقاومت‌های گاه و بی‌گاه مدنی در ایران سنجید؛ جامعه مدنی‌ای که تاکنون نه تنها نشانه‌ای از رکود در حرکت خود ننمایانده؛ بلکه هربار از زیر ضربات پی در پی زمستان برخاسته و راه خود را از میان صخره‌هایی که در مقابلش قد افراشته‌اند، گشوده است.
یادداشت_دانشجویی
🔻منبع:
کانال مجمع اسلامی دانشجویان پلی‌تکنیک
🆔 @Majma_aut
#
دانشجویان_متحد 🍀
🆔 @anjmotahed

 

کرونا ، فرشته نجات جمهوری اسلامی !
یادتان هست وقتی سردار سلیمانی شهید شد ، اسحاق جهانگیری چگونه توضیح داد که شهادت این سردار بزرگ باعث شده گره های بزرگ و مشکلات بزرگی حل شوند ؟!!
و اکنون کرونا به داد جمهوری اسلامی میرسد ،
مردمی که از وحشت به درون خانه های خود خزیده اند (حکومت نظامی خود خواسته ) و از این که هنوز به کرونا مبتلا نشده اند خوشحالند و برای یگدیگر جوک می فرستند .
دانش آموزان و دانشجویان و خانواده های آنان و معلمان و اساتید دانشگاهها از این که بیش از یک ماه تعطیل شده اند خوشحالند ! خطر جنبش های دانشجویی برطرف شده و هیچکس به نتیجه یک طرفه انتخابات فکر نمی کنند .
مردم دیگر به قیمت دلار و سکه و ماشین و ملک و خانه و زمین فکر نمی کنند . حتی اگر قیمت سکه به ۱۰ میلیون تومان و پراید به ۸۰ میلیون تومان برسد هم ناراحت نمی شوند . فقط خوشحالند که زنده هستند و نفس می کشند !
پدر یک خانواده چهار عدد ماسک یکبار مصرف را به قیمت ۱۲۰ هزارتومان میخرد و با خوشحالی به خانه می برد ! خوشحال از این که شاید یک روز دیرتر بمیرد !!!
اما از مسئولین بی لیاقت و بی عرضه بخاطر این اوضاع حتی گله هم نمی کند .
فروغ فرخزاد حدود ۷۰ سال پیش اوضاع امروز مردم را پیش بینی می کند :
دیگر هیچ کس به فتح نیاندیشید
دیگر هیچ کس به هیچ چیز نیاندیشید
چه روزگار تلخ و سیاهی
خورشید مرده بود

۰۷ اسفند ۱۳۹۸
نشست کمیسیون مشترک برجام: اینستکس بلاتکلیف ماند
در نشست کمیسیون مشترک برجام ایران توقع داشت که ساز و کار مالی اروپا برای تجارت با ایران فعال شود. کشورهای اروپایی امیدوار بودند که میزان ذخایر اورانیوم ایران افزایش پیدا نکند. روسیه و چین نیز خواهان تداوم همکاری با تأسیسات هسته‌ای ایران بودند. بر اساس بیانیه پایانی چین و روسیه به اهداف خود رسیدند. اینستکس اما همچنان بلاتکلیف است.

چهارشنبه ۲۶ فوریه/ ۷ اسفند کمیسیون مشترک برجام در وین با حضور عباس عراقچی و هلگا اشمید (عکس توییتر)
نشست کمیسیون مشترک برجام در سطح معاونان و مدیران سیاسی ایران و گروه ۱+۴ (آلمان، فرانسه، روسیه، چین و بریتانیا) به ریاست سید عباس عراقچی معاون سیاسی وزیر خارجه ایران و هلگا اشمید معاون مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا صبح چهارشنبه ۲۶ فوریه/ ۷ اسفند در محل هتل پله کوبورگ به پایان رسید. سید عباس عراقچی بعد از پایان نشست در جمع خبرنگاران گفت:
«در این جلسه ایده‌های جدی‌تر و متمرکزتری که از سوی کشورهای اروپایی برای تقویت سازوکار اینستکس ارائه شد. اینستکس تقریبا به مراحل عملیاتی رسیده است و اینکه چگونه می‌توان آن را تقویت کرد، مورد بحث قرار گرفت.»
در بیانیه پایانی نشست کمیسیون مشترک برجام اعضا از «تحولات مثبت اخیر در خصوص پردازش اولین تراکنش از طریق اینستکس،» و اضافه شدن چهار دولت اروپایی به عنوان سهامداران جدید و «افق افزایش بیشتر سهامداران» استقبال کردند. اما از عملیاتی شدن کانال مالی اروپا برای تجارت با ابران سخنی در میان نیامده است.

جامعه زیر ضرب
محمد فاضلی
این روزها آدم‌ها و اطرافیان زیادی را می‌بینم که یک جای روح و جان‌شان زخم‌خورده و دریده شده است. آدم‌هایی که اصلاً فکر نمی‌کردی کم بیاورند، حداقل در روزها و ساعاتی، به زمین و زمان دری وری می‌گویند و بعد افسرده‌روح، ساکت می‌شوند. این‌ها انگار «پرتاب میان گرگ‌ها» را تجربه می‌کنند.
«
پرتاب میان گرگ‌ها» چیست؟ گفته شده که سرویس اطلاعاتی و امنیتی مخوف شوروی سابق مشهور به کا‌گِ‌بِ، برای از بین بردن روشنفکران، نویسندگان وبدون شکنجه و زندان و کشتن، به‌ شکل نامحسوس در زندگی آن‌ها نفوذ کرده و برای‌شان مشکلات گرفتاری‌های زیاد ایجاد می‌کردند تا ناامیدی‌ها و مشکلات روحی و عاطفی آن‌ها را احاطه کنند.
فرد زیر بار بدبختی‌های خودش له می‌شد؛ گاه روان‌پریشی و گاهی خودکشی یقه‌اش را می‌گرفت. این تکنیک را «پرتاب میان گرگ‌ها» می‌نامیدند. هر مشکل، گرگی بود که روح و روان فرد را می‌درید و بالاخره از پا درمی‌آمد.
لازم نیست «پرتاب میان گرگ‌ها» عمدی و کار سرویس امنیتی و اطلاعاتی باشد، می‌تواند محصول شرایط ساختاری و ناکارآمدی‌ها، انباشت بی‌اعتمادی، و کم‌رنگ شدن چشم‌اندازهای امیدبخش باشد.
بیایید به رخدادهای مهم سال ۱۳۹۸ نگاه کنیم.
سیلاب‌های فروردین، حداقل هفت استان به‌طور وسیع درگیر سیلاب شدند.
ساقط شدن پهپاد آمریکا با شلیک موشک ایران، تصور پاسخ آمریکا و شروع جنگ
وقایع و کشته‌های آبان بر سر افزایش قیمت بنزین
شهادت سردار قاسم سلیمانی، تصور عمومی درباره پاسخ ایران و احتمال شروع جنگ
حمله به عین‌الاسد و ترس عمومی از شروع جنگ
ده‌ها نفر جان‌باختگان تشییع جنازه سردار سلیمانی در کرمان
شلیک به هواپیمای اوکراینی، تصور عمومی درباره پنهانکاری و گسترش بی‌اعتمادی
سیلاب در سیستان و بلوچستان
قرار گرفتن در اصطلاحاً لیست سیاه اف‌ای‌تی‌اف (FATF)، تصور عمومی درباره محدودتر شدن روابط بانکی ایران و تشدید وضعیت نامناسب اقتصادی، افزایش قیمت دلار و بیشتر شدن بی‌ثباتی اقتصاد ایران
شیوع ویروس کرونا، گسترش ترس عمومی و تعمیق مسأله بی‌اعتمادی
انتخابات مجلس شورای اسلامی، رد صلاحیت‌ها، و مشارکت نکردن اکثریت مردم در انتخابات که نشانه‌ای از انفعال و تشدید نارضایتی است.
این را هم در نظر بگیرید که دائم اخبار تشدید تحریم‌ها رسیده، تعمیق مشکلات اقتصادی و نوسان‌های دلار به علاوه تصور عمومی درباره گستردگی فساد، ذهن و روح جامعه را مداوم تحت فشار قرار داده است. این فهرست آن‌قدر بلندبالا هست که لازم نباشد مواردی نظیر مصاحبه‌ای در تلویزیون درباره وجود سم آفلاتوکسین در شیر یا حمله ملخ به جنوب کشور و مواردی از این دست را که چند وقت یکبار در جامعه طرح می‌شوند به آن‌ها بیفزاییم.
یکی مثل کرونا خطری برای همگان است؛ و مقوله‌ای نظیر قرار گرفتن در اصطلاحاً لیست سیاه اف‌ای‌تی‌اف، در درجه اول فعالان اقتصادی و بعد مردمی را که تحت تأثیر عوارض اقتصادی‌اش قرار می‌گیرند نگران می‌کند. خلاصه جامعه تحت فشار این رخدادها قرار می‌گیرد و عوارض هر کدام مثل گرگی روح و روان آن‌ها را که میان این رخدادها پرتاب شده‌اند، می‌فرساید.
عوارض این وضعیت برای جامعه ایران در همه ابعاد خطرناک است. آدم‌ها بی‌انگیزه می‌شوند، کار نمی‌کنند، بهره‌وری پایین می‌آید، سطح تنش‌های عصبی بالا رفته، زوجین درگیر می‌شوند، میل به مهاجرت افزایش می‌یابد، تعهد به وطن کم شده و انگیزه خیانت و جاسوسی بیشتر می‌شود، طرح و برنامه‌های سازمان‌ها از سر بی‌انگیزگی کارکنان در نطفه خفه می‌شوند و معدود صداهای امیدبخش چنان با سردی مواجه می‌شوند که دیگر کسی صدایش بیرون نمی‌آید. استرس، حتی ضعف سیستم ایمنی بدن را به همراه دارد و به بیماری جسمی نیز منتهی می‌شود.
نمی‌دانم روانشناسان و روانپزشکان چه برآوردی از این وضعیت دارند، اما شواهد زندگی روزمره نشانه‌های خوبی از وضعیت ما ارائه نمی‌کند. جامعه از سنگ نیست و تحت این فشارها فرسوده می‌شود. دو قطبی «انفعال و نفرت تا خشونت» محتمل‌ترین خروجی این وضعیت است که هر دو قطب آن مضرّ و خطرناک است. گویی آدمیان در تعلیق و بلاتکلیفی تا عصبی و تنش‌آمیز بودن گیر افتاده‌اند.
شاید هیچ چیز ضروری‌تر از کارهایی برای کاستن از حس تعلیف و بلاتکلیفی، کاستن از گرگ‌هایی روح و روان مردم میان آن‌ها پرتاب می‌شوند، و جدی گرفتن سلامت روح و روان جامعه نیست. ضروری است هر کاری که ممکن و مناسب است انجام شود تا از سطح تنش، بی‌افق بودن و فشار روانی جامعه کاسته شود. جامعه را باید از زیر ضرب درآورد

نخبگان ایرانی، تصویری از آناستازیا هستند
نیلوفر بیانی
قطعهOnce upon a Decemberقطعه ای برای انیمیشن و تئاتر “آناستازیا”ست.
وقتی انقلابی‌های بلشویک، نیکلاس رومانوف و خانواده اش را به اتاقی بردند و تیرباران کردند، افسانه‌ای در روسیه متولد شد که برطبق آن، گفته‌می شد آناستازیا، آخرین دختر پادشاه روسیه، پنهانی از قصر گریخته و در میان اعدامیان نیست. بر همین مبنا، داستان درام “آناستازیا” پرداخته شد و تئاتر، انیمیشن و فیلم زیبایی نیز بر اساس این داستان، خلق شده است.
در این داستان، آناستازیا به دلیل ضربه‌ای که به سرش وارد شده، فراموشی گرفته و در یتیم‌خانه‌ای زندگی می کند. او تنها دو یادگار از عمه اش با خود دارد، یک جعبۀ موسیقی و یک گردنبند با این جمله: “باهم، در پاریس”. تمام داستان، در جدال با فراموشی و گذر از مرزهای آهنین شوروی و مبارزه با جادوهای راسپوتین برای رسیدن آناستازیا به عمه‌اش در پاریس و اثباتِ اینکه او آناستازیای واقعی است می‌گذرد؛ داستانی به غایت تاثیربرانگیز و آشنا.
در سال ۲۰۰۷ اجسادی از خانواده رومانوفها کشف شد و با بررسی DNA آنها، مشخص شد که آناستازیا نیز در سال ۱۹۱۸ کشته شده است؛ و بدین ترتیب، تراژدیِ واقعیت، از پسِ درام آشکار شد.
نخبگان ایرانی، تصویری از آناستازیا هستند: کودکانی اصیل که مردم دوست دارند گمان کنند که از سلاخی نجات یافته و به پاریسِ نمادین گریخته اند، و واقعیتِ تلخ این است که آنها نیز میان قربانیان بوده‌اند.

محکومیت و حبس دانشجویان پایان ندارد
ملیکا قراگوزلو دانشجوی رشته روزنامه‌نگاری دانشگاه علامه‌ طباطبایی که در جریان اعتراضات آبانماه بازداشت شده بود، براساس رای دادگاه به تحمل شش ماه حبس تعزیری محکوم شد.
فرید لطف‌آبادی، فعال دانشجویی و کارگری که ۱۲ مردادماه هنگام برگزاری دادگاه کارگران هفت تپه مقابل دادگاه انقلاب بازداشت شده بود، پس از برگزاری دادگاه در ۲۰ بهمن ماه به ۶ ماه حبس تعلیقی(تا ۴سال) و ۷۴ ضربه شلاق محکوم شد.
هیراد پیربداقی، فعال دانشجویی که در روز دادگاه کارگران هفت تپه مقابل دادگاه انقلاب بازداشت شده بود ، پس از برگزاری دادگاه در ۲۰ بهمن ماه به ۶ ماه حبس تعزیری محکوم شد.
رهام یگانه دانشجوی سینما دانشگاه سوره که در تاریخ ۱۲ مرداد مقابل دادگاه انقلاب در میان خانواده ی بازداشتیان هفت تپه بازداشت شد به اتهام اخلال در نظم عمومی به ۶ ماه حبس (تعلیق به مدت ۴ سال)، ۷۴ ضربه شلاق، اقدامات مراقبتی محکوم شد

24. Februar 2020

عمر شجریان دست خدا نیست!
امیرحسین مصلی
به کوری چشم خناسان زنده کش و مرده پرست محمدرضا شجریان برای زندگی میجنگد و کماکان نفس میکشد!
عمر سیاوش آواز ایران دست خدا نیست! مگر نه اینکه تنها صداست که میماند! آن هم صدای خس و خاشاک در دورانی که آخرین سنگر سکوت بود!
عمر شجریان جاودانه است زیراکه صدایش جاودان است، حتی پس از مرگ نیز!
اما مرده آنانی هستند که صدای شجریان را خفه کردند! ولو اگر در قید حیات باشند هم جزو دوزخیانند!
آنانی که از صدای او در بیم و هراس بودند و هستند! چه بعد از کشتار ۱۷ شهریور ۵۷ در میدان ژاله که شجریان علیه دژخیم ضد مردم خواند “تفنگم را بده تا ره بجویم!” و چه در سرکوب سال ۸۸ که شجریان در حمایت از همان مردم به دژخیمیان وقت گفت: “تفنگت را زمین بگذار!” آنانی که جایی در دل مردم ندارند از گوشه گوشه دل مردمان نیز میترسند که شجریان خانه کرده و سر هر بزنگاهی چنگ بر سینه میزند که “مرغ سحر ناله سر کن!”
*منبع کانال نویسنده

هرگز نمیرد آن‌که دلش زنده شد به عشق
طاها پارسا
همایون شجریان، فالی را که از دیوان حافظ برای «پدر عزیزتر از جان» گرفته بود در شبکه‌های اجتماعی به اشتراک گذاشت. یک‌ خبر تلخ و یک دنیا غم در آن بود: حیف است طایری چو تو در خاکدان غم / زین جا به آشیان وفا می‌فرستمت
دیروز هم معلوم شد که حال استاد شجریان اصلا خوب نیست و به صورت اورژانسی در بخش مراقبت‌های ویژه بستری شده. در طول روز هم شایعات مختلف و تلخی در شبکه‌های اجتماعی دیده شد. بیانیه رسمی بیمارستان هم چیزی به‌درستی نمی‌گوید و به آن‌هم نمی‌توان اعتنا کرد. همایون هم در لحظات آخر شب گذشته درگذشت استاد را تکذیب کرد. ولی حافظ چیز دیگری می‌گوید.
بالاخره، دولت دست از دروغگویی برداشت و رسیدن کرونا به ایران و بخشی از حوادث ناشی از آن را در قم رسما پذیرفت. رسیدن کرونا به تعدادی دیگر از شهرهای ایران خبری شد. دو ایرانی هم در فرودگاه‌های کانادا و لبنان به خاطر ابتلا به کرونا قرنطینه شدند. آمار قربانیان کرونا در ایران، پس از چین، در صدر تمام کشورهای دیگر قرار گرفت. کشورهای همسایه بستن و کنترل کردن مرزها و لغو کردن پرواز‌ها را شروع کردند. وزیر بهداشت ترکیه آمار قابل اعتنا و اعتمادتری از شیوع این بیماری در ایران ارائه داد. به آمارهای رسمی که تقریبا هیچ‌کس باور ندارد.
تیتر سومی هم برای اخبار تلخ روز گذشته لازم است. ایران به «لیست سیاه» گروه ویژه اقدام مالی علیه پولشویی (FATF) برگشت. نقل و انتقالات پولی برای ایرانی‌ها سخت‌تر و سخت‌تر می‌شود. حالا دیگر بانک‌های کشورها هم موظف می‌شوند در زمینه نقل و انتقالات مالی با ایران یا برای ایران و ایرانی‌ها، با دقت بیشتری عمل کنند و اطلاعاتی درباره منبع پول و گیرنده و فرستنده اصلی بخواهند. تکلیف افتتاح حساب و شعبه‌های بانک‌های ایرانی در خارج کشور و ایجاد خط اعتباری که پیشاپیش معلوم است.
در کنار این سه خبر، یک برنامه‌ی سیاسی هم در سطح کشور در حال اجرا بود. حکومت از طریق وزارت کشور برخی از مردم را به پای صندوق کشاند تا آقای خامنه‌ای و شورای نگهبان را در چینش مجلس آینده کمک کنند؛ به مجلس مشروعیتی ظاهری بدهند و حکومت در ظاهر آبروداری کند که جمهوری است و قوه‌ی مقننه هم دارد و دست ظریف برای مغالطه‌کردن در خارج کشور باز باشد.
«
جمعه سیا» کمترین تیتر است برای دیروز. ایران آبستن اتفاقات بزرگتری است. این روز‌ها ما می‌گذرد. کرونا و لیست سیاه و اف‌ای‌تی‌اف و انتخابات و حاکمان و حکومت و… همه کف روی آب ‌اند. آن‌چه می‌ماند و آن‌که می‌ماند و در گذر روزگار روز به روز زنده‌تر و ماندگارتر می‌شود، شجریان است؛ با نوای آسمانی خودش باید شنید: هرگز نمیرد آن‌چه دلش زنده شد به عشق …/ زیتون

۳ تن از بازداشت‌شدگان اعتراضات آبان‌ماه به حبس، شلاق و اعدام محکوم شدند
امیرحسین مرادی، سعید تمجیدی و محمد رجبی، سه تن از بازداشت‌شدگان در جریان اعتراضات سراسری آبان ماه توسط دادگاه انقلاب تهران به اعدام محکوم شدند. این افراد علاوه بر این مجموعا به ۳۸ سال زندان و ۲۲۲ ضربه شلاق نیز محکوم شده‌اند. این حکم طی روزهای گذشته به وکلای مدافع این شهروندان محبوس در زندان تهران بزرگ ابلاغ شده است. از جمله اتهامات مطروحه علیه این شهروندان مشارکت در تخریب و تحریق به قصد مقابله با نظام جمهوری اسلامی ایرانعنوان شده است
این احکام به تازگی به وکلای مدافع این شهروندان محبوس در زندان تهران بزرگ ابلاغ شده است.
یکی از وکلای پرونده با تایید این خبر گفت “بر اساس این حکم که توسط شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب به ریاست قاضی ابوالقاسم صلواتی صادر شده است، امیر حسین مرادی، سعید تمجیدی و محمد رجبی هر کدام از بابت اتهام “مشارکت در تخریب و تحریق به قصد مقابله با نظام جمهوری اسلامی ایران” به اعدام محکوم شده‌اند.”/ هرانا

۰۵ اسفند ۱۳۹۸
کرونا در ایران: ازدحام مردم در مراکز درمانی
علاوه بر کرونا بیماری‌های ویروسی دیگر از جمله آنفولانزای نوع B در جامعه شیوع یافته است. مردم با مشاهده علائمی مانند عطسه و سرفه و آبریزش بینی گمان می‌برند به کرونا مبتلا شده‌اند. ازدحام مردم در بیمارستان‌ها نه تنها امدادرسانی را مختل کرده، بلکه زمینه شیوع کووید ۱۹ را هم افزایش داده است. یک مقام وزارت بهداشت از مردم خواست به بیمارستان‌ها مراجعه نکنند. مطب پزشکان و مراکز جامع سلامت مسئول پذیرش بیماران‌اند. سامانه تلفنی ۱۹۰ نیز مرجع پاسخگویی به مردم است.

علاوه بر کرونا بیماری‌های ویروسی دیگر از جمله آنفولانزای نوع B در جامعه شیوع یافته است. مردم با مشاهده علائمی مانند عطسه و سرفه و آبریزش بینی گمان می‌برند به کرونا مبتلا شده‌اند.
احمد امیرآبادی فراهانی‌ دوشنبه ۵ اسفند در حاشیه جسله علنی مجلس شورای اسلامی گفت در قم دست‌کم در روز ۱۰ نفر در اثر ابتلا به کرونا جان خود را از دست می‌دهند. به گفته نماینده قم، در این شهر تاکنون ۵۰ نفر در اثر کرونا درگذشته‌اند.
 به گزارش خبرگزاری فارس، سعید نمکی وزیر بهداشت در جلسه غیر علنی مجلس برای بررسی شیوع کرونا در ایران اعلام کرد که تا دوشنبه ۵ اسفند شمار قربانیان کووید ۱۹ در ایران به ۱۲ نفر و مبتلایان به ۴۷ نفر رسیده است. در همان حال، محمدباقر نوبخت ‏‏معاون رئیس‌جمهوری و رئیس ‏سازمان برنامه و بودجه ایران روز گذشته از اختصاص مبلغ ۵۳۰ میلیارد تومان به وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی برای پیشگیری و مقابله با کرونا خبر داد.
دکتر رضا گلپیرا رئیس مرکز مدیریت بیمارستانی و تعالی خدمات بالینی وزارت بهداشت دوشنبه ۵ اسفند در مصاحبه با خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا) از ازدحام مردم در بیمارستان‌ها و مراکز درمانی خبر داد. به دلیل شیوع آنفولانزای نوع B مردم با هر علامتی گمان می‌برند به کرونا مبتلا شده‌اند. دکتر رضا گلپیرا در مصاحبه با خبرگزاری ایسنا درباره علائم کرونا گفت:
«کسی که دچار تب شده و تبش به راحتی پایین نمی‌آید، کسی که به سرفه افتاده و سرفه‌هایش خشک است، بدن درد، تب بالا و احساس تند تند نفس کشیدن دارد و برای تنفس از عضلات تنفسی‌اش استفاده می‌کند، حتماً باید به مراکز درمانی مراجعه کند.»


توصیه‌های سازمان جهانی بهداشت جهانی
برای مقابله با ویروس کرونا (کووید ۱۹):
۱. دستهایتان را مرتب با آب و صابون و مواد ضدعفونی الکل‌دار بشورید
۲. دهان و بینی خود را در زمان عطسه با دستمال بپوشانید و در صورت نبود دستمال با آرنج این کار را انجام دهید.
۳. از بغل کردن و دست دادن خودداری کنید
۴. مواد خوراکی را قبل از خوردن ضدعفونی کرده و بعد مصرف کنید
۵. در صورت نیاز به خروج از منزل فاصله حداقل یک متری را با اطرافیان رعایت کنید

بیماری کرونا هفته هاست که به ایران آمده و کشته می گیرد. ظاهرا تا کنون بنا نبوده است که از بیماران تست کرونا گرفته شود
روایت دکتر محمد مولایی، عضو شورای مرکزی انجمن اسلامی جامعه پزشکی ایران از فوت بردارش بر اثر بیماری کرونا
امروز از ICU بیمارستان کامکار قم به من خبر دادند تست کرونای برادرم مثبت شده است. این در حالی است که در این بیمارستان هیچ ایزولاسیونی صورت نمی گیرد. حتی خبر و هشداری هم در کار نیست.مسول آی سی یو روز اول به من گفت ما چند مورد دیگر با همین وضعیت داشته ایم که به مرور سطح اکسیژن آنها کاهش پیدا کرده و بعد انتوبه می شوند و بعد هم فوت می شوند.
می گفت پروگنوز خوبی ندارند و لذا با تجربه ایی که دارم احتمال زنده ماندن آنها پایین است. به آنها گفتم برادر من هیچ سابقه بیماری نداشته است اما گفت موارد قبلی هم سابقه بیماری نداشته اند.
گفتند تمام تست ها منفی شده است و مشخص نیست این چه عفونتی است که تمام داروهای وسیع الطیف آنتی باکتریال و انتی ویرال را دریافت می کنند ولی علایم نه تنها بهبود پیدا نمی کند بلکه بدتر هم می شود. ظاهرا سیاست بر خاموش نگه داشتن بیماری بوده است.
جالب است که در مدت یک هفته ای که برادرم در بیمارستان بود درخواست تست عفونت کرونا برای او داده نشده بود و روز آخر با اصرار و خواهش من یک بال گرفتند و تست کرونا را به تهران فرستادند و امروز هم جواب تست آماده شد که مثبت بود. جالب اینکه که ده ها نفر با این علایم در بیمارستان های قم فوت کرده اند و فقط علت را پنومونی و عفونت ریه اعلام کرده اند.
این بیماری کرونا هفته هاست که به ایران آمده و کشته می گیرد. ظاهرا تا کنون بنا نبوده است که از بیماران تست کروا گرفته شود. من یک شب قبل از فوت برادارم در ICU به مسئول بخش گفتم از بردارم تست کرونا ویروس گرفته شود. جواب دادند ما تست کرونا تا حالا نگرفته ایم. با اصرا و خواهش من بالاخره این کار را انجام دادند. ضمن اینکه طی این چند هفته تعدادی دیگری بیمار با همین تابلو و علایم فوت کرده اند.
برادر من که فوت کرد هیچ بیماری زمینه ای نداشت. ۶۰ ساله و معلمی بازنشسته بود که سابقه سفر به جایی هم نداشتند. در کوچه و بازار دچار کرونا شده بود. لذا بیماری در همین لحظه هم بنظر منم همه گیر شده است.
پیشنهاد می کنم وزارتخانه از تمام بیمارستان ها و بخش های ICU که لیستی از بیمارانی که فقط با تابلو علایم عفونت تنفسی در طی یک ماه گذشته فوت کرده اند ارائه کند تا میزان مرگ و میر و گسترش بیماری در سطح کشور مشخص شود.

شمار مبتلایان کرونا در ایران به ۲۸ نفر رسید؛ مرگ پنج بیمار تایید شد

در ادامه شیوع کرونا در ایران، تعداد مبتلایان به ویروس کرونا به ۲۸ نفر رسید و وزارت بهداشت ایران جان باختن پنج نفر را براثر این ویروس تایید کرد.
کیانوش جهانپور رئیس مرکز روابط عمومی وزارت بهداشت،  روز شنبه ۳ اسفند ماه، شمار افراد مشکوک به کرونا را در ایران بیش از ۷۸۵ نفر اعلام کرد و افزود که تا قبل از ظهر امروز شنبه ۱۰ مورد جدید ابتلای قطعی به ویروس کرونا ثبت شده است.
بنابر اعلام وزارت بهداشت از تعداد مبتلایان به کرونای جدید، ۸ نفر در قم و ۲ نفر نیز در تهران بستری هستند.
این مقام وزارت بهداشت گفت که این مبتلایان یا در شهر قم ساکن هستند یا در روزها و هفته‌های اخیر به شهر قم سفر کرده بودند. مواردی نیز وجود دارد که بیماران سابقه ای برای سفر و مراجعت از قم را نداشته اند.
رئیس مرکز روابط عمومی وزارت بهداشت آمار کشته شدگان براثر ابتلای به ویروس جدید کرونا را در ایران تا کنون پنج نفر نفر اعلام کرده است.
از سوی دیگر خبرهای ضد ونقیضی درباره ابتلای شهردار منطقه ۱۳ تهران به ویروس کرونا در رسانه ها منتشر شده است. ابتدا باشگاه خبرنگاران جوان اعلام کرد «نتیجه آزمایش شهردار منطقه ۱۳ تهران که از شب گذشته با علایم ویروس کرونا در بیمارستان بستری بود، مثبت اعلام شد

یک نماینده مجلس: منفعت طلبی یک ایرلاین داخلی و جابه جایی مسافران چینی دلیل ورود کرونا به ایران است

در پی شیوع ویروس کرونا در ایران، یک نماینده مجلس جابه جا کردن مسافران به چین از سوی یک شرکت هواپیمایی ایران را دلیل ورود این ویروس به ایران دانست. در روزهای گذشته علی رغم هشدارهای جهانی شرکت هواپیمایی ماهان پروازهای خود به چین را ادامه داده بود.
بهرام پارسایی نماینده شیراز در مجلس روز شنبه ۳ اسفند ماه گفت که «منفعت طلبی یک ایرلاین داخلی یا سیاست‌های غلط سازمان هواپیمایی و همچنین جدی نگرفتن هشدارهای سازمان بهداشت جهانی باعث شد ویروس کرونا به ایران هم بیاید
اشاره این نماینده مجلس به شرکت هواپیمایی ماهان است که در روزهای گذشته علی رغم هشدارهای جهانی اقدام به جابه جا کردن مسافران به چین کرده است.
این نماینده مجلس افزود که  «سازمان بهداشت جهانی در اوایل شیوع آن در چین برای جهان وضعیت اضطراری اعلام کرد و بعد از آن ما شاهد مدیریت موضوع در نقاط مختلف دنیا بودیم اما متاسفانه به هر دلیلی که قابل توجیه نیست پرواز یکی از ایرلاین‌های ایرانی به چین ادامه پیدا کرد و حتی مسافران کشورهای دیگر توسط ایرلاین ایرانی جابجا شدند
از سوی دیگر رئیس کمیسیون بهداشت و درمان مجلس  روز شنبه ۳ اسفند از فراخوانده شدن وزیر بهداشت به جلسه علنی روز دوشنبه ۵ اسفند مجلس درباره اقدامات این وزارت خانه برای پیشگیری از شیوع کرونا به نمایندگان خبر داد
در روزهای گذشته انتقادهای بسیاری به عملکرد این وزارتخانه در مواجه با شیوع ویروس کرونا وارد شده است. اولین آمار رسمی از ویروس کرونا با اعلام مرگ دو بیمار مبتلا در ایران آغاز شد. موضوعی که احتمال پنهان‌کاری این وزارتخانه را در روند اطلاع رسانی پر رنگ کرده است.

هشدار کامیار علایی: بیمارستان‌ها ممکن است به مرکز گسترش ویروس کرونا تبدیل شوند

کامیار علایی هشدار می‌دهد که خود بیمارستان‌ها ممکن است به مرکز گسترش ویروس کرونا تبدیل شوند و خواستار آن است که وزارت بهداشت ایران در کنار اعلام دقیق مبتلایان به ویروس کرونا دستورالعمل‌های خود را بازبینی کند.
دکتر علایی، از مدیران انستیتو بین‌المللی سلامتی و آموزش در آمریکا  در مورد اقدامات ضروری در مقابله با ویروس کرونا به صدای آمریکا گفت: اولین کاری که باید بکنند، اعلام دقیق آمار است. چون بالاخره رو می‌شود و دیدیم که در موارد اخیر به شکل فوت، گزارش شد
کامیار علایی افزود: مهم‌ترین مسئله این است که خود بیمارستان ممکن است به مرکز گسترش ویروس تبدیل شود. همان‌ طور که زمان گسترش سارس این مورد را شاهد بودیم که ویروس از چین رسید به تورنتو در کانادا و ۱۲۰ نفر مبتلا شدند. برای همین موارد پیشگیری در بیمارستان برای کارکنان و دیگر بیماران باید جدی مورد توجه قرار گیرد
سارس ویروسی بود که در سال‌های ۲۰۰۲ تا ۲۰۰۳ در جنوب چین شایع شد که مشکلات حاد تنفسی را در مبتلا ایجاد می‌کرد
دکتر علایی در ادامه گفت: مسئله مهم بعدی بررسی تعداد افرادی است که با مبتلایان در تماس بوده‌اند. در همین هفته‌ای که گذشته هر مبتلایی دستکم چهار نفر دیگر را مبتلا کرده است. به همین دلیل باید این‌ها را شناسایی کنند و ببینند چرا مبتلا شده‌اند چون ممکن است از کسی باشد که از چین آمده است و یا سابقه سفر داشته است

حکمرانی از کارافتاده؛ یا چرا کرونا در ایران خطرناک‌تر از چین است؟
امیرعلی نصراله‌زاده
بعد از مدت‌ها شک و شبهه نسبت به شیوع ویروس کرونا در ایران، یکی دو روز است که اخبار رسمی وجود این ویروس در ایران و جان‌دادن تعدادی از شهروندان‌مان را تأیید کرده است. با این که متخصص نیستیم، همگی از یک چیز مطئنیم و آن منشأ این ویروس است. بدون شک این ویروس از کشور چین به ایران وارد شده و می‌شد با اقدامات ساده‌ای در عمل جلوی ورود آن را گرفت. می‌شد هیچکس نمیرد. پس باید پرسید چرا ناگهان با بروز این بیماری در شهرهایی به وسعت جغرافیای ایران روبروییم؟
اگر یادتان بیاید مدت‌ها پیش تصاویری از آزمایش مسافران پروازهای چینی پخش شد که حتی برای هر بیننده‌ای نمایشی بودن آن مشخص بود و به قولی مرغ پخته را هم به خنده می‌انداخت. پس از آن وزاری بهداشت، سازمان هواپیمایی، انتظامات فرودگاه‌ها و سپاه به دعوا افتادند که فیلم را تأیید یا تکذیب کنند و مقصر این مسخره‌بازی را نهاد دیگر نشان دهند.
در زمانی که تمام کشورهای دنیا رفت و آمد شهروندان‌شان را به چین تا مدتی که شیوع این بیماری کنترل شود ممنوع کردند، وزارت خارجه ما کاملا برعکس عمل کرد. نه تنها پروازها را محدود نکردند بلکه از پروزاهای چینی استقبال هم به عمل آمد و در کنفرانسی مطبوعاتی تبلیغات منفی آمریکا علیه عملکرد چین در مقابل این ویروس را محکوم کردند! بعد از آن که به چشم خود شیوع ویروس در ایران را دیدند، اعلام شد پروازها به ایران ممنوع شده است، اما بلافاصله شهروندان اطلاع دادند این طور نشده و پروازها همچنان دایر و برقرار است.
در این میان اطلاع‌رسانی شبکه‌های اجتماعی باعث شد تا ملت از وجود ماسکی که شانس ابتلا به این بیماری را کاهش می‌دهد مطلع شوند. طبیعتا این ماسک‌ها الان نایاب است اما در همین زمان مطلع شدیم که دولت صادرات این ماسک‌ها به چین را شروع کرده و تنها هفته پیش معلوم نیست به دروغ یا راست اعلام کردند این صادرات متوقف شده است.

 

۰۴ اسفند ۱۳۹۸
وقت خداحافظی ایران از بازار عراق رسیده است؟
عراق مرز مهران را مسدود کرده و به کامیون‌های ایرانی اجازه نمی‌دهد وارد خاک این کشور شوند. نزدیک به یک‌هزار کامیون با بار در پشت مرز معطل مانده‌اند. مقام‌های ایرانی نسبت به بازگشایی مرز امیدوارند. در عراق اما قراردادهای گازی با ایران هم در آستانه تعلیق و لغو قرار دارد. آیا روابط اقتصادی ایران با همسایه و دوستش به آخر خط نزدیک می‌شود؟

پایانه مرزی مهران/ عکس: آرشیو
همزمان با انتشار خبر شیوع کرونا در ایران مقام‌های عراقی مرزهای زمینی و هوایی با ایران را مسدود کردند. در مرز مهران، واقع در استان ایلام شمار زیادی کامیون معطل مانده‌اند. خبرگزاری‌های دولتی شمار کامیون‌ها را حدود ۱۰۰۰ دستگاه گزارش می‌کنند. دو مقام دولتی اما رقم کامیون‌ها را کمتر از این اعلام می‌کنند و می‌گویند: عراق قول داده است تا سه روز آینده مشکل را برطرف کند. معاون حمل و نقل سازمان راهداری شمار کامیون‌های پشت مرز مهران را ۴۰۰ دستگاه اعلام کرده است. مدیرکل دفتر ترانزیت و حمل‌ونقل بین‌المللی سازمان راهداری و حمل و نقل جاده‌ای هم می‌گوید: حدود هشت کیلومتر کامیون در مرز مهران حضور دارند که در نهایت ۴۰۰ دستگاه خواهد بود.
مهدی قربانی، معاون حمل و نقل سازمان راهداری و حمل و نقل جاده‌ای ایران یکشنبه ۴ اسفند به خبرگزاری دولتی دانشجویان، (ایسنا)، گفت: امیدوار است «بر اساس صحبت‌هایی که با طرف عراقی داشته تا سه روز آینده مشکل مرز حل شود و کامیون‌داران بتوانند تردد کنند».
قربانی دلیل بسته شدن مرز را « مشکلات و محدودیت‌های طرف عراقی» عنوان کرد اما گفت: «مشخص نیست این مسائل در حوزه بازرگانی و گمرکی یا کنترل نظارت‌های بهداشتی برای جلوگیری از انتشار ویروس کرونا است».
یحیی آل‌اسحاق رئیس اتاق بازرگانی ایران و عراق پیش از این علت مسدود کردن مرز را «تغییر مدیر گمرک» عراق عنوان کرده بود.

نتیجه انتخابات همان‌قدر معتبر است که اخبار هواپیما و کرونا معتبر بود
محمدجواد اکبرین
بنابر اخبار رسیده، حداکثر آمار مشارکت در کشور ۲۵% است. در شهرهای بزرگی مثل اصفهان آمارها به اتاق سکوت رفته. آخرین بار فرماندار اصفهان به خبرگزاری ایسنا گفته: «تا ساعت ۱۸ در حوزه انتخابیه اصفهان ۳۲۰ هزار نفر رای دادند که طبق این آمار تا الان ۲۰ درصد واجدان شرایط در این حوزه انتخابیه رای داده‌اند. تعداد کل واجدان شرایط رای در حوزه انتخابیه اصفهان یک میلیون و ۶۰۰ هزار نفر است». فرماندار تبریز هم در تلویزیون توضیح داد علت کم بودن تعداد مردم پای صندوق‌ها این است که صندوق‌ها را زیاد کردیم! خبرنگار از استاندار تهران پرسیده میزان مشارکت چند است؟ جواب داده: «گفتن نگین! فقط خود وزیر اعلام میکنه». الان وزیر کشور اعلام کرد: «صبر کنین تا فردا! فردا میگیم». رسوایی مشارکت را نتوانند جمع کنند فردا وزیر هم می‌سپارد به رئیس‌جمهور. روحانی هم مثل آمار قربانیان آبان ۹۸ می‌گوید: آمار دست پزشکی قانونی است! هرچند نتیجه را هر چه اعلام کنند همان‌قدر معتبر است که اخبار هواپیما و کرونا معتبر بود.
*
تیتر انتخاب کلمه است

خروجی انتخابات:
خواست ملی تغییر
 محسن حیدریان
میانگین  داده های گوناگون در باره انتخابات گواهی میدهند که حداکثر رای دهندگان  ١۲ میلیون نفر یعنی حدود 20 درصد ، همچون پایین ترین میزان مشارکت در تمامی چهل و یکسال گذشته، و در شهرهای بزرگ مانند تهران تنها 16 در صد بوده است. بعبارت دیگر اکثریت بزرگ ملت ایران بویژه در شهرهای بزرگ تا ۸۰ درصد مردم شرکت نکردند. فراموش نباید کرد با توجه به ساخت اقتصاد نفتی ایران و سلطه غول آسای دولت و نهادهای نظامی و اقتصادی آن بر زندگی مردم، آن 20 درصدی هم که در انتخابات شرکت کرده اند، نه از روی رضایت بلکه به دللایل دیگری است که در هر رژیم و حکومتی نظیر ایران، یک موضوع بدیهی تلقی می شود.
  مردم ایران با تحريم آگاهانه این انتخابات به ولایت مطلقه فقیه یک " نه" بزرگ و قاطع گفتند. آزادیخواهان داخل و خارج از کشور به شمول صدها و هزارها شبکه اجتماعی و رسانه ای، صرفنظر از گرایشهای سیاسی و مسلکی نیز برای نخستین بار در یک جبهه نا نوشته فراگیر ملی از آزمونی بزرگ، سربلند و یکپارچه بیرون آمدند. عدم شرکت قاطع وچشمگیر مردم درانتخابات، درعین حال بازتابی از آگاهی مردم ایران و توازن نیروها بسود آزادیخواهان در افکار عمومی  ملت است. از سوی دیگر خامنه ای با رویکرد خود در انتخابات نه شکوه و ثبات که تنها ننگ و تزلزل بیشتر برای خود خرید.
اکنون گام بعدی آقای خامنه ای با تشکیل یک مجلس یکدست و تحت امر، به ریاست قالیباف، سرکوب و فشار بیشتر، حذف کامل جمهوریت نظام، و زمینه چینی برای جایگزین سازی "ولی فقیه سوم" است.
 اما  گام بعدی آزادیخواهان ایران چیست؟  این پرسشی است که  همه آن هزاران فعال و شبکه های موثر کاربرانی که کارزار تحریم را با موفقیت پیش بردند، خواه نا خواه هر روز بیشتر با آن درگیر میشوند. 
بنظرمن مسئله اکنون ما ایجاد یک کارپایه نظری برای دستیابی به یک جبهه فراگیر ملی، شیوه‌های دستیابی به آن (روش تغییر) و روشن کردن خواستهای ملی و راههای پیگیری آن است.
با تحریم 80 درصدی انتخابات، اکثریت بزرگ ملت ایران نه تنها اصل « ولایت فقیه» همچون ناقض اصل حاکمیت ملت، بلکه حقانیت سیاسی حکومت را آشکارا زیر پرسش برد. مساله این انتخابات هرگز درس گیری این یا آن گروه یا جناح سیاسی، برد و باخت این یا آن گروه سیاسی نیست. مساله اساسی ایران بعد از انتخابات، پیروزی "خواست همگانی ملت" بر منافع گروهی یک حکومت جبار است. اکنون همه حاکمیت از ولی فقیه گرفته، تا قوه قضاییه و قوه قانونگذاری آن از سوی ملت مهر باطل خورده است.
اکنون ملت آگاه ایران و نیروهای سیاسی آزادی خواه هنگامی بخت پیروزی دارند که برای کسب آزادی و تامین حاکمیت ملت، به هم بپیوندند و خواست ملی تغییررا به زبانی رسا و روشن به موضوع سیاست کشور تبدیل کنند.
نتیجه انتخابات نشان داد که مردم ایران پس از چهل و یک سال سال رنج به این نتیجه رسیده‌اند که آزادی یا حکومت قانون، برقراری حاکمیت ملت، سکولاریسم، ارزش‌های دموکراتیک و حقوق بشر حلقه‌های مفقوده تاریخ معاصر آنان بوده است.
بنظرم برای آنکه روند دولت-ملت مدرن در کشور ما  به‌سرانجام رسد، شکاف طبقاتی التیام یابد، و بهروزی ملی تحقق پذیرد، همه آزادیخواهان ایران باید به تشکیل یک جبهه فراگیر ملی روی آورند. 
همه ایرانیان صرفنظر از تعلقات مرامی و سیاسی، از اصلاح طلبانی که از شرکت در انتخابات دوری گزیدند، تا جمهوریخواهان، ملی گرایان و آقای رضا پهلوی و هزاران شبکه رسانه ای اینترنتی فردی و گروهی، با حفظ استقلال سیاسی و مرامی خود می توانند نقش آفرینان این جبهه فراگیر ملی باشند. خط قرمزهای این جبهه  تمامیت ارضی و یکپارچگی کشور، پرهیز از کاربرد خشونت در مبارزه سیاسی نظیر ترور، تخریب و آتش سوزی اماکن عمومی وثروت های ملی  است.
خواست ملی تغییر می تواند از باز نویسی قانون اساسی، برکناری خامنه ای به دلیل بی کفایتی سیاسی تا تامین پیش شرط های یک انتخابات آزاد همگانی باشد.
تنها بر بستر یک جنبش همگانی اکثریت بزرگ مردم ایران و شکل گیری یک اتحاد و ائتلاف سیاسی گسترده و پایدار می توان مردم ایران را در یک پیکار سیاسی آگاهانه ، به سوی قله آزادی و مردم سالاری به حرکت در اورد و مقاومت ها را در برابر آن ، گام به گام درهم شکست.
اتحاد و ائتلاف سیاسی گسترده و پایدار فراهم آید و از سوی دیگر ، با تنفیذ این مشی در میان توده مردم، نیروی مادی مقاومت ناپذیری سربرآورد. تنها بر بستر چنین دست آوردی است که می توان مردم ایران را در یک پیکار سیاسی آگاهانه ، به سوی قله آزادی و مردم سالاری به حرکت در اورد و مقاومت ها را در برابر آن ، گام به گام درهم شکست . ANNON
ایران  در آستانه بی بازگشت دوران تازه ای  قرار گرفته است. پیکارملتِ ایران، تا دستیابی نهائی به آزادی ها و استقرار دمکراسی تداوم خواهد یافت. مردم ایران پس از چهل سال رنج به این نتیجه رسیده‌اند که آزادی، سکولاریسم، ارزش‌های دموکراتیک و حقوق بشر حلقه‌های مفقوده تاریخ معاصر آنان بوده است. این مفاهیم ارزش‌هایی است که ایرانیان را می‌تواند حول یک خواست ملی تغییر گرد هم آورد.

ویروسِ پنهان‌کاری
️ #هرمز_شریفیان:
🔸یازدهمین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی روز جمعه درحالی برگزارشد که حواشی و آنچه به این کنش سیاسی – اجتماعی ربط پیدا می‌کرد، بیش از هر انتخابات دیگری در تاریخ جمهوری اسلامی به‌چشم می‌خورد. انتخابات یک سازوکار اجتماعی برای دخالت مستقیم مردم بر سرنوشت سیاسی خود و نصب حاکمان است و از سوی دیگر یک “حق شهروندی” است که واجدان شرایط مختارند از این حق استفاده کنند یا نکنند. همین امر باعث شده جامعه ایران شاهد یک “دو قطبی” دیگر شود، شماری بنا به دلایلی به‌صورت علنی اعلام کردند که در انتخابات شرکت نمی‌کنند و شماری دیگر کماکان باور دارند که باید شرکت کنند.
🔸برخی از شهروندان که گفته‌اند در انتخابات شرکت نمی‌کنند اعتراض به موارد و وقایع مهمی دارند. اعتراض به وضعیت اسفبار اقتصادی – معیشتی، ناکارآمدی و فساد همه‌گیر در نهادها، پاسخگو نبودن ارکان حاکمیت، نظارت استصوابی شورای نگهبان در رد صلاحیت‌های گسترده‌ی داوطلبان عموما اصلاح‌طلب، تغییر نکردن وضعیت زندگی شهروندان در همه زمینه‌ها نسبت به دوره قبل (مجلس دهم در سال ۹۴) که با استقبال گسترده رای‌دهندگان همراه بود، به‌همراه حوادثی که در آبان و دی ماه گذشته رخ داد، از عواملی است که شهروندان را نسبت به صندوق‌های رای و هرگونه تغییری مایوس و دلسرد کرده است. از بخت بد در این میان مهمان ناخوانده و بدقدمی که همان “کرونا ویروس” بود از چین نیز وارد کشور شد تا به یک‌سری از عوامل قبلی و شایعات جدید دامن زده شود. جامعه‌مدنی و شهروندان هنوز در تب و تاب دریافت آمار رسمی جان‌باختگان اعتراض‌های آبان‌ماه بودند و به پنهان‌کاری دستگاه‌های ذیربط اعتراض می‌کردند که با یک پنهان‌کاری بزرگ درباره سقوط “پرواز ۷۵۲” مواجه شدند، پنهان‌کاری‌ای که با “ناراست‌گویی” برخی مسئولان همراه و علت سقوط هواپیما در ابتدا “نقص‌فنی” اعلام شد اما تصاویر ویدئویی شهروندان و همچنین پیگیری مقام‌های ارشد سیاسی باعث شد تا ستاد کل نیروهای مسلح پس از ۳ روز اعلام کند که پدافند خودی هواپیما را سرنگون کرده است. شیوع ویروس کرونا این “سه‌گانه پنهان‌کاری” را تکمیل کرد به این معنا که مشخص شد این ویروس و علائم ورود آن به ایران، پیش‌تر دیده و ثابت شده بود اما مسئولان بار دیگر با پنهان‌کاری اعلام کردند که هنوز علائمی از شیوع این ویروس در کشور گزارش نشده در حالیکه خبرگزاری‌ها روز چهارشنبه ۳۰ بهمن از ابتلا و جان‌باختن دو شهروند در شهر قم خبر دادند. تا جایی‌که حتی اعلام شد این شهر به‌نوعی در شرایط “قرنطینه” قرار گرفته است. لایه‌های خاکستری شرکت نکرده در انتخابات می‌گویند در انتخابات گذشته با شور و اشتیاق شرکت کردند به آن امید که تغییری در وضعیت معیشتی و اقتصادی آنان و اوضاع سیاسی کشور ایجاد شود اما نه‌تنها تغییری صورت نگرفت بلکه وضعیت نسبت به گذشته وخیم‌تر شد و پنهان‌کاری‌هایی که قبل‌تر در پرونده مفسدان اقتصادی مشهود بود، همچنان ادامه دارد، پس چه دلیلی دارد که با ورود به صحنه انتخابات خود را در برابر قضاوت تاریخ متهم کنیم؟
🔸هرچند “عباسعلی کدخدایی” سخنگوی شورای نگهبان در پاسخ به این پرسش که “نظرسنجی‌ها نشان می‌دهد درصد مشارکت نسبت به دوره قبل کاهش یافته و به ۵۰ درصد رسیده”، گفت: “تازه می‌شویم مثل فرانسه”! این پاسخ نشان از این دارد که عدد “۵۰ درصد” در ذهن جناب سخنگو نقش بسته است! اما با توجه به حضور پرشور مردم در انتخابات اسفند ۹۴ که در اثر “تکرار می‌کنم” به ۵۷ درصد رسید، بعید می‌نماید که در این دوره و با توجه به شرایط حوزه‌های اخذ رای تنها ۷ درصد از آمار سال ۹۴ کم شده باشد و درصد کاهش یافته به‌نظر مقداری بیشتر از این‌ها است. ضمن اینکه باید به جناب سخنگو یادآوری کرد که با یک جست‌وجوی ساده در اینترنت می‌توان دریافت که میزان مشارکت مردم فرانسه در آخرین انتخابات این کشور ۷۷/۷۷ در صد بوده است. لازم به یادآوری نیست که مردم ایران در تمام تنگناهای تاریخی در صحنه حضور داشتند و وظیفه خود را به‌عنوان یک شهروند ایرانی به بهترین شکل ممکن انجام داده‌اند.
🔸آنچه اشکالات پرشمار امروز را به‌وجود آورده حاصل عملکرد آنانی است که در ظاهر خود را خدمت‌گذار مردم معرفی می‌کنند و در شعارهایشان می‌گویند باید مردم را محرم بدانیم اما این پنهان‌کاری‌ها نشان می‌دهد که نه‌تنها مردم محرم نیستند بلکه بخش‌هایی از حاکمیت، مردم را خدمت‌گذار خود می‌دانند. متاسفانه باید گفت در نزد برخی از مسئولان این نگاه “ارباب رعیتی” دیده می‌شود اما کسانی که امروز خود را ارباب می‌پندارند، درنیافته‌اند که داشتن این نگاه و رویه در بلند مدت به زیان اربابان است زیرا تاریخ ثابت کرده هرگاه این دو در مقابل هم ایستاده‌اند، پیروزی از آن مردم بوده است!

از فیس بوک علی افشاری:
29
درصد نرخ واقعی مشارکت در انتخابات مجلس یازدهم
سرانجام  دو روز از پایان انتخابات  تعداد کل رای دهندگان از سوی وزیر کشور  24512404 نفر اعلام شد که با توجه به اینکه جمعیت واجد شرایط رای 58 میلیون و پانصد هزار نفر در انتخابات مجلس یازدهم بود، نرخ رسمی مشارکت در انتخابات مجلس بازدهم می شود 42  درصد که  19 درصد کمتر از آمار رسمی دوره قبل انتخابات مجلس است و 9 درصد کمتر از پایین ترین نرخ مشارکت در انتخابات های مجلس بعد از انقلاب. همین رقم نشانگر شکست بزرگ حکومت و پیروزی تحریم در انتخابات با هدف تاکید بر تغییرات ساختاری است.
اما این رقم به دلایل متعددی درست نیست و تقریبا بیش از یک و نیم برابر رقم واقعی است. وزیر کشور در ساعت 12 ظهر روز انتخابات، میزان کل رای های ماخوذه را 7.5 میلیون نفر اعلام کرد. رئیس ستاد انتخابات کشور بالاترین تخمینش را در ساعت 3 بعد از ظهر 11 میلیون اعلام کرد. یعنی در حد فاصل زمانی تقریبا برابر از زمان شروع رای گیری در ساعت 8 صبح تا 12 تقریبا نصف رای های 4 ساعت اول انتخابات در حدفاصل زمانی 12 تا 3.5 بعد از ظهر به صندوق ها واریز شده بود. از آنجاییکه رای گیری در همه حوزه ها تمدید نشد و الگوی رفتاری رای دهندگان در انتخابات های پر شور نشانگر حضور نسبی کمتر در نیمه دوم زمانی روز رای گیری است، اضافه شدن 13.5 میلیون رای در 9 ساعت  با توجه به روند کاهشی یادشده تقریبا غیر ممکن است.
میزان رای های واقعی ماخوذه حداکثر می تواند 17 میلیون باشد که نرخ واقعی مشارکت در انتخابات را 29 درصد می کند. برخی از گزارش های غیر رسمی نیز تایید کننده این عدد است.

آقای وزیرکشور! با شما هستم
محمد مهاجری
جناب آقای وزیر کشور! میدانیم امروز پرکارترین روز را طی دوسال گذشته(ازنتخابات۹۶به بعد) داشتید. آنقدرسرتان شلوغ بود که شاید جنگ روانی بر سر بیماری کرونا را که در فضای مجازی و واقعی روی اعصاب مردم بود،متوجه نشده اید. به احتمال زیاد از اینکه به لطف دوستان خودی! وارد لیست سیاهFATF شدیم خبر ندارید. خوش به حال تان . وقت هست که این خبرها را هم ببینید.
اما الان اتفاق دیگری هم وجود دارد که مربوط به خود شماست.
از ظهر امروز اعداد و ارقام فراوانی در فضای مجازی می چرخد. این ارقام ،هم به میزان مشارکت مردم در انتخابات اشاره دارد و هم از میزان رای برخی کاندیداها خبر می دهد. خب تا اینجا طبیعی است. آنچه غیرطبیعی می نماید این شایعه است که مسئولان ستاد انتخابات در استانهای مختلف از اعلام عدد شرکت کنندگان در انتخابات منع شده اند و قرار است نتایج کل انتخابات، یکجا اعلام شود.
می دانید معنای این شایعه چیست؟ معنایش پیدایش هزاران حرف و حدیث است که بعضی از آنها می تواند امنیت به هم زن باشد.
شما مدتهاست درگیر انتخاباتید و حالا موقع بهره برداری از زحمات است.
ظاهرا سامانه ای که در همه صندوهای رای وجود داشته دست کم آمار شرکت کنندگان را ثبت کرده. دستور بدهید برای رفع هرگونه شائبه و شایعه این رقم در اولین فرصت اعلام گردد و نتایج انتخابات حوزه های مختلف در سراسر کشور نیز بتدریج اعلام شود.
جامعه،تاب شایعات بیشتر را ندارد.
از ما گفتن!

جشنواره فیلم برلین؛ جمهوری اسلامی مانع حضور محمد رسول‌اف کارگردان ایرانی در جشنواره شد
هفتادمین دوره جشنواره فیلم برلین موسوم به برلیناله در حالی آغاز به کار کرد که محمد رسول اف، فیلمساز ایرانی که فیلم جدیدش در بخش رقابتی جشنواره شرکت دارد، نتوانست از ایران خارج شود و در جشنواره حضور پیدا کند.
امسال، فیلم «شیطان وجود ندارد» از محمد رسول اف، فیلمساز شناخته شده ایرانی یکی از هجده فیلمی است که در بخش رقابتی جشنواره حضور دارد. این فیلم محصول مشترک ایران، جمهوری چک، و آلمان است که با روایت زندگی چهار شخصیت به موضوع اعدام می‌پردازد
.

محمد رسول اف در شصت و ششمین جشنواره فیلم کن - تابستان ۲۰۱۳
در تابستان سال ۱۳۹۶، محمد رسول اف جایزه بخش «نوعی نگاه» جشنواره فیلم کن را برای فیلم «لِرد» دریافت کرد اما هنگام ورود او به ایران، گذرنامه اش ضبط شد و او از آن تاریخ ممنوع‌الخروج بوده است.
آقای رسول‌اف به اتهام «تبلیغ علیه نظام» و «سیاه‌نمایی در آثار» توسط دادگاه انقلاب تهران به یک سال حبس تعزیری، ۲ سال ممنوعیت خروج از کشور و محرومیت از فعالیت‌های سیاسی و اجتماعی محکوم شده که گفته می شود این حکم بیشتر به دلیل فیلم‌های «لِرد» و «دست‌نوشته‌ها نمی‌سوزند» صادر شده است.

آقای رسول اف برای فیلمهای «لِرد» و «دست نوشته ها نمی سوزند» به «تبلیغ علیه نظام» متهم شده است
محمد رسول‌اف در گفتگو با مجله «هالیوود ریپورتر» گفته است که هرگز به طور مشخص اعلام نشد که ۲ سال ممنوع الخروجی او از کی آغاز شده است؛ آیا از زمان محکومیت او در تابستان سال ۲۰۱۹ بوده و یا از ماه سپتامبر سال ۲۰۱۷ که آخرین بار از ایران خارج شد. آقای رسول‌اف می‌گوید در واقع دو سال و نیم است از ممنوع الخروجی او گذشته است.
کارلو چاتریان، مدیر هنری جشنواره پیش از برپایی برلیناله خواستار حضور آقای رسول اف در این جشنواره شده بود.
خانه سینما نیز در نامه‌ای از رییس قوه قضاییه جمهوری اسلامی خواست امکان حضور آقای رسول‌اف در جشنواره را فراهم کند. با این حال،جمهوری اسلامی مانع خروج آقای رسول اف از ایران شد.
آلبرت ویدرشپیل، از مدیران جشنواره سینمایی هاموبرگ گفته است: «باورنکردنی است کارگردانی که بیش از هر کس دیگر در سینمای امروز،به ارزشهای انسانی اهمیت می دهد محکوم شده و از خروج او از کشور ممانعت شده است.محمد رسول‌اف عاشق کشور و مردم خود است و فیلمهای او، اعلامیه‌ای از این عشق هستند.»

21. Februar 2020

۰۱ اسفند ۱۳۹۸
تداوم اطلاع‌رسانی قطره‌ای از شیوع ویروس کرونا در ایران
به دنبال اعلام فوت دو بیمار مبتلا به ویروس کرونا (COVID-19) در قم، اخبار مرتبط با ورود کرونا به ایران وارد ابعاد تازه‌ای شد. در شرایطی که گزارش‌های تایید‌نشده از گسترش این بیماری در کشور خبر می‌دهند و مشخص نیست ایران تا چه اندازه تجهیزات و امکانات کنترل ویروس کرونا را در اختیار دارد، نهادهای رسمی در روز جاری، پنج‌شنبه یکم اسفند ابتلای دست کم سه نفر دیگر در قم و اراک و ثبت حداقل هشت مورد مشکوک به کرونا را در قم، بابل و تهران تایید کردند.

در عکس فوق که توسط باشگاه خبرنگاران جوان (وابسته به صدا و سیمای جمهوری اسلامی) منتشر شده است یک پرستار در بیمارستان کامیار قم با لباس «ویژه» دیده می‌شود اما نگهبان بیمارستان بدون ماسک در محل حضور دارد
پایگاه اطلاع‌رسانی وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی صبح پنج‌شنبه به نقل از کیانوش جهانپور، رییس مرکز روابط عمومی و اطلاع رسانی وزارت بهداشت از سه مورد جدید ابتلا به ویروس کرونا (از جمله یک پزشک) در قم و اراک خبر داد. جهانپور در باره آخرین وضعیت شیوع این بیماری خوانده می‌شود گفت:
«تا صبح پنج‌شنبه آزمایشات از ابتلای دو مورد جدید در قم و یک مورد در اراک به کرووید۱۹ حکایت دارد، هر سه بیمار تابعیت ایرانی داشته و فرد مبتلا در اراک نیز ساکن قم و از همکاران پزشک ما است.با احتساب این موارد تعداد مبتلایان کرووید۱۹ تایید شده در کشور به پنج نفر می رسد».
جهانپور که ریاست «کمیته روابط عمومی قرارگاه مقابله با کروناویروس» را برعهده دارد، اعلام کرد:
«با دستور وزیر بهداشت، مرخصی تمامی روسا و معاونین دانشگاه ها و دانشکده های علوم پزشکی سراسر کشور تا اطلاع ثانوی لغو و پیشنهاد محدود کردن موقت رفت و آمد به حرم حضرت معصومه، مسجد جمکران و سایر اماکن زیارتی و محال تجمع در شهر قم، لغو اردوهای سیاحتی و زیارتی دانشجویی و دانش آموزی و همچنین لغو تمامی سمینارها و همایش ها در شهر قم تا اطلاع ثانوی به نهادهای ذیربط داده شده است».
تاکنون اما خبری منبی بر اجرای موارد فوق منتشر نشده است.
انتشار محدود اخبار درباره موارد مشکوک به کرونا در قم، تهران و بابل
همزمان محمدمهدی گویا، رئیس مرکز مدیریت بیماری‌های واگیر وزارت بهداشت نیز اعلام کرد پنج فرد مشکوک دیگر از قم با آمبولانس به بیمارستان‌های تهران منتقل شده‌اند. محمدمهدی گویا اما از دادن اطلاعات بیشتر درباره بیماران و بیمارستان‌ها خودداری کرد.
 ساعاتی پیش از انتشار اظهارات گویا، یک پزشک متخصص از قم در مصاحبه با «زمانه» از انتقال  دو بیمار مشکوک به کرونا،‌ از جمله یک نوجوان ۱۳ ساله به تهران خبر داده بود. انتقال این افراد به تهران تا زمان مصاحبه از سوی مسئولان جمهوری اسلامی تکذیب شده‌ بود.
رئیس مرکز مدیریت بیماری‌های واگیر وزارت بهداشت ابتلای دو بیمار قمی دیگر به کرونا (covid-19) را نیز که پیشتر اعلام شده بود، تایید کرد و گفت:
«به جز دو بیمار مبتلا به ویروس کرونا که دیروز در قم جان خود را از دست دادند ابتلای دو بیمار دیگر به این ویروس در قم تایید شده و در بیمارستان بستری هستند، پنج فرد مشکوک دیگر نیز با آمبولانس به تهران منتقل شده‌اند و در بیمارستان‌های پایتخت بستری هستند. منتظر نتیجه آزمایش آنها هستیم و هنوز ابتلای آنها به این ویروس محرز نشده است».
گویا درباره دلیل ابتلای بیماران به ویروس کرونا گفت:
 «همه موارد ویروس کرونا ساکن قم بوده اند. این افراد هیچ ارتباطی با خارجیها یا چینیها نداشته اند. بنابراین منشا بیماری بر اساس اطلاعاتی که داریم از خارج کشور نیست، اما در حال بررسی منشا بیماری هستیم و هنوز بر این باور نیستیم که منشا بیماری زوار پاکستانی یا کشورهای دیگر بوده باشد اما به محض مشخص شدن، منشا بیماری را اعلام می‌کنیم».
طبق اظهارات او، وزارت بهداشت به‌رغم روند معمول در دیگر کشورها خانواده و اطرافیان دو بیمار فوت شده و دو بیمار مبتلا را در قرنطینه قرار نداده و تنها به دادن آموزش‌ها و توصیه‌های بهداشتی لازم به آنها کفایت کرده است.
عدم رعایت موازین و دستورالعمل‌های استاندارد برای پیشگیری از ابتلای افراد بیشتری به ویروس، یک نگرانی بزرگ در ایران به شمار می‌رود و می‌تواند کشور را وارد بحران کند.
مسئولان جمهوری اسلامی پیشتر نیز از اعمال سختگیری‌های لازم برای توقف پروازها به چین و قرنطینه مسافران خودداری کرده بودند.
در همین زمینه، شاهین صمدپور، خبرنگار مستقل پنج‌شنبه در صفحه اینستاگرام خود ویدیویی را منتشر کرد که نشان می‌دهد وضعیت در بیمارستان کامکار قم، محل فوت دو بیمار مبتلا به ویروس کرونا «عادی» ست و تمهیدات به‌کار گرفته شده برای مقابله با شیوع کرونا بسیار پایین‌تر از حد لازم است.

نامه هشدار جمعی از پزشکان برای اعمال محدودیت در فضاهای عمومی (زیارتی، ورزشی) و اطلاع رسانی گسترده و شفاف برای جلوگیری از گسترش کرونا
🔻متن نامه بدین شرح است:
«
چند روز اخیر شاهد بستری شدن تعداد قابل توجهی از هموطنان به علت بیماری تنفسی حاد و متاسفانه مرگ برخی از آنان بودیم، پس از بررسی های انجام شده به نظر می رسد شواهد نشان از درگیری این افراد با ویروس SARS-CoV-2 (COVID-19) دارد، با توجه به نرخ بالای گسترش این بیماری ، راه های انتقال و همچنین تاخیر در شناسایی آن که نشان از عدم آمادگی برای مقابله با بیماری تاکنون داشته است باید هر چه زودتر تصمیمی قاطع در این زمینه اتخاذ شود، لذا ما جمعی از پزشکان درخواست در نظر گرفتن تمهیدات بیشتر جهت جلوگیری از گسترش این بیماری را به شرح ذیل داریم:
۱. محدودیت حضور افراد در فضاهای متراکم مانند زیارتگاه ها و فضاهای ورزشی
۲. استفاده بیشتر از ظرفیت رسانه های جمعی برای اطلاع رسانی راه های جلوگیری از بیماری
۳. اطلاع رسانی شفاف و علمی در خصوص وضعیت فعلی بیماری به هدف کسب اعتماد جمعی به مسئولین نظام سلامت و اعمال سیاست های لازم»
امضا کنندگان:
دکتر امیرافراز فلاح,دکتر نوید مقدم,دکتر محسن رستمی,دکتر نیما شهریارپور,دکتر امید مرجمکی,دکتر محمد عبدالهی,دکتر لیدا شفیعیان,دکتر سید سلمان خلیفه سلطانی,دکتر فریده باقری,دکتر محمد مظفری هشجین,دکتر سید وحید موسوی,دکتر محمد مولایی,دکتر علی اصغر مولایی,دکتر امیررضا شعبانی,دکتر بهار حسن‌میرزائی,دکتر نرگس آهنگری,دکتر سمیه نجفی,دکتر محمد لسان‌پزشكى,دکتر علی نیک جو,دکتر امیر حسین جدیدیان,دکتر مسعود دوست حسينى,دکتر احسان نجيب زاده,دکتر محمدرضا شقاقى,دکتر امیر مهدی رضائی,دکتر فرناز نجمی,دکتر مهدی دادپور,دکتر فریناز فهیمی‌پور,دکتر بهنام خليليان,دکتر اردوان محمدآقايى,دکتر حسین پسرک‌لی,دکتر فاطمه عمرانی,دکتر هادی زارع مهرجردی,دکتر مسیح شفیعی,دکتر بتول نقوى,دکتر حسین یاری,دکتر نسرین قاسمی,دکتر آسیه شکیب,دكتر كيانوش كاوه,دکتر حامد چراغعلی,دکتر نوید جبل عاملی,دکتر صادق شفائی,دكتر الهام خليليان,دكتر مریم نصری,دكتر پرنیا ابراهیمی,دكتر طاهره خورگويى,دكتر ريحانه بلوكات,دكتر عرفانه حاجيان,دکتر میثم رضائی,دکتر نیما حسین زاده,دکتر آیدا خدیوی,دکتر وحید لاله زاری,دکتر طلیعه عابدینی,دکتر آیدا باوند,دکتر هدیه عرشیانی,دکتر سمیرا سعیدی,دکتر محبوبه کرمانیان
لینک نامه برای امضا:

#فوری
یک زن ۳۰ ساله‌ی ایرانی در ایالت بریتیش کلمبیای کانادا ششمین نفری است که آزمایش ابتلای او به #ویروس_کرونا در این ایالت مثبت اعلام شد. او به تازگی از ایران به کانادا بازگشته بود و اکنون اطرافیان نزدیکش در قرنطینه هستند.
SOmatali
در ونکوور dailyhive
📡 @VahidOnline

«در ستایش نسلی که می‌سوزد و می‌افروزد»
تعبیر «نسل سوخته» را بسیار شنیده‌اید. دنبال تعریف بهتری برای آنم، زیرا حقیقت این نسل در این تعبیر گم می‌شود. نسلی که گاهی از آن با عنوان نسل سوخته یاد می‌کنند، نسلی بزرگ، نجیب و سرافراز است و می‌خواهم عظمتش را یادآوری کنم. از جهت سنی دربارۀ نسلی صحبت می‌کنم که ۳۵ تا ۴۵ ساله است. اما آنچه بسیار مهمتر است مسئلۀ «فکری» است، نه «سنی». من از نسلی «اندیشه‌شناختی و روان‌شناختی» سخن می‌گویم و ممکن است افراد زیر ۳۵ سال و بالای ۴۵ سال هم در آن بگنجند. برای همین نام آن را می‌گذارم «نسل فرزندان» در برابر «نسل پدران».
این نسل رفته‌رفته پا به سن می‌گذارد و از گردنۀ میانسالی عبور می‌کند، اما همچنان بار آرمانخواهی پدران را به دوش می‌کشد. تمایزهای زیادی میان این دو نسل وجود دارد. هرچه پدران «آرمانخواه» بودند، این فرزندان «آرمان‌گریز»ند، گرچه هزینۀ آرمان‌های پدران را همین فرزندان داده‌اند. روشنفکران این نسل، دیگر ربطی به شریعتی و آل‌احمد و جَزَنی ندارند. آنها به جای آرمانخواهی‌های جهانشمول و رسالت‌باور، مسیری پرپیچ‌وخم و گام‌به‌گام را برای رسیدن به حقوق خود ترسیم می‌کنند و به جای اینکه دنبال ابوذرسازی باشند، می‌خواهند شهروندانی آزاداندیش و متین تربیت کنند که میان خودخواهی و دیگرخواهی، حقوق خود و حقوق دیگران (بشر) توازنی ایجاد می‌کنند.
این نسل دنبال آرمانشهر نیست؛ فقط می‌خواهد همین جامعۀ پردرد را قدری بهتر کند. به همین دلیل حاضر است صبورانه و دقیق «سیاست‌ورزی» کند؛ حاضر است گام‌به‌گام پیش رود و حقش را ذره ذره با پیگیری و تحلیل به دست آورد. اگر بخواهم در مثالی این تمایز را نشان دهم، می‌توان گفت: اگر نسل پدران به کمتر از مرگ هویدا راضی نمی‌شد، این نسل حاضر می‌شود به علی مطهری رأی دهد؛ حاضر می‌شود برای رسیدن به اهداف خُردش (گاهی خیلی خُرد!) به کسانی رأی دهد که از جنس خودش نیستند. این اوج سیاست‌ورزی و خردورزی انسان به مثابه موجود سیاسی (هومو پولیتیکوس) است. دلیل رد صلاحیت‌ها در انتخابات‌ها را باید در صبوری همین نسل جستجو کرد. هر چه رد صلاحیت کردند، این نسل باز سود و زیانش را محاسبه کرد و رأی داد! این نسل به راستی مدرن است و برای نخستین بار جامعۀ ایران را در قاعده‌اش مدرن کرد.
نسل پدران آنقدر آرمانخواه و متوهم بود که وقتی تعدادشان به پنجاه نفر می‌رسید، تفنگ دست می‌گرفتند، به جنگل می‌زدند و می‌خواستند جهان را از سیاهکلشان منقلب کنند. اما نسل پسران روی زمین راه می‌رود. به همین دلیل پدران تحقیرش کرده‌اند و هیچ‌گاه حقش را نداده‌اند. این نسل سردار و دولتمرد و وزیر تحویل جامعه نداد (یعنی اجازه نداشت تحویل دهد)، اما هزاران سردار زندگی تحویل ایران و جهان داد، بی‌ادعا و سربه‌زیر. سرداری که در کانادا و آمریکا و آلمان، پزشک و مهندس است؛ سرداری که در گوشه‌ای از کشور معلمی دلسوز است؛ سرداری که زیر همۀ فشارها کارگاهش را حفظ کرده است. مادران سرداری که کنار خانه‌داری کار می‌کنند تا فرزندشان را به مدرسۀ بهتری بفرستند. این نسل سرداران زندگی‌اند؛ بی‌آزار و سربه‌زیر.
دلایل متعددی باعث شده این دو نسل این‌همه متفاوت (و متضاد) از هم درآیند. یکی از دلایل اصلی این بود که این نسل حداقل دیپلمه است و نسل پیشین حداکثر دیپلمه بود. بزرگ‌ترین امتیاز این نسل سواد بود. به همین دلیل نسل پیشین یا سواد را خوار شمرده است یا شتابان برای خود مدرکی جور کرده یا دائم چیز دیگری در برابر سواد علم کرده است. (البته اگر خدایی نکرده تب کنند، صبح علی‌الطلوع «علم‌باور» می‌شوند و خود را به اولین کلینیک به یکی از پزشکان همین نسل باسواد که همیشه تحقیرشان کرده‌اند می‌رسانند!)
نسلِ فرزندان این همه مبارزۀ سیاسی و مدنی کرد، اما ایدئولوژی نساخت! عجیب نیست که ایدئولوژی امروزی بیش از نیم‌قرن پیش تدوین شده است؟ این نسل انساندوست و مهرورز است. به جای سازه‌های ایدئولوژیک و مطلق‌بین به روابط انسانی و پیشرفت فکر می‌کند. این نسل برای پدران و مادرانش جشن تولد می‌گیرد. روز مادر و روز پدر دارد. از لباس و شکم و تفریح و سلامت خود می‌زند تا فرزندانش بهتر زندگی کنند. این نسل خود در مدرسه پشت نیمکت‌های چهارنفره نشست، اما جان می‌دهد تا فرزندش مدرسۀ بهتری برود و حسرت نخورد.
این نسل در عقل و عاطفه سرآمد همۀ نسل‌های پیش از خود است. به همین دلیل آن را می‌ستایم و بزرگی‌اش را یادآوری می‌کنم. بدانید که بزرگید! صبور و نجیب بمانید! آنچه امروز در این خشکی و یخبندان کشت می‌کنید روزی به بار خواهد نشست. دلسرد نشوید و عظمت وجودی خود را به یاد آرید. شما آگاه‌ترین نسلی هستید که ایران به خود دیده است. باسوادترین و پیچیده‌ترین. نسلی که می‌سوزد و می‌کوشد با شمع وجودش آینده‌ای انسانی برای فرزندانش بسازد.
مهدی تدینی
@tarikhandishi  | 
تاریخ‌اندیشی

 

محسن رنانی
معلمی و توسعه
کلاسهایی که دیکتاتورهای آینده را پرورش می‌دهند
فردا دوم اسفند و روز برگزاری انتخابات مجلس یازدهم است. انتخابات، خودش دموکراسی نیست، بلکه قالبی برای اعمال دموکراسی است. اگر محتوایی که در این قالب ریخته می‌شود دموکراتیک نباشد، نتیجه انتخابات به برقراری یک جامعه دموکرات نمی‌انجامد. یعنی اگر انسان‌هایی که در این رویداد ملی یا آئین سیاسی مشارکت می‌کنند (هم مجریان و ناظران و هم کاندیداها و رأی دهندگان) افراد دموکرات و آزادمنش و دارای مهارت گفت‌وگو و تعامل، و روادار و مداراگر، و قانون‌پذیر و ا خلاقی نباشند، از انتخابات، دموکراسی زاده نمی‌شود. درست مثل این که در عید نوروز که یک رویداد ملی یا آئین فرهنگی است،‌ ما فقط تعطیل کنیم و لباس نو بپوشیم و سفره هفت سین بچینیم  ولی همه مان با هم قهر باشیم و در خانه  خودمان بنشینیم و برای خودمان تخمه بشکنیم. تعطیلی و سفره هفت سین و لباس نو پوشیدن، قالب برگزاری نوروز است، اما روح آئین نوروز، همان دیدوبازدیدها و آشتی‌ها و تجدید دوستی‌هاست. اگر این نباشد، نوروز به یک جشنواره سالیانه بی‌محتوا تبدیل می‌شود.
@sokhanranihaa
اما پاسخ به این پرسش که «باورهای ذهنی روادارانه، و الگوهای رفتاری آزادمنشانه و مهارتهای عملی مداراگرانه‌ی لازم برای این که ما شهروندانی دموکرات باشیم از کجا می‌آید؟» به نظام تربیتی ما برمی‌گردد. نخست خانه و سپس مدرسه. ما انسان‌های دموکراتی هستیم و ما جامعه‌ای دموکرات خواهیم داشت،‌ اگر الگوهای رفتاری دموکراتیک در خانه و مدرسه ما جاری باشد. هیچ حکومتی نمی‌تواند دموکراسی را به مردمش هدیه کند، مردمان هر جامعه‌‌ای باید خودشان دموکراسی را تمرین کنند و مهم‌ترین تولید‌کنندگان روح دموکراسی در جامعه، نخست مادران و سپس معلمان هستند. به این بهانه تصمیم گرفتم در این یادداشت علاقه‌مندان به داشتن جامعه‌ای دموکرات را با دیدگاههای یکی از فیلسوفان بزرگ حوزه تربیت آشنا کنم.
پائولو فریره  فیلسوف و معلم بزرگ برزیلی بود که درست پنجاه سال پیش با انتشار کتاب «آموزش ستمدیدگان» در مورد نظام آموزشی امروزی هشدار داد و گفت این نظام، دیکتاتورهای کوچک تولید می کند که وقتی بزرگ شدند، هر جا باشند، دیکتاتوری می‌کنند. نیم قرن پیش از او البته جان دیویی در کتاب «دموکراسی و آموزش‌و‌پرورش» گفته بود که دموکراسی در مدرسه شکل می‌گیرد و کودکی که در مدرسه و در فرایند آموزش، گفت‌وگو و رواداری و مدارا و تعامل آزادمنشانه را نیاموزد هرگز در بزرگسالی نمی‌تواند نقش یک شهروند دموکرات را بازی کند. همزمان با فریره نیز ایوان ایلیچ با انتشار کتاب «مدرسه زدایی از جامعه» نشان داده بود که مدرسه تولید کننده توهم دانش است نه خود دانش، و لازم است آموزش را از حالت رسمی و سازمانی خارج کنیم؛ چرا که مدرسه اجازه کسب مهارت نمی دهد و استعدادهای انتقادی و خلاق کودکان را سرکوب می‌کند.
اما فریره، با وجود آن که از دیویی بسیار آموخته بود و نظریات ایوان ایلیچ را ارج می‌نهاد، و با آن که یک نظریه‌پرداز و فیلسوف حوزه آموزش بود،‌ دو تفاوت بزرگ با آن دو بزرگ داشت: یکی این که نظریاتش در خلوت کتابخانه و زیر دود سیگار شکل نگرفت، بلکه او کلاس را تجربه کرد و معلمی کرد و آنچه گفت حاصل گردوخاک  خوردن در کف کلاس بود. دیگر این که به نوشتن و گفتن بسنده نکرد بلکه وارد عرصه سیاست شد و کوشید به موقعیت یک سیاست‌گذار در حوزه آموزش دست یابد و ایده هایش را در  نظام آموزشی برزیل عملیاتی کند. او به درستی آموزش را یک عمل سیاسی می دانست چرا که معتقد بود در آموزش است که کودک مهارت و انگیزه طرح پرسش‌های همچون چه‌چیزی؟ چرا؟ چگونه؟ برای که؟ و مانند آن را می‌آموزد. اما نظام آموزشی کنونی به جای تربیت کودکانی که مهارت طرح چنان پرسش‌های بزرگی‌ را داشته باشند، کودکان ما را به دیکتاتورهای کوچک تبدیل می‌کند.
یکی از علل جذاب بودن ایده‌های فریره این بوده است که او برای آموزش، نظریه پردازی نمی‌کرد بلکه با آموزش، زندگی می‌کرد. با همین روحیه بود که او با یک خانم آموزگار ازدواج کرد و سه دخترش نیز آموزگار شدند.
پویش فکری توسعه، چندی پیش در یکی از میزگردهای توسعه، به بررسی آراء فریره و اهمیت ترویج آنها برای اصلاح نظام آموزش کنونی ایران پرداخت. من نیز در این میزگرد درباره نظریات فریره و اهمیت آنها برای ارتقاء دموکراسی در ایران سخنانی گفتم که ‌می‌توانید در فایل صوتی پائین پُست گوش کنید. ‍
🆔 @sokhanranihaa
کانال سخنرانی ها🌹

اردشیر امیرارجمند: کشتی اصلاح‌طلبان و اصولگرایان به گل نشسته است
محمدرضا سرداری
یازدهمین دوره انتخابات مجلس در حالی برگزار می‌شود که بر پایه نظرسنجی‌های پراکنده، میزان مشارکت و استقبال مردم از آن در سطح پایینی است. این در حالی است که رهبر جمهوری اسلامی بار دیگر از مردم خواسته پای صندوق‌های رأی حاضر شوند. به گفته وی رأی دادن «حق» مردم است. برخی از اصلاح‌طلبان نیز با انتشار فهرستی از نامزدها در این انتخابات شرکت کرده‌اند. برخی از آنان حتی پیش‌تر از حامیان رهبران جنبش سبز بودند و بدین خاطر چندین سال در زندان بسر بردند؛ اکنون خواستار مشارکت مردم در انتخابات شده و با رهبر جمهوری اسلامی همسویی کرده‌اند. اردشیر امیرارجمند فعال سیاسی، حقوقدان و از مشاوران میرحسین موسوی اما در گفت‌وگویی با زیتون معتقد است کشتی سیاست‌ورزی اصلاح طلبان و اصولگرایان به گل نشسته است. به گفته این فعال سیاسی  در فضای فعلی نه توان گفتمان‌سازی وجود دارد نه قدرت ابتکاری برای آزاد کردن یک انرژی تازه در جامعه.
متن کامل این گفت و گو را در ادامه می‌خوانید:
آقای امیر ارجمند، برخی نظرسنجی‌ها نشان می‌دهد میزان مشارکت در انتخابات اخیر مجلس پایین خواهد بود. به نظر شما دلیل سردی این انتخابات رد صلاحیت‌های شورای نگهبان است یا فضایی است که پس از اعتراضات آبان و سرنگونی هواپیمای اوکراینی بر کشور حاکم شده؟‌
سردی فضای انتخابات و تقلیل میزان مشارکت مردم در آن متأثر از مواردی است که شما ذکر کردید به اضافه چند دلیل بنیادین دیگر. ردصلاحیت‌های گسترده و بی‌سابقه از سوی شورای نگهبان حداقل در میزان مشارکت بخشی از طیف اصلاح طلبان تأثیر اساسی داشته. در دوران گذشته دوگانه اصلاح طلب-اصولگرا موجب بسیج بخشی از نیروهای وابسته به بدنه اصلاح‌طلبان در انتخابات بود. از سوی دیگر گزینه انتخاب میان بد  و بدتر نیز موجب اقبال بخش گسترده‌تری از مردم جدای از اصلاح‌طلبان می‌شد؛ حتی آنهایی که به نظام اعتقادی نداشتند و اصولاً در دوگانه اصولگرا-اصلاح طلب جای نمی‌گرفتند. اما اکنون هر دو مؤلفه تأثیر خویش را به میزان بسیار زیادی از دست داده و دیگر نمی‌توانند رضایت مردم را برای شرکت گسترده در انتخابات جلب کنند.
گذار از دوگانه اصولگرا-اصلاح طلب قبلا در بطن جامعه به وقوع پیوسته و ناکارآمدی و عدم کفایت استدلال انتخاب میان بد و بدتر هم مسلم شده است. کشتی سیاست به خصوص کشتی اصولگرایان و اصلاح طلبان به گل نشسته. نه توان گفتمان‌سازی وجود دارد نه قدرت ابتکاری برای آزاد کردن یک انرژی تازه در جامعه.
حوادث غم انگیز سال‌های گذشته؛ سرکوب خونین اعتراضات مردم و عملکرد و رفتار بسیار ضعیف اصلاح‌طلبان چه در مجلس و به‌ویژه در دولت و همچنین تلاش هسته سخت قدرت و شخص رهبری برای استحاله وجه جمهوریت نظام، باعث شد مردم به میزان بسیار زیادی از انتخابات  و تغییر وضعیت کشور ناامید شوند. انتخابات برای بخش مهمی از مردم موضوعیت خود را از دست داده و از دید آنان تبدیل به صحنه‌ای شده که عده‌ای رقابت می‌کنند برای کسب امتیازات اقتصادی و اجتماعی. انتخابات در واقع برای برخی تبدیل به یک شغل پردرآمد شده است.
در حال حاضر با سه رویکرد در قبال انتخابات اخیر روبرو هستیم، نخست تحریم و خواستن از مردم برای رأی ندادن، دوم مشارکت در انتخابات با حداقل نامزدهای باقی مانده و سوم رأی ندادن و در عین حال سکوت یا قهر با صندوق، به نظر شما جنبش سبز و آقای موسوی با کدام رویکرد نزدیک است؟ آیا رویکرد دیگری هم می‌توان به انتخابات داشت؟
در ایران امروز برای کمک به خروج کشور از بن‌بست موجود و بحران‌های پیش رو جریان و نیرویی می‌تواند موفق باشد که به جای صرف معامله با کانون‌های قدرت و تشکلات سیاسی، رو به مردم داشته باشد به مردم  و نیروی آنها اعتماد کند و به دنبال مطالبات آنها باشد. مخصوصاً مطالبات ضعیف‌ترین و آسیب دیده‌ترین اقشار جامعه. به دنبال اجماع سازی در وسیع‌ترین شکل آن باشد با این باور که گذار مسالمت‌آمیز فقط با انتخابات محقق نمی‌شود بلکه انواع و اقسام روش‌های مقاومت‌های مسالمت‌آمیز و حتی نافرمانی‌های مدنی می‌تواند مردم را در تقابل خواسته‌های خود کمک کند.
چنین نیرویی باید در نظر و عمل فقط متکی به مردم ایران باشد و هرگونه خوش‌بینی نسبت به نقش قدرت‌های خارجی خطری بزرگ و اشتباهی فاحش خواهد بود. امروز ما باید همگی نگران استقلال کشور باشیم, نه تنها از جانب خطر ماجراجویی‌های ترامپ و رفتار خشن غیرقابل توجیه آمریکا بلکه به جهت وابستگی تدریجی کشور به روسیه.



برخی اصلاح طلبان معتقدند که در شرایط امروز باید از اصولگرایان مطرود شده حمایت کرد؟ آیا چنین رویکردی می‌تواند انسداد سیاسی موجود را رفع کند؟
اگر قرار است ما هم دچار فساد شویم و دنبال منافع شخصی، خانوادگی و جناحی خویش باشیم چه تفاوتی میان اصلاح طلب و اصولگرا وجود خواهد داشت. مسلماً هیچ تفاوتی وجود ندارد.
تعیین سرنوشت یک ارزش و حق بنیادین است. انتخابات آزاد، سالم و منصفانه مکانیزم و راه تحقق این ارزش و اعمال و اجرای این حق است. این که صندوق‌های رأی نحوه اعمال حق حاکمیت ملی و حق تعیین سرنوشت را مشخص کنند؛ یک هدف استراتژیک است. اما ملاحظه مشارکت در انتخابات به عنوان هم استراتژی و هم تاکتیک یک خطای بزرگ است. خطای بزرگی که طیفی از اصلاح طلبان دچار آن شده‌اند و امروز آثار زیان‌بار آن را همگی مشاهده می‌کنیم.
سیاست‌ورزی برای ما منحرف شده به بحث بر سر شرکت یا عدم شرکت در انتخابات و سپس نحوه تنظیم لیست نامزدها و بعد اختلاف بر سر آن. در یک سیستم اقتدارگرا و این نوع سیاست‌ورزی پاسخ نمی‌دهد و عصر آن هم در ایران گذشته.
پس شما بر این باورید انتخابات با شکل و شمایل کنونی دیگر موضوعیت ندارد. به نظر شما چه شد که انتخابات در جمهوری اسلامی به این روز افتاد؟
عامل اصلی و بنیادین از موضوعیت افتادن انتخابات برای بخش عمومی از جامعه رفتار هسته سخت قدرت و شخص رهبری است. عدم التزام عملی آنها به جمهوریت نظام غیرقابل تردید است. از نظر آنها مشارکت مردم در انتخابات نه وسیله‌ای برای تحقق حق تعیین سرنوشت بلکه داشتن ابزار قوی در منازعات بین المللی است. رهبر جمهوری اسلامی چند سال پیش شرحی از جایگاه و کیفیت انتخابات را در قبل از انتخابات ترسیم می‌کند. ویدیوی این سخنرانی الان دست به دست در شبکه اجتماعی در گردش است. اگر به سخنان وی خوب گوش دهیم؛ متوجه می‌شویم که وی شرایط انتخابات در جمهوری اسلامی را در چنین وضعیتی ترسیم می‌کند. رهبر جمهوری اسلامی بزرگترین و مؤثرین ناقض قانون اساسی است. با اشراف و رضایت ایشان نهادهای قانون اساسی به‌ویژه آن چه مربوط به جمهوریت نظام است استحاله پیدا کرده است. کلیه نهادهای انتخابی جمهوری اسلامی به‌ویژه مجلس و ریاست جمهوری در ذیل قدرت ایشان تعریف می‌شود.
به نظر شما چه رابطه‌ای میان مشارکت در این انتخابات با میزان مشروعیت جمهوری اسلامی وجود دارد؟
با تعریفی که هسته سخت قدرت از اسلامیت دارد؛ جمهوری اسلامی در شرف تحول به حکومت اسلامی است. در چنین شرایطی تشویق مردم به شرکت در انتخابات حتی به عنوان یک تاکتیک مقطعی در شرایط خاص در صورتی که همراه با برنامه و پروژه مکمل قابل توجیهی نباشد نه تنها سود و فایده‌ای نخواهد داشت بلکه موجب ناامیدی مضاعف مردم و اضمحلال باقی مانده نیروهای پیشرو خواهد شد. متأسفانه ما شاهد این نیستیم آنهایی که طرفدار این دیدگاه هستند پروژه یا طرح مکملی ارائه کرده باشند.
آقای روحانی تا کنون مواضع متناقضی در قبال این انتخابات داشته‌اند. از یک سو گفته  اگر شاه انتخابات برگزار می‌کرد انقلاب نمی‌شد، از سوی دیگر گفته است انتخابات در جمهوری اسلامی شبیه دوره شاه نیست؟ شما چه فکر می‌کنید؟

بیانیه حزب کار ایران (توفان) در باره انتخابات دوره یازدهم نهاد قانون­گزاری در ایران
انتخابات آنها را تحریم کنیم و آنرا با انتخاب خود جایگزین نمائیم
انتخابات دوره یازدهم نهاد قانون­گزاری دست­نشانده شورای اسلامی در پیش است. این انتخابات نیز بر اساس همان شرایطی صورت می­گیرد که از بدو تسلط ارتجاع حاکم در ایران صورت گرفته است. یعنی بی­احترامی به­مردم و بی­توجهی به­اراده راسخ ملت ایران.
Toufan-240

19. Februar 2020

بیانیه زندانیان سیاسی زن زندان اوین
*
انتخاباتشان را برای خودشان بگذاریم*
جمعی از زندانیان زن سیاسی محبوس در زندان اوین طی بیانیه‌ای خواستار تحریم شده و نوشته‌اند: تحریم و نفی انتخابات پیمان مردم ایران با شهدا به ویژه شهدای قیام اخیر است.
این زندانیان سیاسی همچنین در بخشی از بیانیه خود نوشته‌اند: «از همان روزهای نخست، آزادی مردم و در پی‌اش آرای آنها به یغما رفت. از همان روز که به جای مجلس موسسان با انتخابات آزاد مردم ایران، مجلس خبرگان برای تشکیل و حفاظت از سلطنت مطلقه‌ی دینی (ولایت فقیه) شکل گرفت حق حاکمیت و انتخاب مردم ایران غصب شد و به سرقت رفت
متن کامل این بیانیه به شرح زیر است:
۴١ سال است که با تکرار کلمه ” انتخابات” سعی دارند حکومت سراسر استبدادی شان را دموکراتیک نشان دهند. حال آنکه از همان روزهای نخست، آزادی مردم و درپی اش آرای آنها به یغما رفت.
از همان روز که به جای مجلس موسسان با انتخابات آزاد مردم ایران، مجلس خبرگان برای تشکیل و حفاظت از سلطنت مطلقه‌ی دینی (ولایت فقیه) شکل گرفت حق حاکمیت و انتخاب مردم ایران غصب شد و به سرقت رفت. مجلس شورای اسلامی نیز که با حذف پیشین همه گروههای سیاسی به جز حلقه تنگ هوادارن تام حاکمیت مستبد، شکل گرفت و هر سال این حلقه‌ی راه یابندگان بدان تنگ تر شد و حتی به خودزنی رسید(چنانکه هم اکنون نیز شاهدیم) نه نهادی دموکراتیک بلکه عنصری سراسر ضد مردمی و تمام و کمال در خدمت حاکمیت است و غیر از آن هیچ مصرفی ندارد. چنانچه عموم مصوبات آن طی سالها گواهی میدهد.
امروز بحران استبداد و چپاول جمهوری اسلامی به جایی رسیده که در وحشت از تحریم سراسری انتخابات عوامل حکومت یکی پس از دیگری به صحنه می‌آیند و با عناوینی مردم را به حضور در انتخابات دعوت می‌کنند چنانچه رئیس قوه قضائیه تهدید کرد “هر کسی با هر عنوانی انتخابات را زیر سوال ببرد دشمن نظام است”. اما مردم ایران آرای واقعی و بی بازگشت خود را از دیماه ۹۶ تا قیام خونین آبان ماه ۹۸ و پس از آن با جان برکفی در خیابان‌ها رسا اعلام کره‌اند.
سیاست اکنون نه آنگونه که اصلاح طلبان میخواهندیعنی در فرایند‌های سیاست زدوده‌ی انتخابات بلکه به گونه انقلابی در تظاهرات، اعتصابها، و تشکل یابی مردم در جریان است. حاکمیت مستقر چنان ارتجاعی و واپس گرایانه (همچون تمام طول عمرش) علیه سیاست مردم و انتخاب آنها در خیابانها ایستاد که تنها طی مدتی بسیار کوتاه کشتار وحشیانه‌ی ۱۵۰۰ تن از مردم این سرزمین رخ داد و برگ ننگین دیگری در کارنامه جنایتکارانه رژیم ثبت شد.
این نظام و انتخابات‌هایش تنها بر خون میلیونها جوان بی گناه استوار گشته : فروردین ۵۸، تابستان ۵۸، خرداد ۶۰ و قتل عام دهه ۶۰ بویژه کشتار تابستان ۶۷، قتل‌های زنجیره‌ای دهه۷۰، به خاک و خون کشیدن خاتون و آباد و اسلامشهر و.. کشتار معترضین ۸۸، فجایع کهریزک و اعدام گسترده هموطنان کرد به اسم تروریست در زندانهای ایران، کشتار معترضان ۹۶ و نهایتا کشتار وحشیانه‌ی مردم در آبان ماه ۹۸ و
اما مردم ایران اجازه نمی‌دهند حتی قطره‌ای از این خون‌های به ناحق ریخته شده بی‌پاسخ بماند، این خونها در اعتراضات و خروش برآمده از درد و رنج مردم علیه استبداد و چپاول شکوفا میگردد .
آینده هیچ گاه از آن تسلیم‌طلبان و سازشکاران نبوده و نخواهد بود. همه مدافعان حاکمیت اسلامی قداره بندان و قلم زنان و ماموران حکومتی، آنها که سر خم می‌کنند و ناحق را می‌پذیرند ادامه همین حاکمیت‌اند و مذموم و باطل؛ چه آنها که در خبرگان رهبری جلوس فرموده‌اند و چه آنها که در مجلس به ظاهر ملی!
برماست که انتخاباتشان را برای خودشان بگذاریم و در میدان واقعی انتخابات مردمی باقی بمانیم. هرکسی که پای صندوق‌های رای می‌رود اثر انگشتش بر روی ماشه‌ی اسلحه‌ای که به سمت جوانان انقلابی شلیک می‌شود ثبت خواهد شد و نشان تاییدی بر نظام حاکم و جنایاتش می‌باشد. تحریم و نفی انتخابات پیمان مردم ایران با شهدا به ویژه شهدای قیام اخیر است.
امضا کنندگان به ترتیب حروف الفبا:
۱- یاسمن آریانی
۲- ندا آشتیانی
۳- راحله احمدی
۴- مریم اکبری منفرد
۵- لیلا حسین زاده
۶- سهیلا حجاب
۷- آتنا دائمی
۸- سپیده فرهان
۹- منیره عرب شاهی
۱۰- صبا کرد افشاری
۱۱- ندا ناجی
۱۲- سمانه نوروز مرادی

انتخابات، نه. حق انتخاب، آری
ایمان آقایاری
«
هیچ‌کس نمی‌تواند مرا مجبور کند به سعادتی مطابق سلیقه او تن دهم*».
واژه انتخابات در کشور ما با نوعی سوء تفاهم آمیخته شده است. این سوء تفاهم که هم مورد سو استفاده اصحاب قدرت قرار گرفته و هم موجبات انفعال شهروندان را فراهم آورده چنین وانمود می‌کند که عرصه انتخاب افراد محدود است به برگزیدن یکی از میان پیش‌تر برگزیده شده‌ها. جامعه نیز در تقابل با این نمایش موضع سکوت و عدم مشارکت اتخاذ می‌کند.
حال آن که ریشه مشارکت سیاسی در «حق انتخاب» به عنوان بنیادی برای «آزادی سیاسی» است. این پدیده قابل تقلیل به بیعت با حاکمان و یا تبدیل رأی‌دهنده به بیعت‌کننده‌ای منفعل نیست. ضمن این که دست‌آوردِ انتخابات محصول مشقت‌های بسیارِ فکری و عملی انسان‌های بی‌شماری در طول تاریخ است. انسان صاحب حق، موجودی است که از انقیاد و تحت ولایت دیگری بودن بیرون آمده، نمی‌تواند دو عنصر خود مختاری و صغیر بودن را در یک جا جمع کند.
وقتی جامعه‌ای به مرحله‌ای از بلوغ و آگاهی می‌رسد که اراده می‌کند از قیمومیت دیگری سر باز زند، هر بهانه‌ای جهت حفظ و تداوم این انقیاد، بیدادی ناموجه است. ساختارهای سیاسی اگر انعطاف لازم در مواجهه با تکانه‌های سیاسی و پویایی اجتماعی را داشته باشند، هرگز چنین احساسی تمامی اقشار و طبقات یک جامعه را در بر نمی‌گیرد. حال آن که در انسداد سیاسی و وضعیت غیر قابل اصلاح، اکثریت قریب به اتفاق جمعیت در حاشیه قرار گرفته و به محض اطلاع از وضع خود شروع به تکاپو برای بر هم زدن متن می کند؛ حال با هر نتیجه ای، چه نیک و چه شر. همانطور که در آغاز رساله ی «طبقه ی سوم چیست؟» نوشته «ژوزف سی‌یز» اندیشمند انقلابی فرانسه می‌یابیم: «طبقه ی سوم چیست؟ همه چیز. تا کنون چه بوده است؟ هیچ چیز. اکنون چه می‌خواهد؟ می‌خواهد چیزی بشود». و این آغاز ماجراست.
در مقدمه اعلامیه استقلال آمریکا می‌خوانیم:
«
ما این حقایق را بدیهی می‌انگاریم که همه انسان‌ها برابر آفریده شده‌اند و آفریدگارشان حقوق سلب ناشدنی معینی به آن‌ها اعطا کرده است؛ که حق زندگی، آزادی و جستجوی خوشبختی از جمله آن‌هاست. و این که برای تضمین این حقوق، حکومت‌هایی در میان انسان‌ها بر پا می‌شوند که اختیارات به حق خود را از رضایت حکومت شوندگان کسب می‌کنند. و این که هر گاه هر شکلی از حکومت پایمال کننده این اهداف شود، حق مردم است که آن را تغییر دهند، یا براندازند، و حکومت تازه‌ای بر پا دارند و بنیان آن را بر چنان اصولی بگذارند … البته دوراندیشی حکم می‌کند که حکومت‌هایی که مدت‌هاست استقرار یافته‌اند به دلایل جزئی و زودگذر تغییر داده نشوند… اما هر گاه رشته دراز سوء رفتارها و زورستانی‌ها پیوسته به همان سیاق ادامه یافت و از قصد کشاندن آن‌ها به زیر یوغ استبداد مطلقه حکایت داشت، حق آن‌ها، بلکه وظیفه آن‌هاست که چنین حکومتی را کنار بگذارند و برای امنیت آینده خود پاسداران تازه‌ای بگمارند».
این بیان انقلابی توأم با دوراندیشی، ایده راهنمای انسان مدرن در پهنه سیاست است. این متن مؤید استقلال و حقانیت انسان، و مکلف بودن حکومت در قبال او است. حق انتخاب بر خاسته از نگاه نو به انسان و سیاست، تحمیل سبک خاصی از نگرش یا زندگی و هم چنین تحمیل حزب یا فردی خاص برای هدایت امور جمعی را بر نمی‌تابد. و نیز اجازه نمی‌دهد که با تفسیر به رأی و به صورت قلب شده این حق، به ملعبه‌ای برای مشروعیت‌سازی حکومت بدل شود.
از این روی می‌توان با استناد به آگاهی انکشاف یافته در عصر نوین و با اتکا به پشتوانه‌ای محکم و غنی مرز میان مقولات مجزا را باز شناخت و جلوی خلط مباحث را گرفت. و نهایتا از موضع فعالانه گفت: انتخابات، نه؛ حق انتخاب، آری./ مجمع دیوانگان

'۱۲۰۰ ساعت اعتراف‌گیری سپاه با شکنجه و تهدید جنسی' از نیلوفر بیانی

18 فوریه 2020 - 29 بهمن 1398

 نیلوفر بیانی در نامه ای به آیت الله خامنه ای در ۲۲ بهمن ۱۳۹۷، به توضیح رفتار بازجویان سپاه پرداخته و در بخشی از آن نوشته که وی "به همراه ۷ مرد مسلح به ویلایی خصوصی در لواسان منتقل شده تا با وجود امتناع، مجبور به نظاره رفتار غیراخلاقی و غیراسلامی آنها در استخر خصوصی بشود"
نیلوفر بیانی، متهم ردیف دوم پرونده زندانیان محیط زیستی، در شرح حالی از وضعیت خود که بی بی بی سی به آن دسترسی پیدا کرده نوشته که بازجویان اطلاعات سپاه، برای گرفتن اعترافات ساختگی، او را طی "دستکم ۱۲۰۰ ساعت بازجویی" در معرض "شدیدترین شکنجه های روحی و روانی، تهدید به شکنجه فیزیکی و تهدیدهای جنسی" قرار داده اند.
این کارشناس محیط زیست، در شرح حال خود، که در اواسط بهمن ماه جاری تنظیم شده، آورده که ماموران در جریان بازجویی، ازجمله وی را تحت فشار به "تقلید صدای حیوانات وحشی" وادار ساخته و به "تزریق آمپول فلج کننده و آمپول هوا" تهدید کرده اند. او تاکید کرده که بازجویان، با نشان دادن عکس جسد کاووس سیدامامی هشدار داده اند: "عاقبت خودت و تمام همکاران و اعضای خانواده ات نیز همین است مگر آنکه هر آنچه ما می‌خواهیم بنویسی." کاووس سیدامامی، مدیرعامل مؤسسه حیات وحش میراث پارسیان و از فعالان شناخته شده محیط زیست در ایران بود که در ۴ بهمن ۱۳۹۶، از سوی سازمان اطلاعات سپاه دستگیر و متهم به جاسوسی شد. به گفته قوه قضاییه آقای سیدامامی در ۱۹ بهمن ۱۳۹۶ در زندان اوین "خودکشی" کرد، ولی نهادهای حقوق بشری در این ادعا تردید دارند.

«بازداشت» شادمان بنی‌بشر، فعال محیط زیست در سنندج

شادمان بنی بشر
کمپین دفاع از زندانیان سیاسی و مدنی، امروز یک‌شنبه خبر داد که شادمان بنی‌بشر، فعال محیط زیست و سرپرست شورای گروه کوهنوردی «چل چمه» سنندج، در حین مراجعه به محل کار از سوی نیروهای امنیتی بازداشت شده است.
این کمپین می‌نویسد که شادمان بنی‌بشر بامداد پنج‌شنبه ۲۴ بهمن ۱۳۹۸ بازداشت شده و از دلایل بازداشت او اطلاعی در دست نیست.
بنا به این گزارش، به گفته منابع مطلع، آقای بنی بشر، یک روز بعد از بازداشت طی یک تماسی کوتاه تلفنی، خبر بازداشت خود را اعلام کرده‌است.
در پی تماس‌های مکرر خانواده آقای بنی بشر با اداره اطلاعات، جهت اطلاع از وضعیت این فعال محیط زیست، این نهاد از اعلام هر نوع اطلاعاتی خودداری کرده است.
پیش از این، در اسفندماه سال ۹۷، سازمان عفو بین‌الملل  در بیانیه‌ای گفته بود  که هشت فعال محیط زیستی ایرانی که در زندان به‌ سر می‌برند ممکن است با حکم اعدام یا احکام حبس طولانی‌مدت مواجه شوند.

وضعیت وخیم محمد نوری زاد در اعتصاب دارو؛ محمد نوری زاد و هاشم خواستار ممنوع الملاقات و ممنوع التلفن شده اند
فاطمه ملکی، همسر محمد نوری زاد که از ۱۹ تیرماه در بازداشت به سر می برد در مصاحبه با کمپین حقوق بشر در ایران از وضعیت وخیم جسمانی او به دلیل اعتصاب غذا خبر داد. خانم ملکی به کمپین گفت که محمد نوری زاد پس از ۷ ماه سلول انفرادی در بازداشتگاه اطلاعات مشهد به زندان وکیل آباد این شهر منتقل شده اما ممنوع التلفن و ممنوع الملاقات است.
محمدحسین آقاسی، وکیل محمد نوری زاد در توییتی اعلام کرده است که “آقای نوری زاد استدعای اینجانب و سایر دوستان و نزدیکانش را برای پایان دادن به اعتصاب مصرف دارو نمی پذیرد و اینک دفعات بیهوشی اش افزایش یافته و بیم آن می رود که از دست برود. از دادگاه تقاضای قبول وثیقه اش را نمودم اما با وجود تعیین وثیقه از پذیرش آن خودداری می شود.”
محمد نوری زاد، مستندساز، فعال سیاسی و از امضاکنندگان بیانیه درخواست استعفای رهبر جمهوری اسلامی است که از ۱۹ تیرماه در بازداشت به سر می برد و از سوی شعبه ۴ دادگاه انقلاب مشهد  به ۱۵ سال زندان، ۳ سال تبعید به ایذه و ۳ سال ممنوعیت خروج از کشور محکوم شده است. فاطمه ملکی، همسر آقای نوری زاد به کمپین گفته است که همسرش حکم صادر را قبول ندارد و به این حکم اعتراض هم نخواهد کرد.
خانم ملکی از آخرین ملاقات اش با محمد نوری زاد در خانه امن وزارت اطلاعات خبر داده و به کمپین گفت: “یکشنبه گذشته یعنی ۲۰ بهمن ملاقات داشتیم و در آن ملاقات وضعیت خوبی اصلا نداشت گرچه در ملاقات های قبلی هم حالش خوب نبود اما این بار وقتی آمد گفت که امکان دارد هر لحظه حالش بد شود. صحبت کردن اش هم عادی نبود. من و مادرش و دخترم و پسرم بود که تازه  از زندان آزاد شده بودیم و آقای نوری زاد گفت که من تصمیم ام را گرفته ام و جنازه ام را بر سر اینها(جمهوری اسلامی) می کوبم. ده دقیقه بعد یکباره خمیده شد به زمین بیفتد که ما گرفتیم و ماموران اطلاعات ایشان را بردند.”
همسر آقای نوری زاد به کمپین گفت: “برای ملاقات ما را به خانه های امن می برند. خانه هایی که در ظاهر خانه معمولی است  و آقای نوری زاد را هم از بازداشتگاه اطلاعات می آورند و ما می بینیم. وقتی حالش بد شد و او را از آنجا بردند من داد و فریاد کردم که باید آزادش کنید. گفتم  باید ایشان تحت مراقبت باشد که یم آقایی گفت ما ماموریم و معذور و تقصیر خودش است. بعد از آن بی خبر بودیم تا اینکه متوجه شدیم روز چهارشنبه ایشان و آقای هاشم خواستار را به زندان وکیل آباد منتقل و ممنوع الملاقات و ممنوع التلفن کرده اند

وضعیت وخیم محمد نوری زاد در اعتصاب دارو؛ محمد نوری زاد و هاشم خواستار ممنوع الملاقات و ممنوع التلفن شده اند
فاطمه ملکی، همسر محمد نوری زاد که از ۱۹ تیرماه در بازداشت به سر می برد در مصاحبه با کمپین حقوق بشر در ایران از وضعیت وخیم جسمانی او به دلیل اعتصاب غذا خبر داد. خانم ملکی به کمپین گفت که محمد نوری زاد پس از ۷ ماه سلول انفرادی در بازداشتگاه اطلاعات مشهد به زندان وکیل آباد این شهر منتقل شده اما ممنوع التلفن و ممنوع الملاقات است.
محمدحسین آقاسی، وکیل محمد نوری زاد در توییتی اعلام کرده است که “آقای نوری زاد استدعای اینجانب و سایر دوستان و نزدیکانش را برای پایان دادن به اعتصاب مصرف دارو نمی پذیرد و اینک دفعات بیهوشی اش افزایش یافته و بیم آن می رود که از دست برود. از دادگاه تقاضای قبول وثیقه اش را نمودم اما با وجود تعیین وثیقه از پذیرش آن خودداری می شود.”
محمد نوری زاد، مستندساز، فعال سیاسی و از امضاکنندگان بیانیه درخواست استعفای رهبر جمهوری اسلامی است که از ۱۹ تیرماه در بازداشت به سر می برد و از سوی شعبه ۴ دادگاه انقلاب مشهد  به ۱۵ سال زندان، ۳ سال تبعید به ایذه و ۳ سال ممنوعیت خروج از کشور محکوم شده است. فاطمه ملکی، همسر آقای نوری زاد به کمپین گفته است که همسرش حکم صادر را قبول ندارد و به این حکم اعتراض هم نخواهد کرد.
خانم ملکی از آخرین ملاقات اش با محمد نوری زاد در خانه امن وزارت اطلاعات خبر داده و به کمپین گفت: “یکشنبه گذشته یعنی ۲۰ بهمن ملاقات داشتیم و در آن ملاقات وضعیت خوبی اصلا نداشت گرچه در ملاقات های قبلی هم حالش خوب نبود اما این بار وقتی آمد گفت که امکان دارد هر لحظه حالش بد شود. صحبت کردن اش هم عادی نبود. من و مادرش و دخترم و پسرم بود که تازه  از زندان آزاد شده بودیم و آقای نوری زاد گفت که من تصمیم ام را گرفته ام و جنازه ام را بر سر اینها(جمهوری اسلامی) می کوبم. ده دقیقه بعد یکباره خمیده شد به زمین بیفتد که ما گرفتیم و ماموران اطلاعات ایشان را بردند.”
همسر آقای نوری زاد به کمپین گفت: “برای ملاقات ما را به خانه های امن می برند. خانه هایی که در ظاهر خانه معمولی است  و آقای نوری زاد را هم از بازداشتگاه اطلاعات می آورند و ما می بینیم. وقتی حالش بد شد و او را از آنجا بردند من داد و فریاد کردم که باید آزادش کنید. گفتم  باید ایشان تحت مراقبت باشد که یم آقایی گفت ما ماموریم و معذور و تقصیر خودش است. بعد از آن بی خبر بودیم تا اینکه متوجه شدیم روز چهارشنبه ایشان و آقای هاشم خواستار را به زندان وکیل آباد منتقل و ممنوع الملاقات و ممنوع التلفن کرده اند

۲۹ بهمن ۱۳۹۸

گزارش سالانه عفو بین‌الملل: وضعیت حقوق بشر در ایران به شدت رو به وخامت است
سازمان عفو بین‌الملل در گزارش سالانه خود وضعیت حقوق بشر ایران در سال ۲۰۱۹ را «شدیدا رو به وخامت» خواند. براساس این گزارش، مقامات و مسئولان جمهوری اسلامی و ماموران امنیتی ایران نقض حق آزادی بیان، تشکل و تجمع، تبعیض علیه زنان و اقلیت‌های قومی و مذهبی را استمرار بخشیده و با توسل به قوه قهریه مرگبار و رفتارهای بی‌رحمانه، محاکمه‌های ناعادلانه و مجازات اعدام گروه‌های مختلف از جمله مخالفان سیاسی خود را سرکوب کرده‌اند.

در گزارش سالانه ۲۰۱۹ سازمان عفو بین‌الملل با اشاره به اعدام کودکان توسط حکومت ایران، آمده است: تعداد زیادی، به دنبال برگزاری محاکمات ناعادلانه، اعدام شدند؛ اعدام برخی از آنان در در ملاء عام اجرا شد. برخی از اعدام‌شدگان در زمان وقوع جرم کمتر از ۱۸ سال سن داشتند.
سازمان عفو بین‌الملل سه‌شنبه ۱۸ فوریه / ۲۹ بهمن در تازه‌ترین گزارش خود با ترسیم وضعیت حقوق بشر خاورمیانه و شمال آفریقا در سال ۲۰۱۹، اعلام کرد: «مقامات و مسئولان جمهوری اسلامی در سال گذشته میلادی حق آزادی بیان، آزادی تشکل و آزادی تجمع را به شدت سرکوب کرده و با توسل به نیروهای امنیتی از قوه قهریه مرگبار برای سرکوب اعتراضات استفاده کرده‌اند».
این گزارش با اشاره به اعمال فشار بر وکلای حقوق بشری، کارگران و فعالان حقوق کارگران، فعالان محیط زیستی، کارکنان رسانه‌ها و مخالفان سیاسی می‌گوید:
«نیروهای امنیتی ایران در سال ۲۰۱۹  صدها نفر را کشته و هزاران معترض را به شکل خودسرانه و بدون رعایت موازین قانونی بازداشت کرده‌اند. همچنین مقامات و مسئولان بیش از ۲۰۰ مدافع حقوق بشری را به شکل خودسرانه در بازداشت نگه داشته و در بسیاری موارد آنان را به تحمل حبس و شلاق محکوم کردند.»

گزارش تحلیلی زیتون از فرضیه‌ها و عواقب شلیک به هواپیمای اکراینی
چهلمِ یک «دروغ»، چهلمِ یک «سقوط»
زیتون ـ محمدرضا سرداری: در چهلمین روز سرنگونی پرواز ۷۵۲ اوکراین از سوی پدافند هوایی سپاه، محمدجواد ظریف می‌گوید «ایران امکان بازخوانی جعبه سیاه را ندارد اما آن را به خارج از کشور نیز نمی‌فرستد».
در حاشیه‌ی کنفرانس امنیتی مونیخ، وزیر امورخارجه ایران، در گفت‌وگو با شبکه‌ی خبری ان‌بی‌سی آمریکا، با بیان اینکه ایران برای استخراج اطلاعات از جعبه سیاه، به نرم‌افزار، کابل‌ها و تجهیزات تخصصی از کشورهای غربی نیاز دارد، افزود: «ما از آنها کمک خواسته‌ایم، چرا آمریکا کمکی به ما نکرد؟ این یک مسئله انسانی است. چرا آنها نرم‌افزار را به ما ندادند؟ چرا تخصص آن را به ما ندادند؟».
از سوی دیگر دیپلمات‌های پنج کشوری که شهروندان آنها در ساقط شدن هواپیمای اوکراینی توسط ایران جان باختند، خواسته‌های خود را در حاشیه این نشست با محمد جواد ظریف مطرح کردند و از ایران خواستند «گام‌هایی به سوی حل بسیاری از سوالات باقی مانده در ارتباط با واقعیات حادثه و مسائل قانونی بردارد».
ایران دو سال پیش جعبه سیاه هواپیمای مسافربری آسمان را که از تهران عازم یاسوج بود به فرانسه فرستاد. این هواپیما از نوع ای.تی.آر ۷۲ بود که در منطقه کوهستانی پادنای سمیرم سقوط کرد. هر دو جعبه سیاه هواپیما در فرانسه با موفقیت بازخوانی شدند.
ممانعت جمهوری اسلامی از ارسال جعبه‌ سیاه هواپیمای اکراینی به خارج کشور، در کنار سخنان متفاوت و گاه متناقض مقامات کشوری و لشگری ایران، به گمانه‌زنی و طرح فرضیه‌های مختلف در خصوص سرنگونی این هواپیمای اوکراینی دامن زده است.
بدبینانه‌ترین فرضیه، «عمدی بودن» شلیک به یک هواپیمای مسافربری است که در صورت صحت می‌تواند «جنایت جنگی» قلم‌داد شود.
اما چرا سپاه باید هواپیمای مسافربری یک کشور دیگر را بر فراز خاک خویش سرنگون کند؟ این سوال اگر پاسخی قانع‌کننده نیابد، فرضیه‌ی «عمدی بودن» شلیک به هواپیما را از اعتبار می‌اندازد.
متن کامل در زیتون:
https://www.zeitoons.com/73185

کنفرانس امنیتى مونیخ: یا غرب گم شده کجاست؟ – مهران براتی
اخبار روز
دوشنبه, 17 فوریه 2020
کنفرانس امنیتى مونیخ ٢٠٢٠ خواست به یک مسئله اساسى بپردازد و ان هم پدیده اى است به نام "غرب گمشده" یا به تعبیرى "Westlessness می خواهد بگوید غرب به معنی رایج آن دیگر وجود ندارد.

کنفرانس امنیتى مونیخ ٢٠٢٠ خواست به یک مسئله اساسى بپردازد و ان هم پدیده اى است به نام “غرب گمشده” یا به تعبیرى “Westlessness”.
میخواهد بگوید غرب به معنى رائج ان دیگر وجود ندارد، غربى که پیمان اتلانتیک شمالى را در مقابله با امپراطورى اتحاد جماهیر شوروى به عنوان تهدیدى براى امنیت کشورهاى غربى بنیان نهاده بود و حال فرانسه میگوید که روسیه و چین دشمن غرب نیستند، دشمن تروریسم بین المللى است. امریکا به عنوان قدرت اصلى ناتو میخواهد اکنون چین را به عنوان منبع تهدید شناسایى کند، لوله نفت و گاز شمال از روسیه به المان را تحریم مى کند، برجام را یک طرفه فسخ مى کند، در سوریه کردهاى متحد غرب را تنها میگذارد، عضو دیگر ناتو، ترکیه،  به متحد ناتو حمله میکند و خود متحد روسیه می شود، امریکا یکى پس از دیگرى پیمان هاى اقتصادى و تجارى را ترک می کند. فرانسه می گوید اروپا نباید تنها به توان سلاح هاى اتمى آمریکا تکیه کند، باید ارتش مشترک کشورهاى اروپایى را ساخت و ان وقت چشم در چشم و هم سطح امریکا استراتژى دیگرى را براى ناتو دنبال کرد. و فرانسه و آلمان باهم می گویند غرب حکومت معمر قذافى را سرنگون کرد و حال هر کشورى براى خود متحدى در لیبى یافته و منافع ویژه اى را دنبال میکند. نتیجه ان که فروپاشى کشورى لیبى در حد ملوک الطویفى بودن به پیش رفته و امریکا هم نه به فکر ملت دولت شدن لیبى است و نه دولت ملت شدن أفغانستان.
وزراى خارجه عربستان سعودى، ایران و ایالات متحده آمریکا حرف هاى گذشته خود را تکرار کردند. وزیر خارجه عربستان سعودى گفت که تماس هایى با سران حوتى برقرار شده و قرار است که حوتى ها با دولت رسمى مذاکره کنند و دنبال راه حل بگردند. می گوید به ایران پیشنهاد مذاکره نداده اند، گفته اند که مذاکره مى کنند اگر ایران تغییر رفتار دهد از جمله در رابطه با حوتى ها.
وزیر خارجه آمریکا با حرف هاى رئیس جمهور آلمان مخالفت کرد که گفته بود در مواضع سیاسى آمریکا سمت و سوى استراتژیکى دیده نمیشود، به ویژه دررابطه با نقش و وظیفه پیمان أتلانتیک شمالى.
آقاى محمد جوادظریف هم حرف هاى گذشته خود را در مورد امریکا تکرار کرد، گفت تنها نیرویى که در منطقه با تروریسم مبارزه کرده جمهورى اسلامى بوده و اروپایى ها زیر فشار آمریکا سیاست کرده اند و نه طبق تحلیل و خواست خود. پایان ماجرا اینکه غرب واقعا بدون غرب حضور داشت، نه تنها در این کنفرانس بلکه در صحنه سیاست بین المللى.

ویلای توماس مان و پیش بینی مکتب فرانکفورت! – نیویورکر، برگردان: گودرز اقتداری
اخبار روز
یکشنبه, 16 فوریه 2020
ديدگاه

بزرگترین ترس بازگشت دوباره هیتلر نیست: تا وقتی که شرم از تاریخ نازیسم درگوشه وکنار آلمان و درذهنیت مردم آن کشور همچنان زنده است، تاریخ نمی تواند هیچگاه خود را چنین عریان تکرار کند. نگرانی و وحشت اما از آن است که امواج ضد دموکراتیک در عصر فرهنگهای عوام محور و رسانه های اجتماعی که مکتب فرانکفورت آن را پیش بینی کرده بود انقدر قوی باشد که حتی آلمان-تنها کشور جهان که ظاهرا از گذشته خود درس گرفته است- را هم از درون ببلعد و مغلوب خود سازد

با انتخاب دونالد ترامپ خطر نهفته در استبداد آمریکایی – که  چندین دهه پیش تر وسیله روشنفکران آلمانی به آن اشاره شده بود-به واقعیت می پیوندد.
کمی پس از انتخاب ترامپ یک خبر کوچک در میان اخبار روز امیدوار کننده بود: ویلای توماس مان[۱] در لوس انجلس از خطر فروش و تخریب رها شده بود. این ویلا برای توماس مان و با طراحی ژولیوس رالف دیویدسون بر مبنای مکتب معماری مدرن بوهاوس درسال ۱۹۴۱ ساخته شده و....

 

ترامپ و پومپئو به ملاقات سناتور آمریکایی با وزیر خارجه ایران واکنش نشان دادند

 ترامپ در پایگاه آندروز در مریلند - ترامپ گفته است که از جزئیات ملاقات سناتور آمریکایی هنوز اطلاعی ندارد اما احتمال نقض قانون را مطرح کرده است
رئیس جمهوری و وزیر خارجه آمریکا به ملاقات یک عضو کنگره این کشور با وزیر خارجه ایران واکنش نشان داده‌اند.
در پی انتشار خبر ملاقات سناتور دموکرات کریس مورفی با جواد ظریف در حاشیه نشست امنیتی مونیخ، دونالد ترامپ، رئیس جمهوری آمریکا احتمال نقض قانون ناظر بر مداخله شهروندان آمریکایی در اختلافات خارجی این کشور را مطرح کرده است.
آقای ترامپ در گفتگوی کوتاهی با خبرنگاران در پایگاه مشترک آندروز گفت که به تازگی از این ملاقات مطلع شده و هنوز اطلاعات بیشتری در این مورد ندارد. وی افزود: "آیا مطالب دیگری هم هست که من ندانم و باید بدانم؟ چون به نظر می‌رسد که [این ملاقات] نقض قانون لوگان باشد."
قانون لوگان که سابقه آن به قرن هجدهم می‌رسد مربوط به ارتباط شهروندان آمریکایی با کشورهایی است که با ایالات متحده اختلاف دارند. در صورتی که این ملاقات بدون کسب مجوز دولت و با هدف مداخله در این اختلاف صورت گرفته باشد جرم محسوب می‌شود زیرا قانون اساسی آمریکا اداره روابط خارجی ایالات متحده را به رئیس جمهوری و دولت او واگذار کرده است. این قانون تا کنون چند بار اصلاح شده و تغییراتی یافته اما مضمون اصلی آن کمابیش ثابت مانده است.

 سناتور کریس مورفی می‌گوید "گفتگو نکردن با دشمن بسیار خطرناک است"

فرستاده پوتین، رئیس مجلس دومای روسیه در ایران بدنبال چیست؟ 
🔻 آیا ایران رسما مستعمره روسیه می شود؟
بگزارش سایت راشا تودی، بنقل از ویچسلاو والودین رئیس دوما یا پارلمان روسیه، وی با حضورش در ایران و طی مذاکراتی با سران کشور گفت: همکاری های امنیتی روسیه در ایران بر اساس مذاکرات قبلی وارد فاز اجرایی خواهند شد.
 
روسیه در حال آماده سازی گسترش حضور نظامی خود در خاورمیانه از طریق حضور نظامی پس از سوریه و ترکیه در ایران است.
این سایت روسی نوشت: دو بندر ایرانی جنوب کشور، بوشهر و چابهار به  پایگاههای نظامی دریایی پیشرفته فدراسیون روسیه تبدیل می شوند که در آنها  زیردریایی های پیشرفته هسته ای روسی مستقر خواهند شد.
بوشهرهمچنین به پایگاه نیروی هوایی روسیه تبدیل خواهد شد ، جایی که جنگنده های سوخو  Su-37 و Su-57 رقیب اصلی جنگنده های F22و F35 آمریکا مستقر می شوند. همچنین قرار است تعداد زیادی نظامی روسی با خانواده در آنجا مستقر شوند
در درجه اول نیروهای ویژه ، که طبق سناریوی سوریه و لیبی - تحت پوشش رسمی  "مشاوران" در وزارت دفاع ایران فعالیت خواهند کرد.
روسیه یک پایگاه دایمی جدید نیز  در نزدیکی متحدان اصلی ایالات متحده آمریکا در منطقه، برای گسترش نفوذ نظامی روسیه در نقطه ای ثالث در ایران دایر می کند.
امضای این سند در تاریخ ۲۹جولای ۲۰۱۹ توسط فرمانده نیروی دریایی ایران ، حسین خانزادی ، که از سن پترزبورگ بازدید کرده و در جشن روز نیروی دریایی روسیه شرکت کرده بود، انجام شد.
خانزادی در مصاحبه با آژانس ایرانی مهر گفت: "این یک نقطه عطف در روابط تهران و مسکو در زمینه دفاع است."  همچنین بزودی تمرین های مشترک نظامی ناوگان ایرانی و روسی در شمال اقیانوس هند و تنگه هرمز برگزار خواهد شد که "شریان" کلیدی نفت برای کشورهای اوپک است و از طریق آن یک سوم تولید نفت جهان صادر می شود. اجرای آنها برای اوایل سال 2020 برنامه ریزی شده است.
براساس منابع نفتی پریس ، علاوه بر همکاری نظامی، این توافقنامه شامل کمک های مالی به تهران از مسکو از جمله سرمایه گذاری در توسعه میادین نفتی رها شده توسط شرکت های غربی است و وام ۲۰ میلیارد دلاری با دوره بازپرداخت ده ساله میباشد، دریافت این وجوه طبق بودجه ج.اسلامی در بودجه سال ۱۳۹۹گنجانده شده است.
پیش بینی می شود این بودجه در پروژه های زیربنایی از جمله در انرژی هسته ای و همچنین در تولید برق ، حمل و نقل ریلی ، ساخت سدها ، شبکه های آبیاری و خطوط لوله آب سرمایه گذاری شود.
در همین حال وزارت امور خارجه روسیه حمایت دیپلماتیک را برای پیشبرد جبهه ایران ادامه می دهد. در تاریخ 29 جولای ، سرگئی ریابکوف معاون وزیر امور خارجه از تصمیم تهران برای آغاز غنی سازی اورانیوم پس از اعاده تحریم های ایالات متحده حمایت کرد.

چه باید کرد:
در شرایط کنونی باید با اطلاع رسانی همه مردم از  این خیانت بزرگ آگاه شده و بدانند که اینها قصد دارند ایران را بخاطر منافع خودشان مستعمره روسیه کنند و همه باید این موضوع را جدی بگیرند چون وقتی روسها وارد کشوری می شوند، هنگام رفتن مخروبه ای با انبوه گرسنگان بجا می گذارند، این واقعیت در افغانستان قبل از طالبان و کشورهای بلوک شرق اروپا نیز تجربه شده است.
همزمان باید با شعارنویسی گسترده بر علیه روسیه در ایران مردم را به خطر روسها آشنا کرد. همان روسهایی که با معاهده های ننگین ترکمنچای و گلستان و اکنون ترکمنچای خزر قسمت بزرگی از ایران را جدا کرده اند.
💢  نظامیان و سیاستمداران روسی بدانند که ایران مکان امنی برای آنها نخواهد بود و باید ایران را از طریق افشاگری و بیداری افکار عمومی برای آنها نا امن نمود.

از هومن :
الان که بخشهایی از تاریخ رو شده و مستندات آن بیرون آمده، ما می‌بینیم که انقلاب ۵۷ آن طور که ما فکر می‌کردیم معصوم و مردمی و خالص نبوده. حتما حضور مردم و چپ‌های آرمان خواه خالصانه بوده ولی کل آن خالص نبوده و ظاهراً نمیتوانسته هم باشد.
ما امروز شاهد روابط گسترده غرب و کشورهای همسایه با خمینی، بختیار، سران ارتش و ساواک هستیم. توافقات پشت درهای بسته انجام می‌گرفته
بنده و جنابعالی هم فقط سوخت موتور تعویض قدرت بودیم (که فکر می‌کردیم اسمش انقلابه!).
وقتی تاریخ صد سال اخیر و شکل گیری خاورمیانه را می‌خوانیم، متوجه می‌شویم که این ساخت و پاخت ها حرف اول را در تغییرات و شکل گیری حکومت‌های جدید زده است.
امروز هم داستان تغییری نکرده. کسانی در حیات سیاسی ایران تأثیر گذار خواهند بود که این مکانیسم و نیروهای به اصطلاح ذینفع در جهان و منطقه را بشناسند و با مانور سیاسی حساب شده خط خود را پیش ببرند.
این بن بستی که اپوزیسیون در آن گرفتار شده، به نظر من تا حدی ناشی از همین بسته و ایزوله بودنش است.
زمانی مجاهدین را علم کردند، ولی استعداد کافی را نداشتند. رضا پهلوی هم تیم قوی و قدرت عامل ندارد.
اصلاح طلبی در چارچوب نظام هم هیچ چشم انداز و برنامه ای ندارد.
مرحوم قاسملو از همه ما جلوتر بود و لابی گری بین المللی او عالی بود. درست به همین دلیل رژیم خطر را فهمید و او را ترور کرد.
به نظر می‌رسد که شورای گذار زودتر از بقیه موضوع را درک کرده و مسیر تاثیر گذارتری را انتخاب کرده.
به نظر من یکی از راه‌های برون رفت تجمیع اپوزیسیون ملی و دمکراتیک، سکولارها و چپ های دمکرات با نیرو‌های سالم اصلاح طلب و لیبرالی است که از رژیم عبور کرده اند. آنها هم نفوذ دارند و هم زبان دیپلماتیک داخل جامعه و خارجی را می‌فهمند. حسن شریعتمداری به اعتقاد من مسیر درستی را انتخاب کرده، ولی تشتت و توهم و بی اعتمادی و قدرت طلبی و .... یکی از موانع بزرگ است.
این دوری و عدم همکاری خطر رفتارهای سکتاریستی و زد و بندهای ناسالم را افزایش می‌دهد.
من هیچ راهی به جز همکاری نزدیک و پرهیز از منزه طلبی های انفعال گرایانه نمی‌بینم

چپ های سابق:
هیچ نیرویی به اندازه ما چپ های سابق و فعلی در تداوم اشتباهات خود "پای‌بند و متعهد نبوده است!!". اعتماد به نفس کاذب خودمان را هم تحت هیچ شرایطی از دست نداده‌ایم و همچنان با ژستی حق به جانب خود را از بقیه پیشگام تر ارزیابی میکنیم. علیرغم تمام جانفشانیها، قهرمانیها و آرمان‌خواهیهای نیروهای صادق چپ، متاسفانه تاریخ سیاسی ما سرشار از اشتباهات هولناک و جبران ناپذیر است.
          
ما در مورد دولت مصدق و کودتای 28 مرداد اشتباه کردیم
          
در مورد اصلاحات و انقلاب سفید ارزیابی نادرست داشتیم.
          
در ارزیابی خود از رژیم شاه اشتباه داشتیم
          
در مورد سلامت تشکیلات داخل کشورمان هربار اشتباهات بزرگی داشتیم.
          
اگر چریک بودیم تاکتیک، استراتژی و جهان بینی نادرست داشتیم. اگر توده ای بودیم بازهم مدل فعالیت و سمت و سوی نگرش ما اشتباه بود.
          
در رویکرد خود با افراد ملی و میهن پرست اشتباهات سنگین جبران ناپذیری داشتیم.
          
در برداشت خود از خمینی و نظام جمهوری اسلامی اشتباهات مرگبار داشتیم
          
در ارزیابی خود از دوستان، متحدین و دشمنان خارجی متوهم در در اشتباه بزرگی بودیم.
          
در ارزیابی خود از متحدین سیاسی داخل کشور در خطای مطلق به سر می‌بردیم.
          
در برداشت خود از فلسفه مارکسیسم و بعد هم لنینیسم در خطا بودیم.
          
در حال حاضر هم هیچ برنامه و پیشنهاد جدی و فراگیری برای برون رفت از این بحران نداریم.
          
هیچگاه سیاست را درست نفهمیدیم و رویکردی نتیجه گرایانه با آن نداشتیم. هنوز هم در واژه ها و مفاهیم رمانتیک غرقیم و از فعالیتهای اثرگذار واقعی بسیار فاصله داریم. مکانیسم و برآیند نیروهای تاثیرگذار ملی و فراملی در سیاست و جامعه را درست نمیشناسیم و گفتمان ما برای توده مردم ناملموس و بیگانه است. در چنین شرایطی ما باید نگاه کمی فروتنانه تر و با روحیه باز برای یادگیری، نتیجه گرایی و همکاری گسترده (با احترام به تفاوتها و تضادهای مقطعی) با هم جبهه‌ایها و متحدین خود داشته باشیم.
مستند قطب زاده به نظر من حاوی نکات بسیار بسیار آموزنده ای بود، جای آن دارد که این نکات را عمیق تر ببینیم و یاد بگیریم. به قول خود قطب زاده میگفت که "من تخصصم انقلاب است". ممکن است که متفکر و استراتژیست سیاسی نبود ولی عملگرا/نتیجه گرای برجسته ای بود. چیزی که ما بلدش نیستیم.
در مورد شورای گذار هم قرار نیست که ما با تمام سیاستهای آنها توافق داشته باشیم. ولی به اعتقاد من نه تنها آنها بلکه حتی رضا پهلوی هم جایش در جبهه واحد میهنی است. من هنوز هم به شدت معتقدم که شورای گذار، عمل گرایی و نتیجه گرایی را خیلی بهتر از ما فهمیده و بهتر از ما عمل میکند. علیرغم ایرادهایی که بنده و شما و شاید هم بعضی به درستی از آنها میگیریم، من هیچ دلیلی نمیبینم که چرا نباید فعالیت مشترک و گسترده تری با آنها داشته باشیم. اگر آنها به اشتباه و یا با تنگ نظری و انحصار طلبی از جمهوریخواهان جدا شدند، اشتباه آنها را ما تکرار نکنیم. مجبورشان کنیم که پلاتفرم گسترده همکاری را با رایزنی و همکاری با دیگران تهیه کنند و در این راه قدمهای عملی بردارند. من پیشنهاد میکنم که تمامی مذاکرات به صورت باز و زنده و مکتوب در اختیار همگان قرار گیرد و به شدت از رایزنی در پشت اتاقهای دربسته حذر کنیم.

🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀
از هومن :
برای من تصویر زنان پنجاه و چند ساله ای که حوالی ساعت دوازده و نیم با کیسه ی خرید در خیابان قدم میزنند و به سمت خانه میروند از آرامش بخش ترین تصاویر  روز است
زنانی با موهای قهوه ای رنگ کرده که شال را بی وسواس روی سر انداخته اند و با صندل پشت باز و مانتویی گشاد و رنگ روشن آمده اند تا با خود یک کیلو گوجه فرنگی سرخ دست چین و یک بسته ماکارونی و کمی شوید و جعفری ب خانه ببرند...
این زنان پنجاه ساله با لب هایی کم رنگ و نگاههایی مصمم،قهرمان شهر من هستند...
زنانی که چیزهای زیادی را با چشمان خود دیده اند...
اوایل جوانی را با دامن ماکسی و موهای پوش داده و لاک قرمز  گذرانده اند و قلبشان در خفا برای فریدون ها و فرامرزها و سیروس ها تپیده و فرامرزها و فریدون ها و سیروس ها را لای شلوغی انقلاب گم کرده اند...
زنانی که نیمه کاره ماندن درس و دانشگاه را دیده اند...
جنگ را دیده اند..
موشک باران را دیده اند...
کت های اپل دار و مانتوهای خفاشی و سگگ های بزرگ و طلایی کمربند و مقنعه های چانه دار و مخفی شدن موها زیر روسری سیاه و پاک شدن لاک های قرمز را دیده اند..
رقصیدن قاچاقی با موزیک های قاچاقی در مهمانی های قاچاقی را دیده اند..
زنانی که ساعت ها روی تخت بیمارستان درد کشیده اند زور زده اند ، درد کشیده اند ، زور زده اند تا بچه ای بیرون بیاید ..
زنانی که در خانه های اجاره ای برای فرزندانشان لالایی  خوانده اند و در اشپزخانه های اجاره ای غذای جسم پخته اند و سوزانده اند و یاد گرفته اند...
و گه گاه در حمامی اجاره ای زیر دوشی که از آن آب زرد بیرون
می آمده بی صدا زار زده اند...
زنانی که کم کم ترشی انداختن و مربا درست کردن را یاد گرفتند و لک ها رو از ملافه ها پاک کرده اند و یقه ی پیراهن سفید مردانه رو اتو کرده اند...
و جلوی ناظم های خشمگین سر فرود اورده اند و ب فرزندانشان یاداوری کرده اند که کسی نباید در مدرسه از رازهای خانه مان باخبر شود و کسی چیزی از بهم خوردن لیوان هایمان در مهمانی ها نفهمد..
زنانی که پنهان کاری را یاد گرفتند ، تظاهر به جور دیگری بودن را یاد گرفتند
 
زنانی که در آشپزخانه هایشان _ تنها پناهگاهشان _ پناه گرفتند و روز نامه خواندند..
زنانی که پدرانشان را دفن کردند و بزرگ شدن فرزندانشان را دیدند و کم کم حس کردند کمتر میترسند
زنانی که مانتوهای بلند را زیر بغل زدند و برای آزادی دخترانشان جلوی بازداشتگاه وزرا ایستادند
زنانی که دخترانشان را آزاد کردند
زنانی که دیگر نترسیدند
زنانی که خانواده شان را سخت در آغوش گرفتند و جوری پشت شان ایستادند که انگار سنگ اند انگار صخره اند...
زنانی که صورت شان را با سیلی سرخ نگه داشتند و اجازه ندادند کسی بویی از خالی بودن فریزرشان،جیب شان،حساب بانکی شان، ببرد
زنانی که کوتاه نیامدند
زنانی که آغوش شان برای خانواده شان باز است
زنانی که اشک شان را فقط کاشی های حمام دیده است...
این ها قهرمان های شهر من اند که حوالی ساعت دوازده و سی دقیقه ب خیابان می آیند و با قدم های محکم روی زمین شهری که ب خودشان تعلق دارد راه میروند و در سکوت فریاد میزنند:
این نیز بگذرد....
تقدیم ب همه ی زنان صبور و مادران مهربان سرزمینم
🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀

داستان سر خوشی اعتیاد و دردهای ترک اعتیاد، چه در انتظار ماست؟ تحریمیان داخلی و تحریمیان خارج نشین!
حسین جعفری
بهزاد نبوی گفته: “…من برغم پیش‌بینی کاهش مشارکت مردم در انتخابات این دوره‌ی مجلس و شکست اصلاح طلبان و میانه‌روها در اثر کاهش مشارکت و پیروزی جریانی که رای محدود تشکیلاتی دارد، کماکان پیشنهاد دادن لیست و در عین‌حال طرح صادقانه‌ی” همه‌ی این پیش‌بینی‌ها را با مردم، داشتم. این پیشنهاد ممکن است غیرمنطقی و حتی سازشکارانه و یا ناشی از محافظه‌کاری تلقی شود، ولی به اعتقاد من چنانکه مردم بعدها از عدم حضورشان پای صندوق‌های رای و واگذاری مجلس به تندروها پشیمان شوند، اصلاح طلبان و میانه‌روها حرفی برای گفتن داشته باشند. به نظر من یک جریان سیاسی، بجای دنباله‌روی از افکار عمومی، باید در جهت هدایت آن به مسیر صحیح، تلاش کند، تا در دراز مدت جلب اعتماد کند.”
به گمان من، پیشنهاد “طرح صادقانه پیش بینی ها” نه تنها غیر منطقی و سازشکارانه و محافظه کارانه نیست که شجاعانه ترین اقدام مصلحانه برای تبیین و توصیف اوضاعی است که در آن قرار داریم و بواقع می شود آن توصیف و طرح صادقانه را معیار سنجش تجویز بعدیِ اصلاح طلبانِ منفعل قرار داد.
اما صرف نظر از اینکه تا کنون حتی خود ایشان نیز دلایل شرکت در انتخاباتی چنین نمایشی را مطرح نکردند و جز چند رجز و انذار بی دلیل، از طرح “صادقانه‌ی همه‌ی این پیش‌بینی‌ها با مردم” خودداری فرمودند (که بعضاً تلقی عدم وجود چنین تبیین و تجویز و دلایلی است) اما ای کاش ولو دیر هنگام، رسماً، صریحاً، علناً، شفاف و البته صادقانه! می فرمودند در پی رسیدن به تحصیلِ چه هدفی در توصیه به رای دادن هستند و قرار است به کدام هدف ایجابی و یا لااقل سلبی برسند و اگر رای ندهیم چه چیزی در انتظار مردم ایران است که فقط با رای دادن از آن جلوگیری می شود؟!
متاسفانه، شنیدن این انذارهای تهی از محتوا که فاقد حتی طرح یک هدف است، بیشتر به لج بازی و نالیدن شبیه است تا هدایت و راهنمایی مردم در جهت صحیح! ( و چه بسا، دیدن مردم و منتقدان از موضع عاقل اندر سفیه!) و لذا تا وقتی اصلاح طلبانِ منفعلِ متقاضیِ استمرار اوضاع نابهنجار و وخیم امروز، شجاعت طرح و صدور یک بیانیه ی شفاف و صادقانه برای تبیین دقیق اوضاع را ندارند، اجازه دهید تا محترمانه از کنارشان عبور کنیم و به ترسیم اوضاعِ بعد از تحریم برسیم و ببینیم بعد از تحریم چه اتفاقاتی خواهد افتاد و دوستان اهل رای دادن، در کنار اقتدارگرایان، چگونه تحریمیانِ نادم و پشیمان را ملامت خواهند کرد؛ که دیدید!! با رای ندادن تان، قالیباف/آقا تهرانی، رئیس مجلس شد و ….، در حالی اگر رای می دادید، جناب عارف فلان تخم دو زرده تحویل تان می داد و اگر حتی با همراهی عارف و عارفانِ امیدی، بسوی جنگ هم می رویم، لاقل اینها لبخند به لب بسمت جنگ می برندمان و آنان با اخم!! و معلوم است که اصلاح طلب واقعی کسی است که لبخند را بر اخم ترجیح دهد، هر چه باشد؛ مردن با دیدن لبخند بر لبان، بر مردن با دیدن اخم بر لب ها ترجیح دارد!! (البته هیچگاه پاسخ نمی دهند بی عملی و انفعال و سکون و سکوت شان در بی نتیجه بودن اقدامات این سالها چقدر موثر بوده اما تا می توانند همه ی شکست های مدام و عقب نشینی های شان را به رای ندادن مردم تقلیل می دهند و یادشان می رود هنوز تعهد روحانی و اصلاح طلبانِ منفعل و دعوت شان به تکرار” رای دادن در گوش ما طنین انداز است که اگر رای بالاتر دهید، نه بسوی جنگ می رویم و نه اوضاع اقتصادی خرابتر می شود و رفع حصر هم محقق می شود و …. ولی هم اکنون فقط می گویند نمی گذارند و حتی امروز هم امثال نبوی نمی گویند هدف و برنامه ی شان برای “نمی گذارند”ها چیست و چرا فقط بر سر مردم منت می گذارند که ما می فهمیم و اگر رای ندهید نادم خواهید شد!!!)
تحریمیان! منتظر تیر ملامت از هر سو باشید، چون دوست دشمن است شکایت کجا بریم؟

29 بهمن، روز ستایش زن در فرهنگ ایران زمین
"
روز ملی زن ایرانی"
یک هدیه زیبای فرهنگ ایرانی به جهان، سپندارمذگان جشن بزرگداشت زن است. روزی که ایرانیان از هزاران سال پیش زنان و مادران خود را گرامی می داشته اند و آنان را سرور خانواده می شمردند، نه جزو اموال و بردگان مردان مانند فرهنگ هایی دیگر. اوستا زن را ریته سیه بانو می خواند، مهر و روشنایی زندگی. روز ستایش زن و آنچه او هست و به جامعه می دهد. در این روز مردان در سپاسگزاری از محبت او و خدمات او به همسران و مادران خود هدیه میدادند و تنها روزی بود که دختران می توانستند از مرد مورد علاقه خود خواستگاری کنند. کشورهای مسیحی که آیینشان برگرفته از آیین مهر (میتراییسم) ایرانیست، برای متفاوت بودن، داستان ساختگی سنت والنتین را برای روز زن یا عشق اختراع کردند. در درازنای آیین مسیحیت تا کنون دهها سنت والنتین با داستانهای متفاوت ادعا شده است، ولی آیین سپندارمذگان ایران کماکان یکتا و استوار مانده است. تفاوت چند روز در تاریخ دو رویداد در اثر اصلاح عمدی توسط کلیسای کاتولیک سده های گذشته برای متفاوت نشان دادن آنها بوده است. من امیدوارم که ملت ایران و مردم گستره فرهنگ ایرانی بجای پبروی از یک تقلید غرب از ما، روز سپندارمذگان ایرانی را برای نشان دادن عشق به مادر، به همسر یا دختر خود و یا به زنی که دوستش دارند جشن بگیرند.

ما درحال تعفن و تجزیه هستیم

«
این سرزمین روی نقشه جغرافی لکه حیض است. هوایش سوزان و غبارآلود، زمینش نجاست بار، آبش نجاست، مایع و موجوداتش فاسد و ناقص‌الخلقه، مردمش همه وافوری و تراخمی، از خود راضی، قضا و قدری، مرده‌پرست، مافنگی، مزدور، متملق و جاسوس و  شاخ حسینی و بواسیری هستند.... فساد نژاد ما از بچه و پیر جوانش پیداست. همه‌مان ادای زندگی را در آورده‌ایم، کاشکی ادا بود، به زندگی دهن‌کجی کرده‌ایم! اگرچه به قدر الاغ سرمان نمی‌شود و همیشه کلاه سرمان می‌رود، اما خودمان را باهوش‌ترین مخلوق تصور می‌کنیم. همیشه منتظر یک قلدریم که به طور معجزه‌آسا ظهور کند و پیزی مارا جا بگذارد!... این هوش ما در هیچیک از شئون فرهنگی یا علمی و یا اجتماعی  بروز نکرده است، هنرمان لولهنگ و سازمان وزوز جگرخراش، فلسفه‌مان مباحث در شکیات و سهویات و خوراک‌مان جگرک است. نه ذوق، نه هنر، نه شادی. همه‌اش دزدی، کلاهبرداری و روضه‌خوانی! ما درحال تعفن و تجزیه هستیم، از صوفی و درویش پیر و جوان کاسب کار و گدا  همه منتر پول ومقام هستند، آنهم به طرز بیشرمانه وقیحانه، مردم هر کجای دنیا ممکن است به یک چیزی و یا حقیقتی پایبند باشند مگر اینجا که مسابقه پستی و رذالت می‌دهند. دوره تحقیر و اخ و تف است... اینجا وطن دزدها و قاچاقچی‌ها و زندان مردمانش است. هر چه این مادر مرده وطن را بزرگ بکنند و سرخاب و سفیداب بمالند و توی بغل یک آلکاپن بیندازند، دیگر فایده ندارد، چون علائم تعفن و تجزیه از سر و رویش می‌بارد. زمامداران امروز ما  دوره شاه سلطان حسین را روسفید کردند، در تاریخ ننگ این دوره را به آب زمزم و کوثر هم نمی‌شود شست. ما در چاهک دنیا داریم زندگی می‌کنیم  و مثل کرم در فقر و ناخوشی و کثافت و میلولیم  و به ننگین‌ترین طرزی در قید حیاتیم، و مضحک آنجاست که  تصور می‌کنیم بهترین زندگی را داریم
 (
صادق هدایت/ حاجی آقا / صص ۷۵-۷۴)
🔆
۲۸ بهمن زادروز خالق مشهورترین رمان ایران - بوف کور - است: هدایت بزرگ. درمورد او گفتنی‌ها گفته شده است و نیازی به تکرار آنها نیست جز اینکه او هم «صادق»‌ترین نویسنده عصر ما است و هم بیشتر از هر نویسنده ادبی دیگری نسل‌های بعد از خود را «هدایت» کرده است. یادش زمزمه نیم‌شب مستان باد!
@ardestanialii
b2n.ir/746083

از لابلای مطبوعات:
نامه صادق هدایت در دفاع از هویدا، زمانی که هویدا در پاریس دیپلماتی جوان بوده.
سند تاریخی:
صادق هدایت در نامه ۲۵ بهمن ۱۳۲۵ (۷۳ سال پیش) در دفاع از امیرعباس هویدا که دیپلمات جوانی در سفارت ایران در پاریس بوده، و حزب توده به او تهمت قاچاق زده می گوید:
"
می دانستم که هویدا در آن جا کرایه نشین است و ازهمه مهم تر caractere ((به فرانسه نقش یا شخصیت یا تیپ که انگلیسی اش هم character است)) او را می دانستم که تیپ قاچاقچی و شیعه نیست... بعد از رسیدن تلگراف برایم شکی باقی نماند که همه این شایعات در باره ی ایشان دروغ بوده. به اداره ی روزنامه مردم (روزنامه حزب توده) رجوع کردم و خیلی به آنها توپیدم.... امروز مجددا خبر را تکذیب کردند وضمنا تلگراف را به تفضلی هم دادم و دیروز او هم در روزنامه ارس این خبر را تکذیب کرده بود."
از کتاب معمای هویدا
عباس میلانی
همین یک پاراگراف هدایت یکی از شاهکارهای طنز اوست که قاچاقچی و شیعه را دو کلمه مترادف می کند و آنرا یک تیپ می خواند. یاد این بزرگمرد و یاد امیرعباس هویدا فرهیخته ترین و باسواد ترین نخست وزیر تاریخ ایران جاودان.

مطالب شماره ۱۸۰ سایت «۱۰ مهر»، ۲۷ بهمن ۱۳۹۸، به قرار زیر است:
۱ــ
تحریم انتخابات مجلس در شرایط کنونی به چه معناست؟
۲ــ
آمریکای همیشه در حال جنگ
۳ــ
چرا الگوی مهار جنگ سرد در خاورمیانه عمل نمی‌کند
۴ــ
ارزیابی اندیشکده آمریکایی از حمله موشکی ایران به عین الاسد
۵ــ
هنگ‌کنگ آوردگاه مبارزه ایدئولوژیک و جنگ قدرت در جهان
۶ــ
لایحه بودجه ۹۹ غیرواقعی‌ترین لایحه در سال‌های اخیر است
۷ــ
لیبرالیزه کردن مبارزه با افراط‌گرایی در ازبکستان
۸ــ
زوربای ایرانی  

23. Januar 2020

۰۳ بهمن ۱۳۹۸
سیل در هرمزگان: ۹۵ درصد کشاورزان بیمه ندارند
سیل در مناطقی از هرمزگان جاری شد که به سیستان و بلوچستان نزدیک است. اگرچه میزان آن نسبت به سیل سیستان و بلوچستان کمتر بود اما به بسیاری از زیرساخت‌های ارتباطی و زمین‌های کشاورزی آسیب رساند. در چنین شرایطی ۹۵ درصد کشاورزان در هرمزگان بیمه ندارند و خسارت‌های آن‌ها جبران نخواهد شد. موج جدید بارش در این استان نیز آغاز شده است.

سیل در هرمزگان ـ عکس از آرشیو
بارش باران سیل‌آسا که از شامگاه ۱۹ دی ماه در جنوب و جنوب شرق ایران آغاز شد، سه استان سیستان و بلوچستان، هرمزگان و کرمان را تحت تأثیر قرار داد. سیستان و بلوچستان بیشترین آسیب را از سیل دیده است، اما مناطقی از استان هرمزگان، به‌ویژه مناطق نزدیک به سیستان و بلوچستان از جمله شهرستان جاسک نیز تحت تاثیر بارندگی‌های شدید دچار تخریب و خسارت شده‌اند.
زندگی ساکنان برخی شهرستان‌های استان هرمزگان به‌دلیل آب‌گرفتگی شدید مختل شد، به خانه‌ها، زیرساخت‌های ارتباطی و لوله‌های انتقال آب و آبراه‌ها خسارت وارد شد، زمین‌های کشاورزی تخریب و احشام تلف شدند و به محصولات باغی آسیب وارد شد.
استان هرمزگان محصولات جالیزی ایران، از جمله بادمجان، گوجه فرنگی، پیاز و سیب‌زمینی را در فصل زمستان تأمین می‌کند. در مناطق نزدیک به سیستان و بلوچستان نیز کشت موز متداول است.
محمد قاسمی، دبیر نظام صنفی کشاورزی هرمزگان، پنج‌شنبه ۳ بهمن به خبرگزاری کار ایران (ایلنا) گفت اگرچه هنوز برآورد دقیقی از خسارت‌های وارد شده به بخش کشاورزی صورت نگرفته اما محصولات جالیزی، پیاز، سیب‌زمینی و همچنین باغ‌های موز و نخلستان‌ها تخریب شده و خسارت دیده‌اند.
قاسمی گفت: «بیش از ۹۵ درصد کشاورزان در هرمزگان بیمه ندارند و نمی‌توانند انتظار داشته باشند از این طریق خسارت‌های آن‌ها جبران شود.»

۰۳ بهمن ۱۳۹۸
چهار محور «توافق ترامپ» با ایران از زبان هوک
برایان هوک، فرستاده ویژه آمریکا در امور ایران در مصاحبه با شرق‌الاوسط چهار محور توافق جدیدی را که دولت ترامپ و بریتانیا به عنوان جایگزین برجام پیشنهاد داده‌اند مشخص کرد: عدم غنی‌سازی اورانیوم در ایران، پایان آزمایش موشک‌های بالستیک، توقف حمایت مالی و تسلیحاتی از گروه‌های منطقه‌ای، پایان سیاست گروگان‌گیری.

یکی از تصاویر ماهواره‌های دیجیتال گلوب از مرکز موشکی سپاه در سمنان
نخستین بار بوریس جانسون، نخست‌وزیر بریتانیا ۱۴ ژانویه/ ۲۴ دی چهار موضوع توقف غنی‌سازی، توقف آزمایش‌های موشک‌های بالستیک و توقف حمایت مالی و تسلیحاتی از گروه‌های شبه‌نظامی و همچنین پایان سیاست گروگانگیری را پیشنهاد داده و توافق تازه را به نام ترامپ نامیده بود. جانسون گفته بود طرح ترامپ می‌تواند جایگزین توافق هسته‌ای شود. نخست‌وزیر بریتانیا خواستار کاهش تنش‌ها بین ایران و ایالات متحده شده و گفته بود بریتانیا خواهان درگیری در منطقه نیست. حسن روحانی، رئیس جمهوری اسلامی اما بلافاصله این طرح را رد کرد. روحانی ۲۵ دی در جلسه هیات دولت گفته بود:
«این آقای نخست‌وزیر در لندن، نمی‌دانم چه جوری فکر می‌کند که می‌گوید برجام را کنار بگذاریم و طرح ترامپی را اجرا کنیم، ترامپ جز نقض عهد و زیر پا گذاشتن قانون و مقررات بین‌المللی چه کاری کرده است؟»
هوک در ادامه مصاحبه خود با شرق‌الاوسط درباره «توافق ترامپ» و ضرورت توقف غنی‌سازی اورانیوم در ایران گفت:
«این چیزی است که سازمان ملل پیش از توافق هسته‌ای به آن وابسته بود. این یکی دیگر از معایب توافق است که به قطعنامه سازمان ملل در ممانعت از غنی‌سازی توسط ایران پایان داد. بیش از نیمی از کشورهایی که برنامه هسته‌ای صلح‌آمیز دارند، دارای [منابع اورانیوم] نیستند. برای نمونه امارات عربی متحده. این بهترین مبنا برای اتکا به ایران است.»

برایان هوک: جانشین سلیمانی هم ممکن است به سرنوشت او دچار شود
 ببندید
 
برایان هوک، نماینده وزارت خارجه آمریکا در امور ایران به فرمانده جدید نیروی قدس سپاه پاسداران در مورد فعالیت‌های آتی او هشدار داده است. آقای هوک در مصاحبه با روزنامه الشرق الاوسط گفته است که "اگر [اسماعیل] قاآنی [فرمانده جدید نیروی قدس سپاه پاسداران] همان مسیر کشتن آمریکاییان را دنبال کند، به همان سرنوشت قاسم سلیمانی دچار خواهد شد."
پس از کشه شدن قاسم سلیمانی، فرمانده سابق نیروی قدس سپاه پاسداران در بغداد، سرتیپ پاسدار اسماعیل قاآنی به فرماندهی این نیرو منصوب شد. او پس از انتصاب به این سمت گفت که همان رویه و برنامه قاسم سلیمانی را ادامه خواهد داد و افزود "هدف نهایی، بیرون راندن نیروهای آمریکایی از منطقه است."
 
در مصاحبه شرق الاوسط که در حاشیه نشست مجمع جهانی اقتصاد در داووس صورت گرفته، برایان هوک گفت: "هر حمله‌ای به آمریکاییان یا منافع آمریکا با واکنش قاطعانه ما مواجه خواهد شد."
وی گفت "این تهدید جدیدی نیست زیرا رئیس جمهوری همواره گفته است که او قاطعانه از منافع ایالات متحده حفاظت خواهد کرد" و افزود: "فکرمی‌کنم که رژیم ایران هم دیگر درک کرده است که نمی‌توانند به آمریکاییان حمله کنند و نتیجه آن را نبینند."

از چه می ترسیم و از چه باید بترسیم ؟
خشایار_دیهیمی
رک و پوست کنده . همه مان از دستگیری از زندان ازشکنجه می ترسیم . از باتوم خوردن از حمله های وحشیانه از گلوله های پلاستیکی و ساچمه ای و جنگی می ترسیم . اما ترس بسیاری از ماها به همین ها ختم نمی شود ، که اگر می شد قابل فهم بود . ما از کوچکترین چیزهایی که این زندگی خفت بارمان را بیاشوبد – زندگی خفت باری  که  ( به مدد ترسمان ) برایمان رقم رقم زده اند – می ترسیم . ما از زندگی کردن می ترسیم . ما ترجیح می دهیم یواشکی زندگی کنیم . ما رویای گریختن از این وضعیت مصیبت بار را داریم ، فقط گریختن و گریختن و فکر نمی کنیم این مصیبت و این خفت ما را تا آن سر جهان هم دنبال خواهد کرد . ما از گفتن حقیقت عیان می ترسیم  . اما آیا این ترس ما را در امان خواهد داشت ؟ آیا هرگز از خودمان پرسیده ایم که این ترس می تواند حفاظی برایمان باشد یا به عکس در نهایت همه مان را به ورطه ی نابودی خواهد کشاند ؟  آیا کرامت انسانی مان از این پوست و گوشت و خونمان ارزش کمتری دارد ؟ رک بگویم . من از زیستن تحت حاکمیتی که نه فقط فاسد بلکه از کوچکترین دانش و خرد ، و از آن بالاتر از هر گونه انسانیت و اخلاق و شرفی بی بهره است احساس حقارت می کنم . ......
اما از چه واقعا باید بترسیم ؟ از همینی که به سرمان آورده اند . از اینکه دیگر خودمان نیستیم .از اینکه تن به خفت می دهیم .جنگ ؟ آری جنگ بسیار هولناک است ، هولناکترین پدیده . اما جنگ زمانی در می گیرد که ما دست روی دست بگذاریم تا اینان به نام ما و به کام خودشان هر سیاستی را که می خواهند پیش ببرند . علاج ما تب زدگان فقط پیش خودمان است . همه شان پستند و دروغگو . امروز وزیر خارجه ی دروغگویمان در مجلس سرتا پا فسادمان گفت : البته ما همگی اعتراضات مسالمت آمیز را به رسمیت می شناسیم ! شرم هم نمی کنند . اساس این حکومت بر دروغ های وقاحت آمیز استوار است . فقط یک روز بر طبق قانون به من شهروند یک لاقبا اجازه دهید تا فراخوان بدهم و طومارتان را در هم بپیچم !
سخن بس دراز است ! در گام نخست فقط از دایره ی دروغ خارج شویم و با اندک مرارتی به دایره ی حقیقت بازگردیم . کلید نجاتمان از این زندان فقط در دستان خود ماست !
با پوزش از همه ی آنهایی که بسی پیش از من و ما پا را از این دایره بیرون گذاشتند و به دلیل ترس خوردگی ما تاوان سنگینی پرداختند و آنها استثا از این مای این نوشته هستند - شهروند شرمگین

نقدی بر موضع‌گیری اصلاح‌‌طلبان در وقایع اخیر
صدیقه وسمقی
جریان اصلاح‌طلبی تاکنون نتوانسته انسجام و تشکل یافته، دارای برنامه و راهبرد مشخصی شود. این جریان حتی شعار شناخته‌شده‌ای نیز ندارد و نتوانسته اصولی را برای خود تعریف کند تا در حوادث گوناگون و به ویژه مهم، بر مبنای آن اصول موضع‌گیری کند.
اگرچه تعیین این اصول با توجه به گستردگی طیف اصلاح‌طلبان که مطالبات آنان از بازگشت به مرزهای قانون اساسی – که کف مطالبات اصلاح‌طلبی است- تا تغییرات بنیادین در قانون اساسی را در بر می‌گیرد، دشوار به نظر می رسد، اما مهم این است که در این جهت جد و جهد چشم‌گیری نیز از سوی اصلاح‌طلبان دیده نشده است.
تعیین اصول ولو حداقلی می‌تواند به اصلاح‌طلبان هویت بخشیده و کمک کند که در حوادث مهم در جایی بایستند که حداقل، موضع آنان از مواضع جریانات مورد نقد آنان بازشناخته شود. کم‌کاری اصلاح‌طلبان در تشکیل جبهه‌ی واحد و به دور از تنگ‌نظری‌های سیاسی و تعریف اصول و برنامه برای پیشبرد اهداف خود، نه تنها موجب کم سو شدن امیدها به این جریان شده، بلکه گاهی در حوادث مهم بازشناختن موضع آنان را از دیگر مواضع دشوار ساخته است.
مثلا در حادثه‌ی اخیر یعنی ترور سردار سلیمانی طیف وسیع اصلاح‌طلبان موضعی اتخاذ نکردند که شاخص و معرف موضع اصلاح‌طلبی باشد، در حالی که در حوادث مهم نخبگان سیاسی و پیشگامان جریانات باید به گونه‌ای اتخاذ موضع کنند که با اهداف آنان تناسب داشته باشد.
طیف وسیعی از اصلاح‌طلبان به سیاست خارجی جمهوری اسلامی نقدهای اصولی دارند، اما موضع‌گیری آنان در حادثه مذکور معرف موضع سیاسی آنان نبود. این‌گونه موضع‌گیری‌های غیراصولی نه فقط جریان اصلاح‌طلبی را بیش از پیش دچار تشتت و ضعف می‌کند، بلکه موجب تقویت موضع تندروها می‌شود؛ به علاوه در بحران‌های سخت که فرصتی فراهم می‌شود تا حکومت به پشتیبانی مردم احساس نیاز کرده، گامی به سوی مردم بردارد، موضع نادرست اصلاح‌طلبان حکومت را از برداشتن این گام بی‌نیاز می‌سازد، چراکه اصلاح‌طلبان، زودتر این گام را برمی‌دارند و این رفتار در فضاسازی به نفع جریان تندرو مؤثر است.
یکی از کارکردهای گروه‌ها و جریانات سیاسی منتقد حاکمیت، بی گمان واداشتن نهادهای حکومتی به پذیرش مسئولیت به‌ویژه در حوادث و مهم تر از آن، در قبال جان شهروندان است. در این رابطه جریانات منتقد از جمله اصلاح‌طلبان معمولا بسیار ضعیف عمل نموده و در واقع پشت سر حاکمیت حرکت کرده‌اند.
به همین حادثه‌ی ناگوار سقوط هواپیمای اوکراینی بنگرید. به گمان نگارنده با توجه به رفتارهای اولیه‌ی مسئولان و سابقه‌ی رفتاری نهادهای حکومتی در حوادث مشابه، اگر تیم‌های تحقیقاتی دیگر کشورها در ماجرا حضور نداشتند، نهاد مسئول به احتمال قوی مسئولیت این فاجعه را بر عهده نمی‌گرفت. این حاکی از آن است که متاسفانه جریانات سیاسی داخلی به اندازه‌ی جریانات بین‌المللی و حتی رسانه‌های خارجی در مسائل داخلی ایران نقش ندارند.
پس از پذیرش مسئولیت جنایات موسوم به قتل‌های زنجیره‌ای توسط وزارت اطلاعات دولت خاتمی، با پذیرش مسئولیت در سقوط هواپیمای اوکراینی، این دومین بار است که یک نهاد حکومتی رسما مسئولیت واقعه‌ای ناگوار را می‌پذیرد. جریانات منتقد و اصلاح‌طلب جز در رابطه با بیانیه‌ی وزارت اطلاعات، نتوانسته‌اند نقشی در مسئولیت‌پذیر کردن حکومت در وقایع تلخ چهل سال گذشته اعم از وقایع دهه‌ی ۶۰، کوی دانشگاه در سال ۷۸، وقابع ۸۸ ، ۹۶ و آبان ۹۸ ایفا کنند.
به گمان نگارنده گروه‌ها و افراد اصلاح‌طلب در حوادث باید در موضعی قرار گیرند و در جایگاهی بایستند که اولا از موضع مخالف و مورد نقد خویش بازشناخته شوند. ثانیا حاکمیت را حتی الامکان وادار سازند که به سوی مردم گام بردارد و لااقل همانقدر که در موضع‌گیری در مقابل بیگانگان برای بقای خویش محتاط است، در برابر مردم خویش نیز محتاط و خویشتن‌دار باشد. ثالثا لااقل این احساس را در حاکمان ایجاد کنند که برای برخورداری از پشتیبانی باید در سیاست‌های خود تجدیدنظر نماید. رابعا اگر حصول موارد فوق دشوار است، لااقل به گونه‌ای موضع‌گیری کنند که موجب تحکیم سیاست‌های مناقشه‌برانگیز و سخت‌تر شدن نقد و تغییر آنها نشوند.
آنچه بیان شد انتظارات حداقلی از جریانات سیاسی منتقد حاکمیت است.
منبع: زیتون

از برگ ریزان پاییز تا سیلی سرد زمستان
کلمه – فرهاد محبی
نارضایتی از حکومت توتالیتر و استبدادی ایران، چیز تازه ای نبوده ‌و نیست. حاکمان این حکومت نامشروع ، هرجا لازم ببینند ، درد و اندوه های محصور در سینه مخالفان را با صدای هولناک گلوله پاسخ می‌دهند.
این خشونت و سرکوب از طرف حاکمیت، قدمتی به بلندای تاریخ کوتاه دو سه دهه اخیر انقلاب دارد.
با این تفسیر اما برگریزان پاییز امسال حکایتی متفاوت بود. محرک اصلی این خیزش عظیم مردمی، فقر مطلق و گسترش بی رویه نابرابری و بی عدالتی بود. گرانی بی حساب و کتاب بنزین، جرقه ای شد تا آتشفشان خفته توده های مظلوم، فعال شود. دیری نپایید که گدازه های آتشفشان قهر ملتی دربند، به خیابان ها ریخت. سیل گدازه های مذاب این آتش فشار مردمی می رفت تا بساط امپراطوری بزرگ مکر و تزویر و دروغ را در خود ببلعد.
دمای این سیل گدازه های مردمی آنقدر بالا بود تا عمال حکومت، بالاترین سطح خشونت را برای کنترل و مهار آن در دستور کار قرار دهند.
تدبیر آنها در نبردی نابرابر، کارگر افتاد و سیل گدازه ها با کشتاری وسیع و کم سابقه، تبدیل به سیل خون شد.
این بار اما سیل خون به ناحق ریخته مردمان بی گناه می رفت تا بساط امپراطوری نامشروع به ظاهر دینی را بردارد و مشروعیت نداشته نظام تا سرحد ممکن تنزل کرده بود.
آتش زیر خاکستر هر آن، بنیان لرزان حکومت را نشانه می رفت اما غائله آبان به ظاهر خوابیده و گارد امنیتی توانسته بود جلوی خشم مردم در مراسم چهلم کشته شدگان را بگیرد تا اینکه به یک باره و در اتفاقی غیرمنتظره ورق به نفع حاکمیت برگشت.سردار نامی سپاه توسط آمریکا ترور شده بود.حاکمیت هم از خدا خواسته، با سوارشدن بر موج احساسات مردم، کار را بجایی رساند که کشته و مجروح شدن چند صد نفر در مراسم تشییع آن اصلا به چشم نیاید.
کسانی که همیشه از طرف حکومت در راستای واخواهی حقوق حقه خود متهم به فریب خوردن از دشمن می شدند این بار به راحتی فریب خود حکومت را خوردند تا جاییکه فضای ملتهب کشور، یکباره تبدیل به همدلی و دوستی ساختگی شد. باطوم زن و باطوم خور دست در دست هم و به نشان اتحاد ملی در کنار یکدیگر ایستادند. انگار نه انگار که تا دیروز حساب چیز دیگری بود و حالا همه چیز را درست شده می دیدند.
فضای غبارآلود آبان و برگ ریزان پاییز، آنقدر تلطیف شده بود که حتی خطای بزرگ کشتن نخبگان در آن خطای قابل بخشش انسانی قلمداد شد. اندک اعتراض دانشگاهیان و عاقلان هم راه به جایی نبرد و تنها در روشن کردن شمع ها خلاصه شد.
در این رهگذر ، رهبر و هم قطارانش که بازی باخته با سوء استفاده از ترور سردار، برای آنها با برد عوض شده بود، فرصت را برای زدن سیلی محکم به مخالفان و مردم بینوا مغتنم شمردند.
عمال نظام حاکمیتی در سایه تبلیغات انحصاری شبانه روزی ، بزعم واهی خویش از طرفی با انتقام سخت به آمریکا سیلی محکم زده بودند و از طرف دیگر حضور میلیونی مردم در مراسم را به نفع خود مصادره و زمینه را برای رستاخیز هواداران و احیاناً فریب خوردگان مناسب دیدند.
بساط تعزیه از طریق تریبون نماز جمعه گسترده شد. رهبر برای خواندن خطبه بعد از سالها اعلام آمادگی کرد. بعد از زدن سیلی خیالی به آمریکا فرصت برای زدن سیلی واقعی به مخالفان داخلی و بینوایان فراهم بود.
با تبلیغات وسیع مقدمات لشکرکشی به بهانه نماز عبادی سیاسی جمعه تدارک دیده شد. جمعه موعود فرا رسید و به تعبیر خودشان اندک اندک جمع مستان در مصلی جمع شدند، مستان ولایی که خود را قیم و نماینده کل جمعیت ۸۵ میلیونی میدانند.
سرانجام ولی امر آمد و با خواندن خطبه ها، سیلی سرد را با قدرت هرچه تمام تر بر گوش سرماخورده ملت مظلوم نواخت.
اگرچه گوش این مردمان به نواختن سیلی سرد زمستان عادت دارد اما این بار شدت نوازش به حدی بود که پرده گوش ها پاره شد. اکنون ما ماندیم و جمود جامعه ای که گوش مردمانش با این پار گی پرده شاید برای همیشه کر شده باشد

 

سایه‌سار, [Jan 15, 2020 at 22:49]
مار خانگی
خبر می‌رسد از استعفا، تحریم، انصراف. در روزهای بلازده و ماتم‌باری که از پی فاجعۀ سقوط هواپیمای اوکراینی بر ایران و ایرانیان می‌گذرد، همه‌کس به فکر استعفا و انصراف است البته به‌جز مسببان اصلی فاجعه: زنگیان مستی که تیغ بر کف دارند و کف بر لب و هیچ گوششان باز نیست که های و های! چون تیغ به دست آری، مردم نتوان کشت!
انصراف و استعفا از همکاری با ارگان‌های دولتی جنبۀ نمادین بسیار قوی، درست و قابل ‌تحسینی دارد. هرکس در هر مقامی، چه پزشک و هنرمند و استاد دانشگاه و روزنامه‌نویس و ... با پا پس کشیدن از همکاری با ارگان‌های دولت غیرپاسخگو آیینۀ مسئولیت‌ناپذیری مدیران را پیش چشم آنان می‌گیرد؛ مگر خودکامگان بتوانند با چشم‌های علیلشان، از خلال زنگار سال‌ها تکروی و استبداد، حقیقتی در آن ببینند. نفس اعتراض و تقویت جنبه‌های نمادین اعتراض مثبت و دلگرم‌کننده است، اما وانهادن امور مستقل و دست کشیدن از فعالیت‌های مثمرثمر علمی و اجرایی که به دولت وابستگی ندارد در این وانفسا روا نیست و جز ضربه به نازک‌آرای تن ساق گلی که به جانش کِشته‌ایم ثمری ندارد.
خودکامه جز این آرزویی ندارد که ما همه قلم‌هایمان را زمین بگذاریم، دوربین‌هایمان را خاموش کنیم، سازهایمان را کنار بگذاریم، کرکرۀ دکان‌هایمان را پایین بکشیم، ننویسیم، نخوانیم، همدیگر را گوشه‌وکنار جلسات نقد کتاب در آغوش نگیریم، در عطر رنگ و بوم و قهوۀ منتشر در فضای گالری‌ها راه نرویم، در سینماها با هم نخندیم، در تئاترها با هم زارزار گریه نکنیم، و هرگز، روی دو صندلی پشت یک میز، کنار هم ننشینیم. سال‌ها همین را خواسته است. سال‌ها برای همین برنامه‌ نوشته است: برای ننوشتن ما، برای خزیدن ما زیر پتوهای سرد اشک و یأس، برای رفتن ما، قهر کردن ما، دم‌فروبستگی ما. از سر خشم و نومیدی، به راه تاریکی که خودکامه برایمان گشاده و گشوده نرویم. قلم‌هایمان را زمین نگذاریم، نمایشگاه‌ها را برگزار کنیم، جلسات را لغو نکنیم، حرکات مستقل فرهنگی و هنری و تجاری را تعطیل نکنیم. به جشنواره‌های دولتی نه بگوییم، تسلیم تصمیمات نادرست وزارتخانه‌ای و بخشنامه‌ای و آیین‌نامه‌ای نشویم، اعتراض کنیم و بجنگیم، اما خودمان را به تباهی و مغاکی که خودکامه ما را در آن هرچه فروتر می‌خواهد نکشانیم. بمانیم با هم. چراغ‌هایی را که با روغن روحمان افروخته‌ایم، چون آتش نامیرای زرتشت، روشن بداریم و دست‌به‌دست بگردانیم تا برسد به نسل بی‌نام‌ونشان فردا. کار کنیم و حرف نیما را یاد آوریم، به خودمان، به رفقا و دوستانمان، به همکاران و هم‌قلمانمان:
«
آنکه می‌دارد تیمار مرا کار من است
حالا درست یک هفته است عزاداریم. باید کشتگانمان را به خاک بسپاریم و از خاک سیاه بلند شویم. برای صدمین بار. برای هزارمین بار. با زانوهای زخم، با چشمان اشکبار، با ناخن‌های خراشیده از سختی خاک، با دل ریش و کمر‌های دوتا شده. باید سازها را کوک کنیم، نقاشی‌ها را قاب کنیم، قلم‌ها را جوهر کنیم و بنوازیم از درد، بنویسیم از رنج. بروییم، بروییم، بروییم. روییدن ما خار چشم مار خانگی است. خار شویم در چشمشان، تا کور شود هر آنکه نتواند دید.
https://t.me/Sayehsaar
https://t.me/Sayehsaar/551

راه که بیفتیم!
************
ياداشى از سپيده قليان
*****
پخش اعترافات اجباری تلوزیونی، به عنوان یک ابزار تهدید، فشار و سرکوب، یک سنت امنیتی چهل ساله در نهادهای امنیتی جمهوری اسلامی است. همواره و پس از هر اعتراض، تجمع یا رخدادی، تعدادی بازجو-خبرنگار به خط می‌شوند تا نامستندی در توجیه واقعه بسازند. این نامستندها که احتمالاً شاخص‌ترین نمونه‌ی آن، «مستند هویت» در توجیه قتل‌های زنجیره‌ایِ قبل و بعد از ۱۳۷۵ بوده است، همیشه بخشی از آنتن صدا و سیما را به خود اختصاص داده است.
هر چند ظاهراً، آنچنان که در قضیه‌ی دروغ بزرگ سقوط هواپیمای اوکراینی، موکداً ثابت شد، این نه فقط متهمان و محکومان و زندانیان سیاسی، که مسئولین حکومت هم می‌توانند سوژه‌ی نامستندها باشند!
بخش عمده‌ی ما، شاید تصور کنیم که تمام مردم ایران، این شانتاژهای خبری را نادیده می‌گیرند و از روی آن‌ها عبور می‌کنند. اما متاسفانه چنین نیست. تکرار و تکرار و تکرار، در دروغگویی‌های امنیتی، می‌توانند عوامل پروپاگاندا و جنگ روانی‌ای باشند که در دراز مدت، به شکلی حقیقی، به باورهای بدنه‌ی مردم معترض و جان به لب آمده آسیب بزنند. به ویژه برای کسانی که در شهرهای کوچک‌تر زندگی می‌کنند، این نامستندها می‌توانند زندگی را تلخ و مختل کنند.
اما دیگر دوران برنامه‌ی هویت گذشته است. این تنها نهادهای امنیتی نیستند که می‌توانند تریبون داشته باشند و یک‌طرفه حرف بزنند. تمام قربانیان اعترافات اجباری امکان، حق و حتی وظیفه دارند در مورد این نامستندها سکوت نکنند. این ابزار سرکوب و فشار و تهدید، باید ناکارآمد و مختل شود.
من، به سهم خودم، قدم اول را با شکایت از آمنه سادات ذبیح‌پور و صدا و سیما و مدیر بخش خبری بیسا و سی برداشتم. شکایتی نه از سر اعتماد به قوه‌ی قضاییه، یا امید به رسیدگی، بلکه از موضع برداشتن یک قدم رسمی برای اخلال در بازی خطرناک بازجو-خبرنگارها. اما این تنها قدم اول است و آخر کار نیست.
بار دیگر از همه‌ی آنان که به هر نحو از نامستندهای نهادهای امنیتی آسیب دیده‌اند و قربانی این سرکوبِ ظاهراً با کلاس هستند، می‌خواهم حرف بزنند. بگویند که چه شد و چگونه شد. از آنچه که پشت دوربین گذشته است حرف بزنند و دیوار دروغ را فرو بریزند. این سد را باید شکست. «همه‌اش که نباید ترسید. راه که بیفتیم ترسمان می‌ریزد

ادبیات تجاوز جنسی' در تریبون های حکومتی ایران
(
قسمت اول)
حسین باستانی
"
خانمی که میای فراخوان می‌زنی، می‌دونی دست امثال عبدالمالک ریگی به تو و دخترت و کَس‌وکارت می‌رسید [چی می شد]؟ شاید هم خوشت می‌اومد، شاید هم دوست داشتی..."
این اظهارات، اخیرا از یکی از شبکه های صداوسیما خطاب به رخشان بنی اعتماد کارگردان و فرزندش باران کوثری بازیگر سینمای ایران پخش شد. گوینده، محمدصادق کوشکی یک استاد نزدیک به حکومت بود که دعوت خانم بنی اعتماد برای بزرگداشت عمومی جانباختگان سقوط هواپیمای اوکراینی را -که با فشار وزارت اطلاعات لغو هم شده بود- نمی پسندید.
استفاده از استعاره "تجاوز جنسی" در رسانه های رسمی برای حمله به منتقدان سیاست های حکومت ایران، اتفاق جدیدی نیست.
به عنوان نمونه از زمان شروع حضور منطقه ای سپاه پاسداران در سوریه، بسیاری از مدافعان سپاه در مقابله با منتقدان این حضور در کشور، همین استعاره را به کار گرفته اند؛ عمدتا با معرفی منتقدان به عنوان "بی غیرت" هایی که مشکلی با ورود داعش به کشور و تجاوز به نوامیس ندارندß

/Iranische Gemeinde in Deutschland e.V.

IGD w Trautenaustr. 5 w Pangea-Haus w 10717 Berlin
بیانیه مطبوعاتی

بار دیگر اندوه و درد بی پایان، دامان و جان زخم خورده مردم هماره ستمدیده و رنجدیده ایران را فراگرفت. اینبار آتش

 پدافند هوایی کشور تحت فرماندهی سپاه پاسداران با سرنگون کردن هواپیمای مسافربری اوکرائینی، خانواده های ۱۷۶ انسان بیگناه و شریف ایرانی و شماری از شهروندان کشورهای دیگر و در پیامد آن بخش بسیار بزرگی از مردم ایران را در سراسر جهان به سوگ نشاند.

متاسفانه مسئولین نظامی و سیاسی این واقعه بر آن بودند که در امتداد سیاست همیشگی خود همچون رویدادهای خیزش آبان ماه امسال اینبار نیز حقیقت و چگونگی وقوع این فاجعه غم­انگیز و جانکاه را پنهان کنند و بی تردید اگر فشارهای بین المللی نبود، احتمالا مسئولیت این اشتباه غیر قابل گذشت را نیز هرگز نمی­پذیرفتند.

جامعه ایرانیان در آلمان بدین مناسبت به خانواده ها و بازماندگان جانباختگان این فاجعه ملی و به تمامی ایرانیان در سراسر جهان صمیمانه تسلیت میگوید و خود را در این اندوه بی پایان شریک و در کنار آنان میداند. ما همراه با خانواده ها و بازماندگان داغدار و ده ها میلیون ایرانی دیگر -از جمله هزاران ایرانی نگران ساکن آلمان- و همچنین هم صدا با سازمانها و کنشگران پرشمار حقوق بشری، خواستار رسیدگی شفاف و هر چه زودتر به این رویداد دلخراش و مجازات مسئولین آن هستیم و هرگونه سرکوب و بازداشت معترضین روزهای اخیر را شدیداً محکوم می کنیم.

ملت بزرگ ایران خواستار و شایسته آزادی، دمکراسی، حکومت قانون، عدالت اجتماعی، نگاهداری از یکپارچگی سرزمینی (تمامیت ارضی) وصلح و همزیستی مسالمت آمیز با همه مردم و کشورهای جهان است. ما از این خواستهای مشروع مردم ایران پشتیبانی می کنیم و آرزوی پیروزی و بهروزی آنان را در این راه دشوار، پیچیده و سنگلاخی که سالیان درازی است در آن گام نهاده اند، داریم.

هیات مدیره جامعه ایرانیان در آلمان

تشکیل سه پرونده قضایی علیه حسین کروبی
محمد تقی کروبی، فرزند مهدی کروبی، خبر داد که نهادهای امنیتی برای حسین کروبی، برادرش، سه پرونده تشکیل داده‌اند.
محمد تقی کروبی در مصاحبه با رادیو فردا خبر داد که برای برادرش به دلیل نامه‌های پدرش به رهبر جمهوری اسلامی و حسن روحانی، دو پرونده تشکیل شده است.
وی همچنین گفت که برای برادرش یک پرونده دیگر به دلیل امضای نامه ۷۷ فعال سیاسی درباره سرکوب معترضان آبان تشکیل شده است.
به گفته محمدتقی کروبی، برادرش روانه انفرادی شده و تحت بازجویی قرار دارد.
آقای کروبی همچین اعلام کرد که برادرش «با قرار بازداشت در انفرادى و بازجوی وزارت اطلاعات دولت روحانى در کنار دیگر دستگاه امنیتى برای اخذ اقاریر کذب وی را تحت فشار قرار داده‌اند».
مقام‌های دولت حسن روحانی و مقام‌های قضائی جمهوری اسلامی هنوز واکنشی به این اظهارات نشان نداده‌اند.
حسین کروبی صبح روز ۲۴ دی ماه پس از مراجعه به زندان اوین بازداشت شده بود. او اسفند ۱۳۹۵ به دلیل انتشار نامه پدرش به حسن روحانی به ۶ ماه حبس تعزیری محکوم شده بود. گفته شده بود بازداشت نیز برای اجرای این حکم صورت گرفته است.
با این حال محمد تقی کروبی گفته بود ماموران امنیتی محدودیت‌هایی اعمال کرده‌اند که دلیل آن‌ها به‌خاطر نامه جدید مهدی کروبی به رهبر جمهوری اسلامی است.
مهدی کروبی ۲۱ دی در نامه‌ای به علی خامنه‌ای با اشاره به ماجرای شلیک موشک سپاه به هواپیمای اوکراینی نوشته بود «هیچ یک از شرایط و صفات احراز مسئولیت رهبری را بر اساس قانون اساسی ندارید».
آقای کروبی همچنین نوشته بود که مسئولیت مستقیم دیگر رخدادها از جمله «فقدان رسیدگی دقیق به ماجرای قتل‌های زنجیره‌ای، تقلب در انتخابات و سرکوب خونین معترضین۸۸ ، سرکوب معترضین ۹۶ و نهایتا مردم به ستوه‌ آمده در ماجرای افزایش قیمت بنزین در آبان ۹۸» برعهده رهبر جمهوری اسلامی‌ست

محسن رنانی:
نگارش کتاب «اقتصاد سیاسی مناقشه اتمی ایران‌» را به صورت محرمانه دقیقا ۱۱ سال پیش (تیر ۸۴) آغاز کردم و در میانه سال ۸۶ به پایان بردم. در تابستان ۸۷ دوباره آن را ویرایش کردم و سرانجام در ۱۳ مهر ۸۷ پنج نسخه از آن را تکثیر و برای پنج مقام عالی کشور فرستادم. نسخه رهبری را تقدیم آقای ناطق نوری کردم (با پیگیری دکتر حسن سبحانی، دیدار ما در دفتر بازرسی رهبری انجام شد و من نزدیک به یک ساعت درباره پیام کتاب توضیحاتی دادم). برای اطمینان، نسخه‌ای را هم از طریق دکتر سیدمحمدرضا بهشتی برای رهبری فرستادم. دکتر بهشتی بعداً گفت که شخصاً خدمت رهبری رسیده و کتاب را تقدیم کرده است و نظریه اصلی کتاب را هم خیلی خلاصه خدمت ایشان توضیح داده است و اجمالاً گفت که رهبری با نظریه مطرح شده این کتاب موافق نبوده‌اندß    

کابوس های یک کابوس ساز
نگاهی به مستند بهمن مقصودلو «بهرام بیضایی، موزاییک استعاره ها»
بهرام بیضایی، در تازه ترین فیلم مستند بهمن مقصودلو، در مصاحبه ای کم نظیر، از کودکی اش، کابوس هایش و استبداد می گوید و در برابر دوربین اشک در چشمان اش حلقه می زند. او در «بهرام بیضایی، موزاییک استعاره ها» یک عمر کار خود را در یک جمله چنین خلاصه می کند: «من راجع به کابوس های خودم فیلم ساختم
مقصودلو برای روایت نوجوانی و جوانی بیضایی به سراغ دوست قدیمی اش اسماعیل نوری علا می رود. در کل مستند تنها یک جمله از نوری علا درباره بهایی بودن بیضایی شنیده می شود. بیضایی بدون اشاره به این موضوع از کشیده شدنش به سالن تاریک سینما می گوید: «در‌ سالن سینما تفاوتی میان مردم نبود… اولین بار زن‌ را در سینما دیدم… سالن سینما جایی بود که می شد از بیرون به آن پناه آورد
مقصودلو اشاره مستقیمی به این موضوع نمی کند تا خود بیضایی بگوید فیلم «سفر» به شکلی «تصویری از خودم است، این دو‌ بچه ای که می دوند و از سوی جامعه تهدید می شوند، این تهدید را در دوره مدرسه تجربه کردم».
مقصودلو مختصری از فعالیت های مهم ادبی و نمایشی بیضایی می گوید تا به کابوس های سینمایی اش بپردازد. بیضایی فیلم «غریبه و مه» را ترکیبی از کابوس هایش و تعزیه توصیف می کند. ß

دکتر حسن بلوری ۱۹ ژانویه ۲۰۲۰
اصلِ علیّت ؟


 Principle of Causality?
چکیده:
اصلِ علیّت بیان از رابطه‌ی خاص بین رویدادها دارد.
ساده‌ترین شکل آن رابطه‌ی بین دو رویداد، علت و معلول، است که در آن معلول نتیجه‌ی علت ‌انگاشته می‌شود. اما این انگاشت متکی بر چه برهانی است؟ آیا می‌توان صحت آن را اثبات نمود؟ و یا آیا آن تنها یک انگاشت متافیزیکی است؟
اصل علیّت در درجه‌ی نخست نیازمند شناخت دقیق از علت است. آیا امکان شناخت دقیق از علت وجود دارد؟ چنانچه پاسخ منفی باشد، که هست، راه حل چیست؟ آیا می‌باید اصل علیّت را کنار گذاشت؟ و یا اعتبار آن را محدود شده دانست؟ اصولاً، آیا نباید اتفاق و احتمالات مبنا باشند؟
انصراف از اصل علیّت معنائی جز چشم‌پوشی از هر نوع فعالیت و پیشرفت علمی ندارد. چرا که تجربه نشان داده است که دست‌آوردهای علمی، به‌ویژه در علوم پایه، بدون بهره‌جوئی از اصل علیّت غیرممکن است.    ß

مطالب شماره ۱۷۷ سایت «۱۰ مهر» ـ ۳۰ دی ماه ۱۳۹۸ ـ به قرار زیر است:
۱ــ
مجله خبری کاوه ـ شماره ۸ ـ ۳۰ دی ۱۳۹۸
۲ــ
همدستی در سنگین‌ترین جنایات
۳ــ
دلارهای صندوق ذخیره فدرال ـ‌ اصلی و جعلی
۴ــ
تورم در سال ۱۳۹۹
۵ــ
مجله خبری کاوه ـ شماره ۷ ـ ۲۴ دی ۱۳۹۸
۶ــ
مجله خبری کاوه ـ شماره ۶ ـ ۲۱ دی ۱۳۹۸

توفان
برعلیه جنگ افروزی ومداخلات امپریالیسم آمریکا درخاورمیانه بپا خیزیم
فراخوان(دوم)
برعلیه جنگ افروزی ومداخلات امپریالیسم آمریکا درخاورمیانه بپا خیزیم!
www.toufan.org

Bis 13. Januar 2020