/ از آن ابتکار تا این جنایت

/ آیا سیاست اوباما در قبال تحولات اخیر ایران منفعلانه است؟

/ طبقات اجتماعی درگیر در بحران پس از انتخابات

/ سوداگری انتخاباتی با تعداد ثبت‌شده‌ی روستاهای ایران در سی و سه سال پیش

 

۱

سراسر دوران تصدی هفت‌ ساله‌اش بر وزارت دفاع آمریکا با بحران‌های جور و واجور توام بود: بحران موشکی کوبا، بحران محاصره‌ی برلین غربی توسط نیروهای شوروی و حزب نزدیک به آن در آلمان شرقی و نیز بحران بالا‌گیری جنگ ویتنام و کاربرد وسیع بمب ناپالم علیه مقاومت‌گران این کشور.

 

کسانی که دهه‌ی هفتاد اروپا را به یاد دارند، از خاطر نمی‌برند که او در منظر جبنش صلح ، چهره‌ی منفور جنگ‌طلبی و تشدید نظامی‌گری علیه ویتنام بود.  کابوس این جنگ تا به آخر  خود او را  تا آخر عمر  رها نکرد.

 

در دوران وزارتش به تدریج به این نتیجه رسید که به مصلحت آمریکاست که از ویتنام خارج شود و جنگ علیه این کشور را پایان دهد. اما تکبر و تبخترش که با دونالد رامزفلد بی‌شباهت نبود، سبب شد که این شک و تردید را علنی نکند. پسرش اما راه خود را از پدر جدا کرد و به یکی از چهره‌های جنبش صلح آمریکا بدل شد.

 

 ۲۵ سالی لازم بود که او خودش هم  اذعان سرانجام در سال‌های دهه‌ی ۹۰ اذعان کند که  شجاعت آن را نداشته که در برابر فرمان لیندون جانسون برای ریختن بمب‌ ناپالم بر سر ویتنام ایستادگی کند و از اجرای آن سر باز زند یا کناره‌گیری کند. به گفته‌ی وی «ما کمتر به این احساسات ملی در میان ویتنامی‌ها و تلاش‌ آنها برای ایجاد وحدت و یک پارچگی کشورشان توجه داشتیم».  او این را هم اعتراف کرد که جنگ ویتنام به هیچ‌وجه غرب را ایمن‌تر نکرد. به گفته‌ی وی، در بحبوبه‌ی جنگ سرد «خطر به اصطلاح «ویتنام شمالی» بیش از حد بزرگ جلوه داده شد. تجربه‌ی جنگ ویتنام سبب شد که به یکی از مخالفان سرسخت حمله‌ی جرج دبلیو بوش به عراق بدل شود.

 

او در کتابش  با نام « کابوس قدرت جهانی» جنگ ویتنام را «اشتباه دهشتناک» آمریکا توصیف کرده است. البته این استدلال را هم مطرح کرده که ترس آمریکا از شوروی  و چین در گرماگرم جنگ سرد، از عوامل اصلی ورود اشتباه‌آمیز و فاجعه‌بار این کشور به جنگ ویتنام بوده است. خودش ابراز پشیمانی می‌کند که «ای کاش درخواست جان اف کندی برای ورود به کابینه‌ی او و تصدی وزیر دفاع را نمی‌پذیرفتم تا مسئولیت شمار زیادی کشته در ویتنام به حسابم نوشته نمی‌شد.»

 

او علاوه بر جنگ ویتنام از مدافعان حمله ناکام به خلیج خوک‌ها برای براندازی حکومت کاسترو هم بود. و پایان راحت بحران موشکی کوبا که آمریکا و شووری را تا آستانه‌ی جنگ اتمی پیش برد را تنها یک تصادف محض توصیف کرد.

 

از وزارت دفاع آمریکا که به در آمد رئیس بانک جهانی شد و تا سال ۱۹۸۱، ۱۳ سالی هم در این سمت ماند. در این سمت وظیفه‌ی خود را مبارزه با فقر اعلام کرد، چرا که به این نتیجه رسیده بود که از این راه صلح جهانی بهتر امکان تحقق دارد. در باره‌ی کارنامه‌ی او در این دوره هم ارزیابی‌ها متفاوت است.

 

پیش از آن به سیاست وارد شود، به عنوان اولین فرد غیروابسته به خانواده‌ی فورد، ریاست این شرکت معظم اتوموبیل‌سازی را به عهده گرفت. قبل از این که به ریاست فورد برسد، ابتکار تعبیه‌ی کمربندهای ایمنی در خودروها را مطرح و متحقق کرد تا جان انسان‌ها کمتر قربانی تصادفات و حوادث رانندگی شود. این کار بزرگ او در برابر تصمیمش به ادامه‌ی سنگین جنگ علیه ویتنام و کشتن ده‌ها هزار آمریکایی‌ و ویتنامی شاید چندان فروغی نداشته باشد، ولی هر چیزی را باید در جای خودش سنجید.

 

رابرت مک‌نامارا دیروز در سن ۹۳ سالگی در واشنگینون درگذشت.

 

۲

آیا سیاست اوباما در قبال تحولات اخیر ایران منفعلانه است؟

 

نادر موسوی‌زاده، نویسنده‌ی متن‌های سخنرانی کوفی عنان و مشاور موسسه‌ی مطالعات استراتژیک لندن در مقاله‌ای سیاست اوباما در قبال ایران را منفعلانه توصیف می‌کند و می‌گوید طلسم ۲۸ مرداد و خاطره‌ای که از دخالت آمریکا در این ماجرا در افکار عمومی ایران باقی مانده قابل تطبیق با شرایط کنونی نیست و اوباما باید حمایت و دخالتی آشکارتر در تحولات جاری ایران می‌داشت. او در این رابطه به تجربه‌ی پدر بزرگش که از مقامات ارشد قضایی دوران رضاه شاه بود هم اشاره می‌کند. چاپ مقاله‌ی موسوی‌زاده  در نشریه‌ی نیو رپبلیک آمریکا و نیز در یکی از نشریات آلمان بی‌بازتاب نبوده است و تفسیرها و کمنت‌هایی که خوانندگان در پای این مقاله نوشته‌اند هم، گویای همین واقعیت است.

 

۳

 مقاله‌ی فرزین وحدت در باره‌ی طبقات اجتماعی درگیر در بحران پس از انتخابات ایران هم شاید نکاتی برای توجه داشته باشد.

 

۴

تعداد روستاهای کشور چندتاست؟ و چرا این رقم در انتخابات اخیر همچنان مشابه تعداد روستاهای ایران در سال ۱۳۵۵ باقی مانده است؟ این مقاله هم از باب شناخت برخی از جنبه‌های تقلب در انتخابات شاید حرفی برای گفتن داشته باشد.

 

[بازگشت به برگ نخست]