شل کن،
سفت کن در
مذاکرات هسته
ای، سرکار
گذاشتن دنیا
یا سردرگم
کردن خودمان؟
با بازگشت
قیمت دلار و
سکه به سطح
قبل از مذاکرات
آلمآتی، ذوق
زدگی بازار از
روند رو به حل
مناقشه اتمی
ایران به سردی
گرایید. به
گزارش
خبرنگار «بازتاب»،
برای پنجمین
بار پیاپی،
مذاکرات هسته
ای میان ایران
و 5+ 1در حالی
برگزار شد که
تنها نتیجه
آن، توافق
برای مذاکرات
بعدی و به
بیان دیگر، مذاکره
برای مذاکره
بود، و
تاثیرات منفی
این عملکرد
بیش از هر چیز
عاید افکار
عمومی داخل
کشور خواهد شد.
به نظر می رسد
علت اظهارات
مثبت و متفاوت
جان کری، وزیر
خارجه جدید ایالات
متحده در مورد
امیدواری به
نتیجه مذاکرات
5+1 با ایران،
ناشی از علائمی
بوده است که
مقامات
ایرانی مبنی
بر رخ دادن
تحولی در موضع
ایران به طرف
مقابل نشان
داده اند؛ اما
پس از گذشت
چند روز از
این ابراز
امیدواری ها،
رفته رفته
مشخص گردید
اتفاق خاصی در
مذاکرات رخ
نداده است و
بنابراین هم
قیمت طلا به
سطح سابق آن
بازگشت و هم
تهدیدات
مقامات
آمریکایی
مبنی بر روی
میز بودن
گزینه نظامی
مانند سابق،
این بار از
زبان جو
بایدن، معاون رییس
جمهور ایالات
متحده خارج شد.
مشابه این
وضعیت را
اردیبهشت ماه
امسال در مذاکرات
استانبول
جلیلی – اشتون شاهد
بودیم که به
کاهش شدید
قیمت ها و رسیدن
سکه طلا از یک
میلیون تومان
به هفتصد هزار
تومان
انجامید و
همچنین در
مذاکرات هسته
ای سال 1388 که در
وین برگزار
گردید و دیدار
40 دقیقه ای دوجانبه
ای بین جلیلی
و برنز معاون
وزیر خارجه
آمریکا صورت
گرفت اما
نتیجه ای
دربرنداشت.
به نظر می رسد
اگر تیم
ایرانی با
سیاست شل کن، سفت
کن در مذاکرات
هسته ای عمل
می کنند، این
سیاست جز
لبخندها و
علائم مثبت
چندروزه ای که
به همراه می
آورد، نتیجه
ای دیگری جز
سردرگمی
افکار عمومی
داخل کشور و
مجاب شدن افکار
عمومی بین
المللی به بن
بست در مذاکره
با ایران
نخواهد داشت و
اگر این شیوه
عملکرد
براساس
استراتژی و
راهبرد مشخصی
است که هدف آن
کش دادن موضوع
تا انتخابات
ریاست جمهوری
ایران و حل مساله
هسته ای در
دولت بعد است،
شیب و شتاب
این شل کردن
بیش از حد است
و ممکن است
موجب خروج از
مسیر اصلی گردد.
واقعیت آن
است که در
موضوعی نظیر
فعالیتهای هسته
ای جمهوری
اسلامی که به
دلیل ورود
شورای امینت
سازمان ملل،
امروز یکی از
پیچیده ترین
معضلات نظام
بین الملل
محسوب شده و
شدیدترین
تحریمها را
ایجاد کرده
است، ظرافتها
و تکنیکهای
خاص دیپلماتیک
مورد نیاز است
و برخوردهایی
که یک روز به افکار
عمومی آدرس
تقابل و
مقاومت و
ایستادگی را
بدهد و روز
دیگر نشان
دهنده انعطاف
و حل مساله
باشد، تنها
ظرفیت کشور را
برای گرفتن
امتیاز کاهش
می دهد.
نکته مهم
دیگر در این
میان آن است
که غرب قطعا موضوع
انتخابات را از
مساله هسته ای
ایران تفکیک
نخواهد کرد و
به همین خاطر
به نظر می رسد
راه حلی که
قرار باشد حل
مساله هسته ای
را به بعد از
انتخابات
موکول کند،
شانس چندانی
برای موفقیت
نخواهد داشت؛
همان گونه که
پیشنهاد
تبادل سوخت که
موضوع مذاکرات
و توافق اولیه
ایران و غرب
در سال 1388 بود،
به دلیل شرایط
خاص سال 1388 به
نتیجه نرسید.
پس بهتر است
مساله هسته ای
با شفافیت و
سرعت بیشتری
در سه ماه
باقی مانده تا
انتخابات
دنبال گردد و
کاندیداهای ریاست
جمهوری نیز
دیدگاه و برنامه
خود را برای
حل این مساله
اعلام کنند تا
مردم با آگاهی
بیشتری در این
باره تصمیم
گرفته و نتایج
انتخابات
راهگشای بن
بست پرونده
هسته ای نیز باشد.(تصویر
نشان می دهد
که کاهش قیمت
سکه، در پی
مذاکرات، سه،
چهار روز بیشتر
دوام نداشت.)