حکومت در محاسبات خود اشتباه کرده است
مقاله عسي سحر خيز در زود ديچه تسايتونگ
برگردان از مجيد روشن زاده

عيسی سحرخيز
عيسی سحرخيز، کمی قبل از دستگيری مقاله ای برای روزنامه پر تيراژ "زوددويچه تسايتونگ" ارسال کرد. سحرخيز معتقد است که رويدادهای اخير ايران ضربه هولناکی به کل نظام وارد کرده و جمهوری اسلامی را در سراشيب اضمحلال کامل فرو برده است. او در اين مقاله به معترضيين، به ويژه جوانان هشدار می دهد که نوميد نشوند. متن کامل اين مقاله را بخوانيد
همانطور که انتظار می رفت شورای نگهبان با همدستی بسيج و وزارت اطلاعات از "کودتای نرم"به "کودتای خشن" و لجام گسيخته گام برداشت و بر نتايج انتخاباتی که تنها ساعاتی پس از بستن صندوق های رای از طرف آيت الله خامنه ای تاييد شده بود، صحه گذاشت.
آن چيزی که اين انتخابات را از ديگرانتخابات جمهوری اسلامی متمايز می کند آن است که نتايج آن بلافاصله و کمتر از ۱۲ ساعت پس از پايان مهلت رای گيری اعلام شد. از اين رو، رويدادهای خود انگيخته بعدی بديهی بود.
اين انتخابات در واقع انتخاباتی بود که در آن اقشار وسيعی از مردم بويژه جوانانی که اکثريت آنان برای اولين بار به پای صندوق های رای می رفتند، شرکت داشتند.
از ديگر ويژه گی های مهم اين انتخابات اين است که کانديداهای اپوزيسيون، حاضر نبودند به نتايج ديکته شده تن دهند و نظارت بر روند رای گيری را "به امان خدا رها کنند".
اينها مسايلی هستند که رهبر مذهبی و ايتلاف متشکل از شورای نگهبان، بسيج و وزارت اطلاعات که اخيرا به "حزب پادگان" معروف شده اند، پيش بينی نکردند
آن ها تصور می کردند که اين خيمه شب بازی، اين بار هم مانند دفعات قبل بی هيج دردسری انجام خواهد گرفت وآن ها می توانند نتايج چنين انتخابات ديکته شده ای را بارنگ و لعاب دموکراتيک تزيين و ابلاغ کنند و از طرف ديگر، اصلاح طلبان هم هيچ مقاومتی از خود نشان نخواهند داد.
آن ها اين اصل را مبنای کار خود قرار دادند که "دروغ هرچه بزرگتر باشد به همان اندازه هم کسی جرات ترديد در آن را نخواهد داشت".
از اين رو، از احمدی نژاد که تجربه زياد و يد طولانی در اين نوع مسايل دارد خواسته شد که با حضور در تلويزيون همه چيز را انکار کند و با گفتن دروغ های بزرگ دهان همه را ببندد. آن ها آماری ارايه دادند که تنها در افسانه ها می توان سراغ گرفت.

حاکمين اما اين بار در محاسبات خود دچار اشتباه شدند. آن ها فکر نمی کردند که مردم نيرنگ های آنان را اينگونه به باد تمسخر خواهند گرفت و آبروی احمدی نژاد بعنوان رييس جمهور منتصب مطلقا و برای هميشه در داخل و خارج از بين خواهد رفت.
واکنش طبيعی وعقلانی مردم و گسترش "موج سبز" حاکمين را به وحشت انداخت. آن ها سريع متوجه شدند که اگر موج اعتراضات ادامه و گسترش يابد حتی يک هفته هم توان کنترل کشور را نخواهند داشت.
از اين رو، سران رژيم تصميم گرفتند که با همدستی "حزب پادگان" پيش دستی کنند و پس از اتنخابات، استراتژی دروغ بزرگ را در پيش گرفتند وفاصله پيروزی احمدی نژاد را با ميرحسين موسوی ده ميليون اعلام کردند.
کانديداهای اصلاح طلبان علی رغم فشار زياد و ارعاب کميسيون ويژه امنيت ملی و تهديدات مستقيم وزير اطلاعات بر تجديد انتخابات پافشاری کردند. اين کار در واقع سرآغاز راه فلاکت باری است که نظام در پيش گرفت. زيرانخست اينکه، هردو کانديد اصلاح اطلب ـ مهدی کروبی و ميرحسين موسوی ـ برخواسته های خود اصرار ورزيدند و خواهان ابطال انتخابات و رای گيری مجدد شدند.
مردم با اين کار خود در واقع حاکمين را خلع سلاح کردن و دست به اعتراض شديد و اقداماتی زدند که سرآغاز روندی ست که تازه شروع شده است. دوم اينکه، حدود سی ميليون ايرانی با سازمان دادن اعتراضاتی خودجوش و خود انگيخته، مقاومت قابل توجه و سختی از خود نشان دادند. مردم برای بيان اعتراض و مخالفت خود با رهبر مذهبی و "حزب پادگان" به شعارهای دوران انقلاب مانند "الله اکبر" روی آوردند .
اما چرا من معتقدم که اين اقدامات، سرآغاز روندی ست که تازه آغاز شده است؟ در طی سی سال گذشته، اولين بار است که دو کانديد مهم از پذيرش نتايج ديکته شده خودداری می کنند و حاضر به پيروی از تصميميات رهبری نمی شوند.
موسوی و کروبی و بسياری از شخصيت های سياسی جمهوری اسلامی که برخلاف رابطه با آيت الله خامنه ای با آيت الله خمينی رابطه تنگاتنگی داشتند، آشکارا به مخالفت با ديکتاتوری روحانيت و رييس جمهوری منتصب بر خاستند.
سياست مقابله سردمداران حکومت با اکثريت مردم منجر به زير سوال رفتن مشروعيت کل نظام خواهد شد و مردم همواره از پذيرش نتايج انتخابات تن خواهند زد.
علاوه بر ان، به مشروعيت سياسی نظام در خارج آسيبی جدی و اساسی وارد شد و بی شک غالب کشورهای جهان، بويژه کشورهای دموکراتيک، حاضر نخواهند شد احمدی نژاد را بعنوان رييس جمهور منتخب بپذيرند.
اگر کشورهای دموکراتيک دست به چنين کاری بزنند، با مخالفت افکار عمومی مردم ايران و مردم خود اين کشورها مواجه خواهند شد.
تمام اين ها منجر به آن خواهد شد که سردمداران حکومت تمام تلاش و سعی خود را بکاربرند تا با توسل به ابزار فشار و سرکوب بر مسند قدرت بمانند.
اما دوستان ما ، بويژه جوانان پرشور و مبارزی که دردرستی راه درپيش گرفته ترديد کرده و يا احتمالا می کنند، بايد بدانند که همه چيز تمام نشده است. آن ها بايد بدانند که اين آغاز کار است؛ و آن ها هموار کننده راه نوينی در تاريخ شده اند که آينده را تضمين می کند.
نيچه در اثر خود بنام "چنين گفت زرتشت" به خوبی می نويسد: "آه، برادران ، آن چه من در انسان دوست می توانم داشت اين است که او فراشد و فروشدی ست . و در شما بسی چيزهاست که در من مهر و اميد می انگيزد.
اينکه شما نوميد گشته ايد، بسی چيزها در اين نوميدی احترام انگيز است. زيرا شما نياموخته ايد که چگونه خود را تسليم کنيد، شما نياموخته ايد زيرکی های حقير را.
زيرا امروز مردم کوچک سروری يافته اند؛ و همه تسليم ، رضايت ، زيرکی ، زرنگی، حسابگری و چه و چه های فضيلت های کوچک را موعظه می کنند