برخی جنبه‌های در سایه‌ مانده‌ی نجات معدنچیان شیلیایی

/ موبایل رقیبی برای تسبیح! چرا مراجع مذهبی علیه تلفن‌های همراه فتوا نمی‌دهند؟ همراه با یک مقاله

/ باز هم به عرب‌ها از بالا نگاه کنیم! و به روی خودمان هم نیاوریم که مصر در جهاتی از ما پیشرفته‌تر است

 

۱

معدنچیان شیلیایی تا روز چهارشنبه که پس از ۶۹ روز نجات یافتند، راهی جز همبستگی و هم‌سرنوشت‌پنداری و ملاحظه‌ی یکدیگر نداشتند. همین امر و امید قوی به نجات یافتن شاید باعث  وضعیت روحی بسیار خوب آنها شد،  عاملی  که که جسمشان را در سلامت نگه داشت و درد و عارضه عمده‌ای در این ۷۰ روز برزخی و فاقد آقتاب و توام با هجران در آنها پدید نیامد.

ولی آیا این همبستگی و هم‌حسی که در این ۷۰ روز شکل گرفت و قوام یافت، روی زمین هم دوام خواهد آورد؟ آیا عارضه‌های تحریک‌کننده اقتصاد بازار و انگیزه‌های مادی و شهرت‌جویی معدنچیان آنها  را در جلب نظر رسانه‌ها و شرکت‌های فیلم‌سازی و ... به رقابتی مهلک رهنمون نخواهد شد که بر سر مصاحبه و مقاله و شرکت در فیلم از از سرو کول هم بالا بروند؟

این که همه‌ی معدنچیان با شکل و ظاهری نسبتاً مرتب و با ریش و سبیل‌های اصلاح‌شده به سطح زمین آمدند نشان داد که حتی در لحظاتی که تلاش بر سر مرگ و زندگی انسان‌هاست هم، سازمان‌گری و ارائه‌ی سیمایی خوب از عملیات برای رسانه‌ها تا چه حد مهم است. همین ظاهر نسبتاً مرتب معدنچیانی که در طول ۷۰ روز می‌بایست لولی‌وش و مجنون‌وار به نظر بیایند، آنها را قادر کرد سیمایی سمپاتیک در برابر رسانه‌های جهان به نمایش بگذارند و هم‌حسی بیشتری در میان مردم جهان برانگیزند. بعید بود که در ایران دولت حتی برای سود و سوداگری سیاسی‌ خودش هم که شده این حد از سازمانگری و چم‌وخم‌بینی در ذهن و رفتارش رخنه کند.

 

ولی رفتار فاصله‌مند اغلب  مردان در روبروشدن با زنانشان کمی تا قسمتی با فرهنگ مردسالار ما نیز بی‌شباهت نبود. در شیلی کاتولیک هم برای مردان هنوز کمی تا قسمتی عیب و عار است که همسرانشان را در ملاء در آغوش بکشند و ببوسند، هر چند که در آنجا حالا دیگر  در شهرهای بزرگ هم حتی، همجنس‌گرایی هم دارد می‌رود که به پدیده‌ای عادی بدل شود. یکی از معدنچیان خواسته بود که هم معشوقه‌اش به سر معدن بیاید و هم همسرش که سه چهار سالی است با هم زندگی نمی‌کنند. هر دو هم بی‌خبر بودند که آن دیگری هم فراخوانده شده. معدنچی که از کپسول بیرون آمد معشوقه را در آغوش کشید، و فقط به دیدن و دستی و سرتکان‌دادنی برای زنش اکتفا کرد.

۲

سونی‌اریکسون، سازنده مقتدر تلفن‌های موبایل در دنیا پژوهشی انجام داده در شماری از کشورهای جهان، تا تعیین شود که مردم کدام کشور بیشتر از همه در طول روز وقت خودشان را به صحبت با موبایل اختصاص می‌دهند. معلوم شده که ایتالیایی‌ها با سرانه ۵۸ دقیقه در مقام سوم‌اند، آمریکایی‌ها با ۷۰ دقیقه‌ دومند و ترک‌ها با ۷۶ دقیقه مدال طلا را بر سینه زده‌اند به خصوص که در این کشور فلات‌ریت نسبتاً ارزان است. در زمینه‌ی ارتباطات فیس‌بوکی هم ترک‌ها در جهان در مقام چهارم ایستاده‌اند. تنها در ماه سپتامبر ۲۳ میلیون ترک در فیس‌بوک «شعبه» باز کرده‌اند!

باری پژوهش اریکسون بعید است که در ایران هم به درستی انجام شده باشد، زیرا ما هم در حرف‌زدن کم و کسری از همسایگان ترکمان نداریم. ولی شاید هم به راستی در ایران خوب انجام شده، منتهی گران‌بودن خدمات تلفن همراه و اختلالات آن هنوز هم مانع آن است که مردم ما در این زمینه اول شوند!

تفسیر روزنامه‌های ترکیه از نتیجه پژوهش یادشده با سرخوردگی و شرمساری همراه بوده و در در قالب چنین کلماتی بیان شده:

/ دهان‌های گشاده و حرف‌های بی محتوا

/ ملت‌هایی که زیاد حرف می‌زنند چندان اهل فکر و درنگ نیستند

/ هر چه که طبل توخالی‌تر باشه، صدا و شلوغی‌اش بیشتره

ولی موبایل در کشورهای مسلمان علاوه بر خدمات متداول، یک کارکرد دیگر هم دارد و آن این که بنا به تحقیقات متفاوتی، تا حدودی جای تسبیح را گرفته. حالا مسلمان‌ها به جای تسبیح‌ به دست گرفتن و ارتباط‌گیری با خدا و ذکر او، با موبایل با باشندگان جهان ناسوتی تماس می‌گیرند و وقتشان را صرف ذکر و حدیث‌های روزانه و «وراجانه‌» می‌کنند. این که چرا علمای اسلام هنوز به فکر فتوا علیه موبایل نیفتاده‌اند هم خود پرسشی است.

باری حالا که صحبت از موبایل است، این مقاله را که سه سال پیش در معرفی یک کتاب جامعه‌شناختی در باره‌ی موبایل (جنون تلفن همراه) نوشته‌ام شاید خواندنش ضرری نداشته باشد:

http://radiozamaaneh.com/morenews/2008/01/post_653.html

۳

قبلاً هم در باره‌ی غرور و تبختر کاذب ما علیه عرب‌ها و پیش‌افتادن عرب‌ها از ما در شماری از زمینه‌ها در همین میلینگ نوشته‌ام. حالا هم می‌توان این مصاحبه‌ی جالب با کاردار فرهنگی سابق ایران در مصر را شاهد آورد که چگونه مصری‌ها در زمینه‌ی طرح دیپلماسی و سیاست‌ خارجی‌اشان یک سر و گردن از ما جلوترند و چه اندازه این طرح‌ها را بر کارهای تحقیقاتی و پژوهشی استوار کرده‌اند.

حجت‌الله جودکی هیچ ابایی ندارد که سیاست خارجی جمهوری اسلامی را عامل ناکامی منطقه‌ای ما معرفی کند و در عین حال نکاتی جالب از چم و خم زندگی سیاسی و دیپلماتیک در مصر در ارتباط با ایران به دست دهد.هر چند که نسبت به برخی از داده‌ها نمی‌توان بی‌اما و اگر ماند، ولی کنه حرف‌هایش درست است. برای نمونه:

« مصر کشوری فقیر است ولی برای تدوین راهبرد درست پول خوبی خرج کار تحقیقاتی می کند. بنابراین برداشت های درستی از وضعیت دارد در ضمن 14 دپارتمان زبان فارسی به صورت مستقل در دانشگاه های مصر با بیش از 200 استاد و 4000 دانشجو وجود دارد و بیش از 900 رساله دانشگاهی در مورد ایران تدوین کردند. در موسسه الاهرام مصر یک واحد مستقل وجود دارد که کار ایران شناسی انجام می دهد و از 14 سال قدمت برخوردار است هر ماه یک ماهنامه منتشر کرده که ماهنامه مختارات ایرانیه است این ماهنامه کار بسیار زیبایی است و سر مقاله روزنامه های دولتی یا غیر دولتی و خصوصی و مخالف یا موافق مورد ارزیابی قرار می گیرد و در این ماهنامه یک شخصیت ایرانی سیاسی یا فرهنگی یا اجتماعی معرفی شده و مسائل فرهنگی ایران را مورد تحلیل قرار می دهند.

 

مصر با این کار نه تنها به خود بلکه به جهان عرب نیز خدمت می کند به گونه ای که 2500 نسخه از این مجله در بحرین که کشوری کوچک است، به فروش می رسد.»

یا

« من یک کتاب در مورد مطبوعات مصر نوشتم که شناسنامه حدود 500 تا مطبوعات را معرفی کردم که این روزنامه ها چه هستند. آقای ناصر، آقای سادات و آقای مبارک نظامی بودند. ناصر 20 سال، سادات 10 سال و حسنی مبارک تا به حال 30 سال حکومت کرده است در مصر تمام گروه های مخالف و معارض از جمله اخوان المسلمین مجله و روزنامه دارند همچنانکه روزنامه الدستور هر هفته آقای مبارک را دراز می کند.

آقای مبارک انگار این مسائل را نمی شنود چاپ هر کتابی برای اولین بار در مصر آزاد است از چاپ دوم به بعد اگر کسی شکایت کرد به دادگاه و ممیزی می رود.

95 کانال تلویزیونی محلی و خصوصی در آن کشور وجود دارد. اینترنت حداقل سرعتش 512 با قیمت ارزان 6 هزار تومان در ماه ارائه می شود. این امکانات موجب می شود که نوآوری زیادی در بین اندیشمندان مصری وجود داشته باشد.

ما کتاب هایی را که از اندیشمندان مصری ترجمه می کنیم مشخص است که این افراد حرف برای گفتن دارند البته باید این نکته را اضافه کرد که مصری ها در خارج از کشور خیلی مهاجر دارند فرق مهاجران مصری به آمریکا با مهاجران ایرانی به آمریکا این است مهاجران آنها برخلاف ایران که سیاسی هستند اقتصادی می باشند.

برای درک شرایط مصر باید این نکات مورد توجه قرار بگیرد دانشجویان برای تظاهرات در داخل دانشگاه آزاد هستند مصر موفق شده که خطر نظامی گروه های مخالف را به حداقل برساند و سایر کسانی که کار نظامی می کردند مانند ایمن ظواهری به افغانستان هجرت کردند در داخل مصر پایگاهی ندارند این مساله خیلی مهم است که چه چیزهایی مصر را تهدید می کند در غیر اینصورت تصویر بدست آمده از مصر واقع بینانه نیست.

مصاحبه‌ای است به هر صورت خواندنی:

http://www.khabaronline.ir/news-100186.aspx

__._,_.___