آیا اقتدارگرایان حاکم در ایران، تهدیدهای مکرر را می شنوند؟

آخرین زنگ‌های خطر در سال ۹۰

آیا اقتدارگرایان حاکم در ایران، تهدیدهای مکرر را می شنوند؟

ایجاد شده در: 03/15/2012 - 06:34, به روز شده در: 03/15/2012 - 06:46

آیا اقتدارگرایان حاکم در ایران، تهدیدهای مکرر را می شنوند؟

Beschreibung: http://www.irangreenvoice.net/sites/default/files/imagecache/Index_page_200x133/015637529_40100.jpg

ندای سبز آزادی_ کاوه مشرقی: زنگ های خطر جنگ همچنان به صدا در می آید. آیا صاحبان تمامیت خواه قدرت سخت افزاری در ایران، صدای این زنگ ها را می شنوند. چند ماه گذشته، فضای سنگین تهدید نظامی علیه ایران با اظهارنظرهای گوناگون مقام های امنیتی و نظامی و سیاسی در اسراییل و آمریکا و اروپا، به قدر لازم ایرانیان –و حتی صلح طلبان جهان- را مشوش ساخت. پس از چند روز سکوت و به حاشیه رفتن این دست اخبار و شنیده ها، انتشار خبری جدید در یک روزنامه روسی، ظاهرا آخرین زنگ های خطر سال 1390 را به صدا در آورد.

آخرین شانس ایران؟

خبرگزاری فرانسه به نقل از روزنامه روسی «کامرسانت» خبر داده که واشنگتن از مسکو خواسته به تهران هشدار دهد مذاکرات پیش رو، در ماه آتی (آوریل 2012) «آخرین شانس» برای جلوگیری از تهاجم نظامی علیه تاسیسات اتمی جمهوری اسلامی است.

این روزنامه روسی نوشته: «هیلاری کلینتون، وزیر امور خارجه آمریکا، به همتای روسی خود، سرگئی لاوروف، گفته گفت و گو میان ایران و قدرت های جهان «آخرین شانس» جمهوری اسلامی برای حل و فصل بحران مزبور است.»

بنا بر این گزارش، از آن جایی که واشنگتن با تهران رابطه دیپلماتیک ندارد، کلینتون از لاوروف خواسته این مسئله را به تهران تفهیم کند.

مطابق گزارش کامرسانت، گفت و گوی وزیران خارجه آمریکا و روسیه دوشنبه ی این هفته در نیویورک و پس از جلسه شورای امنیت سازمان ملل درباره سوریه صورت گرفت.

این روزنامه روسی نکته ی بسیار مهمی را مورد تاکید قرار داده: به نظر دیپلمات های روسی در سازمان ملل اکنون مسئله این است که اسرائیل چه زمانی به ایران حمله می کند نه این که آیا حمله می کند یا خیر.

قابل توجه است که روزنامه کامرسانت می گوید ارتش روسیه هم اکنون برای دفاع از کشور در برابر تأثیرات سوء مناقشه نظامی احتمالی مانند هجوم جنگ زده ها به جمهوری آذربایجان در همسایگی روسیه در حالت «آماده باش» قرار دارد.

این روزنامه روسی از طرح ریزی برنامه «فوق سری» کمیسیون ویژه روسیه برای محافظت از امنیت شهروندان این کشور در صورت اجرایی شدن اقدام نظامی علیه ایران خبر داده است.

«سرگئی ریابکف»، معاون وزیر خارجه روسیه، به کامرسانت گفته که مسکو هرچه در توان دارد به کار می گیرد تا بحران موجود را با استفاده از ابزارهای سیاسی حل و فصل کند. این مقام روسی در عین حال تاکید کرده که «تشدید تنش ها آشکار است.»

تدارک درازمدت اسراییل برای حمله ضربتی؟

خبرگزاری آسوشيتدپرس در گزارشی نوشته که برنامه ريزیهای اسرائيل برای انهدام تاسیسات هسته ای ايران امر جدیدی نيست و تدارکات و آماده سازیهای آن به سال های دور بازمی گردد و اين روند آمادگی تا به حال قاطعانه پيگيری شده است.

در این گزارش آمده که بيش از يک دهه است که اسرائيل به شيوه ای برنامه ريزی شده و منظم نيروی نظامی خود را به ويژه برای وارد آوردن ضربه احتمالی بر تاسيسات هسته ای ايران آماده می کند. اسرائيل برای اين منظور هواپيماهای جنگی خود را به تمرين ماموريت های راه دور فرستاده، بمب های سنگرشکن ساخت ايالات متحده را خريداری کرده و بر توان دفاع موشکی خود افزوده است.

تهديدهای بنيامين نتانياهو نخست وزير اسرائيل در مورد حمله به ايران، که هنگام ديدار او از کاخ سفيد شنيده شد، قابل تامل است. به عقیده آسوشیتدپرس، با آن که احتمال می رود حمله يک جانبه اسرائيل نتواند همه برنامه اتمی ايران را نابود کند، ولی تصور می شود که قادر باشد دست کم در حال حاضر ضربات سنگين بر آن وارد سازد.
مقامات نظامی اسرائيل مدعی اند که جمهوری اسلامی قادر است ظرف شش ماه اورانيوم غنی شده در سطحی که مورد نياز ساخت جنگ افزار هسته ای باشد فراهم کند. بنا به ارزيابی آنها، پس از اين مرحله، به يک تا دو سال وقت نياز است که ايران بتواند وسائل نصب و پرتاب بمب را نيز آماده کند.

اسرائیل می گويد ايران در ماه های آينده بخش کافی از تاسيسات اتمی خود را به زير زمين انتقال خواهد داد تا از دسترس نيروی هوایی متعارفی خارج بوده و دنيا از متوقف ساختن آن عاجز بماند. اهود باراک، وزير دفاع اسرائيل اين وضع را «منطقه مصونيت» می نامد.

کارشناسان معتقدند حمله احتمالی اسرائيل کوتاه مدت و سريع و حتی شايد تنها يک فقره حمله باشد و به صورت يک جنگ هوایی طولانی در نيايد.

«اسکات جانسون»، یک کارشناس برجسته نظامی گفته: «اسرائيل حداکثر خواهد توانست برنامه های اتمی ايران را عقب اندازد و نه آن که باعث خنثی کردن آن شود.» به نظر او، «کليد موفقيت در ميزان کارآمدی بمب های سنگرشکن» خواهد بود. بمب هایی که آمریکا نیز در اختیار اساییل می گذارد.

«دانی ياتوم»، رئيس اسبق موساد می گويد: «حتی اگر اسرائيل نتواند برنامه های اتمی ايران را به طور کامل ويران کند، يک توقف جدی در آن نيز می تواند کافی باشد.»

نرم حرف بزن اما با چماقی بزرگ در دست!

بحث حمله نظامی به ایران در ماه های اخیر و همزمان با آغاز رقابت های انتخاباتی در آمریکا شدت معناداری گرفته است.

باراک اوباما، دو هفته پیش به صاحبان قدرت در جمهوری اسلامی هشدار داد که برای جلوگیری از دسترسی ایران به سلاح هسته ای، در مورد توسل به زور تردید نخواهد کرد.

دو هفته پیش تر همرئیس جمهوری آمریکا تصریح کرد که اسرائیل همیشه این حق را دارد که در مورد تدابیر امنیتی خود تصمیم بگیرد. وی درعین حال گفت که «در چند هفته گذشته لفاظی در مورد جنگ تنها قیمت نفت را بالا برده و فقط به سود دولت ایران تمام شده است، زیرا آنها برای تامین بودجه برنامه اتمی خود به درآمد نفت متکی هستند.» او تصریح کرد: «حالا وقت این رجزخوانی ها نیست.»

اوباما با تاکید بر اینکه باید فرصت داد تا فشارهایی که علیه جمهوری اسلامی اعمال می شود اثر کند، از تل آویو خواست که فرصت بیشتری بدهد تا تحریم ها به انزوای بیشتر ایران منجر شود.

وی تاکید کرده بود: «امروز ایران منزوی است . دستگاه رهبری تحت فشار قرار گرفته و دچار شکاف شده است. حالا وقت آن است که به نصیحت ماندگار تدی روزولت (رئیس جمهوری پیشین آمریکا) توجه کنیم که می گفت ملایم حرف بزن، ولی چماقی بزرگ همراه داشته باش.»

اوباما همچنین گفته بود: «سیاست من جلوگیری از دستیابی ایران به جنگ افزار اتمی است. رهبران ایران بدانند هرگاه برای دفاع از آمریکا و منافعش ضروری بدانم، برای توسل به زور درنگ نخواهم کرد."

ماه پیش، اوباما در مصاحبه با نشریه آتلانتیک گفته بود که نباید به ایران اجازه داد که نقش "قربانی" را بازی کند.

او با رد انتقادهای جمهوری خواهان که او را ضداسرائیلی می خوانند، گفته بود هم ایران و هم اسرائیل باید متوجه باشند که وقتی رئیس جمهوری آمریکا درباره در نظر گرفتن گزینه اقدام نظامی علیه تاسیسات اتمی جمهوری اسلامی صحبت می کند، در این باره جدی است و "بلوف نمی زند."

او اسرائیل را از اقدام نظامی علیه ایران بر حذر داشته و گفته بود: «در زمانی که حس همدردی چندانی برای ایران وجود ندارد و تنها متحد واقعی آن (سوریه) در وضع مناسبی نیست، آیا به اقدامی نیاز داریم که بلافاصله ایران خود را به عنوان قربانی نشان دهد؟»

نظرسنجی ها به نفع جنگ است؟

در روزهای اخیر نظرسنجی های گوناگونی در مورد حمله نظامی محتمل به ایران انجام شده است. نتایج این نظرسنجی ها البته خیلی همخوان و مشابه نیست.

نتایج یک نظرسنجی جدید در آمریکا نشان می دهد در صورتی که ثابت شود ایران به سلاح های هسته ای دست یافته است، اغلب آمریکایی ها با حمله به این کشور موافق هستند، حتی اگر این حمله باعث افزایش قیمت بنزین در آمریکا شود.

درنظرسنجی که خبرگزاری رویترز و موسسه نظرسنجی ایپسوس انجام داده اند، ۵۶ درصد آمریکایی ها گفته اند در صورتی که مشخص شود ایران به سلاح های هسته ای دستیابی پیدا کرده است، با حمله به این کشور موافقند.

تنها ۳۹ درصد از پاسخ دهندگان، با هرگونه برخورد نظامی با ایران ابراز مخالفت کردند.

مطابق این نظرسنجی ۷۰ درصد جمهوری خواهان موافق حمله به ایران هستند، در صورتی که این میزان در بین دموکرات ها ۴۶ درصد، و در بین رای دهندگان مستقل، ۵۱ درصد است.

اما، نظر سنجی دیگری که در همین روز (سه شنبه ۱۳ مارس)، منتشر شد، نتایجی عکس تحقیق قبلی ارائه کرده است. بر اساس نتایج این نظر سنجی که توسط مرکز سابان، وابسته به اندیشکده آمریکایی بروکینگز منتشر شده، اغلب آمریکایی ها مخالف حمله نظامی به ایران هستند و گفته اند در صورت حمله اسرائیل به ایران، ترجیح می دهند کشورشان دخالتی نکند.

در نظر سنجی سابان، ۶۹ درصد از پاسخ دهندگان گفته اند آمریکا و دیگر قدرت های جهان باید تلاش کنند از طریق مذاکره، مسئله هسته ای ایران را حل کنند.

همچنین بر اساس این نظر سنجی، از هر چهار آمریکایی، سه نفر گفته اند آمریکا باید ابتدا از طریق شورای امنیت سازمان ملل متحد با ایران برخورد کند.

در نظرسنجی دیگری که هفته پیش سی ان ان متولی اش بود، بیش از 60 درصد مخاطبان از حمله نظامی استقبال کرده بودند.

این نظرسنجی های مختلف، بیش از هر چیز نشان دهنده ی فضای پرخطر و هشداردهنده ای است که علیه ایران در جهان وجود دارد. افکار عمومی جهانیان اینک خبر تهدید نظامی و جنگ علیه ایران را بر صدر رویدادها یافته، و این بر نگرانی ناظران مستقل و صلح جویان و دموکراسی خواهان در ایران افزوده است.

همین دو روز پیش بود که «صفر ابي اف»، وزير دفاع جمهوري آذربايجان در دیدار با«سعيد جليلي» نماينده رهبر جمهوری اسلامی و دبير شوراي عالي امنيت ملي تأكيد كرد: «آذربايجان همچون گذشته به هيچ كس اجازه نخواهد داد كه از زمين و هواي اين كشور بر عليه جمهوري اسلامي ايران استفاده كند چرا كه ما كشور ايران را كشور دوست و برادر خود مي دانيم.» این اظهارنظر رسمی، یک بار دیگر گمانه زنی ها در مورد حمله احتمالی و حتی مسیر حرکت محتمل هواپیماهای جنگی اسرائیل را مطرح ساخت.

رهبر جمهوری اسلامی، اوباما و سلطان قابوس

سایت خبری تحلیلی جرس چند روز پیش خبر داد که به دنبال بالا گرفتن مسئله احتمال حمله اسرائیل به ایران، سه هفته قبل رهبر جمهوری اسلامی نماینده ویژه‌ای به سلطان نشین عمان می فرستد تا سلطان قابوس پادرمیانی کرده برخی مشکلات پیش آمده میان تهران و واشنگتن را حل و فصل کند. سلطان قابوس نماینده آیت الله خامنه ای را با روئی گشاده می پذیرد و بعد از شنیدن پیام نماینده ویژه رهبری برای رفع پاره ای ابهامات خواستار مکالمه تلفنی فوری با آیت الله خامنه ای می شود. مکالمه مسقط با تهران برقرار می شود، اما پس از دقایقی از بیت رهبری به طرف عمانی خبر داده می شود، به علت فوق محرمانه بودن مسئله و احتمال شنود تلفنی در منطقه توسط اسراییل درخواست می شود وزیر خارجه عمان پیام سلطان قابوس را برای رهبر جمهوری اسلامی بطور حضوری در تهران تقدیم کند. یوسف بن علوی وزیر خارجه عمان بلافاصله در نخستین ساعات اسفند ۹۰از مسقط عازم تهران می شود و توسط همتای ایرانی خود صالحی مورد استقبال رسمی قرار می گیرد. یکی از پایگاه های خبررسانی نزدیک به اصول گرایان در ۲اسفند این احتمال را مطح می کند که این سفر اگرچه ظاهرا معمولی قلمداد می شود اما می تواند به مسئله تنگه هرمز یا ارتباط ایران و آمریکا مرتبط باشد.

فردای آن روز یوسف بن علوی در مصاحبه مطبوعاتی مشترکی با صالحی وزیر خارجه ایران در پاسخ پرسشی می گوید: «به صراحت اعلام مي‌كنم بنده هيچ ماموريت ويژه‌اي در زمينه ميانجي‌گري بين ايران و امريكا ندارم و اگر ماموريت ويژه‌اي بود به صراحت اعلام مي‌كردم.» به گزارش جرس برخلاف تصریح یاد شده، وی حامل پیام ویژه سلطان قابوس به رهبر جمهوری اسلامی در پی پیام ویژه آیت الله خامنه ای به وی برای وساطت بین ایران و آمریکا بوده است.

درهرحال، درحالی که رهبر جمهوری اسلامی در دیدار هفته پیش خود با اعضای مجلس خبرگان، از موضع اخیر اوباما و منتفی شدن بحث حمله نظامی به ایران، استقبال کرد، خبرهای جدید و ازجمله خبر جدید روزنامه روسی، یک بار دیگر زنگ های خطر را برای ایران به صدا درآورده است. آیا حاکمان و اقتدارگرایان صاحبان قدرت در جمهوری اسلامی صدای تهدیدها را می شنوند؟