یک بام و دو هوا ، وزیر جمهوری اسلامی و شنونات اسلامی 

 

بطور تصادفی فیلمی دیدم. یکی از وزراء کابینۀ احمدی نژاد در فیلم همراه زنی داخل آسانسور می رود و در آنجا به طرزی پنهانی مشغول بوسیدن زن می شود. خلاصه ...آقای وزیر علوم ، تحقیقات و فناوری، غافل از دوربینی که بالای کابین کار گذاشته شده ، از آسانسور به عنوان "خونه خالی" استفاده می کند.

 

تردید دارم آیا کمک به انتشار بیشتر این تصویر عملی اخلاقی است یا ضد اخلاق محسوب می شود.

 

رابطۀ دوستانه-عاشقانۀ دو انسان ...چه رئیس جمهور مملکتی باشند و چه آبدارچی ،  امری خصوصی است و هیچکس حق ندارد بی اجارۀ وارد حیطۀ زندگی خصوصی شان  شود و یا ایرادی برایشان بگیرد، اگر یکی یا هر دو مزدوج باشند وپای فریب در کار باشد ممکن است کارشان را مغایر اخلاق بدانم ... اما بی برو برگرد حقی برای دخالت  یا قضاوت عمومی در این زمینه ها قائل نیستم.

اما وقتی مساله بر سر یکی از اداره کنندگان مملکتی است که زنان و گاهی هم مردانی را که رابطۀ خارج از ازدواج دارند سنگسار و اعدام می کنند، وقتی به سرنوشت زنان و دخترانی فکر می کنم که بخاطر نگرانی از "فساد اخلاقی" و زیر لوای "طرح بومی سازی" از تحصیل در اماکنی که دور از محل سکونت خانواده  است محروم می گردند، وقتی به جشن عروسی و پارتی مردم حمله می برند و باج می خواهند و عروس و داماد و میهمان ها را به بند می کشند، وقتی گشت ارشاد را می بینم که جلو پای زنانی می ایستد که گناهی ندارند جز اینکه روپوش شان کمی کوتاه تر از حد مجاز  است و ناخن هاشان را لاک زده اند، وقتی به شلاق هایی فکر می کنم که بر تن "متخلفین" فرود می آید؛ کسانی که """"""""شئونات اسلامی" را رعایت نمی کنند، وقتی نقاشی را بازجویی می کنند چون زنی در تصویری محو جنینی در شکم دارد، وقتی فیلم های سینمایی را سانسور می کنند چون در صحنه ای  "مادری" در فیلم  به "پسرش" بیش از حد مجاز نزدیک شده، آنوقت دیگر جنگ مغلوبه است و در شرایط جنگی گرچه معیارهای معمول اخلاقی همچنان اعتبار دارد، اما می توان در مورد ستمگرانی که با استناد به همین قوانین و سنت هایی که خود پایبندش نیستند دارند به آزار و اذیت مردم می پردازند و جانشان را می گیرند برخی از این قوانین اخلاقی را موقتا نادیده گرفت. همانگونه که از پشت حمله بردن به کسی که دارد ضامن بمبی را می کشد تا آنرا به میان مردم بیاندازد خلاف اخلاق و مردود نیست.

 

بنا بر این تصمیم می گیرم به انتشار این تصاویر و بر ملا کردن این دوگانگی کمک کنم.

 

مردی که وزیر مملکتی است، آنهم وزیر علوم مملکتی که "تفکیک جنسیتی" رابرنامه ریزی کرده و به پیش می برد  به دانشجویان دختر و پسر اجازه نمی دهد در کنار هم غذا بخورند و رفته رفته کلاس ها را هم زنانه مردانه می کند، وزیری  با ظاهر اسلامی و زن دار، از تنهایی خود با زنی در آسانسور برای بوسیدن لبانش و دستمالی کردن او سوء استفاده می کند.

 

این وزیر  "کامران دانشجو"  است.

 

آقای دانشجو 55 سال دارد. او روز17 سپتامبر 2012 در  پاسخ سوال روزنامۀ ایران نیوز در بارۀ حانواده خود می گوید: 

"همسرم حدود 20 سال است که در حوزه درس میخواند و در حال حاضر مدیر یک حوزه علمیه در تهران است و در همین حوزه نیز تدریس میکند. دختر بزرگم دانشجوی دکترا در یکی از دانشگاههای ایران و فرزند دیگرم دانشجوی فوق لیسانس است. دختر کوچکم نیز دانش آموز دبستان است. علاوه بر آن یک نوه 10 ماهه نیز دارم. ضمن آنکه دامادم نیز عضو هیأت علمی یکی از دانشگاههای کشور است"

 

دانشجو در جریان محاکمه روزنامۀ سلام یکی از چهار نفر شاکی بود .شاکی دیگر محمود احمدی نژاد بوده است.

 

خبر گزاری فارس ز 17  آگست 2012 نوشت"کامران دانشجو ...به همراه همسرش در جمع راهپیمایان حضور یافت  تا انزجار خود را از جنایات رژیم صهیونیستی اعلام کند "

 

به گزارش العربیه دانشجو در تاریخ 8 سپتامبر 1978 هنگامی که در بریتانیا دانشجو بوده به مسیحیت گرویده و در یونان به جورجیوس کامران تغییر نام داده و سپس غسل تعمید داده شده تا با دختر ارتدوکس یونانی بنام اولگا ازدواج کند روزنامه کویتی الرای نیز اسناد مربوط به عقدنامه، غسل تعمید و تغییر نام وی را در وب گاه خود منتشر کرده است

 

در همان دوران "دانشجو" در مصاحبه با روزنامۀ قدس می گوید: در دوران دانشجویی در قضیه سلمان رشدی به همراه 7 دانشجوی دیگر از انگلیس اخراج شدم و به این کشور و نیز کشور های عضو پیمان شنگن ممنوع الورود هستم. بعد ادعا می کند که سه مدرک دانشگاهی از انگلیس دارد و پس از اخراج خود از این کشور مدرک دکترا گرفته است.

نام زنی که در آسانسور دیده می شود در رسانه ها فاش شده . او مدرک میکرب شناسی خود را از دانشگاه آزاد گرفته و معلم خصوصی زبان انگلیسی دو تن از نزدیکان احمدی نژاد اسفندیار رحیم مشایی و بقایی رئیس پیشین سازمان میراث فرهنگی بوده است و پس از آن نردبان ترقی را بسرعت طی کرده و به ریاست  موزۀ ملی  ایران منصوب شده بود،  تا اینکه به اتهام تحصیل مال نامشروع دستگیر شد و دادگاه انقلاب او را محاکمه کرد و به 6 ماه حبس و پرداخت 50 میلیون تومان جریمه نقدی محکوم نمود.