تحریم ها مانع بلند پروازي هاي اتمي ایران نیست


ري تکیه، سوزان مالوني -

دولت اوباما با تصویب قطعنامه شوراي امنیت سازمان ملل علیه ایران به یک دست آورد مهم در تلاش هایش براي متوقف کردن برنامه هاي اتمي ایران رسید. آنچه در این میان کمتر مشخص است، این است که آیا این دستاورد چشم انداز ایران اتمي را محتمل تر مي کند یا نه.

 محصول شش ماه دیپلماسي آشفته و زحمات آمریکا براي قانع کردن روسیه و چین، قطعنامه اي شد که فقط کمي از سه قطعنامه قبلي شوراي امنیت براي وادار کردن ایران به دست برداشتن از برنامه هاي اتمي اش،که در زمان دولت بوش صادر شد، شدید اللحن تر است. آخرین دور تحریم ها موانعي بر سر راه قراردادهاي فروش اسلحه قرار داد و با استفاده از زبان نصیحت این امکان را به اروپا و سایر متحدان آمریکا داد تا به دنبال تنبیه هاي شدیدتر باشند.

 با این حال، به نظر مي رسد که ماه گذشته شطرنج دیپلماتیک ایران با ترکیه و برزیل به مدت 11 ساعت این شک را بوجود آورد که گذرگاه مسدود موقتا باز شده است. آمریکا، با توجه به اینکه ایران پیشنهاد قدرت هاي بزرگ را که مشتاق بودند مقداري از اورانیوم این کشور را مبادله کنند،  رد کرد پبشنهادي که هیلاري کلینتون، وزیر امور خارجه آمریکا  از آن بسیار خوشنود بود؛ آمریکا با اتکا به حمایت کشور هاي قدرتمند جهان، خواستار فشار به ایران شدند و به این کشور و کشور هاي دیگري که در فکر توسعه سلاح اتمي باشند هشدار دادند.آقاي اوباما هم در این مورد گفت:« هر اقدامي، عواقبي دارد».

 اما قبل از اینکه آمریکا در پیروزي اش غرق شود، بهتر است که عواقب تحریم را بسنجد. ابتدا باید گفت که تحریم به شکل گسترده اي پذیرفته شد، اگرچه دولت آمریکا اذعان دارد که آخرین تحریم هاي سازمان ملل، بعید است که محاسبات اتمي ایران را به شکلي عمیق بر هم بزند. این تحریم ها به قیمت هاي فزاینده و عواقب  سیاست هاي خارجي نامناسب مي افزاید اما آنطور که خانم کلینتون پیش بیني کرده بود، فلج کننده نیست زیرا مستقیما به شریان حیاتي جمهوري اسلامي که همان صنعت نفت است، آسیبي نمي رساند. درآمد سالانه نفت ایران ده میلیارد دلار است. برعکس به نظر مي رسد که این تحریم ها در مقایسه با تحریم هاي آمریکا طي 31 سال گذشته،براي ایران قابل تحمل تر است. در نتیجه همه تمرکز خود را بر روي منحرف کردن، حیله گري و حتي بهره برداري از این تحریم ها مي گذارد و این کاري است که حکومت ایران خوب بلد است.

 تغییر روند از جلوگیري از تحریم ها تا تطبیق پیدا کردن با آن نشان مي دهد که تهدید به تحریم تاثیر بیشتري دارد تا اجراي آن. از این منظر، بهتر است که به دنبال تحریم هاي جدید یک استراتژي دراز مدت در نظر گرفته شود تا توانایي ایجاد مشکل را از ایران سلب کند تا اینکه بخواهد مسئولیت هاي بیشتري در حوزه سیاست خارجي به گردن ایران بیاندازد.

 یکي دیگر از عواقب محتمل آن تقویت پارانویا در رهبري ایران و تجدید سخنراني هاي تفرقه آمیز  درباره سیاست خارجي باشد. کسي که در پي بالابردن تنش در داخل کشورش مي گردد، کسي نیست جز محمود احمدي نژاد که در پي یک انتخابات مخدوش دوباره رئیس جمهور ایران شد؛ او بیشترین طرفداري را از مذاکره مستقیم با آمریکا کرد. اما نامه نگاري هاي بي هدف احمدي نژاد به سران کشورها و درعین حال توافقنامه هسته اي، آمریکا را که از رویاي مذاکره با ایران بیرون آمده بود، کمي به سوي خود جلب کرد. متاسفانه، سیاست داخلي سرکوبگر ایران باعث مي شود که رهبران این کشور براي داشتن رابطه بهتر با مجامع بین المللي تلاش کنند و آخرین تصمیم گیرنده در ایران آیت الله علي خامنه اي، است که تحریم ها را مهر تاییدي بر مبارزه جویي اش تلقي مي کند.

 امتیاز هاي تاکتیکي تحریم ها هر چه که باشد، ممکن است در دراز مدت باعث شود که ایران به سمت درک بهتري از وظایفش بعنوان کشوري که توافقنامه منع تولید سلاح اتمي را امضا کرده است، برسد. آمریکا و متحدانش با رد کردن توافق بین ایران و ترکیه و برزیل، بر روي تحریم هاي شدید تر اقتصادي ایران متمرکز شده اند. اما یک دیپلماسي قهرآمیز نمي تواند منجر به یک توافق ماندگار بشود و یا نا هماهنگي امنیتي بین ایران و مجامع بین المللي را برطرف کند. موفقیت پایدار در مقابل ایران فقط با موضع گیري که در آن گفتگوي مستقیم و صبر و تحمل گنجانده شده باشد، بدست مي آید.

--------------------

ري تکیه، کارشناس ارشد شوراي روابط خارجي امريکا در بخش خاورميانه

سوزان مالوني،کارشناس ارشد سیاست خارجي از مرکز سابان و موسسه بروکینگز

 ترجمه مهتاب گرجی

منبع : فایننشال تایمز 10 ژوئن