·
سرانجام
احمدینژاد به
«سوال» تاریخی نمایندگان
پاسخ داد
·
·
آيا ميشود از
مجلس هم سوال
و انتقاد كرد؟
نكند نميشود از مجلس
انتقاد كرد و
فقط مجلس بايد
انتقاد كند؟
آقاي رييس!
اجازه ميدهيد
دو، سه انتقاد
از مجلس كنيم.
آقا بگوييم؟ بازهم
شوخی میکنیم،
شب عید است و
میخواهیم مردم
خوشحال شوند.
من ميتوانم
از شما بپرسم
چه كسي به
آقاي متكي
مأموريت داده
است؟ آيا من
مأموريت دادم
و اگر شما داديد
بگوييد، بنده
چنين
مأموريتي (سفر
متكي به
سنگال) ندادم.
هر موقع 22 بهمن
است و
انتخابات است
و فلان است
ما دوربين را
ميبريم روي
همه تيپها
همه را بياريم
جلو اما
به محض اينكه
اين دوران
گذشت همين تيپها
را
در آن طرف،
يقهشان را
بگيريم. نميشود
اين، تناقض
است
و تناقض
بالاخره يك
روزي كار دست
آدم ميدهد.
موجودي حساب
ذخيره صفر
است، از كجا
بياورم به مترو
تهران پول بدهم.
اين از آن حرفهاست،
احمدينژاد و
خانهنشيني و
استراحت! حتي
عدهاي از
دوستان و
همكاران
بارها به من
گفتهاند كه
يك خرده به
خودت برس و
استراحت كن.
انصاف داشته
باشيد و خوب
نمره بدهيد.
ما همه سوالات
را بهطور
كامل پاسخ
داديم و حتي
مطالب اضافه
هم نوشتيم انصافا
يك ذره از 20
كمتر بدهيد بيمعرفتي
و نامردي است.
اگر واقعا
جراتي هست... دو
كلمه به بقيه
بگوييد بعد
آنوقت بفهميم
كه آقاي
جوانفكر چه ميكشد؟
نگران نباشيد
ما مخلص همه
شما هستيم،
كمپوت هم
برايتان ميآوريم.
ميگويند چرا
گفتم ايران؟
اگر آن را
نگويم پس چه
بگويم؟ بگويم
انگليس؟
بگويم
آمريكا؟
گروه سیاسی،
سروش
فرهادیان:
مجلس جدي، جدي
سوال پرسيد؛
احمدينژاد
شوخي، شوخي
پاسخ داد.
سرانجام
نخستين طرح
سوال از رييسجمهوري
اسلامي
برگزار شد.
چهارشنبه 24
اسفند 1390 احمدينژاد،
هماني بود كه
بايد باشد.
هماني كه همه
انتظار
داشتند. كار
خودش را كرد.
سكوتش را
شكست؛ ارگان
رسانهاياش
وعده داده بود
كه اينگونه
ميكند. با
روش خودش هم
شكست. همان
سكوتي كه يك
سالي است دولت
دم از آن ميزند
و ميگويد اگر
رييسجمهوري
لب وا كند،
چنين ميشود و
چنان. چنينش
را در مجلس
ديديم؛ احمدينژاد
با زبان طنز
به طرح سوال
از رييسجمهوري
پاسخ داد و
همه را به باد
شوخي گرفت. آنقدر
شوخي كرد كه
صداي
نمايندگان
بلند شد: لطفا
اينجا شوخي
نكنيد؛ اينجا
مجلس شوراي
اسلامي است.
فرداي
چهارشنبهسوري،
رييسجمهوري
اسلامي چنان
آتشبازياي
در مجلس راه
انداخت كه
نمايندگان را
دستكم براي
لحظاتي مات
كرد. آتشبازي
احمدينژادي
اما نه نياز
به بنزين
داشت، نه
كبريت، نه
چوب. شعلهاش
اما گرم بود و گر
داشت. فضاي
مجلس را هم
داغ كرد. از
نمايندگان
بگيريد تا
خبرنگاران و
ميهمانان و
شنوندگان
راديويي كه هر
لحظه پاسخهاي
او را با خنده
همراهي ميكردند.
هرچه «ها»ي
مجلس خفيف و
دستوپا
شكسته بيان
شد، «هو»ي دولت
بلند و رسا
بود. احمدينژاد
انگار روز
گذشته با حاجي
فيروز و بابا
نوروز وارد
مجلس شد؛
آنقدر كه از
عيد نوروز و
لزوم شاد بودن
گفت. يك خط در
ميان ميگفت
دم عيد است و
آمده تا با
نمايندگان
شوخي كند.
شوخي، شوخي هم
هر كاري خواست
كرد. آنقدر شوخي،
شوخي برخورد
كرد كه صداي
نمايندگان را درآورد.
مدام تكرار ميكرد
كه دم عيد است
و آمده تا با
نمايندگان
شوخي كند.
مجلس هشتونيم
شروع به كار
كرد. دوبندي
از قانون نفت
را بررسي كرد
كه احمدينژاد
پنج دقيقه به 9 صبح
وارد مجلس شد.
چنان وارد شد
كه بايد گفت
يكي از كمنظيرترين
استقبالهاي
دو سال گذشته
براي او تدارك
ديده شده بود. اگر
معاونان
پارلماني
وزارتخانههايش
لابيگري
براي مطرح
نشدن سوال را
در حد نقشهاي
اصلي ايفا
نكردند، دستكم
در قامت هنرور
در صحنه رفتوبرگشت
احمدينژاد،
او را همراهي
كردند. البته
فقط آنان نبودند
كه شانهبهشانه
احمدينژاد
شدند؛
نمايندگان
طرفدار دولت
چنان حلقهاي
دور احمدينژاد
زدند كه براي
روبوسي با او
بايد چند دقيقهاي
در صف ميماندند؛
هيچكس هم به
يك دست دادن
ساده قناعت
نميكرد؛ كمتر
از سه بوسه
تقديم نميشد.
آنقدر اين
ديدوبازديدها
زمان برد كه
لاريجاني و
احمدينژاد
چند دقيقهاي
بعد از ورود
هيات دولت،
فرصت خوشوبش
از راه دور
يافتند.
معاونان هم
البته از اين
ديدهبوسي بينصيب
نماندند.
نمايندگان
آنان را هم
غرق در بوسه
كردند. آن طرف
مجلس، درست
چسبيده به
جايگاه
خبرنگاران،
مطهري خودش را
آماده ميكرد.
نطقش را براي
بار آخر مرور
و البته نيمنگاهي
هم به جايگاه
دولت داشت.
ديدوبازديدها
اما ادامه
داشت؛
لاريجاني
چاره كار را
در اين ديد كه
از نمايندگان
اطراف رييسجمهوري
بخواهد تا
براي راي دادن
در مورد يكي از
بندهاي
قانون نفت به
صندليهايشان
برگردند. هنوز
چند نفري در
صف احوالپرسي
باقي مانده
بودند، آنان
هم روبوسيهايشان
را كردند و
رفتند نشستند.
كافي هم بود اين
نمايش
محبوبيت به
اندازه كافي
فضاي استقبال
در ميان عدم
همراهي هيات
رييسه گرم
نشان داده شده
بود. 20دقيقه از 9
كه گذشت،
مطهري رخ به
رخ احمدينژاد
پشت تريبون
قرار گرفت.
گفت كه دوست
داشته مطلب را
خطابي مطرح
كند اما چون
وقت نيست از روي
متن ميخواند.
او خواست سوال
و جواب با
احمدينژاد
رفتوبرگشتي
باشد و در سه
مرحله سوال را
بپرسد اما لاريجاني
قبول نكرد.
مطهري گفت نيت
از سوال،
تخريب دولت
نيست بلكه هدف
اين است كه
مجلس و دولت
رودررو حرف
بزنند. او از
عدم اجراي
قانون مترو
گفت، ادعاي
ايجاد يك
ميليون و 600
هزار شغل در
سال 89 را با
استناد به
آمار رد كرد و
از خانهنشيني
11روزه احمدينژاد
انتقاد كرد.
به «مجلس در
راس امور نيست»
كه رسيد، گفت
وقت نيست و
خيلي به آن
نپرداخت اما
راجع به بحث
حجاب مفصل
توضيح داد. او
البته گفت كه
بحثش بر سر
اينكه پوشش
اسلامي را «به زور
باتوم» رواج
دهند، نيست.
سرانجام هم به
موضوع مكتب
ايراني
پرداخت. زمان 15
دقيقهاي
مطهري كه به
انتها نزديك
شد به لاريجاني
گفت اگر بشود
چند دقيقهاي
از وقت احمدينژاد
هم استفاده
كند. احمدينژاد
موافق بود اما
لاريجاني
قبول نكرد.
دست آخر هم با
يكي، دو دقيقه
اين طرف و آن
طرف و با يادآوري
هيات رييسه،
نطقش را به
پايان رساند.
احمدينژاد
كه پشت تريبون
قرار گرفت، يك
سنت هميشگي را
شكست؛ سنت دير
سراغ اصل
موضوع رفتن و
محور كردن
حاشيهها را.
چه آنكه اگر
در گذشته كلي
آسمان و ريسمان
ميكرد تا
مثلا در نهايت
از وزيري در
جلسه استيضاح
دفاع كند يا
كسي را براي
گرفتن راي
اعتماد معرفي
كند اينبار
خلاف اين سنت
عمل كرد.
پشت تريبون كه
قرار گرفت، مثل
هميشه دعاي
فرجش را خواند
اما برخلاف
هميشه مستقيم
رفت سر اصل
موضوع. حق هم
داشت. آنقدر حرفهاي
بامزه و جالب
براي گفتن
رديف كرده بود
كه تمامي
نداشت. انصافا
نزديك به يك
ساعت حرفهاي
احمدينژاد،
سريعتر از 15
دقيقه نطق طرح
سوال گذشت.
تبريك عيد را
گفت و تاكيد
كرد كه سوال
حق مجلس است و
رييسجمهوري
بايد پاسخ دهد
و نتيجه گرفت
كه اتفاق ويژهاي
نيفتاده. او
حرفهاي
مطهري كه بر
محور عدم
تمكين احمدينژاد
به قانون بود
را با يك
ايراد قانوني
شروع كرد؛ تا
«تك» مجلس را با
«پاتك» پاسخ
داده باشد. از
خود مطهري
شروع كرد تا
هرچه سخنگوي
طراحان سوال
سعي كرد موضوع
را شخصي نكند،
او نشان دهد
از حمله به
نوك پيكان
طراحان سوال
ابايي ندارد.
احمدينژاد
گفت چون به
نظر او مطهري 33
درصد بيشتر از
وقتش حرف زده
پس او هم به
جاي يك ساعت،
يك ساعت و 20 دقيقه
حرف ميزند.
منشي هياترييسه
توضيح داد كه
مطهري 15 دقيقه
حرف زده اما
احمدينژاد
اين توضيح را
هم بدون جواب
نگذاشت: «لابد ساعت
شما با ما فرق
دارد؛ شما
نمايندگان سه
دقيقه وقت ميگيريد،
11 دقيقه حرف ميزنيد.»احمدينژاد
تاكيد كرد ميخواسته
براي پاسخ به
سوال قبل از
انتخابات بيايد
اما مجلس قبول
نكرده و به
كنايه گفت اگر
ميآمد،
نتيجه
انتخابات را
نمايندگان
گردن او ميانداختند
كه «ديواري
كوتاهتر از
دولت نيست.»
كنايه رييسجمهوري
از راي
نياوردن
تعداد زيادي
از سوالكنندگان
و نمايندگان
فعلي بود. او
گفت برخي هم
به او گفتهاند
اين آخر سالي
و فرداي
چهارشنبهسوري
نيايد تا
اوقات مردم
تلخ نشود آن
هم در حالي كه
بالاخره برخي
از اين
نمايندگان
راي نياورده
به نظر او ميخواهند
به دولت
بروند. مطهري
همان ابتداي
نطق احمدينژاد
درخواست تذكر
كرد اما هياترييسه
توجهي نكرد و
او هم منصرف
شد. بعد هم احمدينژاد
خودش را «دانشآموز
مرتبي» توصيف
كرد كه به
«ترتيب
اولويت» پاسخ
ميدهد. احمدينژاد
در سراسر پاسخ
دادنش بر
قانونگرا
بودن تاكيد
كرد. گفت
موجودي حساب
ذخيره ارزي
صفر است و نميتوانسته
به مترو پول
بدهد، گرانيهايي
كه اخيرا بالا
گرفته ربطي به
هدفمندي يارانهها
ندارد و
هدفمندي خوب
اجرا شده، بر
سر ماجراي
بركناري و
ابقاي وزير
اطلاعات هم 11
روز خانهنشين
نبوده چنانكه
برخي مردم
بارها به او
گفتهاند:
«بابا برو
استراحت كن و
به خودت برس.»
گفت كه كار
همكارانش به
«فنر» رسيده و
هر مركز قلبي
كه ميروند
چند فنر به
آنان ميزنند.
راجع به در
راس امور
ندانستن مجلس
هم نه آورد و
نه برداشت و
به صراحت
تاكيد كرد كه
اينگونه فكر
ميكند و مجلس
را در راس
امور نميداند.
هرچه مطهري
راجع به اين
سوال توضيح
نداد، احمدينژاد
حسابي برايش
وقت گذاشت. او
گفت با استدلال،
مجلس را در
راس امور نميداند
و نمايندگان
هم با استدلال
جواب دهند. در
رابطه با
ماجراي معرفي
وزير ورزش و
جوانان هم گفت
«شما ميگوييد
قانون اصلاح
نشده خب اصلاح
شود. مگر ما مانع
اصلاحات
هستيم.»گفت
برخي ميگويند
احمدينژاد
استاد
دانشگاه است و
پول زياد ميگيرد
و او حاضر است
نان زن و بچهاش
را هم بدهد. در
مورد عزل
منوچهر متكي
در زمان
ماموريتش در
سنگال هم پرسيد
كه چه كسي به
متكي ماموريت
داده بوده و گفت
كه از قبل به
متكي گفته
بوده كه ديگر
در كابينه
نيست. احمدينژاد
بيشترين وقتش
را هم به بحث
حجاب اختصاص داد.
به كنايه و با
تاكيد گفت كه
مطهري توضيح
خوبي در مورد
ديدگاههايش
در اين زمينه
داده و بعد از
تاكيد بر اين «خوب»
توصيف كردن
مطهري، پاسخ
داد، حرف او
اين است كه با
مردم «خوب»
برخورد شود و
«سختگيري»
نشود و نظرش
بر اين است كه
با تودههاي
مردم با «محبت»
مواجه شود و
كار حكومت با
«بگير و ببند»
نميشود. بعد
هم رو كرد به
جايگاه
ميهمانان و
خبرنگاران و
گفت «به
دخترها، پسرهاي
خودمانگير
سهپيچ
ندهيد. والله
اينها بچههاي
خودمان هستند»
و «آقا هر موقع 22
بهمن است و انتخابات،
ما دوربين را
ميبريم روي
همه تيپها،
همه را
بياوريم جلو
اما به محض
اينكه اين دوران
گذشت يقه همين
تيپها را ميگيريم.»
لحظه به لحظه
«شوخي كنم»هاي
احمدينژاد
بالا ميگرفت.
در نهايت هم
به موضوع مكتب
ايراني پرداخت؛
چنانكه در نقش
يك
ناسيوناليست
ظاهر شد و پرسيد
اگر از ايران
دم نزند از
انگليس حرف
بزند. باز هم
در حالي كه
تاكيد ميكرد
براي شوخي
آمده از
لاريجاني
پرسيد كه فقط
مجلس حق
انتقاد دارد
يا دولت هم ميتواند
انتقاد كند و
بدون آنكه
منتظر پاسخ
رييس مجلس
شود، گفت: «بگم.»
اين كلمه
نمايندگان را
به اعتراض
واداشت. احمدينژاد
هم گفت كه
احساساتي
نشوند. او باز
هم پرسيد:
«اجازه هست؛
يك شوخي است و
نمايندگان
عصباني
نشوند.»گفت آيا
قانون خوب است
اما براي
ديگران و اگر
نه چرا
نمايندگان
خودشان را از
شمول قانون
خدمات كشوري
مستثنا كردند.
او پرسيد به
نظر نمايندگان
ميشود با
فشار دادن يك
دكمه فوقليسانس
شد. اشاره او
به طرح
نمايندگان
براي محسوب
شدن هر دوره
نمايندگي به
عنوان يك رده
علمي است با
توجه به شرط
مدرك فوقليسانس
براي شركت در
انتخابات
مجلس نهم. به
ماجراي
دلارهاي گمشده
اشاره كرد و
از رييس ديوان
محاسبات
انتقاد كرد كه
تا شب
انتخابات سال
88 بهانه دست
رقبايش داده.
گفت كه اخيرا
يكي از
نمايندگان
عليه او
«فرمان حمله
داده» و با
همان ادبيات
معمولش گفت:
«دولت كف
خيابان است و
نوكر ملت و گردنش
از مو باريكتر.»بعد
هم گفت «اگر
واقعا جراتي
هست و بالاخره
اگر قرار است
يك كاري بشود،
دو كلمه به
بقيه بگوييد
بعد آن وقت
بفهميم كه
آقاي جوانفكر
چه ميكشد؟
نگران نباشيد
كمپوت هم
برايتان ميآوريم.»
براي آنكه ديگر
رقيبان را هم
بينصيب
نگذارد،
پرسيد كه
نمايندگان
چرا سري به شهرداري
نميزنند. بعد
هم به كنايه
گفت كه شهادت
ميدهد
نمايندگان از
تمام ظرفيتشان
براي كنترل
دولت استفاده
كردند. بازهم
پاي شوخي را
وسط كشيد؛ اما
گفت شوخي كافي
است چون فرصت
خدمت در حال
گذر است. بعد
هم خيلي سريع
به فاز شوخي
بازگشت. گفت
سوالي كه
نمايندگان
طرح كردند،
سخت نبود و
طراحش را از
آن
نمايندگاني
دانست كه با
شاسي فشار دادن،
فوقليسانس
گرفتهاند.بعد
هم براي آنكه
شوخي را تكميل
كرده باشد،
گفت
نمايندگان
نمره خوبي به
او بدهند و
كمتر از 20
بدهند «بيمعرفتي
و نامردي»است
چراكه هم پاسخها
را داده هم
«اضافه»
نوشته.در
نهايت هم در
حالي كه عيد
را تبريك ميگفت
جايگاه را به
سرعت ترك كرد؛
آنقدر سريع كه
چند كلمه آخرش
را در راه
بيان كرد.
لشكر دولت هم
سريع و برقآسا
صحن را ترك
كردند تا فرصت
هيچ اعتراضي
در حضور احمدينژاد
نماند.
لاريجاني اما
ساكت بود و
تلاش كرد
نمايندگان را
آرام كند. نطق
احمدينژاد،
نمايندگان را
براي لحظاتي
ميخكوب كرد؛
اما بعد از
چند لحظه چنان
ولولهاي در
مجلس راه
انداخت كه
نمايندگان
شروع كردند به
تذكر و اخطار.
اخطارهايي كه
از يك ادبيات
تبعيت داشت؛
انتقاد از نوع
ادبيات احمدينژاد
و اعلام اينكه
اين نوع حرف
زدن را قبول ندارند
و اعتراض به
لاريجاني كه
چرا جلو احمدينژاد
را نگرفته و
شأن مجلس
رعايت نشده.
لاريجاني
البته ميخواست
خيلي سريع
وارد دستور
شود و بررسي
قانون نفت را
ادامه دهد اما
نمايندگان
كوتاه بيا
نبودند و
تاكتيك نفتمالي
كردن جواب
نداد؛
نمايندگان تا
يك ساعت تذكر
ميدادند و
اخطار؛
لاريجاني هم
ول كرد و رفت
تا باهنر به
جايش بنشيند
بلكه از
انتقادها كم
نصيب بماند.
اينكه
نمايندگان به
برگه امتحان
احمدينژاد 20
ميدهند يا نه
شايد براي او
خيلي مهم نباشد،
لابد مهم اين
است كه احمدينژاد
پاسخهايش را
لايق 20 ميداند،
براي همين هم
نمره نگرفته
از مجلس رفت. قصه
سوال اما هنوز
به پايان
نرسيده، چه
آنكه نمايندگان
سوالكننده
قصد دارند پس
از تعطيلات
عيد نوروز بيانيهاي
درباره نحوه
پاسخگويي
رييسجمهوري
صادر كنند؛ هر
چند احمدينژاد
برگه امتحانياش
را بالا
گرفته.