ستار؛ پرونده‌ای با سیر مایوس کننده

 

ندای سبز آزادی – محمد صادقی: با شکست شدن قفل سکوت مقامات دستگاه قضایی و نمایندگان مجلس در فاجعه کشته شدن ستار بهشتی جوان وبلاگ نویس، پیش بینی ها درباره به انحراف کشاندن پرونده قتل وی از سوی مقامات مسئول، زودتر از آن چه تصور می شد تحقق یافت.

تنها یک روز پس از آن که قوه قضائیه وعده داد که «برخورد سریع، قاطع و بدون اغماض با مقصر یا مقصران این پرونده در دستور کار قوه قضائیه قرار خواهد گرفت» و شماری از نمایندگان مجلس هم قول پیگیری این پرونده و برخورد با مقصران آن را دادند، یک باره همه چیز چرخید. پرونده قتل ستار بهشتی هم می رود که به روال پیشین و مرسوم در جمهوری اسلامی نظیر فرجام پرونده فجایعی چون قتل های زنجیره ای، قتل زهرا کاظمی، قتل زهرا بنی یعقوب، حمله به کوی دانشگاه در تیرماه سالهای 78 و 82 و خردادماه 88، کشتار معترضان انتخابات در خیابان ها، فاجعه زندان کهریزک و پرونده هایی از این دست پیش رود.

مرگ غیرطبیعی زندانیان سیاسی در ایران حکایت تازه ای نیست. مرگ هدی صابر پس از اعتصاب غذا و ضرب وشتم در بهداری زندان اوین، کشته شدن محسن روح الامینی، محمد کامرانی، امیر جوادی فر در ماجرای کهریزک و پیش از آنها قتل زهرا کاظمی، زهرا بنی یعقوب و مرگ اکبر محمدی و امیدرضا میرصیافی دو زندانی سیاسی در سالهای پیش و مواردی از این دست، جملگی به سرنوشت مشابه و آن هم نپذیرفتن مسئولیت این جنایت ها از سوی هیچکدام از نهادهای مربوطه و بایگانی شدن آن در پستوهای فراموشخانه دچار شدند.

در تمامی موارد فوق اما رویه مسئولان نظام در بیشتر این پرونده ها به یک شکل بود.

 ابتدا سکوتی مرگ بار و آزاردهنده و پس از مواجه شدن با پرسش گری رسانه ها و افکار عمومی، وعده برای پیگیری و برخورد با مسببان و تشکیل کمیسیون های تخصصی و کمیته های حقیقت یاب و در نهایت هم گزارش هایی ناقص و انحرافی و بایگانی پرونده ها.

بی آن که تاکنون احدی را در رابطه با فجایعی چون حمله به کوی دانشگاه یا قتل زندانیان سیاسی به محاکمه بکشانند و به مجازات برسانند و یا حتی یک استعفا و عذرخواهی ساده از سوی نهادهای درگیر در این پرونده های جنایی-سیاسی.

در پرونده اخیر قتل ستار بهشتی نیز ابتدا رئیس کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی در ادعایی که در تعارض کامل با اظهارات سخنگوی قوه قضائیه داشت، وجود هرگونه آثار شکنجه بر بدن ستار بهشتی را نفی کرد و یکی دیگر از اعضای کمیسیون امنیت ملی هم مدعی شد که زندان رباط کریم زیر نظر قوه قضاییه اداره نمی شود.

اما ماجرا به اینجا ختم نشد و در ادامه ی تلاش برای انحراف در پرونده قتل ستار بهشتی امروز یکی دیگر از نمایندگان مجلس پا را فراتر نهاد و در اقدامی عجیب و تاسف انگیز قتل ستار بهشتی را به گردن زندانیان بی گناه بند 350 زندان اوین انداخت.

 

«به مادرم گفتند برای پسرت قبر بخر»

صبح روز سه شنبه شانزدهم آذرماه رسانه های خبر مخالف دولت گزارش دادند که ماموران پلیس امنیت به خانواده ستار بهشتی، وبلاگ نویس معترض که روز هفتم آبان ماه از سویپلیس امنیت بازداشت شده بود، اطلاع دادند که این جوان ۳۵ ساله جان خود را از دست داده و آنها باید روز آینده برای دریافت پیکرش مراجعه کنند.

گفته می شد که شاهدان عینی از زندان اوین در ملاقات با خانواده هایشان گفته اند که وی در بازجویی ها به شدت مورد ضرب و شتم و شکنجه قرار گرفته و آثار کبودی و شکنجه بر تن و صورت و سر این زندانی سیاسی مشهود بوده است.

پس از آن بود که خواهر ستار بهشتی در تماس با خبرنگاران اعلام کرد که «شوهرم را خواستند و به او گفتند برو مادرش را آماده کن. قبر بخر. فردا بیا جنازه را تحویل بگیر. همین. هیچ چیز دیگری نمی دانیم. نمی دانیم چرا کشتند. اصلا چی شد. نمی دانیم چی شد. داداشم سالم از خونه رفت. با پای خودش رفت. همه دیدند که سالم بود. برادرم حتی قرص سردرد نمی خورد. سالم سالم بود.»

 

سکوت زجر آور مقامات جمهوری اسلامی

انتشار خبر کشته شدن ستار بهشتی موجی از نگرانی را در میان رسانه های مخالف دولت و فعالان سیاسی و حقوق بشری در داخل و خارج ایران پدید آورد اما در این میان سکوت زجر آور مقامات قوه قضائیه و نیروی انتظامی در قبال انتشار این خبر هر لحظه بر ابهامات و تردیدها می افزود و ماجرا را کمی پیچیده کرد.

از سوی دیگر برخلاف نهادهای حقوق بشری بین المللی و برخی مقامات کشورهای اروپایی و امریکایی اما در داخل ایران هیچ کدام از جریان ها و چهره های سیاسی منتقد نظام نیز در قبال این ماجرا واکنشی نشان ندادند و گویی همگی در انتظار تایید این خبر از سوی مسئولان جمهوری اسلامی بودند.

در این میان 41 زندانی سیاسی بند 350 زندان اوین با انتشار شهادت نامه ای از داخل زندان اوین با تایید شکنجه این وبلاگ نویس نوشتند که «وی در حضور افرادی در بند ۳۵۰ اظهار داشته که در مقر پلیس امنیت از سقف آویزان شده و درهمان حال مورد ضرب و شتم قرار گرفته است سپس پلیس دست و پاهای وی را به صندلی بسته و مجددا وی را مورد ضرب و شتم قرار داده است.»

این زندانیان در شرح آن چه که بر ستار بهشتی گذشته است گفتند: «درمواقعی دست های وی را با دستبند بصورت قپانی بسته و کتک می زدند و در مواقعی دیگر وی را بر روی زمین انداخته و با پوتین ضربه های شدیدی به سر و گردن وی وارد می کردند در ضمن این شکنجه ها، زشت ترین فحش های رکیک ناموسی نیز نثار وی می شده است و مکررأ تهدید میکردند که وی را می کشند. زمانی که ستار به بند ۳۵۰ آورده شد آثار شکنجه در تمام قسمت های مختلف بدنش مشهود بود و وی در شرایط کاملا دردناک و مجروحی قرار داشت. صورت وی زخمی، سر او متورم، مچ دست های او کبود شده بود و آثار آویزان شدنش از سقف روی مچ های او به چشم می خورد. در بخش هایی از بدن وی از جمله دور گردن، شکم و کمر وی آثار ضربه و کبودی دیده می شد.»

 

شکست سکوت، آغاز انحراف افکار عمومی

پس از 5 روز سکوت مطلق از سوی مسئولان جمهوری اسلامی سرانجام قفل این سکوت آزار دهنده به دست احمد توکلی نماینده منتقد دولت شکسته شد. وی در نطق میان دستور خود در مجلس به مساله مرگ مشکوک ستار بهشتی پرداخت و خواستار «ارائه توضیحات دستگاه قضایی و اطلاعاتی کشور» در این‌خصوص شد.

پس از آن بود که ابوترابی فرد که ریاست جلسه علنی مجلس را برعهده داشت اعلام کرد که «کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس این موضوع را بررسی کرده و در آن خصوص کمیته ای تشکیل داده است» .

ابوترابی فرد از علاءالدین بروجردی رئیس این کمیسیون خواست گزارش تحقیقات درباره این ادعا هرچه سریعتر تهیه و به مجلس ارائه کند.

هر چند در همان ابتدا مهدی کوچک زاده نماینده تهران و از حامیان احمدی نژاد، در اعتراض به سخنان توکلی از مطرح شدن این پرونده از تریبون مجلس انتقاد کرد و خواستار ادامه سکوت برای حفظ «آبروی نظام» شد.

با اعلام این خبر حتی خوش بینانه ترین افراد نیز به این ادعاها به دیده تردید نگریستند. آنان با یادآوری سرنوشت پرونده های دیگری چون کوی دانشگاه، ماجرای کهریزک، قتل هاله سحابی و پرونده هایی از این دست پیش بینی کردند که خیلی زود مسیر تحقیقات از سوی مقامات مسئول به انحراف کشیده شود و فرافکنی و ارائه گزارش های غیرقابل باور برای افکار عمومی جایگزین آن گردد.

پیش بینی که زودتر از آن چه تصور می شد رنگ واقعیت به خود گرفت و در ابتدا علاء الدین بروجردی و محمدحسن آصفری دو نماینده مجلس پس از جلسه اعضای کمیسیون امنیت ملی مجلس با دادستان تهران، رییس پلیس فتا و جانشین فرمانده نیروی انتظامی تهران مدعی شدند که «براساس کالبد شکافی صورت گرفته، هیچ علائمی مبنی بر اینکه چیزی به او خورانده شده یا ضربه‌ای به او وارد شده باشد، وجود ندارد»

 اظهاراتی که آشکارا با سخنان محسنی اژه ای که در گفتگوی خود با خبرنگاران به آثاری کبودی بر بدن ستار بهشتی اشاره کرده بود در تعارض قرار داشت.

 

تناقض های فاحش، ادعاهای غیرمستند

اظهارات علاءالدین بروجردی، رییس کمیسیون امینت ملی مجلس درباره مرگ ستار بهشتی، موجی از واکنش های منفی را در افکار عمومی برانگیخته است.

بروجردی در حالی در اظهاراتش از عدم وجود آثار ضرب و شتم در جنازه ستار بهشتی خبر داد که اگر سخنان صریح دادستان کل کشور، مبنی بر وجود 5 نقطه کبودی در جنازه بهشتی نبود، با توجه به دفن شدن جنازه، این اقدام می توانست به لاپوشانی کل پرونده منجر گردد.

در ادامه با وجود آن که امروز دادستان تهران از بازداشت چند نفر در ارتباط با پرونده قتل ستار بهشتی خبر داد اما آصفری عضو کمیسیون امنیت ملی مجلس در گفتگویی اعلام کرد که بازداشت شدگان با تودیع وثیقه آزاد شدند.

پیش از آن سایت وابسته به دولت نوشته بود که به دنبال دستور قاطع رییس قوه قضائیه برای پیگیری سریع پرونده مرگ ستار بهشتی، خبرنگار شبکه ایران مطلع شد، ۳ تن از کسانی که مسئول بازجویی از این متهم بودند، بازداشت و تحویل دادسرای نیروهای مسلح شده اند.

از سوی دیگر محسنی ثانی که رییس کمیته امنیت داخلی کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی را به عهده دارد بعد از جلسه روز گذشته این کمیسیون در اظهاراتی که باز هم در تعارض با صحبت های محسنی اژه ای بود اعلام کرد که «احتمال اینکه ستار بهشتی به مرگ طبیعی مرده باشد وجود دارد.»

 

«این نتیجه جوایز دولت به متهمان کهریزک است»

در میان واکنش های متناقض از سوی برخی از نمایندگان مجلس ومقامات قوه قضائیه شاید بهترین موضع گیری را از آن محمد دهقان عضو هیات رئیسه مجلس  دانست.

دهقان با بیان اینکه قوه قضائیه و نیروی انتظامی باید پاسخگوی فوت ستار بهشتی وبلاگ نویس زندانی باشند، گفته است: «اگر با ماموران و قضات متخلف در ماجرای کهریزک در سال 88 برخورد می شد، و به متهمان در همین خصوص توسط برخی دولتمردان جایزه داده نمی شد، امروز شاهد این اتفاق تلخ نبودیم.»

عضو کمیسیون قضائی مجلس همچنین گفت: «متاسفانه نیروی انتظامی در گذشته هم رفتارهایی داشته که منجربه مخدوش شدن آبروی نظام و سوء استفاده رسانه های بیگانه شده است.»

اشاره محمد دهقان به ماجرای جنجالی انتصاب سعید مرتضوی دادستان سابق تهران و متهم اصلی جنایت کهریزک است که با وجود آن که به دلیل شکایت شاکیان پرونده کهریزک، برای وی قرار جلب صادر شده بود اما محمود احمدی نژاد با اصرار فراوان و در میان مخالفت های نمایندگان مجلس و رسانه های منتقد دولت وی را به سمت سازمان تامین اجتماعی به عنوان “بزرگترین نهاد حقوقی بازار سرمایه در ایران” منصوب کرد.

پیش از آن “کمیته ویژه مجلس برای بررسی پرونده بازداشتگاه کهریزک” در دی ماه ۸۸ پس از چند ماه بررسی در گزارشی که توسط اکثریت اعضا تصویب و به رئیس مجلس داده شد، سعید مرتضوی را مقصر اصلی حوادث اتفاق افتاده در پرونده کهریزک معرفی کرده بود.

این کمیته در گزارش خود فاش کرد که دستور فرستادن بازداشت‌شدگان روز ۱۸ تیر به بازداشتگاه کهریزک را سعید مرتضوی شخصا صادر کرده بود.

به دنبال این گزارش دستگاه قضائی حکم تعلیق سعید مرتضوی، حسن دهنوی، معاون امنیت وقت دادستان تهران، و علی اکبر حیدری‌ فر، دادیاری که دستور انتقال معترضان انتخابات ریاست جمهوری به بازداشتگاه کهریزک را داده بود، صادر  کرد.

اما مرتضوی پس از برکناری از دادستانی تهران با حکم محمود احمدی‌ نژاد ابتدا به ریاست ستاد مبارزه با قاچاق کالا و ارز منصوب شد؛ و پس از از آن وزیر کار دولت دهم در  ۲۷ اسفندماه سال گذشته با وجود مخالفت ‌ها و تذکرهای اصولگرایان منتقد دولت و شماری از نمایندگان مجلس او را به عنوان مدیرعامل صندوق تامین اجتماعی منصوب کرد.

اکنون اما مدیر مسئول روزنامه خورشید که از سوی سعید مرتضوی منصوب شده است در خصوص قتل ستار بهشتی در گفت‌وگو با شبکه ایران می گوید: «حدود یک ماه قبل رئیس جمهور در نامه‌ای از تصمیم خود برای بازدید از زندان اوین خبرداد و در مقابل به سیاسی کاری و تلاش برای حمایت از آقای جوانفکر متهم شد، در حالی که امروز حکمت تصمیم آقای احمدی نژاد برای بازدید و سرکشی به زندان‌ها روشن شده است.»

 

«ستار گفت این بار او را زیر شکنجه خواهند کشت»

نکته تاسف برانگیز این ماجرا اما اظهارات جواد کریمی قدوسی در گفتگو با سایت بولتن نیوز وابسته به نهادهای امنیتی بود که بار دیگر موجی از انزجار و نفرت را در میان مردم، رسانه ها و فعالان سیاسی و حقوق بشری در ایران و خارج از کشور به وجود آورد.

کریمی قدوسی در اظهاراتی عجیب از احتمال دست داشتن 5 زندانی سیاسی محبوس در بند 350 زندان اوین در قتل ستار بهشتی سخن گفت.

هم زمان با این اظهارات شماری دیگر از زندانیان بند 350 زندان اوین با ارسال نامه ای جدید از داخل زندان به شرح ان چه که در 20 ساعت حضور ستار بهشتی در بند 350 اوین دیده بودند پرداختند.

این زندانیان در نامه خود نوشته اند: «ستار بهشتی زندانی سیاسی – عقیدتی را در تاریخ ۱۰ آبان ۱٣۹۱ به بند ٣۵۰ زندان اوین آوردند. از لحظه های ورود هر کس او را دید دانست که وی از یک جهنم روی زمین بیرون آمده است. چهره ی زرد و تکیده و ژولیده که فریاد فروخفته ی درد و آزار را در جلوی چشمان همه ی هم بندیان به نمایش می گذاشت. بدنی فرتوت و ناتوان از راه رفتن عادی، حتی نشستن و خوابیدن و کلامی که اصوات رنج را هجا می کرد.»

در ادامه این نامه آمده است که «متاسفانه توقف او در این تنفس گاه موقت و رنج زا کمتر از ۲۰ ساعت پایید. او را به جای نامعلومی بازگرداندند که بعداً معلوم شد یکی از شعبه های پلیس امنیت بوده است. او در مدت توقف و به خصوص هنگام بازگردانده شدن بارها در حضور بسیاری از هم بندیان اعلام کرد که با او به قصد انهدام یا تبدیلش به چیزی خالی از هر چیز رفتار کرده اند و افزود که اینبار او را در زیر شکنجه و آزار خواهند کشت. نسخه ای از تظلم خواهی و برخی از حرف های او موجود است.»