نسبت جنبش زنان ایران با جنبش سبز

ایجاد شده در: 06/25/2010 - 14:32, به روز شده در: 06/25/2010 - 20:04

ندای سبز آزادی: مسعود پیوسته - اشاره : در بین جنب و جوش های صنفی و سیاسی در گروه های مختلفی چون معلمان و کارگران ودانشجویان و ... در ایران ، " زنان ایرانی " کجا قرار دارند ؟ چه کسانی همراه وضع موجود اند و چه گروه هایی از زنان پیگیر حقوق خود اند و در پی تغییر وضع موجود اند ؟ آیا جنبشی به نام جنبش زنان در ایران واقعا جدی است یا حرکت نرسیده به جنبش است و یا فقط های و هوی است؟ اگر پدیده ای به نام جنبش زنان در صحنه اجتماعی سیاسی فعلی ایران واقعا مشهود است ، تناسب آن با " جنبش سبز " چیست ؟ آیا همراه آن است یا منفک از آن ؟ و پرسش های فراوان دیگر که ظرف سه ماه گذشته منجر به پرسش و پاسخ با سه تن از چهره های فعال زنان در ایران در سه طیف مختلف ملی مذهبی ، اصلاح طلب عضو حزب مشارکت ایران اسلامی و اصولگرای موید وضع موجود شده که شرح آن در ذیل می آید :

چندی پیش مرضیه مرتاضی لنگرودی در نشست مشترک دکتر پیمان و او ، درباره اشتراکات و تفاوت های جنبش سبز و جنبش زنان سخنرانی کرد . این گفت و گو متاثر از همان نشست است . از مرتاضی لنگرودی که یک حقوق دان و درعین حال از فعالان جنبش زنان در ایران است در باره اشتراکات و افتراقات دو جنبش سبز و زنان پرسیدیم و اینکه آیا او نیز در نشست اخیر خانم های میانه رو از دو سوی جریان های اصولگرا و اصلاح طلب با محمد رضا باهنر – نایب رئیس سابق مجلس – حضور داشت یا خیر که مشروح آن در پی می آید :

دو جنبش مسالمت آمیز و مطالبه محور

مرضیه مرتاضی لنگرودی : به نظر من اساسی ترین اشتراکات جنبش سبز با جنبش زنان در مسالمت آمیز بودن این دو جنبش است . در عقلانی بودن و مطالبه محور بودن شان است و اینکه هردوی این جنبش یعنی جنبش سبز و جنبش زنان در واقع به لحاظ ساختار جنبشی آن ، درردیف جنبش های نوین هویتی که معطوف به مطالبات روشن و معینی است شکل گرفته . یعنی هردو جنبش، مطالبه محوراند . می دانند که چه می خواهند . اگر درجنبش های کلاسیک ، وجوه آرمانی آرزوها و خواسته های مردم غلبه دارد و منجر می شود به اینکه اول تغییرات انجام شود بعد ببینند چه می خواهند ، جنبش زنان و جنبش سبز هردو از آغاز می دانند چه می خواهند. چون می دانند چه می خواهند به ویژه فعالان جنبش سبز و جنبش زنان که قبلا در چالش با قدرت سیاسی به این نتیجه رسیده اند که یک شبه نمی توانند به مقصد برسند از فرصت ها استفاده می کنند . سعی می کنند در فرصت هایی که به دست می آورند صبورانه عمل کنند و با استراتژی دوگام به پیش یک گام به پس ، تماشاچی ناآگاه بی تفاوت را تبدیل به یک فعال آگاه کنند .

درواقع پرکردن این گسست و شکاف جنسیتی و مبارزه با تبعیضات را در دستور کار خود قرار می دهند .

فکر می کنم اشتراکات این دو جنبش بیشتر از تفاوت های شان است . جنبش سبز شمار بیشتری از گروه های اجتماعی را در خود جای داده است . در حالی که جنبش زنان ، عمدتا جریان مبارزه با تبعیض را در برنامه هایش قرار داده . بدیهی است این جنبش یعنی جنبش زنان به عنوان خرده جنبش و جنبش سبز به عنوان جنبش فراگیر و کلان ، تفاوت هایی هم با یکدیگر دارند . جنبش زنان در فعالیت هایش برای پرکردن شکاف ناشی از تبعیض و گسست جنسیتی فقط باقدرت سیاسی چالش نمی کند بلکه چالش با باورها و آداب و رسوم خرافه آمیز نیز در برنامه هایش است . در حالی که جنبش سبز ، فعلا به این موضوع کاری ندارد . ببینید خانم هایی از کشور مهاجرت کرده اند . آنان که رفتند در واقعیت امروز زنان ایران زندگی نمی کنند . آن خانم های فعال حقوق زنان از کشور خارج شدند تا بار دیگر آن امر تاریخی که عموما پس از پیروزی زحمات شان نادیده گرفته می شد تکرار نشود !

چون همواره در تاریخ ، زنان در مبارزات اگر نگوییم دوشادوش مردان بلکه پشت سر مردان حضور داشتند اما پس از پیروزی سهمی نداشتند . به نظرم جنبش سبز خودش را در جایگاهی نمی داند که به این موضوعات بپردازد. یعنی ضمن چالش با قدرت سیاسی به چالش با باورها و خرافه ها و ... هم بپردازد . چون ممکن است بخشی از آن سرمایه اجتماعی را که گروه هایی از اصولگرایان نیز در بین شان است از دست بدهد .

خانم مرتاضی ! مصادیقی از این خرافه ها و باورهایی که می گویید می توانید مثال بزنید ؟

مرتاضی لنگرودی : باورهایی که از آن زن ستیزی بیرون می آید . مثلا امام جمعه ای آمده در خطبه هایش گفته چون زن ها بی حجاب بیرون می آیند زلزله می آید. حال آنکه همه می دانیم تغییرات طبیعی روند خود را دارد . اگر هم بلا هست این شما هستید که باید برای در امان ماندن جامعه ای که خود بر آن حکومت می رانید فکری برای هموطنان خود کنید !

اخیرا نشستی به میزبانی خانم بهروزی – دبیرکل جامعه زینب – و با حضور جمعی از خانم های معتدل اصولگرا و اصلاح طلب از جمله خانم فائزه هاشمی و البته با حضور آقای باهنر – نائب رئیس مجلس – برگزار شد آیا شماهم دعوت شده بودید ؟

مرتاضی لنگرودی : ( با لبخند) اول بگویم من با این کلمه معتدل شما مشکل دارم! شما پیشاپیش با یک ذهنیت و سوگیری آمدید گفتید آنان که لابد نبودند معتدل نبودند! نه چنین نیست . خیلی از خانم ها که در جلسه بودند در دوره آقای خاتمی پست های دولتی داشتند . اصلا ای کاش قبل از اینکه این سئوال را بپرسید می گفتید مبنای دسته بندی گروه های زنان در ایران چگونه است ؟ ببینید خانم ها راکعی و فائزه هاشمی و بهروزی از زنان غیر خودی نبودند .

الان هم پس از پایان دوران اصلاحات ، این خانم ها ( راکعی در مشارکت ، و هاشمی در کارگزاران ) فعال اند و حالا به شکل اپوزیسیون در آمدند و منتقد شدند . اینان پیشتر چتر امنیتی داشتند و از امنیت گسترده ای برخوردار بودند . حال آنکه خانم هایی که خیلی زود به عنوان غیر خودی معرفی شده وبه حاشیه رانده شدند اتفاقا عملیات و کنش های سیاسی اجتماعی شان ، محافظه کارانه ، غیر رادیکال و همواره مسالمت آمیز بوده است. اساسا زنانی که نقشی در قدرت ندارند ، محتاط تر اند . به خصوص زنانی که 25 ، 26 سال است که از صحنه بازی درون قدرت کنار گذاشته شده اند و سال ها ست در جنبش زنان حضور فعال دارند اما کنش آنها همراه با احتیاط ومراقبت است و هرگز رفتار رادیکال نداشته اند . حال آنکه زنانی که طعم قدرت را چشیده اند هنوز در نمی یابند که شنیدن بعضی تهمت ها چگونه است . ناگفته نگذاریم زنان اصلاح طلبی که هنوز اپوزیسیون نشده بودند خیلی حق دارند نسبت به زنانی که پیشتر غیر خودی محسوب می شدند . چون بسترهای مناسبی را برای فعالان غیردولتی زنان ایجاد کردند البته در عین حال متقابلا فعالان جنبش زنان نیز به گردن همان زنان حق دارند . زیرا معیار و محک اصلاح طلبی شان از طریق مطبوعاتی بود که خود از نگاه واندیشه های زنان به اصطلاح غیر خودی بازتاب می دادند . از جمله حرکت های قابل توجه فعالان خودی زنان اصلاح طلب این بود که " آگاهی جنسیتی " را در زنان ارتقاء داد . به طوری که توانستند در احزاب شان دارای مسئولیت شوند . پیشتر در احزاب ، خانم ها در هیئت رئیسه نبودند ولی بعدها دیدیم تقریبا یک سوم احزابی مثل مشارکت و کارگزاران و اعتماد ملی را زنان تشکیل دادند .

به هر حال اعتقاد دارم فعالیت جنبش زنان از هر جهت ، معتدل است .

بله در جلسه زنان با باهنر درباره لایحه موسوم به حمایت از خانواده صحبت شد. گروه های زنان ائتلافی تشکیل دادند . البته جنبش زنان پرهیز دارد از به کار بردن واژه " ائتلاف " . چون بیشتر جنبه سیاسی و مردانه دارد .

این هم اندیشی برگزارشد و خانم ها از دو طیف اصولگرا و اصلاح طلب به مشترکات و همگرایی هایی رسیدند . خانم راکعی از جمعیت زنان نواندیش و فائزه هاشمی از کارگزاران و مریم بهروزی از جامعه زینب که از زنان معتدل اصولگرا است توانستند در ائتلاف به یک جمع بندی برسند . دو سال پیش به قم و نزد مراجع رفتند . خانم محتشمی پور هم بودند درخانه احزاب و در آن دیدار حضور داشتند. جریان زنان اصلاح طلب که نه حزب بود و نه ان جی او رفتند مجلس . رفتند قم . این هم اندیشی ها موجب شد که از دستور کار مجلس خارج شود .اما درهیاهوی جنبش سبز ، چراغ خاموش بردند و تصویبش کردند .

در حالی که آیت الله امینی این لایحه را در نماز جمعه نقد کردند و گفتند برای آنکه زنان از این لایحه آسیبی نبینند باید فکری برای شان شود .

آیا مرزبندی های مشخصی در جنبش زنان وجود دارد یا خیر ؟

مرتاضی لنگرودی : جنبش زنان قیم ندارد . چون در دستور کارش مبارزه با قیم مآبی است . در این جنبش باز است . ساختار جنبش افقی است . هر کس می تواند در را باز کند و بیاید تو . چون نه حزب است و ان جی او.

 

حرکت زنان به جنبش سبز نزدیک است:

فاطمه راکعی، دبیرکل حزب زنان نواندیش ، استاد دانشگاه ، شاعر و مدیرعامل خانه شاعران ایران، درباره تعامل جنبش زنان با جنبش سبز می گوید :

جنبش سبز ، حقیقتا فراگیرتر از حرکت زنان است .

راکعی در این گفت و گو که در محل خانه شاعران ایران انجام شد درباره اهداف جنبش زنان گفت :
زنان ، نصف جامعه ماهستند و حرکت شان به جنبش سبز نزدیک است . اهدافی که این حرکت دنبال می کند صلح طلبی و دفع خشونت است . احترام به انسان ها و به یکدیگر است . مشارکت همه در سرنوشت خود است .

در همه حرکت ها شما زنان را در صحنه می بینید . زنان ، جزء زمینه سازان بوده اند البته در جنبش سبز ، حرکت های اجتماعی زیاد است . معلمان ، کارگران ، کشاورزان ، و ... برای احقاق حقوق خود در تلاش اند اما زنان در سنین مختلف با همین برچسب برای خود ( زنان ) تلاش می کنند . یعنی فقط زن ها در سنین مختلف برای حقوق خود تلاش می کنند . این را هم بگویم که حرکت زنان در دل جنبش سبز قرار دارد .

راکعی در پاسخ به این پرسش که آیا اکثر زنان ایرانی در دل جنبش سبز قراردارند می گوید :

" بله ، به گمان من هستند . چون جنبش سبز ، درچارچوب قانون پیگیر مطالبات عمومی است .

راکعی در پاسخ به این پرسش که شما به عنوان دبیرکل حزب زنان نواندیش ، فکر می کنید میزان حضور حزب شما در جریان جنبش سبز چقدر است می گوید :
جامعه شناسان ، تعریف مشخصی از جنبش ارایه میدهند، و بر اساس آن تعریف شاید نشود حرکت زنان را جنبش نامید به تعبیر علمی اش کاری ندارم . من همین حرکت ها و فعال بودن زنان و اهدافی را که دنبال می کنند می بینم که برای گرفتن حقوق انسانی و اساسی خود ، چه در خانواده و چه در اجتماع ، حرکتی عمیق ، وسیع ، واقعی و جدی است . حالا اسمش را هرچه که می خواهید بگذارید . جنبش یا حرکت .

در جنبش ها ، ما رهبری را می بینیم ، هدف هایی را تعیین می کنند با یک استراتژی مدون اما در حرکت زنان نه ، این گونه نیست . در این حرکت ، زنان با اندیشه های مختلف و باورهای مختلف از نظر دینی و اعتقادی حضوردارند ولی همه شان برای احقاق حقوق انسانی خود تلاش می کنند و نهایتا همه حرکت ها به نقطه ای می رسد که امور خانوادگی و مقابله با قوانین تبعیض آمیزی است که وجود دارد . ما داریم پیشگیری می کنیم .

ما دو سه سال درباره ماده 23 و ماده 25 و لایحه حمایت از خانواده ، کارکردیم در قالب میزگرد ، کارکارشناسی ، مصاحبه و سخنرانی و سمینار فعالیت ها را ادامه دادیم .

 

کمپین یک میلیون امضا در خارج از کشور ریشه دارد

مریم بهروزی – دبیرکل اصولگرای جامعه زینب – در باره جنبش زنان می گوید : " ما قبل از انقلاب ، یک حرکت هایی که اگر بتوانیم نام جنبش بر آن بگذاریم داشتیم که تحت نظر رژیم بود . در واقع همان وابستگی نظام شاهنشاهی به غرب و موج برابری خواهی که در دنیا راه افتاده بود به ایران هم رسید و جمعی از زنان برای حقوق خود وارد فعالیت شدند که عمدتا تحت مدیریت اشرف پهلوی بود یا همان سازمان زنان .

بعد از انقلاب ، با نظریات مترقیانه حضرت امام که فضا برای عموم زنان باز شد ، چندین حزب زنان پدید آمد و زن ها در اظهار نظر و حضور در مجامع و بیان نظرات خود آزاد شدند و در سال های بعد یعنی سال های 80 به بعد بود که خانه احزاب تشکیل شد و زن ها هم توانستند حزب راه اندازی کنند . بنابراین نیازی به جنبش زنان ، به عنوان جمعی که بخواهد مطالباتش را و پیامش را به نظام و یا دنیا برساند نبود . همین احزاب بودند و اتفاقا از همه جریان ها اعم از اصولگرا و اصلاح طلب از طریق تریبون حزب و نشریه شان حرف های شان را می زدند . خانم ها در احزاب فعال بودند مثل خانم هایی که در حزب کارگزاران حضورداشتند. اما اتفاقاتی طی دو سه سال اخیر رخ داد که بعضی از این خانم ها مصمم شدند جنبش زنان راه بیندازند . به خصوص از زمانی که مساله لایحه حمایت از خانواده و تعدد زوجات و این مسائل پیش آمد . آن کمپین یک میلیون امضا را راه انداختند. البته این موضوع کمپین هم از آن موضوعاتی است که ریشه در خارج از کشور دارد . حضور خانم شیرین عبادی در این کمپین و ... اینها با تمام تلاشی که کردند توانستند دویست هزار امضا جمع کنند . من روی این حرفم ایستاده ام و مدارکی دارم .نه تنها به یک میلیون امضا نرسید بلکه کمتر از دویست هزار امضا بود . خود امضا کنندگان هم بعد ها به ما گفتند که توی اتوبوس ، توی خیابان ، توی بانک و هر جای دیگر جلوی ما را می گرفتند و می گفتند که گروهی از خانم ها هستند که می خواهند از حقوق شما دفاع کنند آیا شما موافقید بعد ما هم می گفتیم موافقیم ! هر چند در لا به لای این امضا ها ما امضاهای برخی نمایندگان مجلس و شخصیت های دیگر را هم می دیدیم که در کمپین بود .

بهروزی افزود: در مقابل جمعی از زنان که مستقل بودند پدید آمدند و برای این لایحه پیشنهادی به مجلس دادند و در همین راستا " ائتلاف اسلامی زنان " پدید آمد . در این ائتلاف ، زنان انقلابی متعهد به قانون اساسی جمهوری اسلامی و پای بند به ولایت فقیه هم حضرت امام و هم مقام معظم رهبری حضور داشتند .در واقع این اساسنامه و یا آیین نامه اجرایی ائتلاف برای ورود زنان به این ائتلاف بود .

وی افزود: قرار شد در این ائتلاف ، نه سکولارها را دعوت کنیم و نه متحجرین را . ما در آن بحث ماده 23 که تعدد زوجات را آزاد گذاشته ، پیشنهاداتی به مجلس فرستادیم . در واقع این کار جمعی ، ماحصل این ائتلاف بود . حالا چرا ما مسامحه کاران و سکولارها را و از آن طرف ، متحجرین را در بین خود نپذیرفتیم چون آنها طرفدار ندارند بلکه این " متعادل ها " هستند که در بین زنان ما طرفدار دارند ."

مریم بهروزی به عنوان یک زن وابسته به جناح اصولگرای معتدل، آیا پدیده جنبش سبز را می پذیرد یا خیر ؟

وی قاطعانه پاسخ منفی می دهد و می گوید : " نه . معمولا جنبش ها در شرایط خفقان پدید می آیند . در جامعه ما که خفقان نیست . اتفاقاتی پس از انتخابات دهم در کشور ما افتاد که واقعا جدید بود ولی نمی تواند منجر به پدید آمدن جنبش شود . الان چند سالی است که در کشورهای غربی و شرقی مطرح می شود که دیگر احزاب جواب نمی دهد . اینها می خواهند همان مدل را پیاده کنند اینجا ولی نه هنوز نیاز به جنبش را در ایران احساس نمی کنم . ما الان هفتاد نماینده اقلیت در مجلس داریم . احزاب دارند کارشان را می کنند . نشریه دارند . خانه احزاب دارند . قانون مطبوعات و قانون احزاب داریم که از همان دوره های دوم و سوم مجلس کماکان به قوت خود باقی است . اینها بیایند خود را با قوانین تطبیق دهند و کار کنند تا به مجلس یا ریاست جمهوری برسند .

وی که تقلب گسترده در انتخابات را انکار می کند گفت: آقای موسوی 20 سال رفت در محاق . نه موضع گیری می کرد و نه مقاله ای می نوشت و نه دیده میشد . شش هفت ماه فعالیت کرد برای ریاست جمهوری و 14 میلیون رای آورد . مردم ما وفادار و آزاداندیش اند . رای کمی نیست . آقای موسوی باید قدر این 14 میلیون رای را می دانست .

وی با اشاره به راهپیمایی گسترده مردم معترض در روز 25 خرداد سال گذشته گفت: اگر شما 25 خرداد 88 از نظر کارشناسان شهرداری 3میلیون نفر در خیابان آزادی حاضر بودند در واقع به نوعی ادامه همان شور حضور خیابانی روزهای قبل از انتخابات بود .اما ما نهم دی و 22 بهمن را داریم که مردم آمدند و وفاداری خود به نظام و ولایت فقیه را نشان دادند .
 

از افاضات مریم بهروزی محظوظ

میهمان (not verified) - جمعه, 06/25/2010 - 15:51

از افاضات مریم بهروزی محظوظ شدیم. متوجه شدیم که چون احساسات این خانم به او می گوید که جنبش سبز وجود ندارد، پس حتماً وجود ندارد!!! به نظر می آید نه فقط احساسات، بلکه عقل این خانم نیاز به درمان اساسی دارد که خب البته کار مشکلی است. بنابراین فعلاً توصیه می شود ایشان به چشم پزشک معالجه کنند تا لا اقل بتوانند از قوۀ بینایی بهتری برخوردار باشند. برای مابقی مشکلات حاد خود هم می توانند به الطاف الهی امیدوار باشند. همچنین از ایشان تقاضا می شود در راستای طرح شفاف سازی اقتصادی برای مردم بگوید چقدر ثروت دارد و به این سؤال جواب بدهد که آیا همچون دیگر اعضای مؤتلفه جزو مفسدان اقتصادی هست یا خیر؟ اگر ایشان قبول ندارد، این وظیفۀ امت همیشه در صحنه است که آستین بالا بزنند و پرونده های فساد مالی این خانم را اقشا کند تا شاید کمک کند ایشان قدرت بینایی خود را به دست آورد!