آقای شمقدری ... به خانواده سلام برسانید

 

سید ابراهیم نبوی

آقای شمقدری ... به خانواده سلام برسانید

اصلا خیلی هم خوب است. همه کشورهای دنیا دارند، خب ما هم باید داشته باشیم. البته قبلا هم داشتیم، ولی تا سه چهار سال پیش خیلی مشخص نبود که داریم. یعنی یا چند تا با هم داشتیم، که معلوم نبود بالاخره می خواهیم از کدامش استفاده کنیم، یا چون خیلی استفاده نمی کردیم، معلوم نبود که اصلا داریم. ولی از سه چهار سال پیش هم داریم، هم مدام در حال استفاده هستیم، هم یکی بیشتر نیست. برای همین هم معلوم است که داریم و خوبش را هم داریم. اصلا مگر ما از بقیه کشورهای دنیا چیزی کم داریم که نداشته باشیم. تازه در طول این سی و چند سال همه کشورهای دنیا به جز ما و ونزوئلا و بورکینوفاسو و چند تا کشور دیگر، دارند از بالای برج با سر می افتند زمین و متلاشی می شوند، ولی ما به یمن همین کاغذپاره هایی که در حال افتادن به اسم قطعنامه برایمان صادر کرده اند و قطعنامه دانشان هم پاره شده، صد برابر پیشرفت کرده ایم.

از همه مهمتر، ما یک حسن عباسی داریم که خودش اصلا اصل خود جنس مرغوب است. هر روز دارد صد و بیست و شش تا از همین ها برای کشورهای دیگر درست می کند، خودمان که جای خود داریم. بعد هم با آمدن دکتر مموتی و دوستان مگر می شود نداشته باشیم؟... اصلا زشت است، باید داشته باشیم. ... چی ؟ ... آهان، ببخشید ...یادم رفت بگویم چه داریم. خب، معلوم است ... ما هم مثل همه کشورهای دیگر دنیا" دکترین" داریم. دکترین هم یعنی نظریه و آموزه‌ای علمی، فلسفی، سیاسی، مذهبی و مجموعه‌ای از سیستم‌های فکری که مبتنی بر پایهٔ اصول معینی باشد. به عبارت ساده تر، دکترین نوعی از جهان‌بینی است که برنامه‌های سیاسی بر اساس آن برنامه ریزی و اجرا شود. دکترین سیاسی هم که یعنی تنظیم اصولی که بر طبق آن دولت‌ها مشی خود را تعیین می‌کنند.

بر همین اساس"ما هم دکترین داریم"، یعنی دولتمان مشی خودش را بر اساس یک نظریه و آموزه فلسفی و فلان و ... تنظیم کرده و دارد چهار نعل پیش می رود. اصلا پیشرفت خارق العاده ای هم که سردار جعفری می گوید همین است.

و بالاخره طبق شواهد موجود دکترین سیاسی دولت جمهوری اسلامی،"ایجاد ارتباط منسجم و همه جانبه بین شمبلیله است با شقیقه". طبق همین مشی سیاسی هم مثلا بر می دارد یک کمیته انتخاب فیلم ایرانی برای معرفی به اسکار را انتخاب می کند. پوران درخشنده و نیکی کریمی و شهرام اسدی، فریدون جیرانی، حسین زندباف، علی شاه‌حاتمی، حمیدرضا صدر، علی معلم و امیر اسفندیاری هم که انتخاب شده اند می نشینند با بررسی ضرورت و یا عدم ضرورت حضور سینمای ایران در هشتاد و پنجمین مراسم اسکار با توجه به ساختار حاکم بر هالیوود و به ویژه در موقعیت فعلی بین‌المللی، ضمن محکوم کردن اهانت به پیامبران در هر شکلی و خصوصا در سینما، تصمیم به مشارکت فعال در این زمینه جهت استفاده از کلیه فضاهای موجود برای نمایش استعدادهای سینمای ایران و تعیین قواعد بازی به مصلحت این سینمای نجیب می گیرند ... یعنی بالاخره به هر بدبختی بود، تصمیم می گیرند در مراسم اسکار شرکت کنند.

بعد از این تصمیم شجاعانه که نشانه هایی از همان دکترین سیاسی را هم در خودش داشت، دوازده فیلم «آینه‌های روبرو» نگار آذربایجانی، «بغض» رضا درمیشیان، «بوسیدن روی ماه» همایون اسعدیان، «چیزهایی هست که نمی‌دانی» فردین صاحب‌زمانی، «راه آبی ابریشم» محمدرضا بزرگ‌نیا، «زمانی برای دوست داشتن» ابراهیم فروزش، «سعادت‌آباد» مازیار میری، «گلچهره وحید موساییان، «مرگ کسب و کار من است امیر ثقفی، «ملکه» محمدعلی باشه آهنگر، «نارنجی‌پوش» داریوش مهرجویی و «یه حبه قند» رضا میرکریمی را در فهرست اولیه قرار می دهند.

و در نهایت با توجه به استاندارد و ارزش‌های تولید، استفاده خوب از عناصر فیلمسازی، توجه به فضا و جغرافیای بومی و برخورداری از شناسنامه‌ای ایرانی، فیلم «یه حبه قند» ساخته رضا میرکریمی را برای معرفی به اسکار انتخاب می کنند.

اما در همین حالی که این دوازده نفر خیلی شیک و خوشکل در حال نوشتن متن اعلامیه خودشان بودند،... آقای جواد خان شمقدری هم دارد نامه ای می نویسد به این مضمون: خیلی هم دست شما درد نکند، زحمت کشیدید، چرا بیشتر ندادید و ... پیشنهاد می‌ کند تا زمانی که دست‌اندرکاران آکادمی اسکار نسبت به سازندگان فیلم موهن، واکشنی در خور شأن نشان نداده‌اند به عنوان همدلی و همراهی با قلوب مجروح و زخم دیده یک و نیم میلیارد مسلمانان و بلکه هفت و نیم میلیارد آزادگان جهان، و کی به کیه بلکه دویست و سی میلیارد آدمی که تا به حال به این دنیا آمده اند و رفته اند، از مشارکت سینمای ایران در این رویداد سینمایی امتناع شود...

و به این ترتیب دکترین سیاسی جمهوری اسلامی را در بالاترین سطوح ممکنه عملیاتی می کند. به طوری که ما از ابراز هرگونه احساساتی در این زمینه، با استفاده از کلمات معذوریم و شاید وقتی دیگر، در دیداری حضوری اقدامات لازم را به عمل بیاوریم.

اما یک سوال ذهن مارا به شدت به خودش مشغول کرده که شاید ذهن شما را هم مشغول کند:

جناب آقای شمقدری، حالتان چطوراست؟ خانواده خوب هستن؟ سلام برسونید

فرمان ده ماده ای دکتر

حلال زاده تا اسم شقیقه می آید، از یک جایی پیدایش می شود. " دکتر الفنون پیش از ظهر دوشنبه به وقت محلی در اجلاس عالیرتبه "حاکمیت قانون" با بیان اینکه موضوع این نشست بسیار مهم و زیربنای اصلی تمام موضوعات است و ما هم خیلی به امور زیربنایی علاقه داریم، به تشریح پیشنهادات جمهوری اسلامی ایران برای استقرار هر چه بهتر قانون در روابط بین المللی پرداخت.

یک: با اصلاح فوری مقررات، مجمع عمومی به عنوان بالاترین رکن سازمان ملل جایگاه حقیقی خود را به عنوان جلوه مشارکت عمومی در مدیریت جهانی بازیابد و در غیر اینصورت مثل جبهه مشارکت برود زندان.

دو: با مشارکت همه اعضای مجمع عمومی و به فوریت، مقررات ناظر بر شورای امنیت هم به لحاظ حدود اختیارات و وظایف و هم به لحاظ ساختار و تشکیلات مطابق با اصل صد و ده قانون اساسی ایران به طور کامل دگرگون و اصلاح شود.

سه : اصول مترقی عدالت و انصاف در وضع و اجرای قانون به منظور سهولت در امر اختلاس های کلان حذف و محمود بهمنی به عنوان رئیس بانک جهانی منصوب شود.

چهار: جامعه جهانی به طور یکپارچه اشغالگران را مسئول بشناسد و تلاش نماید سرزمین های اشغال شده ایران ، سوریه، روسیه، ونزوئلا ، سودان و ...در دست مسئولان باقی بماند و حقوق ملتها به شماره حساب 110 بانک ملی شعبه مرکزی واریز شود.

پنج: اصول ممنوعیت تهدید یا توسل به زور در روابط بین دولتها و حل و فصل مسالمت آمیز اختلافات و سایر سوسول بازی های بین المللی ملغی و اسرائیل و آمریکا و انگلیس و ... باید در اسرع وقت از روی نقشه جغرافی محو شوند.

شش: اصل برابری حاکمیت دولتها رعایت گردد و همه دولتها از فرصت برابر برای مشارکت در مدیریت، هنجارسازی و تصمیم گیری در سطوح بین المللی برخوردار باشند و کمک کنند ما انقلابمان را به کشورهای دیگر صادر کنیم.

هفت: همه دولتها، یا به تعهدات بین المللی خود طبق معاهدات و حقوق بین الملل به طور یکسان عمل کنند، یا مثل ما عمل نکنند... اتفاقی نمی افتد. مهم نیست.

هشت: اگر راست می گویید هیچ دولتی در برابر قوانین تحمیلی کشورهای زورگو تمکین نکند و اجازه بدهد ما بمب اتم بسازیم تا نشان بدهیم زورگویی یعنی چه.

نه: حقوق مشروع و قانونی دولتها باید محترم شمرده شود و حقوق مشروع و قانونی ملت ها به کسی مربوط نیست، چهاردیورای اختیاری.

ده: احترام به انبیا الهی و ادیان آسمانی که میراث مشترک بشریت هستند، کشک است و باید مورد استفاده قانونی، غیر قانونی،فراقانونی و بی قانونی در عموم جوامع قرار گیرند و موجبات رشد اقتصادی و توسعه عرضی و طولی و عمقی بیت معظم، مجمع روحانیت مبارز و فامیل های وابسته به خصوص قرارگاه عمار و برادران مشائی، بقایی، رحیمی، مصباح، تمساح و ... را فراهم آورند.

و من یقرا الفاتحه علی الدنیا و السازمان ملل ... ان شاءا...

سالاد فصل با هویچ و پیاز و چوب لباسی

اساسا هر کدام از این شخصیت های موجود در این نظام، آدم را ناخودآگاه یاد یک چیزی می اندازند، اما هنوز در مورد حسین جان به نتیجه قطعی نرسیده ام و نمی دانم بیشتر آدم را یاد نخود می اندازد، یا پیاز ، یا بطری، یا ...اما فکر می کنم با اینکه مثل نخود همه جا هست و در وزش بادهای موسمی خیلی موثر است، اما شباهتش به سر و ته پیاز هم خیلی زیاد است. بطری هم که جای خود دارد...البته این یکی مربوط به گذشته می شود و فعلا باقی رفقا جایش را پر کرده اند.

این مشبه به به سر و ته پیاز که بالاخره معلوم نیست سر پیاز است یا ته پیاز یا اصلا نماینده پیاز در موسسه کیهان اظهارات فریدون عباسی، رئیس سازمان انرژی اتمی را رد کرده است، که گفته بود:
" «گاهی اوقات ما اطلاعات غلطی به آژانس بین‌المللی انرژی اتمی منتقل می‌کردیم، چون چاره دیگری برای گمراه کردن جاسوسان نداشتیم. گاهی خودمان را ضعیف و گاهی نیز قوی‌تر از آنچه واقعا بودیم جلوه داده‌ایم."

حسین جان با انتشار یادداشتی این حرف های رئیس سازمان انرژی اتمی را «بی‌اساس، غیرمنتظره» ، «تعجب‌آور»، خجالت آور، نکبت، موهن و بی تربیت دانسته و نوشته اظهارات «نسنجیده» و «غیر واقعی» و«خطای فاحش» عباسی «هدیه‌ای به دشمنان» جمهوری اسلامی است، که متاسفانه دشمنان نظام هم هدیه را باز نکرده پس نمی فرستند و تا فیها خالدون نظام از این بابت دچار سوختگی می شود.

وی در ادامه و طبق معمول که خیلی بچه کنجکاو و پرونده سازی است پرسیده است:«جناب دکتر عباسی از طرح این ادعا چه انگیزه‌ای داشته و در جغرافیای سخن خویش کدامیک از منافع ملی کشورمان را دنبال می‌کرده است؟ به کدام یک از سرویس های جاسوسی وابسته بوده و از کدام یک پول گرفته است؟ آخرین بار کی به اسرائیل رفته و در کدام پایگاه نظامی آمریکا توسط درجه داران کلاه آبی انگیسی آموزش های نظامی دیده است؟ کی و کجا با هیلاری کلینتون قرار ملاقات گذاشته و از بنیاد سوروس چه برنامه ای برای نابودی و براندازی نظام گرفته است؟ ... و سوالات مشابه

و در آخر هم عباسی دربه در را به عنوان رئیس سازمان انرژی اتمی، مسئول اظهارنظر درباره برنامه هسته‌ای جمهوری اسلامی ندانسته و معتقد است این شخص باید در نقش هویج یا چوب لباسی به اظهار نظر بپردازد و یا به عنوان نگهدارنده پرچم پشت تربیون نماز جمعه و سایر تریبون های مربوطه مورد استفاده و بهره برداری قرار بگیرد.

جشنواره سن سباستین و میهمان ویژه نیویورک

در حالی که شصتمين جشنواره‌ فيلم سن‌سباستين به عنوان قديمي‌ترين و معتبرترين رويداد سينمايي كشورهاي اسپانيولي‌زبان، جايزه‌ يك عمر دستاورد هنري «دونوستيا»را به اليور استون و جان تراولتا،‌ دو سينماگر سرشناس هاليوود تقدیم کرد، روابط عمومی انتشارات مجنون هم اعلام کرد، کتاب "میهمان ویژه نیویورک" شامل حاشیه هایی از هفتمین سفر تفریحی گردشی مموتی، به نیویورک، مراحل ویرایش نهایی خود را پشت سر گذاشته و آماده انتشار است.

تراولتا در مراسم يكشنبه شب جشنواره‌ فيلم سن‌سباستين ، جايزه‌«دونوستيا» خود را از دستان «بنچيو دل تورو» دريافت كردو گفت: انرژي زيادي صرف كمرنگ و بي‌اعتبار كردن افراد ديگر مي‌شود. بنابراين وقتي گروهي جمع مي‌شوند تا روي شانه‌ تو بزنند و بگويند كارت خوب است، آن را با كمال ميل مي‌پذيرم و سپاسگزارم.

و گفتنی است انتشارات مجنون، تا بحال کتابهایی مثل" 21ساعت با رییس جمهور"،"سفر به سلامت" و"حکمت و دیالکتیک"را با حدود20 هزار تیراژ درباره مموتی منتشر کرده و این اقدام احمقانه را همچنان با همین کتابی که امیرحسین انبارداران نوشته است ادامه می دهد.

اما دل‌تورو پيش از اعطاي جايزه به اوليور استون درباره وي گفت: استون مثل هيچكس نيست، كارگرداني نترس و متعهد كه واقعيت را بدون آرايه يا دروغ به تصوير مي‌كشد. استون، كارگردان فیلم «وحشي‌ها» هم با تشكر از حمايت سن‌سباستين از دستاوردهاي 25 سال گذشته‌اش گفت: سن‌سباستين تو حتما قلب بزرگي داري. اين جا يك شهر زيبا با مردم و فرهنگي زيباست.

سردار سازندگی با چراغ خاموش

رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام که گویا جدی جدی بچه های خودش را مثل بچه های مردم می داند و کار پیگیری پرونده هایشان را به همان وکیل امیدوار داده است، به مناسبت هفته دفاع مقدس با چراغ خاموش ... ببخشید با جمعی از رزمندگان، جانبازان، ایثارگران، اهالی قلم و ناشران دفاع مقدس دیدار و گفت‌وگو کرد.

در این دیدار هاشمی انتقاد از تحریف تاریخ دفاع مقدس توسط عده‌ای جبهه‌ندیده، آنان را میراث‌خواران ناجوانمرد رزمندگان و ایثارگران حقیقی انقلاب و نظام جمهوری اسلامی خواند و گفت: این ظلم به انقلاب، نظام و کشور است که حق و حضور ایثارگران و رزمندگان را نادیده بگیریم و آنان را از صحنه‌های حساس کشور کنار بگذاریم.

اما دقیقا اشاره نکرد که وقتی یک نفر یا یک نظام، یا یک نفر که برای خودش یک نظام است، یا یک نظام که کلا یک نفر بیشتر نیست، یا یک نظامی که نظام را گرفته دستش، یا یک نظام که یک نفر اختیارش را داده دست نظامی ها، یا ... ،حق و حضور کل مردم یک کشور را نادیده بگیرد و از صحنه های حساس کشور کنارشان بگذارد و تازه راه و بیراه توی سرشان هم بزند، به چی و کی و کجا ظلم کرده است؟

و از آنجا که آقای هاشمی خیلی عادت ندارد دقیقا به چیزی اشاره کند، و معمولا وقتی دقیقا به چیزی اشاره می کند، بعدا صدایش در می آید که دقیقا به چه چیزی اشاره کرده است، ما هم اصرار نمی کنیم و همچنان به قول وکیل امیدوار خانوادگی شان، صبر می کنیم تا ببنیم بالاخره چه می شود و کی صدایش بلند می شود.

شما هم صبر کنید...