کُشتن ِ کُشتی


امیرعلی متولی

 

ورزش مان شد عین سیاست مان ، سیاست هم که دیانتمان و دیانتمان هم مثل اقتصادمان ، همان اقتصادی که مال ِ خر است!

ظاهرا که نفس کشیدنمان هم با حاشیه عجین شده و حاشیه نشین ِ زندگی شده ایم و حتی مرگمان هم در حاشیه رخ خواهد داد و در حاشیه مدفون خواهیم شد چون توان خرید قبر مجاور را هم نداریم یا شاید هم سعادتش را .

استخداممان لَنگِ گزینش با شمردن تکه های کفن شد ، ورزشمان در حاشیه باندبازی و هزار دست انداز دیگر ، سلامت و سعادتمان در حاشیه ضریح امامزاده ، ثروت ملی در حاشیه فلسطین و لبنان ، دزدان بزرگ ما در حاشیه ولایت ، سفر خارجی مان با حاشیه و پرده روی مجمسه ، عدم شرکت در مراسم دیپلماتیکمان در حاشیه بطری شراب روی میز و علی برکت الله الی فیها خالدون !

چهل سال است که در حاشیه ایم و هنوز ادعای ِ میدان داری میکنیم ، فقط میدانیم که هر چهار سال یکروز از حاشیه بیرون بیاییم تا میدان دار ِ حماسه آفرینی عزم ملی شویم ولی حقوق میلیونی و پول ِ انعامش را فلان وزیر و حسن نصرالله نوعی در حاشیه بگیرد . ظاهرا که لغت کالانعام در فقه شیعه را پور بیراه نگفته اند!

چهار دهه است که با یک سوت ِ استثمارگران سراسیمه و بفرمان میدویم و سرمان که بی کلاه شد ، دنبال مقصریم.

این عروسک گردان ،یکروز در سیاست به رقص وامیداردمان و روز بعد در عرصه ورزش . دیروز راه قدس می ساختیم و امروز راه کربلا!

کاش اکنون یادمان بیاید انصراف از مسابقه و سرشاخ نشدن با اسرائیل برای چه فلسفه ای بود؟ مگر نه اینکه می خواستیم ثابت کنیم که اسرائیل را برسمیت نمی شناسیم دیگر مدالی که قرار بود به مظلوم ببخشیم که به گردن انداختن نداشت ! دیگر جوانان مردم را چرا مغموم کنیم و سرمایه های خودمان را فراری دهیم؟ هزینه محرومان ِ فلسطین را از دهان ِ ملتِ ایرانیِ که امت شد در می آوردیم کافی نیست ؟ اینهمه جوان و نخبه در بیدادگاههای نظام ِ ولایی جان می کَنَند به چشم نمی آیند اما فلسطینی که علیه ایران با عربستان شریک میشود و بعد ایران هم همه را حاشا میکند مظلوم تر است!

حال ما کاسه داغتر از آش شده ایم و خلبانها و سربازهای فلسطینی که چندین سال با عراق به میهن ما تجاوز میکردند شده اند برادرمان !

خود فلسطین با اسرائیل مسابقه میدهد و در تیم ملی شان هم از ورزشکاران یکدیگر بهره می جویند اما ما باید پیمان نشکنیم!

یکبار نماینده ایران در سازمان ملل صندلی اش را خالی کرد که کنار نماینده اسرائیل ننشیند ولی عوضش چهل سال است که بزدلانه در عرصه ورزش خودمان را به مریضی و باخت مصلحتی میزنیم که مبادا آرمان امام مخدوش گردد . حالا که دیگر در میادین ، پرچم ضد صهیونیسیم را کنار گذاشتیم و با نسخه پزشکی التماس میکنیم، از بس که دروغ گفتیم و تمارض کردیم کسی حرفمان را هم باور نمیکند،از چه میترسید اگر دشمنش میدانید راست و مستقیم اعلام کنید ما بدلیل عدم برسمیت شناختن اسرائیل بعنوان کشور از مسابقه امتناع میکنیم نه اینکه در انظار عمومی فریاد بکشیم باید ببازی و بعد هم فدراسیون پیام تشکر از ورزشکار ابلاغ کند، بیچاره ورزشکار مگر راهی هم جز باخت برایش گذاشتید عاقبت بیژن سیف خانی و محرومیت مادام العمر از کشتی را بیاد داریم که به دستور علی اکبر ولایتی صورت گرفت و بازیها نیمه کاره رها شد پهلوان بیژن کجاست ؟

اکنون باید پرسید که تکلیف جوانانی که عمدتا از اقشار محرومند و عمر و جوانی شان را هدر دادند و میدهند که اسمی دست و پا کنند و شاید جایزه ای بگیرند که بزخم زندگیشان بزنند هم که قبلا روشن کردید ، مگر نه قرار بود که جایزه چهل سکه ای قهرمانی را به آنها بدهید ؟ پس چه شد که حاشا کردید و گفتید که هر کس به تو گفت انصراف بده برو جایزه ات را از همان بگیر!اولین بارتان هم نیست

مگر چهل سکه بجز قیمت یک خودرو پژو ایرانی بود که شاید همان قهرمان با آن امرار معاش میکرد که آبرومند زندگی کند؟

سابق می گفتند در دیزی باز است پس حیای گربه کجاست؟ البته حق دارید مسئولین ما فقط با شیشلیک و سلطانی خدمت میکنند و اصلا دیزی خوری کسر شان است برای عمالِ خدومِ صاحبِ الامر!

همه میدانیم که مال ِ بیصاحب و بی وارث حق ِ حکومت اسلامی است اما تکلیف میلیونها نفر دیگر چه میشود که در آن زندان محبوس شده اند؟ چرا خروج یک ورزشکار از کشور باید به وزارت اطلاعات که وظایفش هیچ صنمی با ورزش ندارد عجین شده باشد ؟

مگر حجت تدرو بخاطر شرایط بد اقتصادی سر از قتل و زندان و اعدام در نیاورد؟ احمد آزادی ستاره سنگین وزن بیش از بیست سال است که متواری است . روماریوی ایران یا علی اکبریان بخاطر فروش مواد مخدر اول به اعدام و اکنون در حبس ابد زندانی است . 

بابک و محمد قربانی دو برادر فرنگی کار هم که در زندان بودند و آخرش بابک خودکشی کرد . فرشید فتحی قهرمان پینگ پنگ صرفا بخاطر تغییر مذهب سالها عمرش در زندان تباه شد . مختار صالحی عضو تیم ملی قایقرانی بجرم جاسوسی زندانی است . علی عباسی جوزدانی قهرمان کشتی هم که پس از حبس ، محروم از ورزش و تحصیل شد ، محمد کاهکش بدنساز هم که بجرم قبول دعوت نامه اسرائیل هنوز در به در زندان و بازداشتگاه و اطلاعات است، اما هیچکس به روی ِ مبارک نمی آورد مگر چه اهمیتی دارند؟

حالا که نه روی حمایت از مظلوم را داریم و نه افتخار شکست دادن ظالم و فقط میتوانیم عربده بکشیم تا خودمان را فتیله پیچ ِ روسها کنیم بلکه ملتمسانه ثابت کنیم اسرائیل را قبول نداریم ، فریاد حقیرانه و شکست بزدلانه سیاسی که افتخار ندارد !

اینهمه پرده خوانی و فریبکاری چه کاریست ؟ پیشنهاد میکنم کاش آن جانشین ِ خداوند یکجا اعلام میفرمود ورزش تعطیل است . اینهمه بودجه ، مشقت ، تمرین ، استرس ، سیب زمینی آب پز و تخم مرغ ، لازیکس ِ وزن کشی و هزار بدبختی دیگر می خواهیم چکار ؟ بودجه ورزشی را صرف آموزش و پرورش و ساماندهی به کشور کنید لااقل آخرش نتیجه ای خواهد داشت . هر کس ورزش می خواهد از حوزه سرزمین اسلامی خارج شود که نه دوبند مرگ بر اسرائیل بخواهد و نه التماس برای حضور خواهر و مادرش در سالن ورزشی بکند ، نه نیاز به دستفروشی ِ شورت و زیرپوش کنار خیابان دارد و نه به قاچاق مواد برای امرار معاش که آخرش هم اعدامش کنید !

ورزش قهرمانی در کشور ما عزت داشت و ذلتش هم در بازنشستگی و دست تنگی و جسم ِ ناقص و مرگ در انزوا بود که اکنون ذلتِ دوسره اش نمودید از سر و روی کشور بوی تعفن سیاسی کاری می بارد و ما چرت خرگوشی برگزیده ایم !

آری سلیمانی ها ، لرستانی ها ،سوخته سرایی ها ، شاهین نصیری ها و هزاران ستاره دیگر کجایند ؟ یا رخت بربستند یا جلای وطن نمودند و فراموش شدند  !

 

 

امیرعلی متولی