متن سخنان مقام امنیتی در ار تباط با جنبش سبز و...



حزب كارگزاران و مردم‌سالاري و همبستگي 7 حزب برتر از جريان اصلاحات هستند كه از هم جدا شدند و پنهاني جلسه مي‌گذاشتند و در آن 8 سال، دولت آقاي خاتمي را اين‌ها اداره كردند.



آنچه در مسائل سياسي، ديني، مذهبي و سياست‌هاي ديپلماتيك در دوران آقاي خاتمي مشاهده مي‌كرديد و جايي كه به مباني دين و انقلاب هجمه مي‌شد، محصول طراحي گروه جي 7 بود. آنچه آقاي خاتمي مي‌گفت نه روز يك مسئله درست مي‌كنند به عنوان يك مسئول امنيتي مي‌گويم كه اين مسائل از درون اين جلسات اجرا مي‌شد. فرصت نيست كه موضوع سعيد امامي، ترور آقاي حجاريان و اين اتفاقات از كجا نشأت گرفت همين مقدار بدانيد كه محصول تفكر اين جلسات بود.



در انتخابات شوراها در زمان دولت اصول‌گرا تلاش كردند برگردند و از انتخابات شوراها سكويي براي انتخابات مجلس و رياست جمهور بسازند. علي‌رغم تمام تلاش‌هايي كه انجام دادند دچار شكست شدند و شما مي‌دانيد كه در سراسر كشور نمي‌آمدند و نتوانستند كرسي قابل توجهي به دست آورند و احساس شكست كردند. سرانجام هم و غم خود را براي انتخابات مجلس گذاشتند تا پيروز شدند. شما به خاطر داريد احزاب اصلاح‌طلب ليست خود را تحت عنوان ياران خاتمي منتشر كردند و يك اتفاق در آستانه انتخابات مجلس در كشور افتاد و آن مطلب سايت نوسازي بود. يك بچه حزب‌الهي مطلبي را منتشر كرد كه سيد حسن آقا لپ‌گلي و بي‌ام‌و سوار است و مطالبي از اين دست.



آقاي نوبختي مسئول اين سايت در زيرزمين خانه خود و به اتفاق چند دوست خود كه ديپلم به زور گرفته‌اند، و نه دوران انقلاب و امام و دفاع مقدس را درك كردند، تحت تأثير شرايط و فضاي احساسي اين اقدام را انجام دادند و شما به ياد داريد كه جناب آقاي توسلي در مجمع تشخيص مصلحت نظام سخنراني كرد و سكته كرد. در دفاع از بيت امام و يك پيرايش عثماني اساسي بوجود آمد و ماشين جنگي و دشمن، يك فضاي رواني را بوجود آوردند كه ملت چه نشسته‌ايد كه به بيت امام حمله شد و آن بار را روي جناح اصول‌گرا گذاشتند ما اين آقا را بازداشت كرديم و چند ساعت با او صحبت كرديم كه ماحصل آن بود. بازجويي اين بود كه او مي‌گفت، ما به اين جمع‌بندي رسيديم كه سيد حسن‌آقا مي‌خواهد رهبر بشود و خيز برداشت و از همين حالات او را مي‌خواستيم بزنيم كه اين هوس را نكند.



از او پرسيديم كه چگونه بدين استدلال رسيدي؟ معلوم شد كه چند ماه قبل، اين بچه ساده رفته خدمت آقاي تاج‌زاده و ايشان عمليات رواني سنگيني روي ايشان انجام داده، خوراك اوليه را آقاي تاج زاده در اختيار ايشان قرار داده و ايشان بر گرفته از آن فضاي ذهني مطلب را در سايت منتشر مي‌كند. باز مي‌بينيد كه اين اقدام از درون جريان اصلاحات شكل مي‌گيرد.



آقاي تاج‌زاده استاد جنگ رواني است و در مجموعه اصلاح‌طلبان تنها كسي است كه مي‌تواند اقدامات تأثيرگذار چه سينه به سينه، چه در سطح جامعه، عمليات رواني انجام دهد. آقاي تاج زاده، بسيار خبره است و قرار شد كه از طريق اين ارتباط اين محصول كثيف بيرون آيد تا اينها بتوانند سوار افكار عمومي شوند و افكار عمومي را به سمت خود بياورند و اينها در يك رقابت منطقي مي‌توانستند به 180 كرسي مجلس دست يابند. علي‌رغم تمام اين اقدامات نتوانستند و يك حداقل ضعيف شكل دادند و اين اتاق فكر فرو پاشيد و احزاب اصلاح‌طلب، تقصير را به گردن ديگري مي‌گذاشتند و اعلام كردند جي 7 توان اداره را ندارد و در جلسات زياد، به اين نتيجه رسيدند كه اصلاحات به پدر معنوي نياز دارد و اين پدر معنوي موسوي خوئيني‌ها مصداق خوبي است.



لذا مركز تصميم‌گيري جريان اصلاحات براي ورود به انتخابات از گروه جي 7 به مجمع روحانيون رفت تا راهبرد تعيين شود و ساير احزاب زير لواي جناب آقاي موسوي خوئيني‌ها اداره كار را به درست گيرند. موسوي خوئيني‌ها چه شخصيتي است؟



خيلي از دوستان خوشحال شدند كه مركز فكر اصلاحات از مشاركت و سازمان مجاهدين كه افراطي بودند، خارج شده و به مجمع روحانيون رفته و مي‌گفتند اينها با امام بودند و محكم مي‌ايستند و شاهد انقلاب راديكالي عليه امام نخواهيم بود. همان موقع هشدار داديم كه از اين به بعد كشور درگير موضوعات امنيتي مي‌شود و آن هم به دليل عقبه‌اي است كه ما از موسوي خوئيني‌ها داريم. عملكرد ايشان از ابتداي انقلاب تاكنون مشكوك است و براساس اسناد ايشان مرتبط با سرويس‌هاي اطلاعاتي بيگانه است. نقش ايشان در تسخير لانه جاسوسي بسيار بااهميت و قابل بررسي است. زماني به ايشان گفتند كه شما با اين جوانان لانه جاسوسي را تسخير كرديد، با امام هماهنگ كرديد، ايشان گفتند: نه، چون به اين جمع‌بندي رسيديم كه امام تحت معذوراتي اين اجازه را به ما نمي‌دهند.



با علم به اينكه امام اجازه نمي‌دهند به ايشان نمي‌گويند امروز در دانشكده‌هاي امنيتي غرب، يكي از شگردهايي كه تدريس مي‌كنند اين است در زماني كه دولت مورد نظر ما سقوط مي‌كند و براي بازگشت مجدد دولت مورد نظر به عوامل خود دستور مي‌دهيم به سفارتخانه‌هاي ما حمله كنند و چون خاك ما است لشكركشي مي‌كنيم و حمله مي‌كنيم و نظام مورد نظر را مستقر مي‌كنيم.



واقعه مجلس و كودتاي نوژه و حوادث ديگر در اين مسير قرار مي‌گيرد. نقش آقاي موسوي خوئيني‌ها در راستاي اين اقدام بايد بررسي گردد. در كشوري كه تازه انقلاب كرده است و نيروي نظامي درگير تسويه هستند و كشور در معرض يك مسئله امنيتي بزرگ قرار مي‌گيرد كه امام با مديريت خود بلافاصله سوار موضوع شدند و اجازه بهره‌برداري ندادند.



در چند روز گذشته آقاي آرمين گفت: اگر امام دخالت نمي‌كرد ما موضوع سفارت را بهتر جمع مي‌كرديم. ما كه پشت پرده را مي‌دانيم كه اين جزو طراحي دشمن است كه چگونه اين كار با واسطه انجام شد. وقت ندارم در مورد واسطه‌ها بگويم. آقاي موسوي خوئيني‌ها مي‌رود پيش يكي از كساني كه بريده‌هاي كاغذ را مي‌چسباند كه چندي پيش به من مي‌گفت، او از ما خواست يك سندي پيدا كنيم كه بهشتي با آمريكا ارتباط داشته است. مي‌گفت، من گفتم چنين سندي نداريم. او از ما خواست كه مي‌توانيد چنين سندي بسازيد.



نقش آقاي موسوي خوئيني‌ها بسيار عجيب و غريب است. ما از شهيد بهشتي كلامي مي‌گوييم، مي‌فرمايد، موسوي خوئيني‌ها افكار چپ‌گرانه دارد و منبرهاي ايشان گروه فرقان را پرورش مي‌دهد و پاي منبر ايشان كساني مثل اكبر گودرزي رئيس گروه فرقان و محمد كشاني كه عامل ترور شهيد مفتح بودند، مي‌نشستند و يكي از متهمان داخل زندان مي‌گفت كه آن روز مطرح بود كه اگر روزي انقلاب پيروز شود اكبر گودرزي و كشاني، بهشتي و مفتح و باهنر را خواهند كشت. چون موسوي خوئيني‌ها اين بزرگواران را در سخنراني، ؟؟؟ في سبيل‌الله معرفي مي‌كند.



اين نگاه سوار موضوع 13 آبان مي‌شود. حال كه چه اسنادي اينها از لانه جاسوسي بيرون بردند، مشخص است و بارها مورد سؤال واقع شدند كه جواب نداد و هنوز هم مورد سؤال است كه اين اسناد كجاست؟



جلوتر بياييد. در 18 تير سال 78، نقش آقاي موسوي خوئيني‌ها را مي‌بينيد. از روزنامه سلام يك مسئله امنيتي رخ مي‌دهد كه همان روز مي‌خواستند نوعي براندازي را در دولت خاتمي با طراحي دستگاه‌هاي كشور انجام دهند كه آقاي ابطحي در اعترافات مي‌گويد، مسئول 18 تير 78 طراحي تاج‌زاده بود. وقتي جمعيت روز 18 تير به سمت بيت مقام معظم رهبري رفتند، وقتي سردار جعفري دستور دادند كه خيابان جمهوري خط قرمز ما است دستور تير مي‌دهيم آقاي تاج‌زاده سوار موتور مي‌شود و مي‌آيد جمعيت را جمع مي‌كند و به سمت ديگر هدايت مي‌كند و مديريت آنها از بين نرود.



در اين حادثه انتخابات دهم، باز نقش موسوي خوئيني‌ها برجسته است. تا زماني كه اتاق فكر در جي 8 بود آمال بازگشت به قدرت بود اما جرأت بروز مقابله با نظام را نداشتند، وقتي كار برگشت و وارد مجمع روحانيون شد، در اولين جلسه آقاي موسوي خوئيني‌ها مي‌گويد، بازگشت به نظام فرض اول ما است.



ما از قدرت اداره كشور براي به زير كشيدن نظام بايد استفاده كنيم و تكليف خود را با نظام مشخص كنيم. ما اين بار اگر بازگرديم مثل دفعه قبل نيست كه بگذاريم پس از 8 سال فعاليت دولت، در آخر كار مجلس را به تحصن بكشيم. از ابتدا بايد تكليف خود را مشخص كنيم. از روز اول تكليف را مشخص مي‌كنيم. از دو سال گذشته اين فكر مسموم در حال پمپاژ شدن است. آقاي موسوي خوئيني‌ها مي‌گويد، تجربيات ما و اصلاح‌طلبان زياد شده است كه هر دو ما بايد توان بگذاريم و به هر قيمتي شده آقاي خامنه‌اي را از تخت پايين بكشيم. به اين معنا كه ايشان بفهمد كه اين مملكت باشد ايشان كشور را هر طور كه خواست به هر سمتي بكشاند. خاتمي و يارانش تجربه كسب كرده‌اند. اقدامات كاملاً راديكالي و با هدف براندازي صورت مي‌گرفته است كه توسط آقاي موسوي خوئيني‌ها پمپاژ مي‌شود.



از اين مباحث زياد داريم. آقاي محمد هاشمي مي‌گويد: در اين انتخابات رهبر را بايد به هن، هن بيندازيم. نمي‌خواهم سياسي برخورد كنم فقط مي‌خواهم كد بدهم تا شما برويد و استفاده كنيد. اين فتنه‌هايي كه مقام معظم رهبري آ‌ن را فتنه عميق نام نهادند، ناشي از بي‌بصيرتي طبقه نخبگان كشور بود. اگر نخبگان كشور بصيرت داشتند ما اسير اين فتنه نمي‌شديم. اين مسائل را به عنوان نمونه مي‌گويم تا در استان‌هاي خود برويد و از نظام كه ثمره آن صدها هزار شهيد است دفاع كنيد.



بهزاد نبوي مي‌گويد، سعي كنيد، احمدي‌نژاد را كانديداي رهبري معرفي كنيد كه اگر شكست خورد رهبري شكست خورده يا اين كار را در خرداد 76 انجام داديم كه ضربه سنگيني بود و به سختي از جا بلند شد. الآن بايد ضربه‌اي نهايي را به رهبري بزنيم اين سخنان در مجمع روحانيون زده مي‌شود.



از اين مباحث زياد داريم كه مثلاً صندلي را بايد از زير پاي رهبري كشيد و فرش را بايد كشيد.



بهزاد نبوي مي‌گويد: از لجبازي هاشمي و احمدي‌نژاد بايد حداكثر استفاده را ببريم. از بحث شوراي فقاهت هاشمي بايد استفاده كنيم و رهبري را منزوي كنيم.



ادبيات اينها كاملاً شناخته شده است، وقتي مي‌گويند نظام را به زير بكشيم يعني مقام معظم رهبري را به زير بكشيم. آنچه از اين جلسات گفتم، يك هزارم آن چيزي است كه در اختيار ما است.



جلسات ديگري تحت عنوان جلسات دوشنبه برگزار مي‌شود كه دو سال است برگزار مي‌شود.



در اين جلسات ابطحي، لاري، تاج زاده، امين‌زاده، محمد صدر، رضاخاتمي، سعيد شريعتي، دهاقاني، ميردامادي، عرب سرخي و حسين باقري حضور دارند. اينها در جريان اصلاحات تأثيرگذار هستند. دو سال براي برگشت به قدرت از طريق انتخابات رياست جمهوري جلسه مي‌گذارند كه هيچ‌كدام براي امور مقدس هر هفته جلسه نمي‌گذارند. مسائلي كه در ارتباط با بحث‌هاي خياباني، شوراي نگهبان، نيروهاي مسلح و ... رخ داد و محصول اين جلسات بود و ذهن مردم را به اين سمت برد.



جلسات بنياد باران مربوط به آ‌قاي خاتمي است كه 4 سال است اين جلسات برگزار مي‌شود. آقاي خاتمي از زماني كه از رياست جمهوري كنار رفت، اين بنياد را تأسيس كرد و 1200 نفر از اساتيد، وزيران، معاونين وزيران، مديران كل، فرمانداران، بخشداران و ... با ايشان همسو هستند، در بنياد كار مطالعاتي مي‌كردند و محصول كار مطالعاتي در اختيار آقاي خاتمي قرار مي‌گرفت.



براي اينكه آقاي خاتمي براي برگشت به قدرت فعال باقي بماند و در عرصه بين‌المللي به جايگاه مناسبي دست پيدا كند. ابطحي مي‌گويد، تمام زحمات خاتمي در 4 سال براي اين بود كه به كشورهاي آمريكايي، عربي و اروپايي ثابت كند كه رئيس جمهور قدرتمند آينده ايران خاتمي است و در داخل، اين آمادگي برايش باقي بماند كه اگر بخواهند به قدرت بازگردند از اين كميته‌ها بهره لازم را ببرد. هدف جلسات بازگشت به قدرت بود. در حوزه عمليات رواني در كشور در اين جلسات تصميم مي‌گرفتند.



جلسات مهدي هاشمي نيز دو سال است كه برگزار مي‌شد. تحت عنوان جلسات صبحانه معروف است. اين مسائل پنهان است اما چون بنا شده است بگوييم مقام معظم رهبري گفتند بايد بصيرت بدهيد.



يكي از سؤالات مشابه اين باشد كه چرا با سران برخورد نمي‌شود ما كيفرخواستي براي اين افراد تهيه كرديم، آقا فرمودند، نيازي به كيفرخواست نيست، شما بصيرت بدهيد و آ‌گاه‌سازي كنيد تا طبقه نخبگان كشور متوجه ابعاد پنهان اين فتنه بشوند و بعد سينه به سينه ابعاد آن در جامعه منتشر شود، اجازه بدهيد مردم براي اين افراد كيفرخواست بنويسند.



جلسات صبحانه دو سال در منزل مهدي هاشمي با حضور امين‌زاده، مرعشي، بهزاد نبوي، محمد هاشمي، تاج‌زاده و بعضاً محمد خاتمي برگزار مي‌شود و تا ظهر بررسي مي‌كنند كه چگونه به قدرت بازگردند. شما اهل فن، هميشه وقتي دو سال جلسه بگذارند چه چيزي در مي‌آيد حتماً طراحي بايد بشود و اقدامات اجرايي بيرون بيايد.



جلسات مهدي هاشمي در جريان هفته از مؤثرترين جلساتي بوده كه برگزار مي‌شده است و آنچه كف خيابان كشور را دچار يك موضوع پيچيده امنيتي كرد محصول اين جلسات بود. به بهزاد نبوي مي‌گويم: با توجه به اين سابقه سياسي، كه به شما چريك پير مي‌گفتند، مي‌رفتي در جلسه‌اي مي‌نشستي كه يك آدم لمپين فاسد آن را اداره مي‌كرد. ابعاد وجودي او را همه مي‌دانند از پدر تا بقيه مي‌دانند كه او چگونه است از ارتباط با سرويس‌هاي جاسوسي بيگانه كه شكلي در آن نيست يا فسادش. و بهزاد نبوي سرش  را تكان مي‌دهد و مي‌گويد بله من دو سال تحت تأثير جلسات اين آقا بودم.



امروز متهم در اختيار ما است كه از سر كرده اراذل و اوباش تهران است. از دو ماه قبل، تيم مهدي هاشمي به اينها آموزش دادند تا روز مدنظر بهره ببرند. متهم در اختيار داريم كه شبي 800 هزار تومان مي‌گرفته با اراذل و اوباش همدست خودش طرف‌هاي تهران‌پارس و غيره را شب‌ها به آتش بكشد.



كس ديگري شبي يك ميليون تومان مي‌گرفته تا غرب تهران را به آتش بكشد. متهم داريم كه شبي دو ميليون مي‌گرفته تا سياه لشكر بياورد تا آتش بزنند، به نيروي انتظامي مي‌رفته و .... قريب به 200 ميليون تومان از مهدي هاشمي پول گرفته مي‌گويند، وقتي مي‌رفتيم پول بگيريم. پول را ايشان دسته‌اي روي ميز چيده بود. اين اطلاعات را خدمت آقايان ارائه داديم. چون بدون سند پيش ايشان حرف نمي‌توانيم بزنيم. براي آقاي ما تحليل‌گر نيستيم ما فقط مستندات ارائه مي‌دهيم.


مهدي هاشمي نرم‌افزاري را وارد كشور كرده است كه مي‌گويد من در مجلس خبرگان آن را امتحان كردم و مؤثر شد. ما نمي‌دانيم چه كار كرد. براي انتخابات رياست جمهوري، نرم‌افزاري كه وارد كرده بود وصل مي‌شود، به SMS سنتر كه از طريق ديش‌هاي ماهواره در قشم و كيش هدايت مي‌شد. براي هر ناظر يك موبايل گرفته بودند و ساعت به ساعت از طريق برقراري شماره sms بيشتر اطلاعات را به اتاق جنگ مهدي هاشمي ارسال مي‌كردند. 30 دختر و پسر پاي رايانه نشسته بودند و اين مطالب را مي‌گرفتند قرار بود در ستاد اصلي، مهدي هاشمي و مهندس موسوي حضور پيدا كنند و از آنجا انتخابات را كنترل كنند هر يك از شماره‌ها علامتي داشتند. براي رسانه‌هاي خارجي جا تهيه كرده بودند و از اين طريق برخلاف دفعه قبل، ساعت به ساعت شكايت روي ميز مسئولين اجرايي بگذارند و عمليات رواني سنگيني انجام دهند. مثلاً ساعت ده صبح است در اين حوزه تقلب مي‌شود و افكار عمومي را به هم بريزند. يكي از تصميماتشان اين بود كه اگر رأي رقيب در جايي بالا رفت، نيرو اعزام كنيم تا تقلبي شكل بگيرد و حوزه باطل شود. برنامه مفصل است.


سه اتاق جنگ درست كرده بود كه اگر اولي شناسايي شد، دومي و سومي باشد. براساس نظرسنجي خودشان، مي‌دانستند كه شكست مي‌خورند اما به دنبال بهانه‌تراشي بودند.


شب قبل از انتخابات سه دفتر شناسايي شد، و ما سه جا را مختل كرديم كه فرياد آنها درآمد كه چرا sms را مختل كردند اگر ما كنترل نمي‌كرديم آنها انتخابات را در ساعت اول زمين‌گير مي‌كردند آنها مطمئن بودند كه شكست خوردند و هزينه اين شكست را بايد روي نظام بگذارند.


جلسات ميرحسين موسوي ده سال است كه برگزار مي‌شود. يك حلقه‌اي مطالعاتي دارد. بهزاديان نژاد، دو پسر شهيد بهشتي، فاتح و .... ده سال است كه كار مطالعاتي انجام مي‌دهند نه براي انتخابات، اما محصول مطالعات ده ساله ميرحسين موسوي شده جزوه زيست مسلماني كه اين جزوه،‌راهبرد براي اداره يك حكومت.


در تمامي حوزه نظرات خود را آورده آنچه از اين جزوه بيرون مي‌آيد، مخالفت ميرحسين موسوي با حكومت ديني است و مي‌گويد ما بايد حكومت دين‌داران داشته باشيم نه حكومت ديني؛‌ اين دقيقاً فكر جريان چپ و فكر آقايان ملي، مذهبي است.


در پس ذهن اين افراد اين است كه آنچه در نظام ليبرال دموكراسي يا نظامات شرقي، نظام‌هاي متداول غرب و شرق را وارد كشور كنيم اما آدم اين را بايد بگذاريم كه كار را اجرا كنند. نبايد كشور براساس احكام قرآن اداره شود اين فكر مهندس موسوي را فوكوياما در مورد نظام ليبرال دموكراسي مي‌گويد. اين نظام پايان تاريخ است و نظامي غير از اين باشد واپس‌گراست و يك حكومت بايد نظام ليبرال دموكراسي را انتخاب كند.


كاري كه اينها و جريان اصلاحات مي‌خواست انجام دهد استحاله انقلاب بود و انقلاب ماتيك ماليده را در منظر عمومي قرار دهد. يك سال قبل از انتخابات جزوه مير حسين به نتيجه رسيد و اين محصول را بايد ارائه دهد. ما از اين غافل بوديم اصلاح‌طلب هم غافل بودند. اصلاح‌طلب كار مي‌كردند مي‌آيند از اسم ميرحسين استفاده مي‌كنند و بعد مثل يك دستمال آن را دور مي‌اندازند.


موسوي خوئيني‌ها به آقاي خاتمي مي‌گويد: ميرحسين و كروبي براي تعدد كانديداها آمده‌اند. آقاي خاتمي مي‌گويد اگر اينها بيايند من شكست مي‌خورم. موسوي خوئيني‌ها مي‌گويد: ما كه خودمان مير حسين را مي‌آوريم و از اسم او استفاده مي‌كنيم بعد مثل دستمال او را كنار مي‌گذاريم. نگران نباش.


بهزاد نبوي به خاتمي مي‌گويد: به كروبي دو تا سه وزارتخانه بدهيد كنار مي‌رود. ميرحسين را هميشه ما مي‌آوريم هر وقت به او بگويم كنار مي‌رود. دو مطلب در ارتباط با اين آقايان مي‌گويد: آقاي كروبي اگر كنار نرفت مي‌رويم مديريت بنياد شهيد را بررسي مي‌كنيم و فساد اقتصادي پيدا مي‌كنيم و آن را بزرگ مي‌كنيم تا برود كنار اگر پيدا نكرديم يك فساد مالي پيدا مي‌كنيم.


در ارتباط با مير حسين هم نقشه اصلي مربوط به بهزاد نبوي است مي‌گويد اگر ميرحسين كنار نرفت عكس بي‌حجابي زنش را منتشر مي‌كنيم البته موضوع به نام اصول‌گراها مطرح شد اما مستندات آن را داريم كه اولين كسي كه مطرح كرد بهزاد نبوي بود.


موضوع را هم به ميرحسين گفتم، آقاي كروبي‌ كه ميرحسين علي بهزاد مصاحبه كرد اما بعد مشكل حل شد در نگاه ليبرال دموكراسي از هر روشي بايد استفاده كرد. اصلاحاتي مي‌خواهند وارد كشور كنند كه ليبرال دموكراسي مي‌گويد. البته دروغ مي‌گويند چون اصلاح براي روبنا نبود شرقي هم اعتقاد به اصلاحات ندارد.


دوم خردادي‌ها اصلاحات مدنظر ليبرال دموكراسي را وارد كشور نكردند. شما اصلاحات وارد كشور كرديد كه ساختارها را هدف قرار داده بودند اين اصلاحات جعلي است. تمامي مبناي اين انتخابات هدف اصلي اركان اصلي بود.


ميرحسين با اين شرايط به اين نتيجه رسيد كه بايد تريبوني پيدا كند كه طرح خود را مطرح كند و بنايي براي ورود به انتخابات ندارد در جلسات سوم و چهارم متوجه مي‌شود كه آقاي خاتمي كاملاً متزلزل است. از اين تزلزل بهره مي‌گيرد و با چند استدلال جدي مي‌شود تا در انتخابات شركت كند.


استدلال مير حسين اين است كه اگر خاتمي بيايد،‌ اصول‌گرا متحد مي‌شوند و خاتمي شكست مي‌خورد. خاتمي هم مي‌گويد. ولي اگر من بيايم بين اصول‌گرا رأي دارم و اگر بيايم خاتمي نمي‌آيد و خيالش راحت است.


من بيايم جريان اصلاحات بايد نسبت من بيايد. خاتمي يك پروسه پيچيده است آقاي خاتمي تلاش دارد بيايد. من مشكل خود را با رهبري و اصول‌گرا حل مي‌كنم اما مشكل من چگونه با شما حل مي‌شود كه اگر بيايم شما يكي مي‌گويد از قرآن رد ..... يا از قانون اساسي رد شو.... در مقابل رهبري بايستد. جريان اصلاحات وقتي تزلزل آقاي خاتمي را مي‌بيند شروع به تهديد مي‌كند كه تو آدم خوب نيستي تو را ما به اينجا رسانديم.


به خاتمي مي‌گويند اگر تو كنار بروي ما پشت ميرحسين نمي‌رويم و هر كانديداي كه شكست بخورد تو بايد جواب بدهي.


در جلسه‌اي كه او نبود گفتند بايد بلايي بر سر او بياوريم. موسوي خوئيني‌ها مي‌گويد او را بايد گوشه رينگ ببريم كه هزينه نه گفتن بيشتر از بله گفتن بشود.


آقاي خاتمي هم مي‌گفت كه چه شكست بخوريم چه پيروز بشويم با اين تفكرات شما نابود شده‌ام. پس از سفر شيراز، بنيان‌هاي فكري خاتمي به هم ريخت. آقاي هاشمي پيغام داده بود، اگر شما بياييد 10 ميليون رأي بيش از احمدي‌نژاد دارد كه او گفته بود نه تحليل شما را قبول دارم نه گفته آقاي هاشمي را قبول دارم.


ميرحسين با ژست مستقل وارد مي‌شود و در مسجد نازي‌آباد حرف‌هاي عدالت‌طلبانه و انقلابي مي‌زند.


اينجاست كه اصلاحات دچار يأس و نااميدي بود. دو هفته اين افراد در كجا بودند. موسوي خوئيني‌ها مي‌گويد: خاك عزا بر سر ما مير حسين شد كانديداي ما.


ما اصلاً زمان امام هم مديريت او را قبول نداشتيم مي‌گويد مسيرحسين كي جنگ را اداره كرده است. اين را در جلسات خودشان مي‌گويند. اين در درون جريان اصلاحات گفته مي‌شود.


او اگر توان داشت بعد از عمليات فتح‌المبين و بيت‌المقدس، جمهوري اسلامي ايران در اوج پيروزي بود ديپلماسي قوي به كار مي‌گرفت كه قطعنامه‌اي تصويب شود و جنگ پايان بپذيرد اينها مي‌گويند جام زهر  را ميرحسين دست امام داد. اگر جنگ را اداره مي‌كرد و اعتقاد به جنگ داشت امام جام زهر را نمي‌نوشيد.


وقتي ما شنيديم بسيار براي ما ويژه بود. نواري از آقا دارم كه فرماندهان به آقا كه رئيس جمهور بود تشر مي‌زنند كه چرا امكانات در اختيار جنگ نمي‌گذاريد و اواخر جنگ به قدري پيچيده بود كه كمرشكن بود. در دو سه سال آخر چه فشار بود تمام فريادها را به آقا مي‌زنند.


آقا مي‌فرمايند: امام بر من حضور در برخي استان‌ها را حرام كرده است. امام نگران جان آقا بود. تلاشم مؤثر نبود. امام براي بازگشت آقا قرباني مي‌كردند. ايشان مي‌فرمايند: چه كنم كه به نخست‌وزير كشور دستور كتبي دادم كه صنايع كشور از جمله ايران خودرو در خدمت جنگ قرار بگيرد اما نامه من روي ميز ايشان مانده و ايران خودرو هنوز پيكان توليد مي‌كند و تا 7 تا 8 تا از دستورات خود به نخست‌وزير را نام مي‌برد كه من دستور دادم كه عمل نكردند. سابقه لجاجت و آقاي محسن رضايي هم گفت جام زهر را ميرحسين به امام داد.


آْقاي موسوي بجنوردي مي‌گويد: ايشان (ميرحسين) فاسق است و فعل حرام انجام داده است (منظور آمدن به انتخابات است) مجيد انصاري مي‌گويد: پيروزي صد درصدي ما به باخت صد درصدي تبديل شد. مواضع آنها با هم جداست. فكر ميرحسين اصلاً فكر ماركسيستي شرقي است چه اتفاقي افتاده كه دست در دست كساني است كه دنبال ليبرال دموكراسي هستند فاصله ميرحسين و جريان اصلاحات را عرض كرد و ميرحسين هم واقعاً مستقل وارد شد. اما جريان اصلاحات گفتند كه ما به بخشي از نظام هم آويزان شديم باز كلي است.


با سازمان مجاهدين جلسه مي‌گذارد و ميرحسين مي‌گويد كه خبر اين جلسه نبايد بيرون بيايد چون مي‌خواهم از اصول‌گرايان رأي بگيرم. اما بدانيد فكر من مثل شماست. اينجاست كه دم فروش از آن جا بيرون زد. معلوم شد كه مستقل بودن دروغ است و نيازمند حمايت جريان اصلاحات است.


كساني كه دور او جمع شده‌اند كننده كار نيستند. چند روز بعد با ملي – مذهبي‌ها جلسه گذاشتند كه به بركت زحمات سربازان گمنام منتشر شد و ظرف 24 ساعت ما آن را منتشر كرديم و دستش به طيف راديكالي كه عليه نظام شمشير كشيدند در يك كاسه است.


بلافاصله در ستادها اين اتفاق افتاد صفدر حسيني را معرفي كردند به بهزاديان نژاد و اختلافاتي هم پيش آمد اما رفع شد. راه افتادند در كل كشور و ستاد ميرحسين و اصلاحات يكي شد. چند مثل تهران جدا ماند و در رأس آن يك مشاركتي گذاشتند، مشاركتي كه در همه جا آدم دارند. مسيرحسين اين رخنه را پذيرفت.


برج ميلاد اصلاح‌طلبان برنامه گذاشتند و از ميرحسين و اعوان و انصارش دعوت كردند و گفتند، به ميرحسين در جشن بايد بفهمانيم كه كار كردن چگونه است. مي‌گفتند، حرف‌هاي ميرحسين همان حرف‌هاي احمدي‌نژاد است و مي‌گفتند، اين همان احمدي‌نژاد عاقل است به او گفتند بايد ادبيات خود را عوض كند و هر چه گفتند اثر نكرد اما جشن گذاشتند.


در جشن اوضاعي بود در حوزه فرهنگ آنچه در 8 سال خاتمي رخ داد در اوايل سه ساعت جمع كردند، دختر، پسر ماتيك سرخاب، مخلوط كردند هر سياه‌نمايي عليه نظام كردند و كليپ پخش كردند كه كليپ منافقان بود.


ميرحسين با آرنج به بهزاديان نژاد زد و گفت ياد بگير و تمام سخنراني‌ها را مشاركتي‌ها مي‌نوشتند كه بسيار مفصل بود نكاتي هم مطرح بود. مي‌گفتند ميرحسين كاري براي ما نكرده، ميرحسين ما را به مقصد نمي‌رساند، مثل رابطه با آمريكا و آزادي ما مدنظر؛ او يك اصول‌گراست زماني امام هم او را قبول نداشتيم، يك هندوانه در بسته است و ابزار طرف مقابل است. اين نگاه به ميرحسين بود.


در اين توطئه نافرجام، اهداف و استراتژي هم داشتند كه خيلي مهم است كه استراتژي به ميان مدت، بلندمدت و كوتاه‌مدت تقسيم شد.


در اهداف بلندمدت، تغيير قانون اساسي بود كه در ذيل آن صدا و سيما شوراي نگهبان، نيروهاي مسلح محدود كردند. رهبري، مصوبات مجلس و حوزه دين و مذهب جزو موضوعاتي است كه در جلساتي كه برگزار مي‌‌كردند، بررسي مي‌شد تا مردم نسبت به اين اركان شبهه پيدا كنند. حذف ولايت فقيه و رهبري جز اهداف اصلي اين‌ها است. يعني آقاي احمدي‌نژاد بهانه‌اي براي جريان اصلاحات است. احمدي‌نژاد اصلاً مهم نيست اينها به دلايل خطاهايي كه اتفاق افتاد، به نظرشان مي‌رسد كه نظام در ضعيف‌ترين شرايط است. تحليل دستگاه‌هاي اطلاعاتي آمريكا و انگليس اين است كه نظام جمهوري اسلامي ايران در ضعيف‌ترين وضعيت قرار گرفته و بايد ضربه نهايي را زد. همين تحليل را اينها در جلسات دارند.


براي اين كه ضربه نهايي را بزنند بايد اركان اصلي را بزنند و ساختار را بشكنند كار به جايي رسيد هدف اصلي مقام معظم رهبري قرار گرفت و هر شب در تهران، در كوي دانشگاه شعارنويسي عليه رهبري انجام مي‌گيرد. تير كينه اين افراد مستقيم به سمت رهبري بود.


زماني با مصداق مشكل داشتند بعد از دو سالي گفتند با مصداق مشكل نداريم و ايشان بهترين است. امروز خودشان هم در جلسات مي‌گويند كه جز ايشان كسي نمي‌تواند كشور را اداره كند حرف‌هايي كه آقاي هاشمي هم مي‌زند.


اما نسبت به آن نقد دارند اينها با خود ولايت فقيه رفتند سراغ ولايت فقيه تصميم گرفتند ما بايد آقاي احمدي‌نژاد را كانديداي بيت رهبري و مير حسين موسوي را كانديداي بيت امام كنيم. بيت امام و رهبري را در مقابل هم قرار دهيم. با اين اتفاق دو نتيجه حاصل مي‌شود، هم رياست جمهوري را گرفتيم و هم رداي رهبري به سمت امام باز مي‌گردد.


فردي مي‌گفت، روزي سيد حسن آقا به من گفت، بهتر است رداي رهبري به بيت امام برگردد ، اين بنده خدا مي‌گويد اين پا آن پا كردم كه به آقا بگويم يا نگويم به هر حال تصميم گرفت بگويد خدمت آقا مطرح مي‌كند و آقا مي‌گويد به شما هم گفته معلوم مي‌شود كه به خود آقا هم گفته بود.


امروز براي اين كار طراحي مي‌كنند. برخي مي‌گويند براي رياست جمهوري خيز برداشته اما من مي‌گويم رياست جمهوري هدف كوتاه است. ايشان خيز برداشته براي رياست مجلس خبرگان و بعدش هم رهبري.


مطلب دارم، موقعي كه آقاي خاتمي مي‌خواست خدمت رهبري برود. سيد حسن آقا مي‌گويد شما مي‌رويد نرويد اجازه بگيريد مي‌رويد شما وضعيت كشور را ترسيم كنيد. بالاخره جامعه از من دعوت كرده و من تكليف دارم بهزاد هم به خاتمي‌ مي‌گويد هدف آنها زدن آقا و به زير كشيدن نظام ولايي است اين همه بي‌حرمتي صورت گرفته است.


در بررسي مستقيم اطلاعاتي دشمن به اين نتيجه رسيده‌اند كه تا اين هست نمي‌توان كار كرد. فوكوياما مي‌گويد شيعه دو بال دارد. يك بال سرخ شهادت و عاشورا است و يك بال سبز تشيع انتظار براي ظهور حضرت مهدي (عج).


بعد مي‌گويد: محور سومي كه اين دو بال بر آن استوار است ولايت فقيه است و اگر ما مي‌خواهيم به هدف برسيم بايد آ‌ن را از بين ببريم. مهندسي فوكوياما در ايران معكوس است مي‌گويد ميل شهادت طلبي را در ايران بايد به ميل دنيازدگي تبديل كنيم. نقطه عزيمت فكري ايدئولوژي ديني بايد به سمت سكولاريسم برود.


حذف نظارت استصوابي، حذف احمدي‌نژاد جزو برنامه‌هاي اين‌هاست. موسوي خوئيني‌ها مي‌گويد شمر بهتر از احمدي‌نژاد است. رأي‌آوري كانديدا ملاك اصلاح‌طلبان است. شما اگر پيامبر را هم بياوري، ما پشت سر او نمي‌آييم.


بازگشت به قدرت به دور از كمك رهبري همان نكته كه سيد حسن و بهزاد مي‌گويند: خاتمي مي‌گويد من اگر به قدرت برگردم از جايگاه ولايت و رهبري چيزي باقي نمي‌گذارم مگر يك جايگاه تشريفاتي.


مهدي هاشمي مي‌گويد: اگر پدرم بيايد قانون اساسي را تغيير مي‌دهد و اصل ولايت فقيه را حذف مي‌كند و يا مصداق آن را تغيير مي‌دهد.


اين روند محصول كم كاري ما اصول‌گرايان نيز هست ما كجا كم آورديم. كجا اسير شبهه و ابهام شديم. اين غبار فتنه چقدر روي سر و صورت ما نشسته ما كشيديم كنار تا تير به آقا بخورد. دولت اصول‌گرا با سرعت رفت. كجا كشيد كنار كه آقا مورد حمله قرار گيردتعلل ما، كم‌كاري ما و عدم بصيرت در حوزه اصول‌گرايي زمينه حمله به آقا شد.


در آمريكا، ستاد انتخاباتي براي حمايت از اين انتخابات تشكيل شده سابقه ندارد آ‌نجا كميته تشكيل شده در 5/1 تا دو سال انتخابات را هدايت مي‌كردند جاهايي ما كم آورديم، كشيديم كنار كه آقا مورد هدف قرار گرفت.


طرح محدود كردن و پاسخگو كردن رهبري، فعال كردن مجلس خبرگان، ... وقتي در پاسخ به نامه آقا تعلل مي‌كنم يكي از اين موارد است. برخي از آدم‌ها را به كار مي‌گيريم كه مي‌دانيم مورد نظر آقا نيست.


مي‌دانيم طرف مسئله درست كرده به دشمن اين جرأت را مي‌دهد كه اين گونه برخورد كند.


خدمت مقام معظم رفتند و گفتند در مجلس خبرگان بررسي كرديم كه براي رهبري مدت زمان تعيين كنيم. بعد از طرح محدود كردن زمان رهبري از سوي موسوي خوئيني‌ها، آقاي هاشمي آن را مطرح كرد و بعد خدمت رهبري رفتند و مسئله را مطرح كردند. آقا فرمودند: برويد بررسي كنيد و بعد از من اجرا كنيد ولي اين كار كردند. در مجمع تشخيص مصلحت مطرح كردند كه بسيج را از مساجد بيرون كنيم. جلسه در انتخابات گذشته مجمع تشخيص داشت مصوبه‌اي مي‌گذارند كه بسيج از مساجد برود اصلاً چه ربطي به اينها دارد كه به گوش آقا مي‌رسد و آقا پيغام مي‌دهد كه حواس خود را جمع كنيد.


تعيين مرجع رسيدگي به شكايت از رهبري، بوجود آوردن امكان عزل رهبري توسط محاكم قضايي، در جلسات خود كيفرخواست آقا درست مي‌كردند تا به قوه قضائيه بدهند تا رهبري را محاكمه كنند. آنچه جمهوري اسلامي ايران را سرپا نگه داشته همين مؤلفه دين، ولايت و مرجعيت است. آنها مي‌خواستند ابهت ولايت را بشكنند آقاي كروبي گفته بود تا بت بزرگ را بشكنيم. دشمن طراحي كرد، دعواي بين رايس و رامسفلد رخ داد. رامسفلد نظر برخورد سخت با جمهوري اسلامي ايران را داده بود. 56 پايگاه مسلح در اطراف ما دارند اما رايس مي‌گفت ما بررسي كرديم كه اين‌گونه نمي‌شود. 7 تيم اطلاعاتي وارد كشور شده و بررسي كردند. چه عناصري تعيين‌كننده‌اند.


1- امام حسين، حماسه عاشورا، ايثارگري رسيده از اين حماسه و به تأسي از آن امام ايستادگي مي كنند. ما همه طراحي مي‌كنيم اما محرم مي‌ايد با يك يا حسين همه سياه‌پوش مي‌شوند ما با اين چه كنيم.


بنابراين، هيأت‌هاي مذهبي را هدف قرار دهيم. مداحان بايد هدف قرار گيرند. نمونه‌اش آقاي هلالي، ما آن فرد را دستگير كرديم.


مي‌خواستند مداحان را به لجن بكشند ما آقايان را توجيه كرديم. بر روحانيون مطرح برنامه داشتند. ملودي مداحي هم را مي‌خواهند تغيير دهند.


كار به جايي رسيد كه مداحان ما آهنگ قبل از انقلاب را اجرا كردند و ذائقه جوانان را تغيير دادند.


امروز جوانان ما هيأت مي‌روند اما از هيأت بيرون آمد ترك موتور به دختر بازي مي‌رود.


كار به جايي رسيده كه در برخي منبرها از اول تا آخر جك مي‌گويند و مي‌خندانند.


در جبهه نرم با ما درگير شدند اما براي ما فضايي درست كرده بود كه هر بلايي در آن فضا بر سر ما مي‌آمد عسل بود. محصول درگيري سخت با دشمن مي‌شد شهيد و شهيد ما به حركت بود. در فتنه اخير به همه توهين شد جز شهيد


نمونه نداريد. 20 سال از جنگ مي‌گذرد. دشمن فهميد ديگر نمي‌تواند با ما بجنگد.


فوكوياما مي‌گويد بايد فلسفه شهادت و ايدئولوژي شهادت را از اين‌ها بگيريم. دشمن از اين طريق مي‌خواهد وارد شود.


جنگ ما از دفاع مقدس پيچيده‌تر است. جوانان ما را مي‌گيرند. اين تلفات نه تنها نورانيت نمي‌آفريند به كار تيشه به ريشه انقلاب مي‌زند.


كساني كه در انقلاب نقش داشتند. نقش خود را فراموش كردند. اين فتنه اين پيچيدگي‌ را دارد آن وقت آقاي لاريجاني نامه برداشته ماله بكشد كه بيايد صلح كنيم و زنداني‌ها آزاد بشوند. كجاي كار هستيم. ثمره 200 هزار شهيد را بفروشيم. آنچه مي‌گويم كه يك هزارم اتفاقاتي است كه رخ داده. بصيرت و آگاهي بسيار نياز جامعه است.


فعال نگه داشتن جريان اعتراض، مانند 13 آبان، روز قدس و 22 بهمن، براي پاي كار كردن افراد بايد از اين فرصت‌ها استفاده كنيم تمام امكانات را براي 13 آبان برنامه داشتند فكر مي‌كردند برابر 13 آبان هر سال آدم بياورند. در 13 آبان 70 هزار نفر نيروي خودي آمدند و 4، 5 هزار نفر در بالاترين سطح آدم آوردند كه از اين 80 درصد اراذل و اوباش و ضد انقلاب و دختران فاسد بودند. براساس بررسي‌هاي اطلاعاتي كه ما انجام داديم در تهران بيش از هزار و 200 خانوار نفاق داريم. منافقين اعدامي دادند يك ميليون و 200 هزار نفر اتباع بيگانه داريم كه در تمامي مراسم عليه نظام فعالند.


NGOها جز برنامه‌هاي آقاي خاتمي بود. آقاي خاتمي مي‌گفت بايد انرژي خود را در اين تشكل‌ها متراكم كنيم بر اي روزي كه مي‌خواهيم اينها را يك دفعه رها كنيم و اين كار را در دوران فقر كردند.


در تمام انقلاب‌‌هاي مخملي نقش دارند. آقاي حاضري از نزديكان ميرحسين روز شنبه كه مقام رهبري روز جمعه سخنراني كرد و روزي كه مردم ريخته به خيابان همان شب آقاي حاضري رفته پيش موسوي خوئيني‌ها. بچه‌هاي من وقتي رصد كردند، اشك مي‌ريختند. آنها در كميته‌ها به اين نتيجه رسيدند كه نبايد آقا فصل‌الخطاب باشد و غائله نخوابد. شبه حدود 300 الي 400 هزار نفر آدم آوردند آقاي حاضري مي‌رود پيش آقاي موسوي خوئيني‌ها و مي‌گويد آقاي حاضري مي‌توانند تا يك ماده ديگر ادامه دهند كه مردم همين طور بيايند كه اگر ادامه مي‌يابد با تحصن سراسري راه مي‌اندازيم و بعد به سراغ شوراي نگهبان مي‌رويم و برق از چشم شوراي نگهبان ببرند.


انشقاق در جبهه اصول‌گرايان كه اين اتفاق افتاده آ‌قاي لاريجاني رفته پهلوي مهدوي كني كه آقاي كني با آقا صحبت كند با هاشمي صحبت كند، زنداني‌ها آزاد شوند و مسئله تمام شود.


نمودار ساختار سازماني، خاتمي، خوئيني‌ها و ميرحسين در لايه رهبري هستند با حمايت بي‌دريغ هاشمي رفسنجاني كه مي‌توانيد جابجا كنيد.


ابطحي مي‌گويد: روزي كه اين سه نفر رفتند پيش هاشمي و آ‌مدند بيرون خط اغتشاش در آن جلسه گذاشته شد و جلسات مهدي هاشمي اجرا مي‌كند و اين تصميم ما در شبانه در جماران گرفته مي‌شود. سازمان رأي، ستاد 88 و ستاد پوشش سه لشكر نيروي انساني هستند كه آقاي خاتمي درست كرده است. خاتمي مي‌گفت: اگر نظام بسيج را مي‌آورد ما بايد لشكرهاي انساني بسازيم در مقابل بسيج وقتي اينها آموزش ديدند و شدند از ليدر جريان فتنه، حتي خارج از كشور آموزش ديدند و اين لشكركشي‌هاي خياباني قبل از انتخابات جز طراحي‌هاي اوليه بود.


اينها آموزشي ديدند. كميته جنگ رواني اين سازمان تاج زاده است. تاج زاده مستقلاً بدون ستاد اصلاحات و ميرحسين خودش كار مي‌كرد. يك اطلاعيه دادند كه دختر و پسر روز شهادت حضرت زهرا(س) مي‌خواهند از راه‌آهن تا تجريش كارناوال راه بيندازند. اينها قبلاً گفته بودند اصلاحات خون مي‌خواهد و بايد جنبش‌ها را با هم پيوند بزنيم و يك خيزش ايجاد كنيم. كشته‌سازي جز طراحي‌هاي جلسات بوده.


ما به آقاي بهزاديان نژاد گفتيم ما خبر نداريم و پيگيري كرديم كه در كميته جنگ رواني در ساختماني در تهران، خانيكي، نعيمي‌پور، حجاريان خوراك مي‌ دهند و اين اطلاعيه را توزيع كرده است.


فقط 30 نفر منافق كه برنامه‌ها را هدايت مي‌كردند در ميان اراذل و اوباش توسط وزارت اطلاعات شناسايي شدند.


در ستاد اصول‌گرايان اينها جاسوس داشتند. نقش جاسوس‌ها در ستاد اصول‌گرايان بسيار مهم است. سفارتخانه فعال بودند مثل ستاد جنگ فعال بودند. با تمام توان فعاليت و هدايت مي‌كردند. NGOهاي خارجي هم كه مفصل است مي‌گفتند NGOهاي خارجي اما به تشويق تيم به ايران بردند كه خيلي از آنها دستگير شدند.


لايحه رهبري و لايه طراحي و سازماندهي با مسامحه و با خط‌چين مرتبط كرديم با كشورهاي خارجي به ويژه آمريكا، انگليس، اين آقايان مرتبط هستند. برادران، آقاي خاتمي خوئيني‌ها، مير حسين و هاشمي و اعوان و انصارش تعارف هم نداريم. همه جا هم مي‌گويم. برخي فرزندان آقايان نامه مي‌گيرند از اين آقا، به  mi6 مي‌برند و نامه مي‌دهند، مي‌آورند براي اين آقايان حد مرتبط هستند.


آقاي خاتمي دفتر ژنو زده ابطحي مي‌گويد به او گفتم كه آقا اين مسئله مي‌شود و روزي به سفير سوئيس گفتم كه دفتر ژنو را چگونه ارزيابي مي‌كنيد، مي‌گويد دفتر ژنو را ما براي ايشان زديم و اينجا بهترين محل براي ارتباط ايشان با آمريكا و غرب است . اطلاعات آمده آقاي خاتمي هر وقت به ژنو مي‌رود با آقاي رسام، بهنود خانم كامليا و خانم شيلر ارتباط و ديدار دارد. ابطحي مي‌گويد در دست ايشان مي‌رود و ژنو با خانم شيلر و خانم كامليا جلسه دارد. شما چه حرفي با افراد مرتبط با سرويس‌هاي جاسوسي داريد.


مهدي هاشمي رفته با سرويس‌هاي جاسوسي انگليس، آمريكا و صهيونيست‌ها جلسه داشته است. بنياد سورس يك بخش از كار است. اينها شكست خوردنى، چون براساس نظرسنجي‌ها مي‌دانستند كه رأي نمي‌آورند و عمليات رواني كردند كه بار را به روي نظام بيندازند و در اين راستا كميته صيانت از آراء تشكيل دادند.


وقتي عده‌اي را دستگير كرديم و نظرسنجي خودشان بيرون آيد. تقسيم شما كه خودتان مي‌دانستيد شكست خورديد چرا به ميرحسين دروغ گفتيد كه ميرحسين ظهر اعلام كرد كه من پيروز هستم.


بهزاد، تاج‌زاده، صفايي فراهان و شريعتي مي‌گفتند ما شكت را مي‌دانستيم. تاج‌زاده مي‌گفت، من مسئول ستاد انتخاباتي بودم. مي‌دانستم رأي نداديم و تقلب شدني نيست كه من مي‌گويم اما نيروي مي‌گويم مي‌گفتند احمدي‌نژاد رأي پاياپايي در روستاها داشت و ما آن را حساب نمي‌كرديم تا تضعيف روحيه نشويم و 5 تا ده درصد به نظرسنجي‌ها اضافه مي‌كرديم و بعد به مهندس موسوي مي‌داديم. علي هاشمي مسئول نظرسنجي بود مي‌رفته در مترو نظرسنجي مي‌كرده و به عنوان نظرسنجي كل كشور به آقاي موسوي مي‌دادند.


اصلاً يكي از كساني كه باعث شد مهندس موسوي فكر كند كه رأي دارد، آقاي علي هاشمي است اصلاً مي‌گويند ميرحسين تقريباً پذيرفته بود كه شكست خورده. مي‌گويند يك جلسه علي هاشمي رفت و آمد و ميرحسين عوض شد.


محمد عطريان‌فر مي‌گويد، 8 ماه قبل از انتخابات تاج‌زاده، گفت كه بحث تقلب را در دستور كار قرار داديم. مي‌دانند در مقابل دولت اصول‌گرا رأي ندارند.


؟؟/ آقايي مي‌گويد، شايد تقلب از بالا قبل از سخنراني آقاي هاشمي در نماز جمعه كليد زده شد و اوج روند پروژه اعلام صريح  در مورد ابطال انتخابات بود.


عبور از قانون و ايجاد اغتشاش:


محتشمي مي‌گويد: ما برنامه‌هايي در نظر  داريم كه بايد آ‌ن را به اطلاع مهندس موسوي برسانيم آن برنامه چيست؟ طرح الله اكبر تا ابطال است اين انتخابات فاقد مشروعيت است لذا هر روز تا ساعت 10 بايد الله اكبر بگوييم تا ابطال شود و او دارالزهرا زده دعاي كميل مي‌خواند و مسجد زرار درست كرده‌اند.


تصميم جديدشان اين است كه از دعاي كميل و هيأت‌هاي مذهبي استفاده كنند چون مردم فكر مي‌كنند ما بي‌دين هستيم. موسوي خوئيني‌ها مي‌گفت، ولي به طور صوري درها را ببندند تا بگويد ما نماز مي‌خوانيم زيارت عاشورا راه بيندازند.


آقاي خاتمي اساساً قرآن را قبول ندارد در ارتباط  وحي و ... ايشان بدتر از آقاي شبستري و سروش حرف مي‌زند و ما فقط براي آقا فرستاديم. مي‌گويد در جامعه ما مشكل اساسي وجود دارد و آن عقب‌ماندگي فكري و اقبالي مزمن است. زن را جنس دوم مي‌داند و اگر بدون تعبير دين هر قرآن و فرهنگ اسلامي نگاه شود. اينگونه القا مي‌شود كه آيات قرآن بيشتر به مردان واقع شده است. آيات قرآن و مستندات ديني به گونه‌اي است كه افرادي كه تفكر سنتي دارند، مي‌توانند به قرآن و متون سنتي استناد كنند. اخيراً مطلبي از شبستري و سروش در مورد وحي مطرح شده كه بخشي از آن درست است چرا كه وحي يك سري سخنان بوده كه بر دل پيامبر وارد شده و حقيقت آن بر ما روشن نيست. از اين‌جا به بعد را آقاي خاتمي اضافه مي‌كند به همين دليل براي ما قابل استناد نيست و مي‌گويد، برخي از احكام اسلام متناسب زندگي قبيله‌اي آن زمان بوده است يا احكام صادره جاودان است. اگر قطعي باشد بايد قبيله‌اي زندگي كنيم.


آقاي يونسي وزير اطلاعات، مي‌گويد، آقاي خامنه‌اي فقط وقتي مي‌ترسد، عقب‌نشيني مي‌كند و بايد فضا را ادامه دهيم و اين جز ديدگاه‌هاي آقاي هاشمي هست. حلقه امنيتي داشته‌اند. اين كشته‌ها، اين ترورها به دست كساني به وقوع پيوست كه بي‌ارتباط با اين آقا نبوده‌اند. اين حلقه كماكان دارد كار خود را  ادامه مي‌دهد. ما در قم هم مشكل داشتيم در هم‌لباسي‌هاي من و شما مشكل داشتيم. در همين مراجع من خدمت آقايان رسيدم و مفصل توضيح دادم.


حسين رسام جاسوس بود و فراري دادند. 14، 15 نفر شاخه داشتند و از طريق رسام وصل به سرويس‌هاي بيگانه بودند اين آقا را فراري دادند و رفتند در دفتر ژنو با خاتمي ديدار دارد. افرادي نوري زاده، مهاجراني و ...


عطريان‌فر مي‌گويد: مهدي هاشمي از قول پدرش گفت، پيام آقاي هاشمي به اوباما اين بوده تا قبل از انتخابات با ايران وارد مذاكره نشويد آقاي هاشمي به اوباما پيام داد چون با دولتي كه ما مي‌گذاريم خيلي چيزها مي‌توانيد پيدا كنيد.


آقاي خاتمي مسئوليت پيدا كرده به غرب آمريكا، كشورهاي غربي، بياورد پشت سر ميرحسين چون تفكرات او را ماركسيستي مي‌دانستند.


ابطحي مي‌گويد: بعد از اين كه رفت، يك موج فزاينده دفاع از ميرحسين در رسانه‌هاي خارجش شروع شد. حتي خارجي‌ها ميرحسين را نقد كردند.


آقاي خاتمي رفت پيش ملك عبدالله چون خيانت‌آميز مي‌گويم: در باغ خصوصي ملك عبدالله دو زانو مي‌نشيند. خودش مي‌گويد. ملك عبدالله مي‌گويد آقاي خاتمي شما به چه حقي از انتخابات كنار رفتي. شما مگر آدم خودتي تو مربوط به خاورميانه‌اي تو بودي ما مشكل نداشتيم با تو و هاشمي مشكل نداشتيم. تو اگر مي‌آمدي ما مشكل خود را در خليج فارس و منطقه حل مي‌كردم. براي چه كنار رفتي تو بايد مي‌ماندي.


ادامه مي‌دهد، جمهوري اسلامي به چه حقي در حمايت از مردم فلسطين با صهيونيست‌ها درگير است چرا در لبنان و عراق دخالت مي‌كند خوب است ما اهل تسنن بر عليه شما بشورانيم.


آقاي خاتمي مي‌گويد: شما خود را ناراحت نكنيد، قلبتان ضعيف است، آسيب مي‌بيند من براي همين آمده‌ام. ميرحسين نيز راه ما را مي‌رود شما آن را حمايت كنيد. اين همه ثمره خون شهدا را به يك شاه فاسد مي‌فروشيد.


به سردار جعفري گفتيم او گفت از كجا مي‌دانيد نوار را گذاشتيم. گوش كردند.


روحاني پاپيون زده، انقلاب ماتيك زده، اين همه ارتباط خارجي، موضوع را بزرگ نمي‌كنيم پيام مي‌دهند، مشفق را بگيرد. از اين مسائل زياد است.


ابطحي مي‌گويد: من مأمور شدم از رهبري پول بگيرم. آقاي خاتمي گفت و ايشان پول بدهد، يك نماينده ولي فقيه مي‌گذارد كار از دست ما در مي‌رود.


ابطحي وقتي اعتراف مي‌كند، مي‌گويد من شرم دارم مي‌گويد جايي رفتم 200-100 هزار يورو و 50 هزار يورو گرفتم.


شاه امارات مي‌گويد: بررسي مي‌كنيم و يك نفر زنگ مي‌زند به آقاي ابطحي و مي‌گويد شاه ما شيخ گفت اگر شما پول مي‌خواهيد بايد در مركز استراتژي ما سخنراني كه ما مي‌گويم بكنيد و بابت هر سخنراني 100 هزار يوروي مي‌دهيم.


ابطحي مي‌گويد در جلسه در گزارشي از پول‌هاي دريافتي را مي‌دادم آقاي صادق خرازي گفت كه اين پول نيست ببينيد چقدر پول از غربي‌ها گرفتم پول‌هايي كه در كنگره مصرف مي‌شود چگونه پخش مي‌شود؟


وقتي بي.بي.سي مي‌خواست راه‌ا ندازي شود تيم آقاي خاتمي اينها را شناسايي كرد و تا سه جلسه با آقاي خاتمي داشتند و رهنمودهايي را گرفتند و از زير قرآني كه آقاي خاتمي قبول ندارد ردشان كردند و بي.بي.سي را برعليه جمهوري اسلامي راه‌اندازي كردند.


همين آقاي خاتمي اينها را فرستاد. رسانه‌هاي دوم خرداد به دليل مسائل فساد ابطحي برخورد كردند كه آقاي خاتمي او را كنار بگذارد. آقاي ابطحي مصاحبه‌اي كرد و گفت مگر من را خاتمي آورده كه خاتمي من را بردارد.


امروز در بررسي ما مشخص شده حسين درخشان جاسوس، آقاي ابطحي را وصل كرده به سرويس‌هاي جاسوسي دشمن و ابطحي زيرمجموعه آقاي خاتمي است و مستندات آن را خدمت آقا فرستاديم.


حسين درخشان شبكه خود كشيده كه يكي از آنها ابطحي است كه بيش از 30 جلسه با آنها داشته است و زيرمجموعه‌هاي آقاي ابطحي با سرويس‌هاي بيگانه در ارتباط هستند. به او مي‌گوييم تو كه اين همه مسائل اخلاقي داري چرا خاتمي با تو برخورد نكرد او گفت، وضع او بدتر از من است شما دست دادنش را مي‌بينيد.


اينجا به هاشمي مي‌رسيم. هاشمي سه استراتژي را اجرا كرد. با آقاي خاتمي ميانه‌اي ندارد. چون هر بلايي سر هاشمي آمد در دوران ايشان آمد. نه خاتمي نه احمدي‌نژاد استراتژي‌هاي هاشمي ، فرمانبري بايد از هاشمي باشد نه مثل خاتمي، نه مثل احمدي‌نژاد كه هيچ كس را قبول ندارند.


رفتند خدمت آقا و طرح دولت صالح را مطرح كردند. راست صالح؛ شما جلوي احمدي‌نژاد را بگيريد. من هم جلوي خاتمي را مي‌گيريم. دعوا تمام شد و حسن روحاني و ناطق نوري هم از صندوق بيرون مي‌آيند.


آقا مي گويد: خاتمي مي‌خواهد و شما نمي‌توانيد جلوي او را بگيريد و ملاك براي ما صندوق رأي است آقاياني كه دم از دموكراسي مي‌زنند و به آقا و ولايت حمله مي‌كنند، كساني بودند تمام توان خود را براي تغيير قانون اساسي گذاشتند.


استراتژي دوم، نه احمدي‌نژاد و نه خاتمي استراتژي دولت وحدت ملي كه مطرح شد، متعلق به هاشمي است. شروع به تبليغات كردند كه به مردم بگويند كه يك نفر بيايد كه چپ و راست بيايد و كشور نجات پيدا كند. ما گام به گام رصد مي‌كرديم به آقاي لاريجاني گفتند شما بايد شروع كنيد آقاي لاريجاني جشن 30 سالگي مجلس را برپا كرد. چپ و راست و ملي و مذهبي هم آمدند. هر حرف نامربوطي عليه نظام گفتند و آقاي احمدي‌نژاد نرفت آقا از طريق آقاي شاهرودي پيام فرستاد كه به آقاي لاريجاني بگو چه جلسه بي‌ربطي بود كه آدم‌هاي بي‌ربطي آمدند صحبت‌هاي بي‌ربط هم كردند. مطبوعات هم منعكس كردند اما استراتژي دوم شكست خورد.


استراتژي بعدي اين بود كه اصول‌گرا بايد با چند كانديدا بيايد. به هر قيمتي احمدي‌نژاد نبايد آقاي محسن رضايي اين طرح را مطرح كرد و ما بايد ائتلاف كنيم روي يك نفر به غير از احمدي‌نژاد. هاشمي خوب همه اين مسائل را رسيده است، مي‌داند روي لاريجاني كار مي‌كنند. ما به لاريجاني گفتيم كه شما رئيس مجلس هستيد و در مقابل احمدي‌نژاد رأي نمي‌آوري شما يك مهره اصول‌گرا هستيد، آينده اصول‌گرا روي شما حساب مي‌كنند. هاشمي با يك تير دو نشان مي‌زند. هم رأي احمدي‌نژاد را مي‌گيرد و هم تو را قبل از موعد مقرر مي‌سوزاند.


مستندات داريم كه يكي از برنامه‌ها اين است كه مهره‌هاي اصول‌گرايان را قبل از موعد مقرر بسوزانند و اين كار را كردند. لاريجاني رفت كنار، قاليباف هم ستاد زد و آقاي قاليباف رفت خدمت آقا و گفت من تكليف‌مدار هستم. آقا هم گفت، من به شما مي‌گويم كه شما هيچ تكليفي نداريد و او نيز 13 ستاد خود را به آقاي رضايي داد و 23 ستاد خود را به ميرحسين موسوي داد.


موضوع ايشان مفصل است. وقتي محسن رضايي آمد، هاشمي گفت ما مي‌دانيم او رأي نمي‌آورد اما دو تا سه ميليون از رأي احمدي‌نژاد كم مي‌كند. اما مديريت مقام معظم رهبري نه در اين حوزه بلكه در تمام حوزه‌ها واقعاً هوشمندانه بود.


با بزرگان اينها، برخورد محاكمه‌اي كار درستي نيست. چند وقت پيش، وقتي دانشگاه‌ها را نتوانستند شلوغ كنند، گفتند مطالبي تهيه مي‌كنيم و مي‌دهيم كربي و كروبي چون ساده است مي‌گويد و آستانه تحمل نظام پايين مي‌آيد. او را دستگير مي‌كنند و دستگيري او را مي‌كنيم ملات اغتشاشات آينده با دستگيري كار درست نمي‌شود.