بنیامین صدر

چند سال پیش، وقتی یک طلبه ی جوان در تهران پایگاهی اینترنتی را برای همسریابی جوانان راه اندازی کرد، شاید کمتر کسی فکر می کرد که همسریابی اینترنتی و مشاوره ی مجازی برای ازدواج در ایران روزگاری از زبان وزیر  شنیده شود و سازمان های تصمیم ساز حتی آن را توصیه کنند. آنهم در شرایطی که هر روز مسئولان دولتی مخابرات با خط و نشان کشیدن برای کاربران عمدتا جوان اینترنت از اعمال محدودیت های بیشتر برای کنترل بیشتر فضای مجازی در ایران خبر می دهند!

محمد عباسی، وزیر ورزش و جوانان  به تازگی از صدور مجوز برای پایگاه های اینترنتی همسریابی در ایران خبر داد و گفت: «در بحث سایت های همسر گزینی درصدد گفت و گو با وزارت ارشاد هستیم تا با همکاری هم  مجوز این سایت ها صادر شود و وزارت ارشاد با آگاهی کامل نسبت به آیین نامه و قوانین این سایت ها مجوزهای لازم را صادر کند.»

این در شرایطی است که پیش از این حدود ۱۰۰ پایگاه های اینترنتی همسر گزینی در ایران به دو شکل همسرگزینی دایم و موقت (صیغه) فعالیت می‌کردند که برخی از آنها دیگر مسدود شده اند.

حال در شرایطی که بسیاری از جوانان در انتخاب همسر به دلیل فقدان بهره گیری از مشاوره صحیح  و عدم آشنایی پیش از ازدواج دچار سردرگمی و نگرانی  هستند و برای رسیدن به مقصد مطلوب خیلی وقت ها به بیراهه می روند، با گسترش و تنوع فناوری های نوین ارتباطی، آیا شیوه مجازی ازدواج خود بر مشکلات و خطرهای احتمالی نمی افزاید؟ آنهم در شرایطی که موضوع مشاوره در جامعه ما هنوز برای بسیاری از افراد غریب است و از سوی دیگر هم سیاستگذاران تنها به دنبال افزایش آمار ازدواج جوانان هستند، اما نگاهشان به ازدواج عمیق و دوراندیشانه نیست.

در واقع آمار ازدواج و به تازگی زاد و ولد گویا برای این مسئولان از انتخاب درست و زندگی بی نگرانی مهمتر است!

سال های گذشته در کنار تغییرات فرهنگی که در جامعه روی داد، بسیاری از باید ها و نبایدهای اجتماعی نیز دستخوش دگرگونی شد. تغییرات به وجود آمده در شیوه های همسریابی جوانان هم از جمله مواردی است که بسیاری از خانواده ها را با مسائل و مشکلات بسیاری روبه رو کرد.

معیار انتخاب همسر، نحوه شناخت همسر، شرایط اقتصادی متزلزل و توقعات زن و شوهر جوان از یکدیگر تحت تأثیر دگرگونی های فرهنگی و طبقاتی جامعه، جوانان را در شرایط دشوار و متفاوتی نسبت به گذشته قرار داده است که اگر غفلت کنند، ممکن است حتی برای همیشه به راهی بی بازگشت پای بگذارند.

حال آنکه در دنیای مجازی هویت آدم ها هم مجازیند؛ هویتی که همچون مشتی شن از لای انگشتان دست فرو می ریزد.  هرچند نباید فراموش کنیم که هویت مجازی یک امکان است؛ امکانی که در باره خوب و بد آن به سختی می شود قضاوت کرد. در دنیای مجازی اینترنت می شود مالک مجازی بود یا عشقی مجازی ورزید. عشق مجازی هم امکانی است که باز درباره بد و خوبش به سختی می توان حکم کرد.

اما نکته ای که در اینجا مغفول مانده آنست که چرا تصمیم سازان و چهره های دولنی و حکومتی تا این اندازه میل به ازدواج جوانان دارند و ازدواج زورکی را حتی به صورت مجازی هم توصیه می کنند، شاید پاسخ این پرسش را به توان در علاقه آنان به نپرداختن جوانان به ویژه زنان جوان به مسائلی غیر از همسر داری و خانه داری جستجو کرد؟

در دنیای رسانه، اینترنت را به استخری شبیه می دانند که شناگرانش همان کاربران هستند، شناگرانی که آزادی عمل و تولبد فکر می خواهند نه جهت دهی های آمرانه.

نهادهای حکومتی و بسیاری از تصمیم سازان دولتی در این سال ها تبلیغات بسیاری کرده‌اند که جوانان را به ازدواج‌ تشویق کنند. اما آمار نشان می‌دهند که در این زمینه هم چندان موفق نبوده‌اند و درصد جدایی ها و شکست های عاطفی روبه فزونی گذاشته است.

مشکلات، تنگناها و موانع بر سر راه زوج های جوان در سال‌های اخیر به شدت افزایش یافت. اجاره بها یا قیمت مسکن یا مشکلاتی پیچیده که ریشه در عوامل روانی و فرهنگی دارد.

نظریه‌های تک بعدی و ناآگاهانه، بی برنامگی، نبود شرایط انتخاب آزادانه، عدم مدیریت علمی و بی‌ثباتی در سیاست‌گذاری کلان اقتصادی و اجتماعی از جمله دلایل ناکامی هاست.

موضوع مهمی که گویا فراموش شده این است که افزایش آمار ازدواج مهم نیست، بلکه باید دقت داشت چند درصد از ازدواج‌ها سرانجام خوشی دارند و به جدایی نمی رسند. آنهم در شرایطی که یک اشتباه می تواند سرنوشت زندگی دو انسان را به تباهی و بن بست بکشاند.