چهره شاخص اصلاحات، علیه تمامیت خواهان، در کنار سبزها

خاتمی؛ آن‌که همچنان خاتمی است

 

ندای سبز آزادی ـ کاوه مشرقی: همان سیدمحمد خاتمی که بوده؛ خاتمی بر اصول‌اش ایستاده و همچنان از راهی می گوید که در «نامه ای به فردا» در پایان دوران ریاست جمهوری اش نوشت؛ همزمان از «اصلاحات» می گوید و فاصله اش با «براندازان»؛ در موقعیت انتقادی نسبت به اوضاع حاکم بر کشور قرار دارد و بی پرده از بحران های مختلف به سبب سامان اجرایی حاکم بر کشور و تنگ نظری ها می گوید؛ موسوی و کروبی را فراموش نمی کند و ابایی ندارد که یادکرد از آنها خوشایند رهبر جمهوری اسلامی و تمامیت خواهان نباشد؛ و در کنار اینها، کنار زندانیان سیاسی جنبش سبز است، از عیسی سحرخیز می خواهد به اعتصاب غذای خود پایان دهد و برای زینب محمودیان صبوری و فردایی بهتر آرزو می کند.

سیدمحمد خاتمی البته برای آنهایی که از انتخابات مجلس نهم به دلیل عدم تحقق «شروط و لوازم و تاکیدات او» کناره گرفتند، خاطره ی خوبی نیست؛ قدیمی ترها از برخی مواضع و سیاست هایش در دوران ریاست جمهوری (به خصوص برگزاری انتخابات مجلس هفتم یا حوادث کوی دانشگاه) هم همچنان نالانند. با این همه، اغلب ناظران معتقدند که رای خاتمی در اسفند ۹۰ چنان حاشیه را بر متن مسلط کرد که عدم شرکت و قهر و تحریم بخش قابل توجهی از جامعه و نیروهای سیاسی، به چشم نیامد یا مطرح نشد.

با وچود تمامی فراز و فرودهایی که برخی برای کنش سیاسی خاتمی قائل اند، مخالفان و منتقدان و ناظران جملگی بر اثرگذاری و جایگاه ویژه ی او در جامعه سیاسی امروز ایران اتفاق نظر دارند؛ چه مخالفان در حاکمیت و یا اپوزیسیون برانداز، و چه منتقدان در جبهه اصول گرایی یا مخالفان حاکمیت.

خاتمی قابل نادیده گرفتن نیست؛ چنان که با وجود تمامی محدودیت ها و ممنوعیت ها علیه وی (از قطع روابط وی با دانشگاه ها تا تهدید نزدیکانش؛ از محدودیت در روابط و مناسبات وی تا تضییقات گوناگون برای تحرک اجتماعی و حتی فرهنگی اش، و از این همه تا ممنوع الخروجی غیررسمی اش از کشور توسط کودتاچیان حاکم) او در هر مجالی که می یابد، و با هر سخن و اقدامی، به قدر لازم خبرساز می شود و در راس اخبار و توجه ناظران سیاسی قرار می گیرد.

مواضع خاتمی برای همه ناظران و کنشگران سیاسی و نیز شهروندان (بخصوص طبقه متوسط شهری) محل توجه بوده است. او در هفته های اخیر و در چند دیدار، نقطه نظراتی را مورد تاکید قرار داد که بار دیگر جایگاه ویژه ی وی را در متن سیاست ایران خاص کرده و بر صدر اخبار نشانده.

تاکید بر جایگاه ویژه رهبران جنبش سبز

چند هفته پیش، خاتمی در دیدار با گروهی از دانشجویان (اعضای تحت فشار و تهدید انجمن اسلامی دانشگاه تهران و علوم پزشکی) ضمن تجلیل از «مرحوم مهندس بازرگان و همه بزرگانی که در طول این نیم قرن، بلکه یک قرن گذشته در عرصه پیشرفت جامعه، اعتلای کشور و آزادی مملکت و نیز عرضه اسلامی که واقعا جوابگوی نیازهای انسان و روزگار ماست، تلاش کردند»، به تجربه ی تاریخی مهمی اشاره کرد؛ او در ارزیابی مهمی گفت: «با اینکه انقلاب مشروطیت در جامعه ما بسیار مهم بود اما بسیاری از مردم از استبداد رضاشاه استقبال کردند. واقعا چرا؟ برای اینکه در آن زمان هرج و مرج شد و نتوانستند آزادی را پایدار کنند و به جان هم افتادند، از سوی دیگر فساد قاجاری همه را بی زار کرده بود و در این بین دروغگویانی با شعار آبادکردن و قوی کردن مملکت ایران و ایجاد امنیت، مردم را به سمت خود کشیدند و رضا خان به روی کار آمد. و بعد مردم دیدند که این قهرمان نما چه به سرشان آورد.»

خاتمی به بررسی «جنبش سبز» پرداخت و توضیح داد که «جنبش اخیر حرکتی برآمده از متن اصلاحات و توجهش به حادثه انتخابات بود. گرچه کسانی با گرایش های مختلف در آن شرکت داشتند، ولی جهت حرکت انتخابات بود و اعتراضی که نسبت به آن وجود داشت.»

او همچنین در سخنان خود بر جایگاه ویژه موسوی و کروبی در جنبش سبز مهر تاکید زد و گفت: «رهبران اصلی جنبش آقایان موسوی و کروبی تاکید داشتند که در چارچوب قانون اساسی حرکت خواهند کرد و باید قانون اساسی کامل اجرا شود و و سیاست ها و رفتارها اصلاح شود.» او از «گذشت هایی» گفت که انجام شد «اما به این پیشنهاد جوابی داده نشد»؛ و این که «انصافا برخوردی که با مردم و شخصیت ها از سوی حکومت شد برخوردی نادرست و بحران زا بود.»

وی در عین حال متکثر و مدرن بودن جنبش سبز را مورد اشاره قرار داد؛ همان وجهی که موسوی هم از آن با عنوان «هر شهروند یا رهبر» یاد کرد؛ «من معتقد هستم جنبش سبز لیدر نداشت همان طور که اصلاحات به آن معنا لیدر نداشت. البته چهره های شاخص داشت. اما واقعا ما نیامدیم اصلاحات را تعریف کنیم یا تعریف درست خود را در جامعه جا بیاندازیم و به مردم بگوییم حضور داشته باشند. آنها خودشان آمدند و مسائلی را مطرح کردند و در این مورد بحث و گفتگو شد. این جریان اجتماعی بود که وجود داشت که می تواند هم حسن و هم عیب باشد. در جنبش سبز هم مگر آقای موسوی به مردم دستور داد به خیابان ها بیایند این خود آنها بودند که برای راهپیمایی حضور داشتند. اگر خاطرتان باشد آقایان موسوی و کروبی و مجمع روحانیون مبارز اعلام کردند که چون اجازه صادر نشده راهپیمایی نیست اما مردم همچنان حضور پیدا کردند.»

خاتمی هرچند از انتخابات می گوید، اما از یاد نمی برد که تاکید کند: «مشکلاتی هنوز وجود دارد و افراد زیادی زندانی یا با محدودیت هایی مواجه شدند به دلیل انتخابات قبلی است.»

او مرزبندی خود را با انتخابات فرمایشی یا شرکت بی حاصل در انتخابات تبیین می کند: «برای شرکت در انتخابات و رسیدن به نتیجه باید یکسری مسائل را در نظر گرفت. اینکه آیا این مسائل را نادیده می گیریم و وارد انتخابات جدید می شویم؟ یا باید توجه داشته باشیم که انتخابات را از سر گذرانده ایم و به اینجا رسیدیم اگر این باشد باید تامل بیشتری کرد و با توجه به حوادثی که شکل گرفته بدانیم شرکت در این انتخابات چه معنایی پیدا می کند. در ثانی آیا اجازه شرکت در انتخابات داده می شود و آیا تضمین هایی وجود دارد که همه جریان ها کاندیدا داشته باشند؟»

خاتمی توضیح می دهد که «انتخابات حق ماست... اما در عین حال ما از اصول و معیارهایی که داریم و به خاطر آن هزینه پرداخته ایم منحرف نمی شویم.»

وی بر «اجماع» جریان های سیاسی همسو تاکید می کند؛ چیزی که از یک سو برای انتخابات ۱۳۹۲ آرامش بخش و اطمینان آفرین است و از سوی دیگر با توجه به رای غیرمترقبه ی وی در انتخابات مجلس نهم، کمی قابل ملاحظه. وی البته می پذیرد که «شکل و نحوه ی شرکت» او در انتخابات مجلس نهم، قابل انتقاد است؛ و همزمان توضیح می دهد که «شخص من بیش از اینکه به انتخابات بیندیشم به تغییر فضا می اندیشم.»

خاتمی همچنین اقتدارگرایان حاکم را انذار می دهد که «اگر حاکمیت هم خواهان انتخابات پرشوری است باید بپذیرد که با این فضا به دست نمی آید. آزادی زندانیان سیاسی و رفع حصر از آقایان موسوی و کروبی و تلطیف فضا نه تنها در برگزاری انتخابات پرشور مؤثر است بلکه سبب نزدیکی دلها و آمادگی همگی برای مقابله با تهدیدها و نیز خدمت به کشور خواهد شد.»

تذکر رییس جمهور سابق ایران قابل تأمل است: «فضای موجود به زیان جامعه، مردم، اصلاح طبان و بیش از همه به زیان نظام و حتی حاکمیت و به نفع دشمنان است.»

حکومت مال خودتان

خاتمی چند روز پیش در دیدار با جمعی از آزادگان دوران دفاع مقدس و تعدادی از جوانان عضو کانون فرهنگی یاران امام موسی صدر بار دیگر بر حکومتی که مورد نظرش است با این ویژگی ها و مشخصات تاکید کرد: «در اسلامی که ما در انقلابمان در نظر داشتیم حتی غیرمسلمانان هم دارای حق و ارج و قدرت است و باید باشد... مگر امام در پاریس نمی گفت کمونیستها هم آزادند تا حرف خودشان را بزنند؟»

خاتمی که از وضع اقتصادی و امور کشور به قدر لازم برآشفته است به «درآمد افسانه ای حدود ۵۰۰ میلیارد دلار مملکت در این ۷ سال اخیر» اشاره کرد و از دولت خود دفاع: «در دوران اصلاحات با بودجه ۲۰ میلیارد دلاری ما رشد اقتصادی ۴/۷ درصدی را تجربه کردیم، اشتغال ۶۰۰ هزار نفری را تجربه کردیم. در حالی که خشکسالی، زلزله و رسیدن قیمت نفت به زیر ۱۰ دلار را داشتیم و گاهی درآمد سالانه مان ۱۰ میلیارد دلار بود در حالی که بودجه را با ۱۹ میلیارد دلار بسته بودیم.»

او در اظهارنظری معنادار از دولت موسوی و هاشمی رفسنجانی هم دفاع کرد و گفت که در این دولت ها «واقعا ممکلت از سقوط و فرسودگی بیرون آمد. بسیاری از مسائل امروز، در همان زمانها زیر بنایش گذاشته شد.»

خاتمی با انتقاد از وضع کنونی کشور که«با این همه درآمد تورم بالا می رود و بیکاری زیاد شده»، به انتقاد از آمار دروغ دولت احمدی نژاد پرداخت و اظهار داشت: «ما با رشد صنعتی ۱۴ درصدی و رشد کشاورزی ۱۱ درصدی و رشد بالای سرمایه گذاری توانستیم ۶۰۰ هزار شغل ایجاد کنیم. اما الان چطور ممکن است رشد اقتصادی زیر ۲ درصد باشد اما ۲ میلیون شغل ایجاد شود؟! مگر اینکه معجزه شود! »

برآشفته از وضع موجود، تصریح کرد: «حضرات معظم! شما بمانید، اما بگذارید انتقاد کنیم و بگذارید روشها اصلاح شود.» وی هشدار می دهد که «اگر روش ها اصلاح شود نظام می ماند و اگر نشود، حتی اگر ما هم نخواهیم در آینده مشکلاتی پیدا می شود.»

از نظر او: «دلزدگی نیروها و رفتن جوانان از ایران یا اعتراض آنها به وضع موجود خطر بزرگی است. لذا تنها راه موجود اصلاحات است و من راهی دیگر نمی شناسم.»

خاتمی از سیستم مستقر که «اختلاف طبقاتی شدیدی در جامعه به وجود آورده» انتقاد کرده و گفته: «سیستمی که یک مورد سوء استفاده آن ۳ هزار میلیارد تومان است، در بقیه موارد چگونه است؟! اگر در دولت ما یک پرونده سوء استفاده پنج میلیاردی پیدا می شد، کفن پوشان به خیابانها می ریختند.»

وی تمامیت خواهان را خطاب قرار داده که «انتخابات و حکومت مال شما! بیایید فضا را باز کنید؛ ما می خواهیم جریان اصلاحات را نقد کنیم! می خواهیم با آزادی و امنیت دور هم بنشینیم! نه اینکه بگویید در حال توطئه هستند! آزادی تأمین شود، فضای امنیتی برچیده شود، حکومت باشد برای خودتان!»

او البته بر «مطلوب» خود تاکید می کند: «این که یک انتخابات آزاد و واقعاً اطمینان بخشی برگزار شود که مردم بتوانند آزادانه انتخاب کنند.»

همراه زندانیان سیاسی و خانواده هایشان

از فردای کودتای انتخاباتی تاکنون، خاتمی ازجمله همراهان و همدلان با زندانیان سیاسی جنبش سبز و خانواده ی شهدا و زندانیان بوده است؛ از مادر سهراب تا خانواده زیدآبادی در فهرست ملاقات او بوده اند. چنان که در مرخصی ها نیز از مصطفی تاج زاده تا بهمن احمدی امویی را در لیست دیدارهایش جا داده است. به هر بهانه ای او کوشیده در کنار زندانیان و خانواده قربانیان کودتای انتخاباتی باشد. مسیر و منشی که ادامه یافته تا امروز.

همین چند روز پیش بود که در نامه ای به عیسی سحرخیز، مدیرکل مطبوعات داخلی دولت اول اصلاحات، که از تیرماه ۱۳۸۸ در زندان محبوس است و سه هفته ای در اعتصاب غذا، نوشت: «بسیار متاسفم که با وجود بیماری و علیرغم مخالفت پزشکان، مجددا به زندان اعزام شده‌اید و این کم توجهی مسوولان به هیچ وجه قابل قبول نیست.»
او همچنین اعتصاب غذای سحرخیز را با توجه به «بیماری کلیه و قلب» سحرخیز مایه نگرانی همه «بخصوص دوستان» دانست و نوشت: «ادامه آن ممکن است خطرات جسمی و جانی جبران‌ناپذیری در پی داشته باشد و آنچه مهم است، سلامت و شادابی شما است.»

چند هفته پیش تر هم در نامه ای به «زینب محمودیان»، به مناسبت سالروز تولد پدرش، مهدی محمودیان، افشاگر فاجعه کهریزک که بیش از سه سال است در اوین و رجایی شهر روزگار می گذراند، نوشت: «می دانم که دل پاک و نازکت از دوری پدری مهربان و دوست داشتنی آزرده است. می دانم که شب ها به یاد او چشم بر هم نهاده و بامدادان به امید او دیده به جهان گشوده ای، اما سوگمندانه آنرا تاریک دیده ای و می دانم که پدر عزیزت و مادر مهربان و مادربزرگ ارجمند و پدربزرگ گرانقدرتان، همواره سرود امید در گوش تو نواخته اند و به تو یاد داده اند، و حماسه مقاومت و صبوری را ستوده اند. امیدوارم آینده ات روشن و برخوردار باشد.»

خاتمی در اظهارنظری که در فضای خفقان و سرکوب این روزهای ایران، به قدر لازم معنادار و مهم است، افزوده بود: «بهانه ای پیدا کردم تا سالروز تولد پدر بزرگوارت که مظهر دینداری و آزادی خواهی و صبوری است و هزینه آن را نیز پرداخته و می پردازد، به تو و خودمان و خانواده محترم محمودیان تبریک بگویم و آزادی همه گرفتاران و رهائی همه آنان که در بند و حصرند و پیشرفت و اعتلاء میهن را در پرتو لطف پروردگار آرزو کنم.»

با چنین مواضعی، قابل پیش بینی است که خاتمی مورد طعن و حساسیت تمامیت خواهان و جریان امنیتی حاکم بر کشور باشد؛ چنان که در جدیدترین شاهد، سه هفته پیش، سردار یدالله جوانی، مشاور نماینده آیت الله خامنه ای در سپاه پاسداران تاکید کرد: «خاتمی جزو فتنه ۸۸ است و نظام اجازه نمی‌دهد به این سطح و جایگاه (انتخابات و محوریت اصلاح طلبان) برگردد.»

با این همه، خاتمی همچنان سیدمحمد خاتمی اصلاحات است و شخصیتی که بعید است به این زودی ها و سادگی ها از صحنه ی تحولات سیاسی و اجتماعی ایران، قابل حذف باشد و سرمایه اجتماعی او توسط جریان های مختلف سیاسی داخل حاکمیت و مخالف آن، قابل نادیده گرفتن.