سهم آموزگاران در روز  معلم؟

فاطمه شجاعی

جرس: تلاش برای تماس با علی اکبر باغانی و پرس و جو درباره وضعیت زندانیان بی نتیجه بود. تلفن همراه اش یک بار زنگ خورد و بعد از آن به کلی از دسترس خارج شد. چند ساعت بعد خبر گرفتم که در همان لحظات ماموران وزارت اطلاعات به طور همزمان به منزل باغانی، دبیرکل کانون صنفی معلمان و محمد بهشتی لنگرودی، سخنگوی کانون رفتند و با بازداشت این دو تلاش کردند تا در فاصله تنها چهار روز تا روز معلم، معلمان را از اقدام اعتراض آمیزی که در هفته گذشته اعلام کرده بودند باز دارند. نمی دانند که این بار کارد به استخوان‌شان رسیده است و وخامت شرایط، از تحمل صبورترین قشر جامعه هم خارج است. وقتی جامعه فرهنگیان دست به اعتصاب غذا می زند ، یعنی که راهی جز این برایش نمانده است. روز معلم امسال، با 12 اردیبهشت های دیگر متفاوت است چرا که فرهنگیان پس از سال ها تلاش برای دست‌یابی به حقوق حداقلی و حقّه شان، امسال نقطه عطفی را تجربه خواهد کرد.  

در حالی که دست کم شش تن از فعالان صنفی به همراه سه معلم دیگر در زندان به سر می برند، شورای هماهنگی تشکل‌های صنفی معلمان کشور، در بیانیه‌ای اعلام کرده است اعضای شورای مرکزی کانون معلمان و فعالان صنفی به نشانه اعتراض به احکام اعدام و حبس غیر قانونی همکاران شان از روز 12 اردیبهشت به مدت یک هفته دست به اعتصاب غذا خواهند زد.

همچنین فرهنگیان تهران در همین روز بر سر مزار دکتر ابوالحسن خانعلی و در قم بر سر مزار استاد مطهری، آموزگارانی که روز شهادتشان روز معلم نام گرفت، گرد هم می آیند.

مسئولان، جایگاه معلم را در امور در نظر نمی گیرند

 سال هاست که تشکل های صنفی معلمان به دنبال حل ریشه ای و اساسی مشکلات معیشتی و منزلتی معلمان سراسر کشور بوده اند و راه حل‌های بسیاری نیز در این زمینه پیشنهاد کرده اند تا معلمان دوباره جایگاه از دست رفته خود را بیابند."

 محمد خاکساری عضو کانون صنفی معلمان و مدیر مسئول هفته نامه تعطیل شده قلم معلم، در گفت و گو با خبرنگار جرس، با بیان این مطلب ادامه می دهد: "سال ها است که تنها نهادهای حکومتی و دولتی به بزرگداشت روز معلم می پردازند، آن هم به شکل و سیاقی که خودشان می پسندند و همه می دانند. برگزاری هر گونه مراسم هم از سوی کانون به برخورد و درگیری و حتی بازداشت می انجامد. هر چند که ما هر سال برنامه های خود را با تمام محدودیت ها اجرا کرده ایم."

 خاکساری اعتقاد دارد که مسئولان آموزش و پرورش حاضر نیستند نقش و جایگاه معلم را در امور در نظر بگیرند و می گوید: "کارشناسان  امر تعلیم و تربیت به خوبی می دانند که هرگونه تغییر و برنامه ریزی آموزشی، بدون حضور پر رنگ معلم، نتیجه بخش نخواهد بود اما مسئولان حاضر به پذیرش این واقعیت نیستند."

او همچنین تاکید دارد که اگر امنیت شغلی، آزادی قلم و آزادی بیان معلم تامین نشود، معلم خلاقیت خود را از دست می دهد و منفعل می شود و در این شرایط هیچ طرح آموزشی موفق نخواهد شد.

خاکساری علاوه بر این به شعار "آموزش برای زیستن" که توسط یونسکو مطرح شده اشاره می کند و می گوید: "یونسکو خواهان تحقق شعار آموزش برای زیستن است،اما متاسفانه تا به حال هیچ کدام از برنامه ها یا به عبارت صحیح تر آزمون و خطاهای وزیران آموزش و پرورش نتوانسته این شعار را در کشور ما تحقق بخشد.

او ادامه می دهد: "ما هر ساله شاهد فارغ التحصیلانی هستیم که مهارت لازم برای زیستن را کسب نکرده اند . به این ترتیب روز به روز به مشکلات و معضلات اجتماعی افزوده می شود. یکی از این معضلات که البته همواره از سوی مسئولان تکذیب شده و می شود،  افزایش دانش آموزان معتاد است. گرایش دانش آموزان به اعتیاد یکی از دلایل مهم و از نشانه های غیر قابل انکار ناکارآمدی برنامه های آموزشی است. اما گوش کسی به این حرف ها بدهکار نیست و آنان که می شنوند تنها عکس العمل شان سرکوب و بازداشت کسانی است که نگران آینده اجتماع و دانش آموزان هستند."

 او همچنین اظهار نگرانی می کند که: "شورای هماهنگی تشکل های صنفی فرهنگیان ایران عضو آموزش بین الملل (ei) است و عملکرد مسئولان کشور نسبت به معلمان را زیر نظر دارد، بنابراین برخوردهای سرکوبگرانه با معلمان تنها باعث بر باد دادن آبروی کشور است."

معلمان چه می خواستند؟

آزادی و منع تعقیب قضایی فرهنگیان، رفع فضای امنیتی از مدارس، تامین امنیت شغلی، پرهیز از رفتارهای جناحی و سیاست‌بازی در تالیف کتاب ‌های درسی، عدم تخصیص درآمدهای ملی نفت و گاز به هزینه‌های جاری و صرف آن در امور زیربنایی، رفع تبعیض میان افراد درون سازمانی و برون سازمانی و تخصیص امکانات لازم و استاندارد به مدارس دولتی؛ این‌ها خواسته‌هایی است که معلمان ایرانی برای رسیدن به آن‌ها تا امروز هزینه‌های بسیاری را متحمل شده‌اند:

هاشم خواستار، عضو 67 ساله کانون صنفی فرهنگیان استان خراسان، با وجود بیماری‌قلبی، فشار خون و مشکل بینایی، از شهریور ماه سال گذشته تاکنون بدون حتی یک روز مرخصی در زندان است؛

رسول بداقي، عضو هیات مدیره کانون صنفی معلمان ایران نیز از شهریور 88 در زندان به سر می‌برد هنوز دادگاهی برای رسیدگی به شرایط وی تشکیل نشده است؛

عبدالرضا قنبری، معلمی با 16 سال سابقه از آموزش و پرورش پاکدشت، از ششم دی ماه بازداشت شده و هم اکنون به جرم محاربه محکوم به اعدام است؛

فرزاد کمانگر، معلم آموزش و پرورش کامیاران، از مرداد ماه 1385 بازداشت شده و برای او حکم اعدام صادر شده است.

عبدالله مومنی، به ۶ سال حبس تعزيری و ۲ سال حبس تعليقی محكوم شد؛

جلال نادری، علی نجفی، محمد خانی و سعید جهان آرا، از فعالان کانون صنفی معلمان پس از احضار به وزارت اطلاعات همدان، بازداشت شدند؛

علی صادقی و محمد توکلی، به اتهام اخلال در نظم سيستم آموزش و پرورش از طريق انجام مجموعه اقدامات غيرمتعارف به پرداخت يک ميليون ريال جزای نقدی و يک ميليون ريال جزای نقدی بدل از شلاق محکوم شدند؛

علی‌اكبر باغانی و محمد بهشتی لنگرودی، دبیركل و سخنگوی كانون صنفی معلمان ایران و دو عضو شورای مرکزی کانون صنفی معلمان صبح  هشت اردیبهشت ماه، در منزل خود بازداشت شدند.آنها می بایست تا یازدهم ماه جاری، به وزارت اطلاعات مراجعه كنند.

البته باید توبیخ ها، تبعیدها، اخراج ها، بازخریدها، محرومیت از تدریس، تنزل رتبه شغلی و بازنشستگی های اجباری را که آموزش و پرورش برای معلمان منتقد رقم می‌زند به این فهرست افزود. تمام این احکام و بازداشت ها و جرایم برای معلمانی صادر شده است که تنها می خواهند حقوق صنفی شان رعایت شود و دغدغه شان ایجاد فضایی سالم برای آموزش و یادگیری است.