تحریم‌ها: زنگ هشدار در ایران در حال نواختن است

  «نقشه راه آمریکا و متحدانش برای محاصره اقتصادی ایران»

به تجربه معلوم بود که در تحریم‌ها علیه ایران بیش از آنچه که بر کاغذهای شورای امنیت نقش بسته باشد، تحرکات و رویکردهایی مهم هستند که بر بستر این قطعنامه‌ها و ورای مضمون آنها به جریان می‌افتد.

در واقع قطعنامه‌ها تمهیدی هستند  برای ایجاد فضای روانی مساعد در تشدید فشارها علیه ایران و کاستن از حساسیت‌ها در مورد تحریم‌های خارج از این قطعنامه‌ها. از این رو بحثی هم که در این میل‌لینگ لیست پیش رفت، اگر کمتر بر مفاد قطعنامه‌ها و بیشتر بر اقداماتی که بر بستر آنها ولی ورای آنها به جریان می‌افتد متمرکز شده بود حتماً نتیجه‌ی بهتری به بار می‌آورد.

همگان حالا دیگر می‌دانند که آمریکا و متحدانش به سبب تاثیر کم‌دامنه‌ی آنچه که در قطعنامه‌ها آمده به چارچوب مضمون آنها پایبند نمی‌مانند. آنها با توجه به ریسک بالای جنگ علیه ایران، تمامی‌ ابتکارها و تدبیرها را برای تنظیم و ساماندهی تحریم‌هایی ورای قطعنامه‌ها به کار گرفته‌اند تا حداکثر نتیجه از آنها به دست آید. یکی از اهداف نه چندان کم‌اهمیت آنها این است که به اسرائیل که جنگ را مطمئناًترین راه وادارکردن ایران به دست‌کشیدن از غنی‌سازی‌ می‌داند حالی کنند که هنوز گزینه تحریم همه‌ی ظرفیت‌های خود را از دست نداده است.

باری، در همین دو سه هفته‌ی پس از صدور قطعنامه‌ی چهارم بیش از آن که در چارچوب متن آن، قضایا و تحریم‌ها پبش برود، محدودیت‌ها و فشارهایی علیه تجارت نفت و گاز ایران شکل گرفته که کم کم در خود جمهوری اسلامی نیز زنگ هشدار به صدا درآمده است و دیگر همه‌ نمی‌گویند که تحریم‌ها کارساز نخواهند بود.

در هفته‌ی گذشته ترکمنستان و قزاقستان اعلام کردند که به سواپ نفت با ایران پایان می‌دهند. ژاپن و و کره‌ی جنوبی و استرالیا هم اعلام کردند که به روند تحریم‌های مضاعف علیه ایران خواهند پیوست:

http://www.dw-world.de/dw/article/0,,5712216,00.html

نخست‌وزیر  پاکستان هم دیروز اعلام کرد که در تحریم ایران تابع مقررات بین‌المللی و خواست متحدان خویش است.

http://www.bbc.co.uk/persian/business/2010/06/100621_u03-pakistan-us-sanctions.shtml

 این حرف یعنی این که قرارداد صدور گاز به پاکستان که جمهوری اسلامی حاضر شده بود برای راضی‌کردن پاکستان به امضای آن، گاز را با قیمتی زیر قیمت‌های بین‌المللی عرضه کند دوباره نقش بر آب می‌شود

در ماه‌های اخیر خرید نفت از ایران به شدت کاهش یافته است، عربستان و کشورهای آفریقایی در ارتباط با آمریکا تلاش می‌کنند نیاز خریداران ایران، به ویژه چین را تامین کنند تا بیش از پیش درآمدهای نفتی ایران کم شود. صادرات نفت ایران حالا به زیر روزانه یک میلیون و هفتصد هزار بشکه سقوط کرده است.

این واقعیت‌ها را نه ژست احمدی‌نژاد در  امضای قراردادهای ۲۲ میلیاردی با شرکت‌های داخلی در زمینه تکمیل فازهای پارس جنوبی نفی می‌کند و نه ادعای سردار نقدی، رئیس بسیج که می‌گوید «ای کاش غربی‌ها در تحریم‌ها جازم بودند تا خودکفایی ما زودتر محقق شود».

این حرف مقام‌های جمهوری اسلامی که ایران در دوران جنگ تحریم‌هایی را از سر گذرانده، ادعای مبهم و قسماً فریبنده‌ای است، به ویژه که ابعاد تحریم‌ها هیچگاه به وسعت امروز نبودند. البته هنوز هم ایران با توجه به بازار قسماً بی‌در و پیکر اقتصاد جهان شاید راه‌هایی برای گریز از این یا آن جنبه‌ی تحریم‌ها داشته باشد، ولی فشار ظاهراً سنگین‌تر از آن است که در خود جمهوری اسلامی هم اثرات آن به سکوت برگزار شود، به گونه‌ای که  به رغم ممنوعیت بحث از طرف شورای امنیت ملی در باره‌ی تبعات تحریم‌ها، هشدارها  در این زمینه آغاز شده. نمونه‌اش تحلیل امروز در سایت اصول‌گرای عصر ایران.

 این تحلیل هشداردهنده و قابل اعتنا با عنوان« نقشه راه آمریکا برای محاصره اقتصادی ایران»، حق مطلب را در باره‌ی برخی از ابعاد تحریم‌های در حال اجرا ادا کرده است. هر چند که در انتها نمی‌گوید که «ابتکارات و تمهیدات» رهبران جمهوری اسلامی برای مقابله با پیامدهای یادشده چه باید باشد:

http://www.radiofarda.com/archive/news/20100622/143/143.html?id=2078482

وضعیت متناقض و پارادوکسی به وجود آمده. هم تاثیر تحریم‌ها و هم عدم تاثیر آنها تبعاتی منفی دارند، نه تنها برای اقتصاد ایران و معیشت مردم که برای حقوق بین‌المللی و بازشدن میدان برای یکه‌تازی دولت‌هایی مانند دولت‌ احمدی‌نژاد و دولت اسرائیل. از این رو بحث تحریم‌ها و پرونده هسته‌ای ایران را شاید لازم باشد ورای مباحث سیاسی روز باز کرد. در این باره بعداً بیشتر می‌توان سخن گفت.