Loading
گزارش ها و ايران در آئينه رسانه های آلمان تازه های روز ، گفتنيها ، نوشته ها و انديشه ها
Bis 04. Mai 2020 Mai 2020

23. luni 2020

لطفاً مطلب ضمیمه را دررابطه با چگونگی دو ماجرای زیر که شهادت دست اندرکاران آنست، برای اطلاع علاقمندان با مقدمۀ توضیحی که درزیرمی آید منتشرکنید.
ارادتمند  بابک امیرخسروی  22.06.2020
توضیح: دوسندی که ازنظر می گذرانید یکی مربوط به ماجرایِ فرار9 عضو کمیته مرکزی حزب توده ایران همراه با خسرو روزبه درآذرماه 1329 ودیگری مربوط به فرار خسرو روزبه کمی پس ازفاجعۀ 28 مرداد 1332 می باشد. در رابطه با فراراعضای کمیته مرکزی، دکترغلامحسین فروتن که آن زمان دررهبری حزب ومسئول مستقیم سازماندهیِ فرار اعضای کمیته مرکزی از زندان بود،  ودر بیرون اززندان ناظر این عملیّات بود، توضیحات شایان توجهی درکتاب خاطرات خود داده است. سند زیرامّا توضیحِ جزئیات ماجرا ازدورن زندان است که به دست بازیگران آن تنظیم شده است.
به هنگام نوشتن کتاب«نظرازدرون به نقش حزب توده ایران»، زنده یاد مرتضی زربخت به خواهش من، این دوسند را پس ازگفتگو با دوعضو سازمان افسران حزب توده ایران که ازبازیگران این دو ماجرا بودند تهیّه کرده وفرستاده بود. اخیرا یه هنگام تنظیم کاغذ هایم به این دوسند برخوردم. اینک با سایرعلاقمندان به این موضوعات، درمیان می گذارم.
 بابک امیرخسروی 22.06.2020
۱- ماجرای فرارروزبه اززندان پس از ۲۸ مرداد (PDF)-(HTM)
۲- ماجرای فرارکمیته مرکزی اززندان  (PDF)-(HTM)

قاضی دادگاه طبری: صحت و سقم مرگ قاضی منصوری برای ما احراز نشده است

در حالی که پلیس رومانی و معاون قوه قضائیه ایران مرگ قاضی غلامرضا منصوری را تایید کرده‌اند، در جلسه امروز دادگاه رسیدگی به پرونده فساد اکبر طبری، قاضی دادگاه گفت راجع به فوت آقای منصوری، «تا این لحظه صحت و سقم موضوع برای دادگاه احراز نشده» است
غلامرضا منصوری، متهم ردیف نهم پرونده فساد طبری است و طبق گفته مقام‌های قضایی از حسن نجفی، متهم ردیف دوم پرونده ۵۰۰ هزار یورو رشوه گرفته بود
به گزارش ایسنا، در پنجمین جلسه دادگاه رسیدگی به تخلفات باند ارتشا در قوه قضائیه که روز یک‌شنبه ۱ تیرماه برگزار شد، ابتدا رسول قهرمانی، نماینده دادستان از مرگ آقای منصوری ابراز تأسف کرد ولی تاکید کرد که «نبود متهم منصوری از نظر دادسرا هیچ خللی بر روند دادرسی پرونده ایجاد نمی کند».

منصوری گفت زندگی تو را می‌گیرم، همه‌چیز تو را می‌گیرم
بخش هایی از روایت اعظم جنگروی از “دختران خیابان انقلاب”، از مواجهه خود با قاضی منصوری پس از دستگیری -که در رایو فردا منتشر شده است:
اولین روزی که قاضی منصوری را دیدم، یک‌شنبه ۲۹ بهمن ۱۳۹۶ بود. او آن زمان معاون دادستان تهران و سرپرست دادسرای ارشاد بود و قدرت زیادی داشت. من روز پنج‌شنبه ۲۶ بهمن بازداشت شده بودم… قبل از این‌که در ساختمان دادسرای ارشاد به دیدن منصوری بروم، بازپرس پرونده با من صحبت کرد. گفت تو جاسوسی، عامل اسرائیل و آمریکایی، بیا و بنویس که پشیمانم… قبول نکردم. بازپرس به مأمور زن گفت دستبند را دوباره به دستم بزند و من را ببرد پیش منصوری.
تنها وارد اتاق شدم. کسی در اتاق نبود. رفتم روی صندلی کنار میز بزرگ اداری نشستم. چند دقیقه بعد یک روحانی تنومند با عجله وارد اتاق شد. همین که وارد شد، داد زد مگر این‌جا خانه خاله است که روی صندلی نشستی، بلند شو بایست! ایستادم و به حرف‌هایش گوش دادم. در چشمم نگاه کرد و گفت: “ج..ه خانم، زنیکه خراب، دنبال شوهر بودی که رفتی روی سکو؟ روانی بودی که روسری از سرت برداشتی؟ زندگی تو را می‌گیرم، همه‌چیز تو را می‌گیرم.” ترسیده بودم و بغض داشتم.
گفت “رانندگی می‌کنی، گواهینامه داری؟ دیگر تمام شد، نمی‌توانی رانندگی کنی.” حرفش را عملی کرد. بعد از آن روز، سه ماه ماشینم را توقیف کردند. منصوری دوباره داد زد: “کار می‌کنی؟ تو روانی هستی،‌ صلاحیت کار کردن نداری، دیگر نباید کار کنی.” حرفش را عملی کرد. دو روز بعد خبردار شدم که اکرم مصوری‌منش، رئیس من در مؤسسه مطالعات و تحقیقات زنان، را احضار کرده‌اند و گفته‌اند که اعظم جنگروی نباید کار کند. من اخراج شدم و حتی حقوق ماه آخرم را هم نگرفتم. منصوری گفت: “درس می‌خوانی؟ دیگر نباید بخوانی، تو صلاحیت درس خواندن نداری.” حرفش را عملی کرد. دو ماه بعد وقتی پیگیر ارائه تزم در دانشگاه غیرانتفاعی ایوانکی در مقطع فوق لیسانس “هوش مصنوعی و رباتیک” بودم، گفتند نمی‌توانی دفاع کنی. و بدین ترتیب درس من هم نیمه‌کاره رها شد.
در میانه تهدیدهای شکنجه‌وار منصوری، یک نفر وارد اتاق شد. منصوری ناگهان لحن عوض کرد و مهربان به من گفت دخترم، برو گوشه اتاق بایست تا من کار ایشان را انجام بدهم. متعجب شده بودم، ولی تعجبم چند دقیقه بیشتر طول نکشید. مراجعه‌کننده که خارج شد، تهدید اصلی منصوری عیان شد. داد زد: “تو روانی هستی، تو حق نداری و نمی‌توانی از بچه‌ات مراقبت کنی. دخترت را از تو می‌گیرم و می‌دهم بهزیستی.” من طلاق غیابی گرفته بودم و حق حضانت دخترم را داشتم، ولی حالا او می‌خواست که این حق را از من بگیرد. فقط اشک می‌ریختم و دیگر نمی‌فهمیدم چه می‌گوید.
منصوری حرف آخرش درباره دخترم را هم عملی کرد و برای من دو دادگاه تشکیل داد. یک دادگاه برای اعتراض به حجاب اجباری که منجر به صدور سه سال حکم زندان شد و یک دادگاه درباره حضانت فرزندم. من می‌دانستم که طلاقم قانونی بوده و متوجه بودم دادگاهی که تشکیل شده اصلاً صلاحیت بررسی این موضوع را ندارد، ولی حرف منصوری باید اجرا می‌شد. در دادگاه دوم که یک ساعت بعد از دادگاه اولم تشکیل شد، گفتند مدارک تو برای طلاق ناقص است، طلاق بر می‌گردد و حضانت دخترت را به پدرش می‌دهیم. من و خانواده‌ام یک ماه دنبال یافتن مدارک طلاق قبلی در دادگاه بودیم، ولی مسئولان دادگاه می‌گفتند گم شده است. گفتیم ما حکم اجرایی داریم، ولی می‌گفتند چنین حکمی در سیستم ما ثبت نشده است.
همه این کارها برای این بود که سرپرستی دخترم را از من بگیرند، همان‌طور که قاضی منصوری گفته بود. اوایل مرداد ۹۷ بود که پروژه‌شان را به نتیجه رساندند و احضاریه فرستادند خانه ما. گفتند ده روز وقت دارید مراجعه کنید و دختر را تحویل پدرش بدهید؛ پدری که پنج سال نیامده بود دخترش را ببیند. روزهای بسیار سختی بود. یک روز مانده به پایان وقت احضاریه، همراه دخترم به صورت غیرقانونی از مرز ایران خارج شدم و به ترکیه رفتم. می‌خواستم کماکان دخترم در کنار من زندگی کند. نمی‌خواستم اجازه بدهم منصوری به همه اهدافش برسد.
فقط من قربانی او نبودم. ده‌ها نفر و شاید صدها نفر دیگر هم قربانی شده‌اند و در ایران‌اند و همچنان نمی‌توانند چیزی بگویند، اما همه خواهان عدالت‌اند. مرگ او برای ما خوشحال‌کننده نیست، خوشحالی ما اجرای عدالت است. غلامرضا منصوری از بین رفت، ولی هنوز آدم‌های زیادی مثل منصوری هستند که باید عدالت درباره‌شان اجرا شود. من چنین روزی را انتظار می‌کشم.
/
حسین باستانی

دوستان، دشمنان، شرکا؛ همه راضی از مرگ قاضی
سولماز ایکدر
خبری که ‌توانست قطعنامه روز جمعه شورای حکام آژانس بین‌المللی انرژی اتمی٬ علیه ایران را به حاشیه ببرد، خبر مرگ یکی از مشهورترین قضات این روزهای ایران٬ غلامرضا منصوری بود.
جسد غلامرضا منصوری، قاضی متهم به فساد مالی، عصر روز جمعه در هتل محل اقامت وی در بخارست، پایتخت رومانی پیدا شد.
نام قاضی منصوری٬ بازپرس شعبه ۹ دادسرای کارکنان دولت و قاضی دادسرای فرهنگ و رسانه٬ اگرچه برای فعالین جامعه مدنی و روزنامه نگاران نامی آشنا بود؛ اما اولین بار در جریان رسیدگی به پرونده اکبر طبری بود که به صورت وسیع انعکاس یافت.
او در پرونده  اکبر طبری، معاون اجرای دفتر ریاست قوه قضائیه سابق٬ صادق لاریجانی٬ متهم به دریافت رشوه از جمله دریافت ۵۰۰ هزار یورو شد و متهم ردیف نهم «پرونده فساد» بود.
متهمی که پیش از برگزاری دادگاه از کشور خارج شد و به ادعای دادستان پرونده، قوه قضاییه را با جا گذاشتن گوشی موبایلش فریب داده بود.
موضوع نحوه‌ی خروج متهمی با این درجه از اهمیت، پس از چند هفته کش و قوس٬ عصر جمعه خاتمه یافت اما سوال جدیدی طرح شد: از مرگ قاضی غلامرضا منصوری چه کسی فایده می‌برد؟
خشنودی اصولگرایانه از مرگ قاضی

انتقاد رییس نظام پزشکی لاهیجان از پرداخت نشدن دستمزد پزشکان داوطلب در بحران کرونا: اعتماد جامعه پزشکی را نشانه نروید!
رییس نظام پزشکی لاهیجان از خلف وعده وزارت بهداشت در پرداخت دستمزد همکاران داوطلبی که در بحران کرونا از استان‌های دیگر برای کمک و خدمت در بیمارستان‌های گیلان آمده بودند، انتقاد کرد.
دکتر مهران قسمتی‌زاده با یادآوری روزهایی که بیمارستان‌های استان مملو از بیماران بود، گفت: در روزهای بحرانی اسفند و فروردین، مدیران دانشگاه و مسوولان شبکه‌های بهداشتی از نظام پزشکی‌ها کمک خواستند و مبالغ مشخصی را هم به‌ازای هر شیفت کشیک اعلام کردند، اما در آن شرایط بحرانی فرصت برای امور دست‌وپاگیر اداری و انعقاد قرارداد نبود و حتی گاهی همکاران داوطلب اگر در ساعات عصر به منطقه می‌رسیدند، همان شب کشیک می‌‌ماندند تا با عمل به وظیفه خود، فرصت استراحتی برای همکاران بومی فراهم کنند.
قسمتی‌زاده با بیان این‌که در آن روزها حتی قرار بود همکاران میهمان برای روزهای حضور خود بیمه شوند، از خلف وعده مسوولان وزارت بهداشت و دانشگاه علوم پزشکی گیلان انتقاد کرد و گفت: متاسفانه تا کنون نه‌تنها بخش اعظم دستمزد همکاران‌مان پرداخت نشده است، بلکه پس از مدت‌ها پیگیری، برای پرداخت به همکاران سقف ۱۰۰ ساعت برای ماه اول و حداکثر ۲۰۰ ساعت برای سه ماه قایل شده‌اند، در صورتی که برخی از این عزیزان ایثارگر در ماه اول حتی حدود ۱۷۰ تا ۱۸۰ ساعت کشیک مانده‌اند.
رییس نظام پزشکی لاهیجان با تاکید بر این‌که مردم در بحران‌های سلامتی به پزشکان خود نیاز دارند، گفت: از مسوولان می‌خواهم اعتماد جامعه پزشکی را نشانه نروند. این رسم قدردانی نیست که افرادی در بدترین موقعیت‌ها به کمک شما بیایند و دست شما را بگیرند و بعد از آن‌که احساس امنیت کردید، بدین شکل با آن‌ها رفتار کنید. همه باید بدانند دنیا به پایان نرسیده است و همیشه بحران‌های دیگری در پیش است و این کشور به افرادی که در قبال مردم خود احساس مسوولیت می‌کنند، نیاز دارد./ پزشکان گیل

آمار رسمی کرونا در ایران؛‌ مرگ ۱۱۹ بیمار دیگر، هشدار درباره استان‌های کرمان و فارس

سخنگوی وزارت بهداشت ایران گفت با مرگ ۱۱۹ نفر در ۲۴ ساعت گذشته، تعداد کل قربانیان کرونا در ایران طبق آمار رسمی به ۹ هزار و ۷۴۲ نفر رسید
سیما سادات لاری که روز یک‌شنبه دوم تیرماه آمار رسمی کرونا در ایران را اعلام می‌کرد، از شناسایی دو هزار و ۵۷۳ بیمار جدید مبتلا به کرونا در طول همین مدت خبر داد.
بدین ترتیب طبق آمار اعلام شده وزارت بهداشت، مجموع کل بیماران مبتلا به کرونا در ایران به ۲۰۷ هزار و ۵۲۵ نفر رسیده است
مقام‌های وزارت بهداشت ایران می‌گویند ۸۰ درصد بیماران یعنی ۱۶۶ هزار و ۴۲۷ نفر از بیماران بهبود یافته و از بیمارستان مرخص شده‌اند
آمار رسمی وزارت بهداشت بارها از سوی برخی از نمایندگان مجلس و اعضای شورای شهر تهران مورد شک و تردید قرار گرفته و آنها اعلام کرده‌اند که آمار واقعی مرگ‌ومیر در ایران از این هم بیشتر است.
سخنگوی وزارت بهداشت همچنین گفته است ۲۸۹۸ نفر از بیماران مبتلا به کرونا در وضعیت شدید این بیماری قرار دارند و تحت مراقبت‌ ویژه هستند.
او وضعیت استان‌های هرمزگان، خوزستان، کرمانشاه و آذربایجان شرقی را قرمز اعلام کرد و درباره وضعیت شیوع کرونا در استان‌های فارس و کرمان هشدار داد
مقام‌های وزارت بهداشت ایران به روال معمول جزئیات تفکیکی و مشخصی از آمار مبتلایان در استان‌های مختلف ارائه نمی‌کنند.

 

کابوس دلار ۲۰ هزار تومانی به واقعیت پیوست! پرتگاه بحران اقتصادی ایران عمیق‌تر می‌شود

با ادامه یافتن روند کاهش ارزش واحد پول ملی و افزایش نرخ ارز در ایران که از اوایل هفته گذشته آغاز شده است، گزارش‌ها حاکی است که قیمت دلار در بازار آزاد ایران به ۲۰ هزار تومان رسیده است.


دلار 20 هزار تومانی از کرونا خطرناک‌تر است!
مصطفی داننده : عصر ایران
)
نکته ظریف 👈(الان وضعیت دلار مهم است یا اینستاگرام ؟ البته شاید برای انها اینستاگرام ! دو  دسته در کشور شبیه مردم نیستند . یکی مسئولان و دیگری انهایی که کار تبلیغات تلویزیون می سازند. گویا انها در دنیای دیگری زندگی می کنند
یکی می‌گوید از برجام و NPT خارج شویم. آن‌یکی می‌گوید نه، باید در برجام بمانیم. می‌گویند، می‌شنوند و باز تکرار می‌کنند و دوباره حرف می‌زنند و در این میان دلار کار خود را انجام می‌دهد و پله‌های ترقی را یکی یکی بالا می‌رود. خیلی زود، زودتر از تمام چاپلوس‌هایی که با مجیزگویی به جاه و جلال می‌رسند به جایگاهی دست نیافتنی، دست پیدا کرده است.
دلار به نزدیکی 20 هزار تومان رسیده است و آنها همچنان در حال حرف زدن و شاخ و شانه کشیدن برای یکدیگر هستند. انگار نه انگار دلار 20 هزار تومانی مثل آوار بر سر مردم خراب شده است.
داشتم فکر می‌کردم بلایی بدتر از کرونا در وضعیت فعلی هست؟ به این نتیجه رسیدم که بله، دلار 20 هزار تومانی! دلار که با خودش دوباره گرانی و تورم می‌آورد و این ویروس با ماسک و فاصله گذاری اجتماعی هم درست نمی‌شود.
کاش مسؤولان مثل مردم زندگی می‌کردند و می‌فهمیدند کمری که زیر بار فشار اقتصادی این سال‌ها خم شود، دیگر به این راحتی راست نمی‌شود، شاید بشکند اما راست نمی‌شود.
کاش مسؤولان جای تولید کنندگان بودند و می‌دیدند که دلار 20 هزار تومانی چه بلایی سر کسب و کار آنها می‌آورد و باعث می‌شود، کارخانه‌دارها یک قفل بزرگ بر در سوله‌های خود بزنند و رویش بنویسند علی برکت الله و تمام.
کاش بودند اما نیستند. دو دسته در این کشور خیلی شبیه مردم نیستند. یکی مسؤولان و دیگری آنهایی که تبلیغات تلویزیونی می‌سازند. گویا آنها در دنیای دیگری زندگی می‌کنند و از وضع معیشت و سبک زندگی آنها خبر ندارند.
دیدن بحث‌هایی که این روزها در مجلس می‌شود پی برد که دغدغه مردم نیستند و تنها هدف بازی‌های سیاسی است. الان وضعیت دلار مهم است یا اینستاگرام؟ البته شاید برای آنها اینستاگرام!
بدانید که وضع زندگی مردم خوب نیست. سفره آنها هر روز کوچک‌تر از قبل می‌شود. برخی حتی سفره ندارند چه برسد به اینکه کوچک‌تر شود یا بزرگ‌تر.
بدانید که این روزها شرمندگی بخش از زندگی سرپرستان خانواده‌های ایرانی شده است. شرمنده از این که نمی‌توانند برای عزیزان‌شان کاری کنند. شرمنده از اینکه دست‌شان خالی است و خرما بر نخیل.
بدانید که مردم این روزها هرچه می‌دوند به جایی نمی‌‍رسند. گویی اصلا این بازی خط پایانی ندارد. چگونه می‌شود به جوانانی که زندگی فعلی پدر و مادر خود را می‌بینند، گفت که به آینده امیدوار باش و به فردا فکر کن.
بدانید که برخی از جوانان این کشور، تحصیل کرده و تحصیل نکرده، باهنر و بی هنر به دنبال رفتن هستند. به دنبال جایی که هر روز زندگی‌شان کوچک‌تر نشود.
همه این غم‌نامه‌ها برای آنهایی است که کاری دارند و حقوقی، و وای به حال آنهایی که شغلی ندارند یا در این ماه‌هایی دلاری و کرونایی، بیکار شده‌اند.
وضعیت بد اقتصادی، حال عمومی جامعه را خراب می‌کند و امروز وضعیت روحی جامعه خوب نیست و خیلی‌ها سردرگریبان دارند و کاسه چه کنم چه کنم دست‌شان گرفته‌اند. ماسک نمی‌گذارد صورت مردم را ببینم اما از ابروهای درهم‌شان میشود فهمید که حال‌شان به سامان نیست و فکر رهای‌شان نمی‌کند.
در پایان بازهم باید تکرار کرد که دلار 20 هزار تومانی از هر ویروسی خطرناک تر است، لطفا فکری به حال آن کنید.

آخرین‌خبرها از بازداشت‌ها و برخوردها با جمعیت خیریه امام‌علی
پارسال وزارت‌کشور دولت روحانی اطمینان داده‌بود که این جمعیت بی‌توجه به تهدیدها کارش را بکند!
چندان‌که بامدادان خبر دادیم؛ شارمین میمندی‌نژاد، موسس جمعیت‌ خیریه امام‌علی، و نیز مرتضی کی‌منش و کتایون افرازه، دو تن‌از مسوولان این جمعیت دیشب بازداشت شده‌اند- روشن نیست کی آن‌ها را و به چه اتهامی بازداشت کرده.
رسانه‌ها نوشتند دفتر این جمعیت هم شبانه پلمب شده و وب‌سایت‌اش هم از دست‌رس خارج شده.
از پارسال محفل‌ها و رسانه‌های اصول‌گرا، به سیاه‌نمایی یا توهین به مقام‌های نظام متهم شده‌بود و البته گویا از برخی داوطلبان کار در این جمعیت خواسته‌ شده‌بود از این نهاد مدنی خیریه کنار بکشند.
جمعیت امام‌علی اخیرا خبر داده‌بود که در میانه خرداد امسال به حساب‌های کاربری برخی اعضای آن حمله اینترنتی شده.
اردی‌بهشت پارسال، پس‌از کمک‌های این جمعیت به سیل‌زدگان نوروز پارسال، زهرا رحیمی، مدیرعامل جمعیت امام‌علی از فشارها به این نهاد انتقاد کرده‌ و گفته‌بود: «تماس‌هایی با برخی افراد و صنف‌ها که پیش از این با جمعیت امام علی هم‌کاری داشته‌اند، گرفته شده و آن‌ها را از همکاری با جمعیت منع کرده‌اند.»/ گفت‌وگوی رحیمی با خبرگزاری ایرنا
مقام‌های وزارت‌کشور هم از این جمعیت خواسته‌بودند اگر مرجع تهدیدکننده را می‌شناسد، از آن‌ها شکایت کند وگرنه توجهی نکند و کارشان را بکنند.
جمعیت امام‌علی، که تقریبا دو دهه پیش بنا شده، یک نهاد دانش‌جوییِ خیریه مستقل و غیرانتفاعی و ازجمله عضو «شورای اقتصادی و اجتماعی سازمان‌ملل» است که برای کمک به فقیران و نیز بهبود وضع حقوقی‌ آن‌ها در دانش‌گاه شریف پا گرفت و گسترده شد./ روزآروز

سپیده قلیان برای گذراندن ۵ سال زندان به اوین منتقل شد

وکیل سپیده قلیان، فعال مدنی، از انتقال موکل خود به زندان اوین برای گذراندن دوره محکومیتش خبر داد.

کتاب جالبی از سپیده قلیان، شکل و محتوا هر دو

اوکراین ایران را تهدید به شکایت در دادگاه بین‌المللی کرد

رئیس‌جمهوری اوکراین اعلام کرد اگر ایران به تعهدات خود در قبال سرنگون کردن پرواز ۷۵۲ هواپیمایی اوکراین، از جمله تحویل جعبه سیاه هواپیما عمل نکند، علیه جمهوری اسلامی در دادگاه‌های بین‌المللی اقامه دعوی خواهد کرد.
ولودیمیر زِلِنسکی، رئیس‌جمهوری اوکراین، دوشنبه دوم تیرماه گفت امیدواریم روی سیاستی که ایران اتخاذ کرده بتوان حساب کرد و موضوع تنها به تحویل جعبه سیاه ختم نمی‌شود: ایران باید از بابت سرنگون کردن هواپیما رسماً عذرخواهی کند و غرامت متناسبی پرداخت کند.
وی گفت ایران از موضع ما آگاه است و می‌داند در صورتی که به وعده‌هایش عمل نکند به دادگاه‌های بین‌المللی شکایت خواهیم کرد.
در جریان سرنگونی هواپیمای اوکراینی در صبح روز ۱۸ دی ۱۳۹۸، مقامات ایران بعد از سه روز پنهانکاری، سرانجام پذیرفتند پدافند موشکی سپاه پاسداران عامل آن بوده است.
پرواز ۷۵۲ هواپیمایی اوکراین حامل ۱۴۶ شهروند ایرانی، ۶۱ شهروند کانادایی که عمدتاً تابعیت دوگانه داشتند، ۱۱ شهروند اوکراینی، و نیز تعدادی شهروند افغانستان، سوئد و بریتانیا بود که همه آنها کشته شدند.
کانادا نیز ایران را تحت فشار گذاشته که به وعده‌های خود عمل کند.
ایران ماه‌هاست قول داده جعبه سیاه هواپیما را تحویل دهد، اما این کار را انجام نداده‌است.

مطالب «پرونده ویژه: مشی سیاسی حزب توده ایران ۶۱ـ۱۳۵۷» (شماره ۱۸۵، اول تیر ۱۳۹۹) سایت «۱۰ مهر» به قرار زیر است:
۱ــ پرونده ویژه: مشی سیاسی حزب توده ایران ۶۱ـ۱۳۵۷ ـــ مقدمه
۲ــ گفت‌و‌گوی «۱۰ مهر» با رفیق محمدعلی عمویی
۳ــ طرح برنامه نوین و پایه‌های علمی خط‌مشی حزب توده ایران
۴ــ اسناد پانزدهمین پلنوم کمیته مرکزی حزب توده ایران
۵ــ درباره شعار «سرنگون باد رژیم استبدادی شاه»
۶ــ جبهه ضدِ دیکتاتوری ـ مخالفت‌ها و پرسش‌ها
۷ــ اسناد پلنوم شانزدهم کمیته مرکزی حزب توده ایران
۸ــ اسناد ۱۷‌مین پلنوم (وسیع) کمیته مرکزی حزب توده ایران
۹ــ سخنرانی رفیق طبری در پلنوم ۱۷ کمیته مرکزی حزب توده ایران (فروردین ۱۳۶۰)
۱۰ــ مصاحبه هفته‌نامه رولوسیون با رفیق نورالدین کیانوری
۱۱ــ نفی مشی گذشته حزب توده ایران: نشانه گسست از سنن تاریخی مبارزات انقلابی حزب

مقالات توفان شماره 244 ارگان مرکزی حزب کارایران تیرماه 1399
www.toufan.org

روزی که خمینی خمینی شد
عادل عطار
 خرداد ۱۳۵۹،‌ تقریباً یک سال پیش از واقعه ۳۰ خرداد، روزنامه «انقلاب اسلامی»، وابسته به ابوالحسن بنی‌صدر متن دو نوار از حسن آیت را منتشر کرد. با نگاه به عقب به سخنان این عضو ارشد حزب جمهوری اسلامی پس از ۴۰ سال،‌ می‌توان نشانه‌های برنامه‌ریزی بلندمدتی را دید که روند منتهی به ۳۰ خرداد و ورای آن را نیز در خود دارد. به اعتبار این نگاه رو به عقب حتی می‌توان نتیجه گرفت که نه ۲۲ بهمن ۱۳۵۷، بلکه ۳۰ خرداد ۱۳۶۰ روزی بود که «خمینی، خمینی شد».

حسن آیت در کنفرانس مطبوعاتی پس از فاش شدن محتوای نوارهایش
حسن آیت که به عضویت هیأت رئیسه مجلس خبرگان تدوین قانون اساسی درآمد، یکی از حامیان کلیدی اصل ولایت فقیه در قانون اساسی جمهوری اسلامی و همزمان دبیر سیاسی وقت حزب جمهوری اسلامی بود.
موضع اصلی آیت ضدیت با محمد مصدق و هواداران او بود. حزب زحمتکشان که او چهره اصلی باقیمانده‌اش در قدرت پس از انقلاب شد، در دوران نهضت ملی‌سازی صنعت نفت هم با مصدق مخالفت می‌کرد. بعدها در جریان انتخابات ریاست‌جمهوری ۱۳۸۸، مواضع آیت علیه مصدقی‌بودن میرحسین موسوی به یکی از تبلیغات وب‌سایت‌های محافظه‌کار علیه «جنبش سبز» بدل شد.

15. Mai 2020

پدیده انقلاب فرهنگی درجمهوری اسلامی وپروژه هژمونی فرهنگی
عیسی پهلوان
برلین 10.5.2020
هنوز یک سالی از استقرار جمهوری اسلامی نگذشته بود که در اردیبهشت سال 59 حرکتی به نام انقلاب فرهنگی از سوی حکومت اسلامی در دانشگاه های ایران رقم خورد. اقدامی که پیامدهای شومی برای فرهنگ و دانش و دانشگاه و دانشجو و دانشگاهی در ایران داشت واثرات ماندگار زیانباری بر گستره دانش و فرهنگ در ایران برجای گذارد. "انقلاب فرهنگی" شیپور گوشخراشی  نبود که ملایان حاکم بر ایران یک شبه در آن دمیده باشند. از سالهای پیش از انقلاب مشروطه تا انقلاب سال 57 ،  روحانیت شیعه با هر نماد و پدیده مدرن ونو در هر عرصه ای که به ایران راه باز می کرد بر سر مخالفت بود. از ایجاد صنایع و آبله کوبی و پزشکی مدرن تا تاسیس مدرسه و دانشگاه و تاسیس رادیو وتلویزیون و رفع حجاب و توجه به حقوق بانوان و هنر و فلسفه.
آیت الله خمینی از سردمداران این نگرش و نگاه در میان اسلام گرایان و ملایان از دهه ی بیست به بعد بود. او در دیدارش با دکتر علی امینی نخست وزیر کشور در دی ماه 1340 در قم در باره ی وضعیت دانشگاه ها در ایران به او گفت : "حالا شما به عنوان مسئول دولت آمده اید از حوزه و از روحانیت نظر می خواهید راجع به اوضاع کشور. من چند مساله می گویم و جدا می خواهم که به آنها عمل شود. اول مساله دانشگاه هاست. من نمی دانم چه ارتباطی بین بی دینی و خلاف اخلاق با دانشگاه ها وجود دارد؟ چه ارتباطی بین این دو مساله هست؟  آنها که دانشگاه می روندوازدانشگاه فارغ التحصیل می شوند واقعا از نظر اخلاقی و دینی بسیار ضعیف هستند. واقعا ضد اخلاق و و ضد دین مطرح می شوند چه ارتباطی بین این مساله هست من هنوز پی نبرده ام . ببینید این وضعیت از اساتید اینها هست؟ از محیط دانشگاه است؟ از وضعیت دولت است؟ بالاخره از هر منشا هست جلوگیری کنید. این دانشگاه شوخی نیست."
دراین سخنان دشمنی سخت با دانشگاه و دانشگاهیان و اتهام بی دینی و بی اخلاقی به دانش آموختگان دانشگاهی و استادان آشکار است. ( ادامه )


سیاوش قائنی
نئولیبرالیسم و سوسیال دموکراسی در اروپا

تاریخ صد ساله «سوسیال دموکراسی» در اروپا با «دولت رفاه» گره خورده است . 
سوسیال دموکراسی یک جنبش سیاسی مبتنی بر دیدگاه هومانیستی از جامعه است ، 
این بینش سیاسی میکوشد در سمت ایجاد جامعه ای بر اساس حقوق مساوی و همبستگی شهروندان گام بردارد. جامعه ای  که در آن همه شهروندان از فرصت های اجتماعی مساوی  چون رفاه و آزادی سیاسی برخوردار باشند. 
رهبران سوسیال دموکراسی (انترناسیونال دوم)  این دیدگاه انسانی را به عنوان ارزش های اساسی پذیرفته بودند.
با آغاز  قرن بیستم و بویژه پس از جنگ جهانی اول ، شکاف بزرگی در جنبش سوسیال دموکراسی بوجود آمد و دو جنبش سوسیال دموکراتیک و کمونیستی پدیدار شدند. 
 این دو جنبش و اندیشه  سیاسی از همان آغاز برای رسیدن به آن ارزش ها و آرمان‌ها در «رقابت» سختی با هم قرار گرفتند. یکی خواستار رفع مشکلات اجتماعی از راه انقلاب بود و دیگری برای رسیدنِ به آن ارزش ها و آرمان ها به اصلاحات دموکراتیک و گام به گام باور داشت.
سوسیال دموکرات ها در این رقابت میکوشیدند تا نشان دهند که آنها پاسدارانِ راستین آرمان‌های انترناسیونال دوم هستند.    
وجود این« رقابت » بعد از جنگ جهانی دوم به خودی خود یکی از عوامل بازدارنده دست یازیدن بی رویه نئولیبرالیسم در اروپا بود.
نویسنده در این نوشتار میکوشد نشان دهد، که چگونه پیوند زدن نئولیبرالیسم و سوسیال دموکراسی در اروپا، احزاب سوسیال دموکرات را همانند حزب پر قدرت سوسیال دموکرات آلمان،  حزب ویلی برانت را به خاک سیاه نشاند و حزب سوسیالیست فرانسه و دیگر احزاب سوسیال دموکراتیک و کارگری را به نابودی کشاند.
برای نشان دادن این رویداد ناگوار،  کشور آلمان را که از نظر اقتصادی  قدرتمندترین  کشور اروپا است،  و حزب سوسیال دموکرات آلمان  که یکی از بزرگترین احزاب سوسیال دموکرات در اروپا بود، را انتخاب می‌کنم.
به گفته مولانا:
چون که صد آمد ، نود هم پیش ماست
نمونه آلمان:
راه دراز سوسیال دموکراسی از «مارکس» به  «کینز» و سرانجام به «هایک» ( ادامه ), PDF

14 May 2020
ارتش آمریکا حادثه ناوچه کنارک را به ایران تسلیت گفت
ارتش آمریکا حادثه ناوچه کنارک در حین تمرین نظامی در دریای عمان در حوالی تنگه هرمز را که سبب کشته شدن ۱۹ تن از افسران، درجه‌داران و سربازان نیروی دریایی ارتش جمهوری اسلامی ایران شد، تسلیت گفت و در همان حال یادآوری کرد که تمرینات نظامی در تنگه هرمز امنیت ناوبری در منطقه را به خطر می‌اندازد.

در حین یک تمرین نظامی به اشتباه ناوچه کنارک هدف یک فروند موشک کروز قرار گرفت. بر اساس اطلاعیه ارتش در این حادثه دست‌کم ۱۹ نفر کشته و ۱۵نفر مجروح شدند.
یکشنبه گذشته در حین یک تمرین نظامی به اشتباه ناوچه کنارک هدف یک فروند موشک کروز قرار گرفت. بر اساس اطلاعیه ارتش در این حادثه دست‌کم ۱۹ نفر کشته و ۱۵نفر مجروح شدند. ناوچه کنارک توانایی حمل ۴۰ نیروی نظامی را دارد. با این تفاصیل فقط شش نفر از افسران و درجه‌داران و سربازان ناوچه کنارک از این حادثه جان سالم به در بردند. چهار تیم تحقیق برای بررسی این حادثه به بندر جاسک اعزام شده‌اند. علی خامنه‌ای، رهبر جمهوری اسلامی ایران و همچنین حسن روحانی، رئیس جمهوری خواهان روشن شدن دلایل این حادثه شده‌اند. شایعاتی وجود دارد مبنی بر اینکه ناوچه کنارک از طریق قایق‌های تدرو سپاه پاسداران هدف قرار گرفته است. ارتش جمهوری اسلامی اما این شایعات را قویاً تکذیب کرده است.
به گزارش خبرگزاری آسوشیتدپرس کاپیتان بیل اوربان، یکی از سخنگویان فرماندهی مرکزی ایالات متحده آمریکا (سنتکام) پنجشنبه ۱۴ مه/ ۲۵ اردیبهشت با انتشار بیانیه‌ای اعلام کرد: ارتش آمریکا کشته شدن نفرات نیروی دریایی ارتش را به مردم ایران تسلیت می‌گوید. این مقام ارتش آمریکا اما از برگزاری تمرینات نظامی در تنگه هرمز انتقاد کرد. از تنگه هرمز ۲۰ درصد از نفت مورد نیاز جهان عبور می‌کند. اوربان گفت:
«در حالی‌که ما نگرانیم که این اشتباه در نزدیکی یک آبراه بین‌المللی پرتردد اتفاق افتاده است، در زمانی که مبارزه با همه‌گیری بیماری کووید ۱۹ کشورهای منطقه را درگیر کرده، تلفات جانی غیرضروری نظامیان ایرانی مایه تأسف‌ است.»

پرونده‌های رازآلود ‘آتش خودی’ در ایران
حسین باستانی
کشته شدن ۱۹ نفر از خدمه ناوچه کنارک بر اثر اصابت موشک، یک بار دیگر موضوع “جان‌باختگان آتش خودی” در ایران را در کانون توجهات عمومی قرار داده است.
توجه به این پدیده، به ویژه از آنجا افزایش یافته که حادثه اخیر، چهار ماه پس از کشته شدن ۱۷۶ نفر بر اثر اصابت موشک به یک هواپیمای مسافربری اوکراینی به وقوع پیوسته. واقعه‌ای که مقام‌های ایران در ابتدا، وعده رسیدگی و مجازات عاملانش را دادند، اما درعمل، کوچکترین نشانه‌ای از احتمال مجازات مقام‌های مسئول آن وجود نداشته و برای مدت‌ها، در مقابل تحویل جعبه سیاه هواپیما هم مقاومت شده است.
جان‌باختگان آتش خودی، معمولا به کسانی گفته می‌شود که به هر علت، هدف شلیک نیروهای کشورخود در میدان‌های جنگ قرار می‌گیرند. اما در یک تعریف گسترده‌تر، همین مفهوم شامل افرادی که بر اثر این نوع شلیک، در خارج از زمان و مکان جنگ جان می‌بازند هم می‌شود.
آتش خودی در زمان جنگ ایران و عراق
۲۳-۲۴ روز از جنگ گذشته، ما هم رفته‌ایم در فارسیات کنار رودخانه کارون یک خط تشکیل داده‌ایم…. هر کس آن طرف [کارون] بود را خیال می‌کردیم عراقی است… از آن دور یک سری نیرو می‌دیدم که خط داشتند. هم ما به آنها تیراندازی می‌کردیم هم آنها به ما. ما گزارش [درگیری مان] را دادیم، حالا حسن آقا [حسن باقری بنیانگذار اطلاعات عملیات سپاه] ول نمی‌کند: بنشینید برای من توضیح بدهید که شما جایتان کجاست؟… عراقی‌ها کجا هستند؟ نشان دادیم. گفت اینها که عراقی‌ها نیستند!… گفتیم نه بابا، آنها تیر می‌زنند به ما! تازه ما آنجا متوجه شدیم که بچه‌های خراسان که آن طرف رودخانه جلوی کارخانه نورد هستند، و ما که توی فارسات آمده‌ایم این طرف، هر دو همدیگر را نمی‌شناسیم و فکر می‌کنیم عراقی هستیم [با هم می‌جنگیم].”
راوی ماجرای فوق محمدجعفر اسدی، فرمانده تیپ ۳۳ المهدی (فارس) در زمان جنگ و معاون فعلی بازرسی قرارگاه مرکزی خاتم‌الانبیاء است که روایت خود را، در بخشی از مستند ده قسمتی “آخرین روزهای زمستان” در مورد زندگی حسن باقری بازگو کرده است.
این روایت، از معدود موارد اشاره به آتش خودی در دوران جنگ در تریبون‌های رسمی ایران است. پدیده‌ای که در تاریخ نگاری رسمی جنگ هشت ساله، بسیار به ندرت ممکن است اثری از آن دیده شود.
از قضا یکی از مهم‌ترین اتفاقات ناشی از آتش خودی در زمان جنگ، هدف قرار گرفتن دو ناوچه نیروی دریایی ایران در ۲۷ مهر ۱۳۵۹ بوده که کمابیش، یادآور ماجرای اخیر ناوچه کنارک است.
در آن روز، ناوچه مهران در خلیج فارس، هدف شلیک یک فانتوم ایرانی قرار گرفت و غرق شد. در پی این حادثه، که به کشته شدن ۳۱ نفر انجامید، یک ناوچه دیگر به نام تیران برای کمک به پرسنل مهران به منطقه رفت. اما تیران هم هدف شلیک یک فانتوم خودی قرار گرفت که منجر به از کار افتادنش شد، هرچند آن را غرق نکرد. داستان این دو ناوچه و ابهامات مرتبط، تنها یکی از حکایت‌های ناگفته جنگ ایران و عراق است که نهادهای رسمی در سال‌های بعد، علاقه‌ای به پرداختن به آن نشان نداده‌اند.
احتمالا معروف‌ترین نمونه شلیک خودی در زمان جنگ، ماجرای کشته شدن عباس بابایی معاون وقت فرمانده نیروی هوایی بوده است. او یکی از کلیدی‌ترین خلبانان ایرانی در سال‌های پایانی جنگ محسوب می‌شد که ایران از نظر تعداد هواپیماهای آماده به پرواز، به شدت در مضیقه قرار داشت. عباس بابایی در در ۱۵ مرداد ۱۳۶۶، در حالی که سوار بر اف -۵ و پس از یک عملیات حساس شناسایی در خاک عراق در حال بازگشت به ایران بود، در منطقه عملیاتی سردشت هدف شلیک پدافند خودی قرارگرفت و کشته شد. هرچند تا سال‌ها بعد، که دلیل مرگ او در روایت‌های پراکنده مورد اشاره قرار گرفت، مخاطبان رسانه‌های ایران از نقش آتش خودی در این واقعه بی خبر ماندند.
حسن روحانی، که در آن مقطع مسئولیت پدافند هوایی ایران را بر عهده داشت، در ۱۹ اردیبهشت ۱۳۹۲ در پاسخ به سوالی در مورد سرنوشت عباس بابایی گفت: “هدف گیری هواپیمای بابایی توسط پدافند هوایی صورت نگرفت بلکه توسط یک سرباز بسیجی در نزدیک مرز از آنجایی که تصور کرده بود هجوم هوایی صورت گرفته با توپ زمینی اقدام به شلیک می‌کند که متاسفانه یکی از این تیرها به گردن ایشان اصابت می‌کند و باعث شهادت وی می‌شود

کرونا فرصتی برای نگرش خردمندانه به دین
دکتر سیدعلی میرموسوی
 عضو هیئت علمی دانشگاه مفید قم
 پیش‌بینی می‌شود، در ایران، در شرایط پسا کرونا مناسک جمعی از رونق قبل برخوردار نباشند، ولی همچنان تداوم خواهند یافت. کرونا مدعیان طب اسلامی و سنتی را آچمز کرد و کسادی بازار و کاهش اعتبار و سیه رویی مدعیان آن را در پی داشت. در این میان برخی کوشیدند کرونا را مصادره به مطلوب کنند و آن را گواهی بر ناتوانی علم و دانش بشری بگیرند اما خرافه گرایی تنها در سایه رشد آگاهی توده ها ممکن است از رونق بیافتد. میرموسی افزود: در کرونا برخی از نگرش های عامیانه و خرافی نسبت به دین تضعیف شد و از این نظر زمینه برای نوعی نگرش خردمندانه به دین فراهم آمده است. البته به نظر می رسد چندان نمی توان اغراق کرد و آن را جهشی بزرگ تفسیر کرد.
دینداری عامیانه به دلیل گسترش غیر اصولی دایره مقدسات و اهمیت بیشتر مناسک ثانویه و الهیات شفاهی، در برابر هر نوع اقدامی، که تضعیف این امور را در پی داشته باشد، واکنش نشان می دهد. از این دیدگاه علوم تجربی و یافته های آن از ارزش و احترام چندانی برخوردار نیستند.
دینداری عامیانه در چند دهه اخیر گسترش یافت. دین داری عامیانه وجه سیاسی و مشروعیت ساز نیز یافته است. با این که ایدئولوژی انقلاب اسلامی در آغاز با این نوع دینداری مرزبندی داشت، ولی در چند دهه اخیر با حمایت بخش هایی از حکومت و دستگاه های آن، به تدریج این نوع دینداری گسترش یافت. در واقع نوعی پیوند و ائتلاف بین دینداری عامیانه و اقتضاءات و الزامات ایدئولوژیک و سیاسی پدید آمده و دین داری عامیانه وجه سیاسی و مشروعیت ساز نیز یافته است. همچنان که حضور و پشتیبانی نیروهای محافظه کار سنتی و برخی روحانیان  در این ائتلاف را، نمی توان دست کم و نادیده گرفت. در شهرهای مذهبی قم و مشهد و حتی در حرم های مطهر امام رضا (ع)، حضرت معصومه (س)و مسجد جمکران گروه هایی از فرصت بهره برده و به ترویج گسترش این نوع دیانت می پردازند. در این راستا برخی میکروفون ها و بلندگوهای این اماکن به شکل مدام و تمام وقت در حال تبلیغ این نوع دین داری است و فرصتی آرام برای انجام نیایش فردی و فرو رفتن در حال خود باقی نمی گذارند.
گسترش دینداری عامیانه، زمینه ها و عوامل متفاوت سیاسی، اقتصادی و جامعه شناختی و روان شناختی داشته است. این نوع دین داری به دلیل حالت تخدیر آمیزی که دارد، برخی مداحی ها نیز به تقویت این نوع اجتماع ها کمک می کند.
کرونا دین داری عامیانه را با خطری جدی مواجه ساخت
کرونا با تعطیلی ناگهانی و اجباری این اجتماعهای مذهبی و پایگاهها به این برنامه ها نیز آسیب زد و دین داری عامیانه را با خطری جدی مواجه ساخت و به همین دلیل با مقاومت و واکنش حامیان این نوع دین داری روبرو شد. در ورای این مقاومت و واکنش ها به راحتی می توان نقش عوامل و نیروهای گوناگون سیاسی، اقتصادی، جامعه شناختی و روان شناختی که حیات و مشروعیت خود را در گرو دین داری عامیانه می بینند، مشاهده کرد.
 کرونا فرصتی برای نقد بی پرده و صریح دین داری عامیانه را فراهم آورد
 دین داری عامیانه پس از ناکامی در مقاومت در برابر کرونا از برخی از ادعاهای خود کوتاه آمد، ولی در پی بازسازی خود برآمد و کوشید تا به استفاده از امکانات رسانه ای و مجازی آسیب وارد آمده را جبران کند. سخنان نامربوط اخیر یکی از مداحان معروف و یکی از ائمه جمعه در برنامه های تلویزیونی را در این مسیر تفسیر می کنم.
 با وجود این که کرونا فرصتی برای نقد بی پرده و صریح این نوع دینداری فراهم آورد، ولی سرنوشت آن بستگی به عواملی دارد که تاکنون آن را تقویت کرده اند. با توجه به جایگاه نیرومند این عوامل، دست کم در کوتاه مدت کرونا نمی تواند آن را چندان تضعیف کند. در واقع دیانت عجائز از صورت های دینداری در جامعه کنونی است و در سایه پشتیبانی نهادها و عوامل نیرومند خود، به شدت جای را برای دیانت خردمندانه تنگ کرده است. مادام که این عوامل وجود دارند، نمی توان به رویداد های مقطعی...
 در ایران، در شرایط پسا کرونا شاید مناسک جمعی از رونق قبل برخوردار نباشد، ولی همچنان تداوم خواهد یافت. البته وضعیت در شهرهای بزرگ ایران به ویژه تهران شاید تا اندازه ای متفاوت باشد، زیرا پیش از کرونا نیز جمعیت مساجد روبه کاهش نهاده بود و گرایش به فردگرایی مذهبی رو به رشد بود.
 سیاست زدگی دیانت، تاثیری منفی بر مناسک جمعی داشت، از این رو تعطیلی مساجد و نمازجمعه ها  چندان موجی را در جامعه ایجاد نکرد. گرچه ممکن است ناخرسندی و خرسندی گروه هایی را در شرایط قطبی شده فراهم آورده باشد. در مجموع پیش بینی می شود، در ایران، در شرایط پسا کرونا مناسک جمعی از رونق قبل برخوردار نباشند، ولی همچنان تداوم خواهند یافت....👇
متن کامل در سایت شفق👇
fa.shafaqna.com/news/937973/

همه‌گیری کرونا در جهان؛ ۳ سناریو احتمالی برای ماه‌های پیش‌رو چیست؟
نگارش از یورونیوز فارسی ۱۴/۰۵/۲۰۲۰ ۱۱:۰۳

پیش بینی میزان شیوع ویروس جدید کرونا طی ماه های آینده چه در سطح کشورهای مختلف و چه در سطح جهان به این دلیل که عوامل مختلفی بر آن تاثیرگذار هستند دشوار است.
متخصصان بیماری های واگیردار تاکید می‌کنند که امکان اینکه با اطمینان روند همه گیری بیماری «کووید ۱۹» را در ماه های آینده پیش بینی کنند وجود ندارد. با این حال دانشمندان آمریکایی در مرکز تحقیق و خط مشی بیماری های عفونی در دانشگاه مینه سوتا (CIDRAP) سه سناریو را برای همه گیری «کووید ۱۹» طی ماه های آینده مطرح کرده اند.
تحقیق دانشمندان دانشگاه مینه سوتا
یکی از معتبرترین پژوهش‌هایی است که اخیرا در مورد سیر شیوع ویروس جدید کرونا منتشر شده است. پژوهشگران در این تحقیق از داده‌های شیوع بیماری‌های همه گیر در سطح جهان در گذشته استفاده کرده‌اند.
به این ترتیب در این پژوهش تلاش شده است تا با استفاده از تجربه های گذشته شرایط شیوع ویروس جدید کرونا طی ماه های آینده پیش بینی شود. یکی از داده های مورد استفاده در این تحقیق سیر همه گیری انواع آنفلوانزا طی دهه های اخیر بوده است. دانشمندان پیش بینی کرده اند که دوره همه گیری «کووید ۱۹» در هر صورت بین «۱۸ تا ۲۴ ماه» طول خواهد کشید. این مدت زمانی است که به گفته آنها ایجاد «ایمنی گروهی» در میان انسان ها طول خواهد کشید.

بگذار شرم ملی، دستمایه همبستگی باشد!
14 می 2020

۲۵ ارديبهشت ۱۳۹۹
این برای ما ایرانیان نه فقط یک تراژدی انسانی که مایه شرم ملی است. هر ایرانی با وجدان در قبال این فاجعه مسئولیت دارد و باید صدای خود علیه این جنایت سازمان یافته را بلند کند. اینکه دولت افغانستان تا کجا پیگیر دادخواهی حق حیات شهروندانش خواهد بود وظیفه‌ای است مربوط به دولت و مردم افغانستان که ما فقط می‌توانیم و می‌باید پشتیبان این دادخواهی بر پایه حقوق بین المللی و معاهدات دو کشور همسایه باشیم. اما خود ما نیز در مقام شهروندان ایرانی مسئولیت مستقل خود را داریم.
بهزاد کریمی
با گذشت دو هفته از فاجعه تکان دهنده در مرز ایران و افغانستان و رو شدن مستندات بسیار از چند و چون فاجعه، هنوز هم جمهوری اسلامی حاضر نیست مسئولیت ارتکاب جنایت توسط مرزبانان خود را بپذیرد. سخنگوی وزارت خارجه‌‌ با بیشرمی تمام نه تنها این توطئه منجر به مرگ از سوی ماموران حکومتی را منکر شده که حتی وقوع فاجعه در خاک ایران را انکار می‌کند. نخستین واکنش این حکومت در قبال هر رویدادی که دستی در آن دارد، حاشای واقعیت و حقیقت بوده و هست. انکار، تقیه و توجیه از ارکان رفتاری جمهوری اسلامی است که پایورانش با آن بار ‌آمده‌ و می‌آیند.

آژانس بین‌المللی انرژی: تقاضا برای نفت بیش از این کاهش می‌یابد، اما نشانه‌هایی از برقراری تعادل دیده می‌شود

آرشیو
به گزارش وال استریت ژورنال، آژانس بین المللی انرژی روز پنجشنبه ۲۵ اردیبهشت با اعلام این مطلب که انتظار می‌رود تقاضای جهانی نفت ماه در جاری میلادی باز هم به شدت کم شود، تاکید کرد که با این وجود نشانه‌های اولیه بهبود وضعیت بازار دیده می‌شود
آژانس بین المللی انرژی در گزارش ماهانه خود پیش بینی کرده است که تقاضای نفت در ماه مه نسبت به ماه مه سال گذشته ۲۱.۵ میلیون بشکه در روز کاهش می‌یابد. این در حالی است که کشورهای تولید کننده نفت و شرکت ها نیز تولید خود را به میزان ۱۲ میلیون بشکه در روز کم می‌کنند.
آژانس بین المللی انرژی با اشاره به این که نشانه‌هایی از برقراری تدریجی تعادل در بازار مشاهده می‌کند، هشدار می‌دهد که این نشانه‌ها همچنان شکننده است و در مراحل اولیه قرار دارد.
فاتح بیرول، مدير اجرایی آژانس بین المللی انرژی، در عین حال گفته است که امسال بدترین سال ثبت شده بازار نفت بوده است.
تولید نفت بیش از نیاز بازار و کاهش تقاضا برای انرژی که با شیوع ویروس کرونا شدت گرفت، بر قیمت نفت اثر منفی گذاشته است.

 

اجاره‌نشینی: وضعیت طبقه متوسط فقیر و مردم فقیرتر از آنها
فرزاد صیفی‌کاران
مرکز آمار ایران روز دوشنبه ۱۵ اردیبهشت ۹۹ اعلام کرد متوسط اجاره‌بهای مسکن ۳۱,۶ درصد افزایش یافته است. این میزان افزایش در دو سال گذشته، بیشترین رشد اجاره‌بهای مسکن در ایران بوده است.
اجاره‌ مسکن بالا می‌رود و درآمد توان مسابقه با رشد اجاره را ندارد. بالا رفتن میانگین اجاره نسبت به میانگین درآمدها، طبقه متوسط فقیر را هم درمانده کرده تا چه برسد به مردم محروم‌تر.
شهرنشینی در ایران همواره با معضل اجاره نشینی همراه بوده است. بر طبق آخرین سرشماری پنج سالانه مرکز آمار ایران در سال ۱۳۹۵، حدود ۲۵ میلیون خانوار در ایران زندگی می‌کنند و موجودی مسکن کشور کمی بیش از این تعداد یعنی ۲۵ میلیون و ۴۱۲ هزار واحد مسکونی برآورد شده بود. اما در حالی که موجودی مسکن کشور، اندکی بیشتر از تعداد خانوارها است، در حال حاضر حدود ۳۷ درصد از خانوارهای ایرانی را اجاره‌نشین‌ها تشکیل می دهند.
در این میان، کم‌ترین تعداد مالکیت واحدهای مسکونی در بین استان‌های کشور، به استان تهران اختصاص دارد و این استان پر جمعیت‌ترین و اجاره‌نشین‌ترین استان کشور است. نزدیک به ۵۰ درصد از جمعیت شهری ساکن در تهران صاحب مسکن نیستند.
در شرایط اقتصادی پساکرونا و پساتحریم‌های اقتصادی، که فشار بیش از قبل بر طبقه متوسط، طبقه متوسط فقیر و فرودستان ایران است، گزارش ۱۵ اردیبهشت مرکز آمار ایران نشان می‌دهد که از زمستان ۱۳۹۶ تا زمستان سال ۱۳۹۸ متوسط افزایش اجاره ‌بها بین ۱۶،۸ درصد تا ۳۱،۶ درصد متغیر بوده که کم‌ترین آن مربوط به زمستان ۱۳۹۶ می‌شود.
نرخ تورم در سال ۱۳۹۸ از سوی بانک مرکزی ۴۱،۲ درصد اعلام شده که ۶ درصد بیشتر از نرخ اعلامی مرکز آمار است. نرخ تورم اقلامی گروه «خوراکی‌ها، آشامیدنی‌ها و دخانیات» در سال ۱۳۹۸ برای کل کشور ۴۲،۶ درصد بوده است. اما هم‌زمان با رشد تورم، عدد مطلق درآمد خانوار پایین مانده و برخی از گزارش‌ها نشان می‌دهد حدود یک سوم خانوارهای ایرانی درآمد ماهانه کمتر از ۲ میلیون تومان دارند.
افزایش اجاره بهای مسکن در این موقع از سال، معمولا با جابه‌جایی و اسباب‌کشی مستاجران رابطه مستقیمی دارد، چرا که که اغلب در اواخر بهار و ماه‌های تابستان این جابه‌جایی‌ها صورت می پذیرد و مالکان در این برهه از سال می‌کوشند اجاره‌ها را افزایش دهند. همین موضوع سبب نگرانی مستاجران برای افزایش اجاره‌بهای مسکن با توجه به تورم زیاد در بحبوحه بحران شیوع ویروس کرونا شده است

انتظار جامعه کارگری ابطال مزد ۹۹ است/ با افزایش ناچیز حق مسکن نظر کارگران تامین نمی‌شود/ حذف صفر از پول ملی نیاز به ثبات اقتصادی دارد
یک فعال کارگری در قزوین گفت: انتظار جامعه کارگری ابطال مصوبه مزدی سال ۹۹ است، با افزایش حق مسکن نظر کارگران تامین نمی‌شود.
عیدعلی کریمی گفت: باتوجه به اینکه مصوبه مزدی ۹۹ بدون نظر و امضای نمایندگان کارگری تصویب شد هم‌اکنون نگاه کارگران بر ابطال این توافق‌نامه معطوف است چراکه جامعه کارگری بیش از این توان تحمل فشارهای اقتصادی موجود را نخواهد داشت.
این فعال کارگری با بیان اینکه نمایندگان کارگران در جلسه امروز باید تمام تلاش خود را برای احیای حقوق کارگران به کار گیرند، افزود: کارگران در شرایط اقتصادی موجود به هیچ عنوان با حداقل دستمزد فعلی نمی‌توانند روزگار بگذرانند به همین دلیل نمایندگان آنها در جلسات تعیین حداقل دستمزد یا باید با تمام توان از کارگران دفاع کنند یا اصلا در این جلسات حضور پیدا نکنند.
دبیر خانه کارگر در قزوین با اشاره به وضعیت معیشت خانوارهای کارگری در شرایط موجود گفت: کارگران با داشتن شرایط سخت مالی و باتوجه به اینکه یک ماه ونیم از سال جدید را پشت سر گذاشته‌اند، نگران تامین هزینه‌های خانواده‌های خود هستند.
وی ادامه داد: افزایش قیمت کالاهای اساسی و افزایش هزینه‌های درمانی در کشور، این سوال را برای کارگران بوجود آورده که تورم مهار نمی‌شود؟!
کریمی گفت: ملاک کارگران برای تعیین دستمزد سال ۹۹، ماده ۴۱ قانون کار بود که بازهم محقق نشد.
وی در ارتباط با افزایش حق مسکن نیز گفت: در حال حاضر کارگران در تمام صنوف با مشکل مسکن و اجاره بها مواجهند این در حالی است که انتظار می‌رود دولت بتواند حداقل ۵۰ درصد از نرخ واقعی حق مسکن را اعمال کند.
این فعال کارگری در بخش دیگری از گفتگوی خود به طرح حذف چهار صفر از پول ملی اشاره کرد و اظهار داشت: به نظر می‌رسد این طرح هنوز کارشناسی کاملی ندارد و دولت باید قبل از اجرای آن، تورم را کاهش دهد.
کریمی با بیان اینکه تا زمانی که تورم داریم، حذف صفر از پول ملی توجیهی ندارد و تنها هزینه‌های زیادی به دولت و ملت تحمیل می‌کند، افزود: دولت به‌جای پیگیری موضوع حذف صفر از پول ملی، موضوع نامناسب بودن معیشت مردم را ساماندهی کند و بازار کالا را تنظیم کند

در زبان نظامیان هر نوع اعتراض به فقر و فساد، شورش است و تهدید و بجای تامین، باید سرکوب شود
کلمه:
فرمانده یگان ویژه نیروی انتظامی با احتمال اینکه در سال جاری آشوب‌هایی برپا شود، گفت یگان ویژه با تجهیزات خوبی که دارد باید بتواند این «تهدیدها» را همچون اعتراضات ۹۶ و ۹۸ سرکوب کند.
سردار حسن کرمی، فرمانده یگان ویژه نیروی انتظامی جمهوری اسلامی چهارشنبه ۲۴ اردیبهشت از «حمایت‌های بسیار خوب» مسئولان حکومتی از این یگان خبر داد و گفت:
«
تجهیزات و امکانات خوبی در اختیار این یگان قرار می‌گیرد و پشتیبانی‌هایی که از این یگان شده در حوزه زیرساخت‌ها در سطح کشور اعم از تکمیل و توسعه پادگان‌ها، ابزار و امکانات آموزشی مورد نیاز پادگان‌ها و تأمین تجهیزات تخصصی مورد نیاز و نیروی انسانی، سال ۹۹ را برای ما متناسب با افزایش تهدیدها سال مهمی قرار داده است
یگان ویژه، از یگان‌های زبده عملیاتی نیروی انتظامی در سال ۱۳۷۰ تشکیل شده و به عنوان پلیس ضدشورش جمهوری اسلامی به کنترل اجتماعات، سرکوب اعتراضات و تجمعات مخالف حکومت می پردازد. این نیرو نقش مهمی در سرکوب اعتراضات سراسری دی‌ماه ۱۳۹۶ و آبان‌ماه ۱۳۹۸ داشت.
اعتراضات سراسری دی‌ماه ۱۳۹۶ از روز هفتم دی ‌‌آن سال در مشهد آغاز شد و به دست‌کم ۷۲ شهر کوچک و بزرگ ایران گسترش پیدا کرد. در این اعتراضات بود که مردم معترض همه جناح‌های حکومت ایران را به چالش کشیدند. به‌گفته منابع رسمی در اعتراضات دی‌ماه ۹۶ شمار بازداشت‌شدگان ۴ هزار و ۹۷۲ نفر بود و دست‌کم ۲۷ نفر نیز در جریان سرکوب‌ها کشته شدند.
مسئله این است که در جمهوری اسلامی بهترین حمایت های مالی و خدماتی و بیشترین ابزارها و امکانات در اختیار نیروهای نظامی و انتظامی قرار می‌گیرد تا در خدمت حفظ امنیت و آرامش ملت باشد و آن نیروها نیز وظیفه‌ای جز برقراری امنیت برای شهروندان و حفاظت از معترضان در هنگام برپایی راهپیمایی اعتراضی که نص اصل ۲۷ قانون اساسی است ندارند اما آیا این امکانات و خدمات بسیار خوب صرف حفاظت از مردم می‌گردد یا به روشن ترین شکل ممکن صرف سرکوب آنان می‌شود؟ مثلا دقیق‌ترین تیراندازی ها و نشانه گیری ها و بهترین ماشین های آب‌پاش و بهترین شوکر ها و باتوم ها در مملکتی که آب آشامیدنی در برخی شهرها و روستاهای جنوب آن وجود ندارد و برنامه های آموزشی اینترنتی آن در فاجعه بار ترین شکل ممکن سیستم آموزشی فشل کشور را به یغما برده و دانش آموزان را از ارتباط سهل و سریع با معلمان خود محروم ساخته است، می‌تواند نیروی انتظامی مجهز و مستحکمی برآورد که سرکوب مردم به نام اشرار و تیراندازی به جوانان معترض به نام آشوبگران و حمله به زنان و مردان خسته از فقر و فساد و جان به لب رسیده از ظلم و عناد حکومتی لجوج و ناکارآمد و بسته و دگم، را جزو وظایف ذاتی خود قلمداد کند. آیا وظیفه نیروی انتظامی در کشور هرچه مجهز تر شدن برای هرچه بهتر خفه کردن کوچکترین صدای اعتراض مشروع هموطنان تحت تبعیض و ستم‌دیده خود است؟

نماینده پیشین مجلس: وزارت خارجه سعی داشته نشان شیر و خورشید سرخ در سازمان ملل حذف نشود

غلام‌حیدر ابراهیم بای سلامی، نمایندهٔ دورهٔ پنجم و ششم مجلس شورای اسلامی، روز شنبه در گفت‌وگو با پایگاه خبری «انصاف» از وجود اسنادی خبر داد که نشان می‌دهد وزارت امور خارجه ایران در مکاتباتی که در اوایل دههٔ هشتاد با سازمان ملل کرد می‌خواست از لغو و نابودی نشانه شیر و خورشید جلوگیری کند
آقای ابراهیم بای سلامی که به فراخور روز جهانی صلیب سرخ و هلال احمر با این پایگاه خبری گفت‌وگو می‌کرد افزود که «امکان بازگرداندن نشان شیر و خورشید سرخ برای ایران از طریق وزارت امور خارجه میسر است، فقط باید در سطح کلان سیاستگذاری نظام به این نتیجه برسد و یک مصوبه در مجلس شورای اسلامی داشته باشیم و بتوانیم این کار را انجام دهیم
ایران در تاریخ ۱۳ شهریور ۵۹ اعلام کرد که به جای نشان «شیر و خورشید سرخ» در نماد «جمعیت شیر و خورشید سرخ ایران» می‌خواهد همچون دیگر کشورهای اسلامی از نشان «هلال احمر» استفاده کند و پس از این تصمیم نام این بنیاد نیز به «جمعیت هلال احمر ایران» تغییر پیدا کرد.

بحران کرونا؛ آنچه می‌دانیم و آنچه هنوز نمی‌دانیم
۲۵/اردیبهشت/۱۳۹۹

از بروز همه‌گیری کووید-۱۹ شش ماه گذشته و بیش از ۴ میلیون نفر به آن مبتلا شده‌اند و ما هنوز از خیلی چیزها در مورد این ویروس بی‌خبریم.
ازجمله این‌که نمی‌دانیم دقیقاً چه کسانی را هدف قرار می‌دهد، به کجا وارد می‌شود و سختی ضربه‌اش به چه اندازه است.
مارجوری پولاک، همه‌گیرشناس مستقر در نیویورک و معاون سردبیر برنامه پایش بیماری‌های نوظهور (ProMED)، به رادیو اروپای آزاد/رادیو آزادی می‌گوید که ویروس کرونا «قدم به قدم ما را با وضعیت‌های غیرمترقبه مواجه می‌کند.»
برنامه‌ای که این متخصص در آن کار می‌کند، یک سیستم هشدار اولیه جهانی برای بیماری‌های جدید و پخش سموم است و خانم پولاک از افرادی است که در تاریخ ۳۰ دسامبر با اعلان هشدار، جهانیان را از وجود شیوع کرونا در ووهان آگاه کرد.
مارجوری پولاک که از آن زمان از نزدیک مسیر کشنده ویروس کرونا را دنبال کرده به رادیو اروپای آزاد/رادیو آزادی می‌گوید: «هر بار نتیجه‌گیری ما این است که تعداد ناشناخته‌ها بسیار است.»
آنچه فکر می‌کنیم می‌دانیم
داده‌های موردی جمع‌آوری‌شده نشان می‌دهد که خطر دچار شدن به علائم شدید کووید-۱۹ در سالمندان و افرادی که بیماری‌های جدی زمینه‌ای دارند بیشتر است.
مرکز کنترل و پیشگیری از بیماری ایالات متحده (سی‌دی‌سی) می‌گوید خطر این ویروس برای افراد دارای فشار خون بالا یا کسانی که از بیماری‌های گردش خون، بیماری‌های مزمن ریه، دیابت، چاقی شدید، بیماری‌های کبدی یا کلیوی رنج می‌برند یا افرادی که دستگاه ایمنی بدنشان ضعیف است بالاست.
سی‌دی‌سی می‌افزاید تعداد مردانی که از کرونا فوت کرده‌ند بسیار بیشتر از آمار مرگ‌ومیر زنان از این ویروس است و این امر، چه برای مراحل آغازی در چین و چه برای بقیه کشورهای درگیر صادق است.
محققان در این زمینه به دنبال یافتن الگوهای احتمالی رفتاری، واکنش متفاوت دستگاه ایمنی یا سایر توضیحات هستند و در مورد مرتبط دانستن خطر کرونا با جنسیت رویکردی محتاطانه دارند.
به سن و سال مربوط است، اما نه فقط
به‌طور کلی، کودکان در این بیماری همه‌گیر وضعیت بهتری نسبت به بزرگسالان داشته‌اند. مطالعات متعدد نشان‌دهنده مرگ‌ومیر بسیار کم در بین کودکان آلوده و افزایش تدریجی میزان مرگ‌ومیر کرونایی تا سن ۶۰ سالگی است. برای بالاتر از ۶۰ سال، خطر مرگ از ویروس کرونا به شدت افزایش می‌یابد.
یکی از اولین مطالعات اصلی، که در مجله پزشکی «دلنست» (The Lancet) منتشر شده، در نمودار خود از ارتباط سن با ابتلا به کرونا، شیبی تند ترسیم می‌کند.

مارادونا رو ول کن، غضنفرو بچسب!
کیوان صمیمی
از کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ علیه دولت ملی دکتر مصدق تاکنون، ایران و ایرانی صدمات زیادی از امریکا خورده است.
در این ۷۰ ساله، سلطه‌گر جهانی به اشکال مختلف در امور کشور ما دخالت کرده و چندین سال است که تحریم و جنگ اقتصادی نیز به آن اضافه شده است.
با همه‌ی این احوال ضرباتی که یکه‌تاز و مارادونای قدرت بین‌المللی به ایران زده و می‌زند، نمی‌تواند به اندازه‌ی غضنفربازی‌های بعضی داخلی‌ها دروازه‌های توسعه، کرامت انسانی و اقتدار ملی را فروبریزد.
فقط و فقط برآورده شدن حقوق حقّه‌ی زحمتکشان و تاثیر دادن آراء همه‌ی مردم در تعیین روش‌های اداره‌ی این مِلک مشترک است که می‌توانست و می‌تواند با تکیه بر انسجام “واقعاً ملی” جلوی حمله‌های مارادونای امپایر را بگیرد.
اگر تندرَوی‌های افراد و یا نهادهای غضنفری با حرکت‌های مطالبه‌محور کارگران، معلمان، دانشجویان، … و همچنین با مطالبات حقوق شهروندی، تهدیدآمیز و سرکوب‌گرانه باشد، نتیجه‌ی محتوم آن تضعیف تیم ملی ایران در برابر تیم مهاجم خارجی‌ست.
دشت ما گرگ اگر داشت، نمی‌نالیدیم
نیمی از گلّه‌ی ما را سگ چوپان خورده‌ست

پرده‌پوشی و پرده‌دری
سعید حجاریان
جامعه ایران در تونل تجدد قرار دارد و نمی‌تواند بازگشت به عقب کند. اما، تجدد عوارضی را به بار آورده است که بعضاً قابل ترمیم نیستند. تخریب محیط‌زیست، مصرف‌گرایی بی‌ حد و حصر، اختلاف شدید طبقاتی و تضاد فقیر و غنی، تشکیل انواع باندهای جهانی اعم از مواد مخدر، کارگران جنسی، قاچاق اعضای بدن و… . یکی دیگر از عوارض تجدد، پدیده‌ای است که می‌توان آن را «عریانی» نام نهاد. عریانی،‌ چه جسمی و چه ذهنی، به‌معنای گشودگی و در اختیار گذاشتن جسم و ذهن و گفتار و کردار در اختیار همه است. این امر در جامعه سنتی سابقه نداشته است؛ در قدیم پوشیدگی اولویت داشت و بنا بود عیوب مستور بماند و بدن‌ها، پوشیده باشند تا جایی که گفته می‌شد انسان همچون خدا باید ستار باشد و دیده‌ها را نادیده و شنیده‌ها را ناشنیده تلقی کند چنانکه در آموزه‌های اخلاقی-دینی هم می‌خوانیم: «لو تکاشفتم لما تدافنتم». یعنی، اگر نسبت به ذات دیگران آگاهی پیدا کنید، حتی یکدیگر را دفن نخواهید کرد! این روایت، اهمیت پوشیدن عیوب را نشان می‌دهد و از ضرورت مؤانست می‌گوید.
مقوله حیا و آبرو اساساً به‌عنوان پرده‌ای بود که مانع می‌شد افراد مکنونات قلبی و حتی ظاهری خود را نزد دیگران عریان و آشکار کنند. البته در مواردی معدود، مانند ملامتیه، افراد حاضر بودند برای سرکوب نفس عیوب خود را آشکار کنند. به‌عنوان مثال گیلاس شراب را با نوشیدنی دیگر پُر می‌کردند و در انظار سر می‌کشیدند تا نفس‌شان خوار شود و مورد ملامت این و آن قرار گیرند تا نتیجتاً، نفس‌شان از هوی و هوس خالی شود اما اصل بر پرده پوشی بود. ولی تجدد، باعث شده است این نگاه به بشریت از بین برود.
بشر امروزی می‌خواهد خویش را در انظار نمایش دهد و پرزنته کند؛ به‌خصوص اکنون که فضای مجازی میدا‌ن‌دار است و نرم‌افزارهای ارتباطی در اختیار است، افراد می‌توانند زینت‌های خود را بنمایانند و تفاخر بورزند. در جامعه ما، این کار شدت بیشتری دارد چرا که:
اولاً، مقوله «نمایندگی» در همه عرصه‌ها محدود است؛ چه هنر، چه سیاست، چه علم و کارآفرینی و البته زیبایی‌شناسی. این محدودیت ها باعث شده است با گشوده شدن کوچک‌ترین روزنه‌ای افراد هجوم بیاورند و خود را به نمایش بگذارند.
ثانیاً، جامعه تحت تأثیر اثر نمایشی دیگر جوامع است. این مقوله سال‌هاست که پیش‌آهنگ ما شده و به‌طور خاص، جوانان را به‌دنبال خود می‌کشد. به‌عنوان مثال رضاشاه گمان کرد، توسعه از معبر کشف حجاب می‌گذرد در حالی‌که به سنت موجود التفات نداشت.
ثالثاً، جامعه صنعتی به تولید انبوه رسیده است. در این جامعه مصرف هر چه بیشتر طلب می‌شود و تبلیغات برای کالاها امری حیاتی است و در این راستا، متأسفانه جاذبه‌های جنسی و صنعت هرزه‌نگاری حرف اول را می‌زند؛ و این همان عریانی است.
اکنون، غرب آگاه شده است «عریانی» چه آثار مخربی در جوامع به جای گذاشته است و چنانکه می‌بینیم، گزارش‌هایی شبیه این‌ که «بگذارید کودکان کودکی را تجربه کنند»، «زنان نباید دست‌مایه تبلیغ جنسی کالا‌ها قرار گیرد» پرتکرار شده‌اند و ممانعت از فعالیت باندهای ترانزیت کارگر جنسی شدت گرفته است.
یکی دیگر از عوارض مهم اما کمتر شناخته شده عریانی، «هتاکی» است. می‌گویند افراد مست، مکنونات قلبی خود را بیرون می‌ریزند و هر آنچه در ذهن دارند، به زبان می‌آورند. این مستی منتهی به هتاکی اکنون در فضای مجازی کاملاً آشکار است. یکی از علت‌های رواج هتاکی در جامعه ما این است که فرد خشم فروخورده از محرومیت اجتماعی خود را در قالب دشنام جلوه‌ می‌دهد. علت دیگر، ربط و نسبت نانوشته میان عالمان و جاهلان است. یعنی زمانی‌که فرد عامی می‌بیند، عالمی متهتک دهان به درشت‌گویی می‌گشاید او هم فحش‌های چاروادارای می‌دهد و متأسفانه می‌بینیم، مطابق تحقیق یکی از پژوهشگران، رکیک‌ترین فحش‌ها متعلق به ایرانیان است!
فحاشی، به‌لحاظ اخلاقی قابل نقد است اما می‌توان به نقد کارکردی آن پرداخت چرا که این امر کوششی به‌غایت منفعلانه و عاجزانه از سوی افراد است. به‌تعبیر حضرت امیر «الْغِیبَهُ جُهْدُ الْعَاجِز»؛ غیبت، منتهای کوشش بزدلان و عاجزان است و این فرقی با کسی که با اکانت جعلی در فضای مجازی به فحاشی می‌پردازد، ندارد. این در حالی است که فرد محقق و منتقد، در اولین قدم می‌تواند با نقد مستدل و مستند آنچه را مطابق میل خود نمی‌بیند، پی بگیرد و حاکمان و کارفرمایان و زورمندان و… را به پرسش بگیرد و به‌جای «فحش‌گویی»، «فاش‌گویی» کند. چنین فردی همچنین می‌تواند با گردآوری مدارک اعلان جرم کند و پس از این مراحل‌، که ناظر بر کنش فردی است، برای دگرگونی وضعیت کنش انتقادی خود را در قالب سمن‌ها و احزاب پی بگیرد.
اما متأسفانه راه درازی در پیش داریم. در جامعه امروز ایران، یکباره دعوت‌نامه خالی از اخلاق خواننده‌ای برجسته‌ می‌شود و از سوی دیگر، روایت مجعول و هتاکی یک مداح در صدر اخبار می‌نشیند. این افراد محصول نظام سیاسی، تربیتی و آموزشی ایران پس از انقلاب هستند؛ که کاندیداهای ریاست‌ جمهوری‌اش یک‌بار دست به دامن مداحان می‌شوند و دیگر بار، به فالوئرهای یک سلبریتی‌ دخیل می‌بندند. در یک کلام باید گفت، درشت‌گویی در بالا، به هتاکی در پایین منجر می‌شود.
منبع: مشق نو


مهر ایران؛ جستجویی در فرهنگ نسل ایرج افشار و یاران
on می 26, 2017 قلمدان
مهدی جامی
منتشرشده در ایرانشهر، شماره 5 (اسفند 1395)

در فاصله سالهای مشروطه تا پایان دهه 20 شمسی یعنی در یک دوره تقریبا 50 ساله ما یکباره با نسلی روبرو می شویم که همت های عالی شان در تقویم و تنظیم تاریخ و فرهنگ ایرانی اعجاب آور است. این نسل عمدتا در نیمه دوم قرن 13 شمسی به دنیا آمده اند و در طول دوره مشروطه و سپس عصر پهلوی اول شخصیتهای با نفوذ در عرضه فکر و فرهنگ و سیاست بوده اند. این کوششگران دهها شاگرد برجسته تربیت کرده اند که فضای دانشگاهی و تحقیقی ایران در قرن 14 شمسی را ساخته است. هر یک از ایشان به نسل افشار که در عهد پهلوی برآمد چیزی ارمغان کرد. برخی از آنان مستقیم بر ایرج افشار جوان تاثیر داشتند یا در طول دوره بلوغ علمی و فکری او دوست و همکار او شدند. شماری نیز در آن فضای فکری و فرهنگی که او را ساخت موثر بوده اند.
برای اینکه این نسل را بشناسیم در بخش اول این جستار نگاهی کوتاه می اندازم به فهرست بلند نامداران این دوره که خود گویای تحولی است که در ایران زمین رخ نموده بود. من عمدتا کسانی را یاد می کنم که کارهای کارستان کرده اند یا عمری را بر سر کاری نهاده اند و به مهر فرهنگ و هنر و ادب ایران شناخته شده اند. اما خوب می دانم که این نامنامه با همه بزرگانی که یاد می کند باز هم تنها چشم اندازی بیش نیست و نامنامه و کارنامه بزرگان ایران در این دوره هم افراد بیشتری را در بر می گیرد و هم موضوعات متنوع تری را.[1]
نسل طلایی
معمر و قدیمتر ایشان از نگاه این جستار حسن پیرنیا مشیرالدوله است زاده 1251 در تبریز و درگذشته آبان 1314. او به کتاب تاریخ ایران باستانی اش (1306) شهره است و پایه گذار مطالعات ایران باستان به شمار می رود.
باقی را بر اساس تقدم سال زاد ایشان یاد می کنم:
آقا بزرگ تهرانی، زاده 1293 قمری / 1255 شمسی (1876 میلادی) و درگذشته 1348. او بزرگترین تالیف کتابشناختی آغاز سده 144 شمسی را به نسل افشار ارمغان کرد.
محمد علی فروغی، زاده 1294 قمری به نوشته خودش مطابق با 1256 ش و درگذشته 1321. او از پایه گذاران آموزش نوین است که هم در زمان کابینه دوم او در سال 1314 فرهنگستان شکل گرفت و هم دانشگاه تهران بنا نهاده شد. شاهرخ مسکوب در حق او می گوید: «فروغی برپاکننده هزاره فردوسی، نخست وزیر وقت و رئیس فرهنگستان را می‏توان‏ نظریه‏پرداز “غیر سیاسی‏” و نماینده معتدل فرهنگ حاکم دوران بیست ساله‏ رضاشاه دانست.»[2]

Bis 04. Mai 2020