حکم
اعدام محمد
امین ولیان،
سیاوشون
ایران
صدور حکم
اعدام جوان
رعنای 20 ساله
ایرانمان، محمد
امین ولیان،
نقطه چرخش
تاریخی در
حکومت جمهوری
اسلامی است.
نظام حاکم با
صدور چنین حکم
شنیعی، بطور
کامل چهره
شیطانی خود را
عریان نموده و
نشان داد که
ضد ایرانی
ترین و ضد
دینی ترین حکومت
تاریخ ایران
است. یکبار
دیگر خاطره
جنایتهای
مغول و همه
اشغالگران
وحشی و بی اصل
و نسب سرزمین
آریائی در
قلوب
ایرانیان
زنده شد.
صدور فرمان
مرگ جوان
ایرانی از سوی
ولایت فقیه،
آتش هزاران
ساله سوگ
سیاوش را وجود
همه ایرانیان
شعله ور ساخت.
حکایت سیاوش
یکی از کهن ترین
اسطورههای
ایرانی است.
سیاوش اسطورۀ
پاکی و نجابت
و مظلومیت
است. وقتی خون
سیاوش بر زمین
ریخت، اولین
گل لاله رویید
که بعدها این
گل شد نماد شهادت
و مظلومیت
رزمندگان راه
آزادی و
عقیده.
عزای
ایرانیان
برای سیاوش،
ادای احترام
آنها به پاکی
و نجابت و
مظلومیت است.
سیاوش های
جنبش
آزادیخواهی
مردم ایران
همگی از «آتش
امتحان» به
سلامت گذشته
اند و جان خود
بر کف گرفته و
بی مهابا بر
انبوه لشگریان
استبداد و ستم
یورش برده
اند. سیاوش
های دوران ما
چنان اسطوره
ای از پاکی و
نجابتند که
فقط شمشیر شقی
ترین افراد
روی زمین می
تولند خونشان
را بر زمین
بریزد.
آیت
الله صانعی:
معترضان
محارب
نیستند، حتی اعتراضشان
در برخی مراحل
واجب است
همزمان
با انتشار
تکذیبۀ دفتر
آیت الله
مکارم شیرازی
پیرامون
استناد به فتوای
ایشان برای
صدور حکم
اعدام یک
دانشجو، آیت
الله صانعی
نیز امروز طی
فتوایی اعلام
کرد "هرگاه
جمعیتی
متشکل، به
اعمال و رفتار
حکومت اعتراض
داشته و آنرا
اعلام
نمایند، قطع
نظراز آنکه
معترضین
قطعاً محارب
نمی باشند
وعمل آنها
دفاع از حقوق
خودشان می
باشد، بلکه
اعتراضشان
جایز- بلکه در
برخی از
مراحل- واجب
است."
طی چند روز
گذشته برخی
رسانه های
خاص، با استناد
به یکی از
فتاوی آیت
الله مکارم در
مورد حوادث
عاشورای
امسال، خبر از
صدور حکم
اعدام برای یک
دانشجوی جوان
بنام محمد
امین ولیان
داده بودند که
در پی تماس و
سوال شهروندان
از دفتر آن
مرجع، ایشان
این موضوع را
تکذیب کرده و
آنرا "شیطنت
برخی سایت ها
و سوء استفادۀ
افراد معلوم
الحال که
همواره و به
هر بهانه در
صدد ضربه زدن
به نهاد
مرجعیت شیعه
هستند" اعلام
نمودند.
آیت الله یوسف
صانعی،نیز
امروز درپاسخ
به استفتائی
مبنی براینکه
"معیار تشخیص
محارب چه می
باشد و مجازات
آن چیست؟"
مصادیق اصلی
محاربه را -از
مجموع کتاب و
سنت و فتاوای
فقها- کسانی
معرفی کرد که
"برای ایجاد
رعب و وحشت و
ناامنی
درجامعه و سلب
آزادی های
مردم، بوسیله
سلاح اقدام
نماید و موجب
ترس و وحشت
مردم شوند؛ به
نحوی که فساد
در ارض بر آن
صدق نماید."
حضور
جمهوری
اسلامی در
شورای حقوق
بشر یعنی توهین
به حقوق بشریت
وزیر
خارجه آلمان
می گوید دولتی
که ملت خود را
به خاک و خون
می کشد صلاحیت
حضور در شورای
حقوق بشر
سازمان ملل
متحد را
ندارد.
گیدو
وِستروِله
گفت: حکومت
ایران
تظاهرات مسالمت
آمیز مردم خود
را سرکوب کرده
و عضویت این
رژیم در شورای
حقوق بشر
سازمان ملل
توهین توهین
به جهانیان و
حقوق بشر
خواهد بود.
جمهوری
اسلامی در
تلاش است ظرف
چند ماه آینده
در شورای حقوق
بشر سازمان
ملل متحد عضو
شود.
تحریر
محل نزاع – چشم
اندازِ آینده
اکنون بيش
از هشت ماه
است که از
تولد جنبش سبز
گذشته است.
فراز و
فرودهای
متعددی را
ديدهايم. راه
پر سنگلاخی را
هم تا به
امروز پيمودهايم.
خوب است حالا
که اين جريان
ديگر پا به
دورهی
استقرار و
تحکيمِ خود
گذاشته است،
بينديشيم و
علاوه بر تأمل
در
دستاوردهای
اين مبارزهی
نفسگير،
چراغِ راهی
داشته باشيم
برای روزها – و
شبهای – پيشِ
رو.
برای شروع
بايد يکبارِ
ديگر از خود
بپرسيم اصلِ
دعوا بر سر چه
بود؟ يافتن
پاسخ اين
پرسش، حتی در
ميانهی اين
غبار
تبليغاتی و
فشار سنگين
رسانهای و
تبليغاتی کار
دشواری نبايد
باشد. ملتی از
ميانِ گزينههای
موجود
انتخابی کرد
(و هيچ کس نمیتواند
بگويد کسانی
که به موسوی رأی
دادند «ملت»
نيستند؛ چون
پا نهادن به
اين مسير يعنی
پذيرفتن اينکه
هم شورای
نگهبان خطا
کرده است و هم
نظام و بعيد
میدانم که
دستگاه سياسی
ايران حاضر
باشد تن به چنين
«اعتراف»ی
بدهد). دليل
اين انتخاب هم
به سادگی اين
بود که يک
مشی، يک روش و
يک سليقهی
سياسی را نه
تنها نمیپسنديد
بلکه باور
داشت که آن
سليقهی
سياسی سرمايههای
مادی و معنوی
و دستاوردهای
مدنی و ملی
ايران را به
بازی گرفته
است و مجموع
کارنامهاش
جز تباهی و
ويرانی
اقتصادی،
فرهنگی و سياسی
حاصلی برای
ملت نداشته
است. دغدغهی
اصلی هم به
نظر من
استيفای حقوق
ملت بوده است
(اين معنا را
میتوان ذيل
«جمهوريت
نظام» فهميد).
عدالت يکی از
محوریترين
خواستههای
مندرج در
مضمون
استيفای حقوق
ملت است. عدالت
هم يعنی نظام
فارغ از تعلقِ
خاطرش يا ميلاش
به اين گرايش
يا آن گرايش
سياسی، هنگام
اجرای عدالت
فرقی ميان
رييس دولت و
روزنامهنگار
ساده نگذارد و
هنگام اجرای
عدالت يکی را عزيزکرده
نداند و
نخواند و
ديگری را
جاسوس يا برانداز
ننامد. اجرای
عدالت يعنی
اغماض نکردن
در برابر
معيارهای
دوگانهای که
سالهاست در
دستگاه قضا
رسم بوده است.
پس بی هيچ شکی،
ملتی که
خواستار
تغيير است،
تشنهی عدالت
و حق است و در
برابر ضايع
شدن حقاش –
ولو اين حق،
حق حتی يک نفر
باشد –
ايستادگی میکند
و خاموش نمینشيند.
لذا عدالت،
يکی از ارکان
مهم مطالبات جنبش
سبز است.
وقتی
گزارشگر
صداوسیما در
رم، تبدیل به
خبر میشود
چه
ارتباطی میتواند
میان
صداوسیما و
قاچاق اسلحه و
ایتالیا وجود
داشته باشد؟
یک نفر، آنهم
خبرنگار صداوسیما
جمهوری
اسلامی که
دیروز در رم
بازداشت شد،
که به گفته یک
منبع، هم با
کیهان کار
کرده، هم در
ایتالیا بوده
و هم متهم به
دست داشتن در قاچاق
اسلحه است.
خبرنگار
صداوسیما
اینک در بازداشتگاه
است و در
انتظار بررسی
پرونده. در حال
حاضر، دو
ایرانی و پنج
ایتالیایی
مظنون به قاچاق
سلاح به ایران
بازداشت شدهاند.
دیروز پلیس
ایتالیا با
حکم دادستان
ضد تروریسم
این کشور، دو
ايرانی و پنچ
ايتاليايی به
اتهام قاچاق
اسلحه و نقض
تحريم های بين
المللی بازداشت
کرد. یکی از
این دو
ایرانی، حمید
معصومی نژاد
خبرنگار صدا و
سیما در رم
است که دفترش در
محل انجمن
خبرنگاران
خارجی رم مورد
تفتیش پلیس
ایتالیا قرار
گرفت. متهم
دیگر بازداشت
شده، علی
دمیرچیلو نام
دارد.
یک منبع به
خودنویس گفت
که حمید
معصومی نژاد، همکار
سابق روزنامه
کیهان و فعلی
صداو سیما مدت
زمان زیادی در
ایتالیا حاضر
بوده و با
توجه به روابط
امنیتی
همکاران این
دو رسانه که
زیر نظر آیتالله
خامنهای
فعالیت میکنند،
ممکن است
پرونده ابعاد
دیگری هم پیدا
کند. در طول
سالهای
اخیر،
نهادهای
مختلف امنیتی
تلاش کردهاند
با شرکتهای
مختلف تولید
کننده
ابزارآلات
تجسس اطلاعات
و «دیتا»
ارتباط بر
قرار کنند. از
طرف دیگر از
سالهای
۱۳۶۰، بسیاری
از قاچاقچیهای
ایرانی با
قیمتهایی
بسیار
بالاتر، سلاح
برای نیروهای
در حال جنگ
ایران از
بازار اسلحه
غیرقانونی
ایتالیا
خریداری میکردند.
در همان سالها،
نمایندگان
غیر رسمی
ایران قایقهای
تندروی خود را
از ایتالیا
خریداری میکردند.
قایقهایی که
برای جنگ نفتکشها
کاربرد زیادی
داشتند.
همراه شو عزيز خوانده شد
ایلنا: اين
كنسرت كه سه
شنبه شب در
سالن رودكي اجرا
شد به ياد
شهريار
فريوسفي،
پرويز مشكاتيان
و فرامرز
پايور به اجرا
درآمد اين
گروه در بخش
اول برنامههاي
خود، قطعهي
راز و نياز اثر
فرامرز پايور
و شيدايي اثر
شهريار فريوسفي
و رزم مشترك
مشكاتيان را
اجرا كرد.
نیشابور،
ابرشهر پیشین
فرشید
سامانی
اکنون
قرنهاست که
آتش مقدس
کشاورزان در
معبد
آذربرزین مهر
خاموش است. از
آن سفر تاریخی
که سرنوشت خراسان
را دیگرگون
کرد، جز سنگی
و رد پایی بر
سنگ چیزی
نمانده. از
حلقۀ ابوسعید
ابوالخیر و دهها
حلقۀ عارفانه
دیگر صدایی
برنمیخیزد.
هیچ کس نمیداند
آن نظامیهای
که سرآمد
مدارس شرق و
رشک دانشوران
بود، کدام
گوشه از این
خاک مدفون
است. کورههایی
که آبگینههای
درخشان و سفالهای
خوش نقش و
نگارشان زینتافزای
موزههای
جهان است،
دیرگاهی است
که به سردی
گراییدهاند.
خیام هنگامی
که زوال
پیشینیان را
میسرود، مگر
می توانست به
سرنوشت دیار
خویش نظر نکرده
باشد:
سرچشمههای
نیشابور را
باید در
روزگاران
بسیار کهن جستجو
کرد.
روزگارانی که
در اوستا به
نام "رئونت"
یاد میشد و
اشکانیان
ابرشهر میخواندندش.
بعدتر که به
اسباب
ناشناخته
ویران شد،
شاهپور اول
ساسانی از نو
بساختش و
"نیوشاپوهر"
لقب گرفت. یکی
از سه آتش
بزرگ
ساسانیان که
مخصوص
کشاورزان
بود، در
آتشکدۀ
آذربرزینمهر
در حوالی این
شهر شعلهور
بود.