ادامه خبرهای دوم مارس 2010

 

 

وقتی به «اعتماد» اعتماد ندارند
سال ۸۸، سال بی‌اعتمادی است! سالی است که هم روزنامه اعتماد ملی را تعطیل کردند، و هم روزنامه اعتماد را بعد از سال‌ها، توقیف. امسال ده‌ها روزنامه‌نگار زندانی شدند و صدها روزنامه‌نگار بی‌کار. تعداد زیادی از روزنامه‌نگاران ایرانی آواره شده‌اند و در انتظار گرفتن پناهندگی از کشورهای اروپایی و آمریکایی هستند. سال ۱۳۸۸، بدترین سال برای اهالی رسانه‌های مستقل و غیر دولتی بوده است.

بخش نظر خودنویس: امروز بعد از اینکه خبر توقیف روزنامه اعتماد به خبرنگاران این روزنامه رسید، برای لحظه‌ای در خود فرو رفتند اما این غم را نمی‌توان در عکس دست جمعی‌شان دید. دستان را به نشانه پیروزی بالا آورده‌اند، با آنکه می‌دانند اژدر معاونت مطبوعاتی وزارت ارشاد به کشتی شکسته‌شان برخورد کرده.

امروز می‌دانند که شرافت‌مندانه‌ترین کار از نظر دولتی که مدعی اعطا آزادی تقریبا مطلق است، تبلیغ یک‌‌طرفه به نفع نظام، انتشار عکس مخالفان برای شناسایی و چشم بستن بر واقعیت‌های اجتماعی و اقتصادی است. امروز روزنامه‌نگار ایرانی می‌داند که «نظارت بر قدرت» که یکی از ارکان روزنامه‌نگاری مدرن است، در ایران جرم محسوب می‌شود.

امروز خانواده‌های بسیاری نگران اجاره خانه فرزندان و داماد‌ها و عروس‌های‌شان هستند. امروز پدری که تا شب گذشته برای روزنامه اعتامد قلم می‌زد، نمی‌تواند شیر خشک فرزند نوزادش را به راحتی بخرد. از کجا بیاورد؟

امروز می‌داند که تا هفته‌ای دیگر، برای پاره‌ای توضیحات احضارش می‌کنند. می‌داند که خروج از کشور هم چاره کار نیست، چه دیده است دوستانش را که در کمپ‌های کشورهای مجاور از سرما می‌لرزند و باید سال‌ها در انتظار باشند تا کمیساریای عالی پناهندگان سازمان ملل به پرونده‌شان رسیدگی کند...

 

 

 

«جمهوری اسلامی غلط می‌کند کروبی را اعدام کند»
گفت‌وگو با محمد حسین کروبی، مدیر مسئول روزنامه ایراندخت

آقای کروبی، خبر لغو امتیاز هفته‏نامه‏ی «ایراندخت» را در خبرگزاری‏ها دیدیم. این هفته‏نامه آیا متعلق به شما بود؟

نه؛ من مدیر مسئول هفته‏نامه هستم. ولی صاحب امتیاز آن مادرم است.
خبر لغو امتیاز مجله را چه کسی یا چه مقامی به شما یا مادرتان دادند؟ و کی؟

ساعت ۱۱صبح امروز، «خبرگزاری فارس» وابسته به سپاه پاسدارن، روی خروجی سایت‏اش گذاشته بود که ایراندخت لغو امتیاز شده است. مادرم که تماس گرفته بود، تایید کرده بودند که بله لغو امتیاز شده است.

پیش از این، شما یا دفتر مجله هیچ اخطار یا تذکری گرفته بودید، مبنی بر این که ممکن است امتیاز مجله لغو شود؟

آقای رامین، معاون مطبوعاتی وزارت ارشاد، چهار پنج روز پیش با مادرم تماس گرفتند و گفتند که می‏خواهند مجله را لغو امتیاز کنند. مادرم پرسیده که چرا؟ مگر موردی هست؟ اما ایشان نتوانسته به هیچ موردی از نوشته‏های نشریه استناد کند. تنها مساله‏ای که مطرح کرده این بوده که «چرا مواضع آقای کروبی این‏قدر تند است؟ آقای کروبی دارد با نظام درمی‏افتد و باید ۱۰بار اعدام می‏شد و…». در واقع، آقای رامین سرنوشت مجله را به مواضع سیاسی آقای کروبی ربط داده بود.

وقتی آقای رامین گفته‏اند که «آقای کروبی باید تا حالا ۱۰ بار اعدام می‏شد»، مادرتان چه واکنشی نشان داده‏اند؟ آیا اعتراضی نکرده بودند؟

مادرم به آقای رامین گفته بود: «جمهوری اسلامی غلط می‏کند که بخواهد آقای کروبی را که خود یکی از ستون‏های مهم نظام جمهوری اسلامی و یکی از پایه‏گذاران انقلاب است، اعدام بکند!»

 

 

 

حکایت از دکتر خزعلی
 
تو سایت دکتر مهدی خزئلی درباره این موضوع که احمدی نژاد در زندگینامه نیمه تمام خود در سایتش، با زرنگی خود را قاطی رزمندگان جا زده است، در واقع به نوعی می خواهد به مخاطب بگوید من هم از کسانی بودم که در جبهه ها از کیان کشور دفاع کردم، می دانستم که او جبهه نبوده است اما احتیاطاً از فرمانده سپاه پاسداران در جنگ تحمیلی - برادر محسن رضایی - سئوال کردم و ایشان هم عدم حضور نامبرده را در جبهه تایید فرمودند! البته سران دو قوه دیگر هم رنگ جبهه را ندیده اند! اما لااقل تظاهر به جنگ و رزمنده بودن هم ندارند، آنچه دردناک است دروغ است، دروغ! یک روز هاله نور می بینند، یک روز مدرک دکترای جعلی ارائه می کنند و یک روز رزمنده جبهه ندیده می شوند و از کیان کشور دفاع می کنند.....
صحبت شده بود کامنتاش خیلی باحال بود تو بالاترین
یکی اش خیلی منو خندوند یکی کامنت گذاشته بود :
«کاش حاجی به جای حسین فهمیده، محمود رو انداخته بود جلو تانک.»
«بابا این خودش یه تنه خرمشهر ازاد کرد مدارکشم هم موجوده »
و چند تای دیگه که بی ادبی بود البته :))
کلی خندیدم..

 

 

 

هجوم ماموران امنیتی به خانه جعفر پناهی در تهران
ندای سبز آزادی: براساس اخبار دریافتی تعدادی از ماموران امنیتی در نیمه های شب با هجوم به منزل جعفر پناهی فیلمساز نام آور ایرانی به منزل وی وارد شده و اقدام به فیلمبرداری از منزل وی کرده اند.

براساس این خبر علت دقیق حضور این ماموران در منزل پناهی در نیمه های شب مشخص نیست ولیکن براساس گزارش شاهدان عینی تعداد قابل توجهی آدم ناشناس وارد منزل این فیلمساز شده اند.

گفتنی است تعدادی از همسایه های جعفر پناهی با تماس با پلیس خواستار دخالت نیروی انتظامی شدند که نیروی انتظامی نسبت به این مسئله واکنشی نشان نداده است

 

 

 

ادامه آزادی زندانیان سیاسی- مطبوعاتی در مقابل وثیقه های سنگین
بهاره آزادی

جنبش راه سبز(جرس):موج آزادی زندانیان سیاسی، مطبوعاتی و دانشجویی که از چند روز پیش آغاز شده ، همچنان ادامه دارد. در روز گدشته نیز چهره هایی همچون دکتر محمدملکی به عنوان مسن ترین زندانی پس از انتخابات، محمدرضا مقیسه، مهدی معتمدی مهر ، مهسا جرینی، ابوفاضلی و فواد صادقی آزاد شدند. هرچند برخی همچون مرتضی سمیاری به دلیل سنگین بودن وثیقه پیشنهادی و عجز خانواده از تهیه مبلغ اعلام شده، هنوز شانس آزادی را پیدا نکرده اند
.

 

 

 

لاریجانی ها؛  برادرانی از جنس فرصت و قدرت
حمید تکاپو

شبکه جنبش راه سبز(جرس): نام برادران لاریجانی- یعنی پنج برادری که به واسطۀ موقعیت شناسیِ، به جایگاههای قدرت و پست های حساسی در جمهوری اسلامی دست یافته اند- شاید جزء اولین نامها در تبارشناسی خانواده های قدرت و سیاست در ابران سی سال اخیر باشد. پنج برادر اصولگرا که به واسطۀ فرصت، جنس مرغوب در بازارقدرت را به خوبی شناخته و از آن خود کرده اند؛ اما معروفترین آنهامعتقد است "فرزندان حوزه و مرجعیت هستند که بر حسب اتفاق وارد کار اجرایی شده و گمراه شده‌اند."  

 

 

 

همایش همبستگی با جنبش سبزمردم ایران برای آزادی، دموکراسی و حقوق بشر در شهر دورتموند (آلمان)
در روز شنبه ۲۷ فوریه با همکاری انجمن دفاع از حقوق بشر در ایران - دورتموند و حزب سبزهای آلمان همایشی در همبستگی با ایرانیان در شهر دورتموند برگزار شد (با پشتیبانی ایران آزاد - کانون دفاع از مبارزات مردم ایران برای آزادی،دموکراسی و حقوق بشر- آلمان). سخنرانان این برنامه خانم کلودیا روت (
Claudia Roth, دبیر اول حزب سبزهای آلمان) و آقای پروفسور محسن مسرت (پژوهشگر سیاسی) بودند. فرازهایی از سخنرانی پر شور خانم روت را در پایان این خبر میتوانید بخوانید.