سبزپروکسی:
فیلترشکن
جدید جنبش سبز
ایران
سبز
پروکسی روشی
جدید، آسان و
سریع برای
دسترسی به وب
سایتهای
فیلتر شده
است. این نرمافزار
بر روی هاست
نصب میشود و
از طریق آن میتوانید
به بسیاری از
سایتهای
خبری و اطلاع
رسانی مسدود
شده دسترسی
داشته باشید.
کار کردن با
سبزپروکسی
بسیار راحت است.
کافی است آدرس
سایتهای
فیلتر شده را
به آن بدهید
تا آنها را
برایتان باز
کند. یا اینکه
از لینکدونی سبزپروکسی
استفاده کنید.
ایده کلی
سبزپروکسی در
اینجا است که
هر کدام از
مدیران سایت
ها و وبلاگ ها
یک سبزپروکسی
برای خودشان
راه اندازی
کنند و ضمن استفاده
شخصی، آن را
در اختیار
دوستان و
آشنایان خود
هم قرار دهند.
راه اندازی صد
ها و هزاران
سبزپروکسی که
هر کدام مشکل
فیلترینگ یک
جمع را حل میکند
میتواند
برای صدها
هزار نفر
راهگشا باشد.
*منطق
متفاوت
سبزپروکسی*
تقریبا
تمام نرم
افزارهای
ارایه شده
برای عبور از
فیلترینگ بر
مبنای یک
سیستم مرکزی
عمل می کنند.
به این معنی
که کاربران یه
یک مرکز خدمات
دهنده اصلی
متصل می شوند.
همین موضوع
سبب می شود که
مسدود کردن
این روش ها
راحت باشد و
در عین
حال با افرایش
کاربرها
امکان سرویس
دهی محدود
شود.
سبزپروکسی
نرم افزار
کوچک و مستقلی
است که بر روی
یک هاست نصب
می شود و سایت
های فیلتر شده
را برای گروه
کوچکی از
افراد باز می
کند. به واقع
هر وبمستر و
هر کسی که
دارای وبلاگ
روی هاست شخصی
است می تواند
یک سبزپروکسی
راه اندازی
کند و اینها
مانند جزایر
کاملا مستقلی
از یکدیگر عمل
می کنند. برتری
های این روش
در اینجا است
که:
۱- مخفی
است و مرکزیت
ندارد
بنابراین
مانند روش های
قبل، کشف و
فیلتر نخواهد
شد.
۲- رایگان است:
هر کس که
دارای یک هاست
باشد می تواند
سبزپروکسی را
راه اندازی
کند.
۳- راه اندازی
آن آسان و
سریع است و
نیاز به دانش
فنی ندارد.
۴- نیاز به نصب
هیچ نرم
افزاری هنگام
استفاده نیست:
سبزپروکسی یک
صفحه در
مرورگر است که
سایت های
مسدود شده را
برایتان باز
می کند.
۵- بر مبنای
شبکه های
اجتماعی
خصوصی کار می
کند: هرکس که
یک سبزپروکسی
راه اندازی
کرد آن را در
اختیار
دوستان و
آشنایان خود
هم قرار می
دهد. بنابراین
هر کدام از
این جزایر می
تواند به ده
ها نفر برای
عبور از
فیلترینگ کمک
کند.
*ایرانیان
خارج از کشور
هم می توانند
کمک کنند:*
وب
مسترها و
وبلاگ نویس
هایی که در
خارج از ایران
زندگی می کنند
هم می توانند
با صرف تنها
چند دقیقه،
کمک بزرگی به
دوستان و
آشنایان خود
در داخل ایران
بکنند. با راه
اندازی یک سبزپروکسی
روی هاست تان
و دادن آدرس و
رمز عبور آن
به دوستان و
آشنایان مقیم
ایران می
توانید به
آنها برای
دسترسی به
اینترنت آزاد
و بدون
محدودیت کمک
کنید.
از
آنجایی که وب
سایت
سبزپروکسی
فیلتر خواهد شد
برای دریافت
آخرین نسخه
سبزپروکسی به
همراه فایل
راهنما یک
ایمیل خالی به
آدرس:
sabzproxy@sabznameh.com ارسال
کنید.
ندای سبز
آزادی ضمن
حمایت از
سبزپروکسی
خواستار
توسعه
استفاده از آن
توسط مدیران
سایت ها و
وبلاگ نویس ها
است و از بقیه
سایت ها و
وبلاگ ها هم
می خواهد که
با معرفی سبزپروکسی
به گسترش
اطلاع رسانی
آن کمک کنند.
وب سایت
سبزپروکسی در
آدرس زیر قرار
گرفته است:
http
://www.sabzproxy.com
فراتر
از توحش:
شکنجه یک مادر
توسط
مزدورهای جمهوری
اسلامی
"پسرم 14 روز در
سردخانه بود،
و ما در نهایت
استیصال،
برای یافتن
خبری از او هر
روز دم زندان اوین،
آگاهی، و . .
.سرگردان
بودیم. در طول
این 14 شبانه
روز، روزها
موبایل پسرم
خاموش بود و
هر شب بعد از
ساعت 12 با
موبایلش به
خانه مان زنگ
می زدند و
صدای نفس نفس
زدن ممتد و
خسته کسی از
آنطرف شنیده
می شد. اینکار
در طول هر شب،
چند بار تکرار
می شد."
قسمتی از
رنج نامه مادر
شهید مصطفی کریم
بیگی که در
روز عاشورا به
دست بسیجی ها
کشته شد (از
وبلاگ مادران
عزادار).
اوّلین
گزارش علنی پس
از ۲۱ سال
پس
از افشای طرح
مجمع تشخیص
مصلحت نظام
برای انتخابات
و نگرانی شدید
کیهان و
طرفداران دولت
مستقر(اینجا
مثلاً) که
یادآور نقش
فراموششدهی
این مجمع در
مجادلات
سیاسی و
امکاناتی بود
که هنوز میتوان
برای
تأثیرگذاری
در آیندهی
حرکت اصلاحی
روی آن سرمایهگذاری
کرد، انتشار گزارش
کمیسیون
تحقیق مجلس
خبرگان به
هفتمین اجلاس
خبرگان آن هم
پس از بیست و
یک سال پنهانکاری،
تلنگر دیگر
رئیس این مجلس
به فضای سیاسی
ایران بود.
چندی
پیش برخی از
نمایندگان
ولی فقیه در
نهادها
هماهنگ با هم،
امکان نصب و
عزل او را از
طرف مردم یا
خبرگان نفی
کردند. البتّه
دیگر
روحانیان معتقد
به نظریّهی
ولایت فقیه
نیز همین را
میگویند ولی
امکان تداوم
نیافتن شرایط
رهبری را هم
ذکر میکنند.
برای نمونه
ذوالنّور چنین
گفت:«اعضای
مجلس خبرگان
نیز ولی فقیه
را نصب نمیکنند
بلکه ایشان را
کشف میکنند و اینگونه
نیست که آنها
هر زمان که
بخواهند میتوانند
ولی فقیه را
عزل نمایند.»
نه
برنامهی
مجمع تشخیص
برای
انتخابات از
دید من روند
کنونی
استصواب را
اصلاح میکند
و نه خبرگان
فعلی توان
خردهگیری از
رهبری دارند
ولی میتوان
پرسید که
انتشار یک
گزارش آن هم
پس از بیست و
یک سال سکوت-
گرچه پر از
مدح و ثنای
رهبر فعلی
باشد- به چه
منظوریست؟
گمان
من این است که
این کار با
درایت هاشمی
رفسنجانی
انجام شده است
تا - پس از
جنجال خاموش
طرح مسئلهی
شورای رهبری-
رهبر را از
جایگاه فردی
ناپاسخگو و
نظارتناپذیر
اندکی پایینتر
بیاورد و
تداوم نظارت
دائم بر وی و
نقش خود را در
شطرنج سیاست
ایران به یاد
همگان آورد.
بیدلیل نیست
که قاسم
روانبخش حالا
دیگر بیپروا
از حذف هاشمی
رفسنجانی در
شش ماه آینده
از عرصهی
سیاست کشور سخن میگوید.
زلزله
شیلی ناشی از
اظهارات
دولتمردان در
ایران بود
دکمه
پیراهنش را تا
آخر بست, داشت
خفه می شد و
این موضوع می
توانست موجب
درست حرف نزدن
او شود اما او
به تنها چیزی
که اهمیت نمی
داد همان درست
حرف زدن بود. یک
لیوان آب
خورد, تمامی
چراغهای
مربوط به شعور,
احساس, منطق,
بدیهیات
وجودی,
ریاضیات و
دیگر علوم
پایه را خاموش
کرده و تن را
آرام و آهسته
به جفنگیات
سپرد و گفت:
دیگر شاهد
اعتراض های
خیابانی
نخواهیم بود.
بله این
پیشگو و عالم
فرزانه کسی
نبود جز حاج آقا
عباس جعفری
دولت آبادی,
دادستان غیر
محترم تهران.
شاید
برخی ها نسبت
به آینده و
روند حال حاضر
طنز بد بین
باشند و فکر
کنند که
داستان با
اظهارات عباس
تمام شد,
درصورتیکه آن
برخی ها شدیدا
در اشتباهند و
اسنادش هم
موجود است.
در همین
راستا حسین
سلامی جانشین
فرمانده سپاه
راست راست آمد
و بدون اینکه
توجه کند ممکن
است به جائی
برخورد کند و
جاهائی را به
درد آورد
اظهار داشت:
ايران روي ۵۰
درصد انرژي
دنيا ايستاده
و اگر اراده
كند، اروپا
زمستان را در
سرما به سر ميبرد.
کارشناسان
با اعلام این
مطلب که
هیچگونه کاری
بر روی
اظهارات فوق
صورت نگرفته
راضی به اظهار
نظر نشدند اما
قاسم آش فروش
که زمستان سال
گذشته را در
شمال خود
ایران در سرما
به سر برده
بود گفت: ایران
بغیر از 50 درصد
انرژی دنیا
روی چیزهای
دیگری هم
ایستاده است.
ایشان چیزهای
دیگر را اینگونه
برآورد کرد:
اعتراف
کردن در حد
تیم ملی
نظر به اینکه
در عصر و
زمانه توسعه
تکنولوژی زندگی
میکنیم و
سرعت انتقال
اطلاعات هر
روز رکورد قبلی
خود را میشکند
و در همه
زمینهها
سرعت حرف اول
را میزند اما
باید توجه
داشت که این
سرعت زیاد در
همه چیز و در
همه جا مناسب نیست
از آن جمله
سرعت اعترافگیری
است.
اگر اعترافگیری
از متهم خیلی
یواش و کند
باشد این خوب
نیست چون مردم
اصلا یادشان
میرود متهم کی
بوده و چیکار
میکرده.
همچنین اگر
اعترافگیری
خیلی سریع
باشد باز هم
خوب نیست چون
مایه خنده
دیگران میشود
و آنهایی که
عاقلند در صحت
و سقم این
اعترافگیری
شک میکنند.
یک نمونهاش
هم همین
اعترافهای
آقای ریگی است
که از همان
لحظه بالا
رفتن پلههای
هواپیما شروع
کرد به اعتراف
کردن!
هرچی سربازان
گمنام گفتند:
حالا برو بالا
و بنشین روی
صندلیات.
بعدا فرصت هست
که اعتراف
کنی.
الان هواپیما
پرواز میکند و
ما از پرواز
جا میمانیمها.
ولی ریگی
میگفت: تا
نگذارید من
اعتراف کنم از
این پلهها
بالا نمیروم.
اینقدر اصرار
کرد تا آخرش
سربازان
گمنام گفتند:
خب. ولی اینجا
سر پلهها خوب
نیست. توی در و
همسایهها
آبرومان
میرود. بلند
شو بیا توی
مستراح هواپیما
دوربین هست.
همه امکانات
هست. آنجا
اعتراف کن.
خلاصه اینکه
دوستان عزیز!
اگر یک روزی
گیر مامورین نظام
مقدس افتادید
قبل از اینکه
بخواهند به شما
دستبند بزنند
به آنها با
لبخند بگویید:
بفرمایید این
هم سیدی
اعترافات من!
سی دی را به
آنها بدهید.
شما را ول
میکنند.
البته یک سی
دی خام را هم
به آنها بدهید
کافی است.
از
اوباما ۴۸
ساعته اعتراف
می گیریم
سردار
نقدی طرح
ادعاهایی در
مورد آمپول
گیج کننده
برای
اعترافات
تلویزیونی را
رد کرد و گفت
اوباما هم اگر
بیاید با قدرت
اسلام ناب ظرف
کمتر از 48 ساعت
اعتراف می
کند.
رئیس سازمان
بسیج
مستضعفین این
صحبت ها را در
پاسخ به
ادعاهایی
بیان کرد که
از تزریق
آمپول به
عبدالمالک
ریگی،
تروریست دستگیرشده،
برای اعتراف
گیری مطرح شده
بود.
بعد
از ورود به
ایران اعترافات
اوباما
رئیس
سازمان بسیج
مستضعفین گفت:
دشمنان ما
ادعا می کنند
که جمهوری
اسلامی برای
ضبط اعترافات
عبدالمالک
ریگی از تزریق
مواد گیج
کننده
استفاده کرده
است.
وی تاکید
کرد: این
اسلام ناب
چنان است که
جدی ترین دشمنان
ما را در هم می
شکند. این
شرور که هیچ،
حتی خود
اوباما که
ریگی به
همکاری با او
اعتراف کرده
است نیز اگر
به ایران
بیاید تحت
تاثیر قدرت این
اسلام به
خطاهای خود
اعتراف می کند
قسمتی از
اعترافات
اوباما تحت
تاثیر قدرت اسلام
بسم الله
الرخمن ارخیم
بعد از
این که من
سوگند رئیس
جمهور بودن را
خوردم و تمام
شد گفتند
عبدالمالک
ریگی زنگ زده.
خوب من البته
آقای ریگی را
از زمان شاه
که هنوز متولد
نشده بود
میشناختم و
میدانستم که
نظام او را
بدجور
تروریست
پرورش خواهد
داد. برای
همین گفتم من
تلفنی با
تروریستها
حرف نمیزنم.
اون یارو گفت
آقای نوری
زاده بشنود
خیلی عصبانی میشود.
من گفتم خب پس
بهش بگید برود
پایگاه ما در
بیشکاک. ریگی
شک کرد و گفت
چرا بیشکاک؟
ما گفتیم این
آدم که
میخواهد
بیاید خیلی
کله گنده هست
نمیتواند
بیاید
پاکستان. ریگی
گفت خود خانم
کلینتون
کلهاش ماشا
الله خیلی خیلی
گنده است و
مرتب میآید
اسلام آباد.
ما گفتیم این
طرف کلهاش از
مال خانم
کلینتون خیلی
گندهتر است.
در اینجا
نیشهای ریگی
باز شده بود و
فکر کرده بود
خود من میروم
و پذیرفته بود
حتی گفته بود
چاکر حسین آقا
هم هستم. وقتی
ما موفق شدیم
ریگی را خر
کنیم که بیاید
بیشکاک زنگ
زدیم اسرائیل.
از آنها
پرسیدیم شما
اوجالان را با
ترکیه کیلویی
چند حساب کردید.
اسرائیلیها
گفتند ما روی
سینه
عبدالمالک دست
رد زدهایم
اما شما جای
پدر ما هستید
ما به شما که
دروغ نمیگیم.
بعد به ما
گفتند که شوهر
بینظیز
خیللللللللللللللللی
آدم بی نظیری
است که تا
حالا دهها
بلوچ را در
پاکستان سر به
نیست کرده و
کر کر هم می
خندد و می
گوید من از
بلوچ های سند
هستم. ما
منظور
اسرائیلی ها را
فهمیدیم. به
نظام زنگ
زدیم. گفتیم
شما میدانید
که ناتو به
طالبان حمله
کرده؟ نظام
گفت ما و بشار
اسد و حسن
نصرالله همه
چیز را
میدانیم. ما
گفتیم ما
دنبال چندتا
ملای طالبان
هستیم. نظام
گفت آنها در
کوئته هستند. اتفاقاً
عبدالمالک هم
در کوئته بود...
عرض کردم:
قسمتی از
اعترافات
باراک اوباما.
تا فردا که
برایتان
اعتراف
نمیکند. باید
ماجرایی بشود
تا اعتراف
کند. بقیهاش
بعد از چهارشنبه
سوری
آزادی
عدهای از
چهرههای
بازداشتشده
پس از عاشورا
مردمک
گزارش
شده است که
عبدالرضا
تاجیک، بهرنگ
تنکابنی، علی
حکمت، محمد
صادق ربانی،
ماشاالله شمسالواعظین،
مریم قنبری، محمدصادق
ربانی، و
محمدجواد
مظفر، یکشنبهشب
از بازداشت
آزاد شدهاند.
این
متهمان که
اغلب در
روزهای پس از
عاشورای تهران
دستگیر شدهاند،
روز یکشنبه ۹
اسفند آزاد
شدند.
در میان
آزادشدگان
روز یکشنبه که
تاکنون درباره
آزادی آنان
گزارش شده
است، نامهای
عبدالرضا تاجیک
(روزنامهنگار
و فعال حقوق
بشر)، بهرنگ
تنکابنی
(سردبیر مجله
موسیقی فرهنگ
و آهنگ)، علی
حکمت (سردبیر روزنامه
توقیفشده
خرداد و عضو
شورای مرکزی
انجمن دفاع از
آزادی
مطبوعات)،
محمد صادق
ربانی (عضو
شورای ملی صلح
و استاد
بازنشسته
دانشگاه
تهران)، ماشاءالله
شمسالواعظین
(روزنامهنگار
و سخنگوی
انجمن دفاع از
آزادی
مطبوعات)، مریم
قنبری (وکیل
دادگستری و
فعال حقوق
زنان)، و
محمدجواد
مظفر (فعال
سیاسی و مدیر
انتشارات
کویر) دیده میشود
ورود
به مرحله
تثبیت گفتار
سبز
میرحسين موسوی
بار دیگر
هوشمندی خود
را در انتخاب
زمان مناسب
برای ارائه
نظرات اش نشان
داد. او اجازه
داد تمام
حرفها در باره
22 بهمن گفته
شود و مجلس
خبرگان هم
تشکیل شود و
آقای رهبر هم
نظر آخرش را
در باره نتیجه
تحولات 8 ماهه
بزند آنگاه دوباره
به میدان
بیاید. آخرین
گفتار او که
در قالب گفتگو
ارائه شده است
تفاوتی بزرگ
با بیانیه ها
و موضعگیری
های قبلی او
دارد. این
گفتگو نشانگر
ورود جنبش به
مرحله تثبیت گفتار
سیاسی خود
است.
تمام هم و غم
نظام این است
که ضمن مرعوب
کردن مردم و
جوانان جنبش
رهبران آن را
نیز محاصره کند
یا ایشان را به
سازش و عقب
نشینی وادارد.
گفتگوی
میرحسین موسوی
نه تنها هیچ
نشانه ای از
عقب نشینی
ندارد بلکه
مانیفست وار
اهداف و دستور
کار جنبش را بار
دیگر بیان و
بر آن تاکید
می کند. این به
منزله شکستی
بزرگ برای
نظام مقدس
است. نظامی که
امیدوار بود
راهپیمایی
نمایشی و مهندسی
شده اش در 22
بهمن اوج یک
جنگ روانی
باشد و به سلامت
گذراندن
اجلاس خبرگان
مهر تاییدی بر
«رهبری
درخشان» آقای
رهبر باشد اما
درست روز بعد از
سخنرانی رهبر
برای خبرگان
هر چه او رشته
را پنبه شده
می بیند.
عصیبت کیهان
در یادداشت امروز
خود اصلا بی
دلیل نیست.
اینک جنبش سبز
تجربه بسیاری
اندوخته است.
رهبری جنبش با
وجود تکثر آن
به طور عمده
به میرحسین نگاه
می کند و
موضعگیری های
او دستور کار
جنبش و خط مشی
سیاست آن را
تعیین می کند.
با اینهمه او به
عنوان رهبر یک
جنبش
دموکراتیک می
گوید که با
دیگران
رهبران جنبش
ارتباط دارد و
میان آنها
«هماهنگی
بسیار خوبی»
برقرار است. ولی
هشدار می دهد
که اگر امکان
کار برای
رهبران داخلی
غیرممکن شود
انتقال رهبری
جنبش به خارج
گریزناپذیر
خواهد شد. او
در واقع به
نظام نصیحت می
کند که قدر
رهبران داخلی
را بشناسد زیرا
اگر رهبری
جنبش به هر
دلیلی از جمله
بازداشت
رهبران داخلی
به دیگران
منتقل شد آنها
لزوما با همین
سیاست با نظام
مقدس روبرو نخواهند
شد.
میرحسین
همان اول صحبت
«اکثریت»
گروگان گرفته شده
سیاسی را به
چالش می کشد.
خامنه ای می
گوید باید
تسلیم
«اکثریت» بود.
میرحسین می
گوید: «اگر برای
نطام تخمین
وزن جمعیتی
جنبش سبز
اهمیت داشت،
جلوی ابراز
هویت جمعیت
های سبز را
نمی گرفت. ولی
وحشت از آشکار
شدن این هویت
و دامنه آن،
این فرصت
تاریخی را گرفت.»
حرف او روشن
است. اکثریت
در جنبش سبز
است. اگر
واقعا می
خواهید تسلیم
«اکثریت»
باشیم بگذارید
اکثریت معلوم
شود. و اگر مانع
ایجاد می کنید
و راهپیمایی
مهندسی شده
برگزار می
کنید معلوم
است که ریگی
به کفش دارید.
اختصاصی
جرس/ بی سابقه
ترین تعداد
بازداشت شدگان
تاریخ ایران
در 22 بهمن
امسال اتفاق
افتاد
شبکه
جنبش راه سبز
(جرس): نیروی
انتظامی
تهران بزرگ
تعداد
بازداشت شدگان
روز 22 بهمن در
تهران را رقم
"بیست هزار نفر"
شمارش کرده
است.
این رقم
به گزارش خبر
نگاران جرس،
عین آمار رد و
بدل شده بین
نهادهای
سرکوب اعم از
نیروی انتظامی،
سپاه
پاسداران
انقلاب
اسلامی، سازمان
بسیج، وزارت
اطلاعات و
دیگر نهادهای
ذی ربط است.
خبرنگاران
جرس از تهران
گزارش کرده
اند این تعداد
شامل گروههای
پنجگانه زیر
می شوند: اول،کسانی
که بین نیم
ساعت تا سه
ساعت در ونهای
نیروی
انتظامی
بازداشت شده
پس از تخلیه
محتویات
جیبهایشان،
بازرسی
موبایلهایشان
و گوشمالی
مختصر بعد از
اتمام راه
پیمائی آزاد
شدند. دوم،
کسانی که بعد
از بازجوئی
سرپائی
نهایتا تا شب 22
بهمن با قید
کفالت یا تعهد
آزاد شدند.
سوم، کسانی که
شب را در
بازداشتگاه
گذرانیده
نهایتا در 23
بهمن آزاد
شدند. چهارم،
کسانی که چند
روز یا یکی دو
هفته را در
بازداشت
بودند و اخیرا
آزاد شدند و
بالاخره پنجم
کسانی که هنوز
بازداشتند.
خبرنگاران
جرس می
افزایند
تعداد
بازداشت شدگان
و مأموران در
تاریخ ایران
بی سابقه بوده
است. تعداد
مأموران اعم
از نیروی
انتظامی، پاسدار،
بسیجی، لباس
شخصی و
اطلاعاتی که
از شهرهای
اطراف به شکل
اتوبوسی به
تهران آورده
شده بودند به
حدی زیاد بود
که حدفاصل میدان
امام حسین (ع)
تا میدان
آزادی "تونل
امنیتی"
تشکیل شده بود
و تظاهر
کنندگان در
این تونل وحشت
طی طریق می
کردند. حاکمیت
با این تاکتیک
که پاسداران
از چینی ها و
روسها آموخته
بودند توانستند
تظاهرات
سبزها را در
نطفه خفه
کنند.
بر اساس
یافته های
خبرنگاران
جرس نکته مهم
اینکه از این
تعداد
بازداشت شده
می توان تعداد
بیشمار
معترضان سبز
را تخمین زد.
گلایه اصلی بسیاری
از شهروندان
از رهبران سبز
نبود سازماندهی
مناسب برای
استفاده از
این همه تظاهر
کننده بود.
سبزها بودند
اما نمی دانستند
چه کنند و به
مجرد نشان
دادن کمترین
نماد سبز از
سوی ماموران
سرکوب
بازداشت می
شدند.
خبرنگاران
جرس از نقاط
مختلف تهران و
شهرستانهای
اطراف می
افزایند مردم
عادی از این
تظاهرات که با
مهندسی عمیق
نیروهای
نظامی، انتظامی
و امنیتی
کنترل شده بود
به نیکی یاد
نمی کنند و
آنرا بر خلاف
بلندگوهای
حکومتی پیروزی
به حساب نمی
آورند.
اعتراف
یا فرمان رمز!
در کمتر
از ۲۴ ساعت ،
نیمی از
اعترافات !
ریگی در باره
ملاقاتهایش
در دوبی با
تکذیب دولت
امارات متحده
روبرو شده است
.
ارتشبد
نصیری در زمان
محاکمه اش در
اوایل انقلاب،
ضمن اعترافات
دروغ عملا از
تلویزیون ایران
بعنوان
تریبونی برای
«ابلاغ فرامین
رمز» به
هوادارانش
استفاده کرد.
آیا
عبدالمالک
ریگی هم از
شگرد ارتشبد
نصیری در
ابلاغ فرامین
رمز تحت پوشش
اعتراف
استفاده کرده
است ؟
افشای
پشت پرده
راهپیمایی
عظیم 22 بهمن
میزان:
شنیده می شود
مدیر کل حراست
فرمانداری
تهران در یک
جلسه خصوصی از
جمع آوری 500
هزار نفر از
شهرستانهای
اطراف تهران
در تظاهرات 22
بهمن پرده
برداشته است.
بنابر این
گزارش قاسمی
در ضیافت شام
خانواده کارمندان
حراست
فرمانداری
پایتخت گفته
است:«ازآنجاکه
نیاز به
لشکرانسانی
عظیم داشتیم تا
سبزها جرات
ابراز وجود
نکنند با
پیشنهاد ما
مراسم راهپیمایی
۲۲بهمن امسال
در کلیه
شهرستانهای کلیدی
استان مثل کرج
،ورامین ،
ساوجبلاغ، پاکدشت،
رباط کریم،
شهریار،
ملارد و
دماوند لغو و
عزیزان را به
تهران آورده و
ساماندهی
کردیم و
خوشبختانه با
مدیریت بی
نظیر
فرمانداریهای
این
شهرستانها
جمعیتی
حدود۵۰۰ هزار
نفر در مسیر
پخش و فتنه
گران را تعجب
زده کردیم.»
این مقام
اطلاعاتی ضمن
تجلیل از حرکت
ارگان مطبوع
خویش اعتراف
کرده است که
اگر این
سازماندهی
درست اتفاق
نمی افتاد
تهران مانند 25
خرداد به دست
طرفداران
جنبش سبز فتح
می شد.
پیش از این
نیز تصاویر
بخش نامه های
دستگاههای
دولتی و
اخباری مبنی
بر اجبار شرکت
کارمندان ادارات
در این
راهپیمایی
نهم دی ماه
سال جاری نیز
ادعای مردمی و
خود جوش بودن
این تظاهرات
توسط رسانه
های حکومتی را
زیر سوال برد